چه عوامل بنیادی جفت ارزهای فارکس را بالا و پایین می برند؟ | پایان حاکمیت نفت در بازارهای جهانی
حیدری کارشناس اقتصادی میگوید: کسانی که قصد معاملهگری بر روی دلار آمریکا در فارکس را دارند باید از سیاستهای فدرال رزرو(بانک مرکزی) این کشور شناخت داشته باشند.
بازار؛ گروه بورس: حیدری کارشناس اقتصادی گفته که نفت لیدر بازارهای مالی در دنیا نیست و اثراتی که بر بازارهای بین المللی دارد به صورت مقطعی است. آنچه که در آینده شاهد آن خواهیم بود کاهش سرمایهگذاری آمریکا بر روی نفت و حرکت به سمت اقتصاد سبز است.
کسانی که قصد دارند بر روی دلار کانادا کار کند، در نظر بگیرند که نوسانات نفتی در لحظه بر دلار کانادا اثر میگذارد، یعنی تاثیرات کوتاه مدت دارد اما در میان مدت و بلند مدت اثر چشمگیری ندارند چون که نفت تنها ۱۰ درصد جی دی پی کانادا را شامل میشود
یکی از شاخصهای تحلیل در بازار فارکس به گفته تحلیلگران قیمت نفت است، اما با سیاستهای بایدن به نظر میرسد، این کالا توان چندانی برای لیدر بودن بازارهای مالی نداشته باشد. حیدری در بخشی از گفتگوی که با بازار داشت گفت: سازمان انرژی و اطلاعات آمریکا سرگروه بازار نفت است و به نظرم سالهاست که اوپک اعتبار خود را از دست داده است.
در حال حاضر دلار در ۸۸ درصد مواقع یک طرف جفت ارزی مورد معامله قرار داشته است و به عنوان سرآمد ارزهای بین المللی در بازار مبادلات ارزی میباشد. در تحلیل بازارهای بین المللی سه شاخص تحلیل تکنیکال، بنیادی و روانشناسی بازار اهمیت دارد که معاملهگر باید به توجه داشته باشد.
*با وجود اینکه هنوز شناخت کاملی از بازار جفت ارزها وجود ندارد، برخی از فعالین بازار به درستی یا اشتباه تحلیلهای را به سرمایهگذاران این بازار میدهند و بیشتر بر قیمت نفت در تحلیل خود تاکید دارند، از نظر شما چه عوامل بنیادی بر بازار فارکس به خصوص بر دلار امریکا و کانادا به عنوان دو ارز مهم در فارکس تاثیر دارد؟
قبل از بررسی عوامل این نکته را باید بگویم که همه ارزهای دنیا یک طرف، دلار آمریکا یک طرف دیگر. به گفته تحلیلگران اقتصادی تا ۵۰ درصد جی دی پی دنیا در آمریکا است پس هر گونه نوسان در دلار آمریکا حداقل ۵۰ درصد بر سایر بازارها اثر میگذارد.
البته باید بگویم موضوع کرونا یک موضوع مهمی است که باید مد نظر قرار داد اما بنده این مسئله را در حال حاضر فاکتور میگیرم و شرایط دنیا را عادی در نظر میگیرم.
در ابتدا عواملی که بر روی دلار آمریکا اثر گذار است و یک معاملهگر باید به عنوان عامل بنیادی آن را لحاض کند، رویکرد و عملکرد فدرال رزرو (بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا که متشکل از ۱۲ بانک مرکزی است) است و معاملهگر باید بداند که رویکرد آن چیست؟ و سمت و سوی سیاست پولی آن کدام است. از طرفی نهاد مثل دولت سمت و سویهای مالی و تجاری خود را با سیاستهای این بانک همسو میکند، پس اگر روی دلار آمریکا کار میکنید چیزی که باید به ان توجه کرد چگونگی و نحوی اجرای سیاستهای پولی بانک مرکزی آمریکا است.
سوال اینجاست که بانک مرکزی آمریکا سیاستهای خود را بر چه مبنای میسنجد؟ این بانک تمامی سیاستهای خود را بر مبنای تورم جامعه میسنجد؛ پس کسانی که قصد معامالهگری بر روی دلار امریکا را دارند باید سیاستهای بانک مرکزی این کشور را بررسی و رصد کند.
اگر خود بایدن هم رئیس جمهور ایران شود هیچ اتفاقی برای اقتصاد کشور نخواهد افتاد، چون ما مانعی به نام اف ای تی اف (fatf ) برای ورود سرمایه به ایران داریم. ما اگر بهترین نفت، کالا و فروش را هم داشته باشیم اما نتوانیم پول آن را وارد کنیم هیچ فایدهای ندارد
کسانی که قصد دارد بر روی دلار کانادا کار کند، در نظر بگیرند که نوسانات نفتی در لحظه بر دلار کانادا اثر میگذارد، یعنی تاثیرات کوتاه مدت دارد اما در میان مدت و بلند مدت اثر چشمگیری ندارند چون که نفت تنها ۱۰ درصد جی دی پی کانادا را شامل میشود و عمده خریدار ان هم آمریکا میباشد.
افرادی که بر روی دلار امریکا کار میکنند میتوانند هر هفته چهارشنبه خبرهای منتشر میشود که با پیش خور کردن این خبر میتوان تاثیرات نفت بر قیمت دلار آمریکا را بررسی کرد. قدرت آمار و این خبرها به گونهای است که که در برهه از زمان بر روی تصمیمات اوپک اثر میگذارد. در کل با افزایش قیمت نفت دلار هم افزایشی خواهد شد که در لحظه میتوان سیگنال بگیریم.
*دلار آمریکا چقدر متاثر از نوسانات قیمت نفت است؟
دلار آمریکا تا زمان ترامپ متاثر از نوسانات نفت بود اما از این به بعد اثر چشمگیری نخواهد داشت چرا که در مبنای اقتصادی دموکراتها اقتصاد سبز است و اعلام کردند که تا سال ۲۰۵۰ از شر سوختهای فسیلی راحت شویم. به خاطر همین حیطه سرمایه گذاری دمورکراتها که آغاز کننده آن بایدن است به سمت بخشهای انرژی تجدیدپذیر یا اقتصاد پاک است. این زیر بنای سیاستی است که آمریکا تا ۲۰۵۰ کار میکند به خاطر همین نوسانات نفتی اثر چشگیری روی دلار آمریکا ندارد.
*برخی از تحلیلگران اقتصادی معتقدند که نفت لیدر بازارهای مالی در جهان است بنابراین بررسی روند نوسانات نفت در بازار فارکس میتواند کمک زیادی کند؟
از ۱۹۷۴ آمریکا سازمان انرژی و اطلاعات را راه اندازی کرد که کماکان این سازمان لیدر و سر گروه بازارهای نفتی آنچه یک معاملهگر کالا باید بداند در جهان است و اوپک به نظر من سالهاست که اعتبار خود را از دست داده است. نفت لیدر نبوده است اما در برخی از مواقع اثرات لحظهای بر بازارها گذاشته است و برای برخی از کشورهای نفت خیز به خصوص خاورمیانه مناسب بود.
*پس با توجه به صحبتهای شما قرار داد ۲۵ ساله ایران و چین میتواند آینده نفت ایران را تضمین کند؟
فرض میکنیم آن چیزی که با چین بسته شده قراردادهای نفت و پتروشیمی و از این دست کالاها است. این موضوع را در نظر باید بگیریم که چین مجری خوبی نیست. اولین فشار که از سوی آمریکا به ایران وارد شد، چین جزو اولین کشورهای بود که از ایران خارج شد و صنایعی مثل خودرو، پتروشیمی و حتی راه آهن تهران_ مشهد را رها کرد. اما اگر آن چیزی که با چین بسته شده تفاهم نامه ۲۵ ساله باشد، همه باید به آن پایبند باشند. تفاوت تفاهم نامه با قرارداد در الزام اجرای حقوقی آن است.
به نظر بنده اگر خود بایدن هم رئیس جمهور ایران شود هیچ اتفاقی برای اقتصاد کشور نخواهد افتاد، چون ما مانعی به نام اف ای تی اف (fatf ) برای ورود سرمایه به ایران داریم. شما اگر بهترین نفت، کالا و فروش هم داشته باشیم اما نتوانیم پول آن را وارد کنیم هیچ فایدهای ندارد.
اگر کسی از من بپرسد که قصد ورود به این بازار را دارم، میگویم این کار را نکند. هر چیزی راه دارد و راهش این است که شخص با یک فرد آگاه مشورت کند. کسی که از لحاظ تیپ شخصیتی در این بازار هیجان نداشته باشد یا توانایی تسلط بر هیجان خود را نداشته باشد قطعا در این بازار بازنده است.
باید بانک مرکزی استقلال داشته باشد تا بتواند در عرضه بین المللی و داخلی انعطاف عمل داشته باشد. بنده عملکرد آقای همتی را مثبت ارزیابی میکنم.
3 معاملهگر برتر فارکس تاکنون
اگر یک معاملهگر مبتدی در فارکس باشید یا حرفهای بهشمار بیایید، مطمئنا هدف آرمانی شما موفقیت در بازار فارکس است. این مقاله داستان معاملهگران معروف و مجرب فارکس را که موفقیتهای بزرگی به دست آوردهاند بیان میکند، همچنین با بیان نکاتی شما را به سوی موفقیت مورد نظرتان هدایت میکند.
چگونه در معاملات خود موفقتر شوم؟
یکی از راههای پیشرفت، یادگیری به همراه مثال است و آشنایی با موفقترین معاملهگر جهانی فارکس میتواند نقطه شروع خوبی باشد. اما بهترین معاملهگر فارکس کیست؟ چگونه موفق شده است؟ در این مقاله، وجه اشتراک معاملهگران موفق بازارهای مالی بخصوص فارکس را خواهید دانست و خواهید آموخت که چگونه این نقاط قوت در کسب سود به کمکشان آمدهاست.
احتمالا شما نیز آمارهایی حاکی از کم بودن نسبت معاملهگران ثروتمند فارکس به معاملهگران ناموفق را شنیدهاید، این درحالی است که حداقل 2 دلیل بارز برای باور سخت این دادهها وجود دارد. اولا، به دلیل نامتمرکز بودن و ماهیت معاملات OTC بازار فارکس، جمعآوری اطلاعات دقیق بسیار دشوار است. اما حجم بیشماری از مطالب آموزشی و استراتژیهای معاملاتی فارکس بهمنظوربهبود معاملهگری بهطور آنلاین در دسترس شما قرار دارد.
همچنین تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال بازار فارکس بهصورت روزانه در اختیار معاملهگران قرار گرفته است.
بروکر آمارکتس با ارائه مقالات آموزشی متعدد و تحلیلهای روزانه به آگاهی هرچه بیشتر معاملهگران کمک میکند.
فرض کنید تقسیمبندی معامله گران موفق و ناموفق فارکس، همانند نمودار منحنی باشد، بدین معنا که:
- تعداد مشخص بسیار کم معاملهگران ناموفق
- تعداد عظیمی از معاملهگران کوچک موفق
- تعدادی معاملهگر کوچک ناموفق
- تعداد بسیار کم معاملهگران موفق
دادههایی که از بازار فارکس و CFD در دسترس است (البته بخش کوچکی از دنیای گسترده فارکس را شامل میشود) نشان میدهد که معاملهگران بهندرت به موفقیتهای چشمگیر دست مییابند. بیشتر اشخاص با شروع زیان تا یک حد مشخص؛ معاملات خود را میبندند. ایندر حالی است که برندههای بزرگ، معاملات خود را نگهداشته و ادامه میدهند. به دلیل وجود اسپرد، تعداد معاملهگران ناموفق، کمی بیشتر از معاملهگران موفق است. بنابراین درصد معاملهگران موفق فارکس، خیلی کمتر از ناموفقها به حساب نمیآید.
موفقترین معاملهگران فارکس نخبه به نظر نمیرنسد. اگرچه، با نگاهی به گروه مشخصی از معاملهگران مشهورمیتوانیم به نکات مشترکی برسیم:
- نظم و انضباط در معاملات: توانایی تشخیص معامله اشتباه و در نتیجه کاهش میزان زیان.
- کنترل ریسک: درک قوی از میزان ریسک به سود هر معامله (بیشتربدانید)
- شجاعت: تمایل به متفاوت بودن از دیگران در بیشتر اوقات.
- زیرکی: پیشبینی چگونگی تاثیر درک اشخاص در شکلدهی روند بازار.
نتایج حاصل از این مشخصات عمدتا سودمند و منسجم بوده است. بنابراین بدون توضیح بیشتر، بیایید ببینیم در تمام دنیا کدام یک از معاملهگران موفق فارکس دارای چنین خصوصیاتی هستند!
بهترین معامله گران فارکس در جهان
George Soros
اجازه بدهید داستان بهترین معاملهگران فارکس را با نگاهی به یکی از افسانهای ترین آنها یعنی جرج سوروس آغاز کنیم. اگر بپرسید برترینهای بازار فارکس چه کسانی هستند؟ بیشک، نام جرج سوروس در بالای هر لیستی خواهد بود. آقای سوروس به عنوان یکی از بزرگترین سرمایهگذاران تاریخ شناخته شده است. او با کسب سود 1 میلیارد دلار از معامله فروش خود بر روی پوند انگلستان به عنوان یک مدیر مالی افسانه ای مشهور شد. او معامله خود را به دنبال سقوط چهارشنبه سیاه ، در 16 سپتامبر 1992 انجام داد.
در آن زمان، بریتانیا بخشی از مکانیزم نرخ ارز (ERM) بود. این مکانیزم با ضعیف شدن پوند تا حد مشخصی در برابر Deutsche Mark، دولت را ملزم به دخالت و حمایت از ارز خود میکرد. سوروس با موفقیت پیش بینی کرد که ترکیبی از شرایط، از جمله نرخ بالای بهره بریتانیا و نرخ نامطلوبی که بریتانیا به ERM پیوسته بود، موجب متزلزل شدن بانک مرکزی انگلیس (BoE) خواهد شد.
تعهد انگلیس برای حفظ ارزش پوند در برابر Deutsche Mark به منزله دخالت در قالب خرید پوند یا افزایش نرخ بهره یا هر دوی آنها در هنگام تضعیف پوند بود. بحران اقتصادی به این معنا بود که نرخ بهره بالاتر، به بقیه اقتصاد صدمه میزد. اقتصاددانان BoE متوجه شدند که سطح مناسب نرخ بهره بسیار پایین تر از حد مورد نیاز برای حمایت از پوند به عنوان بخشی از ERM است.
اما با این وجود ارزش استرلینگ با تعهد عمومی انگلیس به خرید ارز خود، حفظ شد.
آقای سوروس در هفته های پیش از چهارشنبه سیاه، از دارایی صندوق Quantum در یک معامله بزرگ فروش پوند استفاده کرد. اما در آستانه چهارشنبه سیاه، بیانیهای از طرف رئیس German Bundesbank ارائه شد.
این بیانیه ارزهای مشخصی را ضعیف و تحت فشار نشان میداد.
معامله گری با آمارکتس
آیا می دانستید که می توانید فارکس، سهام، CFD ها، کریپتوکارنسیها، فلزات، شاخصها، اوراق بهادار، اوراق قرضه و غیره را در آمارکتس معامله کنید؟ درست است! بیش از 250000 کاربر در سراسر جهان بروکر آمارکتس را برای معاملات خود در بازار فارکس انتخاب کرده اند. شما نیز میتوانید به جمع معاملهگران موفق بپیوندید.
این اتفاق، سوروس را به افزایش قابل ملاحظه معاملات خود سوق داد. هنگامیکه در صبح روز چهارشنبه BoE شروع به خرید میلیاردها پوند کرد، متوجه حرکت سنگین قیمت پوند گردید. این به دلیل سیل فروش معاملهگران در پیروی از سوروس در بازار بود.
آخرین تلاش برای افزایش نرخ پوند انگلیس که به طور خلاصه اثر 15 درصد داشت نیز بیهوده بود. هنگامی که انگلستان خروج خود را از ERM اعلام کرد و نرخ شناور پوند را از سر گرفت، ارز انگلستان در برابر Deutsche Mark 15 درصد و 25 درصد در برابر دلار آمریکا سقوط کرد. در نتیجه، صندوق Quantum میلیاردها دلار سود دهی داشت و سوروس به عنوان مردی که بانک انگلیس را شکست داد، شناخته شد.
شاهکار او به راحتی می تواند در فهرست بزرگترین معاملهگران فارکس جای گیرد.
می خواهید بهترین قسمت داستان را بدانید؟
اگرچه حجم معاملات فروش سوروس بسیار بالا بود، اما مقاومتی هم در برابر آن وجود نداشت. به دنبال معاملات او، بازار هیچ کششی برای حمایت از پوند نشان نداد. این نشانهای از تکرار نیاز به مداخله دولت انگلستان برای بالا کشیدن ارزش پوند در بازار بود. حتی اگر معامله او اشتباه بود و بریتانیا میتوانست در ERM باقی بماند، شرایط موجود حاکی از پتانسیل ریزش بود که البته توجه بسیاری از معاملهگران را نیز جلب کرد.
در اینجا شاهد توجه خاص سوروس به نسبت ریسک به سود هستیم؛ کسی که شهرت خود را به عنوان بهترین معاملهگر بازار فارکس در جهان ثبت کرده است. بر خلاف پیروان تئوری سنتی اقتصادی که معتقدند قیمتها در نهایت به یک تعادل نظری منتهی میشوند، سوروس برای تحلیل بازارهای مالی تئوری بازتاب پذیری را بسیار سودمندتر میدانست.
این تئوری بازخورد مکانیزم بین ادراک و اتفاقات را نشان می دهد. به عبارت دیگر، درک معاملهگران به شکل گیری قیمتهای بازار که به نوبه خود تقویت کننده ادراک هستند، کمک میکند. این اتفاق در معامله فروش معروف پوند انگلستان رخ داد و سقوط پوند دقیقا در زمانی بود که معاملهگران زیادی باور کردند که BoE توان حمایت بیشتر از ارز خود را ندارد.
جورج سوروس یک بار به مجله وال استریت گفته بود:
من ثروتمندم زیرا میدانم چه موقع اشتباه میکنم. این جمله نشان از تمایل برای بستن معامله اشتباه و درجه بالایی از نظم و انضباط دارد که از خصوصیات یک معاملهگر موفق است. بنابراین جرج سوروس نفر اول لیست ما و احتمالا موفقترین معاملهگر جهانی بازار فارکس است و قطعا بیشترین سود معامله فروش از آن او است.
Stanley Druckenmiller
جورج سوروس در بازار فارکس یک پیشرو محسوب میشود و تاثیر وی آنچه یک معاملهگر کالا باید بداند بر دیگر معاملهگران موفق دور از ذهن نیست. جورج سوروس به عنوان مربی استنلی دروکنمیلر، نقش بهسزایی در موفقیت او ایفا کرده است. در واقع، آقای دروکنمیلر یک دهه در صندوق Quantum در کنار سوروس کار میکرده است. اما آقای دروکنمیلر شهرت خود را با موفقیت در مدیریت میلیاردها دلار دارایی صندوق خود به نام Duquesne Capital بدست آورد. به جرات میتوان او را یکی از بهترین معاملهگران روزانه در جهان دانست.
همچنانکه سوروس بخشی از شهرت خود را بعد از چهارشنبه سیاه به دست آورد، آقای دروکنمیلر نیز قبل از بازنشستگی خود، دارای رکورد باور نکردنی سودهای 2 رقمی صندوق Duquesne در سالهای پیاپی بود. ارزش خالص دارایی دروکنمیلر بیش از 2 میلیارد دلار میباشد. دروکنمیلر در مورد معاملات خود میگوید: فلسفه معاملات من بر پایه بازگشت بلند مدت در جهت حفظ سرمایه اصلی بنا شده است و در مرحله بعد در معاملاتی که خوب پیش میروند به دنبال بیشترین سود خواهم بود. این روش تحت تاثیر اهمیت درست یا غلط بودن معامله است.
در واقع، این امر تاییدی بر حداکثر کردن سود معاملات در جهت درست و به حداقل رساندن زیانها در معاملات اشتباه است. همانطور که دروکنمیلر در مصاحبه خود در جلسه رونمایی از کتاب The New Market Wizards بیان کرد: کفشهای زیادی در قفسه است؛ تنها آن که مناسب شما است بپوشید.
Bill Lipschutz
از خارقالعاده بودن بیل لیپشاتز همین بس که بدون تجربه قبلی از بازارهای ارز، در بازار فارکس سال 1980 با همکاری مجموعه Salomon Brothers، هزاران میلیون دلار سود تولید کرده است. اغلب به عنوان آنچه یک معاملهگر کالا باید بداند سلطان ارزها از او یاد میشود. آقای لیپشاتز بازار فارکس را یک بازار بسیار روانشناختی توصیف میکند و همانند دیگر معاملهگران موفق، باور دارد که درک رفتار بازار به اندازه تحلیلهای بنیادی به تشخیص حرکات قیمتی کمک میکند.
همچنین لیپشاتز با دروکنمیلر هم نظر است که معاملهگری موفق به درست یا غلط بودن معاملات ما بستگی ندارد. در عوض، او تاکید میکند که شما باید بیاموزید که با 20 تا 30 درصد پیشبینی درست چگونه تولید سود کنید.
در اینجا برخی از قواعد کلیدی لیپشاتز ارائه شده است:
- قبل از ورود به هر معاملهای تمامی جوانب موقعیت باید به خوبی بررسی گردد.
- با تغییر در نشانههای تحلیل بنیادی و حرکات قیمت شروع به سبك کردن معاملات خود کنید.
- ضروری است که همواره از تمرکز بازار آگاه باشید.
- فارکس بازار 24 ساعته است و با خوابیدن شما متوقف نمیشود.
همچنین لیپشاتز بر مدیریت ریسک تاکید بسیاری دارد. او معتقد است که حجم انتخابی معاملات باید بهگونهای باشد که در صورت دقیق نبودن زمانبندی، موجب ایجاد فشار در معامله نشود.
Andrew Kreiger
لیست بهترین معاملهگران فارکس بدون توجه به آندرو کریگر کامل نخواهد شد. کریگر، فارغالتحصیل مدرسه کسب و کار Wharton بود که در سال 1983 به عضویت Bankers Trust درآمد و بعد از آن با Salomon Brothers شروع به همکاری کرد. او به واقع یکی از قویترین و مشهورترین معاملهگران زمان خود بود. قدرت مدیریت بالای او موجب افزایش سود معاملات از 50 میلیون دلار سود معمول به 700 میلیون دلار شد.
به دنبال سقوط ماه اکتبر 1987، هنگامی که اکثر بازارها دچار سقوط حداقل 20% شده بودند، کریگر متوجه ارزشگذاری بیش از حد دلار نیوزلند شد. او با لوریج 1:400 وارد معامله فروش شد که البته بیش از نقدینگی واقعی در گردش بازار بود. در چند ساعت دلار نیوزلند در خلاف جهت دلار آمریکا حرکت کرد و کریگر معامله خود را با سود 300 میلیون دلار بست. جالب توجه است که او بعدها با جرج سوروس نیز همکاری داشته است.
Paul Tudor Jones
به جرات میتوان گفت که یکی از بهترین معامله گران فارکس، پاول تودور جونز است. او کسی است که در سقوط اکتبر 1987 معامله فروش داشت. در حال حاضر، وی با داشتن مجموعهای که در سال 2018 به مبلغ 5.4 میلیارد دلار ارزش گذاری شده است، یکی از ثروتمندترین معامله گران روز دنیا است. جونز در سال 1954 متولد شد و در سال 1976 از دانشگاه ویرجینیا مدرک اقتصاد گرفت. در واقع او کارش را به عنوان یک کارمند در بخش معاملات آغاز کرد.
جونز فرصتی را که برای رفتن به دانشگاه هاروارد داشت، رد کرد و به عنوان معاملهگر کالا در NYSE مشغول به کار شد. او شرکت خود را با نام شرکت سرمایهگذاری تودر تاسیس کرد. در اکتبر 1987، زمانی که بازار در حال سقوط بود، او توانست تنها با گرفتن موقعیتهای فروش، سود 62 درصدی ایجاد کند و در همان سال 100 میلیون دلار برای شرکت خود سود کسب کرد. در ادامه همین مسیر، او شرکت خود را به قلههای جدیدی رساند. بین سالهای 1992 تا 1995، جونز رئیس NYSE بود.
Michael Marcus
مایکل مارکوس در بین بهترین معامله گران حرفهای فارکس در دنیا قرار دارد. او یکی از اعضای هیات موسس شرکت Commodities Corporation است. با اینکه تنها مربی او سیکوتا بود، او بعدها مشاور معاملهگر دیگری به نام بروس کونر شد. مارکوس در طول دوران ریاست جمهوری ریگان، معاملات قریب به ۳۰۰ میلیون دلار آمریکا در بازار آلمان را به خود اختصاص داد. به عبارت دیگر میتوان گفت در آن زمان، در کنار بانک ها، او بزرگترین معامله گر ارز در بازار آلمان بود.
یک معامله گر موفق فارکس، چه اندازه موفق است؟
ما بزرگترین معامله گران موفق فارس را مورد مطالعه قرار دادیم و البته معامله گران موفق دیگری نیز برای بررسی وجود دارند اما به خاطر داشته باشید، ممکن است تعداد زیادی معاملهگر فارکس موفق با استراتژیهای به ظاهر بدون خطا، وجود داشته باشند اما برای هر فرد، یک تکنیک مختص او جواب میدهد. پیوستن به لیست معامله گرانی که دائما با انجام معامله فارکس هر ماه سود ایجاد میکنند، قطعا یک هدف دست یافتنی است. ولی در ابتدا باید برنامه معاملاتی فارکس خود را ارتقا دهید و استراتژی معاملاتی خود را بهینه سازی کنید.
نقطه شروع کجاست؟
حتی موفق ترین معامله گرها هم باید از یک جا شروع کنند و اگر بتوانید به طور منظم سود ایجاد کنید، میتوانید خود را یک معامله گر موفق فارکس تلقی کنید. خوشبختانه این مقاله در خصوص جنبههایی که توسط موفق ترین معامله گران فارکس مطرح شده است، دیدگاههایی در اختیار شما قرار داده است. اگر میخواهید درباره معاملات فارکس بیشتر بدانید و بالقوه عضو لیست در حال رشد استادان فارکس در آینده شوید، به شما پیشنهاد میکنیم تا به صورت منظم رفتار معاملاتی خود را زیر نظر داشته باشید.
برای تمرین آنچه که از بهترین معاملهگران دنیا یاد گرفتهاید، بهترین حساب برای شروع معاملهگری حساب دمو است. در یک محیط معاملهگری زنده معامله کنید، بدون اینکه سرمایه خود را به خطر بیندازید، در حالی که از آخرین اطلاعات و تحلیلهای معاملات حقیقی استفاده میکنید، معاملات خود را انجام دهید.
این مقاله نباید به عنوان توصیه سرمایهگذاری تضمینی، پیشنهاد سرمایه گذاری و ارائه یا درخواست تبادل در ابزارآلات مالی تفسیر شود. لطفا در نظر داشته باشید، همانطور که شرایط ممکن است در طول زمان تغییر کند، این قبیل تحلیلها نیز، نمیتواند شاخص قابل اطمینانی برای هیچ یک از معاملات جاری یا آتی باشد. پیش از اخذ هر گونه تصمیم سرمایهگذاری، می بایست به دنبال توصیههای مشاوران مالی مستقل باشید تا مطمئن شوید ریسک موجود بازار را درک کردهاید.
همهچیز درباره بازار بورس/ تفاوت بازار سهام با فارکس چیست؟
از زمان شکلگیری بازارهای مالی در دنیا زمان زیادی گذشته است؛ جرقه شکلگیری بازارهای مالی در ابتدا با تاسیس بورس زده شد و پس از آن وسعت بیشتری پیدا کرد.
به گزارش پایگاه خبری با اقتصاد، تاریخچه پیدایش واژه بورس به قرن پانزدهم میلادی بازمیگردد و نامگذاری "بورس" هم مانند بسیاری دیگر از واژهها در تاریخ به علت وجود یک شخص رقم خورده است.
در قرن پانزدهم در شمال غربی بلژیک بازگانان و کسبه شهر در خانه شخصی به نام "واندر بورس" جمع میشدند و کالاهای خود را بر اساس حراج خرید و فروش میکردند؛ پس از آن مکانهایی که مردم جمع میشدند و خرید و فروش میکردند به بورس معروف شد. رفته رفته بورسها شکل ویژهتری به خود گرفت و تنها به افراد خاصی نظیر صرافان، تجار و بازرگانان اختصاص یافت.
سرآغاز بورس اوراق بهادار در آمستردام
در اوایل قرن هفدهم اولین بورس اوراق بهادار در شهر آمستردام تشکیل شد و معاملهگران وارد فصل جدیدی از معاملات شدند. بورس لندن و نیویورک به عنوان دومین و سومین بورسهای دنیا پس از بورس آمستردام تشکیل شدند. سرانجام در 17 می 1792 ، 24 کارگزار در خیابان والاستریت نیویورک با هم توافقنامه امضا کردند و این خیابان به عنوان نمادی برای بورس در دنیا شناخته شد.
در حال حاضر بازار بورس نیویورک، بزرگترین بازار بورس، از نظر میزان معاملات و ارزش بازار سرمایه در جهان است. با شروع فعالیت بورسهای بزرگ جهان، بهتدریج سایر کشورها نیز دارای بورس شدند تا آنجا که امروز کمتر کشوری را میتوان یافت که بورس نداشته باشد.
تفاوت معاملات در بورسهای دنیا و ایران
*اولین تفاوت برجستهای که بورس تهران با سایر بورسهای دنیا دارد حضور نداشتن در گردونه معاملات بازارهای جهانی است.
* ساعت کاری بورس در ایران از 9 تا 12:30 است از این رو میتوان گفت یکی از کمترین ساعتهای معامله در میان تمامی بورسهای فعال در دنیا را دارد.
* واژههای صف خرید و صف فروش در یک سهم برای بورس ایران بسیار متداول است و جزئی از این بازار محسوب میشود اما چنین واژهای در هیچ بورس دیگری به کار نمیرود؛ زیرا که حجم معاملات بسیار بیشتر از آن چیزی است که در بورس ایران انجام میشود.
* سود تقسیمی در شرکتهای حاضر در بورس جهانی معنایی ندارد، در واقع پولی بابت سود سالیانه به سهامدار پرداخت نمیشود معمولا مبلغ درنظر گرفته شده برای سود به قیمت سهم اضافه میشود یا در غیر این صورت برای گسترش شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. به این صورت پول حاصل از سود از گردونه معاملات بورسی خارج نمیشود.
* تمامی شرکتهای پذیرش شده در بورس ما خصوصی نیستند و ردپاهای دولت در شرکتهای نیمه خصوصی دیده میشود. در حالی که شرکتهای حاضر در بورس سایر کشورها کاملا خصوصی هستند.
* در هیچ یک از کشورها خرید و فروش سهام یک شرکت به جز زمان برگزاری مجامع متوقف نمیشود در حالی که ما شاهد توقف نمادها با دلایل مختلف در بورس ایران هستیم.
چه افرادی نباید وارد معاملات بورس شوند؟
بازارهای معاملاتی سهام همواره با ریسکها و فرصتها دست به گریبان است. یک فرد میتواند با استفاده از دانش و تجربه بورس را به عنوان یک بازار پر سود به سایرین معرفی کند و در مقابل فردی دیگر با بیتدبیری ضررهای زیادی را تجربه کرده و هیچگاه از این بازار به عنوان یک بازار خوب و پربازده یاد نکند.
اصولا در بازار سهام دانش، تجربه، کنترل هیجان و صبر و حوصله حرف اول را میزنند و هر شخصی که بتواند شرایط خود را بر اساس فاکتورهای گفته شده مهیا کند میتواند در بورس حضور یابد و از آن خاطره خوشی داشته باشد؛ در غیر این صورت چیزی جز زیان عاید او نمیشود و ظرف مدت کوتاهی از این بازار خارج خواهد شد.
فارکس و سایر بازارهای مالی
بازار سهام بازاری است که معاملهگران با سرمایهگذاری و خرید و فروش سهم یک شرکت در آن کسب سود میکنند علاوه بر این بازار، بازارهای دیگری هم برای معامله وجود دارد که در سالهای اخیر برای فعالان بازار جذاب شدهاند.
بازارکالا
بازار کالا یا کامودیتی شامل بورسهایی است که قیمت تبادلات کالا به صورت جهانی یا منطقهای بر اساس عرضه و تقاضا ارزشگذاری میشود. به طور کلی شامل سه دسته عمده است:
Hard- طلا، نقره، سیمان، فلزات و .
Soft- آب پرتقال، قهوه، اقلام خوراکی و.
Energy- نفت، گاز، برق، ذغال سنگ و.
بازار اوراق بهادار
بازار اوراق قرضه اوراق مشارکتی که اغلب از طرف دولتها برای مشارکت مردم و جذب سرمایههای آنها برای طرح سودآور جذب میشود. مانند اوراق مشارکت وزارتخانهها که در بورس ایران منتشر میشود.
بازار تبادلات ارزی-فارکس
بازاری که در آن ارزش گذاری پول ملی کشورها بر اساس عرضه و تقاضا در مقابل سایر ارزها انجام میشود.
فارکس به عنوان یک بازار محبوب در میان معاملهگران شناخته میشود و به دلیل داشتن ویژگیهایی مثل باز بودن 24 ساعته در روزهای معاملاتی، وجود همیشگی خریدار و فروشنده، امکان نقدشوندگی بالا، معاملات دو طرفه و لحظهای و وجود اهرم افزایش سرمایه در دنیا رایج است.
اصلیترین دلیل محبوبیت فارکس در دنیا این است که برای کسب سود در مورد کالاها فقط میتوان از پیشبینی روند صعودی قیمتها استفاده کرد ولی در بازار ارز به علت اینکه معاملات بر اساس ارزشگذاری دو نوع پول تعیین میگردد، با افزایش ارزش یک ارز متقابلا ارزش ارز مقابل کاهش مییابد به همین دلیل نه تنها از روند صعودی افزایش ارزش یک ارز بلکه از روند نزولی کاهش ارزش یک ارز میتوان سود گرفت. در واقع روند نزولی ارزش یک ارز روند صعودی ارزش ارز مقابل است.
اصطلاح نویز در اقتصاد؛ آیا دادههای غیرمنتظره اطلاعاتی غیرمفید هستند؟
از میان تمام دادههایی که منتشر میشوند، کدام نویز هستند و کدام اطلاعات مفید؟
اطلاعاتی که هر روز منتشر میشوند، گاهی آنقدر زیادند که ما و حتی سیاستگذاران را با پیچیدگیهای زیادی مواجه میکنند. اینجاست که بحث تصمیمگیری پیش میآید. ما باید این قدرت را داشته باشیم که از میان خیل اطلاعات، تشخیص بدهیم که کدام دادهها واقعی هستند و کدام دادهها ممکن است ما را از واقعیت دور کنند. این مفهوم را میتوان در قالب موضوعی با نام نویز بررسی کرد که البته ماهیت آن فراتر از اقتصاد است. نویز را میتوان در تمام ابعاد و زمینههایی که با اطلاعات و تصمیمگیری سروکار دارد به وضوح مشاهده کرد. اخبار بورس در این مقاله نگاهی کلی به مفهوم نویز انداخته است و سعی دارد شرایط فعلی اقتصاد و دادههای آماری را از دریچهی این مفهوم بررسی کند.
بررسی مفهوم نویز در علم اقتصاد
نویز در بازارهای مالی همان معنایی را میدهد که در هر ادبیات دیگهای هم میتوان آن را برداشت کرد. همانطور که نویز اختلالاتی را در عملکرد ایجاد میکند، دقیقا در اقتصاد نیز همین نقش مخرب را ایفا میکند. با این تعریف، اصطلاح نویز در اقتصاد به اطلاعات یا فعالیتهایی گفته میشود که وقایع و روندهای اصلی را مبهم یا نادرست جلوه میدهد.
به عنوان یک مثال ساده، وقتی یک روند صعودی در بازار داریم و نوسانات در این روند اختلال ایجاد میکنند، میتوانیم نام نویز را روی این نوسانات بگذاریم. مسئلهای که مهم است این است که یک تحلیلگر خبره هم به سختی میتواند میان نویز و اطلاعات تمایزی قائل شود. اما به هر حال او باید بداند که آیا این نوسانات کوتاهمدت هستند یا واقعا روند در حال تغییر است. همین مسئله است که چالشهای زیادی را ایجاد میکند که البته به تجربه و دانش بالایی نیاز دارد. فیشر بلک (Fischer Black) اقتصاددان، در سال ۱۹۸۶ در مقالهای عنوان کرد که نویز را باید از اطلاعات متمایز کرد. چرا که حجم نامتناسبی از معاملات با توجه به نویز رقم میخورد و نه بر اساس شواهد.
نویز را میتوان دادههای پرتی تعریف کرد که به نظر میرسد به یک مجموعهی مشخص از دادهها ارتباطی ندارند ولی همراه با آن مجموعه منتشر میشوند.
نویز مفهومی است که بیشتر در معاملهگری و بازارهای مالی کاربرد دارد. اما میتوان آن را تعمیم داد و مفهوم آن را به شکلی کلی در اقتصاد بررسی کرد. نمونهی آن همین دادههایی است که اکنون از وضعیت اقتصاد و به ویژه رکود و تورم دم میزنند و تحلیل شرایط فعلی را سختتر میکنند.
معاملهگران نویز
معاملهگر نویز یا Noise Trader هم مفهومی است که به افرادی اطلاق میشود که بر اساس این نویزها دست به معامله میزند. معاملهگری را میتوان به نوعی تصمیمگیری دانست. زمانی که پای دادهها و تصمیمگیریها پیش میآید، معاملهگرها باید بتوانند با تکیه بر آنچه که آن را اطلاعات (یا نویز) مینامند، بهترین تصمیم را برای بهترین خروجی بگیرند. آنها دوست دارند اینطور به قضیه نگاه کنند که دارند بر اساس اطلاعاتی معامله میکنند که در دید بقیه به عنوان نویز نادیده گرفته شدهاند.
نویز را میتوان نقطه مقابل سیگنال دانست. سیگنالها همان اطلاعات معناداری هستند که از بررسیهای مختلف حاصل میشوند و معاملهگران سعی در شناسایی آن دارند. اما نویز تغییرات و یا نوسانات تصادفی و ناخواستهای است که سیگنال را مختل میکند.
اگر دادههای معتبر به عنوان نویز شناسایی و حذف شوند، نتایج تحلیل نادرست و دور از واقعیت خواهند بود و برآورد صورتگرفته هیچ کاربردی نخواهد داشت.
دیدگاه معاملهگران نویز این است که بر اساس برخی از عوامل خرید و فروش میکنند که این عوامل در نظرشان ارزشمند هستند. اما در واقعیت اگر حتی به صورت تصادفی بخواهند تصمیمگیری کنند هم ممکن است همان نتیجه را بگیرند. البته به این امر توجه کنید که معاملهگران نویز به صورت تصادفی معامله نمیکنند. بلکه تصمیماتشان از دید خودشان منطقی است. هرچند واقعا بر مبنای اصول تجارت هم نیست. نویزها معمولا بر اساس هیاهو و شایعات ایجاد میشوند. حقیقت آن است که این دادهها در پیشبینی دقیق ارزش آتی سهام کارآمد نخواهند بود. دانستن این مفاهیم به ما کمک میکند رویکرد بهتری در شناسایی کارکرد نویز در اقتصاد و بازارهای مالی داشته باشیم.
واقعیت چیست؟
بیش از نیمی از سال ۲۰۲۲ گذشته است. آنچه اکنون مدام پرسیده میشود این است که آیا در باقی راه، شرایط برای مشاغل تغییر خواهد کرد؟ از یک طرف دادههایی مربوط به کاهش رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی منتشر میشود. از سمت دیگر خبر از آمار خوب اشتغال در آمریکا به گوش میرسد که تمام محاسبات را بر هم میزند. به راستی بر اساس کدام واقعیت باید تحلیل کرد؟ کدام حقیقت است و کدام نویز؟ معمولا زمانی که دادهها از هر منظر قابل تفسیر نباشند، به آنها به چشم نویز نگاه میکنند.
اختلافنظرهایی که در مورد آینده وجود دارد، آنچه یک معاملهگر کالا باید بداند موجب میشود که پیشبینیهای مختلفی در مورد شرکتها، قیمت کالاها و سایر عوامل بازارهای مالی رقم بخورد. دلیل این امر از آنجا ناشی میشود که دادهها، به شکلی متفاوت و ذهنی تفسیر میشوند. تمام دادهها اطلاعات نیستند. هرچند باید به این مسئله توجه کرد که اگر همه، تمام چیزها را میدانستند دیگر اصلا مفهومی به نام معاملهگری معنایی نداشت و همه در شرایطی یکسان میتوانستند به سودآوری برسند. در آن صورت بازار مالی دیگر فلسفهی وجود نداشت. چرا که معاملهگری مقابلهی ریسکها و بازدههاست.
وضعیتی که اکنون شاهد آن هستیم این است که اقتصاددانان و سرمایهگذاران هر زمان دادهای میبینند که با روال رایج و مرسوم مطابقت ندارد، نام نویز را روی آن میگذارند. همین وضعیت رکود را در نظر بگیرید. دادههای مربوط به تولید ناخالص داخلی آمریکا، طی دو فصل متوالی کاهش پیدا کرد. چیزی که مطابق تعریفها رکود را تداعی میکند. اما به نظر آنچه اکنون رخ داده است واقعا رکود نیست و فدرال رزرو هم همچنان روی این قضیه تاکید دارد. به همین خاطر است که اعلام کرده است تصمیمات آتی را بر اساس دادههای پیش رو خواهد گرفت و همهچیز بستگی به این دارد که شرایط به چه شکلی رقم خواهد خورد.
شرایطی که برای اقتصاددانان دشوار است
وقتی در ابتدای ماه آگوست وزارت کار آمریکا دادههای مربوط به اشتغال را منتشر کرد آنچه اتفاق افتاد با آنچه انتظارش میرفت متفاوت بود. هرچه نظرسنجی و تخمین انجام شده بود، هیچیک چنین نرخ اشتغالی را برآورد نکرده بود. همین امر اقتصاددانان را بر آن داشت تا روی این دادهها و آمارهای اقتصادی برچسب نویز بزنند و آن را رد کنند. حتی وقتی در ماه جولای شاخص قیمت مصرف کننده در مقایسه با ماه پیش تغییر نکرد، باز هم این اتفاق تکرار شد.
حالا مدام میبینیم و میشنویم که هر وقت دادههایی بر خلاف انتظار اقتصاددانان منتشر میشود، آنها به چشم نویز به این آمار نگاه میکنند. این وضعیت شرایط پیشبینی اقتصاد را دشوار کرده است. اما آیا این یک دلیل منطقی است که بخواهیم هر چیزی را که خارج از ریل و روال همیشگی است، نویز بنامیم؟ پاسخ منفی است. شاید بهتر باشد مدلهای اقتصادی بهروزرسانی شوند. در غیر این صورت تا کی قرار است هر اطلاعات خارج از عرفی را نویز بنامیم؟
بیایید نگاهی به دادههای تورم آمریکا بیندازیم. درست است که مشاهدهی تغییرناپذیری در شاخص CPI ماهانه اتفاقی تعجبآور بود. اما نمیتوان آن را چیزی شبیه نویز یا دادهای پرت دانست. ادارهی آمار کار در تجزیه و تحلیلهای خود و جمعآوری دادهها تلاش زیادی میکند. پس اگر از چنین مسئلهای خبر میدهد، واقعا به معنای آن است که این اتفاق افتاده است. با اینهمه میتوان دادههای تورم یا هر دادهی دیگری را تفسیر کرد و صرفا نباید آن را نویز خواند. دادهها همانی هستند که باید باشند، این تفاسیر است که میتواند متفاوت باشد.
کسانی که معتقد بودند آمریکا در رکود است، با مشاهدهی آمار و ارقام خردهفروشی که از افزایش ۴ درصدی در ماه جولای خبر میداد، طبیعی بود که این دادهها را نویز بنامند. چون با دیدگاه و منطقی که آنها مدنظر داشتند همخوانی نداشت.
مواجهه با نویز اقتصادی
دو راهکار برای مواجهه با این مسئله وجود دارد. نخست اینکه از دادههایی که با اعداد ارائهشده توسط مدلهای اقتصادی همخوانی ندارند چشمپوشی کنیم. راهکار دیگر آن است که از قدرت ادراک و قریحه بهره ببریم تا متوجه شویم که چرا اخیرا اینطور به نظر میرسد که مدلها در تشخیص بخشهای مختلف اقتصاد به مشکل برخوردهاند. مثلا شاید تورم آنقدر که ما تصور میکنیم بر مصرفکنندگان اثر نگذاشته باشد. چرا که به خاطر محرکهای مالی تاریخی، مقدار زیادی پول در حسابهای پسانداز مردم وجود داشته است که وقتی آن را در کنار نرخ بیکاری ۳.۵٪ میگذاریم، پایینترین سطح در ۵۳ سال گذشته را رقم میزند.
نمیتوان این مسئله را اینگونه تفسیر کرد که نوسانی در دادههای اقتصادی وجود ندارد. به هر حال گاهی ناهنجاریهایی رخ میدهد. مثل تعطیلیهای غیرمنتظره دولت به دلیل رسیدن به سقفهای بدهی یا فاجعههای طبیعی. همین امر پیشبینیهای فصلی را گاهی نادرست جلوه میدهد. اقتصاددانان برای آنکه تصویری دقیقتر از روندها داشته باشند، به میانگینهای متحرک و دادههای یک دورهی زمانی معین نگاه میکنند.
هر امری که در حال حاضر در اقتصاد جریان دارد، بنا به دلیلی اتفاق میافتد. این همان چیزی است که سرمایهگذاران و اقتصاددانان در تلاشاند تا آن را درک کنند. چند سال زمان نیاز است تا تمام این اتفاقات مرتب شوند و سر و شکل بگیرند. بعد از آن است که میتوان به یک چرخهی تجاری عادی برگشت.
رکود اقتصادی گستردهای که در آمریکا و جهان در حال شکلگیری است، احتمالا به دلیل دستکاریهای اقتصادی است که در پی کووید ۱۹ و قرنطینه رخ داد. حالا دنیا دارد از آن شرایط عقبنشینی میکند. ممکن است این اتفاق با مدل یک چرخه تجاری معمولی همراستا نباشد، اما وقتی بپذیریم که این چرخه عادی نیست و دادهها را از منظری متفاوت نگاه کنیم، حتی همین دادههای به ظاهر پرت هم معنادار میشوند. در آن صورت دیگر نمیتوان آنها را صرفا نویز خواند و در شرایط کنونی اقتصاد چشم را بر روی آنها بست.
پولبک چیست؟ + تمامی استراتژی معاملاتی آن
واقعا مهم نیست چقدر تکنیک و استراتژی برای فعالیت در بازارهای مالی بشناسید؛ در نهایت دو راه برای ورود به معاملات هست که به سود زیاد ختم میشود: نقطه پولبک یا برک اوت. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر پولبک عمل میکنند تا معاملهگر بتواند با معامله بر خلاف روند از بازار سود کسب کند. اما چطور باید این نقاط را پیدا کرد؟ چه استراتژیهایی برای معامله با آنها وجود دارد؟ در این مقاله قصد داریم ببینیم پولبک چیست و با تمامی استراتژیهای معاملاتی آن آشنا شویم. همراه ما باشید.
پولبک در بورس به چه معناست؟
اگر با نمودار قیمت سهام آشنا باشید، خوب میدانید قیمت دارایی هرگز روی یک خط مستقیم حرکت نمیکند؛ بلکه با حرکات نوسانی صعودی و نزولی، به سمت بالا و پایین حرکت میکند. در واقع میتوان گفت بازارها بین موجهای روند صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) متناوبا در حرکتاند. اما این حرکتها همیشه در جهت روند بازار نیست.
گاهی اوقات در روندهای صعودی بازار شاهد افت قیمت تا خط مقاومت و در روندهای نزولی شاهد رشد آن تا خط حمایت هستیم که به آن پولبک (Pullback) گفته میشود. به زبان ساده معنی پولبک در بورس حرکت کوتاه قیمت بر خلاف جهت روند فعلی است. وقتی بازار به سمت بالا حرکت میکند و پیشبینی میکنید این حرکت صعودی ادامه خواهد داشت، نقطه پولبک فرصتی در اختیارتان قرار میدهد تا با قیمت پایینتر وارد معامله شوید.
تریگرهای پولبک چیست؟
بیایید ببینیم تریگر پولبک چیست. بهعبارتی چه اتفاقی باعث میشود پولبک روی نمودار قیمت دیده شود. پولبک مکثی در روند اصلی بازار است. به این معنی که در یک بازه زمانی در روند نزولی گاوها کنترل قیمت را در دست میگیرند یا کنترل بازار صعودی به دست خرسها میافتد. مهمترین علت آن نیز تغییر در احساسات بازار است.
- در مورد فارکس، هر روز اخباری به گوش میرسند که ضعف ارزهای پایه را به گوش کل دنیا میرسانند و در تقویم اقتصادی بر قدرت ارزها تأثیر میگذارند.
- در مورد بازارهای فلز، احساسات کلی بازار بهطور مستقیم بر قیمتها تأثیر میگذارد.
- در مورد خرید و فروش نفت که یک دارایی پر ریسک محسوب میشود، دادههای ذخایر نفت خام نیز بر ارزش این کالا تأثیر میگذارند.
- در معاملات سهام و بورس گزارشهای سود، رویدادهای داخلی شرکت و اخبار صنعت بر حرکت قیمت تأثیر میگذارند.
پولبک کجا تمام میشود؟
هیچکس نمیتواند با دقت صد در صدی پیش بینی کند که پولبکها به کجا ختم میشوند. اما میتوانید در این نقاط دنبال آن بگردید:
- به سمت مقاومت قبلی که اکنون به حمایت تبدیل شده
- به سمت حمایت قبلی که اکنون به مقاومت تبدیل شده
- به سمت حمایت پویا
- به سمت مقاومت پویا
- به سمت اصلاح فیبوناچی
- به سمت خط روند
اهمیت تایید پولبک؛ منتظر باشیم پولبک تایید شود؟
هیچکس جز خود معاملهگر نمیتواند به این سوال پاسخ بدهد. تایید زمانی اتفاق میافتد که کندل دیگری در جهت فعلی بسته شود و با تایید سوگیری معامله، احتمال سودمندی آن را بیشتر کند. اما باید بدانید که وقتی منتظر کندل تازه هستید، نسبت ریسک به ریوارد ضعیفتری دارید؛ چون عملا بعد از حرکت قیمت در جهت دلخواه خود وارد معامله شدهاید و این گاهی اوقات باعث میشود حرکتهای بزرگ را از دست بدهید.
بنابراین نمیتوان پاسخ درست یا غلطی برای این سوال تعیین کرد و انتخاب بین آنها به ترجیحات معاملهگر بستگی دارد. هر انتخابی که میکنید، باید احتمالات و پیامدهای آن را بدانید.
آشنایی با انواع استراتژی پولبک
در این بخش میبینیم چندتا از محبوبترین انواع استراتژی پولبک چیست و چطور میتوان از آنها استفاده کرد.
۱. پولبک برک اوت (Breakout pullback)
پولبک برک اوت یکی از رایجترین استراتژیهای پولبک بین معاملهگران است و تقریبا همه معاملهگران با آن مواجه شدهاند. این پولبکها درست در نقاط عطف بازار اتفاق میافتند. وقتی که یک الگوی تثبیت مثل سر و شانه، گوه، مثلث یا مستطیل روی نمودار قیمت دیده میشود. بنابراین گذاشتن حد ضرر روی نقطه شکست معمولا خطرناک و کمسود است؛ چون احتمالا بازار شاهد پولبک برک اوت خواهد بود.
بسیاری از معاملهگران از این سطوح برای زمانبندی ورود استفاده میکنند و استاپ لاس را روی نقطه حمایت تعیین میکنند. غافل از اینکه احتمال دارد قیمت دارایی به خط پولبک بزند و دوباره برگردد. اینجاست که حد ضرر فعال میشود و با ضرر از معامله خارج میشوند، در حالی که تحلیلشان کاملا درست بوده و قیمت قرار بود ریزش کند. این سناریوی پولبک فوقالعاده رایج است و هر روز در بازار دیده میشود.
۲. پولبک پلهای افقی (Pullback Horizontal steps)
پولبک پلهای افقی ریتم طبیعی قیمت، جزر و مد رفتار بازار را نشان میدهد و در طول بسیاری از روندهای مرحلهای بازارهای مالی مشاهده میشود. در توضیح این استراتژی میتوان گفت رویکرد پلهای گسترش یافته رویکرد بریک اوت است. پولبک بریک اوت در نزدیکی نقاط عطف بازار اتفاق میافتد و اگر معاملهگری فرصت ورود اولیه را از دست بدهد، در پلههای بعدی میتواند سناریوهای دیگری را برای ورود به بازار امتحان کند.
یکی از مزیتهای مهم الگوی پلهای انتخاب یک نقطه مطمئن برای حد ضرر است. در این حالت، معاملهگر منتظر میماند تا قیمت یک پله را تکمیل کند و سپس استاپ لاس را پشت آخرین ناحیه پولبک میگذارد. به این ترتیب نقطه حد ضرر بهطور کامل محافظت میشود و دیگر آسیبپذیر نیست.
۳. پولبک روی خط روند (Trendline Pullback)
تنها مشکل موجود این است که تعیین اعتبار خط روند کمی زمانبر است. در واقع هر خط روند برای تأیید اعتبار به ۳ نقطه تماس نیاز دارد. این یعنی نقطه پولبک در نقطه تماس سوم، چهارم یا پنجم قیمت با خط قابل اعتماد است. برخی از معاملهگران از این استراتژی در کنار رویکردهای دیگر استفاده میکنند تا خیال خود را از بابت اعتبار پولبکها راحت کنند؛ اما به عنوان یک روش مستقل وقت آنچه یک معاملهگر کالا باید بداند زیادی از معاملهگر میگیرد و فرصتهای خوبی را از چنگ او درمیآورد.
۴. پولبک میانگین متحرک (Moving Average Pullback)
اگر معاملهگر کارکشته بازارهای مالی باشید، خوب میدانید که میانگین متحرک یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است و به روشهای مختلف از آن استفاده میشود. یکی از این روشها معاملات پولبک است.
فرقی نمیکند از میانگین متحرک ۲۰، ۵۰ یا حتی ۱۰۰ دورهای استفاده کنید. معاملهگران کوتاهمدت معمولاً از میانگینهای متحرک کوتاهتر استفاده میکنند تا سیگنالها را زودتر دریافت کنند و میپذیرند در دورههای کوتاهمدت احتمال سیگنال اشتباه و نویز بیشتر است. از سوی دیگر حرکت قیمت در میانگین متحرک بلندمدت کندتر اما مطمئنتر است.
در چنین شرایطی احتمال اینکه قیمت از میانگین متحرک بالاتر برود و پولبک بزند وجود دارد. به همین خاطر در صورت استفاده از این استراتژی باید فضای تنفس بیشتری به استاپ لاس بدهید.
۵. پولبک فیبوناچی (Fibonacci Pullback)
آخرین استراتژی مربوط به سطوح فیبوناچی در بازارهای مالی است و میتوان از این پدیده برای شناسایی نقاط پولبک استفاده کرد. کافی است یک روند تازه کشف کنید و بعد ابزار فیبوناچی A-B خود را از مبدأ روند تا انتهای موج روند ترسیم کنید. پس از آن میتوان از نقطه C در اصلاح فیبوناچی برای شناسایی نقاط پولبک استفاده کرد.
پولبکهای فیبوناچی را میتوان با استراتژی میانگینهای متحرک ترکیب کرد و یک رویکرد کاملا موثر ساخت. هرجا اصلاح فیبوناچی و میانگین متحرک در یک نقطه به هم برسند، احتمال وقوع پولبک در این مناطق بالا است.
چند نکته آموزشی برای پولبک در بورس
بیایید ببینیم مهمترین نکات بازکردن معامله پولبک چیست:
نکته شماره ۱: همیشه در جهت روند معامله کنید
اولین قدم برای انجام معاملات پولبک شناسایی خط روند در بازه زمانی دلخواه است. در نهایت باید معامله را در جهت این خط روند باز کنید. برای مثال اگر با تایم فریم روزانه معامله میکنید، باید در تایم فریم روزانه یک خط روند پیدا کنید یا اگر دنبال معاملات ساعتی هستید، باید در نمودار ساعتی بهدنبال خط روند باشید. فراموش نکنید که معاملات پولبک صرفا در بازارهای رونددار قابل اجرا هستند.
نکته شماره ۲: نوع روند را مشخص کنید
همه روندها شکل و شمایل مشابهی ندارند. گاهی شاهد پولبکهای قوی در بازار هستیم و گاهی بسیار جزئی هستند. بنابراین در قدم بعدی باید نوع روند را مشخص کنید:
- روند قوی: خط میانگین متحرکت قیمت بالای ۲۰ باقی میماند.
- روند متعادل: خط میانگین متحرکت قیمت بالای ۵۰ باقی میماند.
- روند ضعیف: خط میانگین متحرکت قیمت بالای ۲۰۰ باقی میماند.
به این ترتیب میتوان بازههای قیمتی را روی نمودار شناسایی کرد و بهترین نقطه برای بازکردن معامله را بهدست آورد.
نکته شماره ۳: منطقه ارزش را مشخص کنید
در یک روند صعودی، منطقه ارزش جایی است که احتمال فشار خرید و افزایش قیمت وجود دارد.
- در یک روند صعودی قوی، منطقه ارزش روی میانگین متحرک ۲۰ MA است.
- در یک روند متعادل، منطقه ارزش میتواند روی میانگین متحرک ۵۰ MA باشد.
- در یک روند ضعیف، منطقه ارزش روی میانگین متحرک ۲۰۰ MA خواهد بود.
دقت کنید که این منطقه یک بازه قیمتی را پوشش میدهد و صرفا یک سطح خاص نیست.
نکته شماره ۴: تریگر معامله و زمانبندی پولبک
تریگر پولبک چیست؟ تریگر یا ماشه معامله الگویی است که شما را بعد از برآوردهشدن همه شرایط وارد معامله میکند. لازم نیست چیزی را پیچیده کنید؛ میتوانید تریگر را روی نقطه پولبک یا بریک اوت بگذارید:
- تریگر در روند قوی: در بازارهایی که روند قوی دارند، پولبکها ضعیفاند و خط میانگین محرک آنها بالای ۲۰ MA (در روند صعودی) باقی میماند. این یعنی خرید روی پولبک کمی سختتر است و روند اصلی خیلی زود آغاز میشود.
- تریگر در روند متعادل: در روند متعادل، پولبکها هم متعادل هستند و تا مقاومت ۵۰ MA یا به حمایت قبلی برخورد میکنند. بنابراین باید در این نقاط بهدنبال فرصت خرید باشید. سپس میتوانید برای ورود به معاملات خرید روی نمودار دنبال الگوهای بازگشتی صعودی مثل چکش بگردید.
- تریگر در روند ضعیف: در این روندها پولبکها حسابی جاندار هستند و میتوانند تا خط ۲۰۰ MA یا حمایت قبلی را دوباره لمس کنند.
نکته شماره ۵: انتخاب نقطه خروج مناسب
بعد از بازکردن معامله دو شرایط برای خروج از بازار پیش میآید که باید استراتژی مناسبی برای هریک از آنها داشته باشید. زمانی که اوضاع مطابق میلتان پیش میرود و زمانی که نمیرود!
باید بپذیرید که پس از ورود به معامله، این احتمال وجود دارد که بازار علیه شما حرکت کند. وقتی اوضاع آنطور که انتظار دارید پیش نمیرود، احتمالا مات و مبهوت میمانید که کجا باید از معامله خارج شوید! بهترین پاسخ زمانی است که تنظیمات معامله بههم بخورد. برای مثال در بازارهای روند قوی که منطقه ارزش حدودا ۲۰ MA است، اگر قیمت دارایی این خط را هم به پایین بشکند، باید هرچه سریعتر از معامله خارج شوید.
اما زمانی که همهچیز طبق انتظار شما و به نفع شما پیش میرود، چطور باید از معامله خارج شوید؟ راه بستن معامله پولبک چیست؟
- در بازارهای روند قوی: در این شرایط بهتر است سوار روند شوید؛ چون پولبکها عمقی ندارند و خیلی زود روند اصلی آغاز میشود. استاپ لاس را روی ۲۰ MA بگذارید و وقتی معامله را ببندید که قیمت زیر این خط بسته شود.
- در بازارهای روند متعادل: در این شرایط بازار قبل از نوسانهای شدید، از معامله خارج شوید و اصطلاحا نوسان بگیرید. میتوانید استاپ لاس را روی ۵۰ MA تنظیم کنید؛ اما یادتان باشد پولبکها در این بازار عمق نسبتا بیشتری دارند.
- در بازارهای روند ضعیف: در این شرایط بازار بهتر است فکر آنکه سوار روند شوید را از سر بیرون کنید. چون اغلب پولبکها فوقالعاده عمیقاند و احتمالا شما را از معامله باز نگه میدارند. در عوض دنبال نوسانگیری روی مقاومت یا نوسانات قبلی باشید.
مزیتها و معایب پولبک چیست؟
بیایید ببینیم مزیتها و معایب پولبک چیست. جالب است بدانید معایب این الگوی پیچیده به مراتب بیشتر از مزیتهای آن است؛ بهخصوص برای معاملهگران مبتدی.
مهمترین مزیت خرید و فروش در پولبک
پولبکها به معاملهگران فرصت میدهند در روند صعودی با قیمت کمتری خرید کنند و در روند نزولی با قیمت دارایی خود را به قیمت بالاتری بفروشند. فرض کنید شروع یک روند صعودی را از دست دادهاید و میخواهید وارد بازار شوید. قیمت در روند صعودی مدام حرکت میکند و هر سقف جدید شانس کمتری برای خرید با قیمت مناسب باقی میگذارد. پولبک، درست همان دورهای که بازار یک عقبنشینی جزئی دارد، بهترین فرصت برای خرید با قیمت پایینتر یا فروش با قیمت بالاتر است.
مهمترین مشکل خرید و فروش در پولبک
چه کسی میتواند پولبک را از بازگشت روند تشخص دهد؟ وقتی قیمت خلاف جهت روند اصلی حرکت میکند، چطور باید فهمید این حرکت در واقع یک پولبک کوتاه است یا نشانهای از بازگشت روند اصلی؟ تشخیص این دو مخصوصا برای افراد تازهکار اصلا راحت نیست. پیشبینی شروع و پایان پولبک سخت است و اگر آن را اشتباه تشخیص دهید، اگر واقعا روند اصلی تغییر کرده باشد، متحمل ضررهای سنگین خواهید شد.
فرق Pullback و Throwback چیست؟
پولبک و تروبک بیشتر معاملهگران را گیج میکنند؛ در حالی که به دو مفهوم کاملا متفاوت اشاره دارند. پولبک زمانی اتفاق میافتد که قیمت برای مدتزمان کوتاهی خط حمایت را به سمت پایین بشکند. در این حالت بعد از بازگشت قیمت، خط حمایت تبدیل به مقاومت میشود. تروبک زمانی رخ میدهد که قیمت خط مقاومت را به سمت بالا بشکند و دوباره برگردد. در این حالت خط مقاومت به حمایت تبدیل میشود. به لحاظ تئوری پولبک در روندهای صعودی و تروبک در روندهای نزولی اتفاق میافتد، با این حال بسیاری از معاملهگران هر دو را پولبک مینامند.
کلام آخر
یکی از مهارتهای معاملهگر این است که بداند پولبک چیست؟ چطور باید پولبکها را شناسایی کند و با آنها معامله کند. خوشبختانه نمودارهای قیمتی پر از پولبک هستند و با کمی تمرین میتوان در یک نگاه آنها را تشخیص داد. شناسایی این نقاط سناریوهای معاملاتی بیشتری پیش رویتان میگذارد که به سودهای خوبی ختم میشوند. حتی میتوانید ابزارهای مختلف را با هم ترکیب کنید و در نهایت به سیگنالهای قویتر و مطمئنتری برسید.
حالا شما برای ما بگویید. تا به حال روی این نقاط معامله کردهاید؟ به نظرتان معاملهگری که قصد دارد از این پولبکها سود کسب کند، چه نکات مهمی را باید بداند؟ منتظر شنیدن نظرات شما عزیزان هستیم.
دیدگاه شما