۸ اشتباه مرگبار تریدرها
اشتباه در معاملهگری (trading) یا همان خرید و فروش امری اجتناب ناپذیر است و هر تریدری دچار اشتباه میشود. نکته مهم این است که شما تنها کسی نیستید که اشتباه میکنید و بهتر است بدانید که برخی از اشتباهات در معامهگری در میان بسیاری از تریدرها رایج است. اما تکرار اشتباهات به هیچ عنوان نباید تبدیل به عادت شود و باید با کمک اشتباهات گذشته تجربه کسب کرده و راههای موفقیت بیشتری را بیاموزیم. در این مقاله میخواهیم شما را با بزرگترین اشتباهات رایج در میان معامهگران آشنا کنیم تا با درک آنها کمتر دچار ضرر شوید و سود بیشتری ببرید.
در نظر داشته باشید که این نکات مناسب افرادی است که با تمرکز بر روی نوسانات قیمت به دنبال کسب سود هستند و نه هدلرها (HODLER). زیرا افرادی که اصطلاحا به آنها در دنیای رمز ارزها هدلر (و نه هلدر) گفته میشود، ارزهای دیجیتال را برای نگهداری بلند مدت خرید و نگهداری میکنند و به نوسانات بازار اهمیتی نمیدهند. اما تریدرها همیشه به دنبال خرید در پایینترین قیمت و فروش آن در بالاترین قیمت هستند و اینجاست که تمامی اشتباهات ذیل صورت میگیرد.
۱- عدم بررسی کافی و صحیح بازار
برخی از تریدرها با دل و جرات فراوانی و تنها با شنیدن یک سیگنال از یک فرد دیگر اقدام به خرید یک ارز یا فروش دارایی خود میکنند. این کار ممکن است گاهی بازدهی داشته باشد، اما این بسیار مهم است که به چنین نظرات عموما شخصی پشت کنید و پیش از اقدام به هر خرید یا فروش، بازار را کاملا از لحاظ اخبار مرتبط و شرایط تکنیکال قیمت بر روی نمودار بررسی کنید.
این خیلی مهم است که پیش از تصمیم به انجام یک معامله، روند ارز مورد نظر را با دقت بررسی کنید؛ آیا میزان نوسانات و حجم خرید و فروش آن به صورت کلی و در زمان انجام معامله زیاد است یا دارای نوسان کمی است؟ برای مثال، اگر یک ارز که دارای یک خبر فاندامنتال است و در پایینترین نقطه قیمتی در یک بازه زمانی قرار دارد، آیا حجم خرید و فروش به اندازهای است که آن خبر بتواند بر حجم خریداران بیافزاید و افرادی که آن ارز را از قبل داشتهاند تمایل کمتری به فروش آن پیدا کنند و حتی گاهی اقدام به خرید بیشتر کنند یا خیر.
۲- ترید بدون برنامه
برنامهریزی برای انجام معامله یک کلید طلایی برای موفقیت است. شما باید استراتژی خود را از پیش تعیین کنید، زمان ورود و میزان سرمایه مد نظر هنگام ورود به معامله را باید از پیش تعیین کنید. ورود بدون برنامه و سرمایه گذاری بدون حساب و کتاب از مرگبارترین اشتباهات رایج در میان تریدرها است.
پس از یک روز بد در بازارهای مالی، معاملهگران ممکن است وسوسه شوند که تغییراتی در برنامه خود ایجاد کنند اما این کار اشتباه است، زیرا برنامه ریزی برای انجام یک معامله از پیش تعیین شده است و اتفاقات بد کوتاه مدت نباید تاثیری بر برنامه ریزی شما بگذارد. این موضوع کاملا روشن و واضح است که نوسانات در میانه راه تاثیری بر هدف نهایی ندارد و نوسانات قیمت قرار نیست به طور مستقیم به سمت هدف مورد نظر حرکت کند.
یک راه خوب برای ثبت اینکه تا چه اندازه نمودار قیمت مطابق انتظارات شما پیش رفته است، یادداشت کردن نتایج معاملات است. این کار به شما کمک میکند تا معاملات موفق و ناموفق خود را بازبینی کنید تا بتوانید علت اشتباهات خود را دریافته و در معاملات بعدی تصمیات صحیحتری بگیرید.
۳- تعیین نکردن حد ضرر (stop loss)
احساس ضرر در تریدر این باور را القا میکند که روند بازار به زودی به سمت مورد انتظار باز میگردد و این یک اشتباه بزرگ است و جلوگیری نکردن از ضرر بیشتر میتواند شما را تا اندازه خیلی بیشتری وارد ضرر کند. این در حالی است که رعایت این مهم به شما کمک میکند تا با آزاد کردن بموقع دارایی خود بتوانید وارد معاملات دیگری شوید و آن ضرر کوچک را در فرصت بعدی جبران کنید.
رعایت این نکته برای افرادی که ترید روزانه یا کوتاه مدت انجام میدهند مناسب است. زیرا سود تکنینک تردینگ کوتاه مدت بر اساس نوسانات ناگهانی قیمت بازار است. یک نکته کوچک و کاربردی دیگر در ترید کوتاه مدت این است که تا پیش از پایان روز آن را به اتمام برسانید. این یک نوع جلوگیری کردن از حد ضرر است، زیرا ممکن است روند بازار در روز بعد کاملا متفاوت با تحلیلها و تصمیمات پیشین شما باشد.
بیایید بپذیریم که اشتباه در برخی از محاسبات و پیشبینیهای تریدرها غیر قابل انکار است. رعایت استاپ لاس (stop loss) عملا از حرکت کردن بر خلاف جهت انتظارات شما جلوگیری میکند.
۴- عدم مدیریت صحیح سرمایه
از دیگر اشتباهات رایج در معامله میتوان به عدم مدیریت صحیح سرمایه اشاره کرد. به این صورت که معمولا برای هر معامله باید یک درصد کوچکی از سرمایه خود را درگیر کنید. معاملهگران تمایل دارند تا سرمایه بیشتری در معاملهای که به سودآوری آن اعتقاد بیشتری دارند تزریق کنند. اما باید در نظر داشته باشید که این کار ممکن است که سود بیشتری را نصیب شما کند اما از آنطرف نیز متحمل ضرر بیشتری خواهید شد. از این رو، نباید برای یک معامله بخش زیادی از سرمایه خود را درگیر کنید.
از سوی دیگر، تجربه نشان داده است که سرمایه گذاری سنگین بر روی یک ارز موجب از دست دادن کنترل استراتژی معامله مورد نظر میشود که همین امر میتواند تمامی محاسبات قبلی شما را دستخوش تغییرات اشتباه کند.
۵- خرید متنوع و افزودن ارزهای گوناگون در سبد خرید
در عین حال که تنوع در سبد خرید بسیار خوب و ضروری است، اما خرید تعداد رمز ارزهای مختلف در یک زمان کوتاه و کم دقت به نحوی که کنترل قیمت و مدیریت آنها را برای ترید کوتاه مدت دشوار کند نیز اشتباه است. چرا که با افزایش تنوع در سبد خرید، مدیریت هر کدام وقت جداگانهای میخواهد که میتواند منجر به اشتباه در مدیریت به دلیل خستگی یا ضیغ وقت شود.
برای مثال، ممکن است شما درگیر تحلیل اخبار و نمودار یک ارز باشید و در همان زمان قیمت یک ارز دیگر که قصد خرید آنرا داشتهاید شروع به حرکت میکند. این اضافه کاری ارزش سود بیشتر را ندارد، بخصوص اگر تجربه و یا زمان کافی برای ترید نداشته باشید.
۶- عدم درک صحیح مفهوم نسبت سود به زیان (risk-to-reward)
نسبت سود به زیان یکی از بنیادیترین اصولی است که هر تریدر باید به درستی آنرا درک کند. زیرا هنگام تصمیم گیری برای انجام یک معامله باید میزان ضرر احتمالی نسبت به سود سنجیده شود تا ببینیم آن معامله ارزش سرمایهگذاری دارد یا خیر. در واقع باید ببینیم که نسبت سودی که قرار است بدست آوریم نسبت به ضرری که با رسیدن قیمت به حد ضرر حاصل میشود ارزش دارد یا خیر.
برای مثال، اگر به اندازه ۲۰۰ دلار قصد خرید یک ارز دیجیتال را داریم و آن معامله احتمال سود ۳۰ درصدی داشته باشد، یعنی ارزش خالص دارایی نهایی ۲۶۰ دلار خواهد بود. اما حد ضرری که برای آن تعیین کردهایم ۴۰ درصد پایینتر از قیمت خرید است، یعنی ارزش خالص دارایی پس از رسیدن به حد ضرر ۱۲۰ دلار خواهد بود، این معامله ارزش ورود کردن را ندارد.
به طور خلاصه، تریدرهای حرفهای پیش از ورود به یک معامله، علاوهبر اخبار فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، نسبت سود به زیان آن معامله را نیز در ابتدا میسنجند. اما تریدرهای مبتدی که تمایل زیادی به ریسک کردن ندارند ترجیح میدهند تا از معاملات پر ریسک در شرایط پر نوسان بازار دوری کنند.
صرفنظر از اینکه چقدر ریسکپذیر هستید، باید در هر زمان استراتژی مدیریت ریسک را رعایت کنید.
۷- آسودگی بیش از حد هنگام سود
برخی از تریدرها هنگام رسیدن به موفقیت و سود، از معامله خارج نمیشوند. عدم توانایی در خروج به موقع از معامله و حس شیرین رضایتمندی که از یک معامله موفق حاصل میشود، گاهی موجب کم شدن سود یا حتی بازگشت به محدوده ضرر میشود. حتی گاهی نوای دلنشین موفقیت منجر میشود تا افراد با بخش دیگری از دارایی خود با سرعت به سوی یک معامله دیگر روند، بدون آنکه تحلیل درست و کاملی از آن کرده باشند. این اشتباه نیز میتواند منجر به ضرر شده و به سادگی سود حاصل از معامله قبلی را به کلی بر باد دهد.
پایبند ماندن به همان معامله صحیح و از این شاخه به آن شاخه نپریدن یکی از راههای مناسب حفظ سود بدست آمده است. سود نشاندهنده صحیح بودن تصمیم شما است و حفظ آن مهمتر از آن است که با یک اشتباه ساده تمامی زحمات پیشین از بین برود.
۸- گرفتن تصمیمات احساسی
معاملات احساسی ترید هوشمندانهای نیست. احساساتی همچون هیجانزدگی پس از یک روز خوب و یا احساس نا امیدی پس از یک شکست، منجر به اخذ تصمیمات احساسی اشتباه در معاملات بعدی میشود و میتواند تریدر را به سادگی وارد یک مسیر اشتباه کند. پس از رفع حس تلخ ضرر و یا عدم کسب سود کافی و مورد انتظار از یک معامله، تریدرها گاهی به دنبال جبران آن اقدام به انجام یک خرید و فروش نامعتبر و نسنجیده میکنند.
پذیرفتن این مسئله خیلی مهم است که گاهی نمیتوان به سرعت اقدام به جبران اشتباهات پیشین کرد. در چنین شرایطی ممکن است تریدرها به امید افزایش قیمت، شروع به زیادتر کردن ضرر خود کنند؛ اما بعید است تا حرکت بازار لزوما به جهت مورد انتظار پیش برود.
برای دور ماندن از چنین اشتباهاتی بهتر است که پایبند به اصول اولیه ترید خود باشید و بجای اخذ تصمیمات احساسی، فقط بر اساس تحلیلها و بررسیهای فاندامنتال و تکنیکال پیشین خود جلو بروید.
حد ضرر یا استاپلاس (stop loss) چیست؟
حد ضرر ابزاری است که سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند درصورتیکه سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند. کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین در زمانی که قیمت سهام بالا رفت، حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت، افزایش داد.
قوانین حد ضرر
مهمترین قانون تعیین حد ضرر، این است که هیچ قانونی وجود ندارد! تعیین حد ضرر تنها بستگی به یک چیز دارد؛ میزان ریسکپذیری کوتاهمدت و بلندمدت شما. البته یکی از مهمترین قوانین تعیین حد ضرر برای سرمایهگذاران، سبک سرمایهگذاری شماست.
هر سرمایهگذاری یک سبک برای خود دارد. این سبک بسیار مهم است زیرا تعیین میکند شما در آینده چطور سرمایهگذاری میکنید. یا حتی مشخص میکند چقدر سرمایهگذاری میکنید.
چرا باید حد ضرر تعریف کنیم؟
زمانی که در بازارهای مالی فعالیت میکنید هم باید جلوی ضرر را بگیریم. این کار به شما کمک میکند تا ضرر کمتری کنید. درواقع باید گفت زمانی که در بورس فعالیت میکنید بسیار ساده است که این مورد را فراموش و مقدار بسیار زیادی ضرر کنید. در این حالت باید همیشه گوشه ذهنتان را برای این مورد خالی کنید.
به یک مثال ساده توجه کنید. فرض کنید شما یک سهام به قیمت صد هزار تومان خریداری کردهاید. این سهام در ابتدا ده درصد افزایش پیدا میکند. کمی بعد شروع به ضرر دهی میکند. در این مثال دو حالت وجود دارد:
- شما از قبل حد ضرر را برای خود مشخص کردهاید و زمانی که ضرر به این اندازه رسید؛ آن را بفروشید تا بیشتر ضرر نکنید.
- در حالت دوم شما برای خود این میزان حد ضرر را مشخص نکردهاید و فکر میکنید ممکن است سهام شما در آینده افزایش قیمت پیدا کند. در این حالت بازهم ضرر روی ضرر را خواهید دید. در این حالت اگر زود به داد سهام خود نرسید؛ باید بیخیال سرمایه خود شوید.
انواع حد ضرر
ضرر در بازار بورس به دو نوع ضرر کوتاه مدت و بلند مدت طبقه بندی می شود و از لحاظ ماهیت نیز به ضرر مالی و ضرر زمانی تقسیم بندی می شود. که رویکرد مواجهه با هر یک از این انواع ضرر متفاوت است.
۱٫ برای سهامداران بلندمدت
دردناک ترین ضرر در بورس نوعی است که قیمت سهام خریداری شده توسط سهامدار پایین می رود و او به تصور اینکه سهمش بار دیگر به دوران اوجش باز خواهد گشت و او را به سودهای رویایی می رساند به انتظار بازگشت می ماند.
اما نه تنها بازگشتی در چرا استاپ لاس ضرر مهم است؟ کار نیست بلکه قیمت سهام بیشتر افت کرده و برای مدت طولانی، قیمت سهام، پایین تر از قیمت خرید سهامدار باقی می ماند و از لحاظ روحی نیز او را به هم می ریزد.
معمولاً افرادی که حد ضرر را برای فروش سهام خود رعایت نمی کنند در دام چنین زیان های دردناکی گرفتار می شوند و در نهایت نیز با ضررهای بیش از ۲۰ درصد مجبور به فروش سهام خود می شوند.
اگر قصد سهامداری بلند مدت دارید، بهتر است حد ضرر خود را بر روی ۱۰ تا ۱۵ درصد قرار دهید.
۲٫برای سهامداران کوتاه مدت
برخی سهامداران حرفه ای به حد ضرر پایبند هستند و مثلاً با تعیین ۷ تا ۱۰ درصد افت قیمت سهام، مبادرت به فروش سهام خود می کنند تا در فرصت مناسب دوباره با خرید یک سهام سودآور، ضرر ناچیز خود را جبران کنند.
این نوع از سهامداران در بازه های زمانی کوتاه مدت به طور مداوم در حال ترید و معامله هستند و ریسک آنها به واسطه همین مورد بسیار بالاست.
در بازار بورس ایران به چنین افرادی، نوسانگیر گفته می شود که با کسب سودهای کوچک نیز به سود خود قانع هستند و با تعیین حد ضررهایی حدود ۶-۷ درصد، در بزنگاه هایی که سهم در مسیر سقوط قرار دارد، از آن سهم فرار می کنند.
عوامل موثر در تعیین حد ضرر
- خط روند حمایت
- فیبوناچی: درصد ها و سطوح فیبوناچی قیمت های احتمالی برای حمایت و مقاومت هستند و برای انجام معاملات این قیمت ها را باید حتما از قبل بر روی چارت تحلیل تکنیکال خود علامت بزنید.
- امواج الیوت
- الگوهای نموداری
- کف دوقلو
- الگوی سروشانه
- وضعیت کلی بازار بورس
- خصوصیات فردی و روحی سرمایه گذار سهام
- مقدار ریسک
- میزان سرمایه
- قصد از سرمایه گذاری
- انتظارات از سهم
- تاریخچه نوسانات آن سهم
مزیت تعیین حد ضرر
برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع میکنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کردهاید و قیمت آن رو به کاهش میرود. چنانچه قیمت سهم موردنظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشدهاید.
اما از نظر سرمایهگذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایهگذاری در این یک سال ایجاد کرده است. به این معنا که فرصتهای سرمایهگذاری را در موقعیتهای سودآور دیگر از دست دادهاید.
با این توضیح یکی از مزیتهای اصلی حد ضرر را علاوهبر جلوگیری از افزایش زیان، میتوانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.
محاسبه حد ضرر
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم.
- تعیین حد ضرر ثابت: معاملهگر مقدار مشخصی را بهعنوان حد ضرر در نظر میگیرد و زمانیکه قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش میکند.
- حد ضرر مکانیکال: حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود.
- حدضرر تکنیکال و ترسیمی: برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده میشود.
نحوه اعمال حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شدهای کمتر شود، حد ضرر فعال میشود. فعال شدن حد ضرر در یک معامله بورسی به مفهوم تثبیت قیمت پایانی سهم زیر قیمت حد ضرر است.
یعنی بر اساس استراتژی که مکتوب کردهاید، اگر قیمت پایانی سهم شما از حد ضررتان پایینتر رفت، میبایست اقدام به فروش سهم نمایید. یکی از دلایل رعایت حد ضرر از منظر معامله گری اینست که خواب سرمایه شما را از بین میبرد.
ممکن است سهمی که شما حد ضرر آن را رعایت نکرده اید، پس از مدتی دوباره به قیمت بالای حد ضرر برگردد و شاید از نظر یک تریدر معمولی، نیاز به رعایت حد ضرر نباشد.
اما یک تریدر حرفهای به این نکته اینطور نگاه میکند که عدم رعایت حد ضرر موجب میشود که در یک بعد قضیه سرمایه وی از خواب زیادی برخوردار شود و از سودهای دیگر بازار باز بماند. همچنین گذشت زمان و بازنگری سهم به قیمت های قبلی موجب خستگی سهامدار و فروش در ضرر بیشتر خواهد شد.
چگونه اندازه استاپ لاس را هنگام معامله حساب کنیم؟
عوامل مختلفی وجود دارد که یک تریدر باید هنگام انجام محاسبات بازار آن را در نظر داشته باشد. در این مقاله به بررسی یکی از متداولترین روشهای موجود برای جلوگیری از ضرر و نحوه اجرای آن میپردازیم. همچنین نحوه محاسبه اندازه استاپ لاس یا حد ضرر را در هنگام انجام معاملات آموزش خواهیم داد.
استراتژیهای چرا استاپ لاس ضرر مهم است؟ چرا استاپ لاس ضرر مهم است؟ بسیاری توسط تریدرها برای مدیریت ریسکهای موجود در معامله به کار گرفته میشود. این استراتژیها معمولاً قبل یا در حین معامله استفاده میشوند. از آنجایی که این بازار دائماً در حال تغییر است، باید اقداماتی داشته باشید که از سرمایه شما در برابر این نوسانات محافظت کند. تریدرها عوامل مختلفی را هنگام انجام محاسبات بازار در نظر میگیرند.
شرایط حاکم بر بازار، چشمانداز تریدر و اندازه سرمایه گذاری، همه عوامل مهمی هستند که هنگام انجام محاسبات باید در نظر گرفته شوند. ما به یکی از رایجترین روشهای جلوگیری از ضرر و نحوه اجرای آن خواهیم پرداخت.
چگونه به کمک استاپ لاس از سرمایه محافظت کنیم؟
قبل از اینکه وارد بخش محاسبات شویم، اجازه دهید بر روی مفهوم حد ضرر یا استاپ لاس و نحوه استفاده از آن برای جلوگیری از ضرر تمرکز کنیم. حد ضرر ابزاری است که در بازارهای مالی معاملاتی برای مشخص کردن نقاطی استفاده میشود که تریدر دیگر تمایلی به ادامه معامله ندارد. این استراتژی به طور گسترده در بازارهای فارکس استفاده میشود. این ابزار در تمامی سطوح کاربرد دارد. در واقع، استفاده از این ابزار در تمامی معاملات از جمله جفت ارزهایی مانند EUR/USD، GBP/USD و USD/JPY یا کالاهایی مانند طلا، نفت خام و شاخصها توصیه میشود؛ زیرا این ابزار به صورت مستقیم مشخص میکند که یک تریدر تا چه میزان توانایی تحمل ضرر را دارد. اما برای استفاده موثر از این ابزار، محاسبات درستی باید انجام شود.
چطور حد ضرر را به درستی قرار دهیم؟
همانطور که اشاره شد، قرار دادن حد ضرر بستگی به محاسباتی دارد که یک تریدر انجام داده است. بنابراین زمانبندی اهمیت بالایی دارد و باید با علم ریاضی مشخص شود. کاربرد ایدهآل این ابزار هنگامی است که یک تریدر به بازار اجازه میدهد تا قبل از اجرای استراتژی برای مدتی پیش رود. هر تریدری حتی قبل از ورود به بازار، پیش بینیهایی درباره بازار دارد. به عنوان مثال، اگر احساس میکنید که بازار رشد خواهد کرد، مکان حد ضرر با اولین علائمی که در بازار مشاهده میکنید تعیین میشود.
قاعده کلی میگوید حد ضرر یا استاپ لاس باید دقیقاً زیر نوار قیمت ورودی قرار گیرد. این یک راه خوب برای اطمینان از این موضوع است که معامله در جهتی که تریدر انتظار دارد پیش رود. اگر بازار برخلاف انتظار عمل کند، تریدر میداند که شرایط بازار برای استراتژی شخص مناسب نبوده است. بنابراین خروج به موقع از هرگونه ضرر و زیان جلوگیری خواهد کرد. بازار همیشه مطابق انتظارات تریدر پیش نمیرود. به همین دلیل در هنگام قرار دادن حد ضرر علاوه بر غریزه، باید از علم ریاضی نیز کمک گرفت.
محل قراردادن استاپ لاس را چطور محاسبه کنیم؟
به طور کلی، معامله با سنت، پیپ، تیک یا حساب دلار اندازهگیری میشود. هرکدام از این موارد به تریدر سرنخی خواهد داد تا متوجه شود در معامله مربوطه چه میزان سرمایه در معرض خطر قرار دارد. با تمامی این معیارها، تفاوت بین پوزیشن ورود و حد ضرر برابر با ریسک است. اگر در پوزیشن فروش نقطه ورود در 5.00 دلار و حد ضرر 5.10 دلار قرار داده شود، مقدار ریسک 0.10 دلار خواهد بود.
در حالی که این روش برای نشان دادن رقم در معرض ریسک است؛ اما آن را دقیق حساب نمیکند. برای محاسبه ریسک حساب، اندازه پوزیشن نیز باید در نظر گرفته شود. اندازه پوزیشن همان میزان سرمایهگذاریهای انجام شده در هر معامله است.
چطور ریسک های حساب را کنترل کنیم؟
با درک ریسک قرار دادن و ریسک حساب، مهم است که بدانید چطور میتوان از حساب در برابر یک بازار پر ریسک محافظت کرد. طبق قاعده کلی، مقدار ریسک یک معامله خاص باید کمتر از 2 درصد سرمایه در حساب باشد.چرا استاپ لاس ضرر مهم است؟
چرا استفاده از استاپ لاس ضروری است؟
حد ضرر ابزار ارزشمندی است که استفاده از آن برای تریدرها ضروری است. این ابزار نه تنها بینش مناسبی از بازار به تریدر ارائه میدهد؛ بلکه از سرمایه آنها نیز محافظت میکند. بازار همیشه مطابق انتظارات یک تریدر پیش نمیرود؛ بنابراین داشتن نوعی استراتژی مدیریت ریسک یک حرکت بسیار هوشمندانه برای محافظت از سرمایه است.
کسب سود در فارکس با استفاده از استاپ لاس داینامیک
بسیاری از معامله گران معتقدند که تعیین استاپ لاس یکی از دشوارترین مراحل در معاملات فارکس است. در این میان نیز، بسیاری از ابزارهای راهنما به معامله گران طریقه پیدا کردن مکان مناسب جهت تعیین استاپ لاس را آموزش می دهند.
اگرچه که زمان ورود به معاملات بسیار مهم است اما استفاده از استاپ لاس و همچنین تعین سود مورد نظر نیز بسیار اهمیت دارد، توجه داشته باشید که هرگونه تغییر مناسب در این فاکتورها در بالا بردن میزان بازده شما بسیار موثر است.
باید بگوییم که گاهی اوقات ممکن است حتی با رعایت کردن موارد مورد نظر نیز، با ضرر رو به رو شوید.
فرض کنید که استراتژی مناسبی برای ورود به معاملات دارید،
- چگونه می توانید از آن نهایت بهره را ببرید؟
- آیا می توانید با جایگزین کردن استاپ لاس و سطوح سود دیگر، بازده خود را افزایش دهید؟
برای یافتن جواب این سوال ها، تصمیم گرفته ایم در این مقاله به طور اختصار به نحوه تعیین استاپ لاس و سطوح کسب سود اشاره کنیم تا در این صورت بتوانید علاوه بر یافتن جواب این سوال ها، بازده خوبی از معاملات خود بدست آورید.
استاپ لاس (SL)، دستوری است که شما به بروکر خود می فرستید تا بتوانید میزان ضرر خود را در پوزیشن های باز کاهش دهید.
قیمت تارگت یا (TP) یا سود مورد نظر، سفارشی است که شما به بروکر خود ارسال می کنید تا به محض کسب این سطح از سود، معامله شما را ببندد.
مکان مناسب برای تعیین استاپ لاس و سطح کسب سود، ماهیتی ثابت دارد. به عبارتی دیگر،در این عملیات، سفارشات فعال می شوند و زمانی که مقادیر آنها به سطح امنیتی مورد نظر برسند، بسته خواهند شد.
استاپ لاس داینامیک
هرگز بدون استاپ لاس مشخصی، معامله نکنید. برای مثال، ممکن است استراتژی خود را به گونه ای در نظر بگیرید که تنها برای پوزیشن های با حجم بسیار کم ، استاپ لاس تعیین نکنید. استاپ لاس، فاکتوری کلیدی در کنترل ریسک است. تصور کنید که هیچ عاملی وجود نداشته باشد که پوزیشن شما را ببندد، در این صورت سرمایه شما قطعاً به خطر می افتد.
به طور مشابه، تصور کنید که معاملات خود را بدون تارگت قیمتی انجام دهید، این کار باعث می شود که سرمایه و موجودی حساب شما در معرض نوسانات بازار قرار بگیرد.
توجه داشته باشید که استاپ لاس می تواند داینامیک باشد به گونه ای که بتوان به آن به عنوان راهی برای کسب سود در معاملات نگاه کرد. میزان استاپ لاس باید در جهت کاهش ضرر یا بلوکه کردن سود شما تعیین شود.
به عنوان مثال،استاپ لاس تریلینگ (Trailing Stop) نوعی استاپ لاس داینامیک است که می توان مقدار آن را براساس پیپ یا میانگین نوسانات، تعیین داد. مثالی دیگر از استاپ لاس داینامیک، حرکت سطح استاپ لاس به صورت دوره ای جلوتر از میزان ماکزیمم یا مینیمم اصلی یا سایر نشانه های تکنیکال است. مزیت این استاپ لاس در این است که اجازه می دهد معاملات شما تا زمانی که عملکرد مناسبی دارند، ادامه پیدا کنند.
زمانی که یک عملیات طولانی که در حال اجرا باشد و در طول سطوح حمایت دچار شکست شود، این نوع از استاپ لاس عملیات شما را متوقف می کند.
در این روش معاملات افرادی که رو به جلو حرکت داشته باشند، ادامه پیدا می کنند و معاملاتی که با ضرر همراه باشند، متوقف می شوند.
کسب سود داینامیک
ابتدا این سوال مطرح می شود که چرا باید میزان کسب سود را مشخص کرد. بسیاری از معامله گران ترجیح می دهند تا از این روش به جای حرکت استاپ لاس استفاده کنند و معامله را با استفاده از آن به چرا استاپ لاس ضرر مهم است؟ پایان برسانند زیرا معتقدند که استاپ لاس متحرک مانع از کسب سود شناور می شود.
ممکن است فکر کنید که قیمت تنها تا سطحی مشخص پیش می رود اما اگر مقدار آن به بالاتر از سطح مورد نظر شما برسد، چه اتفاقی می افتد؟
اگر 100 معامله قبل خود را بررسی کنید متوجه می شوید که استفاده از استاپ لاس می تواند سود بیشتری را نسبت به تعیین تارگت سود برای شما به همراه داشته باشد. توجه داشته باشید که اگر معاملات خود را در بازه های زمانی کوتاهی انجام می دهید استفاده از دستور کسب سود، بهتر است.
گاهی اوقات فاکتورهای داینامیک خود را دور از قیمت های فعلی تنظیم می کنید اما ممکن است این قیمت ها برای مثال در اثر یک جهش، به سطح تعیین شده شما برسند. چنین چرا استاپ لاس ضرر مهم است؟ اتفاقی می تواند سود شما را افزایش دهد و در صورت ثابت شدن شرایط به شما اجازه دهد که با قیمت بهتری وارد بازار معاملات شوید.
این شرایط، مناسب ترین حالت برای استفاده از سفارشات «Hard Take Profit» در سبک های غیر اسکالپینگ است.
همچنین می توانید در صورت مشاهده قیمت بازار که با کندل بلندی پایان یافته است از سطوح «soft profit taking» استفاده کنید. این کندل ها اغلب می توانند نقاط خوبی برای حرکت سریع و ورود مجدد باشند که در بالا توضیح داده شد. البته توجه داشته باشید که این تاکتیک برای استفاده در بازارهای فارکس نیاز به مهارت و تجربه واقعی دارد، زیرا مسیری خطرناک برای معامله گران تازه کار است.
معاملات داروین
براساس نظریه چارلز داروین، مناسب ترین گزینه در بین سایر المان ها می تواند به حیات خود ادامه دهد. برای درک این موضوع تنها کافی ست به گیاهان باغچه خود به دقت نگاه کنید. معمولاً گیاه جوانی که از بقیه قوی تر و بلندتر است به بهترین نمونه تبدیل می شود.
در دنیای فارکس به معاملات سود آور،« معاملات داروین» گفته می شود که از طریق ترکیب استاپ لاس های داینامیک و soft با دستورات تارگت سود قابل دستیابی هستند.
استفاده همزمان از این روش ها می تواند میزان ضرر شما را بسیار کاهش و به برندگان اجازه ادامه دادن بدهد.
مطالعه موردی
در مبحث داروین، قوی ترین عملیات ها باقی می مانند و ضعیف ترین آنها نابود می شوند به همین دلیل تصمیم گرفته ایم تا به شما نشان دهیم که چگونه تکنیک داروین توانسته است نتیجه معاملات با جفت ارز EUR/USD، ارتقا دهد.
زمانی که در یک بازه زمانی یک ساعته، اندیکاتور میانگین متحرک نمایی از یک اندیکاتور متحرک ساده عبور کند، عملیات خرید آغاز می شود.
توجه داشته باشید که در این معامله از hard Stop Loss برابر با میانگین واقعی 20 روزه استفاده شده است.
نتایج آزمایشات بسیار مثبت بود: از مجموع 573 عملیات، 53.40% آنها به سودی برابر با hard stop loss و 25.65% آنها به سودی 5 برابر با hard stop loss قبل از رسیدن حد تعیین شده به hard stop loss رسیده اند.
این نتایج به وضوح نشان می دهند که چرا بهتر است اجازه دهیم که معاملات برنده ادامه پیدا کنند.
حال بیایید باهم تعداد عملیاتی را که تنها 2 ساعت بعد از ورود به معامله همراه با سود بوده اند را آنالیز کنیم:
تنها % 48.31 از این عملیات ها با این کتگوری مطابقت داشت. با این حال اگر به تمام عملیات انجام شده که در نهایت توانسته اند به 5 برابر hard stop loss تعیین شده برسند، دقت کنید، متوجه می شوید که تنها 57.44 درصد از آنها توانسته اند 2 ساعت بعد از ورود به معامله به سود برسند.
باید بگوییم که میزان سود پنج برابر دامنه واقعی متوسط بسیار فراتر از نوسانات متوسط دو ساعته است ، بنابراین می توان به این نتیجه رسید که سود حاصله تحت تأثیر فاکتوری موثر بدست آمده است.
استاپ اوت (Stop Out) در فارکس چیست
اگر به تازگی وارد دنیای معاملات فارکس شده باشید، احتمالاً در طول تحقیقات خود در مورد شرایط و ضوابط کارگزاران فارکس، بارها و بارها با واژه استاپ اوت روبرو شدهاید، اما هنوز نمیدانید معنای آن چیست. استاپاوت به دستور کارگزار برای بستن معاملات باز معامله گر در بازار ارز به دلایل مشخص اطلاق میشود. معمولاً بیشتر معامله گران تمایل دارند از استاپاوت و محدودیتهایی که پیش روی آنها قرار میدهد چشم پوشی کنند؛ در عوض جنبه های دیگر معامله مانند حجم معامله، حداقل سپرده موردنیاز، اسپرد و اهرم را در اولویت قرار دهند. اما چه دلایلی باعث میشود کارگزار فرایند استاپ اوت را آغاز کرده و معاملات باز مربوط به یک حساب را ببندند؟ برای پاسخ به این سؤال تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
فهرست عناوین مقاله:
مفهوم استاپ اوت در فارکس
برای درک مفهوم استاپ اوت، ابتدا باید سطح مارجین را خوب درک کنیم.
سطح مارجین در فارکس (Margin Level)
در معاملات مارجین، به تعادل بین سرمایه موجود و سرمایه قفل شده، سطح مارجین میگویند. معاملهگران باید همواره مراقب باشند و اجازه ندهند که این مقدار کمتر از ۱۰۰ درصد شود. اگر به هر دلیلی این اتفاق رخ دهد یعنی فرد تلاش کند معاملات ضرر دهی را به انجام برساند در حالی که موجودی کافی در حساب معاملاتی خود ندارد، کارگزار کال مارجین (Call Margin) یا فراخوانی اعتبار را آغاز میکند و از آنها میخواهد موجودی حساب خود را دوباره پر کنند. به این سطح، سطح مارجین میگویند.
چنانچه معامله گر نتواند به توصیه کارگزار عمل کند و سطح مارجین از نقطه مشخصی (معمولاً ۵۰%) کمتر شود، سطح استاپاوت جدید تعریف میشود. در این مرحله کارگزار طی فرایندی به نام استاپ اوت، به طور کاملاً خودکار موقعیت های باز را میبندد.
استاپ اوت در فارکس (Stop Out)
بخواهیم ساده بگوییم، استاپ اوت در بازار فارکس، نقطهای از سطح مارجین است که از پیش تعیین میشود و در آن نقطه با بستن موقعیتهای معاملاتی معامله گر در بازار ارز، از موجودی منفی حساب او جلوگیری میشود. این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که حساب معاملاتی معامله گر دیگر نمیتواند از موقعیتهای باز پشتیبانی کند، چرا که مارجین کافی ندارد. کارگزاران مختلف نقاط متفاوتی را برای استاپاوت در نظر میگیرند و این فرایند خودکار هر زمان شروع شود، دیگر نمیتوان از ادامه آن جلوگیری کرد.
همانطور که گفتیم، سطح مارجین نشاندهنده میزان خالص دارایی در مقایسه با مارجین یا همان وجه تضمین اولیه مورد نیاز برای باز کردن یک معامله است. در این زمینه استفاده از اهرم نقش بزرگی ایفا میکند، چرا که استفاده بیشتر از اهرم ها، به معنی استفاده کمتر از مارجین برای تأمین موقعیت (ها) استفاده بوده و به این ترتیب سرمایه آزاد بیشتری خواهید داشت. در ادامه بیشتر به معرفی اهرم و اثرات آن میپردازیم.
استاپ اوتها چگونه اجرا میشوند؟
در برخی از پلتفرمها، به محض فعال شدن استاپ اوت، معاملاتی که کمترین سود ممکن را دارند، به طور خودکار بسته میشوند. البته در برخی از بسترهای معاملاتی، با استفاده از قابلیت استاپاوت هوشمند، به جای بستن کل موقعیتها، چرا استاپ لاس ضرر مهم است؟ خود معاملات تا حدی بسته میشوند که سطح مارجین به حداقل سطح تعیین شده بازگردد و این فرایند بستن یا کلوز کردن از معاملهای شروع میشود که مارجین موردنیاز آن بیشتر باشد.
باید بدانید که دستورات استاپ، چه در بازار فارکس و یا سایر CFD ها با اجرای بازار (market execution) اجرا میشود. به این معنی که پس از فعال شدن فرایند استاپ، دستورات با اندیکاتور VWAP (حجم متوسط وزندار) اجرا میشوند.
دلیل استاپ اوت بروکر برای معاملات
توقف در معاملا باعث جلوگیری از ضرر بیش از حد حساب است. بنابراین بروکز یک سطح مشخص برای استاپ زیان یک تریدر مشخص میکند. اینگونه در صورت اعمال ضرر، بروکر نباید از خود پرداخت کند.توجه داشته باشید هر بروکر استراتژی عمل متفاوتی دارد، بنابراین قبل از انتخاب بروکر، حتماً سیاستهای کاری آن را مورد بررسی قرار دهید. اینگونه پیش بینی مناسبی از بروکر خواهید داشت.
درک استاپ اوت با مثال
تصور کنید که کارگزار حساب معاملاتی شما، سطح مارجین را ۵۰٪ و سطح استاپ اوت را ۲۰٪ تعیین کرده است. موجودی حساب شما ۱۰،۰۰۰ دلار است و یک موقعیت معاملاتی با مارجین ۱۰۰۰ دلاری را باز میکنید. اگر بازار به شما پشت کند و این موقعیت معاملاتی باعث شود ۹،۵۰۰ دلار ضرر کنید، ارزش حساب شما به ۵۰۰ دلار (۹۵۰۰ دلار – ۱۰۰۰۰ دلار) کاهش مییابد. در نتیجه این ضرر هنگفت، ارزش خالص به ۵۰٪ از مارجین مورد استفاده (۱۰۰۰ دلار) میرسد و کارگزار هشدار مارجین کال را صادر میکند.
اگر هیچ کاری برای مدیریت این شرایط انجام ندهید و بازار همچنان به ضرر شما حرکت کند، به محض آنکه که میزان ضرر به ۹۸۰۰ دلار برسد و ارزش حساب شما ۲۰۰ دلار (۹۸۰۰ دلار – ۱۰۰۰۰ دلار) شود، کارگزار به طور خودکار دستور استاپاوت را صادر خواهد کرد؛ چرا که ارزش خالص شما به اندازه ۲۰% از مارجین مورد استفاده کاهش یافته است.
نقش اهرم در وقوع استاپ اوت
در بازار فارکس، سطح استاپ اوت باتوجه به سطح خاصی که کارگزار تعیین میکند، میزان بزرگی معامله، اهرم و ارزش ویژه معاملهگر محاسبه میشود. اما اهرم چیست؟
در واقعیت میزان تحرکات ارزی بسیار جزئی است. بنابراین برای آنکه سود معاملات کلان باشد، معمولاً در هر معامله مبالغ هنگفتی سرمایهگذاری میشود که اکثر معامله گران ارزی به این حجم از سرمایه دسترسی ندارند. برای رفع این مشکل، اهرم مالی طراحی شده است. اهرم استخری از سرمایه و وجه آماده میکند تا معامله گران فارکس به راحتی بتوانند معاملات خود را تأمین مالی کنند.
بازار فارکس یک محصول اهرمی است، یعنی به جای آنکه نیاز باشد معاملهگر کل هزینه یک موقعیت معاملاتی در بازار را پرداخت کند، کارگزار میتواند مقدار مشخصی از سرمایه را به او وام دهد. به عنوان مثال، اگر به اهرم ۱ به ۱۰۰ (۱:۱۰۰) دسترسی داشته باشید، میتوانید با فقط ۱۰۰۰ سپرده یا مارجین، یک موقعیت معاملاتی به ارزش ۱۰۰،۰۰۰ دلار باز کنید. شاید در نگاه اول وسوسه برانگیز باشند، اما اهرم برای رسیدن به نقطه ایده آل هنوز راه زیادی در پیش دارد و استفاده فکر نشده از آن، نه تنها ما را به سود نمی رساند، بلکه احتمال ضرر را نیز افزایش میدهد.
چه زمانهایی استاپ اوت میشویم؟
اغلب اوقات، زمانی که موقعیت معامله گر به شکل غیرمنتظرهای فروخته میشود، واژه استاپ اوت شده به معنای منفی آن مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا نشان میدهد که فرد معامله گر ضرر کرده است. معامله گران میتوانند در موقعیتهای لانگ یا شورت کردن هر ارزی، استاپاوت شوند. این اتفاق معمولاً زمانی رخ میدهد که بازار تیز شود، متوقف شود، یا قبل از بازگشت به حالت اولیه به شدت در یک جهت خاص حرکت کند.
چطور از وقوع استاپ اوت در معاملات فارکس اجتناب کنیم؟
استاپاوت شاید بدترین سناریویی باشد که میتواند برای یک معامله گر اتفاق بیفتد، زیرا این دستور به عنوان یک مدرک نشان میدهد که وجوه حساب معاملاتی شما تمام شده و به عبارت دیگر ارزش خالصی برای باز و نگهداری معاملات باقی نمانده است. پس بهتر است تا حد امکان سعی کنیم از آن اجتناب کنیم. برای جلوگیری از وقوع استاپاوت در معاملات فارکس، لازم است همیشه نکاتی را درنظر داشته باشیم.
باز کردن موقعیتهای متعدد ممنوع!
اولین مورد اینکه از بازکردن موقعیتهای زیاد به طور همزمان پرهیز کنید. چرا؟ چون حجم سفارشات بیشتر به معنی درگیر بودن حجم بیشتری از ارزش خالص (Equity) برای حفظ معاملات است. بنابراین ارزش خالص کمتری به عنوان مارجین باقی میماند که از مارجین کال و استاپ اوت جلوگیری کند. پس فکر نکرده موقعیتهای جدید باز نکنید و همیشه یک چشمتان به مارجین استفاده شده و مارجین در دسترس باشد. همچنین همیشه احساسات معاملاتی خود را کنترل کنید؛ به این معنی که حریص نباشید و بدون برنامه یا صرفاً برای انتقام گرفتن از بازار موقعیتهای متعدد باز نکنید.
استاپ لاس، فرشته نجات معامله گر
اگر احساس میکنید معامله ای سودآور نیست، تا زمانی که هنوز وجهی در حساب خود دارید، آن معامله را ببندید تا کار به جایی نرسد که خود کارگزار ناچار به آغاز فرایند استاپ اوت و کلوز کردن آن معامله شود. با استفاده از استاپ لاس و تعیین حد ضرر، میتوانید میزان ضررهای خود را محدود کنید. در این حالت موقعیت ضرر قبل از اینکه ارزش خالص تا سطح استاپ اوت کاهش یابد، بسته میشود.
سرمایه خود را افزایش دهید
اگر میبینید قبل از بسته شدن معامله، مارجین کال برایتان صادر شده، سریعاً اقدام به افزایش اعتبار حساب خود کنید تا از استاپ اوت در امان بمانید. این یکی از تکنیکهای مدیریت ریسک است. با این حال همیشه به یاد داشته باشید که فقط باید با پولی معامله کنید که مشکلی با از دست دادن آن ندارید.
تمرین با حسابهای معاملاتی دمو
اگر به تازگی وارد دنیای معاملات فارکس شده اید، سعی کنید برای مدتی با استفاده از حسابهای معاملاتی دمو، استراتژیهای خود را تست و تمرین کنید و مطمئن شوید این استراتژیها برایتان سوددهی خواهند داشت، سپس وارد دنیای معاملات واقعی شوید.
در انتخاب اهرم احتیاط کنید
اگر اهرم پایینی را انتخاب میکنید، مراقب باشید که بودجه کافی برای حفظ موقعیتهای باز خود داشته باشید. اما اگر با نسبت اهرم بالا معامله میکنید، حواستان به میزان ضرر شناور حساب باشد.
کدام استاپ اوت بهتر است؟ ۱۰۰% یا ۲۰%؟
سطح استاپ اوت چه بالا تعیین شود (۱۰۰%) چه پایین (۲۰%)، مزایا و معایب خودش را دارد. اگر یک کارگزار فارکس سطح استاپاوت را ۱۰۰% تعیین کند، میزان سرمایه محافظت شده بیشتر خواهد بود؛ از طرفی احتمال زودتر استاپاوت شدن نیز افزایش مییابد. در عوض هرچه سطح استاپاوت پایینتر باشد، مثلاً اگر کارگزار فارکس سطح استاپ اوت را ۲۰% اعلام کند، احتمالاً دیرتر با این مسئله مواجه میشویم، اما میزان ضرر ما در مقایسه با استاپاوت ۱۰۰% به مراتب بیشتر خواهد بود. طبیعی است که سطح استاپاوت پایین، فضای بیشتری برای معامله به ما میدهد، درحالیکه کل وجوه باقیمانده در حساب معاملاتی ما به میزان قابل توجهی کمتر است.
در نهایت این خود معامله گر است که بر اساس ترجیحات خود کارگزاری با سطح استاپاوت دلخواه را انتخاب میکند. فرضاً اگر ترجیح میدهید مقدار وجه تحت حفاظت حسابتان بیشتر باشد و با خطر استاپاوت زودهنگام مشکلی ندارید، باید به دنبال کارگزاری با استاپاوت بالا باشید.
اما اگر به خیال بازگشت قیمت معاملات بیشتری را باز میکنید و در صورت مواجهه با استاپاوت، مشکلی با وجه بسیار کم در حساب معاملاتی خود ندارید، عملاً تحمل بیشتری برای ضرر و زیان دارید و طبیعتاً سطح استاپاوت پایین برای شما مناسبتر است.
چند نکته مهم در مورد استاپ اوت
میزان مارجین مورد استفاده برای نگهداری یک موقعیت، به استاپاوت بستگی ندارد؛ بلکه صرفاً به بزرگی معامله، اهرم و مارجین موردنیاز کارگزار بستگی دارد. برای معاملات معمولی فارکس، معمولاً فقط اندازه معامله بر میران اهرم تقسیم میشود. به عنوان مثال، ۰.۱ لات EUR/USD با مارجین ۱.۱۰۰۰ با اهرم ۱ به ۱۰۰، به (۱۰۰ / (۰.۱ × ۱۰۰۰۰۰ × ۱.۱۰۰۰)) معادل ۱۱۰ دلار مارجین نیاز دارد.
مکانیزم مارجین کال و استاپ اوت، به طور کامل نمیتواند از منفی شدن موجودی حساب به سبب ضرر موقعیتهای معاملاتی، ممانعت کند. این اتفاق در برخی موارد نادر (زمانی که موجودی حساب به زیر صفر میرسد) در فارکس اتفاق میافتد. یک مثال خوب، شکاف فرانک سوئیس در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۵ است که منجر به موقعیتهای EUR/CHF شد که صدها پیپ زیر سطح استاپاوت را بست و منجر به شکست فرایند استاپ اوت شد. با این حال کارگزاران معمولاً فقط جلوی معاملات پر ضرر و ماندههای منفی بزرگ را میبندند، زیرا جبران خسارت صاحب حساب از این معاملات برای آنها دشوار خواهد بود. برای آشنایی با پیپ مقاله پیپ (Pip) در فارکس چیست و نحوه محاسبه آن چگونه است؟ را بخوانید.
به یاد داشته باشید که سطوح مارجین کال و استاپ اوت مارجین و ارزش ویژه رابطه دارند، نه با ضرر و ارزش ویژه. بنابراین بدون اطلاع از میزان مارجین استفاده شده و ارزش خالص حساب، نمیتوان میزان دقیق ضرر و زیان را در لحظه آغاز هر یک از این سطوح به طور دقیق اعلام کرد.
دیدگاه شما