چراغ سبز فرابورس به ۹ نماد معاملاتی برای تغییر دامنه نوسان
بازارگردانان در ۹ نماد معاملاتی در صورت تمایل می توانند با رعایت سایر بندها، درخواست تغییر دامنه نوسان قیمت را به فرابورس ایران ارائه کنند.
معاونت نظارت بازار شرکت فرابورس ایران با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: پیرو اطلاعیه شماره 3661/الف/01 مورخ 22/01/1401 این شرکت، با موضوع «ضوابط مربوط به ماده 21 دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران»، پس از بررسی های صورت گرفته طی شش ماه منتهی به 05/05/1401، تعداد 9 نماد معاملاتی مشمول بندهای 2 ،3 و 4 ماده 1 ضوابط مذکور می باشند. بر اساس این گزارش شرکتهای آهن و فولاد ارفع، پلیمر آریا ساسول آریا، سپیدار سیستم آسیا، سرمایهگذاری مس سرچشمه، پتروشیمی تندگویان، سرمایهگذاری صباتامین، مجتمع جهان فولاد سیرجان، سنگ آهن گهر زمین و سرمایهگذاری گروه مالی سپهر صادرات 9 نماد معاملاتی هستند که مشمول این ضوابط هستند.
به همین جهت بازارگردانان در این نمادها در صورت تمایل می توانند با رعایت سایر بندهای «ضوابط مربوط به ماده 21 دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران» درخواست تغییر دامنه نوسان قیمت را به فرابورس ایران ارائه کنند. در خصوص صندوقهای سرمایه گذاری و نیز اوراق تامین مالی توجه به مفاد ماده 2 ضوابط مربوط به ماده 21 دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران ضروری است.
صفر تا صد بازارگردانی در بازارهای مالی
دنياي اقتصاد /اين روزها بحث بر سر بازارگرداني، چيستي بازارگرداني، سوء استفاده از بازارگرداني، نحوه درست انجام بازارگرداني و معضلات بازارگرداني و مشکلات بازارگردانان نقل تمام جلسات و مجالس بازار سرمايه است.
اما بازارگرداني چيست و بازارگرداني واقعي چگونه است؟ براي فهم بهتر نحوه عملکرد يک بازارگردان حرفهاي، از يک مثال بهره ميبريم. يکي از مصاديق بارز و تقريبا منطبق بر فعاليت بازارگرداني، فعاليت صرافان در بازار ارز است.
بازارگرداني در بازار صرافي
صرافان در هر روز و در هر لحظه و بهصورت همزمان دو مظنه خريد و فروش را با فاصلهاي اندک به مشتريان خود پيشنهاد ميدهند. وظيفه صراف حفظ نقدشوندگي ارزهاي مختلف است. معمولا هر صراف با هماهنگي ساير صرافان و به خصوص صرافان بانکهاي دولتي و در يک شبکه داخلي بزرگ، در هر زمان، نرخ تعادلي ارز را تعيين کرده و نسبت به ارائه مظنههاي خريد و فروش (نرخ خريد و فروش) خود اقدام ميکند.
مستقل از اينکه امروز قيمت ۲۵ هزار توماني دلار درست است يا نادرست و فردا قيمت آن به سوي ۲۰ هزار تومان کاهش يا به سوي ۳۰ هزار تومان افزايش پيدا خواهد کرد يا نه، يک صراف حرفهاي، امروز دلار را به قيمت ۲۴۹۰۰ تومان ميخرد و با قيمت ۲۵۱۰۰ تومان ميفروشد و اگر طي روز احساس کند که حجم عرضه بر تقاضا پيشي گرفته است و فعالان بازار در قيمتهاي پيشنهادي وي، در حال فروش دلار به صراف هستند، وي قيمت خود را اندکي پايين آورده و کار خود را در مرز ۲۴۵۰۰ تومان و با اعلام مظنههاي ۲۴۴۰۰ تومان براي خريد و ۲۴۶۰۰ تومان براي فروش ادامه ميدهد.
يک صراف حرفهاي هيچگاه بهواسطه دريافت اخبار تهديدآميز يا تحليلهايي مبني بر اينکه دلار به زودي ۳۰ هزار تومان خواهد شد، فروش ارز را متوقف نميکند و همينطور در صورت دريافت اخباري مبني بر سقوط حتمي دلار در آينده نزديک و رسيدن آن به مرز ۲۰ يا ۱۵ هزار تومان، خريد خود را نيز متوقف نميکند. اين اخبار و تحليلها فقط سبب خواهند شد تا صراف قيمت ميانه و تعادلي خود را متناسب با فشار عرضه يا تقاضاي بازار به سمت نرخهاي پايين يا بالا سوق دهد.
در واقع يک صراف بر مبناي اخبار رسيده، رفتار بازار را پيشبيني کرده و در صورت اينکه نتيجه تحليل و پيشبيني وي افزايش عرضه در بازار باشد، نرخ خريد و فروش خود را بهصورت توامان پايين ميآورد. يک صراف ميداند که با اعلام مظنه خريد ۲۴۴۰۰ تومان و مظنه فروش ۲۴۶۰۰ تومان براي دلاري که چندي پيش و در مرز ۲۴۹۰۰ تومان خريداري کرده است، در حال زيان کردن است، اما او کار خود را ادامه ميدهد زيرا تابع هدف يک صراف، کسب سود از نوسانات نيست، بلکه هدفش انجام حجم بالاتري از خريد و فروش دلار است و او سود خود را در انجام معامله با حجم بالا بهدست ميآورد.
بارها مشاهده شده است که يک صراف با حجم سرمايه يک ميليون دلاري، طي يک روز و با خريد و فروشهاي متعدد، حتي بيش از ۸ ميليون دلار را خريدو فروش کرده است! پس پايين خريدن و بالا فروختن و کسب سود از آن، نه تنها خطا نيست، بلکه مصداق بارز «کار درست» است.
در دنياي صرافي، هرچه فاصله نرخهاي خريد و فروش بيشتر باشد، باعث افزايش سود صراف خواهد شد. مثلا صرافي که دلار را بين دو نرخ ۲۴۵۰۰ تومان و ۲۵۵۰۰ تومان خريد و فروش ميکند (بازارگرداني ميکند)، سود بيشتري در هر معامله در مقايسه با صرافي که بين دو نرخ ۲۴۹۰۰ تومان و ۲۵۱۰۰ تومان عمل ميکند بهدست ميآورد.
اما يک صراف حرفهاي هيچگاه در شرايط عادي اين کار را نميکند، زيرا آگاه است که در صورت افزايش فاصله نرخ خريد و فروش، خيلي از افراد تمايلي به معامله با وي پيدا نميکنند و به سراغ صراف ديگري ميروند و همين مساله سبب کاهش شديد حجم معاملات وي خواهد شد.
هرچه فاصله نرخهاي پيشنهادي يک صراف (دامنه مظنه) کوچکتر باشد، حجم معاملات وي در مقايسه با ساير صرافها بيشتر خواهد شد و همين مساله باعث ميشود با افزايش گردش معاملات، سود نهايي وي بيشتر از صرافهاي ديگر باشد. در عمل و در جايي که تعداد صرافيها خيلي زياد باشد، رقابت بين صرافيها باعث ميشود که فاصله نرخهاي خريد و فروش در کمينهترين حالت ممکن قرار بگيرند. اگر به کشورهاي ديگر سفر کرده باشيد حتما متوجه شدهايد که فاصله نرخهاي خريد و فروش ارز در صرافيهاي داخل شهرها، بسيار به هم نزديک است اما مثلا در يک پاساژ که فقط يک صرافي وجود دارد، اين فاصله بيشتر ميشود! مساله وقتي جالبتر ميشود که شما به فرودگاه مراجعه کنيد. فاصله نرخ خريد و فروش ارز در صرافيهاي فرودگاه به مراتب بالاتر از سطح شهر است! زيرا از يک طرف، آنجا رقابت کمتري بين صرافها وجود دارد و از طرف ديگر بهدليل اجبار مسافر به تبديل ارز، وي مجبور به قبول نرخهاي پيشنهادي صراف است.
پس فاصله نرخهاي خريد و فروش پيشنهادي صرافها، تابع فضاي رقابتي در بازار صرافي است. وظيفه يک صراف، تبديل ارز با کمترين هزينه است. يک صراف نه تنها هيچگاه به دنبال کسب سود از نوسانات قيمت ارز نيست، بکه حتي علاقهمند به رشد نرخ ارز نيز نيست!
زيرا ميداند افزايش نسبي نرخ ارز ممکن است سبب کاهش حجم معاملات وي بشود. زيرا بهطور طبيعي با افزايش قيمت هر کالايي از جمله ارز، تقاضا براي آن بهطور نسبي کاهش مييابد و اين کاهش تقاضا به معناي کاهش حجم معاملات در بازار آن کالا خواهد بود.
(البته شرايط استثنايي را که در آن مردم با اطلاعات و تحليلهاي نادرست به يک بازار هجوم برده و با هجوم خود باعث رشد توامان قيمت و افزايش حجم معاملات ميشوند، بايد بهصورت جداگانه تحليل کنيم. زيرا در اين موارد عموما به دليل بروز شوکهاي اقتصادي، مردم نگران رشد بيشتر قيمتها بوده و با مشاهده رشدهاي اوليه و با هدف اينکه از رشدهاي بعدي جا نمانند، تقاضاي خريد خود را در بازار افزايش ميدهند.)
بنابراين يک صراف از آنجا که از محل معاملات و افزايش حجم آن سود ميکند، هميشه علاقهمند است تا بازار در شرايطي باقي بماند که حجم معاملات بهصورت بلندمدت در سطح بالايي بماند و براي اينکه همواره بتواند پاسخگوي مشتريان خود باشد، هيچگاه همه دلار خود را نميفروشد و هيچگاه نيز همه ريالهاي خود را به دلار تبديل نميکند، بلکه همواره موجودي ريال و دلار خود را در يک تعادل نسبي نگاه ميدارد، زيرا سود صراف از همان فاصله اندک ۲۰۰ توماني خريد و فروش دلار يا هر ارز ديگري تامين ميشود.
البته اين را نيز ميدانيم که گاهي اوقات و در شرايط بحراني و نوساني شديد که صراف قادر به تخمين روند بازار نباشد، صرفا با افزايش دامنه مظنه و مثلا تعيين دامنه مظنه ۲۰۰۰ توماني و اعلام مظنه خريد ۲۳هزار توماني در مقابل مظنه فروش ۲۵هزار توماني، اين افزايش ريسک را به مخاطبان و ساير فعالان بازار اعلام ميکند. نکته مهم اينجاست که يک صراف حرفهاي، هيچگاه بازار را ترک نکرده و هيچگاه نيز در بازار يک طرفه حاضر نميشود!
بلکه همواره و در هر شرايطي، دو مظنه متفاوت براي خريد و فروش ارز خود اعلام ميکند. يک صراف هيچ وقت وارد تحليل ارزش ذاتي قيمت ارزها نميشود چون نه تخصص آن را دارد و نه اصولا ارزشيابي و محاسبه ارزش ذاتي ارز را وظيفه خود ميداند.
بازارگرداني در بازار سکه و طلا
در بازار طلا و سکه هم وضع کاملا مشابه بازار ارز در صرافيهاست. در اين بخش قصد داريم به بازار طلا از منظر ديگري هم بنگريم. سالها پيش و در زماني که تلاطمات بازار طلا بسيار زياد شده بود، از يک طلا فروش راجع به کار و کاسبياش پرسيدم.
او گفت اتفاقا اين نوسانات، به دليل تعدد تغيير جهت صعودي و نزولي، به نفع اين صنف نيست! زيرا اين نوسانات سنگين که طي آن عده جديدي وارد بازار شده و اقدام به خريد و فروش طلا و سکه ميکنند، سبب افزايش بيشتر نوسانات شده و بازار را از تعادل خارج ميکنند و منجر به زيان طلافروشان ميشوند! وقتي علت را از وي جويا شدم، پاسخ داد که: سنگ محک عملکرد يک طلا فروش در پايان هر سال، ميزان تغييرات موجودي طلاي در اختيار وي است نه ارزش ريالي آنها!
طلا فروشي که در ابتداي سال ۱۰ کيلو طلا در اختيار داشته است، و اين مقدار در پايان سال به ۱۱ کيلو رسيده است، سود کرده است حتي اگر قيمت طلا نصف شده باشد. اما اگر ميزان طلاي در اختيار وي در پايان سال به ۹ کيلو برسد، ولو اينکه قيمت طلا دو برابر هم شده باشد، اين طلا فروش، زيان کرده است و در شرايط نوساني شديد، معمولا برخي از طلافروشان – با اين تعبير- دچار زيان ميشوند.
يک بازارگردان حرفهاي نيز در بازار سهام بدون توجه به ارزش ذاتي سهام در اختيار خود، بايد تلاش کند تا ضمن متعادل نگهداشتن انباره «سهام-وجه» نقد خود، همواره و با خريد و فروشهاي پرتکرار، ضمن نقد نگه داشتن بازار، اندازه انباره خود را نيز بزرگتر کند و اين به معناي افزايش تعداد سهام و افزايش وجه نقد ناشي از سود عمليات بازارگرداني است.
البته در بورس، بهطور طبيعي اوراق بهاداري که نقد شوندهتر است، به همين واسطه ارزش بيشتري نيز از بازار دريافت ميکند و گاهي مشاهده ميشود که بازار حتي تا يک واحد، P/ E بالاتري را به آن سهم در مقايسه با سهام مشابه اختصاص ميدهد.
(در بازار سکه طلا نيز، قطعات کوچکتر سکههاي طلا بهدليل قيمت پايينتر، حجم معاملات بالاتري دارند و به همين دليل نيز قيمت نسبي آنها با توجه به وزن طلاي موجود در آنها بهطور نسبي بين ۵درصد تا ۳۰درصد بالاتر است!)
به نظر ميرسد در بازار سرمايه نيز بايد با ادبياتي مشابه به دنبال هر دو هدف فوق –مشابه بازار صرافي و بازار طلافروشان- باشيم و بازارگرداني را به شيوهاي انجام دهيم که از يک بازارگردانی در بازار صرافی بازارگردانی در بازار صرافی طرف، نقد شوندگي اوراقبهادار افزايش يابد و از طرف ديگر بازارگردانان اوراق بهادار در بازار بورس (همچون صرافان و طلا فروشان) سود کنند.
نقدشوندگي و هزينه معاملاتي
منظور از نقدشوندگي، وضعيتي است که مشتريان يک بازار (سرمايهگذاران بازار سهام) همواره و در هر لحظه قادر باشند هر دارايي يا هر اوراق بهاداري را با هزينه معاملاتي اندک بخرند يا بفروشند. منظور از هزينه معاملاتي، مجموع فاصله قيمتي عرضه و تقاضا (دامنه مظنه يا دامنک) و ساير کارمزدها، سود قانوني، ماليات ارزش افزوده و ماليات نقل و انتقالي است که در هنگام معامله از طرفين معامله اخذ ميشود و کوچک بودن اين هزينه بازارگردانی در بازار صرافی معاملاتي يکي از مصاديق ارزيابي کارآيي بازارهاست.
در بازار ارز، تنها هزينه معاملاتي، فاصله نرخ خريد و فروشاست. در بازار سکه طلا هم وضع به همين صورت است. اما در بازار طلا، سود بازارگردانی در بازار صرافی طلافروشان و ماليات ارزش افزوده بهعنوان هزينههاي معاملاتي بر هر معاملهاي تحميل ميشوند.
در بازار سهام، ماليات نقلوانتقال و همچنين کارمزد کارگزاران، علاوه بر دامنه مظنه، سبب افزايش هزينه معاملاتي ميشود. در بين عوامل موثر بر هزينه معاملاتي، دامنک يا دامنه مظنه يا همان فاصله قيمتي عرضه و تقاضا Bid-Ask spread، بزرگترين نقش را دارد که انتظار ميرود با فعاليت درست بازارگردانان، اين بخش از هزينه معاملاتي، کاهش يابد. در بازار سهام هزينههاي قانوني (شامل کارمزد کارگزار و ماليات) کمتر از ۵/ ۱درصد است، اما دامنه مظنه گاهي اوقات تا بيش از ۲درصد هم ميرسد و اين در حالي است بازارگردانی در بازار صرافی که اگر خريدار يا فروشندهاي قصد داشته باشد اوراق بهاداري را در حجم بالا بخرد يا بفروشد،
اين هزينه گاهي به ۱۰درصد هم ميرسد! بنابراين نه تنها در يک بازار نقد نبايد شاهد صفهاي خريد و فروش باشيم، بلکه با حضور بازارگردان بايد همواره شاهد فاصله مظنههاي خريد و فروش اندک براي هر ورقهبهادار باشيم و اين هدف حاصل نميشود، مگر با حضور بازارگردانان حرفهاي در بازار اوراق بهادار که با تعيين بهينه سه پارامتر دامنه مظنه، دامنه نوسان و سفارش انباشته، اين وظيفه را به خوبي انجام دهند. وظيفه اصلي بازارگردان، کاهش مجموع هزينههاي معاملاتي است.
💠 پنج مزیت اصلی بازارگردانی بازارگردانی در بازار صرافی بازارگردانی در بازار صرافی خودکار در صنعت کریپتو 💠
🔺 بازار گردانی غیرمتمرکز یا بازارگردانی خودکار (AMM) با افزایش کارایی و سهولت استفاده، در صنعت کریپتو شگفتیساز شده است. بازارسازی خودکار به عنوان جایگزینی برای بازارهای سنتی، با استفاده از استخرهای نقدینگی، امکان انتقال داراییهای دیجیتال را فراهم میکند. اما این زیرساخت فناورانه جدید چگونه چهره بازارهای مالی را تغییر میدهد و چه مزیتهایی نسبت به مکانیزمهای سنتی مبادلات دارد؟
🔺 بازارگردانی خودکار نیاز به اقتدار متمرکز را، آنطور که تا امروز درید قدرت صرافیها و مؤسسات مالی بوده، کاهش میدهد. به زبان ساده، این زیرساخت به دو کاربر معمولی اجازه میدهد تا داراییها را بدون نیاز به شخص یا نهاد ثالث مبادله کنند.
🔺 بازار سازی غیرمتمرکز در حقیقت ایجاد سیستمهای تأمین نقدینگی است که هر فردی میتواند در آنها مشارکت داشته باشد. این امر نیاز به واسطه را از بین میبرد و هزینههای معاملات را کاهش میدهد. میدانیم که نقدینگی برای یک فضای معاملاتی پر رونق، ضروری است و نقدینگی پایین منجر به نوسانات بیش از حد در ارزش داراییهای بازار بازارگردانی در بازار صرافی میشود.
🔺 برای ایجاد یک سیستم معاملاتی سیال، صرافیهای متمرکز به معاملهگران ماهر یا مؤسسات مالی برای تأمین نقدینگی برای طرفین معاملات متکی هستند. این شرکتها در قبال درخواستهای معاملهگران عادی، چندین سفارش پیشنهادی ارائه میکنند. این به صرافی کمک میکند تا اطمینان حاصل کند که طرفین معامله برای همه تراکنشها همیشه در دسترس هستند. در این ساختار تأمینکنندگان نقدینگی نقش بازار گردانان را بر عهده میگیرند.
🔺 این پروتکلها از قراردادهای هوشمند استفاده میکنند که برنامههای رایانهای خوداجرا هستند که در قالب ریاضیات قیمت توکنهای کریپتو را تعیین میکنند و نقدینگی را ارائه میکنند.
آشنایی با مزیتهای بازار گردانی غیرمتمرکز
مکان شما: خانه 1 / وبلاگ ققنوس 2 / محصولات 3 / بازار غیر متمرکز 4 / آشنایی با مزیتهای بازار گردانی غیرمتمرکز.
بازارگردانی غیرمتمرکز در حقیقت ایجاد سیستمهای تأمین نقدینگی است که هر فردی میتواند در آنها مشارکت داشته باشد.
آشنایی با مزیتهای بازارگردانی غیرمتمرکز
بازار گردانی غیرمتمرکز یا بازارگردانی خودکار (AMM) با افزایش کارایی و سهولت استفاده، در صنعت کریپتو شگفتیساز شده است. بازارسازی خودکار به عنوان جایگزینی برای بازارهای سنتی، از استخرهای نقدینگی استفاده میکنند تا امکان انتقال داراییهای دیجیتال را فراهم کند. اما این زیرساخت فناورانه جدید چگونه چهره بازارهای مالی را تغییر میدهد و چه مزیتهایی نسبت به مکانیزمهای سنتی مبادلات دارد؟
در این مقاله اصلیترین ویژگیها و مزیتهای بازار گردانی خودکار را با هم مرور میکنیم. اما قبل از آن لازم است با ماهیت بازار گردانی خودکار آشنا شویم.
بازارگردانی غیرمتمرکز چیست؟
در یک بازار سنتی، خریداران و فروشندگان قیمتهای متعددی را برای یک دارایی پیشنهاد کرده و زمانی که سایر کاربران قیمت ارائهشده را قابل قبول میدانند، آن را معامله میکنند و در نهایت آن قیمت به قیمت بازار دارایی تبدیل میشود. سهام، طلا، املاک و مستغلات و انواع دیگر داراییها با استفاده از این ساختار سنتی بازار معامله میشوند.
از سوی دیگر، در بازار گردانی خودکار از روش معاملاتی متفاوتی استفاده میشود. AMM پروتکل زیرساختی مستقل در مبادلات غیرمتمرکز است. این پروتکل نیاز به اقتدار متمرکز را، آنطور که تا امروز درید قدرت صرافیها و مؤسسات مالی بوده، کاهش میدهد. به زبان ساده، این زیرساخت به دو کاربر معمولی اجازه میدهد تا داراییها را بدون نیاز به شخص یا نهاد ثالث مبادله کنند.
بازار سازی غیرمتمرکز در حقیقت ایجاد سیستمهای تأمین نقدینگی است که هر فردی میتواند در آنها مشارکت داشته باشد. این امر نیاز به واسطه را از بین میبرد و هزینههای معاملات را کاهش میدهد. میدانیم که نقدینگی برای یک فضای معاملاتی پر رونق، ضروری است و نقدینگی پایین منجر به نوسانات بیش از حد در ارزش داراییهای بازار میشود.
نقش بازارگردانی غیرمتمرکز چیست؟
سازندگان بازار خودکار شاخهای پرطرفدار از امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) هستند که در زیرمجموعه صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) قرار میگیرند. در یک عبارت، بازار سازی غیرمتمرکز شامل عملیات مورد نیاز برای تأمین نقدینگی برای طرفین معاملات است. بر این اساس، نقش بازار گردانان اساساً این است که نقدینگی را تأمین کنند.
بازارسازان خودکار بخشی از صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) هستند که برای از بین بردن نیاز به هرگونه واسطه در تجارت داراییهای کریپتو ایجاد شدهاند. AMM ممکن است به عنوان یک نرمافزار کامپیوتری در نظر گرفته شود که تأمین نقدینگی را خودکار میکند. این پروتکلها از قراردادهای هوشمند استفاده میکنند که برنامههای رایانهای خوداجرا هستند که در قالب ریاضیات قیمت توکنهای کریپتو را تعیین میکنند و نقدینگی را ارائه میکنند.
نقدینگی در تجارت به سهولت خرید یا فروش یک کالا اشاره دارد. برای درک بهتر این موضوع مثالی ارائه میکنیم. فرض کنید معاملهگر «الف» میخواهد یک بیتکوین بخرد. صرافی متمرکزی که فروش را مدیریت میکند، مکانیزم خودکاری دارد که یک فروشنده، یعنی معاملهگر «ب» را که آماده فروش بیتکوین با نرخ پیشنهادی معاملهگر «الف» باشد، پیدا میکند.
بازارگردانی خودکار چگونه عمل میکند؟
برای انجام معامله در پروتکل AMM، به معاملهگر دیگری نیاز ندارید. در عوض، ممکن است از یک قرارداد هوشمند برای مبادله استفاده کنید. در نتیجه، معاملات بهجای همتا به همتا، قراردادی هستند. اگر میخواهید یک دارایی رمزنگاریشده را با دیگری مبادله کنید، باید یک استخر نقدینگی مستقل پیدا کنید. همانطور که قبلاً گفته شد، قیمتی را که برای کالایی که میخواهید بخرید یا بفروشید دریافت میکنید، ، یک فرمول ریاضی تعیین میکند. هر کسی میتواند در صورت تحقق شرایط قرارداد هوشمند، ارائهدهنده نقدینگی در AMM شود. در نتیجه، در این مورد، ارائهدهنده نقدینگی باید تعداد مشخصی از توکنهای مورد نظر را در استخر نقدینگی واریز کند. ارائهدهندگان نقدینگی میتوانند در ازای ارائه نقدینگی به پروتکل، کارمزد معاملات در استخر خود را دریافت کنند.
برای ایجاد یک سیستم معاملاتی سیال، صرافیهای متمرکز به معاملهگران ماهر یا مؤسسات مالی برای تأمین نقدینگی برای طرفین معاملات متکی هستند. این شرکتها در قبال درخواستهای معاملهگران عادی، چندین سفارش پیشنهادی ارائه میکنند. این به صرافی کمک میکند تا اطمینان حاصل کند که طرفین معامله برای همه تراکنشها همیشه در دسترس هستند. در این ساختار تأمینکنندگان نقدینگی نقش بازار گردانان را بر عهده میگیرند.
مزیتهای بازارگردانی خودکار و غیرمتمرکز
بازار گردانی خودکار مزایایی را ارائه میدهد که نشاندهندۀ قابلیتهای مختلف امور مالی غیرمتمرکز است. در اینجا به چند مورد از مزایای آنها اشاره میکنیم.
فعالیت بازارگردانان در بورس مشروط شد
براساس دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس و فرابورس اگر ظن دستکاری قیمت یا معامله متکی بر اطلاعات نهانی وجود داشته باشد با دستور بازارگردان موافقت نخواهد شد.
به گزارش بورس تابناک، سروش خواجه حقوردی معاون نظارت بر بازار فرابورس ایران در اطلاعیهای درباره نحوه اجرای تبصره ۳ ماده ۱۵ دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران اعلام کرد. با عنایت به مصوبه ۳۲۷ امین جلسه هیأت مدیره شرکت فرابورس ایران در ۲۵ دیماه ۱۴۰۰ ضابطه مرتبط با تبصره ۳ ماده ۱۵ دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس و فرابورس به شرح زیر ابلاغ میشود.
ماده واحده: با درخواست بازارگردان موضوع تبصره ۳ ماده ۱۵ دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران مشروط به افزایش پارامترهای حداقل معاملات روزانه و حداقل سفارش انباشته متناسب با میزان افزایش دامنه نوسان موافقت خواهد شد.
تبصره: در صورتی که حسب تشخیص معاونت نظارت بازار ظن دستکاری قیمت یا معامله متکی بر اطلاعات نهانی وجود داشته باشد با درخواست بازارگردان موافقت نخواهد شد.
برخی از شرکتهای بورسی اعلام کرده بودند در شرایط رکود معامله در بازار و کمبود نقدینگی در شرکتها الزام شرکتهای بورسی و فرابورسی به داشتن بازارگردان باعث تحمیل هزینههای مازاد برای شرکتها و خروج نقدینگی از شرکتهای بورسی و فرابورسی میشود.
دیدگاه شما