در سرمایه گذاری در مسکن به چه نکاتی باید توجه کرد؟
مسکن همواره یکی از اصلیترین نیازهای خانوارهای ایرانی و چه بسا جهانی بوده است. در سالهای اخیر به دلیل وجود فشار تورمی قیمت این کالای اساسی رشد چشمگیری را تجربه کرده است. طبق دادههای رسمی کشور سهم مسکن از هزینهی خانوارهای شهری در سال 1398 حدود 36 درصد بوده است و این عدد در سال 1399 به بیش از 37 درصد رسیده است. این اعداد نشان دهنده این است که مسکن بیشترین سهم را در هزینهی زندگی خانوادههای شهری کشور داشته است. همین مساله باعث میشود بسیاری از سرمایهگذاران به فکر سرمایهگذاری یا خرید مسکن بیفتند. در ادامه به این موضوع میپردازیم که در سرمایه گذاری در مسکن به چه نکاتی باید توجه کرد.
سرمایه گذاری در مسکن چه شیوههایی دارد؟
سرمایهگذاری در مسکن اشکال مختلفی دارد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: واسطهگری در واحدهای ساخته شده، نوسازی ملکهای فرسوده، واسطهگری در زمین، ساخت مسکن جدید و خرید زمین و واحد مسکونی برای جلوگیری از کاهش ارزش سرمایه.
بازار مسکن
بازار مسکن ازجمله بازارهایی است که حرکت قیمت در آن تحت تأثیر پارامترهای مختلف در طول زمان تغییر میکند. روند حرکت قیمت مسکن در ایران این تصور را در ذهن سرمایه گذار ایرانی ایجاد کرده است که سرمایه گذاری در این بازار به هیچ وجه درگیر ضرر نشده و همیشه در طول زمان میتواند برای سرمایه گذار سودآوری به دنبال داشته باشد. اما در واقع اینگونه نیست بلکه فقط قیمت اسمی آن مثبت بوده و قیمت واقعیاش منفی بوده است.
منظور از قیمت اسمی، قیمتی است که در بازار فروشنده با خریدار معامله می کند و در واقع همان قیمتی است که در بازار دیده می شود. اما قیمت واقعی، قیمتی است که نسبت به تورم سنجیده می شود، اگر قیمت مسکن نسبت به تورم رشد کمتری داشته باشد در واقع به این معنی است که قیمت واقعی آن منفی بوده است.
مهمترین پارامتر تعیین کننده قیمت مسکن، تقاضا است. میزان تقاضا در هر بازاری تعیین کننده اصلی روند حرکت قیمتی آن محصول خواهد بود. اما تقاضا در بازار مسکن در شرایط خاص اقتصادی متقاضیان خاص خود را دارد.
در شرایطی که فشار تورمی بر کشور حاکم نباشد بیشترین متقاضیان مسکن خانوارهایی هستند که اکثرا مصرف کنندگان واقعی هستند. یعنی خانه میخرند تا خودشان در آن سکونت کنند. اما زمانی که کشور گرفتار تورم افسار گسیخته میشود سوداگران که دارای سرمایههای بالا هستند، برای جلوگیری از کاهش ارزش سرمایههای خود وارد این بازار شده و به دلیل این تقاضای مازاد، قیمتها در مدت زمان نسبتا کوتاهی رشد چشمگیری پیدا خواهند کرد.
یکی از دلایل اصلی که سوداگران و سایر افراد جامعه که سرمایه بالایی دارند وارد بازار مسکن خواهند شد این است که بصورت سنتی این بازار را می شناسند و نسبت به سایر بازارهای دیگر آگاهی کامل ندارند.
ویژگیهای بازار مسکن
بازار مسکن همانند سایر بازارهای کشور دارای معایب و مزایای خاص خودش است.
برای ورود به بازار مسکن نمیتوان با سرمایههای خرد وارد شد. دلیل آن نیز سرمایهبر بودن این بازار است. قشر متوسط جامعه برای ورود به این بازار باید دست کم چند سال سرمایههای خرد خود را انباشت کنند تا بتوانند وارد این بازار شوند.
بازار مسکن از لحاظ ریسک، جزو کم ریسکترین بازارها طبقهبندی میشود. زیرا در این بازار شاید قیمت واقعی این کالا منفی شود و نسبت به تورم عقبتر باشد اما همواره اصل سرمایه حفظ خواهد شد. و در طول زمان بازدهی مناسبی را خواهد داشت.
از معایب اصلی بازار مسکن نقد شوندگی پایین این بازار خواهد بود. زیرا برای فروش این کالا در بازار نیاز به وقت و انرژی بسیاری خواهد بود و در هنگام رکود بازار نمیتوان این کالای مورد استفاده را سریع به نقدینگی تبدیل کرد.
بازدهی بازار مسکن
متوسط قيمت فروش يك مترمربع زيربناي مسكوني شهر تهران در پایان فروردین 1396 بیش از چهار میلیون و 370 هزار تومان بوده است که در فروردین 1401 به بیش از 34 میلیون و 270 هزار تومان رسیده است. به این معنی است که در طول چهار سال متوالی سرمایه ای که در بازار مسکن تهران سرمایه گذاری شده است بیش از 7.8 برابر شده است که بازدهی مناسبی خواهد بود.
این در حالی است که میزان تورم بصورت نقطه به نقطه از فروردین سال 1396 تا فروردین 1401 حدود 294 درصد را تجربه کرده است. به این معنی که تورم کالا های مصرفی بیش از 3.9 برابر شده است. در مقایسه با افزایش قیمت ملک، افزایش نرخ تورم بسیار پایین تر بوده است یا به عبارت دیگر، رشد خانه بالاتر از رشد کالاهای مصرفی بوده است.
مقایسه بازار مسکن با سایر بازارها
بازارهای سنتی رقیب بازار مسکن، شامل بازار طلا و ارز در سالهای گذشته رشدهای در خور توجهی را تجربه کردهاند. بگونهای که مثلا در پایان فروردین سال 1401، قیمت دلار آمریکا نسبت به فروردین 1396 بصورت نقطه به نقطه حدود 7.4 برابر شده است. دیگر بازار سنتی و رقیب بازار مسکن و ارز، سکه است که در مدت زمان مشابه، یعنی فروردین 1401 نسبت به فروردین 1396، قیمت هر قطعه سکه طرح جدید بیش از 10.7 برابر شده است. این در حالی است که با بررسی بازار مسکن در همین مدت زمان میبینیم قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران حدودا 7.8 برابر شده است.
بازار پربازده دیگری وجود دارد؟
بازارهای سکه، طلا و مسکن هیچ کدام توانایی افزایش سرمایه را تا 11 برابر نداشتهاند. اما در سایر بازارها و بصورت شاخص صندوق آوای سهام کیان بازدهی به مراتب بالاتری نسبت به بازارهای طلا، ارز و مسکن داشته است. هر واحد صندوق آوای سهام کیان از پایان فروردین 1396 تا انتهای فروردین سال 1401 بیش از 29 برابر رشد را تجربه کرده است که از تمام بازارهای سنتی بازده به مراتب بالاتری را به خود اختصاص داده است.
مثلا اگر شخصی در پایان فروردین سال 1396، صد میلیون تومان در بازار مسکن تهران سرمایه گذاری کرده بود، به طور متوسط در پایان فروردین سال 1401 بیش از 784 میلیون تومان سرمایه میداشت. اما اگر این مقدار سرمایه را در صندوق آوای سهام کیان سرمایه گذاری میکرد، در انتهای فروردین 1401 بیشتر از دو میلیارد و 923 میلیون تومان سرمایه داشت.
جمعبندی
در بالا به بررسی این موضوع پرداختیم که در سرمایه گذاری در مسکن به چه نکاتی باید توجه کرد. مزایا و معایب مسکن را نیز در یک بازه زمانی 5 ساله مورد بررسی قرار دادیم. نکته جالب اینجاست که در این فاصله زمانی، صندوق سهامی آوای سهام کیان عملکرد بسیار بهتری در مقایسه با بازارهای سنتی داشته است.
برای سرمایهگذاری در بورس چه شرایطی لازم است؟
این روزها اکثر افراد ترجیح میدهند به جای نگهداری پول نقد، سرمایه اضافی خود را در جایی سرمایهگذاری کنند که از کاهش ارزش مالی سرمایهشان جلوگیری شود. سرمایهگذاری در بازار بورس یک گزینه مناسب برای بسیاری از افراد محسوب میشود که میتوانند با هر میزان از سرمایه، در آن فعالیت کنند. کسب سود از بورس، مانند هر سرمایهگذاری دیگری، نیازمند داشتن اطلاعات بروز و درست از آن موقعیت است؛ به همین خاطر توصیه میشود پیش از ورود به این بازار جنبههای مختلف آن را بررسی کنید. ما در این مطلب به برخی نکات سرمایهگذاری در بورس و قرارداد مخصوص به آن اشاره میکنیم تا حدی از اطلاعات سرمایهگذاری در بورس را برای شما فراهم کنیم.
پس از خواندن این مطلب اگر نیاز به راهنمایی بیشتر در خصوص شرایط لازم برای سرمایهگذاری در بورس داشتید میتوانید با کارشناسان حقوقی در ارتباط باشید و سوالات خود را بپرسید.
- 1) چرا سرمایهگذاری در بورس؟
- 2) پیش از ورود به بورس چه اقداماتی لازم است؟
- 3) چند نکته مهم قرارداد کارگزاری بورس
- 4) نیاز به راهنمایی درباره سرمایهگذاری در بورس و بررسی قرارداد کارگزاری دارید؟
چرا سرمایهگذاری در بورس؟
همانطور که میدانید موقعیتهای زیادی برای سرمایهگذاری وجود دارد اما چرا بسیاری بورس را انتخاب درستی میدانند؟ سرمایهگذاری در بورس مزایای متعددی دارد که سبب شده است میان بسیاری از اقشار مردم این بازار جذاب بنظر برسد. به طور خلاصه مهمترین مزایای سرمایهگذاری در این بازار عبارتند از:
1) برای سرمایهگذاری در بورس، نیاز به داشتن سرمایه بزرگی نیست. بسیاری از افراد با پساندازهای کوچک خود اقدام به سرمایهگذاری در بورس میکنند و به کسب درآمد و سود میرسند. پس بورس نه تنها برای اقشار پردرآمد، بلکه گزینه مناسبی برای اقشار متوسط درآمدی جامعه هم محسوب میشود.
2) اقدامات مربوط به خرید و فروش سهام در بازار بورس به دلیل آنکه از طریق اینترنت انجام میشود، میتواند در هر زمان و مکان به سادگی صورت بگیرد. این مزیت درحال حاضر و به دلیل شیوع ویروس کرونا امتیاز قابل توجهی به شمار میآید.
3) بازار بورس با توجه به وجود نهادهای ناظر و قوانین و مقررات بورس مشخص، بازاری امن و شفاف است که سرمایهگذاران میتوانند با خیالی آسوده در آن فعالیت کنند.
4) سرمایههای بازار بورس به آسانی قابلیت تبدیل شدن به پول نقد را دارند و این برای بسیاری از افراد که نیاز فوری به سرمایه خود دارند، مزیت مهمی است.
پیش از ورود به بورس چه اقداماتی لازم است؟
برای ورود به بورس طی کردن چند گام مقدماتی ضروری است که در این مطلب به دو مورد از مهمترین این اقدامات اشاره میکنیم.
آشنایی با اصطلاحات و مفاهیم کاربردی بورس
هر فردی که مایل به فعالیت در بازار بورس است لازم است آموزشهای مقدماتی آن را فرابگیرد. درواقع به دلیل فضای تخصصی حاکم بر بازار بورس، نیاز است تا افراد با اصطلاحات خاص این فضا آشنا باشند تا بتوانند معاملاتی سودآور انجام دهند. برخی با استفاده از کلاسهای آموزشی مختلف، مطالعه کتب و مقالات مرتبط، استفاده از تجربه و مهارت یکی از نزدیکانشان و یا مشورت با کارشناسان و مشاوران بازار بورس، سعی میکنند مفاهیم تخصصی بازار بورس را درک کنند. هرچند بورس موقعیت مناسبی برای کسب سود به شمار میرود اما نداشتن اطلاعات کافی از فضای بورس، میتواند موجب زیان دیدن فعالان بورسی شود. پس اهمیت کسب اطلاعات علمی و شناخت مفاهیم کاربردی در حوزه بورس را نباید به هیچ وجه دستکم گرفت.
یافتن کارگزاری مناسب و دریافت کد بورسی
بهعنوان دومین گام، هر شخصی که مایل به معامله در بورس است باید از طریق کارگزاریهای رسمی که واسطه معاملات محسوب میشوند اقدام به دریافت کد بورسی (کد معاملاتی) کند. برای این کار باید از میان کارگزاریهای رسمی، یکی را با توجه به نیازهای خود انتخاب کرده و به آن مراجعه کند. این کارگزاریها که در حکم وکیل سرمایهگذاران هستند، به متقاضیان سرمایهگذاری کد بورسی مخصوصی میدهند که از طریق آن افراد میتوانند وارد دنیای بورس شده و فعالیت کنند. کارگزاریهای رسمی با متقاضیان سرمایهگذاری در بورس اقدام به انعقاد قراردادی میکنند که به قرارداد مشتری-کارگزار یا قرارداد کارگزاری (بروکری) معروف است. در این قرارداد، طرفین (سرمایهگذار و کارگزاری) حقوق و تعهدات خود را عنوان میکنند. این قراردادها که از سوی کارگزاران به مشتریان خود ارائه میشوند دارای نکات مختلفی است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
چند نکته نكاتي قبل از ورود به بازار سهام مهم قرارداد کارگزاری بورس
دو بند «موضوع قرارداد» و «تعهدات کارگزاری»، معمولاً شامل خدماتی است که کارگزاری به مشتری ارائه میدهد؛ مانند اجرای درخواستهای خرید و فروش مشتری و چگونگی انجام آن. در هنگام امضای قرارداد با کارگزاری، حتما به بند موضوع قرارداد و یا تعهدات کارگزاری توجه کنید چراکه این بندها نوع خدمات کارگزاری را مشخص میکنند و بسیار مهم است که کارگزاری مذکور مطابق انتظارات شما خدماترسانی کند. کارگزاریها در اصلِ ارائه خدمات بورسی تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند اما هر یک دارای مزایای خاص خود هستند که مشتریان با توجه به آن مزایا کارگزاری مناسب را انتخاب میکنند.
یکی دیگر از نکات مهم قرارداد کارگزاری، نکات مربوط به بند تعهدات مشتری است. در این بند به تعهدات مشتری در مقابل کارگزاری اشاره میشود که اغلب شامل تعهدات مالی او است؛ اما یکی از مهمترین نکات این بند، مربوط به تعهد مشتری بر پذیرش ریسکهای بازار و معاملات بورسی است. این تعهد به حدی اهمیت دارد که گاهی ضمیمهای جداگانه به این قرارداد ملحق میشود که بیانیه پذیرش ریسک نام دارد و در آن مشتری تعهدی مستقل در پذیرش ریسکهای معاملاتی میدهد.
ذکر این نکته مهم است که هرچند قرارداد کارگزاری بورس از نوع قراردادهای الحاقی است و توسط کارگزاری به مشتری تحمیل میشود، اما مشتریان هم آزادی عمل دارند تا با مطالعه دقیق قرارداد، نسبت به قبول یا رد آن اقدام کنند و درواقع کارگزاری مطلوب خود را براساس تفاوت قراردادهای کارگزاری انتخاب کنند.
چنانچه نیاز به این قرارداد داشتید میتوانید درخواست تنظیم قرارداد کارگزاری بورس را ثبت کنید تا کارشناسان حقوقی قراردادی اصولی را برای شما تنظیم کنند.
نیاز به راهنمایی درباره سرمایهگذاری در بورس و بررسی قرارداد کارگزاری دارید؟
سرمایهگذاری در بورس میتواند یک انتخاب درست باشد اگر متقاضیان ورود به آن با صبر و حوصله و آگاهی کافی عمل کنند. در این مطلب به برخی از نکات مهم سرمایهگذاری در بورس پرداختیم و سعی کردیم تا با گامهای مقدماتی ورود به این فضا آشنا شویم. همچنین به قرارداد کارگزاری به عنوان مهمترین قرارداد ورود به بورس اشاره کردیم و برخی نکات مهم آن را بررسی کردیم. فراموش نکنید که قرارداد کارگزاری نکات مهم دیگری دارد که متقاضیان سرمایهگذاری در بورس باید درباره آن اطلاعات بیشتری کسب کنند تا با تسلط بیشتری با کارگزاریهای بورسی وارد همکاری شوند. ما در وینداد با داشتن متخصصین امور قرارداد و مشاوران سرمایهگذاری، آماده راهنمایی شما در مورد ورود به بورس و بررسی قرارداد کارگزاری (بروکری) هستیم تا بتوانید با آمادگی هرچه بیشتر وارد فضای بازار بورس شوید و از سرمایهگذاری خود در این بازار منافع مالی بیشتری به دست آورید.
نكاتي قبل از ورود به بازار سهام
1400-12-01 حامد عبدی پور
نمودار وضعیت نمادهای بازار
در این نمودار سه خط با رنگهای سبز، قرمز و بنفش دیده میشود که با دقت و سرعت بالایی در تایم بازار رسم میشود. خط سبزرنگ تعداد نمادهای مثبت، خط قرمزرنگ تعداد نمادهای منفی و خط بنفشرنگ اختلاف تعداد نمادهای سبز و قرمز را در بازار نشان میدهد.
برخی از نکات مهم در خصوص این نمودار به شرح زیر است:
- تغییر شیب نمودارهای سبز و قرمز نشاندهندهی تغییر وضعیت در کلیت بازار است. مثلاً اگر شیب نمودار سبز یکباره به سمت بالا تغییر جهت دهد، نشاندهندهی رنج مثبت در کلیت بازار و افزایش ناگهانی تعداد نمادهای سبز در کلیت بازار است. همچنین اگر بهیکباره شیب نمودار قرمز به سمت بالا رود نشاندهندهی افزایش ناگهانی در تعداد نمادهای منفی است که میتواند منجر به بروز عرضههای شدیدی در بازار میشود.
- تقاطع این نمودارها بیانگر تغییر وضعیت کلی بازاراست. برای مثال اگر نمودار سبزرنگ نمودار قرمزرنگ را به سمت بالا قطع کند، وضعیت کلی بازار مثبت شده و تقاضای خوبی در بازار شکل میگیرد. همین نکته میتواند باعث شروع یک حرکت نوسانی رو به بالا در بازار شود. همینطور تقاطع هرکدام از این نمودارها با نمودار بنفشرنگ نیز نشاندهندهی شروع یکروند صعودی یا نزولی نوسانی در بازار است. نوسان گیران میتوانند با دقت به این نمودارها زمان ورود و خروج در کلیت بازار را به شرح زیر شناسایی کنند.
بهترین زمان نوسان گیری:
تشخیص زمان ورود به بازار از روی وضعیت نمودار نمادهای مثبت و منفی بازار:
زمانی که نمودار بنفشرنگ (اختلاف تعداد نمادهای سبز و قرمز) نمودار قرمزرنگ را به سمت بالا قطع کند میتواند یک سیگنال مثبت برای شروع یک حرکت نوسانی به سمت بالا در بازار باشد. همچنین اگر در ادامه ی روند نمودار سبز رنگ بتواند نمودار قرمز رنگ را باقدرت به سمت بالا قطع کند، نویدبخش آغاز یک روند صعودی کوتاهمدت در روزهای آتی نیز هست.
تشخیص زمان خروج از بازار از روی وضعیت نمودار نمادهای مثبت و منفی بازار:
زمانی که نمودار بنفشرنگ نمودار قرمزرنگ را به پایین قطع کند میتواند یک سیگنال منفی برای شروع یک حرکت نوسانی به سمت پایین در بازار باشد. همچنین اگر در ادامهی روند، نمودار قرمزرنگ نمودار سبزرنگ را با قدرت به سمت بالا قطع کند، نشاندهندهی آغاز یک روند نزولی کوتاهمدت در روزهای آتی است.
وضعیت نمادهای بازار, پیش بینی جهت بازار, نوسان گیری, زمان ورود به بازار, زمان خروج از بازار, بهترین زمان نوسانگیری
برایمان بگویید نظر شما درباره این نمودار چیست؟ چه نکاتی را شما کشف کرده اید؟
آخرین ها از آموزش تابلوخوانی
1401-07-21 مجتبی لطیفی
1401-06-24 مجتبی لطیفی
1401-06-04 محمدرضا سهرابی
1401-04-30 محمدرضا سهرابی
1401-04-16 محمدرضا سهرابی
1401-03-11 محمدرضا سهرابی
مطالب مرتبط
روانشناسی معامله گری- چارچوب فکری
1401-07-21 مجتبی لطیفی
روانشناسی معامله گری- اقلیت برنده ها و اکثریت بازنده ها
1401-06-24 مجتبی لطیفی
آموزش رصد لحظهای بورس + ویدئو
1401-06-04 محمدرضا سهرابی
همچنین اگر در ادامهی روند نمودار قرمزرنگ بتواند نمودار سبزرنگ را باقدرت به سمت بالا قطع کند، نویدبخش آغاز یک روند صعودی کوتاهمدت در روزهای آتی نیز هست.
درود سپاس از سایت بسیار عای تون . این جمله را برای روند صعودی و نزولی اشتباه ننوشتید ایا؟
ممنون از دقت شما. اشتباه تایپی بود و اصلاح شد.
تمام آموزشهارو خوندم و سپاسگزارم بابت این فرصتی که در اختیار مردم قراردادین. و منتظر آموزشهای بعدی هستم. چون جناب پوسانه داخل تالار گفتن برای سال جدید اتفاقات بسیار خوب دیگری قرار هست داخل سایت بی افته.
خداوند نگهدار شما باشد.
پیشاپیش سال نو شما مبارک.
ممنون. حتما آموزش ها تکمیل تر خواهد شد. بله ان شالله سال آتی کلی امکانات به وب سایت اضافه خواهد شد. ما شبانه روزی حتی ایام عید رو هم برای اضافه کردن قابلیت های وبسایت داریم تلاش میکنیم. سال نو شما هم مبارک باشه 🌹
سلام این جمله اشتباه هست: نكاتي قبل از ورود به بازار سهام
نمودار قرمزرنگ نمودار سبزرنگ را با قدرت به سمت پایین قطع کند، نشاندهندهی آغاز یک روند نزولی کوتاهمدت در روزهای آتی است.
باید نوشته شود نمودار قرمزرنگ نمودار سبزرنگ را با قدرت به سمت “بالا” قطع کند، نشاندهندهی آغاز یک روند نزولی کوتاهمدت در روزهای آتی است.
حق با شماست. اشتباه تایپی بود و اصلاح شد. ممنون از دقت شما
اگر نمودار وضعیت نماد های بازار روند صعودی داشته باشه نكاتي قبل از ورود به بازار سهام نكاتي قبل از ورود به بازار سهام و نمودار هیجان روند نزولی داشته باشه به چه معناست ؟
یعنی سود آرام و مطمن
یعنی مثبت ها موقتی هستند و رنج مثبت در بازار برای خروج پول درشت های بازاره
سهمای منفی در حال تبدیل شدن به سهمای مثبت ولی با درصد پایین که باعث میشه میانگین کل سهمای مثبت به سمت پایین باشه (همون نمودارهیجان) ولی تعداد سهم مثبت تو بازار رو به افزایش باشه
با سلام. این وضعیت بیانگر کاهش تقاضا در مثبت ها است و احتمالا افزایش عرضه در روزهای آینده خواهد بود و آلارم خروج از سهم های نوسانی می باشد.
خب صعودی بودن نماد های بازار یعنی چنانچه خط سبز بالاتر از خط بنفش و قرمز باشد بیانگر مثبت بودن بازار و تعداد نماد های مثبت زیاد میشود البته اگرخط سبز از پایین خط بنفش و قرمز را قطع کند نشان دهنده رنج مثبت می باشد در واقع قطع خط سبز و بنفش برای نوسانگیرا خوبه و قطع خط سبز وقرمز به بالا بیانگر روند مثبت کوتاه مدت میباشدو در واقع زمانی است که نماد ها روند صعودی دارن و اگر نمودار هیچان نزولی باشد و نزدیک خط صفر یعنی پایین بودن نمودار هیجان در منطقه صفر خریداران و فروشنده گان در محیط آرام و با تفکر می توانند معامله کنند( نکته با اهمیتی که در زمانیکه نمودار هیجان منفی می باشد دست برتر فروشنده گان در بازار است)
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در نكاتي قبل از ورود به بازار سهام واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی نكاتي قبل از ورود به بازار سهام انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
بورس ترسناک نیست، اگر این ده نکته را بدانیم!
معمولا وقتی بورس با رونق مواجه میشود، مردم زیادی به فکر ورود به بازار سرمایه میافتند. آنها در مورد سودهای کلان این بازار میشنوند و دلشان میخواهند از این سفره بهرهای ببرند. اما دیگر همه میدانند که بورس، بازاری پرخطر است. جایی که میتوانید بخش زیادی از پول خود را از دست بدهید. البته تمام زندگی با بدهبستان ریسک و بازده همراه است و بورس هم از این قاعده مستثنا نیست: همیشه خوشی نكاتي قبل از ورود به بازار سهام با سختی همراه میشود. مشکل اینجا است که بیشتر مردم چیزی در مورد خوشیها و سختیهای بورس نمیدانند. برای آنها ورود به بورس، مثل وارد شدن به غاری تاریک است.
اما حقیقت چیز دیگری است. معامله سهام آنقدرها که به نظر میرسد کار ترسناکی نیست. در این مقاله قصد داریم به ده نکته اشاره کنیم که حرکت در این مسیر را برای شما آسانتر کند.
1- معامله سهام یک نكاتي قبل از ورود به بازار سهام حرفه است
یادگرفتن حرفه نجاری غیرممکن نیست. آرایشگرها از یک سیاره دیگر نیامدهاند. هر کس میتواند وقت بگذارد و نویسندگی را بیاموزد. معامله سهام هم یک شغل است و مثل هر شغل دیگری میتوانید آن را یاد بگیرید. خوشبختانه منابع علمی خوب و مفیدی هم در این زمینه وجود دارد. حتی منابع مجانی موجود در اینترنت.
نکته مهم اینجا است که این حرفه چندان دشوار نیست. اگر با چهار عمل اصلی آشنایی دارید و حوصله دارید برای مطالعه وقت بگذارید، میتوانید شرکتها را تحلیل کنید و گزینههای خوب را پیدا کنید.
2- قیمت بالا الزاما نشانه خوبی نیست
بیشتر تازهکارها از سهمهایی که قیمتشان نزولی است پرهیز میکنند و وقتی یک سهم رشد میکند به خرید آن علاقهمند میشوند. حقیقت آن است که رشد %4.9+ در یک روز وسوسه خرید ایجاد میکند، اما تضمینی وجود ندارد که نكاتي قبل از ورود به بازار سهام این روند به همین شکل ادامه داشته باشد.
نمیتوانید تمام اطلاعاتی را که نیاز دارید، از روی تابلو معاملاتی بخوانید.
برعکس این گزاره هم صادق است. کاهش قیمت یک سهم نشانه بدی نیست. اگر به این نتیجه رسیدهاید که در یک شرکت موقعیت خوب سرمایهگذاری وجود دارد، اما قیمتش در چند روز گذشته نزولی بوده، معنیاش این نیست که سهام این شرکت را نخرید. یا اگر مالک آن هستید، سهام خود را بفروشید. به خصوص در نخستین ماههای ورود به بورس لازم است خود را از هیجانهای روزانه دور نگه دارید.
3- سهم 1000 تومانی گران و سهم 100 تومانی ارزان نیست
وقتی برای خرید تلفن همراه به بازار میروید، بهسادگی میتوانید قیمت گوشیها را با هم مقایسه کنید و بفهمید گوشی 5 میلیون تومانی گران و گوشی 500 هزارتومانی ارزان است. البته احتمالا میدانید که گرانی نكاتي قبل از ورود به بازار سهام یا ارزانی یک گوشی بیدلیل نیست. گوشی گرانتر، بهاحتمالزیاد دستگاه بهتری است.
قیمت هر سهم را فراموش کنید. سوالی که باید به آن پاسخ دهید این است که آیا تمام شرکت به این قیمت میارزد یا نه؟
اما در مورد سهام اساس کار به این سادگی نیست. سهم 1000 تومانی بهتر از سهم 100 تومانی نیست. مثلا شرکت ملي صنايع مس ايران را در نظر بگیرید. این شرکت 12 نكاتي قبل از ورود به بازار سهام هزار میلیارد تومان ارزش دارد. شرکت را در قالب 60 میلیارد سهم در بازار عرضه کردهاند. پس قیمت هر سهم 200 تومان است. (ممکن است قیمت امروز متفاوت باشد. این اعداد فقط برای مثال هستند.) اگر این شرکت به 6 میلیارد سهم تقسیم شده بود، قیمت هر برگه سهم 2000 تومان میشد. اما ارزش شرکت ملی مس هیچ تغییری نمیکرد.
قیمت هر سهم را فراموش کنید. سوالی که باید به آن پاسخ دهید این است که آیا این شرکت 12 هزار میلیارد تومان میارزد یا نه؟
4- وقتی سهام یک شرکت را میخرید، آن شرکت را خریدهاید
همانطور که گفتیم در بازار سرمایه، شرکت ملی مس را به 60 میلیون قسمت تقسیم کردهاند و هر کس میتواند یک یا چند قسمت از این شرکت را بخرد. اگر 6 میلیون سهم ملی مس (فملی) بخرید، فقط مالک یک ورق کاغذ نمیشوید. بلکه ده درصد شرکت با تمام داراییها، بدهیها، وجوه نقد، سودها و زیانها، محصولات، موجودی انبار و… از آن شما میشود.
حتی هستند سهامدارانی که قبل از خرید سهم، از شرکت بازدید میکنند. در مورد آن پرسوجو میکنند. راجع به تیم مدیریتی آن اطلاعات جمع میکنند. درست مثل وقتی که میخواهید یک خودروی جدید بخرید. اگر در مورد خودرو تحقیق نکنید، ممکن است خیلی خوششانس نباشید و سرتان کلاه برود.
با خرید سهام مالک بخشی از یک شرکت میشوید.
حالا فرض کنید میخواهید با ده نفر از دوستانتان بهطور شریکی ماشین بخرید. آیا در این حالت یکدهم معمول در مورد این ماشین تحقیق میکنید؟ خیر. شما باز هم مجبورید تمام ماشین را بررسی کنید، گویی میخواهید بهتنهایی آن را بخرید.
در مورد سهام هم وضع به همین شکل است. اگر میخواهید یک برگه از سهام «همراه» را بخرید باید در مورد تمام «شركت ارتباطات سيار ايران» تحقیق کنید. از خود بپرسید آیا «همراه اول» آن شرکتی است که میخواهید مالکش باشید؟
5- هیچ تضمینی وجود ندارد
بزرگترین اشتباه تازهواردها این است که بازار سرمایه را با بازار پول اشتباه میگیرند. آنها فکر میکنند بورس چیزی شبیه به بانک است: «پولت را در بورس میگذاری و سود خوبی میگیری، فقط ممکن است پولت را بخورند!» این تصور بهطور کامل اشتباه است.
در بازار سرمایه، شما پولتان را جایی نمیگذارید. بلکه با پول خود چیزی میخرید که قرار است برایتان کار کند و پول در بیاورد. در این صورت پول شما به امانت دست یک شرکت نیست. شما پول خود را دادهاید و بخشی از یک شرکت را گرفتهاید.
در بازار سرمایه، پول شما به امانت دست یک شرکت نیست. شما پول خود را دادهاید و بخشی از یک شرکت را خریدهاید.
حالا قرار است این شرکت کار کند، سود کند و شما هم سود خود را بردارید. ممکن است شرکت خوب کار کند و ارزش آن در چشم مردم بیشتر شود. در این صورت میتوانید دارایی خود را بفروشید. این بار هم شما پولتان پس نگرفتهاید، سرمایه خود را فروختهاید.
6- در بورس سود نقدی هم وجود دارد
گفتیم که سهام یک شرکت، یعنی نكاتي قبل از ورود به بازار سهام بخشی از دارایی آن. اما معنی این حرف این نیست که از بورس نمیتوانید پول نقد دربیاورید. بعضی از مردم فقط چند برگه سهم میخرند و امید دارند که سهام خود را گرانتر از قیمت خرید، بفروشند. حقیقت آن است که باوجود کاهش قیمت سهم، هنوز هم میشود سود کرد.
معمولا در پایان هرسال شرکتها سود خالص خود را محاسبه میکنند و بعد سود هر سهم را به دست میآورند. به این عدد EPS یا Earnings Per Share میگویند. درصدی از این سود (بسته به تصمیم هیئتمدیره) بین سهامداران تقسیم میشود. به این سود، سود تقسیمی (DPS) یا Dividend Per Share میگویند. درواقع شما برای دریافت این سود تقسیمی است که سهم میخرید. گرانشدن خود سهم یک اثر جانبی برای سرمایهگذاری شما است. پس لازم است قبل از خرید بدانید که در طول یک سال چقدر سود دریافت میکنید.
7- سبد خود را متنوع کنید
حتی بزرگترین تحلیلگرها هم در مورد آینده سهمها مطمئن نیستند. آنها وقتی به استخدام شرکتهای سرمایهگذاری درمیآیند، سعی میکنند از سهمهای مختلفی بخرند که ریسک یکدیگر را پوشش میدهند. بهخصوص اگر سهمها از صنایع مختلف انتخاب شوند، ریسک سرمایهگذاری کمتر خواهد بود.
البته توجه کنید که این یک قاعده کلی نیست. در شرایطی خاص ممکن است سرمایهگذاران جذب یک صنعت خاص شوند. مثلا شاید سهام شرکتهای پتروشیمی یا فلزات اساسی را بخرند. اما آنها به امید بازدهی بیشتر، ریسک بیشتری را به جان میخرند.
نکته دیگر این است که متنوعسازی مختلط (سهام از صنایع مختلفی که شرایط متفاوت دارند) تنها یکی از شیوههای متنوعسازی است. سهامداران با روحیههای متفاوت ممکن است انواع دیگر تنوع مثل متنوعسازی عمودی یا افقی را هم انتخاب کنند.
متنوعسازی مختلط تنها یکی از شیوههای متنوعسازی است. سهامداران با روحیههای متفاوت ممکن است انواع دیگر تنوع را انتخاب کنند.
همین که یک سرمایهگذار بجای خرید سهام یک شرکت فولادی، چند شرکت فلزی را در پرتفوی خود قرار میدهد، سبد خود را متنوع کرده است. همینطور سهامداری که شبیه به یک زنجیر از اکتشاف معدن، تا تولید فولاد و حتی خودروسازی و لیزینگ را در سبد خود قرار میدهند تا تمام سود بالادست و پاییندست را در اختیار بگیرند.
این که به چه روشی سبد خود را متنوع کنید به روحیه خودتان بستگی دارد. اما مهم است که یک سیاست برای متنوعسازی داشته باشید.
8- در بورس موارد کمریسک هم وجود دارد
اگر خریدوفروش سهام شغل شما نیست، شاید فرصت نکنید صورتهای مالی شرکتهای مختلف را مطالعه کنید، به محاسبه نسبتهای مالی بپردازید، اخبار شرکتها را بخوانید و بعد از خرید، از پرتفوی خود پاسداری کنید.
اما معنای این حرف این نیست که شما نمیتوانید به بازار سرمایه وارد شوید. موسسههایی وجود دارند که با استفاده از متخصصهای حرفهای، با سرمایهای هنگفت، بهطور تماموقت بازار را زیر نظر گرفتهاند.
تمام تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید.
اگر کد بورسی گرفتهاید و قصد دارید آنلاین خریدوفروش کنید، میتوانید از صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) استفاده کنید. این صندوقها میتوانند «با درآمد ثابت» یا «صندوق سهام» باشند. طبیعی است که به خاطر ریسک کمتر این واحدها، باید انتظار بازدهی کمتری هم داشته باشید. اما دستکم مطمئن هستید که پول شما در حرارت معاملات سهام تبخیر نخواهد شد.
9- نگاه بلندمدت داشته باشید
بیشتر مردم با نحوه سرمایهگذاری در بانک آشنایی دارند. آنها برای بازدهی بیشتر پول خود را بهصورت یکساله، پنجساله و دهساله در بانک میگذارند. معمولا سود سپرده کوتاهمدت ناچیز است. اما همین آدمها با ورود به بورس توقع دارند در یک ماه بتوانند به سود سالانه بانک برسند.
یک شرکت خوب که بهطور منظم سود تقسیم میکند، در یک دوره 5 تا 10 ساله تمام پولی که سرمایهگذاری کردهاید را بهطور نقدی به شما باز میگرداند. بعد از آن، قیمت سهم هرقدر که شده باشد، از نظر حسابداری سود کردهاید. البته از نظر اقتصادی سود شما باید بیشتر از بهره بانکی باشد. در غیر این صورت میتوانستید با گذاشتن پول در بانک بیشتر سود کنید.
بد نیست یادآوری کنیم که شرکتهای زیانده یا شرکتهایی با سود تقسیمی ناپایدار از این قاعده پیروی نمیکنند.
10- سهام تنها یک مورد سرمایهگذاری است
یک سرمایهگذار هوشمند تمام بازارهای ممکن را زیر نظر دارد. در شرایطی ممکن است بر روی مسکن سرمایهگذاری کند، طلا بخرد یا گاهی با تبدیل کردن دارایی به پول نقد، از خود در مقابل بازار راکد محافظت کند.
بورس روزهای خوب دارد و روزهای بد. خیلی خوب است که بازار بورس را زیر نظر داشته باشیم. اما گاهی میتوانیم موارد سرمایهگذاری بهتری پیدا کنیم. از طرف دیگر بازارهای جایگزین (املاک، پول، کالا و انرژی) بر وضعیت اوراق بهادار تاثیر میگذارند. به همین دلیل تنها با خیره شدن به تابلوی معاملاتی نمیشود به حداکثر هوشمندی دستیافت.
دیدگاه شما