در بورس ایران چه کسانی موفق و چه کسانی ناموفق اند ؟
در بورس ایران چه کسانی موفق و چه کسانی ناموفق اند ؟
تیم تحقیق محمد حسین ادیب
نسبت به روز قبل ۵٨ شرکت رشد ارزش سهام داشته اند
نسبت به روز قبل ٣۵٩ شرکت کاهش ارزش سهام داشته اند
نسبت به سه روز قبل ٣٧شرکت رشد ارزش سهام داشته اند
نسبت به سه روز قبل ٢٣١ شرکت کاهش ارزش سهام داشته اند
نسبت به یک هفته قبل ٨١ شرکت رشد ارزش سهام داشته اند
نسبت به یک هفته قبل ٣٠٩ شرکت کاهش ارزش سهام داشته اند
نسبت به یک ماه قبل ٨٧ شرکت رشد ارزش سهام داشته اند
نسبت به یک ماه قبل ٣٨٣ شرکت کاهش ارزش سهام داشته اند
همواره یک دسته از سهام رو به رشد اند
حتی وقتی بازار نزولی است یک دسته از سهام رشد می کند
آنالیز اطلاعات فوق نشان می دهد نظر بازار نسبت به یک سهم هر سه روز تا یک هفته تغییر می کند
بازار نسبت به یک سهم نظر ثابتی ندارد و نظر بازار نسبت به یک سهم به همان سرعتی که یک نفر پیراهن اش را عوض می کند تغییر می کند
بورس باز حرفه ای کسی است که سبد سهام اش را مطابق با تغییر نظر بازار تغییر می دهد
از فروردین تا مرداد سال جاری ٩٠ درصد افراد هر سهمی می خریدند در سود بودند اکنون وضعیت اینگونه نیست در روز جاری سهام متعلق به ١٠ درصد ارزش بازار ، رشد ارزش سهام داشتند یعنی ٩٠ درصد ارزش بازار در فاز نزولی بودند
کسانی که در این شرایط سود می کنند نوسان گیر اند کسانی که درک دیگری از بورس در نقطه موجود دارند درکی از بورس متناسب با شرایط روز ندارند
قيمت سهام به چه عواملی بستگی دارد ؟
قیمت سهام به ٢٠ عامل واکنش نشان می دهد اما وزن اینها با هم مساوی نیست و تاثیر یک عامل هم ثابت نیست
یکی از ٢٠ عامل ورود نقدینگی به بورس است تاثیر این عامل در وضع موجود بسیار تعیین کننده ارزیابی میشود
امروز در ۶٢۵ شرکت بورس و فرابورس ٣٩٧۵ میلیارد تومان سهام خریداری شده است
بطور متوسط در هفته گذشته روزانه ۵٨۵٧ میلیارد تومان در ۶٢۵ شرکت سهام خریداری شده است
بطور متوسط در شش ماه گذشته روزانه ٨٨٧۵ میلیارد تومان سهام خریداری شده است
آشکارا ورود نقدینگی به بورس نسبت به معدل شش ماهه به کمتر از نصف کاهش یافته است
اولین عامل کاهش ارزش سهام کاهش ورودی جریان وجوه نقد به بورس است
اما ورود جریان وجوه نقد به بورس یکسان توزیع نشده است یعنی میزان خرید سهام برای همه سهم ها نصف نشده است
در ١٨٠ شرکت خرید سهام در یک هفته گذشته فقط معادل ٢٠ درصد خرید سهام هفتگی در معدل شش ماه گذشته بوده است در ١٨٠ شرکت اقبال بازار ٨٠ درصد کمتر از معدل هفتگی شش ماهه بوده است
در ١۴۶ شرکت در هفته گذشته خرید سهام از معدل هفتگی همان سهم در شش ماه گذشته بین ۵٠ تا ٨٠ درصد کمتر بوده است
در خصوص ٢۴٠ شرکت بین یک درصد تا کمتر از ۵٠ درصد خرید هفتگی یک سهم از معدل شش ماهه آن کمتر بوده است
در ٢۴ شرکت خرید هفتگی یک سهم از معدل شش ماهه تا ۵٠ درصد بیشتر بوده است
در مورد ١٩ شرکت خرید هفتگی یک سهم از معدل هفتگی شش ماهه بین ۵٠ تا ٧٣۵ درصد بیشتر بوده است
عده ای بدون توجه به آنالیز فوق در بورس مشغول خرید و فروش اند
هر ٢٠ عامل با همین دقت باید روزانه تحلیل شود
در این چهار مقاله ٢ عامل از ٢٠ عامل تشریح شد و شاخص های مرتبط معرفی شد عوامل ١٨ گانه دیگر در قسمت های بعدی تشریح و شاخص های اندازه گیر معرفی میشود
دوران خرید فله ای در بورس به پایان رسیده است
اشتراک این مطلب
https://adibmh.ir/wp-content/uploads/2018/12/bourse.jpg 400 600 نگرش https://adibmh.ir/wp-content/uploads/2017/05/s-300x168.png نگرش 2020-11-07 19:12:21 2020-11-17 19:17:15 در بورس ایران چه کسانی موفق و چه کسانی ناموفق اند ؟
نوشتههای تازه
- آینده روابط آمریکا و چین یا آینده بحران در شرق آسیا
- کله کردن اقتصاد اروپا و درس برای جوانان ایران
- عوامل شش گانه شکل گیری نرخ موجود ارز
- چرا دلار به این نرخ رسید ؟
- تحلیل روابط ایران و آمریکا
- افزایش صادرات نفت ایران به چین نسبت به قبل از تحریم
- لغو تحریم امریکا در خصوص گاز صادراتی ایران
- خطای رییسی در تعیین الویت کابینه
- بحران اوکراین از الویت خبری جهان خارج شده است
- چرا دلار گران شد؟
درباره محمدحسین ادیب
عضو بازنشسته هیئت علمی گرو ه اقتصاد دانشگاه اصفهان
پژوهشگر ریسک رشد بورس به چه عواملی بستگی دارد؟ بازار
بیش از ۷۵۰ سخنرانی در صنایع، شرکتها و نهادهای اداری و بانکی
بیش از ۶۵۰ مقاله اقتصادی در مطبوعات کثیرالانتشار اقتصادی
سوابق:
پیش بینی فروپاشی مالی در آمریکا در سال ۲۰۰۸ هیجده ماه قبل از فروپاشی در یکی از مطبوعات کثیر الانتشار داخلی
پیش بینی سقوط قیمت طلا یکسال قبل در مصاحبه های متعدد با مطبوعات داخلی
پیش بینی سقوط قیمت ارز از اوائل رشد بورس به چه عواملی بستگی دارد؟ تیرماه ۱۳۹۲ در مهر ۱۳۹۱
هدف شاخص کل در سال جاری
سوالاتی که امیرحسین نامآور مدیر ارشد اقتصادی در گفتگو با خبرنگار پاداش سرمایه مورد بررسی قرار داده است:
شاخص کل بازار
نامآور با اشاره به کاهش نرخ سود بین بانکی بیان داشت: با توجه به روندی که بازار سرمایه در پیش گرفته میتوان پیشبینی نمود که شاخص بازار تا آخر سال جاری به سطح 1 میلیون و 400 هزار واحد خواهد رسید.
در میان مدت نیز اهدافی را حول سطح 1 میلیون و 300 هزار واحد مشاهده خواهد نمود.
با توجه به شرایط موجود میانگین قیمت دلار را نیز تا آخر امسال میتوان روی 27 هزار تومان پیشبینی نمود.
بورس و کاهش نرخ سود بین بانکی
وی افزود: همچنین با توجه به اینکه نرخ سود بین بانکی کاهش یافته است میتوان انتظار رشد و قوت گرفتن بازار سرمایه را از این عامل مهم داشت.
متاسفانه بازار سرمایه ایران بازاری دستوری است و به نوعی حیثیتی شده است. وقتی این موضوع وعوامل دیگر در کنار یکدیگر قرار بگیرند، میتوان پیشبینی نمود که تا آخر سال جاری بازار بدی را پیش رو نداشته باشیم.
گروههای مستعد رشد بازار
این فعال بازار سرمایه گفت: اینکه چه گروه و صنعتی تا آخر سال رشد بهتری را رقم خواهند زد به عوامل مختلفی بستگی دارد.
در این میان به نظر میرسد که فلزات اساسی به دلیل پیشبینی افزایش نرخ قیمتهای جهانی، همچنین گروه پالایشیها به دلیل افزایش قیمت نفت و بانکیها نیز با افزایش نرخ تسهیل ارزش خود میتوانند گروههای خوبی برای سرمایه گذاری باشند.
این گروهها میتوانند در بازار سرمایه پیشرو و جلودار گروههای دیگر باشند.
برجام و بازار سرمایه
ناماور تصریح کرد: در بازار سرمایه اصلا بحث برجام مطرح نیست زیرا کسی که دارای قدرت مالی است میتواند در موارد سرمایه گذاری و هم در مورد موضوعاتی مانند مدیریت مبالغ بالای چند هزار میلیارد تومان تصمیمگیری نماید.
پس در عمل بسیاری از این دست خبرها و گفتگوها اهمیت چندانی ندارند زیرا همانطور که می دانیم درگیریهای اقتصادی کشور بسیار زیاد است و تا بخواهیم به اهداف و مقاصد عملیاتی برسیم، حتی اگر برجام را داشته باشیم، وقتی پولهای بلوکه شده آزاد نشوند برای اقتصاد کشور و بازار سرمایه سودی نخواهد داشت.
باید در نظر داشت که بازار سرمایه به موضوعات مطرح شده توجه دارد و به راحتی تحت تاثیر این موارد از جمله برجام قرار نمیگیرد.
به طور مثال روشن و یا تیره بودن سرانجام برجام ،استراتژی مخصوص خود را متناسب با استراتژی حکومت دارد. بنابراین بازار سرمایه به طور جدی و عمیق از خبرهایی مانند مذاکرات برجام تاثیر نمیپذیرد.
زیرا افرادی که در پشت کار هستند و داراییهای بالایی را دارند از جمله افرادی هستند که تصمیم گیرندهی سمت و سوی مذاکراتاند و حداقل از جریانات آگاه هستند. این افراد با یک خبر سرمایه گذاری نخواهند کرد.
دلیل رشد بازار
اینکه بیان میشود بازار سرمایه به سمت بالا میرود و روندی صعودی دارد صرفا به علت برجام نیست بلکه به این دلیل است که قیمتها رقابتی شده و افزایش پیدا کردهاند.
او در پایان افزود: باید به این نکته توجه شود که خبر برجام به تنهایی موجب بالا رفتن سهام شرکتها نمیشود. بازار با رشد همراه بود زیرا قیمتها بسیار جذاب و مطلوب بودند. اقتصاد کشور به این موارد کاری ندارد و روی روال خودش پیش خواهد رفت.
منظور از رشد شارپی چیست و چه تاثیری در روند خرید سهام دارد؟
در این مقاله یکی از اتفاقات ناگهانی که در بازارهای بورس رخ میدهد را بررسی میکنیم که همان رشد شارپی بورس است. گاهی در بازار بورس اتفاقات دور از انتظاری میاُفتد و سهام شرکتها به طرز عجیبی رشد یا اُفت میکنند. معمولاً معاملهگران مبتدی نمیتوانند چنین رویدادهایی را شناسایی کرده یا از آنها بهره بگیرند؛ اما تحلیلگران تکنیکال یا بنیادی میتوانند چنین اتفاقاتی را پیشبینی کرده و در حد قابل توجهی از آن سود دریافت کنند. آموزش مقدماتی بورس، شامل شناسایی انواع این حوادث است که کمک میکند افراد بتوانند به شیوهای کارآمدتر در بورس فعالیت کنند. به همین خاطر آموزش بورس از اولویت بالاتری نسبت به معامله در بورس قرار دارد.
حرکت شارپی چیست؟
حرکت شارپی یا «spike» به هرگونه حرکت سریع سهام یا شاخص در بازار بورس گفته میشود. در واقع هرچه شاخص یا سهام یک شرکت خاص، در طول یک مدت زمان کوتاه، رشد یا اُفت قابل توجهی را تجربه کند، اصطلاحاً میگویند که حرکت شارپی – رشد شارپی یا اُفت شارپی – برای آن سهم رخ داده است.
برخی از سهام در بورس هستند که متعلق به شرکتهای بزرگ بوده و به صورت کلی، روند کندی دارند. اما برخی دیگر از سهامها، تحت تأثیر شایعات، اخبار، جو بازار یا دیگر عوامل قرار گرفته و حرکت شارپی میزنند. هرگونه بالا یا پایین رفتن قیمت در بورس که با شیب زیادی همراه باشد، حرکت شارپی در بورس است و میتواند سرشار از سود یا زیان برای معاملهگران باشد.
حرکت شارپی در بورس چگونه رخ میدهد؟
حرکت شارپی در دو جهت مثبت و منفی رخ میدهد. به رشد یکدفعهای قیمت سهام، «رشد شارپی» گفته میشود و به اُفت ناگهانی قیمت سهام نیز «اُفت شارپی» گفته میشود. معمولاً وقتی یک سهم خاص، رشد شارپی را تجربه میکند، اُفت شارپی را نیز از سر میگذراند، مگر اینکه رویدادهای داخلی شرکت، به صورت واقعی و به دور از شایعات، رشد عالی سهام را رقم زده باشند.
وقتی شایعات، اخبار و احساسی عمل کردن بخش بزرگی از سهامداران، رشد شارپی را ایجاد کند، مطمئناً بعد از یک دوره کوتاهمدت، سهام بشدت نزول میکند. بنابراین باید مراقب ورود و خروجها در دوران رشد شارپی به یک سهام خاص، باشید.
شناسایی رشد شارپی سهام
شناسایی صحیح و کاربردی رشد شارپی سهام رشد بورس به چه عواملی بستگی دارد؟ به دو عامل مهم بستگی دارد. این دو عامل نیز، تحلیل تکنیکال «Technical Analysis» و تحلیل بنیادین «Fundamental analysis» سهام هستند. اگر یک تحلیلگر بازار سهام، بتواند از طریق نمودارهای تحلیل تکنیکال یا بررسیهای بنیادین سهام به این نتیجه برسد که یک شرکت در بازهی زمانی مشخص، رشد شارپی را تجربه میکند، میتوان به چنین تحلیلی اعتماد کرده و قبل از بروز رشد شارپی، سهام شرکت موردنظر را خریداری کرد.
اما اگر تحلیلگران نظری در مورد رشد شارپی نداشته باشند و این حرکت صرفاً از روی آشفتگیهایی که بازیگران ایجاد میکنند برای سهام رخ دهد، بسیار خطرناک است و با ورود به آن، امکان زیان بسیار برای معاملهگران وجود دارد. برخی از سهام هستند که حرکات شارپی متعددی را تجربه میکنند و اصطلاحاً به آنها سهم شارپی گفته میشود. خرید و فروش یک سهم شارپی به دانش مالی بالایی نیاز دارد تا تریدر بتواند دقیقاً در زمان مناسب ورود کرده و قبل از سقوط سهم، سهامش را نقد کند.
سیگنال شارپی چیست؟
سیگنالها، تحلیلهای جامعی هستند که زمان ورود یا خروج به یک سهام خاص را اعلام میکنند. این سیگنالها از منابع گوناگونی منتشر میشوند و میتوانند درست یا غلط باشند. بنابراین ممکن است گاهی سیگنال رشد شارپی سهام منتشر شود و در اثر این سیگنال، افراد زیادی اقدام به خرید آن سهام کنند. پس هرگاه با سیگنال رشد شارپی سهامی روبهرو شدید، اوضاع بازار را بررسی کنید و سپس با احتیاط تمام به آن سهام وارد شوید. اگر متوجه شدید که سیگنالها از منابع ناموثقی هستند، به آن اعتماد نکنید.
چه عواملی موجب بروز رشد شارپی سهام میشوند؟
قطعاً رشد شارپی سهام به یکباره، دلایل متعددی دارد که از جمله این دلایل، میتوان موارد زیر را نام برد:
افزایش سرمایه شرکتها
همیشه خبر افزایش سرمایه شرکتها برای بورس خبرساز است؛ البته هرچقدر شرکتی که افزایش سرمایه میدهد، بزرگتر باشد و تأثیر بیشتری بر بازار بگذارد، حواشی ناشی از افزایش سرمایه آن نیز بیشتر خواهد بود. به همین خاطر وقتی شرکتی پس از افزایش سرمایه، بازگشایی میشود، معمولاً یک رشد شارپی خوب را تجربه میکند. البته حرکت شارپی در بورس، ناشی از افزایش سرمایه شرکتها در برخی موارد میتواند منفی هم باشد. بنابراین افزایش سرمایه یکی از اولین و مهمترین عواملی است که میتواند از 20 تا 50 درصد رشد شارپی یا اُفت شارپی را برای سهام ایجاد کند.
مجمعهای سالیانه
مجمعهای عادی سالیانه شرکتها نیز دیگر عامل رشد شارپی سهام در بورس هستند. به این صورت که وقتی یک شرکت وارد مجمع سالیانه شده و سود حاصله را در بین سهامدارن خود تقسیم میکند، در زمان بازگشایی، محدودیت دامنه نوسان ندارد، به همین خاطر در چنین موقعیتهایی، میتوان شاهد یک حرکت شارپی سهام در بورس بود. البته به غیر از مجمعهای سالیانه، در هر رویداد دیگری که بازگشایی نمادها بدون محدودیت نوسان را در پی داشته باشد، بروز شارپ یک امر عادی خواهد بود.
اتفاقات خاص
اتفاقات خاصی مانند ورود یکدفعهای نقدینگی بسیار به بازار، حمایتهای کلان از بورس، کاهش شدید شاخص، اخبار جهانی و ملی و …. میتواند حرکات شارپی سهام در بورس را به همراه داشته باشد. معمولاً هر از چندگاهی هم چنین اتفاقاتی در بورس میاُفتد و حرکات یکدفعهای سهام در جهت مثبت یا منفی، سهامداران را شوکه میکند. گاهی هم بازار بسیار آرام و راکد باقی میماند. بهرحال بورس یک بازار پویا است که میتواند مانند دریا، گاهی آرام و گاهی هم پر تلاطم باشد.
چگونه میتوانیم از رشد شارپی نهایت سود را ببریم؟
سود بردن از شارپها به زمان ورود شما به سهم شارپی بستگی دارد. تصور کنید که سهام X در قیمت 1500 تومان قفل کرده باشد و شما دقیقاً در این زمان بخشی از سرمایه خود را به خرید این سهام اختصاص میدهید. چند هفته میگذرد و خبر افزایش سرمایه شرکت سهام X به گوش میرسد. پس از افزایش سرمایه، سهام آن شرکت در عرض چند هفته به 5000 تومان میرسد. حالا تصور کنید که دوست شما در قیمت 4000 تومان به شارپ بپیوندد. قطعاً سودی که شما میبرید، بسیار بیشتر از وی خواهد بود.
بنابراین زمانی میتوانید بهترین سود را از رشد شارپی بگیرید که از بروز آن آگاهی داشته و قبل از شارپ به آن سهام ورود کنید. تشخیص این زمان هم به دانش مالی شما بستگی دارد. اگر شما دوره آموزش بورس را گذرانده باشید و با اتفاقات بازار آشنا باشید، به راحتی میتوانید از این فرصتها بهره بگیرید. چراکه هر آموزش 0 تا 100 بورس، اصلیترین اطلاعاتی که یک تریدر باید بداند را در اختیار وی قرار میدهد که یکی از آنها، تشخیص صحیح زمان ورود به سهام است. البته در صورت فراگیری تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال یا بنیادین به صورت اصولی، بسیار بیشتر میتوانید از بورس برداشت سود داشته باشید.
تحلیلگران چگونه از اتفاقات بازار باخبر میشوند؟
یک تحلیلگر تکنیکال، صرفاً از روی نمودارهای گذشته سهام به پیشبینی آینده بازار میپردازد. چراکه تاریخ در بازارهای مالی به صورت پی در پی تکرار میشود. این افراد با بررسی نمودارها و یک بررسی اجمالی از اوضاع شرکتها، میتوانند بروز رشد شارپی را پیشبینی کنند.
در برابر تحلیلگران تکنیکی، تحلیلگران فاندامنتال قرار دارند که برای پیشبینی بازار تنها به بررسی نمودارها بسنده نکرده و کل زیر و بم شرکتها را مورد بررسی دقیق قرار میدهند. این تحلیلگران به دنبال پیدا کردن ارزش ذاتی سهام هستند و در صورتی که یک سهام خاص، پتانسیل شارپ داشته باشد را بسیار موشکافانهتر پیشبینی میکنند. البته تحلیلهای بنیادی معمولاً برای سرمایهگذاریهای بلندمدت در نظر گرفته میشود و تحلیلهای تکنیکی برای تشخیص رشدهای شارپی، بیشتر در دسترس هستند.
سخن نهایی
آگاهی از اتفاقات و روانشناسی بازار، برای آن دسته از معاملهگرانی کاربرد دارد که برای معامله در بورس وقت میگذارند. افرادی که صرفاً سرمایههای خود را در بورس سرمایهگذاری میکنند و درگیر هیچ تحلیلی نیستند، از زمان بروز شارپها نیز آگاهی نخواهند داشت. اگر شما به معامله در بورس علاقه دارید و میخواهید با چون و چرای آن آشنا شوید، باید ابتدا در دوره مقدماتی آموزش بورس شرکت کرده و اصول اولیه را فرا بگیرید. سپس با پیوستن به دورههای آموزش بورس پیشرفته و تحلیلگری، میتوانید بورس را مکان مناسبی برای افزایش سرمایه خود بیابید. شناخت و استفاده از رشد شارپی نیز به همین آموزشها بستگی دارد.
دلفین وست انواع دوره آموزش بورس مقدماتی تا پیشرفته را ارائه داده و راهنمای مناسبی برای تریدینگ شما در بورس است.
برای یادگیری “یک سرمایه گذار چه چیزهایی را باید بداند” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
آیا بورس تورم را جبران میکند؟
بازار بورس همانند دیگر بازارهای سرمایهگذاری همچون مسکن و طلا تحت تأثیر عوامل مختلف اقتصادی قرار دارد و شرایط و بازدهی آنها با توجه به تغییر پارامترها تغییر میکند. اگر بتوان در یک جمله به این سؤال پاسخ گفت که بورس توان جبران تورم را دارد یا خیر، دیگر نیازی به تحقیقات گسترده نیست و بهعنوان مثال همه افراد با توجه به مثبت بودن پاسخ در زمان تورم در این بازار شروع به سرمایهگذاری میکردند.
پاسخ دادن به این سؤال کار آسانی نیست و به عوامل متعدد و شرایط زمانی بستگی دارد. شاید بتوان گفت که در هرزمانی و با توجه به شرایط اقتصادی آن دوره یک جواب در آن صدق کند یا شاید بهطور همزمان در بازار بورس سهام یک شرکت تورم را جبران کند و سهام شرکت دیگر با تورم پیش رود و یا حتی میزان تورم از او پیشی گیرد.
برای اینکه بهطور دقیقتر این موضوع مورد بررسی قرار گیرد و به تمام جوانب آن پرداخته شود باید ابتدا تعریف دقیقی از تورم و میزان آن ارائه شود و سپس تأثیرات آن بر بورس مورد بررسی قرار گیرد. در ادامه با توجه به دستهبندی شرکتها و خصوصیات هرکدام، عکسالعمل آنها نسبت به تورم سنجیده می¬شود و به این سؤال پاسخ داده می¬شود که آیا بورس تورم را جبران میکند یا خیر؟
در ادامه مقاله انواع محاسبه تورم بیان شده و تورمی که به واقعیت نزدیکتر است بهعنوان مبنای محاسبات قرار گرفته و بر همین اساس، شرایط بورس و تأثیرات جبرانی آن مورد بررسی قرار می¬گیرد.
سرفصلهایی که در این مقاله موردبررسی قرارگرفته در زیر بیان شده است:
- تورم چیست و به چند شیوه محاسبه میشود؟
- تأثیرات تورم بر بورس کدام است؟
- عکسالعمل شرکتهای فعال در بورس نسبت به تورم چگونه است؟
- آیا بورس تورم را جبران میکند؟
تورم چیست و به چند شیوه محاسبه میشود؟
برای موضوع تورم تعاریف متفاوت و درعینحال هم معنایی وجود دارد اما بهطور ساده میتوان به افزایش عمومی قیمتها در یک بازه زمانی مشخص، تورم گفت. البته باید در نظر داشت که افزایش قیمت یک یا دو قلم کالا در یک زمان مشخص را نمیتوان تورم گفت و تورم به حالتی گفته میشود که اکثر کالاها بهصورت قطعی افزایش قیمت داشته باشند و این افزایش قیمت مقطعی نباشد.
با این تعاریف تورم را میتوان به سه صورت محاسبه کرد، اولین نوع محاسبه آن تورم متوسط است. نحوه محاسبه تورم متوسط به این صورت است که از میانگین موزون افزایش قیمتها در بازه یکساله نسبت به بازه یکساله سال قبل محاسبه میشود. در این نوع محاسبه، میزان تورم وابسته به قیمت ۲۴ ماه گذشته کالا میشود و به همین دلیل میزان تورم که در آن محاسبه میشود از میزان تورمی که افراد جامعه حس میکنند بسیار کمتر است. معمولاً ارگانهای اقتصادی و مسئولان این نوع تورم را در اخبار اعلام میکنند که افراد جامعه آن را قبول ندارند، زیرا از واقعیت کمی به دور است.
نوع دوم محاسبه نرخ تورم، تورم نقطهبهنقطه است که شاخص قیمت کالاها را در پایان هر ماه نسبت به ماه سال گذشته میسنجد، این نرخ به واقعیت تورم موجود نزدیکتر بوده و شکاف آماری بین مسئولان و مردم کمتر میشود. تورم ملموس نوع دیگری از محاسبه تورم است که برای محاسبه آن از فرمول رشد مرکب استفاده میشود. ماهیت این محاسبه به این صورت است که تورم ۱۱ ماه آینده را بر اساس تورم نقطهبهنقطه ماهی که گذشت محاسبه میکنند. این محاسبه به واقعیت بازار درگیر تورم نزدیک است زیرا تورم متوسط و تورم نقطهبهنقطه یک سال گذشته واقعیت رشد قیمتها را بهطور ملموس و صحیح به مردم نشان نمیدهد.
تأثیرات تورم بر بورس کدام است؟
برای اینکه بتوانیم تأثیرات تورم بر بورس را بهطور صحیح بررسی کنیم ابتدا باید دلایل تورم را دقیق مشخص کنیم تا بر اساس آن بتوانیم تحلیل درستتری نسبت به بازار بورس و تأثیرات تورم بر آن داشته باشیم. رشد شدید تورم ناشی از چند موضوع است که اولین آن نرخ رشد ارز است.
افزایش نرخ ارز بهتنهایی سبب افزایش قیمت کالاها شده و تورم بالایی را حاصل کرده است علاوه بر آن افزایش نقدینگی و همچنین کاهش تولید و تضعیف واردات به دلایل گوناگونی مانند افزایش قیمت ارز و افزایش هزینههای تولید سبب میشود تا تورم به شکل وحشتناکی افزایش پیدا کند. طبیعتاً این افزایش تورم سبب میشود که افراد به دنبال سرمایهگذاریهایی باشند که بازگشت پول سریعتری داشته باشد و همین موضوع سبب کاهش شاخص P/E بازار بورس میشود. سقوط این شاخص سبب میشود که تمایل نسبت به سرمایهگذاری در بورس کمتر شود. البته به این معنا نیست که قیمت سهام کاهش پیدا کند و حتی در بسیاری از موارد سود ریالی شرکتها افزایش دارد اما نکته اینجاست که آیا این افزایش سود ریالی پوششدهنده تورم هست یا خیر.
در شرایطی که تورم بر جامعه حاکم است بسیاری از سرمایهگذاران حتی در بازار مسکن نیز سرمایهگذاری نمیکنند و بیشتر به دنبال آن هستند تا در بازار کالاهایی فعالیت کنند که آن کالاها توان پوشش تورم را داشته باشند و بهسرعت بتوانند علاوه بر سود مناسب میزان نقدینگی را به سرمایهگذار بازگردانند. درمجموع میتوان تأثیرات تورم بر بورس را اینگونه بیان کرد که در شرایط تورمی معمولاً سود اسمی شرکتها افزایش پیدا میکند و درواقع سودآوری افزایش نیافته بلکه تحت تأثیر تورم رشد بورس به چه عواملی بستگی دارد؟ سود اسمی بیشتر شده است.
باید در نظر داشت که تورم زیاد در حقیقت از میزان ارزش ذاتی هر سهم میکاهد که البته این موضوع به نوع سهام و شرکت مرتبط است. از سوی دیگر وقتی میزان تورم افزایش یابد قدرت خرید افراد کاهش یافته و به دنبال آن فرصتهای سرمایهگذاری نیز کمتر میشود و به طبع سرمایهگذاری در بازار بورس با کاهش روبهرو شده و شاخص سهام افت پیدا میکند.
عکسالعمل شرکتهای فعال در بورس نسبت به تورم چگونه است؟
معمولاً شرکتهای فعال در بورس نسبت به تورم عکسالعملهای متفاوتی دارند و به سه دسته متفاوت تقسیم میشوند. هرکدام از دستهها با توجه به ویژگیهای خود میتوانند تورم را جبران کنند یا تغییر چندانی نسبت به آن نداشته باشند و یا در اثر تورم افت قیمت پیدا کنند. دسته اول شرکتهایی هستند که تورم را پوشش میدهند و علاوه بر آن رشد قیمتی بیشتری نسبت به تورم دارند. در حقیقت سرمایهگذاری در این شرکتها تورم را جبران میکند. این دسته شرکتها به صنایع پیشرو معروف بوده و تداوم رشد قیمت سهم در آنها واضح است.
از خصوصیات این شرکتها میتوان به وابستگی قیمت محصولات شرکت به قیمت ارز و رشد کمتر هزینههای تولید نسبت به رشد قیمت محصول اشاره کرد. همچنین عدم قیمتگذاری محصول تولیدشده این شرکتها از سوی دولت، و وابستگی قیمت محصولات به بازار جهانی جز خصوصیاتی است که این شرکتهای فعال در بورس را در حوزه صنایع پیشرو قرار داده و این امکان در آنها وجود دارد که علاوه بر پوشش تورم سود خوبی را نصیب سهامداران خود کنند.
دسته دوم شرکتهایی هستند که تغییر قابلتوجهی در مقابل تورم ندارند و بهاصطلاح به آنان صنایع متوسط گویند. این شرکتها در زمینه تولید و عرضه توان پوشش داخلی را داشته و واردات آنها بسیار اندک است. قیمت محصولات این شرکتها نهایتاً بهاندازه میزان تورم رشد دارد. از دیگر خصوصیات این شرکتها دخالت دولت در قیمتگذاری محصولات آنهاست و رشد هزینههای تولید با رشد هزینههای فروش در این شرکتها برابری میکند.
دسته سوم شرکتهای رو به افول هستند که هزینههای آنها در اثر تورم رشد بیشتری نسبت به قیمت فروش محصولات دارند و این شرکتها نمیتوانند تورم را پوشش دهند. معمولاً این شرکتها در تأمین مواد اولیه بهشدت وابسته به واردات هستند و قیمت تمامشده کالای آنها به ارز بسیار وابسته است، از طرفی دولت در قیمتگذاری دخالت مستقیم دارد و همچنین کسبوکار این شرکتها تأثیرپذیری زیادی از شرایط اقتصادی کشور دارد.
آیا بورس تورم را جبران میکند؟
همانطور که در مطالب پیشین ذکر شد شرایط زمانی و میزان تورم در اینکه بورس توان جبران تورم را دارد یا خیر، بسیار تأثیرگذار است و از طرفی سرمایهگذاران باید حوزه انتخابی سرمایهگذاری خود را انتخاب کنند تا مشخص شود که در آن حوزه بورس یا شرکتهای فعال در آن، توان جبران تورم را دارند یا خیر. اگر بخواهیم فقط در مورد بورس و تورم صحبت کنیم و باقی پارامترها را ثابت در نظر بگیریم شرکتهایی مانند شرکت فولاد، محصولات معدنی، محصولات پتروشیمی و سنگآهن میتوانند جز شرکتهایی در بورس باشند که علاوه بر جبران تورم سود بیشتری را نصیب سهامداران خود میکنند.
شرکتهایی مانند شرکتهای سیمان و کاشی جز شرکتهایی هستند که نهایتاً میتوانند پا بهپای تورم حرکت کنند و ارزش واقعی خود را حفظ کنند، اما شرکتهایی مانند خودرو و قطعات، دارو و شیر، شرکتهای حوزه پیمانکاری ، بانک و بیمه توان جبران تورم را ندارند و در بورس احتمالاً با افت سهام روبهرو میشوند و یا حداقل ثابت میمانند که با توجه به تورم موجود در حقیقت از ارزش واقعی آنها کاسته میشود.
البته دوباره متذکر میشویم که این موضوعات فقط بر اساس تورم سنجیده شده و بقیه پارامترها در نظر گرفته نشده است. درهرصورت سنجیدن شرایطی که فرد سرمایهگذار در آن قرار دارد و بررسی و در نظر گرفتن پارامترهای اساسی که مرتبط با تورم و بازار بورس است بسیار مهم بوده و با بررسی در آن موقعیت و وضعیت شرکتها میتوان گفت که بورس تورم را جبران میکند یا خیر.
اگر نگاهی به سابقه ۱۰ سال اخیر بازار بورس و شرایط اقتصادی و تورمی شرکت¬های فعال در بازار بورس بیندازید، متوجه خواهید شد که بر اساس آمار رسمی ارائهشده همواره بورس تورم را جبران کرده و علاوه بر آن سود مازادی را نصیب سهامداران کرده است، اما اگر در واقعیت و بر اساس تورم نقطهبهنقطه محاسبه کنید در برخی از مواقع این جبران تورم در کل بازار بورس صورت نگرفته است.
البته باید یادآور شد که در این میان شرکتهایی نیز هستند که همیشه قابلیت جبران تورم را دارند اما وقتی بهطورکلی بحث میکنیم منظور میانگین شرکتهای فعال در بورس است که آیا قابلیت جبران تورم را دارند یا خیر. بااینحال همانطور که گفته شد میتوان اینگونه نتیجه گرفت که قابلیت جبران تورم در بورس به مقدار زیادی به سهام شرکتی که در آن سرمایهگذاری شده است، بستگی داشته و هیچگاه بهصورت کلی نمیتوان ادعا کرد که بورس میتواند تورم را جبران کند.
درباره مهرناز سلطانی
نویسنده کتاب: ثروت نهفته در بورس ایران ،مدرس و مربی دوره های بورس و هوش مالی مقدماتی و پیشرفته ،بنیان گذار مجموعه همیار سرمایه ،تحلیگر و معامله گر بورس اوراق بهادار ،نویسنده روزنامه همشهری در حوزه بورس کارشناس رادیو اقتصاد سیما سخنران در سمینارها و همایش های مالی نگارنده بیش از 150 مقاله آموزشی در بازارهای مالی
۱۰ علت سرازیری نقدینگی به بورس و رشد سهام شرکتها / آیا واقعا بازار سرمایه حباب دارد؟
بسیاری معتقدند رشد پرشتاب شاخص بورس حباب دارد و در آینده سقوط خواهد کرد، اما بررسی علل مختلف رشد قیمت سهام شرکتها در بازار سرمایه چیز دیگری را نشان میدهد.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- سینا احدیان ؛ «بورس ریزش میکند و مردم زیادی متضرر میشوند» «رشد پر شتاب بورس در این شرایط اقتصادی توجیه منطقی ندارد» «بازار سرمایه حباب دارد» «مردم مراقب سرمایههای خود در بورس باشند» «بورس با سر به زمین میخورد» «رشد شاخص بورس تورم را تشدید کرده است» و بسیاری از جملات این چنینی که در ماههای اخیر از سوی بسیاری از فعالان اقتصادی، کارشناسان، اساتید دانشگاهها و حتی مردم عادی که تنها از بورس اسم آن را شنیده اند به گوش میخورد.
بسیاری دلواپس شده اند که رشد ارزش سهام شرکتها در بازار سرمایه و رشد شتابان شاخص بورس حبابی است که در آیندهای نزدیک میترکد و بسیاری از مردم به ویژه سهامداران خرد را متضرر میکند. اما آیا واقعیت همین است؟! آیا واقعا رشد شتابان بورس غیر منطقی است و توجیهی ندارد؟ این سوالی است که بسیاری از منتقدان و کارشناسان اقتصادی هم بدون دلیل و استدلال محکم و صرف جهش شاخص کل در ماههای اخیر که امروز از قلهی ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار واحد عبور کرد و یا با ذکر مثال چند شرکت انگشت شمار که ارزش ذاتی و واقعی پایینی دارند و در ماههای اخیر در سایهی غفلت ناظر رشد چند ده درصدی را رقم زده اند به آن پاسخ میدهند و نوید از ریزش و خزان شدن برگهای بازار سرمایه میدهند! برخی هم پا را فراتر گذاشته و رشد شاخص بورس را عامل افزایش تورم مزمن کنونی میدانند!
واقعیت این است که برای رسیدن به پاسخ سوال مذکور باید همهی ابعاد را در نظر گرفت. زمانی که نقدینگی به یک بازار سرازیر میشود آن بازار و کالاها و خدمات یا شرکتهای آن محکوم به رشد قیمیتی میشوند. همانگونه که در بازارهایی مثل خودرو، دلار، مسکن و ارز بارها و بارها شاهد این ادعا بوده ایم.
عباسعلی حقانینسب؛ کارشناس ارشد بازار سرمایه میگوید: در شرایط فعلی ریسکهای سیاسی در بازار سرمایه تاثیرگذار است ولی آن چیزی که الان بیشترین تاثیر را دارد ورود جریان نقدینگی است.
آن چیزی که افزایش شاخص را توجیه میکند، جریان نقدینگی است که بخشی از آن به سمت بازار میآید. از ابتدای سال تا کنون بین ۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد بازار سرمایه شده که البته این میزان در مقابل ۲.۶ میلیون میلیارد تومان نقدینگی خلق شده در کشور و کوچکشدن اقتصاد و کاهش تولید ناخالص داخلی عدد زیادی نیست.
عدهای حتی پای انتقاد را فراتر گذاشته و ادعا میکنند که افزایش قیمت سهام شرکت های بورسی عامل تشدید تورم است!
دکتر مرتضی کاظمی تحلیلگر مسائل اقتصادی در این رابطه می گوید: تورم به قدرت خرید پول بستگی دارد و این علت افزایش قیمت سایر داراییهاست. اینکه برخی میگویند افزایش قیمت سهام شرکتها، باعث تورم میشود تعجب آور است! افزایش شاخص بورس نتیجه تورم است و به عبارتی میتوان بازار سرمایه را تب سنج اقتصاد دانست.
وی افزود: ریشهی تورم و کاهش قدرت خرید ریال را در سیاست گذاریهای بانک مرکزی و ولخرجیهای دولت که حجم پول را افزایش میدهد باید جستجو کرد. سیاستهای دولت باعث شده تا تولید ناخالص داخلی رشد نکرده و در مقابل ولخرجیهای دولت بیش از توان پولی کشور حجم پول و نقدینگی را افزایش داده که این شکاف بین تولید ناخالص داخلی و نقدینگی تورم را رقم زده است.
سرازیری نقدینگی به بورس و رشد سهام شرکت ها
اتفاقات مختلفی در یکسال گذشته در اقتصاد ایران رخ داده که موجب جذابیت بازار سرمایه برای سرمایه گذاران و حتی بسیاری از عموم مردم شده و در نتیجه نقدینگی زیادی را (به طور میانگین روزانه ۱۲۰۰ میلیارد تومان) به سمت بورس سرازیر کرده است. از طرفی علاوه بر نقدینگی عوامل دیگری وجود دارد که رشد بازدهی سهام شرکتهای بورسی را توجیه میکند. در ادامه به این علل و عوامل اشاره میکنیم:
۱. کاهش نرخ سود بانکی و بین بانکی در مقابل افزایش تورم : زمانی که نرخ سود بانکی ۱۵ و اخیرا ۱۶ درصد آن هم برای سپردههای یکساله در نظر گرفته میشود در شرایطی که کشور تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی را تجربه میکند اکثر مردم متوجه میشوند که اگر پولشان از ابتدای سال در بانک بماند تا پایان سال با سودی که دریافت میکنند و تورمی که وجود دارد ۱۵ تا ۲۵ درصد ارزش پولشان کاهش مییابد بنابراین تصمیم میگیرند که پوا را از بانک خارج کرده و در جای دیگری نگه داری (برای حفظ ارزش پول) یا سرمایه گذاری (برای سود آوری) کنند که متضرر نشوند. از طرفی هر اندازه تورم ادامه داشته باشد رشد قیمت رشد بورس به چه عواملی بستگی دارد؟ سهام شرکتها یک امر طبیعی است.
۲. ریسک بالا برای سرمایه گذاری در بازارهای موازی : برخوردهای شدید و موثر و بازدارندهی قوه قضائیه در دوره آیت الله رئیسی با مفسدان و اخلال گران اقتصادی در بازارهای طلا و سکه و ارز و خودرو از یکسو و اعمال نظارت و قوانین سختگیرانه در خرید و فروشها در بازارهای مذکور از سوی دیگر باعث شده تا ریسک سرمایه گذاری یا همان سوداگری و احتکار در بازارهای نامولد بالا رفته و در مقابل سرمایهها به سمت بازار پربازده و کم ریسک سرمایه هدایت شود.
۳. جهش نرخ ارز : جهش دلار از ۱۲ هزار تومان به ۲۴ هزار تومان طی یکسال اخیر موجب افزایش حاشیه سود بسیاری از شرکتهای فعال در بورس شده است چرا که هزینه این شرکتها بویژه صنایع مادر و پتروشیمیها و فلزیها به ریال، اما درآمدشان به دلار است.
۴. مالیات به عنوان عاملی موثر در سرمایه گذاری : با شنیدن زمزمههای اخذ پایههای مالیاتی جدید ازجمله مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانههای خالی از فعالیتهای مخرب اقتصادی مثل سرمایه گذاری در بازار ارز و مسکن و طلا و روی کار آمدن مجلس یازدهم که تصویب مالیاتهای مذکور از اصلیترین برنامه هایشان است و از طرف دیگر منتفی اعلام شدن اخذ مالیات از عایدی سرمایه در بخش سهام به جذابیت بازار سرمایه در برابر بازارهای موازی افزوده شد.
۵. حمایت لفظی مسئولان ارشد کشور از بازار سرمایه : در ماههای اخیر بسیاری از مسئولان نظام از جمله رئیس جمهور، رئیس مجلس و وزیر اقتصاد بارها به لزوم استفاده از ظرفیت بالای بازار سرمایه برای تامین مالی بخش تولید و پروژههای عمرانی کشور تاکید کرده اند و رونق بورس را زمینهای مناسب برای رشد اقتصادی دانسته اند. فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد در مراسم معارفه حسن قالیباف رئیس جدید سازمان بورس گفته بود: سهم بازار سرمایه در تامین مالی اقتصاد کشور باید با برنامهریزی و تدبیر و استفاده از ظرفیتهای اقتصاد کشور ازجمله مولدسازی املاک و داراییهای دولتی، به ۵۰ درصد افزایش یابد. وی اضافه کرد: یکی از نقشهای مهم بازار سرمایه، مردمی کردن اقتصاد و کمک به شکل گیری اقتصاد عدالت بنیان است که در سایه شفافیت هر چه بیشتر این بازار و جلب اعتماد مردم و بنگاهها محقق میشود. بازار سرمایه این قابلیت را دارد منابعی که در اقتصاد بصورت غیرفعال است را در مسیر سرمایه گذاری قرار دهد. وی با بیان اینکه بنگاههای بزرگ مقیاس میتوانند از ظرفیت بازار سرمایه برای تامین مالی ثابت و درگردش خود استفاده کنند تاکید کرد: بازار سرمایه، یک بازار مدرن، تکامل یافته، محیطی مطمئن برای سرمایه گذاری و روان برای تامین مالی شفاف است.
۶. خصوصی سازی و مولد سازی داراییهای دولت و جبران کسری بودجه : دولت برای اینکه بتواند در شرایط فعلی کسری بودجه خود را جبران کند بجای افزایش نقدینگی و چاپ پول با کسب اجازه از شورای سران قوا و در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی به دنبال آن است تا از طریق فروش و واگذاری بخشی از سهام شرکتها تا بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ درآمد کسب کند و برای این مهم در ارائه سهام شرکتها تخفیفهای خوبی برای مردم درنظر گرفته است. در اولین فروش سهام دولتی تحت عنوان صندوق واسطه گری مالی یکم (دارایکم) سهامدارانی که از این سهم خریداری کردند به جز تخفیف ۲۰ درصدی ابتدایی طی ۲ ماه بیش از ۱۱۰ درصد سود بدست آوردند و قرار است دولت در ۲ مرحلهی دیگر تحت عنوان سهام دارادوم و داراسوم باقی سهام شرکتهای ارزندهای را که درنظر گرفته است در بازار عرضه کند. این امر نیز به جذابیت بیش از پیش بازار سرمایه کمک کرده است.
۷. حذف ارز ترجیحی یا همان دلار ۴۲۰۰ تومانی برای بسیاری از کالاها : به دلیل فساد گسترده در تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به واردات بسیاری از کالاها و مشکلات پیش آمده و همچنین کاهش درآمدهای نفتی و بازنگشتن ارزهای صادراتی و خالی بودن دست بانک مرکزی دلار ترجیحی برای بسیاری از کالاهایی که در دو سال گذشته تخصیص داده میشد قطع شده و یا به زودی قطع خواهد شد، همین امر موجب گران شدن نسبی قیمت این کالاها و در نتیجه افزایش تورم و متعاقبا افزایش قیمت سهام شرکتها میشود. از طرفی برای نمونه وقتی قیمت کالایی مثل دارو با حذف ارز دولتی افزایش مییابد مارجین یا حجم ریالی معاملات شرکتهای دارویی نیز افزایش یافته و موجب افزایش سود آنها میشود.
۸. کاهش چشمگیر واردات و مصرف کالاهای خارجی و افزایش مصرف کالاهای ایرانی : در ماههای گذشته به دلیل تنگتر شدن حلقهی تحریمها و شیوع بیماری کرونا و همچنین کمبود ارز و گرانی دلار و در نتیجه گرانی کالاهای خارجی، مصرف کالاهای داخلی بیشتر شده و در نتیجه فروش و سود شرکتهای ایرانی که شرکتهای بورسی نیز مستثنی از آن نیستند بیشتر شده است.
۹. آزادسازی سهام عدالت : بعد از فرمان رهبر انقلاب مبنی بر آزادسازی سهام عدالت بیش از ۱۷ میلیون مشمول سهام عدالت علاقهمند شدند تا سهام خود را به روش مستقیم مدیریت کنند و در نتیجه این امر موجب دریافت کد بورسی از سوی آنها و علاقه مندی به فعالیت در بازار سرمایه شد که در کنار و خرید صندوق واسطه گری مالی دولت (دارایکم) و سودی که از آنها در ماههای گذشته شاهد بودند به خرید سهامهای دیگر نیز تشویق شده و در نتیجه نقدینگی بیشتری وارد بازار کردند.
۱۰. ورود به بازار سرمایه با حداقل سرمایه و نقدشوندگی بالا و آسان : یکی دیگر از جذابیتهای بازار سرمایه و جذب مردم به این بازار این است که یک شخص حقیقی با حداقل سرمایه (۵۰۰ هزار تومان) میتواند در این بازار سرمایه گذاری کرده و سود کسب کند در حالی که در شرایط کنونی بازارهای موازی مثل سرمایه گذاری با منابع خرد و حتی دهها برابر این ازقام هم عملا غیر ممکن است. از طرف دیگر سهام دار بورس میتواند تقریبا هر زمان که به اصل پول خود و یا سود کسب شده نیاز دارد سهام خود را فروخته و یا سیو سود کند و در کمتر از ۷۲ ساعت وجه خود را دریافت کند، اما در سایر بازارها این چنین نیست. وزیر اقتصاد ویژگی خاص دیگر بازار سرمایه را پذیرش سرمایه افرادی که اصطلاحا دارای "خرده منابع" هستند عنوان میکند و میگوید: این افراد با گسیل منابع خرد به این بازار و استفاده از مشاوره تخصصی، میتوانند به سود مناسب دست یابند.
جذابیت بازار سرمایه عاملی برای جلوگیری از تورم در بازارهای موازی
در کنار عللی که گفته شد در نظر داشته باشید اگر این جذابیت در بازار سرمایه ایجاد نشده بود و در ماههای اخیر که بازار ارز، مسکن و طلا شرایط نامناسبی را پشت سر گذاشته است روزانه بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان وارد این بازارها میشد چه تبعاتی در پی داشت؟! با این وضعیت شاید قیمت ارز به بیش از ۳۰ هزار تومان و قیمت طلا به بیش از ۱.۵ میلیون تومان پیش از تابستان میرسید.
محمدرضا پورابراهیمی؛ رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در این باره گفته است: در هفتههای اخیر، روزانه حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیارد تومان منابع نقدی جذب بازارسرمایه شده است. این حجم نقدینگی درصورت عدم جذب در بازار سرمایه میتوانست اثرات منفی بر حوزه اقتصادی کشور داشته باشد، اما به سمت بازار سرمایه هدایت شد.
بورس هراسی و تخریب بازار سرمایه به ضرر اقتصاد ملی
در هر حال عللی که گفته شد برای اثبات این ادعا بود که رشد پر شتاب بورس غیر منطقی نبوده و سهام شرکتها هم به شکی که منتقدان غلو میکنند حباب ندارد و اگر هم داشته باشد ساز و کار عرضه و تقاضای سرمایه با اصلاح و نظارت ناظر بازار تعدیل خواهد شد و از طرفی چرخش اقتصاد کشور از بانک محوری به بورس محوری و تامین سرمایهی بخش تولید و صنعت کشور از بورس که در همهی کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه که به همین صورت است (در قسمتهای بعدی پرونده به آن میپردازیم) میتواند به رشد و پیشرفت اقتصاد کمک کند، بنابراین بورس هراسی و تخریب بازار سرمایه آن هم بن استدلال و یا دلایل منطقی را میتوان امری نامیمون و غلط و به ضرر اقتصاد ملی تلقی کرد.
دیدگاه شما