بازتعریف کلهای پولی در اقتصاد ایران
تهیه و انتشار درست و بهنگام آمار مربوط به کلهای پولی نقش بسزایی در تحلیل سیاستگذار پولی از روند آتی شاخصهای کلیدی اقتصادی نظیر نرخ تورم و همچنین اتخاذ به موقع سیاست پولی دارد. بر اساس تجارب بینالمللی، تعریف واحدیی برای کلهای پولی (در ابعاد گستردهتر از M1) توسط کشورها مورد استفاده قرار نمیگیرد و این تفاوت رویکرد در انتخاب تعاریف و ترکیب اجزای هر تعریف به عوامل مختلفی از جمله ساختار بازارهای مالی، بهرهگیری از فناوریهای نوین در عرصه پرداخت، تنوع ابزارهای مالی و دایره شمول آنها در کارکردهای اصلی پول بستگی دارد. دو اصل مهم در انتخاب تعریف گسترده پول باید مدنظر قرار گیرد: ۱) ابزارهای مالی مشمول در تعریف باید حداقلهایی را به لحاظ نقدشوندگی (بازتابی از ویژگی ابزار مبادله بودن پول) دارا باشند. ۲) تعریف گسترده پول باید ارتباط تجربی پایدار و قابل پیشبینی با نرخ تورم داشته باشد. این ویژگی باعث میشود کلهای پولی ابزار مفیدی برای سیاستگذار پولی باشند زیرا شاخصی از فشارهای تورمی در میانمدت و بلندمدت هستند.
این دو اصل مهم باعث شده تا در دهههای گذشته کشورها در تعاریف خود در رابطه با کلهای پولی دست به تغییرات عمدهای بزنند به نحوی که میتوان گفت تعریف پول در معنای وسیع آن در طول زمان و بسته به ساختارهای اقتصادی و بازارهای مالی کشورها دستخوش تغییر میشود و ماهیت پویا دارد. این در حالی است که تعریف کلهای پولی در ایران در چند دهه گذشته بدون تغییر باقی مانده و از سوی دیگر، در همین تعاریف موجود نیز نقاط ضعف جدی در انطباق با دستورالعمل صندوق بینالمللی پول وجود دارد که اصلاح آمارهای ارائهشده از سوی بانک مرکزی را ضروری میکند زیرا ارائه آمارهای پولی بر اساس استانداردهای بینالمللی باعث کارایی سیاستهای پولی و افزایش دقت پیشبینیهای اقتصادی در این حوزه میشود.
ابزارهای مالی: ویژگی و کارکردها
معیار شمول و یا عدم شمول ابزارها و داراییهای مالی در تعریف گسترده پول به دو کارکرد اصلی پول شامل «وسیله مبادله» و «ذخیره ارزش» برمیگردد. تمامی ابزارهای مالی نقد که به طور وسیعی به عنوان وسیله مبادله مورد قبول آحاد اقتصادی هستند و یا قابلیت تبدیل شدن به وسیله مبادله را در کمترین زمان و با کمترین کاهش در ارزش اسمی دارا هستند در تعریف گسترده پول قرار میگیرند. به عبارت دیگر، تعریف گسترده پول تمامی ابزارهای مالی که وسیله مبادله هستند و یا جایگزین نزدیک به وسیله مبادله هستند را دربر میگیرد. ارزیابی درجه پول بودن ابزارهای مالی بر اساس درجه نقدشوندگی و ذخیره ارزش اسمی اندازهگیری میشود. در تعیین اجزای تعریف گسترده پول باید ویژگیها و معیارهای ذیل برای ابزارهای مالی در نظر گرفته شوند:
قابلیت نقدشوندگی: ابزارهای مالی با درجه نقدشوندگی بالا مانند اسکناس و سپردههای دیداری در تعریف محدود پول (مانند M1) وارد میشوند در حالی که داراییهای مالی با درجه نقدشوندگی پایین مانند سپردههای مدتدار در تعاریف گسترده پول در نظر گرفته میشوند.
سررسید: مهمترین عامل تعیینکننده در شمول ابزارهای مالی در تعریف گسترده پول، سررسید است. در سطوح پایین کلهای پولی ابزارهای با سررسید کوتاهمدت و در سطوح بالاتر کلهای پولی ابزارهای با سررسید بلندمدتتر در نظر گرفته میشوند. برای مثال در اتحادیه اروپا، سپردههای مدتدار تا سقف سررسید حداکثر دو سال در تعریف M2 وارد میشوند در حالی که در برخی از کشورها مانند آمریکا، ابزارهای مالی فارغ از سررسید آنها در تعریف کلهای پولی در نظر گرفته میشوند.
هزینههای مبادلاتی: تبدیل برخی از انواع داراییهای مالی به وجه نقد با هزینههای مبادلاتی و تاخیرهای زمانی زیاد همراه است. در حالی که سپردهها و برخی از انواع اوراق بدهی بدون تحمیل هزینههای صریح به شکل کارمزد یا سایر هزینههای ضمنی ناشی از تاخیر در روند بازخرید قابل تبدیل هستند.
تقسیمپذیری: یکی از ویژگیهای پول که قابلیت نقدشوندگی آن را بالا میبرد قابلیت تقسیم واحدهای بزرگتر به واحدهای پولی کوچکتر است. به همین دلیل در تعریف گسترده پول، ابزارهای مالی با ارزشهای بزرگ (بالاتر از یک آستانه معین) در نظر گرفته نمیشوند. آستانهها بسته به شرایط هر کشور متفاوت تعیین میشوند. برای مثال، در آمریکا سپردههای مدتدار با مقیاس بزرگ در تعریف M2 لحاظ نمیشوند و آستانه تعیینشده ۱۰۰ هزار دلار است.
بازدهی: عموما ابزارهای مالی که در تعریف سطوح بالاتر کلهای پولی جای میگیرند بازده بالاتری از ابزارهای مالی مشمول در تعریف محدود پول دارند.
واحد پول داخلی/خارجی: در یک اقتصاد، وسیله مبادله معمولا بر حسب واحد پول داخلی است. ابزارهای مالی ارزی (مانند سپردههای ارزی) هم میتوانند به عنوان وسیله مبادله تلقی شوند اگر بر حسب ارزهای قوی و جهان روا باشند و از مقبولیت جهت پرداخت برخوردار باشند. بنابراین میتوان اسکناس و سپرده ارزی نزد اشخاص را در تعریف گسترده پول وارد کرد. برای مثال اتحادیه اروپا در تعاریف کلهای پولی سپردههای ارزی (بر حسب تمامی واحدهای پولی) را در نظر میگیرد. اما مکزیک صرفا سپردههای بر حسب دلار آمریکا را در تعریف کلهای پولی وارد میکند.
در مجموع تعریف واحدی از کلهای پولی در سطوح بالا بین کشورها وجود ندارد و بنابراین کشورها با استفاده از شرایط و ساختار اقتصادی و مالی و گستردگی ابزارهای مالی و همچنین ارتباط تجربی میان تعریف گسترده پول و متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان شامل تولید و تورم تصمیمگیری میکنند که کدام ابزار مالی و با چه سررسیدی در تعریف گسترده پول قرار گیرد. انجام آزمونهای مختلف روی تعاریف متفاوت از کلهای پولی و تعیین درجه همبستگی آنها با نرخ تورم میتواند سیاستگذار را در انتخاب هر چه بهتر تعریف گسترده پول کمک کند.
نگاهی به تعریف نقدینگی در برخی کشورها
مطالعه تجارب کشورها نشان میدهد در کشورهای معدودی مانند ژاپن و کرهجنوبی علاوه بر تعریف پول در مفهوم وسیع، تعریفی از نقدینگی نیز ارائه میشود. در ژاپن، نقدینگی در مفهوم وسیع شامل M3 به علاوه اوراق بهادار دولت، اسناد قرضه تجاری منتشره توسط موسسات مالی، اوراق قرضه بانکها، تراستهای سرمایهگذاری، تراستهای پولی و اوراق قرضه خارجی است. بحران مالی ۲۰۰۸- ۲۰۰۷ نشان داد که پول در مفهوم وسیع ممکن است نتواند به خوبی تمامی ابزارها و مکانیسمهای تولیدکننده نقدینگی را به دلیل اهمیت موسسات مالی غیر از بانکها و موسسات سپردهپذیر پوشش دهد. کلهای نقدینگی (شامل بدهیهای سایر ناشران پول) تصویر کاملتری از نقدینگی در دسترس در اقتصاد را به نسبت پول در مفهوم وسیع ارائه میدهد. صندوق بینالمللی پول، مفهوم نقدینگی و کلهای نقدینگی را از منظر ناشر بدهیهای مالی اینطور تعریف میکند: نقدینگی مجموع پول در مفهوم وسیع و بدهیهای سایر ناشران (به غیر از ناشران در نظر گرفته شده در پول به مفهوم وسیع) که تا حدی قابلیت نقدشوندگی دارند. برای مثال، در کنار موسسات سپردهپذیر، دولت مرکزی هم به عنوان ناشر نقدینگی حضور دارد و اوراق بدهی منتشرشده توسط دولت مرکزی در تعریف نقدینگی لحاظ میشود. یکی از تفاوتهای مهم در ابزارهای مالی در نظر گرفته شده در تعریف پول در مفهوم وسیع و ابزارهای مالی در تعریف نقدینگی، به سررسید این دو دسته از ابزارها برمیگردد. در نقدینگی برخلاف پول در مفهوم وسیع، ابزارهای با سررسید طولانی مدتتر وارد میشوند. برای مثال در کرهجنوبی، همانطور که اشاره شد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از دو سال در تعریف نقدینگی وارد بازارهای پولی و مالی چیست؟ میشوند. آنچه مسلم است، سهام (به جز واحدهای صندوقهای بازار پول) به دلیل ویژگیهایی، حتی در تعریف نقدینگی در کشورها و همچنین دستورالعمل صندوق بینالمللی پول وارد نمیشود. در ادامه به مقایسه آمار کلهای پولی در ایران با دستورالعمل صندوق بینالمللی پول و تجارب جهانی پرداخته میشود.
اختلاف تعریف پایه پولی از تعریف استاندارد صندوق
مطابق آمارهای پولی کشور، پایه پولی به صورت محدود و به صورت مجموع اسکناس و مسکوک در جریان (شامل اسکناس و مسکوک در دست اشخاص، اسکناس و مسکوک نزد بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی)، سپردههای قانونی و سپردههای دیداری ریالی و ارزی بانکها و موسسات اعتباری نزد بانک مرکزی تعریف میشود. این در حالی است که بر اساس استاندارد صندوق بینالمللی پول، کشورهای عضو باید در تعریف پایه پولی از تعریف وسیع آن استفاده کنند. تعریف وسیع پایه پولی مطابق استاندارد صندوق بینالمللی پول برای آمارهای پولی کشور علاوه بر موارد مذکور شامل سپردههای شرکتهای دولتی و موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی (شهرداریها) نزد بانک مرکزی، سپردههای دیداری کارکنان بانک مرکزی و اوراق مشارکت یا ودیعه منتشره بانک مرکزی (که سررسید نشده و در دست اشخاص قرار دارند) نیز هست. با توجه به صفر بودن رقم اوراق مشارکت منتشره بانک مرکزی و حجم اندک سپردههای شرکتها و موسسات دولتی نزد بانک مرکزی (در سال ۹۸ این میزان ۵۶۵۰۰ میلیارد ریال بوده است)، مقادیر پایه پولی در دو فرمت تفاوت قابل ملاحظهای با یکدیگر ندارند. اما بر اساس تصمیم اخیر بانک مرکزی در انتشار اوراق ودیعه در سال جاری اجرای این طرح سبب اختلاف هر چه بیشتر این دو تعریف نسبت به سالهای گذشته (که حجم اوراق مشارکت بانک مرکزی در دست اشخاص صفر بوده) میشود.
تورش (انحراف) برخی اجزای پایه پولی
علت اصلی تفاوت در طبقهبندی بخشها و زیربخشهای اقتصادی و همچنین داراییها و بدهیهای مالی در آمارهای پولی کشور با استاندارد صندوق، استفاده از معیار «واحد پول» به جای معیار «مقیم بودن» در آمارهای پولی است. استفاده از معیار واحد پول در طبقهبندی بخشها و زیربخشهای اقتصادی کشور موجب میشود برخی بدهیهای انواع بخشها و زیربخشها که منشاء داخلی دارند (ولی به پول خارجی هستند) در بخش خارجی طبقهبندی شود.
همچنین این عمل باعث میشود برخی بدهیهای انواع بخشها و زیربخشها که منشاء خارجی دارند (ولی به پول داخلی هستند) در بخش داخلی طبقهبندی شوند. این در حالی است که استفاده از «معیار مقیم بودن» در بخشبندی واحدهای نهادی در آمارهای پولی کشور، سبب طبقهبندی داراییها و بدهیهای مالی در بخشها و زیربخشهای مربوطه شده و تحلیلها را به واقعیت نزدیکتر میکند. در صورت استفاده از معیار مقیم بودن، باید سپردههای ارزی دولت نزد بانک مرکزی که منشاء داخلی داشته در گروه بدهیهای داخلی (سپردههای بخش دولتی) طبقهبندی شود. در حالی که استفاده از معیار واحد پول باعث میشود تا سپردههای ارزی دولت نزد بانک مرکزی در گروه بدهیهای خارجی بانک مرکزی طبقهبندی شود و در نتیجه آن کاهش این متغیر باعث افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی شود.
این امر منجر به انجام تحلیل نادرست از سوی برخی تحلیلگران اقتصادی میشود. تحلیلگران پس از بررسی دقیق آمارها متوجه خواهند شد که افزایش خالص داراییهای خارجی منشاء داخلی (و نه خارجی) دارد. در مجموع، عدمطبقهبندی صحیح داراییها و بدهیهای مالی در آمارهای کنونی کشور میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند؛ این در حالی است که طبقهبندی صحیح سرفصلها از یک سو بر شفافیت آمارهای پولی افزوده و تحلیل سیاستهای پولی را تسهیل میکند و از سوی دیگر وجهه بانک مرکزی را در تولید آمارهای پولی در محافل علمی داخلی و بینالمللی بهبود خواهد بخشید.
تفاوت تعریف نقدینگی در آمارهای پولی
برخلاف تجربه سایر کشورها در زمینه تعریف پول و نقدینگی در مفهوم وسیع که شامل دامنه گستردهای از ابزارهای مالی میشود، آخرین سطح از کلهای پولی در کشور یا همان نقدینگی (M2) صرفا شامل اسکناس و مسکوک در دست اشخاص و سپردههای ریالی بخش غیردولتی (شامل سپردههای دیداری و غیردیداری) است. در آمارهای پولی کشور عبارت پول در مفهوم وسیع به اشتباه «نقدینگی» ترجمه شده است. تعریف نقدینگی گستردهتر از تعریف پول در مفهوم وسیع بوده و علاوه بر بدهیهای پول در مفهوم وسیع، شامل بدهیهای دیگری است که توسط سایر بخشها منتشر شده و درجه نقدینگی این بدهیها کمتر از درجه نقدینگی اجزای پول در مفهوم وسیع است. تعریف پول در مفهوم وسیع در ایران دارای نقایصی است که در ادامه به آنها پرداخته میشود:
* سپرده شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی مانند شهرداریها نزد سیستم بانکی در داخل تعریف پول در مفهوم وسیع قرار ندارد.
* سپردههای دیداری، پسانداز و مدتدار ارزی اشخاص مقیم در تعریف پول در مفهوم وسیع قرار ندارد و در حال حاضر تحت عنوان بدهیهای خارجی طبقهبندی میشوند.
بر اساس چارچوب صندوق بینالمللی پول، تعریف نقدینگی در آمارهای پولی کشور به سمت پایین تورش دارد و به نوعی کمبرآوردی دارد. همچنین با توجه به تعریف نقدینگی در آمارهای پولی ایران مشخص میشود که در حال حاضر نقدینگی شامل تمامی ابزارهای مالی نقد اسناد خزانه، اوراق مالی دولتی و… نیست. این امر قابلیت مقایسه آمارهای پولی کشور را با آمارهایی نظیر کشورهای دیگر با مشکل مواجه ساخته است. ضمنا در مطالعات تجربی نیز لازم است نقدینگی شامل تمام ابزارهای مالی نقد باشد. بدیهی است باگستردهتر شدن ابزارهای مالی در بازارهای پولی، اهمیت این موضوع دوچندان میشود. با اجرای طرح فروش اوراق ودیعه بانک مرکزی، اهمیت در نظر گرفتن این اوراق در تعریف نقدینگی دو چندان میشود. زیرا در صورت عدم در نظر گرفتن آن و همچنین کم شدن اسکناس و مسکوک در دست اشخاص (در نتیجه خرید اوراق توسط مردم)، حجم نقدینگی با فرض ثبات سایر اجزا کاهش مییابد. این در حالی است که اوراق ودیعه بانک مرکزی جزئی از تعهدات بازارهای پولی و مالی چیست؟ و بدهیهای بانک مرکزی است و باید در ترازنامه بانک در سمت بدهیها و جزئی از نقدینگی وارد شود. همانطور که گفته شد واحدهای صندوقهای بازار پول در نقدینگی در مفهوم وسیع قرار میگیرند. مشابه این صندوقها در بازار سرمایه ایران صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت هستند که داراییهای خود را در گواهی سپرده بانکی، اسناد خزانه و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایهگذاری میکنند. باقیمانده داراییهای صندوق نیز به اختیار مدیر صندوق (تا سقف ۱۵ درصد) میتواند در سهام سرمایهگذاری شود. اما تفاوتهایی نیز با صندوقهای بازار پول دارند که مهمترین آنها سرمایهگذاری در سهام و اوراق بلندمدت است که جزئی از نقدینگی قرار نمیگیرند. در صندوقهای بازار پول در اوراق با سررسید حداکثر یک سال و با رتبهبندی اعتباری بالا سرمایهگذاری انجام میشود و به این دلیل درجه نقدشوندگی ابزارهای مالی صندوق بسیار بالاتر از صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت است. در نتیجه ابزارهای مالی در صندوقهای بازار پول زیرمجموعهای از ابزارهای موجود در صندوقهای با درآمد ثابت است. با توجه به تفاوتهای مذکور و بر اساس تجارب بینالمللی، لحاظ واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت در تعریف پول در مفهوم وسیع توصیه نمیشود.
تغییرات مورد نیاز برای اصلاح مفهوم پول
کلهای پولی اجزای فعلی اصلاحات مورد نیاز در راستای انطباق با آمارهای پولی سایر کشورها
پایه پولی اسکناس و مسکوک در جریان (اسکناس و مسکوک در دست اشخاص و اسکناس و مسکوک نزد بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی) و سپردههای بانکها و موسسات اعتباری نزد بانک مرکزی لحاظ سپردههای دیداری شرکتهای دولتی و موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی (شهرداریها) نزد بانک مرکزی، سپردههای دیداری کارکنان بانک مرکزی و اوراق ودیعه بانک مرکزی (در صورت انتشار)
M1 اسکناس و مسکوک در دست اشخاص و سپردههای دیداری بخش غیردولتی نزد بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی سپردههای دیداری شرکتهای دولتی و موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی (شهرداریها) نزد سیستم بانکی، سپردههای دیداری ارزی اشخاص مقیم
M2 M1+ سپردههای غیردیداری شامل سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت، بلندمدت، قرضالحسنه پسانداز و سایر سپردهها نزد بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی M1+ سپردههای پسانداز و مدتدار ارزی اشخاص مقیم
–
M2+ اوراق بدهی منتشره توسط موسسات سپردهپذیر+ اسناد خزانه و اوراق مالی دولت (با سررسید کمتر از دو سال)+ اوراق مشارکت دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی شامل اوراق مشارکت شهرداریها (با سررسید کمتر از دو سال)
L (نقدینگی)
– M3+ اسناد خزانه و اوراق مالی دولت + اوراق مشارکت دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی شامل اوراق مشارکت شهرداریها
مقایسه بازارهای مالی ایران با بازارهای مالی خارجی
هنگامی که سخن از مقایسه بازارهای مالی ایران با بازارهای مالی خارجی میشود یک مفهوم که باید آن را اصل ماجرا دانست به فراموشی سپرده می شود و آن چیزی نیست جز ساختار کلی اقتصاد! به عبارت دیگر ما در ابتدا باید بدانیم:
- اقتصاد چیست؟
- ساختار کلی اقتصادی چگونه است؟
- برای مقایسه بازار مالی ایران با بازار مالی خارج به چه پارامترهایی نیاز داریم؟
تا در نهایت بر اساس این دانسته ها و پارامترهای درنظر گرفته شده بتوانیم به بررسی و مقایسه بازارهای مالی با یکدیگر بپردازیم. پس با ما همراه باشید.
پیشنهاد مطالعه: فارکس چیست
اقتصاد چیست؟
به طور کلی میتوان گفت اقتصاد، علم تخصیص بهینه منابع محدود، به خواسته های نامحدود است.
به عبارت دیگر اقتصاد یک کشور، برابر مجموع کل ارزش معاملات میان فعالان اقتصادی (شامل افراد، گروه ها و سازمان ها) میباشد.
ساختار کلی اقتصادی چگونه است؟
به طور کلی اقتصاد هر کشور شامل دو بخش میگردد:
- بخش حقیقی یا واقعی اقتصاد
- بخش مالی اقتصاد
به زبان ساده بخش حقیقی اقتصاد شامل بخش های مربوط به صنعت، بازرگانی و خدمات است. البته مد نظر داشته باشید که این بخش بندی در هر کشوری میتواند متفاوت باشد و حتی بخش هایی همچون کشاورزی و یا نفت نیز به آن افزوده یا از آن کاسته شود.
بخش مالی اقتصاد که وظیفه آن تامین مالی بخش حقیقی اقتصاد می باشد، خود از دو بخش تشکیل میگردد:
- بازار پول: این بازار شامل بانکها، موسسات اعتباری و بازار غیر رسمی پول میگردد و نقش تامین مالی کوتاه مدت بازار را بر عهده دارند.
- بازار سرمایه: این بخش شامل بورس اوراق بهادار، شرکت های سرمایه گذاری، صندوق های بازنشستگی و شرکتهای بیمه میگردد و با هدف تامین مالی بلند مدت بازار ایجاد گردیده است.
در اقتصاد دو بخش حقیقی و مالی را به دو بال یک پرنده تشبیه میکنند و اقتصاد دانان معتقدند بدون داشتن هر یک از این موارد، امکان رشد و توسعه اقتصادی وجود ندارد. به عبارت دیگر کشور توسعه یافته ای را نمیتوان یافت که بخش مالی توسعه نیافته داشته باشد چرا که لازمه توسعه اقتصادی، توسعه بخش مالی است.
حال که کمی با مفاهیم اقتصاد و ساختار کلی اقتصاد آشنا شدیم وقت آن رسیده تا به بررسی موقعیت بازارهای مالی ایران بپردازیم.
پیشنهاد مطالعه: مدیریت سرمایه در فارکس
موقعیت بازارهای مالی ایران
حال با دانستن مطالب گفته شده، چنانچه بخواهیم بازارهای مالی ایران را مورد بحث قرار دهیم باید بدانیم که در اقتصاد ایران، بخش مالی اقتصاد نسبت به بخش حقیقی کوچکتر بوده و لذا دسترسی به منابع مالی بسیار دشوار و با هزینه های بالا همراه است.
بنابراین کوچک بودن بخش مالی نسبت به بخش حقیقی اقتصاد، سبب گردیده تمام نیازهای مالی بخش واقعی اقتصاد تامین نگردد. که نتیجه این امر موجب خالی ماندن ظرفیت های اقتصادی، کاهش رشد اقتصادی، افزایش هزینه تامین مالی و تشدید فساد مالی میگردد.
همچنین در بخش مالی اقتصاد ایران نیز لازم به ذکر است که اندازه بازار پول بسیار بزرگتر از بازار سرمایه میباشد. لذا بازار سرمایه توانایی تامین مالی پروژه های بلند مدت را نداشته و بنا به برخی از سیاست های دولت، تامین مالی این پروژه ها به ناچار توسط بازار پول که وظیفه اصلی آن تامین مالی پروژه های کوتاه مدت است، انجام میشود.
در انتها خوب است بدانید که به بخش مالی کشورهایی که بازار پولی بزرگتری نسبت به بازار سرمایه دارند، بانک محور یا Bank Based گفته میشود. این در حالیست که بالعکس به کشورهایی که بازار سرمایه بزرگتری نسبت به بازار پولی خود دارند، امنیت محور یا Security Based میگوییم.
لذا با توجه به توضیحات بالا، میتوان ایران را کشوری بانک محور یا Bank بازارهای پولی و مالی چیست؟ Based در نظر گرفت.
موقعیت بازارهای مالی کشورهای جهان
حال که اکنون با ساختار کلی اقتصاد در کشورهای مختلف جهان آشنا شدید، قصد داریم به بررسی موقعیت بازارهای مالی برخی کشورها از جمله ایران بپردازیم. لذا بدین منظور نیازمند معرفی پارامترهایی هستیم که خود به عنوان شاخصی جهت این سنجش به کار میروند.
این شاخص ها در واقع به ما کمک میکنند تا بتوانیم به مقایسه بازارهای مالی ایران با بازارهای مالی خارجی بپردازیم. گرچه شاخص های زیادی برای این امر وجود دارد و از حوصله این مقاله خارج است اما در اینجا قصد داریم به معرفی برخی از مهمترین این شاخص ها بپردازیم:
- تعداد شرکت های عضو بورس
- ارزش داد و ستد
- میانگین سرعت گردش در سهام
- رشد شاخص اصلی قیمت
- ارزش داد و ستد روزانه
حال با در نظر گرفتن این شاخص ها، در ادامه قصد داریم به مقایسه بازارهای مالی ایران با بازارهای مالی خارجی بپردازیم.
مقایسه بازارهای مالی از نظر تعداد شرکتهای عضو بورس
شرکت فرابورس چینی NEEQ با ۸۱۸۷ عضو دارای بیشترین و بورس بوتسوانا تنها با ۲۴ شرکت دارای کمترین تعداد شرکت فعال در بورس میباشد. در این میان ایران نیز دارای ۳۶۷ شرکت عضو بورس میباشد. لازم به ذکر است بورس تهران هیچ عضو خارجی ندارد و این در حالیست که بورس وین با ۷۴۱ شرکت عضو خارجی از این منظر دارای رتبه نخست میباشد.
به منظور کسب اطلاعات بیشتر در مورد شرکت های عضو بورس ایران توصیه میکنیم حتما به صفحه سهام بورس تهران به تفکیک صنعت مراجعه نمایید.
مقایسه بازارهای مالی از نظر ارزش داد و ستد
در این مقایسه، بورس نیویورک با ۲۱,۶۵۹,۲۸۹.۰۹ میلیون دلار دارای رتبه نخست بوده و بورس نزدک با ۱۹,۰۶۰,۳۷۲.۳۱ میلیون دلار دارای رتبه دوم میباشد. سپس جایگاه سوم با اختلاف زیادی مربوط به بورس شانگهای با حجم معاملات ۶,۹۷۵,۹۷۰.۴۵ میلیون دلار میباشد.
در این میان سهم بورس تهران از مجموع مبادلات انجام شده در بورس های جهان تنها ۱,۲۱۸,۳۹۲.۲۳ میلیون دلار بوده است.
مقایسه بازارهای مالی از نظر میانگین سرعت گردش در سهام
مقصود از میانگین سرعت گردش سهام، حجم در گردش ارزش هر بورس میباشد. به طور مثال به این آمار که در سال 2004 ارائه گردیده است توجه نمایید. در این سال، سرعت گردش سهام در بازار بورس نزدک ۲۲۷ درصد اعلام شد که این بدین معنی است که هر سهم به طور متوسط سه مرتبه خرید و فروش شده است.
این در حالیست که در همان سال، سرعت گردش سهام در بازار ایران حدود ۳۶ درصد اعلام گردید. یعنی به عبارت دیگر، تنها حدود یک سوم از سهام بازار مورد معامله قرار گرفته اند.
مقایسه بازارهای مالی از نظر رشد شاخص اصلی قیمت
در این مقایسه با توجه به فرمول ها و وزن های مختلفی که مورد بررسی قرار میگیرد، بورس تهران با ۱,۳۹۷,۷۹۷.۲۰ واحد رشد شاخص اصلی، دارای بیشترین میزان رشد نسبت به سایر کشورها بوده و رتبه نخست را کسب می نماید. سپس جاماییکا با ۳۹۲,۴۳۵.۹۲ و برزیل با ۱۱۹,۰۱۷.۲۴ رشد شاخص اصلی قیمت، به ترتیب در جایگاه دوم و سوم قرار می گیرند.
مقایسه بازارهای مالی از نظر ارزش داد و ستد روزانه
از این منظر بورس هنگ کنگ با ۲۹,۰۵۶.۴۲ میلیون دلار دارای رتبه نخست بوده و به عنوان فعال ترین بازار بورس شناخته میشود. سپس ایتالیا با ۲۵,۴۷۷.۵۵ میلیون دلار در رتبه دوم و آلمان با ۱۳,۷۹۰.۲۹ در جایگاه سوم قرار میگیرد. این در حالیست که متوسط ارزش داد و ستد روزانه در بازار بورس اوراق بهادار تهران چیزی حدود به ۳۰۰ میلیون دلار میباشد.
حال که با کمک پارامترهای یاد شده به مقایسه بازارهای مالی ایران با بازارهای مالی خارجی پرداختیم، وقت آن رسیده تا به بررسی و مقایسه کلی بازار فارکس با بازار سهام بپردازیم.
مقایسه بازار فارکس و بازار سهام
چنانچه بخواهیم مقایسه ای بین این دو بازار مالی فارکس و سهام انجام دهیم، ابتدا لازم است که با ساختار هر کدام آشنا شویم تا در نهایت بتوانیم با درک درستی از هر بازار، به مقایسه آنها با یکدیگر بپردازیم.
بازار سهام به بیانی ساده، بازاری است که در آن معامله گران با سرمایه گذاری و یا خرید سهام یک بازارهای پولی و مالی چیست؟ شرکت (یا مجموعه ای از شرکت ها و کارخانجات) در واقع به نحوی در سود و زیان آن مجموعه سهیم میگردند. از جمله این بازارها میتوان به بازار بورس اوراق بهادار تهران اشاره کرد.
اما در رابطه با بازار فارکس همانطور که از نامش پیداست (Foreign Exchange) در واقع یک بازار تبادلات ارزی بوده و لذا مبنای معاملات بر پایه ارز کشورهای مختلف در مقابل یکدیگر میباشد.
حال به طور کلی از مقایسه بازار فارکس و بازار سهام دانستیم که مبنای معاملاتی هر کدام بر چه اساسی میباشد، وقت آن رسیده تا به برخی از مهمترین تفاوت های آنها با یکدیگر بپردازیم.
- حجم معاملاتی
- ساعات معاملاتی
- مالکیت
حجم معاملاتی
حجم معاملاتی را میتوان به عنوان تفاوت بزرگ دیگری میان این دو بازار در نظر گرفت. بازار فارکس با متوسط گردش مالی روزانه ۵ تریلیون دلار به عنوان بزرگترین بازار مالی دنیا محسوب میگردد. این در حالیست که گردش متوسط روزانه برای بازار سهام بزرگی همچون بورس اوراق بهادار نیویورک مبلغی حدود ۵۰ میلیارد دلار است که در مقایسه با فارکس بسیار ناچیز میباشد.
ساعات معاملاتی
فاکتور بعدی جهت مقایسه را می توان ساعات معاملاتی دانست. چنانچه تاکنون تجربه فعالیت در بازار بورس ایران را داشته اید، قطعا به این موضوع پی برده اید که ساعات کاری این بازارها محدود است و در روز تنها به مدت چند ساعت بازار باز بوده و به معامله گر امکان فعالیت میدهد.
لذا پس از آن بازار بسته شده و تا روز کاری آینده باید صبر نمایید. اما از آنجا که بازار فارکس محدودیت زمانی ندارد، در هر ساعتی از شبانه روز معامله گر میتواند اقدام به انجام معاملات خود نماید که این امر می تواند به عنوان مزیت بزرگی برای این بازار محسوب گردد.
مالکیت
مالکیت، تفاوت دیگری است که در مقایسه بازار فارکس و بازار سهام وجود دارد. به عبارت دیگر همانطور که قبلا در بازار سهام اشاره شد، فرد با خرید یک سهم به نحوی مالکیت قانونی آن را داراست. این امر تا حدی پیش میرود که افرادی که سهام زیادی از یک شرکت را خریداری نموده باشند، به عنوان سهام دار عمده، میتوانند در برخی از تصمیم گیری های شرکت نیز نقش ایفا کنند.
در حالی که در بازار فارکس، معامله گر به نحوی تصاحب مجازی داشته و لذا ارز مربوطه به صورت فیزیکی و یا حقیقی جا به جا نمیگردد. پس به بیانی ساده تر، معامله گر فارکس پس از باز کردن یک معامله، مالکیتی بر روی ارز پایه ای که معامله بر مبنای آن صورت گرفته، نداشته و همانطور که اشاره شد صرفا این مالکیت جنبه مجازی دارد.
سخن پایانی
از اینکه تا پایان این مقاله ما را همراهی نمودید بینهایت سپاسگزاریم. در این مقاله سعی داشتیم مفاهیم اساسی و ضروری اقتصادی را با زبانی ساده و قابل فهم بیان کنیم تا از این پس بتوانیم دید شفاف تر و بهتری نسبت به اقتصاد و بازارهای مالی داشته باشیم.
همچنین در ادامه مقاله به مقایسه بازار مالی ایران با بازار مالی خارج از کشور بر اساس داده های سال ۲۰۲۰ پرداختیم و در نهایت با معرفی و مقایسه دو بازار سهام و فارکس، قصد داشتیم شناخت بیشتری نسبت به این بازارها ایجاد کنیم.
همانطور که میدانید فعالیت در بازارهای مالی مسلتزم داشتن علم و دانش کافیست و به دلیل رقابت شدید موجود در این بازارها، افرادی که علم و دانش بیشتری داشته باشند، پیروز این رقابت خواهند بود. لذا توصیه میکنیم ابتدا با توجه به مطالب گفته شده، بازار یا بازارهای هدف خود را شناسایی نموده و سپس به صورت صحیح و اصولی این علم را از متخصصین این حوزه بیاموزید.
در این راستا مجموعه آموزش بورس به عنوان تنها مجموعه آموزشی ایرانی برنده استاندارد بین المللی CPD از انگلستان آماده ارائه خدمات آموزشی خود به شما عزیزان می باشد. جهت بازارهای پولی و مالی چیست؟ شرکت در دوره فارکس همین حالا اقدام کنید، در واقع در این دوره هم به بازارهای مالی جهانی تسلط پیدا میکنید و هم در بازار بورس تهران میتوانید فعالیت داشته باشید.
در نهایت امیدواریم مطالب گفته شده راهگشای شما عزیزان و مخاطبان همیشگی مجموعه آموزش بورس بوده باشد. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زیر با ما به اشتراک بگذارید.
ضرورتهای سیاست مالی و پولی در سال آخر دولت چیست؟
تهران- ایرنا- «مجتبی اسلامیان» پژوهشگر مسائل اقتصادی با اشاره به سخنان «محمدباقر نوبخت» رئیس سازمان برنامه و بودجه در خصوص سیاست مالی انبساطی در سال آینده گفت: این رویکرد درستی است که دولت در پیش گرفته اما نحوه اجرای این سیاست خروجی نهایی آن را تعیین میکند و هنوز جزییات این سیاست تبیین نشده است.
«محمدباقر نوبخت» رئیس سازمان برنامه و بودجه چند روز پیش اظهار داشت که در سال آینده سیاست پولی انقباضی و سیاست مالی دولت انبساطی خواهد بود. این رویکردی است که دولت برای کنترل حجم نقدینگی و تورم در پیش گرفته است. البته هنوز جزییاتی از این سیاست دولت اعلام نشده اما کلیت رویکرد مورد استقبال کارشناسان قرار گرفته است.
پرسشهایی از این دست را که این سیاستها باید دارای چه مولفهها و الزاماتی باشد با «مجتبی اسلامیان» پژوهشگر اقتصادی مرکز تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص در میان گذاشتهایم. او معقد است که کلیت سیاست درست است اما از خود سیاست مهمتر نحوه اجرای آن است که میتواند موفقیت یا شکست را در پی داشته باشد.
رویکرد دولت میتواند حجم نقدینگی را کنترل کند
اسلامیان در پاسخ به این پرسش که آیا رویکرد دولت مبنی بر در پیش گرفتن سیاست پولی انقباضی و سیاست مالی انبساطی در بودجه سال آینده را مفید ارزیابی میکنید یا خیر ، گفت: سیاست پولی انقباضی و سیاست مالی انبساطی برای سال آینده مفید است. این رویکرد سیاست صحیحی است به این خاطر که نرخ رشد پول ما یا خلق نقدینگی بسیار بالا است و همین امر باعث تورم شده است یعنی پولی به وجود میآید که پشتوانه حقیقی ندارد و مبنای آن خلق پول بانکی است.
دولت برای مهار این وضع هر چند مدت یک بار سیاستهای تثبیتی را در پیش میگیرد که از این جمله سیاستها می توان به تعیین قیمت دستوری کالاها یا سهمیه بندی اشاره کرد. اما باز این نقدینگی راه خود را به بازار دیگر پیدا میکند و با یک شکل دیگر وارد اقتصاد میشود. راهکار کنترل این مشکل هم دقیقا همین است که در شرایط رکودی که درگیر آن هستیم سیاست مالی انبساطی اتخاذ کنیم. به این نحوه که از یک سو در سیاستهای خود اصلاحات لازم را انجام دهیم و از طرف دیگر منابع مالی خودمان را از منابع مطئمن برنامه ریزی کنیم. به عنوان مثال به جای نفت از مالیات منابع مورد نیاز خود را تامین کنیم. البته مالیات را باید با توجه به شرایط رکودی به جای اینکه از تولید کننده یا طی زنجیره تولید و توزیع گرفته شود از مصرف کننده اخذ کنیم تا مانعی برای تولید کننده نباشد. این رویکرد کمک می کند از رکورد خارج شویم و موتور اقتصاد به حرکت دربیاید.
راهکاری برای مولدسازی اقتصاد
به گفته اسلامیان، یکی دیگر از راهکارها رفتن به سمت اوراق قرضه است. یعنی بازار اوراق چه از طریق بورس، بانکها و مردم عمق پیدا کند. دولت برای پروژههای آتی خود با یک نرخ تضمینی اوراق را به فروش برساند و پول آن را از مردم اخذ کند تا بتواند پروژه های خود را اجرایی کند. برای مصارف دولت هم در زمان رکورد باید سیاستهای ضدچرخهای اعمال شود یعنی باید مخارج دولت افزایش پیدا کند اما منابعی برای آن وجود ندارد که راه چاره آن در انتشار اوراق دولتی و مولدسازی دارایی های دولت است.
دولت وقتی منابع تولیدی و عمرانی خود را در بودجه افزایش دهد این باعث میشود که پیمانکارها و اقتصاد و مردم درگیر فرایند تولید شوند که راه تامین منابعش هم ذکر شد. از سمت دیگر سرعت گردش پول نگران کننده است برای مهار آن به درستی باید سیاست پولی انقباضی اتخاذ میکنیم یعنی نرخ خلق نقدینگی باید کاسته شود و سرعت گردش پول را مهار کنیم.
سیاست مالی انبساطی بیشتر بر نقش بازار سرمایه در اقتصاد و عملیات بازار باز بانک بازارهای پولی و مالی چیست؟ مرکزی اشاره دارد که هر دو از الزامات پیشرفت نهادهای مالی در کشور است. سال ها است که توسعه در کشورهای مختلف جهان با تامین مالی توامانِ بازارهای مالی و بانک ها شکل گرفته و باید این ابزارهای جدید در خدمت پیشرفت کشورمان قرار گیرد.
کلیت بحث و سیاست دولت در این زمینه درست و در راستای اصلاح ساختار بودجه است. اما این نگرانی وجود دارد که این سیاست در این راستا قرار بگیرد که دولت بخواهد پروژههای عمرانی خود را سریع در سال آخر افتتاح کند. دولتها معمولا در سال آخر دنبال این هستند که دستاوردهای خود را نمایان سازند. بنابراین شیوه اجرای این مسئله و سیاست بسیار مهم است. حرف کلی درست است اما شیوه اجرا مهم است. دولت باید این سیاست را تبیین کند و اینکه مردم چگونه ارزش پول خود را حفظ کند.
بازار های مالی و انواع آن
بازارهاي مالی، منابع پولی را از بازارهاي داراي وجوه اضافی به بازارهاي نیازمند به این منابع انتقال میدهند.
مشارکت کنندگان اصلی در بازارهاي مالی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
خانوارها،بنگاههاي تجاري و نهادهاي دولتی. مشارکت کنندگانی که سرمایه بازارهاي مالی را تامین میکنند(واحدهاي داراي مازاد وجوه نقد( نامیده میشوند.خانوارها بخش اصلی این واحدها را تشکیل میدهند. مشارکت کنندگانی که براي تهیه پول وارد بازارهاي مالی میشوند، «واحدهاي داراي کسري وجوه نقد « نامیده میشوند. بسیاري از «واحدهاي داراي کسري وجوه نقد» براي تهیه بازارهای پولی و مالی چیست؟ پول اقدام به انتشار اوراق بهادار به «واحدهاي داراي مازاد وجوه نقد» مینمایند.
یک ورقه بهادار، گواهی ادعاي دارنده آن نسبت به ناشر است.
تعریف بازار مالی
بازار مالی، بازاري است که در آن دارایی هاي مالی از قبیل سهام و اوراق قرضه، خرید و فروش میشوند.
در بازارهاي مالی زمانی وجوه انتقال مییابند که یک طرف معامله، دارایی هاي مالی را خریداري میکند.
بازارهاي مالی جریان انتقال وجوه را تسهیل میکنند و بدین ترتیب امکان سرمایهگذاري خانوادهها، بازارهای پولی و مالی چیست؟ بنگاههاي تجاري و نهادهاي دولتی را فراهم میسازند. این فصل درباره بازارهاي مالی و نهادهاي مالی فعال در آن بحث میکند.
نقش بازار های مالی
نخست :روابط متقابل خريدار و فروشنده در بازار مـالي، قيمـت دارايـي مبادلـه شـده را تعيين ميكند.
به عبارت ديگر، اين روابط بازده مورد انتظار دارايي مالي را تعيـين مـيكنـد.
هم چنان كه انگيزه بنگاه براي به دست آوردن وجوه به بازده مورد انتظاري كه سرمايه گذارطلب ميكند بستگي دارد، اين ويژگي بازار مالي نيز نشان ميدهد كه در هر اقتصـاد، وجـوه چگونه ميان دارايي هاي مالي مختلف تقسيم شود. اين فرآيند را قيمت يابي مينامند.
دوم:بازارهاي مالي،مكانيسمي براي سرمايه گذار فراهم ميكنند تادرزمان دلخـواه، بتواند دارايي ماليش رابه فروش رسـاند.ايـن ويژگـي بـازار را اصـطلاحاً ايجـاد نقـدينگي مينامند.
سوم: ، بازارهاي مالي موجب كاهش هزينه معاملات مي شـوند. معـاملات دو نـوع هزينـه دارند: هزينه جستجو و هزينه اطلاعات.
هزينه جستجو بيانگر هزينه هاي آشكار مثل هزينه درج آگهي، خريد يافروش وهزینه های پنهان مانند زمان صرف شده اسـت.
هزينه هاي اطلاعـات، هزينـه هاي مربوط به برآورد ويژگي هاي سرمايه گذاري يـك دارايـي مـالي اسـت.
انواع بازار های مالی
هر بازار مالی به منظور تامین نیازهاي خاص مشارکت کنندگان در آن بازار ایجاد میشود.مثلا:
برخی از مشارکت کنندگان ممکن است به سرمایه گذاري کوتاه مدت وتعدادي دیگر به سرمایه گذاري بلندمدت تمایل داشته باشند.
برخی از مشارکت کنندگان در زمان سرمایه گذاري ریسک بالایی را میپذیرند، حال آنکه برخی دیگر از ریسک پرهیز میکنند.
تعدادی از مشارکت کنندگان هنگام نیاز به پول ترجیح میدهند قرض بگیرند، درحالیکه دیگران به فروش سهام روي می آورند.
انواع بازار های مالی بر اساس سررسید و ساختار معاملات اوراق بهادار، میتوان به این شرح طبقه بندي کرد:
بازار پول و سرمایه:
معمولا بازارهاي مالی که معاملات اوراق بدهی را تسهیل میکنند بر اساس سررسید تقسیم بندي میشوند. بازارهاي مالی که جریان وجوه کوتاه مدت (با سررسید کمتر از یکسال) را تسهیل م ینمایند، به عنوان بازارهاي پول و بازارهایی که جریان وجوه بلندمدت را تسهیل میکنند، به عنوان بازارهاي سرمایه شناخته میشوند.
بازار اولیه و ثانویه:
صرف نظر از اینکه اوراق بهادار متعلق به بازار سرمایه هستند یا بازار پول، تفکیک میان معاملات بازار اولیه و بازار ثانویه ضروري است.
بازارهاي اولیه، انتشار اوراق بهادار جدید و بازارهاي ثانویه معامله اوراق بهادار موجود را تسهیل مینمایند.
بازار های خارج از بورس یا سازمان یافته:
برخی از معاملات بازار ثانویه در چارچوب معاملات سازمان یافته یا در بازاري مشهود انجام میشوند.
دانش بازارهاي مالی، قدرت است: دانش بازارهاي مالی قدرت تصمیم گیري مالی را افزایش میدهد.
مشارکت کنندگان در بازار مالی باید تصمیم بگیرند که از کدام بازارهاي مالی استفاده کنند تا به اهداف سرمایه گذاري خود دست یابند یا سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.
اوراق بهاداري که در بازارهاي مالی معامله میشوند:
اوراق بهادار را میتوان به اوراق بهادار بازار پول، اوراق بهادار بازار سرمایه یا اوراق بهادار مشتقه طبقه بندي کرد.
ابزار بازار سرمایه
1-سهام
سهام صرف نظر از شكل آن، نشاندهنده منافع مالـك در شـركت اسـت و از آنجاكـه طلب و ادعاي سهامداران در مورد دارايي هاي شركت در مرحله آخر تمام طلبها قرار دارد، منافع سهام به عنوان “منفعت باقيمانده” شناخته ميشود.
متداولترين نوع سهام، سهام عادي است.
2-اوراق قرضه (اوراق مشارکت)
اوراق قرضه اسنادي هستند كه به موجب آنها ناشر متعهـد ميشود مبالغ معيني (بهره سالانه يا سود تضمين شده) را در فاصله هاي زماني مشخص به دارنده پرداخت كند و در سررسيد اصل مبلغ را باز پرداخت كند.
اوراق قرضه يك ابـزار بـدهي بلندمـدت براي تأمين مالي است و با تعهدات مشخصي همراه است.
3-ابزار های ویژه مدیریت ریسک
علاوه بر كاركرد تأمين مالي واحد هاي تجاري، مقابله با ريسك همراه بـا سـرمايه گـذاري و بـه ويژه ريسك ناشي از نوسان هاي قيمتي از ديگر كاركرد هاي مهم بازار سرمايه اسـت.
ايـن كـاركرد بازار سرمايه، از طريق به كارگيري ابزارهايي تحت عنوان ابزارهاي مشتقه انجـام مـيشـود.
اطـلاق مشتقه به اين ابزارها به آن دليل است كه ارزش اين ابزارها براسـاس ارزش اوراق يـا دارايـي هـاي ديگر تعيين ميشود و در واقع مشتق از دارايي هاي ديگر است.
ابزار بازار پول
1- اسناد خزانه:
اسنادخزانه، اوراق بهادار كوتاه مدتي هستند كه توسط دولت منتشر ميشوند وسررسيد آنها به طورمعمول سه ماه،شش ماه ويكسال است.
اين اسناد هنگام فروش به صورت تنزيل شده (به مبلغي كمتر از مبلغ اسمي) به فروش ميرسند و در تاريخ سررسيد، دارنده آن مبلغ اسمي سند را دريافت ميكند.
2-پذیرش بانکی
پذيرش بانكي كه دستور پرداخت مبلغ معيني به حامل آن در تاريخ معيني است، از جمله قديمي ترين و كوچكترين (از نظر حجم و مبلغ)ابزارهاي بازار پول به شمار ميرود.
درهرحال اين ابزار به منظور تأمين مالي كالاهايي كه هنوز از فروشنده به خريدارمنتقل نشده است مورد استفاده قرار ميگيرد.
3-اوراق تجاری
نوعي اوراق قرضه كوتاه مدت (با سررسيد 270 روز يا كمتر) است كه توسط شركتهاي مالي و مؤسسات غيرمالي منتشر ميشود.
اوراق تجاري براي شركتهايي كه در كوتاه مدت به وجه نقد نياز دارند، ابزار مالي مؤثري محسوب ميشود.
4-گواهی سپرده
گواهي سپرده جديدترين و در عين حال مهمترين ابزار بازار پول است.
اين گواهي از اوايل دهه 1960 ميلادي مطرح شد و به دليل انعطاف پذيري، تنوع و بازار دست دوم سازمان يافته، به سرعت گسترش يافت.
نقدینگی چیست
نقدینگی بسته به زمینه آن ممکن است معنای دیگری پیدا کند، اما همیشه به یک چیز مربوط می شود: پول نقد یا پول آماده. نقدینگی یا liquidity به مبلغی گفته می شود که بلافاصله برای پرداخت بدهی ها یا استفاده برای سرمایه گذاری در دسترس است. این سطوح وجه نقد موجود و سرعت تبدیل دارایی مالی یا اوراق بهادار به پول نقد بدون از دست دادن ارزش قابل توجه را نشان می دهد. به عبارت دیگر، چه مدت طول می کشد تا فروش شود.
نقدینگی از این جهت مهم است که نشان می دهد یک شرکت چقدر در انجام تعهدات مالی و هزینه های غیرمنتظره انعطاف پذیر است. همچنین برای افراد متوسط نیز صدق می کند. هرچه دارایی های نقدینگی (پس انداز نقدی و سبد سرمایه گذاری) آنها در مقایسه با بدهی هایشان بیشتر باشد، وضعیت مالی آنها بهتر خواهد بود.
انواع نقدینگی
نقدینگی به 2 شکل اساسی وجود دارد: نقدینگی بازار که مربوط به سرمایه گذاری ها و دارایی ها است و نقدینگی حسابداری که مربوط به امور مالی شرکت ها یا شخصی است.
نقدینگی بازار
نقدینگی بازار به نقدینگی یک دارایی و سرعت تبدیل آن به پول نقد اشاره دارد. در واقع، اینکه چقدر قابل فروش است؟ با قیمت های ثابت و شفاف.
نقدینگی بالا در بازار به این معنی است که یک عرضه بالا و تقاضای زیادی برای یک دارایی وجود دارد و همیشه فروشنده و خریدار آن دارایی وجود دارد. اگر کسی بخواهد دارایی خود را بفروشد و هنوز شخصی برای خرید آن وجود نداشته باشد، پس نمی تواند نقدینگی باشد.
هنگام سرمایه گذاری، مهم است که یک سرمایه گذار نقدینگی یک دارایی یا اوراق بهادار خاص را در نظر داشته باشد. در میان سرمایه گذاری ها و وسایل نقلیه مالی، بیشترین میزان نقدینگی دارایی ها شامل موارد زیر است:
- حساب های پس انداز / بازار پول
- سهام در بورس های بزرگ و صندوق های قابل معامله در بورس
- اوراق قرضه
- کاغذ تجاری
- سایر اوراق بهادار کوتاه مدت بازار پول
نمونه هایی از دارایی های غیر نقدینگی یا آنهایی که نمی توانند به سرعت به پول نقد تبدیل شوند، موارد ملموسی مانند املاک و مستغلات و هنرهای زیبا هستند. آنها همچنین شامل اوراق بهاداری هستند که در بورس های خارجی معامله می شوند یا سهام پنی که خارج از بورس خرید و فروش می کنند. فروش این اقلام مدت زمان زیادی به طول می انجامد.
نقدینگی حسابداری
نقدینگی حسابداری به توانایی یک شرکت یا شخص در انجام تعهدات مالی خود اشاره دارد، یعنی پولی که به طور مداوم بدهکار هستند.
در مورد افراد، تشخیص نقدینگی مسئله مقایسه بدهی آنها با مقدار وجه نقدی است که در بانک دارند یا اوراق بهادار قابل فروش در حساب های سرمایه گذاری آنها. نقدینگی نگاهی دارد به دارایی های جاری یک شرکت در مقابل بدهی های جاری آن.
دلایل اهمیت نقدینگی
هرچه نقدینگی بیشتر باشد، از نظر مالی یک کسب و کار یا یک شخص در وضعیت بهتری است.
به عنوان مثال، بگویید یک شرکت ماهیانه 5000 دلار وام پرداخت کرده است. فروش آن به خوبی انجام می شود و شرکت در حال کسب سود است. در تأمین تعهد ماهانه 5000 دلاری خود مشکلی ندارد.
اکنون بگویید اقتصاد دچار یک رکود ناگهانی شد. تقاضا برای محصولات تجاری از بین رفته است بنابراین، درآمدزایی و سودآوری ندارد. با این حال، هنوز باید وام ماهانه 5000 دلاری خود را تأمین کند.
متأسفانه، این شرکت فقط 3000 دلار پول نقد در دست دارد و هیچ دارایی نقدینگی ندارد که بتواند به سرعت به پول نقد تبدیل کند. در مدت یک ماه وام خود را عقب می اندازد. حال اگر این شرکت 10 هزار دلار وجه نقد و دارایی های نقدینگی دیگر به ارزش 15000 دلار داشته باشد که می تواند ظرف چند روز آن را به صورت نقدی بفروشد، می تواند تعهدات بدهی خود را برای ماه های آینده برآورده کند.
همین امر برای انسان ها نیز صدق می کند. پس انداز بیشتر هر فرد برای پرداخت آسانتر بدهی های خود، مانند رهن، وام خودرو یا قبض کارت اعتباری، برای او آسان تر است. این مسئله در صورتی صادق است که فردی شغل و منبع فوری درآمد جدید خود را از دست بدهد. هرچه پول بیشتری در دست داشته باشید و دارایی های نقدینگی بیشتری بتوانید به پول نقد تبدیل کنید، ادامه کار پرداخت بدهی خود در حالی که بدنبال کار جدیدی هستید، برای شما آسان تر خواهد بود.
اگر تمایل دارید به یک کارآفرین تبدیل بشید، مقاله رشته کارآفرینی را حتما مطالعه کنید و پی ببرید مهارت های مورد نیاز رشته کارآفرینی چیست.
تعیین نقدینگی یک شرکت
از 3 نسبت نقدینگی در درجه اول برای اندازه گیری نقدینگی حسابداری شرکت استفاده می شود:
- نسبت فعلی
- نسبت سریع
- نسبت نقدی
نسبت فعلی
نسبت فعلی که به آن نسبت سرمایه در گردش نیز گفته می شود، به دنبال تعیین توانایی یک شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت خود است که ظرف یک سال سررسید می شوند.
هرچه نسبت بالاتر باشد، سلامت مالی یک شرکت بهتر بوده و توانایی آن در انجام تعهدات مالی خود بیشتر است.
به عنوان مثال، اگر یک شرکت دارایی جاری 3 میلیون دلار و بدهی های جاری آن 2 میلیون دلار داشته باشد نسبت فعلی آن 3/2 = 1.5 خواهد بود. حال اگر دارایی جاری آن 8 میلیون دلار باشد و بدهی های جاری آن نیز 2 میلیون دلار باقی بماند، نسبت فعلی آن 2/8 = 4 خواهد بود.
نسبت سریع
نسبت سریع دارایی های جاری را نیز در برابر بدهی های جاری اندازه گیری می کند.
با این حال، در محاسبه دارایی های جاری، فقط از نقدینگی ترین دارایی ها استفاده می کند: پول نقد، اوراق بهادار قابل فروش و حساب های دریافتی. این موجودی را شامل نمی شود، و فقط شامل نسبت فعلی آن می شود، زیرا موجودی را نمی توان به سرعت سایر دارایی ها فروخت.
باز هم، هرچه نسبت بالاتر باشد، یک شرکت برای انجام تعهدات مالی خود بهتر واقع می شود.
نسبت نقدی
نسبت وجه نقد حتی یک نسبت سختگیرانه تر از نسبت سریع است. این فقط پول نقد را با بدهی های جاری مقایسه می کند. اگر شرکتی بتواند تعهدات مالی خود را فقط از طریق پول نقد و بدون نیاز به فروش دارایی های دیگر انجام دهد، یک موقعیت مالی بسیار قوی است.
نسبت های نقدینگی چه مواردی را می توانند به ما بگوید؟
نقدینگی یک شرکت می تواند یک عامل کلیدی در تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در سهام آن یا خرید اوراق قرضه شرکتی آن باشد.
نسبت بالای نقدینگی نشان می دهد که یک شرکت برای پرداخت بدهی خود از یک پایه مالی قوی برخوردار است. نسبت های نقدینگی پایین نشان می دهد که یک شرکت احتمال بیشتری برای پیش پرداخت ندارد، به ویژه اگر رکود در بازار خاص آن یا اقتصاد کل وجود داشته باشد.
به عنوان مثال، یک شرکت فناوری همانند یک شرکت هواپیمایی فعالیت نمی کند. ممکن است شرکت فناوری نیاز به خرید رایانه و فضای اداری داشته باشد، در حالی که یک شرکت هواپیمایی نیاز به خرید هواپیما، نیروی کار زیاد و سوخت جت دارد. بنابراین طبیعی است که یک شرکت هواپیمایی سطوح بالاتری از بدهی را به دوش بکشد.
گزارش های تحلیل گر مالی در مورد شرکت ها اغلب شامل نسبت نقدینگی است. در غیر این صورت، یک سرمایه گذار ممکن است مجبور باشد خود آن را محاسبه کند، با استفاده از اطلاعات گزارش شده در صورت های مالی یک شرکت یا در گزارش سالانه آن.
برای آشنایی با مفاهیم مارکتینگ و بازاریابی، مقاله رشته بازاریابی را از دست ندهید.
رابطه تورم و نقدینگی
به این دلیل که میزان کالا و خدمات در جامعه محدود است، پس باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که با کالا و خدمات برابری کند. اگر میزان آن افزایش یابد، کالا و خدمات در جامعه کم شده و قیمت ها افزایش مییابد، که این امر نشان دهنده تورم در آن جامعه است.
برای مثال افزایش فناوری و تولید درون مرزی، که با گردآوری کالای کافی، از تورم جلوگیری می کند در صورت رشد متناسب نقدینگی و سطح تولید در جامعه، میتوان تا حدود زیادی از بروز تورم در اقتصاد جلوگیری کرد، این موضوع توسط نظریه مقداری پول (MV=PY) مطرح میشود.
M =حجم نقدینگی
V = سرعت گردش پول
P = سطح قیمتها
Y = سطح تولید در اقتصاد
طبق رابطه بالا تولید بر مبنای رشد بهره وری، با یک نسبت معینی در طول یکسال مالی رشد می کند، درصورتیکه رشد حجم نقدینگی متناسب با رشد تولید باشد، با فرض ثبات سرعت گردش پول در طول دوره مالی، سطح قیمت ها نیز ثابت می ماند، اما اگر نقدینگی بیشتر از رشد تولید رشد کند، برای برقراری تساوی در رابطه بالا باید این نابرابری از طریق رشد قیمتها رفع شود و در صورت کمتر بودن رشد نقدینگی از رشد تولید، با توجه به کمبود منابع مالی لازم تقاضا کاهش یافته و بدنبال آن برای
جلوگیری از کاهش عرضه باید سطح قیمتها کاهش یابد تا تساوی برقرار باشد.
دیدگاه شما