چگونه در معاملات خود موفق‌تر شوم؟


۱۰ راه موفقیت در بازار فارکس

کسانی که از تجربه افراد حرفه ای در بازار فارکس استفاده میکنند; مراحل موفقیت در این بازار را با سرعت بیشتری طی میکنند;علاوه بر رعایت قوانین حاکم بر بازار فارکس; کسب دانش و تجربه لازمه موفقیت می باشد.

۱۰ اصل موفقیت در بازار فارکس:

۱_ جفت ارز ها و شاخص های مناسب را جهت معاملات انتخاب کنید:

گام اول در بازار فارکس; انتخاب جفت ارز ها و شاخص هایی است که قصد انجام معامله یا سرمایه گذاری بر آن را دارید;با تحلیل تکنیکال چارت قیمت و مدیریت سرمایه; قسمت دشوار سرمایه گذاری در بازار فارکس را پشت سر میگذاریم;با انتخاب صحیح می توان به سود حاصل از معاملات در آینده امیدوار باشید.

۲_ برنامه ریزی مدون داشته باشید:

برنامه ریزی در جهت نحوه فعالیت پیش از سرمایه گذاری اهمیت بسیار زیادی برای معامله گر در بازار فارکس دارد;یک نوع از روش های برنامه ریزی; کنترل سرمایه یا بهتر است بگوییم مدیریت کردن صحیح سرمایه می‌باشد.

مدیریت سرمایه به معامله گر کمک میکند تا از همان ابتدا بداند که چه میزان از سرمایه قرار است در این معامله مورد ریسک قرار گیرد;در صورت موفقیت معامله انجام شده چند درصد به سپرده ما اضافه می شود و در صورت زیان نیز چند درصد از سرمایه کاهش پیدا میکند.

(از آنجا که زیان بخشی از معامله گری و بازار فارکس میباشد; توصیه گروه HiForeX24 به معامله گران; اهمیت دادن بسیار به بحث مدیریت صحیح سرمایه است;) همیشه مقداری از سرمایه خود را به عنوان پشتیبان قرار داده تا حسابمعاملاتیتان در شرایط بحران های اقتصادی در امان باشد;به هیچ عنوان با تمام سپرده خود معامله نکنید.

۳_ هرگز به جهت انتخابی در یک معامله متعصب نباشید:

سعی کنید قیمت ها را با حالت ذهنی خنثی تحلیل کنید تا در شرایط گوناگون بهترین تصمیم ها را بگیرید.معامله گری را در تجارت فارکس دیدم که در یک معامله با حجم ۱۰ لات استاندارد بدون در نظر گرفتن حد زیان وارد پوزیشن خرید شده بود.

حال ۸۰درصد از سرمایه حساب تجاری اش دچار زیان می باشد.جدا از اینکه مدیریتی بر سرمایه اش نداشته است; حاضر نبوده اشتباه خود را بپذیرد. و زود تر از آنکه دچار این چنین رویدادی شود از معامله خود خارج شود.

به نظر شما بهتر نبود جای داشتن امید واهی از معامله خارج میشد و نماد دیگری را بررسی میکرد؟همیشه به یاد داشته باشید که تنها کسی که در بازار اشتباه میکند معامله گر است; نه بازار.سعی بر پذیرفتن اشتباه خود داشته باشیم و هیچ وقت تعصب به نمادی نشان ندهیم.

۴_ در سقف بفروشید و در کف بخرید:

شاید فکر کنید انجام این کار ساده به نظر برسد. اما پیدا کردن کف و سقف های معتبر در بازار فارکس کار چندان آسانی نیست.با تبعیت از رفتار اکثریت بازار سود های چشمگیری می سازید که تضمین کننده موفقیت شما می شود.

۵_ ترس و طمع را بشناسید:

بزرگترین دشمن معامله گران ترس و طمع است.قبل از ورود به هر معامله برنامه ریزی لازم را انجام دهید.مثلا بدانید که با چه حجمی از سرمایه می خواهید وارد شوید.حد سود (Take Profit) و حد زیان (Stop Loss) را مشخص کرده باشید.شرایط مدیریت معامله هنگام نوسان های بازار برایتان روشن باشد.می توانید به این دشمن بزرگ یعنی ترس و طمع فائق آیید.

۶_ استقراض سرمایه:

ماهیت حرفه معامله گری و نوسانات شدید بازار فارکس به خودی خود فشار ذهنی زیادی دارد.باید از این فشار کاسته تا با ذهنی هرچه آرام تر به تحلیل بازار ادامه دهیم.بنا بر این هرگز با پولی که به شما تعلق ندارد معامله نکنید.تنها با سرمایه ای معامله کنید که در آینده نزدیک مورد نیازتان نباشد و تحمل زیان بر آن را داشته باشید.

۷_ اهداف معاملاتی خود را مشخص کنید:

ارزش پولی که برای معاملات در بازار فارکس هزینه نموده اید با توجه به شرایط حاکم بر بازار قابل تغییر است.حفظ ثبات و تعیین اهداف مشخص معاملاتی می تواند عامل موفقیت شما در بازار فارکس گردد.

این امر می تواند زمان کافی را در اختیار شما قرار دهد تا با کسب مهارت های مورد نیاز; سرمایه گذاری های بزرگ و موفقی را در فارکس انجام دهید.کنترل منظم وضعیت بازار و استفاده از آن در جهت شناخت بسترهای مناسب سرمایه گذاری می تواند آینده‌ای پر‌سود را برای شما به ارمغان بیاورد.

۸_ حجم معاملاتی مناسب را برای خرید و فروش انتخاب کنید:

در بازار فارکس; انتخاب حجم معاملاتی مناسب برای خرید و فروش بسیار مهم است.هر سرمایه‌گذاری از تحلیلگران دیگر سوال می‌کند بر روی چه نمادی معامله کنم.اما هرگز سوال نمی کند چه حجمی برای انجام معاملات نسبت به حساب تجاری ام مناسب است.انتخاب حجم معاملاتی نامناسب مانع از رشد بهینه حساب شماست.

۹_ سرمایه گذاری بلند مدت:

سرمایه گذاری کوتاه مدت و نوسان‌گیری در فارکس در نگاه اول جذاب است.باید توجه داشت سود حاصل از اینگونه سرمایه گذاری ها نمی تواند ثبات را در بازار فارکس تضمین کند.طرح و برنامه ریزی سرمایه گذاری های بلند مدت در بازار فارکس توصیه همیشگی شرکت های سرمایه گذاری معتبر بوده است.در صورتی که بازار های مالی نظیر فارکس از ثبات کافی برخوردار باشند; سرمایه گذاری بلند مدت سود پایدار تری برای سپرده شما می‌سازد.

۱۰_ برای دریافت سیگنال های معاملاتی پول نپردازید:

در بازار فارکس تلاش بر این داشته باشید که خودتان تصمیم بگیرید.هر شخص زاویه دید متفاوتی به مسائل و تحلیل بازار دارد.هر زمان خواستار خرید سیگنال های معاملاتی دیگر تحلیلگران در تجارت فارکس بودید; این سوال را از خود بپرسید:اگر این شخص توانایی تحلیل بازار فارکس را دارد; چرا خودش معامله نمی‌کند؟چرا حاضر است تحلیل هایش را به قیمت چند دلار بفروشد؟

نکات کاربردی برای موفقیت در بازار مالی ایران

برای موفقیت در بازار مالی ایران از جمله بورس داشتن تجربه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در دوره های مختلف تاریخی، بشر برای حفظ سرمایه خود استراتژی‌های خاصی را ابداع و استفاده کرده است. تعدادی از این قوانین حتی امروزه هم در پیشرفت وضعیت اقتصادی افراد نقش قابل توجهی دارند.

ولی کسب سود و حفظ سرمایه در هر جامعه‌ با توجه به منابع درآمدی هر کشور، گردش بازارهای مالی، فعالیت‌های سیاسی-اقتصادی و حتی سبک تفکر اقتصادی عموم مردم جامعه، می‌تواند متفاوت باشد. در ادامه با ما همراه باشید تا در مورد موفقیت در بازار مالی ایران نکات ارزشمندی را بررسی کنیم.

پیشنهاد ویژه ثروت آفرین : محصول فیلتر طلایی بورس

نکات کاربردی برای موفقیت در بازار مالی ایران

وضعیت کلی بازار مالی ایران

فرض می‌کنیم شما مقدار قابل توجهی پول پس‌انداز کرده‌اید و قصد دارید با استفاده از آن به درآمد ثابت برسید و یا سرمایه اولیه خود را افزایش دهید. اگر از پول خود برای مدت طولانی استفاده نکنید، ارزش پول شما کاهش می یابد. خرید مسکن، زمین، خودرو و … به منظور پس‌انداز پول نیز توصیه نمی‌شود. زیرا از این شکل سرمایه، سود قابل اعتماد و ثابتی نصیب شما نخواهد شد. مگر اینکه همواره در حال خرید و فروش آگاهانه آنها باشید.

به همین دلیل امروزه در ایران سرمایه گذاری و معامله در بازار‌های مالی طرفداران زیادی پیدا کرده‌است. متاسفانه در کشور ما به دلیل به روز نبودن زیر ساخت‌های اقتصادی و تحریم‌‌های مختلف مخصوصا در زمینه ورود ارز، بازار‌های مالی از بازار‌های جهانی فاصله گرفته‌اند و به همین دلیل افرادی که بدون آگاهی قبلی وارد بازار مالی می‌شوند، ممکن است به مشکلات و تنگناهای مختلفی برخورد کنند و متضرر شوند. در این متن قصد داریم برای آگاه‌سازی شما از ساز و کار سیستم اقتصادی موجود در بازار‌ مالی ایران، زمینه‌های پرطرفدار سرمایه‌گذاری را بررسی کنیم.

پیش از هر چیز توجه داشته باشید که برای یک سرمایه‌گذاری خوب و موفق باید آرامش خود را حفظ کنید. ابتدا توانایی‌ها و حجم سرمایه‌گذاری مورد نظر خود را بشناسید و سعی کنید از منابع مختلف، اطلاعاتی در مورد کلیات سرمایه‌گذاری در کار مورد نظر کسب کنید. برای موفقیت در بازار مالی ایران و سودآوری موثر، شما باید از پول و دارایی خود برای سرمایه‌ گذاری در زمینه‌های مطمئن استفاده کنید. یکی از بهترین راه‌های موفقیت در بازار مالی ایران سرمایه گذاری آگاهانه در بازار بورس است.

وضعیت کلی بازار مالی ایران

پیشنهاد می کنم فیلترهای کاربردی بورس شامل بیش از 700 فیلتر کاربردی در سایت دیده بان بازار را مشاهده نمایید

بورس چیست؟

بورس محل خرید و فروش سهام و اوراق بهادار است. سهام موجود در بازار بورس شامل موارد زیر می‌شود: سهام شرکت‌ها، کارخانه‌ها، صنایع تولیدی و هر نهادی که در سرمایه‌گذاری نقش مستقیم یا غیر مستقیم دارند.

به زبان ساده شما با ورود به بورس می‌توانید به اندازه‌ی سرمایه خود مقداری از سهام یک شرکت را خریداری کنید و در صورتی که ارزش آن سهم افزایش یافت، سهم مورد نظر را فروخته و اصل سرمایه‌ خود را در کنار سود به دست آمده، از چرخه معامله خارج کنید. البته معاملات به این سادگی نخواهند بود و اگر بدون آگاهی و آموزش اصولی اقدام به خرید و فروش سهام کنید ممکن است متضرر شده و بخش قابل توجهی از سرمایه خود را از دست بدهید.

البته داشتن تجربه در بازار بورس می تواند موجب کسب سود قابل توجهی شود و یکی از راه‌های کسب درآمد در بازار مالی ایران است. همانطور که می دانید فعالیت در بورس باعث افزایش حجم گردش مالی در اقتصاد می‌شود. در سیستم آنلاین مبادلات بورس برای انجام معامله می بایست سهام، با بالاترین قیمت پیشنهادی فروشنده و پایین‌ترین قیمت پیشنهادی خریدار منطبق شود.

پیشنهاد می‌کنم حتما مقاله ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟ را مشاهده نمایید

وضعیت بازار بورس ایران در چند سال اخیر چگونه بوده است؟

یک معامله‌گر حرفه‌ای برای موفقیت در بازار مالی ایران باید از نوسانات بازار و سمت و سوی حرکت چرخ اقتصاد کشور آگاه باشد. در بازار بورس ایران نیز مانند بورس‌های جهانی، دو گروه فعالیت می‌کنند که شامل افراد حقیقی و نهاد‌های حقوقی هستند. اما در چند سال اخیر، مخصوصا بعد از فروردین ماه سال ۹۹ نقش معاملات افراد حقیقی در بازار بورس بسیار پر رنگ‌ شده است؛ به طوری که هم‌اکنون بیشترین حجم معاملات در بورس مربوط به معامله‌گران حقیقی است. دقیقا همین عامل باعث رشد چشم‌گیر بورس و ورود افراد جدید به بازار بورس شده است. این موضوع دو علت دارد:

  1. به دلیل مسائل مربوط به تورم و افزایش نسبی قیمت کالا‌ها در جامعه، افراد به جای سرمایه‌گذاری در بازارهای پرریسک خودرو، مسکن و ارز و … به سرمایه‌گذاری مطمئن در بازار بورس روی آوردند و به همین دلیل ورود نقدینگی به به بازار سهام توسط افراد حقیقی در پایان سال ۹۹ در مقایسه با سال قبل افزایش 500 درصدی داشت!
  2. به دلیل تاثیرات اقتصادی ناشی از بیماری کرونا، حجم کلی معاملات حضوری در جامعه کمی کاهش یافت و به جای آن حقیقی ها به خرید سهام با قیمت‌های نسبتا بالا تمایل پیدا کردند. به همین دلیل حجم تقاضا در بازار بورس افزایش یافته و این خود باعث شکوفایی بورس در سال 99 شده است.

البته بعد از رشد چندین ماهه بورس مجددا به دلایل مختلف بورس درچار ریزش شد. ولی بطور کلی با توجه به روند صعودی پیشرفت بازار بورس، می‌توان گفت یکی از بهترین مسیر‌ها برای موفقیت در بازار مالی ایران، ورود به بورس و سرمایه‌گذاری در آن است.

وضعیت بازار بورس ایران در چند سال اخیر چگونه بوده است؟

پیشنهاد می کنیم مقاله روانشناسی بازار بورس | تابلو خوانی حجم معاملات را مطالعه فرمایید

مراحل ورود به بورس در ایران کدامند؟

1- ابتدا شما باید در سامانه ملی سجام ثبت نام کنید.
2- پروسه‌ احراز هویت را (به صورت حضوری یا غیرحضوری) طی کنید.
3- در کارگزاری مورد نظر خود ثبت ‌نام کنید تا به بازار بورس دسترسی پیدا کنید.

نکته: طبق آخرین مصوبات، متقاضیان پس از دریافت کد بورسی تا یک ماه مجاز به خرید و فروش سهام نیستند، پس اگر قصد دارید به سرعت وارد معاملات شوید بهتر است این وقفه یک ماهه را نیز در نظر داشته باشید.

پس از پشت سر گذاشتن این مراحل شما می‌توانید آزادانه در بورس فعالیت کنید ولی پیش از آن حتما باید به آموزش های لازم و ترفند‌های خرید و فروش در بازار بورس مسلط شوید.

آیا بازار بورس برای من مناسب است؟

در چند سال اخیر با ورود بیش از 2 میلیون ایرانی به بازار بورس، سوالی که خیلی ذهن خیلی از مشتاقان ورود به بورس و بازار مالی ایران را درگیر کرده است این بود: آیا من هم می‌توانم در بورس موفق شوم؟

درجواب می‌توان گفت که بورس برای سرمایه‌گذاری چند دسته از افراد بستر مناسبی نیست:

  • آن دسته از افرادی که روحیه‌ ریسک‌پذیری و خطر کردن را ندارند.
  • افرادی که آموزش اصولی ندیده باشند و به معاملات بورس صرفا به چشم قمار نگاه می‌کنند.
  • کسانی که منبع درآمد ثابتی نداشته باشند و برای تامین هزینه‌های ماهانه خود بخواهند فقط به بورس تکیه کنند.

از سوی دیگر اگر برای شغل دوم و درآمد مازاد به بورس علاقه‌مند شده‌اید و از روحیه‌ی ریسک پذیری خوبی برخوردار هستید احتمالا می‌توانید در بورس به موفقیت برسید.

آموزش ورود به بورس برای موفقیت در بازار مالی ایران

هر نکته و آموزشی در خصوص بورس برای ورود به بازار مالی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آموزش های مختلف کمک می کند بتوانیم پیش‌بینی کنیم چه زمانی قیمت سهام مورد نظر ما افزایش یا کاهش خواهند یافت.

برای موفقیت در بازار مالی ایران دو نوع تحلیل اصلی برای پیش‌بینی قیمت‌های بازار و حجم عرضه و تقاضا وجود دارد:

1- تحلیل تکنیکال:

در این روش با استفاده از تحلیل وضعیت گذشته سهم و استفاده از اندیکاتورها، فرد می‌تواند قیمت آینده سهام را پیش‌بینی کند.

2- تحلیل بنیادی ( فاندامنتال) :

در این روش با بررسی صورت وضعیت گزارش‌های مالی و وضعیت سود و زیان شرکت، می‌توان به ارزش واقعی سهام آن در طولانی مدت پی برد.

معمولا متخصصان اقتصاد توصیه می‌کنند تحلیل گران هر دو تحلیل را در کنار هم بررسی کنند. در نتیجه بهتر است برای تصمیم‌گیری در مورد خرید و فروش سهام، از هر دو نوع تحلیل استفاده کنید. هر چند باید در نظر داشت که تحلیل بنیادی روش نسبتا دشواری بوده و نیازمند تحلیل گسترده اطلاعات شرکت‌ها با استفاده از مدل سازی و داده‌های آماری است.

علاوه بر این تغییرات کشوری غیر منتظره مانند تغییرات سیاسی یا تغییراتی در قانون‌گذاری، تحریم‌ها و غیره که بتوانند تاثیر منفی قابل توجهی بر روند اقتصاد کشور داشته باشند، تمام محاسبات تحلیل بنیادی را تغییر می‌دهند. به همین دلیل معمولا تحلیل تکنیکال برای موفقیت در بازار مالی ایران طرفداران بیشتری دارد. در ادامه به بررسی نکات تحلیل تکنیکال می‌پردازیم.

ن کات تحلیل تکنیکال برای موفقیت در بازار مالی ایران چیست؟

اگر بخواهیم بطور کلی به موضوع نگاه کنیم، تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است:
1- همه چیز در نمودار قیمت استوار است. یعنی تنها عاملی که برای تحلیل‌های خود استفاده می‌کنیم، قیمت سهام است. طبق این اصل ما فقط با توجه به قیمت، تمام معیارهای تاثیرگذار بر اقتصاد را در نظر گرفته‌ایم.
2- تاریخ تکرار می‌شود. یعنی هربار که بازار سهام دچار نوسان‌هایی مشابه شود، نتایج یکسان و مشابه از خود بروز می‌دهد.
3- تغییر قیمت‌‌ها و ارزش سهام طبق روند مشخصی حرکت می‌کنند.

مزایا و معایب تحلیل تکنیکال

  • مزایا:
  • می‌توان از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک سهم در هر بازه زمانی استفاده کرد. به عبارتی می‌توان از این تحلیل برای سرمایه‌گذاری و خرید و فروش بلند مدت یا کوتاه مدت استفاده نمود.
  • این روش تحلیل فقط مربوط به ارزیابی سهام های بورسی نیست. شما حتی می‌توانید قیمت هر کالای دیگری را با تحلیل تکنیکال بررسی کنید و قیمت آن را در بازه‌های زمانی دلخواه تخمین بزنید.
  • یادگیری تحلیل تکنیکال نسبتا کار آسانی است و هر کسی با کمی پشتکار می‌تواند به راحتی تحلیل تکنیکال را آموخته و از آن برای موفقیت در بازار مالی ایران استفاده کند.
  • چگونه در معاملات خود موفق‌تر شوم؟ چگونه در معاملات خود موفق‌تر شوم؟
  • تحلیل تکنیکال دقیقا چراغ‌های قرمز و سبز مسیر سودآوری در بورس را به ما نشان می‌دهد. این روش نقاطی که قیمت سهام از روند صعودی به نزولی تغییر می‌کنند و برعکس را مشخص می‌کند. با کمک آن می‌توان به سادگی متوجه شد که آیا زمان خریدن یا فروختن سهم مورد نظر فرا رسیده است یا خیر.
  • در روش تحلیل تکنیکال از ابزار‌های متفاوتی استفاده می‌کنیم که احتمال خطای ما را کاهش می‌دهند. چون در صورتی که نتایج حاصل از چند ابزار صحت یکدیگر را تایید کنند، به احتمال بسیار زیاد پیش‌بینی ما دقیق خواهد بود. این ابزار شامل موارد زیر است:

انواع پترن‌ها، الگو‌های هارمونیک، پرایس اکشن، کندل استیک ژاپنی، امواج الیوت، اندیکاتور‌ها و‌ غیره است.

  • معایب:
  • همان طور که پیش از این گفتیم تحلیل تکنیکال بر پایه‌ تفسیر سوابق و نمودارهای گذشته در تغییرات قیمت استوار است. پس نمی‌توان از این روش تحلیلی برای بررسی سهام نوپا مانند عرض‌های اولیه استفاده کرد.
  • از آنجا که تحلیل تکنیکال را می‌توان برای هر بازه‌ زمانی بررسی کرد، ممکن است در بازه‌های خیلی کوتاه به علت هیجانات بازار، نتیجه دقیقی به ما ندهد.

مزایا و معایب تحلیل تکنیکال

برای موفقیت در بازار مالی ایران داشتن تجربه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همچنین اشرافف به مباحث روانشناسی بورس و تابلوخوانی نقش بسزایی جهت موفقیت در بازار مالی خواهد داشت.

آشنایی با روش های تحلیلی از جمله تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال می تواند به کاربران برای موفقیت در بازار مالی کمک کند. آشنایی با این دو روش تحلیل را به همه سرمایه گذارانی که تمایل دارند وارد بازار بورس شوند پیشنهاد می کنیم.

پیشنهاد می کنم محصول فیلترهای نوسان گیری در بورس که شامل 3 فیلتر تخصصی می باشد را مشاهده کنید. برای توضیحات تکمیلی در خصوص این 3 فیلتر که به صورت تخصصی کدنویسی شده و فقط در وب سایت ثروت آفرین موجود می باشد محصول فیلترهای کاربردی بورس (نوسانگیری کوتاه مدت) را مشاهده کنید.

جمع بندی

هر معامله‌گر برای موفقیت در بورس باید بتواند در کنار استفاده از تجربه‌های افرادی که به موفقیت در بازار مالی ایران دست پیدا کردند، حس نوآوری هم داشته باشد و با ابتکار عمل تصمیم‌گیری کند. در ادامه به تعدادی از نکات موفقیت در بورس اشاره می‌کنیم:

  • حتما برای سهامی که خریداری می‌کنید، با توجه به تحلیل‌های خود، حد سود و ضرر تعیین کنید.
  • برای موفقیت در بورس باید روحیه ریسک ‌پذیری داشته باشید. البته نه به این معنی که با تعصب نسبت به خرید و فروش سهام اقدام کنید. گاهی لازم است دست از معامله کشیده و دوباره تحلیل‌های خود در مورد قیمت‌ها را بررسی کنید.
  • علم خود را در مورد انواع تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی افزایش دهید. هیچ سقفی برای آموختن این دو تحلیل وجود ندارد و عده‌ای از معامله‌گران با آگاهی بیشتر از این نکات سود می‌برند.
  • در نظر داشته باشید نمادهایی که فعال هستند برای خرید و فروش مناسب‌تر خواهند بود. ولی اگر نتوانستید سهم مورد نظر خود را خریداری کنید، ناامید نشوید و قطعا در این میان نمادهایی خواهند بود که با هدف و سرمایه‌ شما منطبق باشند پس شتاب زده خرید نکنید.
  • هرگز تمام سرمایه خود را صرف خریدن یک سهم نکنید. محاسبات و تحلیل‌های شما هر‌چند هم دقیق باشند، باز هم احتمال چگونه در معاملات خود موفق‌تر شوم؟ خطا دارند. گاهی عوامل اجتماعی و سیاسی می‌توانند روند کلی بازار را تغییر دهند.

دیدگاه‌های متفاوتی را راستای موفقیت در بازار مالی ایران بررسی کردیم. در پایان به یاد داشته باشید برای موفقیت در هر سرمایه‌‌گذاری باید از دو عنصر صبر و نظم بهره گرفت. یک ذهن آشفته نمی‌تواند بهترین تصمیمات مالی را مدیریت کند. وارن بافت، سرمایه‌گذار و اقتصاد‌دان معروف آمریکایی، در مورد اهمیت صبر در سرمایه‌گذاری می‌گوید، بازار مالی محلی برای انتقال پول از جیب افراد عجول به جیب افراد صبور است.

چطور از ملک و خانه خوب پول در آوریم؟

پول درآوردن از مسکن

از بدو شهرنشینی بشر، مسکن یک نیاز ضروری بوده و پایه‌های امنیت و تشکیل خانواده در آنجا بنا نهاده شده است. اهمیت مسکن باعث شد تا این کالا در بسیاری از کشورهای جهان به یک کالای دو وجهی یعنی مصرفی و سرمایه‌ای تبدیل شود. بنابراین خرید ملک و خانه و معامله جزو سرمایه‌گذاری‌های پرطرفدار است و قیمت و ارزش ملک بنا به تقاضا بالا می‌رود یا دچار رکود می‌شود.

از بعد سرمایه‌گذاری، مسکن یکی از پربازده‌ترین کالاها محسوب می‌شود که می‌تواند هم به لحاظ افزایش ارزش سرمایه‌ای و هم به لحاظ درآمد حاصل از اجاره، سود قابل توجهی را عاید مالکین کند.

امروزه نیز بخش قابل توجه طبقه ثروتمند جامعه را یا افراد کارآفرین تشکیل می‌دهند یا ملاکین؛ البته در این شیوه سرمایه‌گذاری و درآمدزایی، صرفا داشتن پول زیاد برای خرید ملک و خانه و کسب درآمد از آن کفایت نمی‌کند بلکه باید مانند بسیاری از کسب و کارهای دیگر، اصول کسب درآمد از این نوع سرمایه‌گذاری شناخت کافی داشت و از ریسک‌های احتمالی آن و ارزش ملک باخبر بود.

اصل اول: خرید ملک و خانه

ذهنیت

خرید ملک و خانه برای بسیاری از افراد مهمترین و بزرگترین هزینه در سبد مالی آنها محسوب می‌شود به خصوص اگر با هدف سرمایه‌گذاری انجام گیرد، علاوه بر این یک تراکنش تجاری هم به حساب می‌آید؛ در نتیجه نباید در این تصمیم بیگدار به آب زد یا اشتباهی مرتکب شد و به ارزش ملک و قیمت توجه داشت.

هرگز در هنگام سرمایه‌گذاری، به خصوص سرمایه‌گذاری‌های سنگینی مانند ملک، اسیر خیال‌پردازی و هیجانات ذهنی نشوید. مثلا ممکن است یک ملک و خانه با بودجه شما همخوانی نداشته باشد اما پیش خودتان بگویید: «ولی انصافا عجب چشم‌اندازی دارد!» اگر جملاتی این چنینی به ذهنتان خطور کرد، آنها را نادیده بگیرید. فراموش نکنید شما در حال خرید تکه زمینی هستید که با مصالح مختلف بنایی روی آن ساخته شده است؛ همین و بس!

لابد می‌پرسید پس چه‌کار کنیم؟ نوشتن برخی جزئیات که برای شما مهم هستند و به دنبال آنها هستید کمک می‌کند تا اسیر وسوسه‌های مختلف نشوید. این شیوه را حتی بسیاری از بهترین و شناخته‌شده‌ترین سرمایه‌گذاران هم پیش از خرید سهام در بورس به کار می‌گیرند. در واقع، روی کاغذ آوردن خواسته‌ها و نیازها، به نوعی از اتخاذ تصمیمات احساسی جلوگیری می‌کند. نگران نباشید، فرصت‌های بهتر همیشه پیش روی شما هستند.

زمان بندی دقیق

یکی از توصیه‌های بدیهی و همیشگی این است که سعی کنید در زمان رکود اقتصادی خرید کنید هرچند باز هم نمی‌خواهیم بگوییم که همین حالا ملک و خانه بخرید یا نه؛ اما پیشنهاد ما این است که با لحاظ کردن برخی موارد، بتوانید ارزان‌ترین ملک و خانه را با توجه به ارزش ملک از هر بازاری شکار کنید.

اول از هر چیزی، دنبال ملک‌هایی بگردید که بیش از 3 هفته از آگهی کردن آنها گذشته و هنوز مشتری پیدا نکرده‌اند. پس از آن تحقیقات خود را شروع کنید. اکنون بهترین زمان برای استفاده از همان فهرست مکتوبی است که قبلا هم به آن اشاره کردیم. پس بررسی کنید و ببینید ارزش ملک و خانه مطابق با معیارهایی که روی کاغذ نوشته‌اید هست یا خیر؟ در این صورت می‌توانید گام بعدی را بردارید.

در همین رابطه بخوانید:

حال به یکی از جذاب‌ترین و در عین حال هنرمندانه‌ترین بخش‌های معامله، یعنی چانه‌زنی بر سر قیمت می‌رسید. به فروشنده بگویید اگر با قیمت پیشنهادی شما موافقت کند، همین امروز پای معامله می‌روید. باور کنید این جمله به خصوص برای مالکی که چندین روز است که ملک و خانه خود را آگهی کرده و مشتری نداشته واقعا تاثیرگذار است. شک نکنید مالکی که نزدیک به یک‌ماه برای ملکش مشتری نیامده باشد دوست دارد با اولین پیشنهاد دست به نقد و با قیمت پیشنهادی ملک و خانه خود را بفروشد. به این می‌گویند معامله برد-برد!

موقعیت مکانی ملک و خانه

حتی اگر در میان هزاران آگهی، ملکی را متناسب با نیازهای خود پیدا کنید، باز هم مهم است از خودتان بپرسید آیا ارزش دارد این همه را به یک منطقه یا حتی شهری دیگر بروم تا آن را از نزدیک ببینیم و معامله کنم یا خیر؟ پس همیشه سعی کنید تا حد امکان در همان اطراف یا همان شهر محل سکونت خود دنبال ملک و خانه بگردید.

بنابراین، تمام آگهی‌های ملک را در محلات مورد علاقه بررسی کنید؛ حتما یکی از مواردی که به جز قیمت به آن توجه می‌کنید، امنیت محله نیز هست. انتخاب محله مناسب از یک جهت هم اهمیت دارد و آن این است که به مرور زمان خانه‌های واقع در این محلات رشد قیمتی قابل توجهی خواهند داشت و ارزش ملک بالا می‌رود که در نتیجه درآمد شما هم افزایش می‌یابد.

مثلا، دوری یا نزدیکی با مکان‌هایی مانند مدارس، به شدت روی ارزش ملک و خانه تاثیر می‌گذارد. هر قدر نزدیک بودن به مدرسه‌های خوب و با کیفیت می‌تواند برای خانواده‌ها یک مزیت محسوب شود، چگونه در معاملات خود موفق‌تر شوم؟ اما مجاورت با آن هم به لحاظ سر و صدای زیاد و ایجاد ترافیک در ساعات بازگشایی و تعطیلی مدارس می‌تواند یک آسیب جدی باشد. بنابراین، فاصله مناسب با مراکز آموزشی، خدماتی و تفریحی را حتما در هنگام خرید ملک و خانه لحاظ کنید.

معامله خوب

یک معامله خوب یعنی معامله‌ای که احتمال سوددهی و افزایش درآمد ناشی از آن بالا باشد. با در نظر گرفتن برخی نکات می‌توانید یک ملک را با بهترین قیمت معامله کنید.

مثلا، اگر قیمت یک خانه بیشتر از 20 برابر اجاره سالانه آن باشد، احتمال زیاد ارزش خرید ندارد و بسیار گران است. همچنین، بسیاری از خریداران و مستأجران به دنبال خانه‌های دو و سه خوابه هستند که این باعث می‌شود تقاضا برای این نوع ملک همیشه بالا باشد.

در هنگام خرید ملک، داشتن پارکینگ و انباری را فراموش نکنید زیرا مردم عاشق فضای زیاد برای گذاشتن وسایل اضافی خود هستند. از طرفی، حتی داشتن یک حیاط و حیاط خلوت، برای خانواده‌های بچه‌دار یا آنهایی که احتمالا حیوان خانگی نگهداری می‌کنند، جذاب‌تر است.
در نهایت، از خرید خانه در خیابان‌های شلوغ یا خانه‌های دو نبش به خصوص در سر چهار‌راه‌های شلوغ خودداری کنید زیرا این خانه‌ها اغلب کم مشتری هستند.

اصل دوم: اجاره ملک و خانه

قرارداد بلند مدت با مستأجر

معمولا وقتی از مستأجران می‌پرسیم چند وقت می‌خواهند در این ملک بمانند، اغلب آنها می‌گویند: یکی دو سال؛ اما درست ترین پاسخ این است که بگویند هر چقدر بیشتر بهتر یا دستکم سه سال؛
هنگام اجاره ملک ، مستأجرانی که یک ملک را برای یکی دو سال اجاره می‌کنند هم پول بیشتری از دست می‌دهند و هم زمان بیشتری را تلف می‌کنند. از طرفی، شما هم به عنوان یک صاحبخانه دوست دارید مستأجری خانه شما را اجاره کند که مدت بیشتری بخواهد بماند. برای همین هم کمی قبل‌تر به اهمیت نزدیکی ملک به مدرسه و مراکز خدماتی و همینطور خرید خانه با امکاناتی چون انباری و پارکینگ اشاره کردیم. زیرا داشتن فضای بیشتر، مردم را ترغیب می‌کند تا وسایل بیشتری بخرند و در نتیجه داشتن وسایل بیشتر، جابجایی را برای آنها سخت‌تر می‌کند.

در جست‌وجوی مستأجر با اخلاق

اهمیت یافتن مستأجر اخلاق‌مند این است که مطمئن می‌شوید خانه خود را به فردی اجاره می‌دهید که هم آن را نابود نخواهد کرد و هم اجاره خود را سر وقت می‌دهد.

یکی از راه‌هایی که باعث می شود تا مطمئن شوید مستأجر شما هوای خانه‌تان را دارد این است که از همسایه‌ها کمک بگیرید. بهتر است خود را به همسایه‌ها معرفی کرده و شماره تماس خود را در اختیار آنها بگذارید تا در صورت بروز هرگونه مشکل بلافاصله با شما تماس بگیرند. همچنین سر بسته به مستأجر هم بگویید که همه همسایه‌ها را می‌شناسید و با آنها در ارتباط هستید. در نتیجه اگر خدای ناکرده مستأجر بخواهد آسیبی به ملک بزند یا همسایه‌ها را اذیت کند، به تبعات آن فکر می‌کند.

در همین رابطه بخوانید:

همچنین، اطمینان حاصل کنید که مستأجر خوش حسابی دارید؛ لابد می‌پرسید چگونه؟ جواب ساده است: مشوق! مثلا موقع عقد قرارداد به او بگویید در صورت اینکه اجاره‌ها را سر وقت بپردازد به او تخفیف می‌دهید. این مشوق‌ها را در مورد انجام کارهایی چون تعمیرات هم می‌توانید به کار ببرید و به نوعی زحمت خود را هم کم کنید.

حرف آخر…

هرچند شاید این راهکارها تنها قطره‌ای در اقیانوس بازار ملک باشد، اما می‌تواند یک ایده کلی و ذهنیت درست از سرمایه‌گذاری در این بازار به شما ببخشد. اما اگر می‌خواهید اطلاعات خود را برای سرمایه‌گذاری منطقی و تصمیم درست در بازار مسکن بالاتر ببرید می‌توانید از وبسایت‌های معتبر و افراد خبره هم کمک بگیرید.

چگونه موفق شویم؟ | ۱۳ نصیحت از موفق‌ترین افراد جهان

مهم نیست موفق بودن برای شما در چه چیزی خلاصه می‌شود، مهم این است که به‌راحتی به دست نمی‌آید. در این مطلب فهرستی از ۱۳ مورد از بهترین توصیه‌های چند فرد موفق برایتان آورده شده است. اگر می‌خواهید فرد موفقی باشید، رعایت این نکات خالی از لطف نیست.

موفقیت - انگیزش

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از هاوکن‌یو، موفق بودن و موفقیت کم‌کم به واژه‌ای کلیشه‌ای بدل شده است. هرکس برای آن برنامه‌ای ارائه داده است و قوانین زیادی برای آن ترسیم شده است. قبل از هر چیز باید بگوییم موفقیت برای شما به چه معناست و چگونه می‌خواهید در زندگی موفق باشید؟ موفقیت برای برخی از افراد به معنای کسب ثروت است و برای برخی دیگر به معنای کسب قدرت، برخی از افراد هم فقط می‌خواهند با داشتن تأثیر مثبت بر جهان موفقیت را تجربه کنند. همه این‌ها تعابیر درستی از موفقیت هستند، درواقع موفقیت مفهومی است که برای افراد مختلف، متفاوت است. هرچند مهم نیست موفق بودن برای شما در چه چیزی خلاصه می‌شود، مهم این است که مطمئناً به‌راحتی به دست نمی‌آید.

راهنماها و کتاب‌های زیادی برای کسب موفقیت وجود دارد، هرچند موفقیت برای هرکس کاملاً منحصربه‌فرد است. توصیه‌های موجود در این کتاب‌ها اغلب برای همه اشخاص مناسب نیستند؛ بنابراین عمل به توصیه‌های منحصربه‌فرد یک نفر معمولاً به درد نمی‌خورد. در این صورت، باید به توصیه‌های افراد زیادی با ایده‌های کاملاً متفاوت گوش کنید تا شاید یکی از آنها به درد شما بخورد. در ادامه فهرستی از ۱۳ مورد از بهترین توصیه‌های برخی از افراد موفق برایتان آورده شده است. اگر می‌خواهید فرد موفقی باشید، رعایت این نکات ضروری است:

۱- بزرگ فکر کنید

میکل‌آنژ بوناروتی (Michelangelo Buonarroti)، هنرمند بزرگ رنسانس می‌گوید: «بزرگ‌ترین خطری که ما را تهدید می‌کند بلندپروازی نیست، بلکه پایین بودن و در دسترس بودن اهدافمان است.»

تعداد کمی از هنرمندان به‌اندازه میکل‌آنژ تأثیرگذار بوده‌اند. امروزه، با گذشت قرن‌ها از مرگ او، هنوز هم آثار او الهام‌بخش بسیاری از مردم است و با آنها ارتباط برقرار می‌کنند. آثار وی شهرت جهانی دارد، کافی است مجسمه او از داود یا نقاشی‌اش در نمازخانه واتیکان را در نظر بگیرید. تصور کنید که او تصمیم نمی‌گرفت یک هنرمند باشد و مسیرش را عوض می‌کرد. تصمیم گرفتن برای یک هنرمند موفق بودن همیشه بسیار سخت است، تصور کنید چه می‌شد اگر میکل‌آنژ تصمیم می‌گرفت این بلندپروازی‌اش را درازای انجام کار آسان‌تری رها کند؟

اغلب اوقات، مردم تصمیم می‌گیرند رؤیاهای خود را به خاطر مسائلی که واقع‌بینانه‌تر است کنار بگذارند. درواقع آنها رؤیاهایشان را به خاطر کارهای آسان‌تر به فراموشی می‌سپارند. این جمله معروف از میکل‌آنژ خطر چنین دیدگاهی را به ما می‌آموزد. به‌جای داشتن چنین تفکری، بلندپرواز باشید.

۲- آنچه را دوست دارید بیابید و انجام دهید

اپرا وینفری (Oprah Winfrey)، شخص بسیار بزرگ و بانفوذ رسانه می‌گوید:«وقتی می‌فهمی در مسیر موفقیت قرار داری که کاری را که دوست داری انجام دهی، حتی اگر دستمزدی بابت آن دریافت نکنی.»

بهتر است این نقل‌قول را هنگام کار کردن به یادآورید و به آن فکر کنید. تصور کنید که در کار فعلی خود امکان موفق شدن را دارید. در این صورت، احتمالاً سخت‌تر تلاش خواهد کرد و این تلاش قطعاً بیشتر وقت شما را به خودش اختصاص می‌دهد. اگر از شغلتان متنفرید، پس موفق بودن در آن فقط به معنای پر کردن زندگی‌تان با چیزی است که از انجام آن بیزارید. این کار چه احساسی به شما می‌دهد؟

در عوض چرا بر انجام کاری که عاشقش هستید، تمرکز نکنید؟ هنگامی‌که علاقه‌مندی‌تان را یافتید، انگیزه لازم برای ادامه مسیر را پیدا خواهید کرد. موفقیت در این کار، به معنای تحقق رؤیاهایتان است.

حتی اگر در شغلتان موفق نباشید، حداقل زندگی‌تان را صرف کار مورد علاقه‌تان کرده‌اید. بسیاری از نوازندگان موفق سال‌هایی از زندگی خود را صرف اجراهای بدون دستمزد کرده‌اند، تنها دلیلی که نوازندگی را ادامه داده‌اند عشق به کارشان بوده است.

۳- ایجاد تعادل در زندگی را یاد بگیرید

فیل نایت (Phil Knight)، مدیرعامل شرکت نایک می‌گوید: «در زندگی شخصی و کاری همیشه جنگ میان آرامش و آشفتگی برقرار است که هیچ‌یک از آنها پیروز نمی‌شود؛ اما چگونگی مدیریت هردوی آنها، رمز موفقیت در زندگی است.»

اکثر اوقات، مردم فکر می‌کنند برای موفق بودن، باید فقط آن را هدف زندگی‌شان قرار دهند و به هیچ‌چیز دیگری توجه نکنند. اگر افراد فکر کنند که شغلشان آنها را به سمت موفقیت سوق می‌دهد، احتمالاً هر روز ساعات بی‌شماری را صرف انجام آن کار کنند. به‌هرحال، هزینه این کار، محروم شدن از استراحت کافی، سلامتی و داشتن یک زندگی لذت‌بخش است. درنهایت ممکن است افراد در راه رسیدن به موفقیت خسته شوند و توقف کنند.

اگر موفقیت برای آنها به معنای داشتن یک زندگی قوی اجتماعی و گروهی از دوستان خوب باشد، احتمالا به شغلشان آسیب می‌رسد؛ به این معنا که ممکن است شغل خود را از دست بدهند و درنتیجه‌ آن، از عهده مخارج وقت‌گذرانی با دوستان برنیایند. بدین ترتیب، همان‌طور که فیل نایت می‌گوید، موفقیت با کمک تعادل به دست می‌آید. آن را به‌عنوان تعادلی بین کار و استراحت در نظر بگیرید.

۴- از چگونه در معاملات خود موفق‌تر شوم؟ شکست نترسید

هنری فورد(Henry Ford)، مؤسس شرکت خودروسازی فورد می‌گوید: «شکست به‌سادگی فرصتی برای شروع دوباره است تا این بار هوشمندانه‌تر عمل کنید.»

داستانی وجود دارد که واقعی بودن آن تأیید نشده است، اما پیامی که درون آن است دست‌کمی از حقیقت ندارد: توماس ادیسون لامپ را پس از صدها تلاش ناموفق اختراع کرد. در مصاحبه‌ای از او پرسیدند: «پس از صدها تلاش ناموفقت چه احساسی داشتی؟» پاسخ او عالی بود: «من صدها بار شکست نخوردم، بلکه صدها راه پیدا کردم که با آنها نمی‌شود لامپ اختراع کرد.»

هر شکست برای او به‌منزله یک درس جدید بود. درسی که به او آموخت که چه‌کاری بی‌نتیجه و در عوض کدام کار درست است.

هر تلاش ناموفق و هر شکست، گامی اساسی در مسیر موفقیت است. تسلیم شدن پس از شکست کار آسانی است که اکثر ما انجام می‌دهیم، اما باید آن را به‌عنوان یک درس در نظر بگیریم. به شکست‌های خود توجه کنید و آنها را بررسی کنید. در این صورت رمز رسیدن به موفقیت را خواهید آموخت.

۵- برای رسیدن به موفقیت مصمم باشید

کلنل ساندرز(Colonel Harland David Sanders)، بنیان‌گذار KFC می‌گوید: «من تصمیم گرفتم کاری را به سرانجام برسانم. نه ساعت کاری‌ام و نه مقدار پولی که می‌گرفتم هیچ‌کدام باعث نشد تا من بهترین خودم را به نمایش نگذارم. از آن زمان تاکنون همیشه این کار را انجام داده‌ام و می‌دانم که برنده بوده‌ام.»

این نقل‌قول هم در مواقع شکست درسی برای شما به همراه دارد. ساده‌ترین کار در جهان این است که بعد از هر تلاش ناموفق، آن کار را رها کنید. تنها چیزی که شما را به ادامه دادن مسیر تشویق می‌کند، اشتیاقی درونی است که باعث می‌شود رؤیاهایتان را فراموش نکنید و از اهدافتان منصرف نشوید.

اگر واقعاً به موفقیت متعهد نباشید، پس از هر شکست آسیب بیشتری می‌بینید و هر مانعی سرعت شما را کم می‌کند. بدیهی است که رسیدن به موفقیت سخت است؛ بدون اشتیاق درونی برای آن، نمی‌توان بر این دشواری غلبه کرد؛ اما در صورت داشتن شور و اشتیاق، این سختی‌ها تنها حکم یک مانع را خواهد داشت.

۶- دست به عمل بزنید

لئوناردو داوینچی یکی از نوابغ رنسانس می‌گوید: «مدت‌هاست به این موضوع توجه می‌کنم که افراد موفق به‌ندرت عقب‌نشینی می‌کنند و اجازه نمی‌دهند اتفاقات سد راهشان شوند، بلکه خودشان دست‌به‌کار می‌شوند و اتفاقات را رقم می‌زنند.»

این سخن او مربوط به صدها سال پیش است، اما هنوز هم برایمان کاربردی است، به‌طوری‌که به معنای واقعی کلمه راجع به‌تمامی افراد صدق می‌کند. به سخن او فکر کنید و شخصی مانند ویلیام شکسپیر را در نظر بگیرید: وقتی به دوران زندگی او فکر می‌کنیم، فقط او در ذهنمان برجسته می‌شود. وقتی به دوران رنسانس در ایتالیا فکر می‌کنیم، به یاد میکل‌آنژ و لئوناردو داوینچی می‌افتیم؛ و در دوران معاصر، بیل گیتس و استیو جابز افراد موفقی هستند که در ذهنمان نقش بسته‌اند. اگر آنها آنچه را می‌خواستند انجام نمی‌دادند، زندگی ما به‌طور غیرقابل قیاسی متفاوت می‌شد. احتمالاً این مقاله را توسط دستگاهی می‌خوانید که افرادی مثل آنها یا شرکت‌هایی که مؤسس آن بوده‌اند، ساخته‌اند.

همه این افرادی که نامشان ذکر شد در دوران خود، پیشگام بوده‌اند، آنها راهی متفاوت برای حل مسائل پیدا کرده‌اند و آن را انجام داده‌اند. اگر این افراد به‌جای این‌که دنیا را شکل دهند اجازه داده بودند دنیا آنها را شکل دهد، اصلاً به چشم نمی‌آمدند.

از حرکت کردن خلاف جهت آب واهمه نداشته باشید. اگر راه بهتری برای حل مسائل به ذهنتان می‌رسد، آن را به اجرا درآورید. اگر موفق نشدید، دوباره تلاش کنید.

۷- برای موفق بودن باید روابط مثبت ایجاد کنید

تئودور روزولت (Theodore Roosevelt)، بیست و ششمین رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید: «مهم‌ترین ماده در فرمول موفقیت، دانستن چگونگی همراهی با مردم است.»

بهترین رهبران و برخی از افراد بانفوذ (ازجمله تئودور روزولت که یکی از بهترین رهبران و تأثیرگذارترین افرادی بود که دنیا به خودش دید)، باعث ایجاد و اعتراض و آشوب نشدن، با مردم نجنگیدند و به آنها بی‌اعتنا نبودند؛ بلکه با مردمی که در اطرافشان بودند رابطه‌ای دوستانه داشتند. چنین افرادی نزد مردم محبوب بودند و مردم انتظار بهترین عملکرد را از آنها داشتند. این کلید رهبری موفق است.

منطقی است که اگر شخصی شما را دوست داشته باشد، می‌خواهد شما را یاری کند؛ اگر به او پیشنهادی بدهید، با خرسندی آن را می‌پذیرند. اما اگر کسی شما را دوست نداشته باشد، از کمک کردن به شما امتناع می‌ورزد و حتی ممکن است در جناح مقابل شما قرار گیرد. علاوه بر این، بهترین ایده این است که همیشه با اطرافیانمان رابطه مثبت داشته باشیم. شما هرگز نمی‌توانید به‌طور قطعی بگویید که چه کسانی دوست واقعی و پشتیبانتان هستند و در سختی‌ها شمارا تنها نمی‌گذارند؛ اما به‌هرحال سعی کنید همیشه به مردم کمک کنید تا در مواقع سختی دوستانی داشته باشید که شمارا یاری کنند.

۸- از بیان ایده‌های جدید نترسید

مارک تواین (Mark Twain)، نویسنده معروف می‌گوید: «فرد زمانی موفق می‌شود که ایده‌هایش به مرحله اجرا برسد.»

این حقیقت تأسف‌آور است که افراد با جسورانه‌ترین ایده‌ها، معمولاً مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گیرند. اکثر ما از سنین پایین یاد می‌گیریم که مانند بقیه فکر کنیم و دست به عمل بزنیم. این کار برای اجرای نقش‌های روزمره عالی است، اما برای انجام کارهای متفاوت (تمامی افراد موفق کارهای متفاوت انجام داده‌اند)، باید متفاوت فکر کنید.

اگر ایده جدیدی دارید، به خاطر این‌که جدید و متفاوت است آن را از سرتان بیرون نکنید؛ در عوض خوشحال باشید. این ایده عجیب ممکن است همان چیزی باشد که روزی شما را به سمت موفقیت سوق دهد.

۹- ظرفیت خود را برای رسیدن به موفقیت باور داشته باشید

والت دیزنی (Walter Disney)، مؤسس کمپانی والت دیزنی می‌گوید: «اگر می‌توانی تصورش کنی، پس حتماً می‌توانی انجامش دهی.»

موفقیت همان چیزی است که می‌توانید تصور کنید و به آن برسید.

ممکن است در مسیر رسیدن به اهدافتان با افرادی برخورد کنید که به شما و توانایی‌تان برای رسیدن به موفقیت شک دارند. به‌هیچ‌وجه با آنها و دیدگاهشان همراه نشوید، زیرا لحظه‌ای که باورتان از بین برود چگونه در معاملات خود موفق‌تر شوم؟ و متوقف شوید، همان لحظه‌ای است که با آرزوهایتان خداحافظی می‌کنید. به رؤیاهایتان ادامه دهید.

۱۰- همیشه نگرش ذهنی مثبتتان را حفظ کنید

توماس جفرسون (Thomas Jefferson)، سومین رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید: «هیچ‌چیز نمی‌تواند انسانی با نگرش ذهنی مثبت را از حرکت به‌سوی اهدافش بازدارد، همان‌گونه که هیچ‌چیز روی زمین نمی‌تواند به فردی با نگرش ذهنی منفی کمک کند.»

همان‌طور که جفرسون می‌گوید، شما باید به توانایی‌هایتان برای موفقیت اعتماد کنید. این تنها راه برای پرورش ذهنیت درست است.

افکار مثبت را جایگزین نگرش‌های منفی‌تان کنید. شما باید به مشکلات نزدیک شوید، نه به‌عنوان موانعی که راهتان را سد می‌کنند، بلکه باید صرفاً به آنها به‌عنوان وظایفی معمولی درراه رسیدن به موفقیت نگاه کنید.

اگر مثبت بمانید و همیشه به همین شکل فکر کنید، موانع تأثیر عمیقی بر شما نخواهد داشت، تردید مردم شما را دلسرد نخواهد کرد و حتی بزرگ‌ترین مشکلات، جزئی به نظر خواهند رسید. درحالی‌که با ذهنیت منفی و تردید، به‌راحتی متوقف می‌شوید.

۱۱- اجازه ندهید ناامیدی شما را از ادامه دادن به مسیر دلسرد کند

آبراهام لینکلن (Abraham Lincoln)، شانزدهمین رئیس‌جمهور آمریکا چگونه در معاملات خود موفق‌تر شوم؟ می‌گوید: «اجازه ندهید هیچ ناامیدی شما را شکار کند، درنهایت می‌بینید که موفقیت سهم شماست.»

این ‌یک واقعیت انکارناپذیر از سرشت انسان است که همه ما گاهی خودمان را دست‌کم می‌گیریم و به توانایی‌هایمان شک می‌کنیم. در چنین شرایطی اگر دیگران هم همین حس را به ما منتقل کنند، اوضاع بدتر خواهد شد.

وقتی شک و تردید وجود ما را احاطه می‌کند، بهترین راهی که به ذهنمان می‌رسد، تسلیم شدن است. به تردیدها اهمیت ندهید. اگر ناامیدی به ذهنتان راه یافت و در رسیدن به موفقیت دچار تردید شدید، بهترین راه نادیده گرفتن ناامیدی‌هاست.

۱۲- مشتاق سخت کار کردن باشید

جی‌سی پنی(JC Penny)، بنیان‌گذار موسسه پنی می‌گوید: «اگر در کارتان سختکوش‌تر از افراد معمولی نیستید، نباید انتظار رسیدن به موقعیت‌های بالاتر را نیز داشته باشید.»

احتمالاً این جمله را شنیده‌اید که برای رسیدن به موفقیت به یک درصد نبوغ و ۹۹ درصد پشتکار نیاز دارید یا شاید در مورد ایده ۱۰ هزار ساعت هم چیزهایی شنیده باشید. از هر طرف که به این دو مثال نگاه کنید، یک پیام برای شما دارند: موفقیت حاصل سختکوشی است. اگر در مسیر اهدافتان با تمام وجود تلاش نکنید، هرگز موفق نمی‌شوید.

۱۳- برای دنبال کردن آنچه می‌خواهید، به‌اندازه کافی شجاع باشید

استیو جابز(Steve Jobs)، بنیان‌گذار شرکت اپل می‌گوید: «برای دنبال کردن احساس و شهود خود شجاعت داشته باشید. آنها می‌دانند که دقیقاً به دنبال چه چیزی هستید. هر چیزی غیر از این در اولویت دوم است.»

در یونان باستان، گروهی از خردمندان در معبد دلف زندگی می‌کردند. هرکسی می‌خواست آینده‌اش را بداند یا مشورت بگیرد، از فقیرترین افراد جامعه گرفته تا پادشاهان به دیدن آنها می‌رفت. در بالای درگاه معبد نوشته‌ شده بود «خودت را بشناس».

اگر به چیزی اعتقاد داشته و به آن تمایل داشته باشید، احتمالاً ایده‌ای هم برای رسیدن به آن خواهید یافت. اگر حتی این‌گونه هم نباشد، بازهم ممکن است به‌طور فطری بدانید که چه چیزهایی درراه رسیدن به موفقیت به شما کمک می‌کند و یا چه چیزهایی از مسیر دورتان می‌کند. درست مثل زمانی که به‌طور غریزی خطر را تشخیص می‌دهید حتی اگر همه‌چیز امن به نظر برسد. درنهایت، باید به حس درونی‌تان اعتماد کنید.

ممکن است متوجه شده باشید که بسیاری از آموخته‌های بالا مشابه‌اند و بیشترشان بر توسعه روحیه مثبت تأکید دارد. مشخص است که کلید رسیدن به موفقیت، در آنچه آرزویش را دارید، این است که ازلحاظ ذهنی به خواسته‌تان نزدیک شوید. علاوه بر این، اهمیتی ندارد که در کدام مرحله از زندگی به سر می‌برید، هنوز هم می‌توانید تغییرات مثبت ایجاد کنید و موفقیت را از آن خود کنید. با انجام دادن این کار، تولدی دوباره را تجربه خواهید کرد.

پاسخ آزمون سه بعدی شخصیت معامله گر

پاسخ آزمون سه بعدی شخصیت معامله گر

وقتی معامله گران به مشکلات هیجانی در معاملاتشان دچار می شوند، اغلب فکر می کنند که مشکلات شخصیتی عمیق و تاریکی دارند که نیاز به درمان دارد. در حالی که اغلب بین روش یا سیستمی که معامله گر با آن معامله می کند و نیازها و شخصیت معامله گر عدم انطباق وجود دارد. به جای اینکه خودشان را به خاطر نداشتن انضباط سرزنش کنند، معامله گران باید ببینند که شاید مشکل آنها در دنبال کردن روش این باشد که روش برای آنها مناسب نیست. پیدا کردن تناسب بین آن کسی که هستید و روشی که معامله می کنید قسمت بزرگی از رسیدن به موفقیت در معامله گری است.

سوالات زیر برای کمک به تعیین جنبه های شخصیت شما طراحی شده اند تا نوع برخورد هایی که در معامله گری دارید را تعیین کنید. جواب درست یا غلط وجود ندارد و هیچ یک از سوالات برای ارزیابی پایداری هیجانی یا سلامت روانی شما طراحی نشده اند. در عوض ما تلاش می کنیم سبک شخصیتی شما را پیدا کنیم، و در نتیجه شما می توانید آن را با سبک معامله گری تان منطبق کنید. هر مورد شامل دو عبارت است. لطفا عبارتی را انتخاب کنید که بهترین توصیف از شماست:

الف- زود سر قرار می رسم تا مطمئن باشم که دیر نمی رسم.

ب- خیلی وقت شناس نیستم و اغلب اوقات دیر سر قرار می رسم.

  • وقتی مشکلی در معامله گری ام پیش می آید ،

الف- احساس نا امیدی می کنم و احساساتم را ظاهر می کنم یا در خود می ریزم.

ب- وقتی مشکلی در معامله گری ام پیش می آید ، ابتدا تلاش می کنم تا روی آنچه اشتباه پیش رفته و آنچه می توانم برای درست کردن آن انجام دهم ، تمرکز کنم.

  • وقتی برای غذا خوردن بیرون می روم، …

الف- ، معمولا به رستوران مورد علاقه ام می روم و غذا های مورد علاقه ام را سفارش می دهم.

ب- دوست دارم که رستورانها و غذا های ناشناخته را امتحان کنم.

الف – به جزئیات توجه کنم و تلاش می کنم که هر جنبه از کار را به بهترین شکلی که می توانم انجام دهم.

ب – روی تصویر بزرگ به جای جزئیات توجه کنم و روی جنبه های جزیی کار عرق نمی ریزم.

  • اگر در حین معامله گری می توانستید صدای ذهن مرا بشنوید، …

الف- عبارات حاکی از نگرانی یا عبارات منفی می شنیدید.

ب- تحلیل من از بازار را می شنیدید.

  • اگر قرار باشد ماشینی را برای رانندگی انتخاب کنم ، …

الف- یک ماشین راحت و بی صدا را انتخاب می کنم.

ب- یک ماشین سریع و خوش دست را انتخاب می کنم.

  • در پیروی کردن از رژیم غذایی یا برنامه ورزشی …

الف- سخت است که از درد سر شکستهای بازار راحت شوم.

ب- شکستهای بازار فرصتی برای معامله است.

  • ترجیح می دهم در تعطیلات …

الف- آرام و آسوده باشم.

ب- چیزهای متفاوت زیادی ببینم و کارهای متفاوت و جدید انجام دهم.

  • من به انجام سرویسهای دوره ای اتومبیلم در زمان مقرر …

الف- پایبند هستم.

الف- بعضی اوقات بسیار خوشحالم و بقیه اوقات ناراحت یا خیلی ناراحت هستم.

ب- بالا پایین های احساسی زیادی ندارم.

الف- شغلی در یک شرکت پایدار داشته باشم که حقوق و مزایای تضمینی پرداخت کند، حتی اگر چگونه در معاملات خود موفق‌تر شوم؟ ثروتمند نشوم.

ب- شغلی در یک شرکت تازه تاسیس داشته باشم که شانس ثروتمند شدن را برای من ایجاد می کند، حتی اگر در صورت موفق نشدن مدتی بیکار شوم.

الف- سعی می کنم که غذاهای سالم بخورم و ورزش و استراحت خوبی داشته باشم.

ب- من بسیار مشغولم و اغلب به اندازه ای که باید نمی خورم، ورزش نمی کنم و نمی خوابم.

الف- شمی معامله می کنم.

ب- من با منطق معامله می کنم.

  • من از مشاجره و برخورد …

الف- اجتناب می کنم.

ب- استقبال می کنم.

پاسخ آزمون سه بعدی شخصیت معامله گر

امتیاز دهی:

موارد 10،7،4،1 و 13 صفت شخصیتی را اندازه می گیرند که حس وجدان نامیده می شود. یک فرد با حس وجدان بالا کسی است که درجه بالایی از خویشتنداری و سرسختی دارد. اگر در پاسخ به این موارد بیشتر الف را انتخاب کرده اید، در صفت حس وجدان سطح بالایی دارید. معامله گران با حس وجدان بالا در تبعیت از قوانین خوب هستند و اغلب سیستمهای مکانیکی معامله گری را خوب اجرا می کنند. معامله گرانی که حس وجدان پایینتری دارند در دنبال کردن قواعد صریح مشکل دارند و اغلب به صلاحدید خودشان معامله می کنند. در بهترین حالت، اگر حس وجدان بالایی دارید شکلی از معامله گری را می خواهید که ساختار یافته تر باشد و با جزئیات تمام مشخص شده باشد. سعی کردن برای معامله گری با یک ساختار قوی برای معامله گری که حس وجدان پایینی دارد خسته کننده خواهد بود. چنین معامله گری با معامله های در تصویر بزرگ که به قواعد جزیی و تحلیل نیازی ندارد بهتر عمل خواهد کرد. همان طور که هر معامله فعالی با کنترل ضرر سخت گیرانه برای یک معامله گر با حس وجدان بالا راحت تر است ، برای یک معامله گر با حس وجدان پایین تعداد معاملات کمتر با پارا متر های ریسک بالاتر راحت تر است.

موارد 11،8،5،2 و 14 صفت شخصیتی عصبی بودن ( یا نوروتیک بودن) را اندازه می گیرند. عصبی بودن تمایل به تجربه هیجانات منفی است. اگر در این موارد اغلب الف را انتخاب کرده اید، سطح عصبی بودن نسبتا بالایی دارید. معامله گر مستعد عصبی بودن تمایل دارد که در معامله گری اش احساسات را دخیل کند. برد ها باعث اعتماد به نفس بیش از حد و باخت ها باعث ایجاد ترس و تردیدش می شوند. معامله گری که سطح عصبی بودن پایین دارد در مواجهه با مشکلات معامله گری با تلاش در جهت حل مسئله و تحلیل واکنش نشان می دهد. او بردها و باختها را شخصی نمی کند. عصبی بودن وقتی به معامله گری می آید، مانند یک چمدان به هم ریخته است. اغلب فرد با تمایل عصبی بودن بالا از نظر روانی حساس است و ممکن است این حساسیت چگونه در معاملات خود موفق‌تر شوم؟ را برای جرات پیدا کردن برای حرکت در بازار استفاده کند. معامله گری که سطح عصبی بودن پایینی دارد ممکن است که اختلال احساسی کمی را در معامله گری تجربه کند ولی سرنخ های شهودی را وقتی که معامله در حال خراب شدن است از دست بدهد.

در تحقیقات اخیرم متعجب شدم که معامله گران با دل و جراتی که موفق بودند، اغلب معامله گران نسبتا عصبی بوده اند. روشهای معامله گری بسیار فعال مخصوصا برای این معامله گران دردسر ساز است، چرا که آنها زمان زیادی را برای تعادل روانی پس از ضرر ها اختصاص نمی دهند. این کار منجر به آبشاری از ضرر ها و کاهش سرمایه قابل توجه خواهد شد. برای یک معامله گر غیر عصبی بسیار ساده تر است که ضرر ها را به سرعت برگردانند، چرا که این ضرر ها خیلی به اعتماد به نفسشان بسته نشده اند.

موارد 12،9،6،3 و 15 ریسک گریزی معامله گر را اندازه می گیرد. یک معامله گر ریسک گریز کسی است که احتمال ضرر های بزرگ را نمی تواند تحمل کند و فردی است که پیروزی های کوچک و ضرر های کنترل شده را به پیروزی های بزرگ با کاهش حساب قابل توجه ترجیح می دهند.

اگر شما بیشتر الف را در پاسخ به این موارد انتخاب کرده اید، نسبتا معامله گران ریسک گریزی هستید.معامله گران با حد ضررهای دقیق و مدیریت سرمایه و معامله در تایم فریمهای پایین تر که ریسک دوره معاملاتی مشخص دارد برای یک معامله گر ریسک گریز طبیعی است. معامله گر ریسک پذیر کسی است که از برانگیختگی و به مبارزه طلبیدن لذت می برد. معاملات با حجم بالاتر که در دوره های بلند تر نگه داشته می شوند برای معامله گر ریسک پذیر قابل تحمل ترند. معامله گر ریسک پذیر اغلب یکباره وارد معامله می شود و در معامله گری در طی دوره های با نوسانات کم مشکل دارد. معامله گر ریسک گریز اغلب در نگه داشتن معاملات برنده مشکل دارد و برای اجتناب از گیر افتادن در برگشت ها سودها را زود برمی دارد. این معامله گر در دوره های با نوسانات بالا دچار مشکل می شود.

اندازه معامله کلید مشکل است و اغلب به عنوان متغیر معامله گری نادیده گرفته می شود. معامله گری با اندازه بسیار کوچک معامله گران ریسک پذیر را خسته می کند که باعث کاهش تمرکز می شود. معامله گری بسیار بزرگ معامله گر ریسک گریز را از پا در می آورد و باعث کاهش تمرکزش می شود.

در نهایت، ترکیب کردن این سه بعد شخصیت معامله گری و هر کدام به تنهایی در شکل دادن به نتیجه معامله گری بسیار مهم است. بنا بر تجربیات من، معامله گرانی که کمترین تناسب را برای معامله گری دارند آنهایی هستند که ریسک پذیرند، حس وجدان پایین و عصبی بودن بالایی دارند. این معامله گران اغلب قمار های بزرگی را با هوس انجام می دهند و این هوسها با سر خوردگی روانی هدایت شده است. معامله گری که پس از یک ضرر بزرگ مستاصل شده و اندازه معامله را دو برابر کرده است تا پول را به سرعت برگرداند ، مثالی از این مورد است.

برعکس معامله گران موفق کمی را دیده ام که بسیار ریسک گریز بوده اند. معامله گر ریسک گریز که عصبی بودن بالایی دارد، بیشتر تحت تاثیر ترس از دست دادن به جای امید به بدست آوردن است. این مسئله تحمل اندازه های مناسب را در طی معاملات امید وار کننده سخت می کند. اغلب این معامله گران خودشان را به دلیل تخریب خودشان یا خرابکاری که ایجاد شده سرزنش می کنند ولی واقعیت این است که آنها بهتر است سرمایه گذاری کنند تا معامله گری.

اگر بخواهم یک الگوی ایده ال شخصیت برای معامله گری تعریف کنم ، خواهم گفت که چنین فردی باید تحمل کننده ریسک باشد، عصبی بودن کمی داشته باشد و حس وجدان بالایی داشته باشد. چنین معامله گرانی معمولا در دنبال کردن قواعد معامله گری (ورودها، خروجها، مدیریت سرمایه) خوب هستند و در آماده سازی شان منضبط هستند. آنها ضرر هایشان را شخصی نمی کنند که به آنها ایستادگی لازم برای هر دوره ضررده را می دهد. وقتی یک فرصت معامله خوب را می بیند با معامله با اندازه مشخص راحت هستند ، بنابراین اندازه متوسط بردهایشان از اندازه متوسط بردهایشان بیشتر است.

در پایان، اجازه دهید بعد مهم دیگری که به عصبی بودن و هیجانی بودن مربوط است اشاره کنم. من گمان می کنم که مشکل شناختی فرد به اندازه شکل شخصیت در معامله گری مهم است. برخی از مردم اطلاعات را به صورت شهودی ، بر اساس سرنخهای درونی و هوشمندانه و اطلاعات غیر کلامی بررسی می کنند. هر دو شکل تفکر می تواند برای معامله گران در بازار درآمد ایجاد کند ، ولی ضروری است که شکل تفکر بر روش معامله گری فرد منطبق باشد. هرچه فرد در تایم فریمهای کوچکتر و کوچکتر معامله کند و از سوینگ به سمت اسکالپ برود ، استفاده از روشهای تحلیلی مشخص برای هدایت معامله گری سخت تر و غیر عملی تر خواهد شد.

معامله گری در تایمهای خیلی پایین بیشتر تشخیص الگو هاست تا مطالعه سابقه تاریخی بازار. برعکس ، معامله گری در تایمهای بالاتر اغلب از مدلسازی و تحلیل آماری که معامله گران در اختیار دارند بهره می برد، جایی که برتری وجود دارد. اینکه معامله گران چگونه اطلاعات را بررسی می کنند ، متغیری است که در انتخاب تایم فریم معامله گری نادیده گرفته می شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.