عرضه و تقاضا در فارکس | استراتژی های پرایس اکشن در مناطق عرضه و تقاضا
در این پست به معرفی تکنیک معامله گری و تحلیل بازار بر پایه پرایس اکشن و بر اساس محدوده عرضه و تقاضا در بازار فارکس به همراه معرفی چند استراتژی مرتبط با عرضه و تقاضا میپردازیم .
مجله افیکس کار: طی چند سال گذشته نوع جدیدی از روش معامله در بین معامله گران فارکس محبوبیت زیادی پیدا کرده است. معاملات بر اساس عرضه و تقاضا یک روش معاملاتی است که در آن معامله گر به دنبال یافتن نقاطی در بازار است که قیمت نسبت به آن ها حساسیت دارد. معامله گران با استفاده از رسم مستطیل این مناطق را به عنوان مناطق عرضه و تقاضا مشخص می کنند.
میزان عرضه و تقاضا ، عامل تعیین کننده قیمت در بازارهستند . معامله گرانی که مفهوم تقاضا و عرضه را درک می کنند، برای حرکت های فعلی و آینده قیمت ها در بازار فارکس، آماده تر هستند.
پرایس اکشن (PAT ) یک شیوه نوین تحلیل و معاملهگری در بازار مالی است. تحلیل گران پرایس اکشن به منظور تحلیل وضعیت نمودار و دریافت سیگنالهای ورود و خروج، به هیچگونه ابزار خاصی نیاز نداشته و صرفاً با دسترسی به نمودار خام قیمت از طریق یکی از پلتفرمهای تحلیل تکنیکال، قیمت را تحلیل میکنند.
تعریف عرضه و تقاضا
اصطلاح عرضه به این معنی است که چه مقدار کالا یا خدمات با قیمت مشخص ارایه میشوند . تقاضا به این معنی است که چه مقدار از مصرف کنندگان مایل و قادر به خرید چه مقدار از آن کالا یا خدمات با قیمت مشخص هستند.
استراتژی عرضه و تقاضا
تقاضا و عرضه نقش اساسی در تعیین قیمت یک محصول خاص در اقتصاد بازار دارد. خواسته های خریداران بی پایان است ولی به دلیل کمبود منابع ، همه مطالبات قابل تهیه نیست. این جایی است که رابطه تقاضا و عرضه نقش مهمی پیدا میکند.
استراتژی عرضه و تقاضا یکی از اصلی ترین روش های تحلیل بازار به روش پرایس اکشن است که در معاملات خود در بازار فارکس استفاده می کنیم. یکی از دلیل اصلی که اغلب معامله گران به این روش علاقه مند شده اند ، ساده بودن آن و امکان بررسی بازار در زمان بسیار کم می باشد.
تعریف مناطق عرضه و تقاضا
منطقه عرضه جاییست که قیمت یک جفت ارز به ناحیه مقاومت قیمت می رسد و فروشندگان تصور می کنند که قیمت به اشباع خرید رسیده و پتانسیل زیادی وجود دارد که قیمت افت کند.
منطقه تقاضا جاییست که قیمت یک جفت ارز به سطح نسبتا پایینی می رسد و خریداران تصور می کنند که در اینجا پتانسیل زیادی وجود دارد که قیمت رشد کند.
هنگامی که تقاضا در نقاطی از نمودار با افزایش روبه رو شود، شاهد افزایش قیمت سهام هستیم. زیرا با افزایش تقاضا و خرید همه سهام ، دیگر فروشنده ای در این قیمت نیست و خریداران مجبورند با قیمت های بیشتر سهام و جفت ارز مورد نظر را خریداری کنند. به این ترتیب قیمت مدام در حال افزایش میشود و فروشندگان هم قیمت های بالاتری را طلب میکنند.
تشخیص مناطق عرضه و تقاضا
مناطق عرضه و تقاضا روی نمودار مناطقی هستند که در گذشته قیمت بارها به آنها نزدیک شده است. برخلاف خطوط حمایت و مقاومت، که دقیقا یک خط هستند، این مناطق بیشتر به یک ناحیه و محدوده ای از قیمت شباهت دارند.
منطقه عرضه و تقاضا در جفت ارز ین ژاپن، دلار
سه نشانه تشخیص منطقه عرضه و تقاضا
1) برای شناسایی مناطق عرضه و تقاضا از بازه های زمانی طولانی تر استفاده کنید
با کار کردن در تایم فریم های بالاتر، معامله گران تصویر بهتری نسبت به مناطقی که قیمت نسبت به آنها حساس بوده است خواهند داشت.
هنگام تغییر تایم فریم ها، اطمینان حاصل کنید که از چارت مناسب استفاده می شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت کنید. برای تعیین منطقه قیمتی از اشکال مستطیل شکل استفاده کنید. مناطق عرضه و تقاضا بازار فارکس لزوما باهم ظاهر نمی شوند. اغلب جفت ارزها تنها یکی از این مناطق را نشان می دهند.
2) حرکتهای قوی قیمت را خارج از منطقه احتمالی تقاضا / عرضه شناسایی کنید
برخی از سطوح قیمتی هم برای خریداران و هم فروشندگان سطوح معناداریست و به عنوان منطقه ارزش شناسایی می شود. وقتی معامله گران حقوقی این مناطق دارای ارزش را مشاهده کنند به دنبال سرمایه گداری در آن نقاط خواهند بود.
درنتیجه عکس العمل قیمت نسبت به این محدوده، نسبتا سریع خواهد بود. حتی پیش از آنکه این محدوده قیمتی کاملا تشخیص داده شود.
مشاهده چندین نمونه از این مناطق ارزش، در یک سطح قیمت، احتمال وجود منطقه عرضه یا تقاضا را افزایش می دهد.
حرکات تند قیمت در خارج از مناطق عرضه و تقاضا
3) از اندیکاتورها برای تعیین مناطق حمایت و تقاضا استفاده کنید
معامله گران میتوانند از ابزارتعیین نقاط حمایت مقاومت های (pivot points) روزانه یا هفتگی برای شناسایی یا تأیید مناطق عرضه و تقاضا استفاده کنند.
معامله گران باید سطوح حمایت و مقاومت را تعیین کنند تا برای معاملات در مناطق تقاضا و عرضه آماده شوند.
سطوح حمایت مقاومت
علاوه بر این، معامله گران می توانند برای دقت بیشتر از سطوح فیبوناچی برای تعیین نقاط عطف احتمالی در مناطق عرضه یا تقاضا استفاده کنند. سطح 61.8٪ فیبوناچی به عنوان یک سطح مهم در نظر گرفته می شود. به این سطح در تعیین منطقه عرضه در نمودار زیر دقت کنید.
کاربرد سطح 61.8٪ فیبوناچی در تعیین منطقه عرضه
استراتژی های معامله در منطقه عرضه و تقاضا
استراتژی معاملاتی رنج (Range)
اگر مناطق عرضه و تقاضا کاملا قطعی شوند، می توان از آنها در استراتژی رینج استفاده کرد. معامله گران می توانند برای شناسایی شرایط اشباع خرید و اشباع فروش، اندیکاتور استوکستیک یا آر اس آی، را با این استراتژی ترکیب کنند. از آنجا که این یک نوع از معامله غیر جهتدار از نظر روند است، می توان نقاط خرید و فروش را در آن تعیین کرد.
پس از مشاهده شرایط اشباع فروش/خرید، در چارت با تایم فریم بلند مدت، معامله گر می تواند وارد تایم فریم کوچکتر شده و نقطه ورود ایده آل را پیدا کند.
استفاده از مناطق عرضه و تقاضا در استراتژی معاملاتی رینج (Range)
استراتژی شکست (Breakout)
استراتژی Breakout یکی دیگر از استراتژی های معاملات عرضه و تقاضا است.
قیمت نمی تواند برای همیشه در یک محدوده مشخص باقی بماند و در نهایت یک حرکت جهت دار ایجاد می کند. معامله گران به دنبال ورود مطلوب به بازار در جهت شکست قیمت هستند، زیرا ممکن است شروع یک روند قوی باشد.
نمودار دلار آمریکا/ ین ژاپن، شکست یک روند رینج معاملاتی را نشان می دهد اما پس از آن دوباره به سمت منطقه تقاضا بازگشت. در این سناریو معامله گرانی که معامله کوتاه مدت انجام می دهند ممکن است متضرر شوند. یک راه برای کاهش این ضرر این است که قبل از انجام معامله کوتاه مدت، بازگشت مجدد به منطقه تقاضا را پیش بینی کنید.
استفاده از مناطق عرضه و تقاضا در استراتژی شکست (Breakout)
استفاده از مناطق عرضه و تقاضا برای مدیریت ریسک
مناطق تقاضا و عرضه شباهت زیادی به سطوح حمایت و مقاومت دارند. بنابراین، معامله گر می تواند از این مناطق برای تعیین حد ضرر و حد سود برای معاملاتش استفاده کند.
نمودار جفت ارز دلار سنگاپور / دلار آمریکا نشان می دهد که چگونه می توان با توجه به مناطق عرضه و تقاضا نقاط حد سود و حد ضرر را تعیین کرد.
تعیین حد سود و زیان و مدیریت ریسک با استفاده مناطق عرضه و تقاضا
موفقیت با میانگین متحرک (مووینگ اوریج) در فارکس
میانگینهای متحرک سادهتر از سایر اندیکاتورهای تکنیکال به نظر میرسند، اما در مورد این ابزار ساده چیزی بیش از حد انتظار وجود دارد. میانگینهای متحرک نه تنها جزیی از اندیکاتورهای نشاندهنده روند در بازار فارکس هستند، بلکه بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران از آنها به شیوههای دیگری مانند تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت و نقاط بازگشتی روند بازار نیز، استفاده میکنند.
در نتیجه، نوسانات بازار فارکس و حرکات قیمت با میانگین متحرک هماهنگ بوده و در بازارهای ارز همانند فیبوناچی اصلاح شده و با همان ظرفیت کاربرد دارند. این شرایط امکان کسب سود فراوان و فرصتهای معاملاتی زیادی را برای معاملهگران فارکس فراهم میکند، اما رسیدن به درک این عملکرد نیازمند صبر و بردباری است.
در این مقاله، ما به شما چگونگی رسیدن به این درک از شرایط را نشان خواهیم داد.
تنظیم صحنه نمایش
با توجه به مفهوم وسیعتری از بازار، میانگین متحرک ساده را میتوان با ابزارهای هیجانی بازار که ابتدا برای این اندیکاتور درنظر گرفته شده مقایسه کرد. در نگاه اول، معاملهگران برای مقایسه قیمت بسته شدن کنونی با قیمتهای بسته شدن قبلی و گذشته بازار در دورههای زمانی خاص از این اندیکاتور استفاده میکنند. از نظر تئوری، این مقایسه باید تمایل جهت حرکت بازار را مشخص کند که با دیگر تحلیلهای فاندامنتال و تکنیکال همراه است.
در تصویر شماره 1، ما اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) را با تنظیمات 50 روزه، روی جفت ارز EUR/USD میبینیم که به رنگ سفید نمایش داده شده است. به دنبال برخی اخبار، خریداران بازار را در دست گرفته و قیمتها در حال افزایش بوده است. در این شرایط تحلیلگران بازار، تمایل جهت حرکت بازار را تایید میکنند زیرا نشانگر بلند مدت، رشد قیمت در زمان طولانی را نشان میدهد. در نشانگر 100 روزه میانگین متحرک ساده که به رنگ سبز نمایش داده میشود، این رشد قویتر نیز دیده میشود. در این شرایط نشانگر میانگین متحرک ساده 50 روزه در پایین حرکات قیمت قرار گرفته است، همچنین از میانگین متحرک ساده 100 روزه نیز بالاتر است. این نشانهای از سیگنال مناسب خرید است. برعکس این شرایط سیگنال فروش خواهد بود.
حمایت و مقاومت
اندیکاتور میانگین متحرک نه تنها نشاندهنده تمایل جهت حرکت است، بلکه برای تشخیص شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت سطوح حمایت و مقاومت نیز استفاده میشود. میانگین متحرک در نقاطی از بازار که قبلاً آزمایش و دیده شدهاند، همانند سد عمل میکند. هرچه آزمایشهای قدیمی بیشتر باشد، سطوح تشکیل شده قویتر خواهند بود. در نتیجه، شکسته نشدن سطوح حمایت نشانهای از افزایش قیمت است. با قرارگیری نشانگر در پایین قیمت و تثبیت قیمت در این شرایط، میانگین متحرک یک سطح حمایت در پایین قیمت ایجاد خواهد ساخت. شرکتهای بزرگ شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت و سیستمهای معاملاتی حقوقی نیز تأکید بسیاری بر این سطوح دارند و آن را نقاط محرک مورد توجه بازار مینامند. در نظر گرفتن این سطوح به شناسایی نقاط برگشت ناگهانی روند و تعیین میزان هدف کمک خواهد کرد. با آگاهی از این موضوع، اجازه دهید بیبینیم چگونه یک معاملهگر از این “سطوح” در رسیدن به اهداف خود سود خواهد برد.
استفاده از مزایای میانگین متحرک
با توجه به اینکه موسسات بزرگ از میانگین متحرک به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند و معاملات با حجم بالای خود را بر این اساس اجرا میکنند، این محدودهها میتوانند تاثیر زیادی بر بازار داشته باشند. زیرا گردش بالای پول در این سطوح موجب تشدید حرکات قیمت میگردد. در این شرایط سطوح حمایت و مقاومت قویتر عمل کرده و تغییرات شدید قیمت را کنترل میکنند.
در تصویر شماره 3، این پدیده دیده میشود. در چارت جفت ارز پوند انگلستان به دلار آمریکا، حرکت نزولی در زمانبندی روزانه قابل رویت است. نقاط A و B و C در چارت پس از شکسته شدن میانگین متحرک، قیمت همچنان تا پایان روز کاهش داشته است و حرکت بعدی باعث شده تا قیمت در دوره میان مدت نیز پایینتر رود. در این مثال، از SMA با دوره 25 روزه استفاده شده که قیمت با شکست آن در زیر نشانگر اندیکاتور به حرکت خود ادامه داده است.
معاملهگری در این شرایط کمی پیچیده است اما اجرای آن بسیار ساده است. در ادامه نحوه انجام آن را در چارت پوند انگلستان به دلار بررسی میکنیم:
شناسای یک موقعیت کوتاه مدت با یک چشم انداز بلند مدت
از آنجایی که میانگینهای متحرک با دوره بالاتر معمولاً نیاز به توجه بیشتری دارند، معاملات آنها معمولاً باید در بازه زمانی طولانیتری انجام شوند. در این مثال، از چارت روزانه برای مشخص کردن موقعیتها استفاده میشود.
تمرکز بر زمانبندیهای کوتاه مدت برای یافتن نقاط ورود
در مثال بالا با شکسته شدن سطح حمایت سیگنال فروش توسط میانگین متحرک 25 روزه صادر شده است. برای یافتن نقطه ورود مناسب باید به چارتی با زمان بندی کوتاه مدت رجوع کرد. در نتیجه، در تصویر شماره 4 به بررسی چارت 1 ساعته پرداختهایم. طبق چارت، حمایت شکسته شده است. بسته شدن اولین کندل در زیر سطح نشانه شکست حمایت خواهد بود و سیگنال فروش را تایید میکند. این سیگنال یک موقعیت عالی کوتاه مدت برای فروش را نشان میدهد.
نقطه ورود
بر اساس تحلیل قبلی، نقطه ورود دقیقاً بعد از بسته شدن اولین کندل در پایین سطح حمایت در چارت 1 ساعته است که حرکت کاهشی را نشان میدهد. متعاقباً، حد زیان در بالای محدوده حمایت شکسته شده قرار میگیرد، در این شرایط توجه به نسبت ریسک حائز اهمیت است که سود و زیان بالقوه معامله را نشان خواهد داد.
حرکت میانگین متحرک اغلب همراه با فشار کوتاه مدت و ناگهانی بازار، میتواند به تنهایی یک استراتژی خوب باشد. در این شرایط، ناپایداری و سرعت واکنش فعالان بازار موجب تشدید حرکات جهتدار قیمت و گاهی اوقات اغراق در حرکت بازار میگردد. اگرچه بعضی اوقات معاملات در این شرایط به عنوان معاملات ریسکی شناخته میشود، اما میتواند به معاملات بسیار پربازدهای منجر گردد.
روند کوتاه
فشار كوتاه زمانی است که شرکت کنندگان بازار سریعاً مجبور به بستن معاملات فروش خود هستند و با معکوس شدن سیگنالها تلاش در باز کردن معاملات خرید بیش از حد خواهند داشت. این وضعیت معمولاً باعث بی ثباتی بازار میشود، زیرا خریداران فوراً در حال انتخاب داراییهایی برای انجام معاملات خرید خود هستند و از سوی دیگر فروشندگان وحشت زده در حال یافتن موقعیت مناسبی برای خروج از معاملات و کم کردن میزان زیان خود هستند. پیشرفتهای تکنولوژیکی که باعث سرعت بخشیدن به معاملات در بازار و همچنین بستن سفارشات معاملهگران برای محافظت از داراییها میشود، فشار کوتاه را در جفت ارزهای اصلی تشدید میکنند. با ترکیب این تئوری به همراه توضیحات قبلی، خواهید دید که سطوح میانگین متحرک در تشخیص به موقع شرایط بسیار یاری دهنده هستند. بسیاری از صندوقها معاملات خود را بر پایه همین سطوح اجرا میکنند.
محدودههای رِنج
برای ارائه مثالهای عینی بیشتر، به تصویر شماره 5 دقت بفرمایید. در این تصویر، در جفت ارز ترکیبی پوند انگلستان به فرانک سوئیس، حرکات قیمت یک سطح مقاومت چشمگیر را تشکیل داده است. با وجود چنین مانعی، بازار احتمالاً فرصت کوتاهی را فراهم خواهد کرد و معاملهگران با یک حد زیان کوچک شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت در بالای محدوده مقاومت وارد معامله فروش خواهند شد. بعد از یک دوره کوتاه تعداد فروشندگان کاهش مییابد. با اولین سیگنالهای خرید، قیمت شروع به رشد کرده و حرکت صعودی میشود و دوباره سطح مقاومت را آزمایش میکند. در نهایت، با شکسته شدن سطح مقاومت و افزایش قیمت، فروشندگانی که هنوز معاملات باز دارند متحمل زیان میگردند. بسته شدن معاملات فروش و تمایل به خرید، موجب افزایش قیمت شده و جهش قیمتی را ایجاد میکند.
ترکیب دو مورد
حال که هم میانگین متحرک و هم مکانیزم فشار کوتاه را شناختید، بیایید به مثالی بپردازیم که موفقیت یک موقعیت سودآور را تضمین میکند. در تصویر شماره 6 جفت ارزاصلی و فوقالعاده یورو به دلار آمریکا را بررسی میکنیم. خریداران و فروشندگان با بازگشت دوباره قیمت به سطح حمایت، بر سر جهش حرکتی فروش قبلی رقابت کرده و محدوده حمایت قوی را تشکیل دادهاند. این در حالی است که قیمت تمایل به رنج بودن دارد و شرایط مطلوبی برای شکست محدوده در حال فراهم شدن است. یکی از راههای تشخیص این شرایط، محدود شدن دامنه رِنج است تا امکان شکسته شدن قویتر محدوده را به دنبال داشته باشد، زیرا به وضوح ضعیف شدن فروشندگان قابل مشاهده است. در ابتدای محدوده، بدنه کندلها بزرگ است اما با کاهش رقابت خریداران و فروشندگان در ادامه، بدنه کندلها با گذشت زمان کوچک و کوچکتر شده است. در آخر خریداران پیروز بازار بوده و چارت جفت ارز را به داخل نشانگر میانگین حرکتی سوق دادهاند. همزمان نیز، معاملات فروش برای جلوگیری از زیان بیشتر سریعاً بسته میشوند. این اتفاق موجب جهش قیمت و حرکت رو به بالای آن گردیده است.
شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت
در تصویر بالا، با دیدن محدوده باریک رِنج و ترکیب آن با حرکات قیمتی، کاهش معاملات فروش قابل تشخیص است. میانگین متحرک در انتهای محدوده به عنوان مقاومت عمل کرده و شرایط مناسبی برای ورود به معامله را ارائه میدهد.
بزرگنمایی برای یافتن نقطه ورود
با تشخیص فرصت مناسب معاملاتی، معاملهگر برای ارزیابی جامع و تشخیص نقطه ورود، به یک بازه زمانی کوچکتر رجوع میکند. در تصویر شماره 7، نقطه ورود بعد از بسته شدن اولین کندل در بالای سطح حمایت است. در این شرایط حد زیان در پایین سطح یا در زیر پایینترین قیمت قرار میگیرد.
نقطه ورود
اکنون که تحلیل انجام شده، شروع معامله ساده است. با در نظر گرفتن مقاومت، معاملهگر سفارش خود را بر روی سطح یا بالاتر از آن تنظیم میکند. گاهی اوقات نقطه ورودِ بالاتر از محدوده، از تایید بیشتری برخوردار است. در نتیجه، با شکسته نشدن کامل سطح، معامله انجام نشده و زیان بالقوه کاهش مییابد.شناسایی پتانسیلها در چارت قیمت
نتیجه نهایی چیست؟
همانطور که میدانید، نسبت ریسک به سود بالقوه یکی از پارامترهای مدیریت ریسک است. در هر مورد این نسبت متفاوت خواهد بود. قبل از ورود به معامله با مشخص شدن حد سود و زیان این نسبت قابل بررسی است و هر چه این نسبت از 1:1 بیشتر باشد، ریسک معامله کمتر و احتمال سوددهی آن بیشتر خواهد بود.
نتیجهگیری
میانگین متحرک میتواند نسبت به بازار بینش کاملی ارائه دهد که معاملهگران از آن غافل هستند. همراه با جریان سرمایه و یک شمّ کلیدی در بازار، معاملهگر فارکس میتواند سود را با استفاده از کمترین اندیکاتورها به حداکثر برساند. درنهایت، موفقیت در استفاده از میانگین متحرک این است که از چگونگی واکنشهای شرکت کنندگان در بازار آگاه باشیم و با ترکیب آن با اندیکاتور، فرصتهای کوتاه مدت معاملاتی را شناسایی کرده و در طولانی مدت به سود مطلوب خود برسیم.
آموزش تحلیل تکنیکال جواد کشاورز
تحلیلگر تکنیکال باید بتواند تنها با یک چارت بازار را تحلیل و آن را درک کند. مهم نیست چه پدیده هایی و چه اتفاق هایی در جای دیگر در حال رخ دادن است. او باید بتواند با استفاده از نموداری که در دست دارد با کمک ابزارها و نرم افزارهای تحلیلگری که وجود دارد آینده سهم را پیشبینی نماید و بگوید محتمل ترین اتفاقی که برای سهم خواهد افتاد چیست.
منظور از بند اول این است که هر عاملی که بتواند بر قیمت تاثیر بگذارد مانند سیاست، عوامل اقتصادی و بنیادی و . در قیمت سهم لحاظ شده است و تحلیلگر اخبار مثبت و منفی پیرامون سهم را در قیمت آن می بیند و به آنها توجهی ندارد. بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در تغییر روند بازار از صعودی به نزولی یا بالعکس، هیچ کس بطور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند ولی تحلیل گر تکنیکال به سادگی و با استفاده از الگوها می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و اهداف آن را مشخص کند. هدف از رسم نمودار یک سهم ، شناسایی روند و پیشبینی جهت حرکت آن است. این معنی بند دوم است. هنگامی که روند روی نمودار سهم نشان از یک روند صعودی است پس در آینده شاهد افزایش قیمت سهم خواهیم بود. بند سوم از فرضیات تحلیل تکنیکال این است که سهم گذشته خود را تکرار می کند به عنوان مثال اگر سهمی در یک روند صعودی از 111 تومان به 211 تومان رسیده و سپس از 211 تومان به 151تومان کاهش پیدا کرده، طبق این فرض این سهم پتانسیل اینکه از 151 تومان تا 251 تومان رشد نماید را دارد. به عبارتی سهم تمایل دارد تا گذشته خود را تکرار کند. به کمک این 3 بند و ابزارهایی که وجود دارد تحلیلگر تکنیکال می تواند تحلیلی ارائه کند که محتمل ترین روند آتی سهم را نشان دهد و ریسک معاملاتی را به حداقل برساند.
بطور کلی بازار سرمایه به دو صورت تحلیل می شود : تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
هدف از تحلیل بنیادی، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش ذاتی) شرکت هاست. این نوع تحلیل معمولا بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورت های مالی شرکت ها تمرکز می نماید تا مشخص کند آیا قیمت سهام به درستی ارزش گذاری شده است یا خیر. بخش قابل ملاحظه ای از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصاد ملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد.
مجموعه آموزشی فوق با عنوان آموزش تحلیل تکنیکال ، توسط جواد کشاورز، در فرمت PDF و در 133 صفحه تهیه و تنظیم شده است که به بررسی موارد زیر می پردازد :
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی – هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است. همچنین این الگوها در تایم فریمهای (دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید، برای یادگیری مباحث یاد شده میتوانید مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی تخصصی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید:
در ادامه این مطلب از پارسیان بورس، میخواهیم انواع الگوهای قیمتی را بررسی کنیم، پس با ما همراه باشید.
انواع الگوهای قیمتی
الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند
- الگوهای بازگشتی: پس از این الگوها تغییر روند رخ می دهد
- الگوهای ادامه دهنده: پس از این الگوها نمودار به روند خود ادامه می دهد
حتما بخوانید:
قسمت های قبلی آموزش الگوهای قیمتی:
در این مطلب از مجموعه آموزش بورس به بررسی مفصل الگوی کف و سقف دو قلو و سه قلو میپردازیم و در مقالات بعدی به بررسی کامل دیگر الگوهای قیمتی نیز می پردازیم.
سقف دوقلو
این الگو نیز همانند الگوی سرشانه یک الگوی بازگشتی است، برای شناسایی این الگو کافی است الگوی همانند عکس های زیر را در نمودارهای خود پیدا کنیم.
الگوی سقف دوقلو یک الگوی نزولی بازگشتی است که معمولا روی نمودارهای میلهای، خطی و نمودارهای شمعی یافت میشود. همانطور که از نام آن مشخص است، این الگو از دو قله متوالی تشکیل شده که تقریبا مساوی هم هستند و یک دره متوسط در بین آنها وجود دارد. (سر)
ممکن است انواع مختلفی از این الگو وجود داشته باشد. الگوی کلاسیک سقف دوقلو حتی اگر نشان از تغییراتی بلندمدت نداشته باشد، حداقل یک تغییر متوسط در تغییر روند صعودی به نزولی را خواهد داشت. بسیاری از الگوهای احتمالی سقف دوقلو میتواند در طول مسیر صعودی ایجاد گردند اما تا زمانی که حمایت اصلی شکسته نشود، بازگشت قیمت نمیتواند مورد تایید قرار گیرد.
همانطور که مشاهده میکنید، در صورت وجود روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، درصورتیکه سهم از نقطه A به سمت پایین خارج شود و به بیان دیگر خط گردن را با حجم زیاد قطع کند، هدف قیمتی را بهاندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن خواهد داشت.
برای روشن شدن قضیه ما به نکات کلیدی شکلگیری الگوی سقف دوقلو اشاره میکنیم. این مسئله نیاز به دقت
۱ – روند قبلی: قبل از تشکیل هر الگوی بازگشتی، باید یک روند وجود داشته باشد که بتوان بازگشتی برای آن متصور بود. در مورد سقف دوقلو، باید وجود یک روند صعودی چندماهه قبل از شکلگیری الگو وجود داشته باشد.
۲ – اولین قله: اولین سقف (قله) میبایست بالاترین قیمت در روند کنونی باشد. در سقف اول به نظر میرسد که روند در حال ادامه دادن روند است و هیچ تهدیدی متوجه روند نیست.
۳ – دره: بعد از تشکیل اولین سقف یا قله، یک نزول موقتی در حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد شکل میگیرد. حجم معاملات در حین نزول قیمت از سقف اول معمولا ناچیز است. شکل دره بعد از سقف اول میتواند گاهی اوقات کمی گرد باشد که نشانه تقاضای ملایم در سهم است.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی
۴ – دومین قله: بعد از تشکیل دره معمولا حرکت قیمت با حجم کم همراه میشود و در محدودهی قیمتی قله قبلی، قیمت با مقاومت مواجه میشود و سقف (قله) دوم تشکیل میگردد. حتی بعد از مواجه شدن با مقاومت، تشکیل شدن سقف دوقلو در حد احتمال است و الگوی سقف دوقلو هنوز تایید نشده است. دوره زمانی بین دو سقف معمولا ۱ تا ۳ ماهه است ولی میتواند از چندهفته تا چندماه متغیر باشد. در تشکیل الگوی سقف دوقلو سقفهای دقیق ارجحیت دارند ولی تغییر ۳ درصدی قلهها نسبت هم نیز قابل قبول است.
۵ – نزول از قله دوم: حتی بعد از نزول قیمت از قله دوم، الگوی سقف دوقلو و تغییر روند هنوز کامل نشده است. شکست حمایت به سمت پایین که قبلا در پایینترین نقطه بین قلهها تشکیل شده، الگوی بازگشتی سقف دوقلو را تکمیل میکند. این شکست میبایست با قدرت و افزایش در حجم معاملات همراه باشد.
۶ – تبدیل حمایت به مقاومت: حمایت شکسته شده تبدیل به مقاومت میشود و گاهی اوقات قیمت مجددا به این سطح مقاومت (که قبلا حمایت بوده) اصطلاحا پولبک میزند. چنین برگشتهای موقت و برخورد به مقاومت، معمولا فرصتی برای خروج است.
پارسیان بورس
۸ – هدف قیمت: فاصله بین حمایت شکستهشده تا قلهی الگو را میتوان از سطح حمایت رو به پایین محاسبه نمود تا هدف قیمتی این الگو بدست آید. بنابراین هرقدر الگوی تشکیل شده بزرگتر باشد، پتانسیل افت قیمت بیشتری نیز در نزول احتمالی وجود خواهد داشت.
گرچه تشخیص الگوی سقف دوقلو ممکن است به نظر ساده و راحت برسد، اما باید دقت کرد تا موقعیتهای گمراهکننده که شبیه الگوی سقف دوقلو است ما را دچار زیان نکند. قلهها در الگوی سقف دوقلو میبایست در حدود یکماه از هم فاصله داشته باشند. اگر قلهها بسیار به هم نزدیک هستند، ممکن است تنها یک مقاومت موقتی شکل گرفته باشد و روند صعودی به نزولی تبدیل نگردد.
مطمئن شوید که دره بین دو قله حداقل ۱۰ درصد نسبت به سقف پایینتر آمده باشد. کاهش کمتر از ۱۰ درصد ممکن است نشانهی افزایش در فشار فروش نباشد. یکی از مهمترین اشتباهاتی که در سقف دوقلو باید از آن اجتناب کنید، اقدام زودهنگام در زمانی است که هنوز تشکیل الگو قطعی نشده است. همواره برای تایید الگو، منتظر شکست حمایت بمانید؛ این شکست باید متقاعدکننده باشد.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی
برای اطمینان از شکست روند، مانند برخی از افراد میتوانید این دو قانون را در نظر بگیرید:
اول : ۳ درصد قیمت را در نظر بگیرید و هرگاه حمایتی شکسته شد، تا زمانی که قیمت ۳ درصد از سطح حمایت پایینتر نرفته آن شکست را یک شکست قطعی ندانید.
دوم : برای اطمینان از شکست حمایت، قیمت باید حداقل ۳ روز در زیر سطح حمایت باقی بماند. فراموش نکنید روند در جریان است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. این اصل در الگوی سقف دوقلو هم صادق است، بنابراین تا زمانی که حمایت شکسته نشده است، این روند را ادامهدار در نظر میگیریم.
کف دوقلو
الگوی بازگشتی کف دوقلو یک الگوی صعودی است که معمولا نمودارهای میلهای، خطی و شمعی تشخیص داده میشود. همانطور که از نام آن مشخص است، الگو از دو دره (کف) متوالی که تقریبا با هم برابرند تشکیل شده است و یک قله متوسط در وسط آنهاست. در نظر داشته باشید، الگوی کف دوقلو روی نمودار نقطه و رقم کاملا متفاوت است و یک الگوی نزولی محسوب میشود.
با وجود این که ممکن است استثنا وجود داشته باشید، الگوی کف دوقلو معمولا علامتی از یک تغییر متوسط یا بلندمدت در روند است. اکثر الگوهای احتمالی کف دوقلو میتوانند در مسیر نزول شکل بگیرند اما تا زمانی که حمایت کلیدی شکسته نشده است، تغییر روند مورد تایید نخواهد بود.
برای کمک به شفافسازی این قضیه، به نکات کلیدی در شکلگیری این روند میپردازیم و سپس یک مثال میآوریم.
۱ – روند قبلی: برای شکلگیری هر الگوی بازگشتی کف دوقلو، طبیعتا باید یک روند نزولی قابل توجه و کاملا مشخص وجود داشته باشد. بنابراین وقتی هیچ روندی حاکم نیست نباید اشکال احتمالی را یک الگوی کف دوقلو دانست.
۲ – کف (دره) اول: کف اول میبایست در پایینترین نقطه روند فعلی باشد. بنابراین، اولین کف به ظاهر یک کف معمولی است و پس از تشکیل کف اول، به نظر میرسد که روند نزولی ادامه دارد.
۳ – قله: بعد از تشکیل کف اول، یک قله شکل میگیرد که معمولا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد از کف فاصله دارد. حجم معاملات در این نقطه معمولا نسبت به کف تشکیل شده، پایینتر است. قله برخی اوقات ظاهری تیز و گاهی نیز ظاهر گردمانند دارد؛ قیمت گاهی در نزول کمی تعلل میکند که نشان از افزایش موقتی تقاضاست ولی این افزایش تقاضا خیلی قدرتمند نیست و سرانجام قیمت نزول میکند.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی
۴ – کف دوم : نزول از سقف معمولا همراه با حجم کمی صورت میگیرد و با حمایت تشکیل شده از کف قبلی برخورد میکند. واکنش قیمت به حمایت قبلی موردانتظار است اما حتی پس از واکنش قیمت به حمایت، هنوز تشکیل کف دوقلو قطعی نشده است.
بازه زمانی بین دو کف متفاوت است و معمولا بین چندهفته تا ۱ تا ۳ ماه طول میکشد. ترجیح این است که تشکیل دو کف دقیقا در یک خط باشد ولی جا برای بالاتر یا پایینتر تشکیل شدن کف ( تا ۳ درصد اختلاف نسبت به کف قبلی ) وجود دارد.
۵ – بعد از کف دوم : حجم معاملات در کف دوقلو اهمیت بیشتری نسبت به سقف دوقلو دارد. برای معتبر بوده الگو، باید فشار خرید و حجم معاملات در حالی که قیمت از کف دوم در حال صعود است افزایش یابد. یک صعود شتابگرفته که دارای یک یا دو گپ نیز است نشانگر این است که تمایل زیادی برای تغییر روند وجود دارد.
۶ – شکست مقاومت : حتی با حرکت قیمت به سمت مقاومت، کف دوقلو هنوز تایید نشده است و این الگو زمانی تایید میشود که مقاومت پیش رو (مقاومت ناشی از سقف قبلی) با قدرت شکسته شود.
پارسیان بورس
۷ – تبدیل مقاومت به حمایت : مقاومت شکسته شده به یک حمایت احتمالی تبدیل میشود و احتمال وجود یک پولبک نیز وجود دارد. این پولبک فرصت دوبارهای برای ورود به سهم و بهرهگیری از روند صعودی است.
۸ – هدف قیمت : فاصله بین مقاومت شکسته شده تا کف، مقداری است که هدف تئوریک سهم محسوب میشود. بنابراین هرقدر این الگو بزرگتر باشد، بعد از شکست مقاومت، قیمت نیز رشد احتمالی بیشتری خواهد داشت.
مهم است بدانید که الگوی کف دوقلو یک الگوی بازگشتی میانمدت است و در چند روز شکل نمیگیرد. گرچه احتمال شکلگیری این الگو در چندهفته نیز وجود دارد اما بهتر است بین دوکف حداقل ۴ هفته گذشته باشد. شکلگیری کفها معمولا بیشتر از سقف زمان میبرد (قیمت در کف، بیشتر از سقف باقی میماند) بنابراین صبرکردن یک عنصر کلیدی برای بهرهگیری از این الگوست. باید به این الگو زمان بدهید تا نشانههای صحیح را دریافت کنید.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی
صعود قیمت بعد از کف اول باید بین ۱۰ تا ۲۰ درصد باشد. کف دوم نسبت به کف اول میتواند حداکثر تا ۳ درصد اختلاف قیمت داشته باشد. اندیکاتورهای حجم مانند “Chaikin Money Flow” اندیکاتور OBV و اندیکاتور تجمع / توزیع (Accumulation / Distribution ) میتواند برای تشخیص فشار خرید به کار برده شود.
سقف و کف سهقلو
این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط بهجای دوقلو به سهقلو تبدیل میشود و به بیان دیگر بهجای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل میشود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سهقلو نیز صادق است.
آموزش شناسایی ورود پول هوشمند در بورس
پول هوشمند در بورس یکی از اصطلاحاتی است که چند سال اخیر در بین اهالی بازار سرمایه رواج پیدا کرده است و خیلی از معاملهگران به دنبال شناسایی پول هوشمند در بازار بورس هستند. این دسته افراد اعتقاد دارند پول و نقدینگی در هر سهمی وارد شود قیمت آن سهم را افزایش میدهد. پس ما به عنوان یک معاملهگر کاری با مسائل تکنیکالی یا بنیادی سهم نداریم و فقط به دنبال رد پای پول هوشمند حرکت میکنیم. اما پول هوشمند چیست و چگونه میتوانیم از ورود پول هوشمند به یک سهم مطلع شویم؟ با ما در ادامه این مقاله همراه باشید.
پول هوشمند (Smart Money) چیست؟
پول هوشمند یا همان Smart money یک اصطلاح است که در بین معاملهگر و سرمایهگذاران در تمامی دنیا و در تمامی بازارهای مالی رواج دارد. معنی و مفهوم این اصطلاح کاملا مشخص است. به سرمایهای که هدفمند و بر اساس اطلاعات برای کسب سود وارد یک بازاری میشود پول هوشمند میگویند. در واقع همین پولها آغازگر روندهای اصلی بازار هستند.
همیشه و در همه بازارها در تمام دنیا کسانی هستند که به اطلاعات دست اول دسترسی دارند و قبل از همه میدانند که مثلا در یک سهم چه اتفاقاتی خواهد افتاد. بورس ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. آنها قبل از آنکه گزارش شرکت روانه کدال شود از محتوای آن آگاهی دارند. معاملهگران سازمانی و بازارسازها و افراد حقیقی خاص از این دسته هستند و این اصلا چیز عجیب و غریبی نیست و در همه دنیا و در همه بازارها وجود دارد.
اما ما چگونه میتوانیم رد پای این پولهای هوشمند را در بازار بورس ایران پیدا کنیم و همراه آنها در روندهایی که آنها قرار دارند حرکت کنیم؟ آیا اصولا همچین چیزی امکان دارد؟ جواب این سوال مثبت است.
رفتار پول هوشمند در هنگام ورود به بازار
معمولا پول هوشمند زمانی وارد یک سهم میشود که معاملهگران امید خاصی به رشد آن سهم ندارند. در واقع رفتار پول هوشمند در هنگام ورود به بازار به صورت کاملا خاموش است و اصطلاحا تابلو نمیکنند. این اتفاق معمولا زمانی میافتد که کسی حواسش نیست و سهم یا بازار مورد نظر جذابیت خاصی ندارد.
مرحلهی اول: خاموش و صبور
معمولا در این مرحله بازیگران اصلی و صاحبان پول هوشمند سهام مورد نظر خود را در حجمهای سنگین خریداری نمیکنند تا قیمت سهم یک باره افزایش نداشته باشد و توجه بازار جلب نشود. حتی ممکن است برخی حقوقیها (که متاسفانه فساد قانونی انجام میدهند) سهام خود را در قیمتهای پایین به فروش بگذارند و با کدهای حقیقی خودشان مشغول خریداری آن سهم شوند. همچنین پول هوشمند عجله ندارد و با صبر کامل خرید خود را تکمیل میکند و این امر ممکن است حتی چند ماه طول بکشد!
بنابراین پول هوشمند معمولا زمانی وارد یک سهم میشود که روند سهم فرسایشی و کاملا رنج است و قیمت مدت زیادی است که در یک محدوده کف سازی کرده است.
با توجه به آنچه گفته شد ما با احتمال زیاد در این مرحله چندان قادر به شناسایی پول هوشمند نیستیم.
مرحله دوم: آغاز روند صعودی و شروع خرید آشکار
در مرحله دوم وقتی که پول هوشمند خرید خود را تقریبا تکمیل کرد، برای خرید نهایی خود دیگر چراغ خاموش عمل نمیکند. بلکه بی مهابا و بدون ملاحظه خرید نهایی خود را انجام میدهد و سعی دارد با افزایش حجم معاملات و حرکت سریع قیمت نظر بازار را به سهم جلب کند و یک روند صعودی را آغاز کند. طبیعی است که پول هوشمند قرار است در بازار سود کند و این سود را باید بازار برای او فراهم کند. در همین مرحله و همزمان با خرید آشکار پول هوشمند، اخبار خوب شرکت هم کم کم روانه بازار میشود و تقاضا برای سهم افزایش پیدا میکند و همین امر باعث تداوم روند صعودی خواهد شد.
این مرحله همان جایی است که ما میتوانیم ورود پول هوشمند را به بازار (به یک سهم) شناسایی کنیم و تقریبا در قسمت اعظم سود آنها شریک شویم. در ادامه به راه کار شناسایی پول هوشمند در این مرحله خواهیم پرداخت.
روشهای شناسایی و تشخیص ورود پول هوشمند به یک سهم
گفتیم در مرحله دوم پول هوشمند بی مهابا اقدام به خرید سهم میکند و این امر دو نشانه دارد:
- افزایش ناگهانی قیمت
- افزایش چشمگیر حجم معاملات در مدت کوتاهی
توجه کنید افزایش حجم معاملات در کف قیمتی میتواند نشانه ورود پول هوشمند باشد ولی افزایش حجم معاملات بعد از یک روند صعودی احتمالا به معنی خروج پول هوشمند است. راه کارهای شناسایی پول هوشمند متنوع است. در اینجا سه راه کار را برای شناسایی ورود پول هوشمند آموزش میدهیم که در سه حوزه مختلف قرار دارد ولی در اصل هر سه روش یک چیز است!
روش اول برای شناسایی ورود پول هوشمند: پرایش اکشن و الگوی Spike & Ledge
پرایش اکشن یک متد تحلیلی است که گاهی به نام تحلیل سنتیمنتال هم شناخته میشود (البته گاها این دو مقوله متفاوت در نظر گرفته میشود) که در آنها معاملهگر تنها به چارت خالی قیمت نگاه میکند (بدون هیچ گونه ابزار و اندیکاتوری) و تنها با نگاه کردن به چارت قیمت متوجه ورود پول هوشمند و نقاط آغازین یک روند صعودی میشود.
در پرایس اکشن یک الگوی قیمتی وجود دارد به نام Spike & Ledge که وجود این الگو در یک روند رنج یا نزولی (با شیب کم) احتمالا به معنی ورود پول هوشمند تلقی میشود.
توجه کنید الگوها در پرایس اکشن هیچ ربطی به الگوهای هارمونیک یا الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال ندارند و کلا بحث جداگانهای هستند.
اگر بخواهیم به صورت ساده بیان کنیم باید بگوییم که Spike به حرکت قدرتمندی گفته میشود که در اثر برهم خوردن تعادل بین عرضه و تقاضا در قیمت یک دارایی ایجاد میشود و باعث حرکت سریع قیمت به سمت بالا در یک بازه زمانی خیلی کوتاه میشود. از بارزترین نشانه های الگوی اسپایک میتوان به افزایش ناگهانی حجم معاملات و کندلهایی که به مرور بلندتر میشوند اشاره کرد.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
به تصویر زیر نگاه کنید:
در تصویر بالا یک الگوی Spike & Ledge را مشاهده میکنید. Spike به آن قسمت شارپی و حرکت قدرتمند گفته میشود که کندل ها به مرور بلندتر شدهاند. Ledge به آن اصلاح بعد از Spike میگویند که به صورت ضعیف و رنج انجام میشود و قیمت چندان به سمت پایین پس زده نمیشود.
هرگاه این الگو را در چارت یک سهم مشاهده کردید احتمالا ورود پول هوشمند را به یک سهم شناسایی کردید و برای تایید منتظر یک کندل صعودی میمانید تا سقف الگوی Spike را رد کند (گاهی هم میتوانید تنها منتظر یک کندل صعودی باشید و الزام رد شدن سقف الگو را در نظر نگیرید). اینجاست که ما باید با حدضرر پایین الگوی اصلاحی Ledge وارد معامله شویم (به تصویر زیر دقت کنید).
بنابراین الگوی Spike & Ledge یکی از روشهای شناسایی ورود پول هوشمند به یک سهم است.
روش دوم برای شناسایی پول هوشمند در بورس: تابلو خوانی
یکی دیگر از روشهای شناسایی ورود پول هوشمند به یک سهم بحث تابلو خوانی است. اگر با بحث تابلوخوانی در بورس آشنا نیستید ابتدا مقاله آموزش تابلوخوانی در بورس – مقدماتی و پیشرفته را مطالعه کنید. تمامی اتفاقاتی که در الگوی اسپایک در بالا ذکر شد نشانههایی را در تابلوی یک نماد بورسی دارد. دو نشانه اصلی این داستان حجم معاملات و قدرت خریدار به فروشنده است.
گفتیم در مرحله دوم از رفتار ورود پول هوشمند به یک سهم، پول هوشمند بدون مهابا و با حجم سنگین در مدت کوتاهی (مثلا چند روز) اقدام به خرید سهم میکند (همان اتفاقی که باعث الگوی اسپایک میشود). این عمل پول هوشمند با دو نشانه عمده همراه است:
- حجم بالای معاملات نسبت به میانگین حجم ماه
- قدرت خریدار به فروشنده
با نگاه به تابلوی سهم میتوان به راحتی متوجه این دو مقوله شد. به تصویر زیر نگاه کنید.
برای مثال در تصویر بالا میبینید که در تابلوی نماد حپارسا، قدرت خریدار به فروشنده بیشتر است و حجم معاملات روز بیشتر از میانگین حجم ماهانه است. اگر این اتفاق چند روز متوالی در یک سهم بیافتد با احتمال بسیار بالا پول هوشمند به این سهم وارد شده است و سهم اهداف بالایی دارد. البته توجه کنید این اتفاقات نباید در قله و بعد از یک روند صعودی باشد بلکه باید بعد از یک اصلاح یا روند رنج اتفاق افتاده باشد.
برای اینکه چند روز معاملاتی قبل را هم بررسی کنید میتوانید در تابلوی یک نماد به قسمت حقیقی-حقوقی مراجعه کنید.
روش سوم برای تشخیص پول هوشمند: اندیکاتور CMF
اندیکاتوری وجود دارد به نام CMF که جریان ورود پول هوشمند به یک سهم را میتواند برای ما تا حدی مشخص کند. استراتژی کار با این اندیکاتور را در مقاله زیر مطالعه کنید.
توضیحاتی در مورد فیلتر پول هوشمند
باتوجه به نشانههای ورود پول هوشمند میتوان فیلتری نوشت که تا حدودی سهمهایی که این نشانه ها را دارند شناسایی کرد. برای توضیحلت تکمیلی به مقاله زیر مراجعه کنید.
فیلتر پول هوشمند در بورس
نتیجه گیری
نکات مهم …
ما در این مقاله به سه روش شناسایی پول هوشمند در بازار بورس بر اساس رفتار پول هوشمند در هنگام ورود به بازار پرداختیم. لازم به ذکر است برخی از منابع به صورت روزانه اقدام به معرفی سهمهایی که در آنها ورود یا خروج پول هوشمند اتفاق افتاده است میکنند. این آمارها چندان نمیتواند برای ما مفید باشد چراکه تنها مختص به یک روز معاملاتی است.
در واقع شما به صرف اینکه در یک روز معاملاتی ورود پول خوبی را در یک سهم دیدید نباید اقدام به معامله کنید. بلکه باید چند روز متوالی نشانههای محکمی را برای ورود پول هوشمند شناسایی کنید. همچنین ممکن است یک سهم رشد زیادی کرده باشد و در واقع شما دیر رسیده باشید و در اواخر روند، وارد سهم شوید. لذا حتما باید بررسی کنید که آیا این سهمها در ابتدای یک روند قرار دارند یا خیر.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما