نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)
قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.
در این مطلب می خوانید:
لوریج (Leverage)
اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.
مثال از عملکرد ضریب اهرمی
در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.
ضریب اهرمی، خوب یا بد
با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این مثال برای ضرر شناور قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.
شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!
نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش مثال برای ضرر شناور هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی چقدر باشد؟
این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.
تغییر لوریج (Leverage)
برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.
سود/زیان تحقق نیافته و سود/زیان شناور چیست؟
شما در پلتفرم معاملاتی خود چیزی با عنوان «سود/زیان تحقق نیافته» [۱] Unrealized P/L یا «سود/زیان شناور» [۲] Floating P/L دارید که اعداد سبز یا قرمز کنار آن ثبت شده است.
ما در این درس به توضیح سود/زیان تحقق نیافته و سود/زیان شناور میپردازیم.
موقع معامله در واقع دو نوع «سود یا زیان» متفاوت داریم که با «P/L» شناخته میشوند.
هر دوی اینها مهم هستند. بیایید تفاوت این دو را بررسی کنیم.
سود/زیان تحقق نیافته
منظور از سود/زیان تحقق نیافته، سود و زیان پوزیشهای فعلی باز است… یعنی معاملاتی که در حال حاضر فعال است.
این سود یا زیانی است که اگر همه پوزیشنهای باز شما در همان لحظه بسته شود «محقق میگردد.»
سود/زیان تحقق نیافته با عنوان «سود/زیان شناور» نیز شناخته میشود زیرا مقدار آن به خاطر باز بودن پوزیشنهای شما، همیشه در حال تغییر است.
اگر شما چند پوزیشن باز داشته باشید، سود/زیان تحقق نیافته شما همواره با قیمتهای فعلی بازار در حال نوسان است (یا «شناور است»).
برای مثال اگر شما سود تحقق نیافتهای داشته باشید و قیمت بر خلاف جهت دلخواه شما حرکت کند، سود تحقق نیافته شما میتواند به زیان تحقق نیافته تبدیل شود.
مثال: زیان شناور
فرض کنید ارز حساب شما دلار آمریکا است و شما در حال حاضر یک پوزیشن خرید ۱۰۰۰۰ واحدی EUR/USD دارید که با مظنه ۱.۱۵۰۰۰ خرید کردهاید.
نرخ مبادله فعلی EUR/USD برابر ۱.۱۳۰۰۰ است.
حالا سود/زیان شناور این پوزیشن را حساب میکنیم:
سود/زیان شناور = حجم پوزیشن × (قیمت فعلی – قیمت خرید)
سود/زیان شناور = ۱۰۰۰۰ × (۱.۱۳۰۰۰ – ۱.۱۵۰۰۰)
۲۰۰- = ۱۰,۰۰۰ × ( ۰.۰۲۰۰-)
این پوزیشن فعلاً ۲۰۰ پیپ ضرر دارد.
چون حجم معاملات شما مینی لات است ارزش هر پیپ ۱ دلار است.
پس در حال حاضر زیان شناور شما ۲۰۰ دلار (۲۰۰ پیپ × ۱ دلار) است.
این زیان شناور است زیرا شما هنوز معامله خود را نبستهاید.
معمولاً وقتی زیان شناور باقی میماند شما امیدوار هستید که قیمت برخواهد گشت.
اگر قیمت EUR/USD از قیمت خرید شما بالاتر برود و به ۱.۱۶۰۰۰ برسد، آنگاه شما سود شناور خواهید داشت.
حالا این پوزیشن ۱۰۰ پیپ سود دارد.
چون حجم معاملات شما مینی لات است ارزش هر پیپ ۱ دلار است.
پس در حال حاضر سود شناور شما ۱۰۰ دلار (۱۰۰ پیپ × ۱ دلار) است.
سود تحقق یافته سود ناشی از یک معامله کامل است.
در مورد زیان هم همینطور است.
زیان تحقق یافته زیان ناشی از یک معامله کامل است.
به عبارت دیگر، سود یا زیان شما فقط در صورتی تحقق یافته است که پوزیشنهای شما بسته شده باشد.
فقط در این صورت است که موجودی حساب شما تغییر خواهد کرد تا نشان دهنده سود یا زیان باشد.
اگر شما پوزیشنی را با سود ببندید، موجودی حساب شما افزایش خواهد یافت. اگر شما پوزیشنی را با زیان ببندید، موجودی حساب شما کاهش خواهد یافت.
مثال: زیان تحقق یافته
فرض کنید ارز حساب شما دلار آمریکا است و در حال حاضر یک پوزیشن خرید ۱۰۰۰۰ واحدی EUR/USD دارید که با مظنه ۱.۱۵۰۰۰ خرید کردهاید.
نرخ مبادله فعلی EUR/USD برابر ۱.۱۳۰۰۰ است.
حالا سود/زیان شناور این پوزیشن را حساب میکنیم:
سود/زیان شناور = حجم پوزیشن × (قیمت فعلی – قیمت خرید)
سود/زیان شناور = ۱۰۰۰۰ × (۱.۱۳۰۰۰ – ۱.۱۵۰۰۰)
۲۰۰- = ۱۰,۰۰۰ × ( ۰.۰۲۰۰-)
این پوزیشن فعلاً ۲۰۰ پیپ ضرر دارد.
و چون حجم معاملات شما مینی لات است ارزش هر پیپ ۱ دلار است.
پس در حال حاضر زیان شناور شما ۲۰۰ دلار (۲۰۰ پیپ × ۱ دلار) است.
این زیان شناور است زیرا شما هنوز معامله خود را نبستهاید.
ولی شما بیش از این دیگر تحمل ضرر بیشتر را ندارید و تصمیم میگیرید همین حالا و همینجا معامله را ببندید.
شما زیان ۲۰۰ دلاری را محقق کردهاید و این مبلغ از موجودی حساب شما کسر میشود.
وقتی شما این معامله را باز کردید موجودی شما ۱۰۰۰ دلار بود.
ولی بعد از اینکه این معامله را با ۲۰۰ دلار زیان بستید، موجودی شما حالا ۸۰۰ دلار است.
موجودی | سود/زیان شناور | |
---|---|---|
قبل | ۱۰۰۰ دلار | ۲۰۰- دلار |
بعد | ۸۰۰ دلار | – |
مثال: سود تحقق یافته
فرض کنید ارز حساب شما دلار آمریکا است و در حال حاضر یک پوزیشن خرید ۱۰۰۰۰ واحدی EUR/USD دارید که با مظنه ۱.۱۵۰۰۰ خرید کردهاید.
نرخ مبادله فعلی EUR/USD برابر ۱/۱۶۰۰۰ است.
حالا سود/زیان شناور این پوزیشن را حساب میکنیم:
سود/زیان شناور = حجم پوزیشن × (قیمت فعلی – قیمت خرید)
سود/زیان شناور = ۱۰۰۰۰ × (۱.۱۵۰۰۰ – ۱.۱۶۰۰۰)
۱۰۰ = ۱۰,۰۰۰ × ( ۰.۰۱۰۰)
این پوزیشن ۱۰۰ پیپ سود دارد.
و چون حجم معاملات شما مینی لات است ارزش هر پیپ ۱ دلار است.
پس در حال حاضر سود شناور شما ۱۰۰ دلار (۱۰۰ پیپ × ۱ دلار) است.
این سود شناور است زیرا شما هنوز معامله خود را نبستهاید.
صدایی از ناکجا میگوید که از این معامله خارج شوید.
پس این معامله را میبندید.
شما سود ۱۰۰ دلاری را محقق کردهاید و این مبلغ به موجودی حساب شما اضافه میشود.
وقتی شما این معامله را باز کردید موجودی شما ۱۰۰۰ دلار بود.
ولی بعد از اینکه این معامله را با ۱۰۰ دلار سود بستید، موجودی شما حالا ۱۱۰۰ دلار است.
موجودی | سود/زیان شناور | |
---|---|---|
قبل | ۱۰۰۰ دلار | ۱۰۰+ دلار |
بعد | ۱۱۰۰دلار | – |
سود تا زمانی که محقق نشود واقعی نیست
تفاوت بین سود تحقق نیافته و تحقق یافته یک تفاوت ظریف است ولی میتواند به معنای تفاوت بین یک معامله سودآور و یک معامله ضررده باشد.
اینکه معاملهگران بتوانند به طور دقیق «سود/زیان تحقق نیافته» و «سود/زیان تحقق یافته» را تشخیص بدهند، چیز مهمی است.
- سودهای تحقق یافته سودهایی است که به پول نقد تبدیل و به موجودی حساب شما اضافه میشود.
- زیانهای تحقق یافته زیانهایی است که به پول نقد تبدیل و از موجودی حساب شما کسر میشود.
به عبارت دیگر، برای اینکه سود یک معامله را محقق کنید شما باید پول دریافت کنید و فقط شاهد این نباشید که ارزش معامله شما بالا رفته است و از آن خارج نشوید.
سود تحقق نیافته به معنی سود اسمی یا «سود روی کاغذ» است که فعلاً موجود است ولی اگر قیمت بر خلاف جهت معامله حرکت کند، میتواند هر لحظه از دست برود.
وقتی صحبت از عشق باشد به «عشقی» فکر کنید که از دست رفته است. در یک مقطع از زندگی شما، او یک همسر «تحقق نیافته» بوده است.
شما هرگز جسارت خواستگاری نداشتهاید و حالا تا همیشه داغ دیده زیان «تحقق یافته» این همسر ایدهآل هستید.
این دقیقاً همان چیزی است که برای باب اتفاق افتاد.
باب تا به امروز هنوز مجرد است.
این درس زندگی را که از داستان غمناک عشق باب میگیریم، میتوان در معاملات به کار گرفت.
اگر شما از پوزیشن خود خارج نشدهاید و سود خود را «محقق نکردهاید،» ممکن است هنوز هم مقداری از سود یا کل آن را از دست بدهید.
سود واقعی سود تحقق یافته است، یعنی سودی که تغییرات قیمت دیگر نمیتواند روی آن تاثیر داشته باشد زیرا دیگر بخشی از یک معامله فعال نیست.
سود تحقق یافته پول واقعی است که به موجودی شما اضافه میشود و میتوان آن را از حساب معاملاتی برداشت کرد و به یک حساب بانکی انتقال داد.
روش های تعیین حد سود و حد ضرر – قسمت دوم
در قسمت قبلی به بررسی روش های تعیین حد سود پرداختیم. در این قسمت می خواهیم روش های تعیین حد ضرر را مورد بررسی قرار دهیم. همانطور که گفتیم قرار دادن حد ضرر به مراتب مهم تر و حیاتی تر از قرار دادن حد ضرر می باشد. چرا که باعث جلوگیری از نابودی سرمایه تان خواهد شد. با طلاچارت همراه باشید…
نکته: در ادامه این مطلب هرجا از واژه “ استاپ ” استفاده شد، به معنای همان حد ضرر می باشد.
حد ضرر ثابت
در این روش شما برای همه پوزیشن های خود یک حد زیان ثابت در نظر میگیرید. مثلا در بازار ارز ۳۰ پیپ برای هر پوزیشن. در واقع شما سعی می کنید که هیچگاه بیشتر از ۳۰ پیپ ریسک نکنید. مسلما این روش معایب زیادی دارد و باعث می شود که معاملات درستی که انجام داده اید نیز در اثر قرار دادن استاپ در جای نامناسب به معاملات بازنده منتهی شوند. پس توصیه ما این است که از این روش استفاده نکنید.
حد ضرر بر اساس نواحی مهم چارت
نواحی مهم چارت را شناسایی کنید و استاپ را کمی فراتر از آنها قرار دهید. روش کار به همین سادگی است. به عنوان مثال به نمونه زیر دقت کنید. ابتدا یک سطح کلیدی را پیدا کرده ایم که احتمال واکنش قیمت به آن زیاد بوده است. هنگامی که قیمت به این ناحیه رسیده است، وارد پوزیشن خرید شده ایم و استاپ را کمی پایین تر قرار داده ایم.
البته این روش هم معایبی دارد. یکی از عیب های آن این است که نوسانات قیمتی و نفوذ در سطوح در اکثر موارد وجود دارند و باید برای آنها چاره ای اندیشید. ممکن است شما استاپ را با این روش تعیین کنید اما در اثر ایجاد نوسانات قیمتی با یک پوزیشن بازنده مواجه شوید.
حد ضرر بر اساس الگوهای قیمتی
روش بسیار موثر و ساده ای می باشد. تنها کافیست تا محل قرار گیری استاپ هر الگو را بدانید. هر الگویی حد ضرر منحصر به خود را دارد. استاپ الگوها در جایی قرار می گیرد که وقتی قیمت به آن ناحیه برسد، الگو نامعتبر شده باشد.
در ادامه به استاپ الگوهای مشهور اشاره خواهیم کرد.
- دوقلو سقف: بالای دو قله
- دوقلو کف: زیر دو کف
- سه قلو سقف: بالای ناحیه سقف ها
- سه قلو کف: زیر ناحیه کف ها
- سر و شانه: بالای شانه سمت راست
- سر و شانه معکوس: زیر شانه راست
- مثلث متقارن صعودی: زیر آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالای مثلث شده است.
- مثلث متقارن نزولی: بالای آخری سقفی که منجر به شکست ضلع پایین مثلث شده است.
- مثلث صعودی: زیر آخرین کفی که باعث شکست سقف مثلث شده است.
- مثلث نزولی: بالای آخری سقفی که منجر به شکست کف مثلث شده است.
- کیو.ام صعودی: زیر ناحیه سر الگو
- کیو.ام نزولی: بالای ناحیه سر الگو
و در ادامه با مثال های تصویری جلو خواهیم رفت.
حد ضررهای محاسباتی
این نوع تعیین حد ضرر نیز برای روش های محاسباتی مثل کاماریلا و پیوت پوینت می باشد. در قسمت تعیین حد سود اشاره کردیم که در این روش ها سطوح قیمتی مهم از طریق محاسبات ساده ریاضی و طبق فرمول های مشخص بدست می آیند. یک سطح نقطه ورود، یک سطح برای حد سود و یک سطح نیز برای حد زیان در نظر گرفته می شوند. البته توضیح کاملا این روش های معاملاتی به دلیل گستردگی در حوصله این مقاله نمیگنجد.
استاپ لاس یا حد ضرر در فارکس چیست؟ +6 نکته طلایی برای تعیین حد ضرر
یکی از ابتدایی ترین موضوعات در سیگنال فارکس تعیین حدضرر یا استاپلاس (stop loss) برای معاملات هست که بعضی از معاملهگران تازه کار یا حتی باتجربه با سهل انگاری در تعیین یا عدم تعیین حد ضرر معاملههای خود ریسک بزرگی را متحمل میشوند. حتی امکان از دست رفتن بخش عظیمی از سرمایه شون وجود دارد. در این مطلب سعی شده تا تعریف کاملی از استاپ لاس، اهمیت تعیین این نکته طلایی و نحوه محاسبه درست میزان آن برای شما عزیزان ارائه شود. همچنین 6 نکته طلایی که هر تریدری در هنگام تعیین حد ضرر مد نظر دارد تشریح شده تا شما عزیزان به درست ترین و اصولی ترین حالت ممکن استاپ لاس معاملات را تعیین کنید و توی بازار فارکس در کم ریسک ترین حالت ممکن معامله کنید.
حد ضرر یا استاپ لاس چیست؟
حدضرر یا استاپ لاس (stop loss) محدوده قیمتی هست که با رسیدن قیمت به آن، معامله به صورت خودکار بسته میشود .
هر معامله گر در هنگام ورود به موقعیتهای معاملاتی با دو پارامتر اساسی مواجه میشود که تعیین درست و اصولی آنها نقش مهمی در آن معامله دارد; حد ضرر(Stop Loss) و حد سود(Take profit). همانطور که اشاره شد حد ضرر عددی هست که با رسیدن قیمت به آن معامله در ضرر بسته میشود و حد سود آن محدوده قیمتی هست که تریدر برای کسب سود خود از معامله در نظر داشته و با برخورد قیمت به ان عدد معامله در سود بسته میشود.
حالا که مفهوم کلی استاپ لاس توضیح داده شد بهتر هست که با اهمّیت این سپر طلایی بیشتر آشنا بشیم.
اهمیت حد ضرر برای معاملات:
حفظ سرمایه و معامله اصولی یکی از مهمترین نکات در بازارهای مالی هست. هنگام ورود به یک معامله این اصل باید در نظر گرفته شود و تنها بخش کوچکی از سرمایه درگیر شود یا به عبارت دیگر باید روی قسمتی از کل سرمایه ریسک کنیم. با تعیین درست و اصولی حد ضرر برای معاملات همه این نکات رعایت میشود و حتی با رسیدن قیمت به حدضرر و فعال شدن آن، مدیریت سرمایه حساب به درستی رعایت شده و از ضررهای بزرگ درصورت نقض تحلیل جلوگیری میشود.
یکی دیگر از مواردی که میتوان به اهمّیت استاپ لاس پی برد زمان اخبار مهم اقتصادی و سخنرانی سران بانکها و گزارشات مهم است. در چنین مواقعی مارکت با حرکتهای بزرگی همراه میشود که در صورت حرکت بازار در خلاف جهت معامله، امکان ضررهای بزرگ به وجود میآید. ولی اینجاست که حدضرر به کمک معامله گران میآید و از ضررهای بعضا بزرگ جلوگیری میکند.
درهنگام آغاز به کار سشنهای مهم بازار مثل سشن لندن و نیویورک هم بازار با حرکتهای بعضا غیر قابل پیشبینی یا سریع همراه میشود که در این مواقع هم اهمیت استاپ لاس بیش از پیش به چشم میآید.
تا به اینجا با مفهوم کلی و اهمیت حدضرر آشنا شدیم ولی شاید این سوال براتون پیش بیاد که چطوری باید اصولی و منطقی استاپ لاس را تعیین کرد. برای فهم این مطلب کاربردی ادامه این مطلب رو از دست ندهید.
محاسبه حدضرر برای معاملات
محاسبه میزان حدضرر رابطه مستقیمی با میزان حجم تعیین شده برای معامله دارد. نکتههایی که در رابطه با این موضوع باید رعایت شود درگیر کردن بخش منطقی از کل سرمایه در هر معامله هست. مثلا بهتر است که برای هرموقعیت معاملاتی نهایتا 2 تا 3 درصد از کل سرمایه درگیر شود. با مثال زیر مفهوم کلی این مطلب براتون واضح میشود.
فرض کنید با یک حساب 1000 دلاری در بازار فعالیت دارید و باتوجه به قوانین مدیریت سرمایه و ریسک قراره که 2 درصد از سرمایه شما درگیر معامله شود یا به عبارت دیگر بر روی 2 درصد از سرمایه در یک معامله ریسک کنید. پس با درنظرگرفتن حجم 0.1 برای هرمعامله نهایتا تا 20 پیپ امکان ضرر وجود دارد ولی اگر حدضرر بلندتری دارید پس باید حجم معامله کمتر درنظیر بگیرید که در کل 2 درصد سرمایه درگیر معامله شود. با همین فرمول ساده و طلایی مدیریت سرمایه رو به درستی رعایت میکنید و حتی با چند ضرر متوالی هم میتوانید به راحتی جبران ضرر کنید.
تا به اینجای کار با یک سری مفاهیم ابتدایی در عین حال کاربردی در رابطه با استاپ لاس آشنا شدیم که دانستن و رعایت همین نکات نقش مؤثری در موفقیت شما در بازار فارکس خواهد داشت. درادامه با چند نکته کلیدی در رابطه با تعیین استاپ لاس آشنا خواهید شد.
6 نکته طلایی در رابطه با تعیین استاپ لاس
۱. نکته مهمی که در رابطه با تعیین حد ضرر معاملات وجود داره در نظر گرفتن اسپرد است. زمانهایی که بازار با حجم زیادی مواجه هست اسپرد هم نوسان قابل توجهی دارد و برای بعضی از جفت ارزها گاها تا چند پیپ هم نوسان میکند . همین مقدار اسپرد موجب میشود تا با نزدیک شدن قیمت به محدوده، حد ضرر فعال شود و شاید بازار درست قبل از حد ضرر شما برگردد ولی اسپرد موجب شده تا حد ضرر شما قبل از محدوده مد نظر مثال برای ضرر شناور فعال شود. در این مواقع حالت روحی نامناسبی برای تریدر رخ میدهد و امکان حرکتهای احساسی و ضرر بیشتر به وجود میآید. برای جلو گیری از این اتفاق بهتر است همیشه حد ضرر رو بسته به اسپرد حساب و بروکر چند پیپ دورتر از محدوده مد نظر قرار بدهیم مثال برای ضرر شناور تا از اسپرد در بازار متضرر نشیم.
۲.یکی از مناطقی که میتوان به عنوان نواحی خوبی برای حد ضرر در نظر گرفت، سقف و کف قیمتی روز قبل است. با توجه به این که در روز قبل قیمت در آن نواحی واکنش داشته امکان واکنش مجدد هم وجود داره پس میتوان از این نقاط به عنوان محدوده های خوبی برای استاپ لاس استفاده کرد.
۳. سطوح فیبوناچی هم محدوده های شگفتانگیزی هستند که معامله گران حرفهای بعضا به عنوان محدوده برگشتی در نظر میگیرند و حد ضرر را در آن حوالی تعیین میکنند.
۴.یک نکته فوقالعاده کاربردی و سودآور در رابطه با استاپ لاس این هست که در صورتی که معامله مقدار قابل توجهی وارد سود شد و ما اهداف بالایی را برای آن در نظر داریم، استاپ را به نقطه ورود منتقل کنیم. با این تکنیک ساده نه تنها امکان ضرر در آن معامله وجود ندارد بلکه میتوان به اهداف قیمتی بالاتری رسید و با خیالی آسوده سودهای بیشتری از بازار کسب کرد. به این تکنیک ساده ریسک فری (Risk Free) گفته میشود. مطالعه کنید: بهترین بروکرهای فارکس برای ایرانیان
۵. پایبند بودن به استراتژی و تحلیل در بازارهای مالی یکی از اصول مهم هست که با پایبند بودن به تحلیل باید به حد ضرری هم که برای معامله مشخص شده، پایبند باشیم ولی در بعضی از مواقع با نگاه به چارت این نکته جلب توجه میکند که ممکن است بازار بعد از زدن استاپ ما و یه مقدار حرکت جزئی، برگشت قابل توجهی داشته باشد. در این مواقع باتوجه به قوانین مدیریت سرمایه اگر ممکن بود استاپ را چند پیپ عقبتر میبریم تا با برگشت احتمالی بازار نه تنها حدضرر فعال نشود بلکه آن معامله به نقطه ورود برگردد یا حتی به سود هم برسد.
6.محدودههای حمایتی اعم از سطوح رند، سطوح افقی مهم و. هم اعداد معتبری برای تعیین استاپ لاس هستند که پتاسیل برگشت قیمت در این نواحی بالا هست. نکتههایی که در این مورد باید مد نظر داشت همان بحث در نظر گرفتن اسپرد و محدوده قیمتی مناسب برای تعیین مثال برای ضرر شناور استاپ لاس است.
در این مقاله سعی شد تا مفهوم کلی حدضرر و چند نکته فوقالعاده کاربردی در رابطه با آن توضیح داده شود. درصورتی که این مطلب براتون کاربردی بوده و یک دید جدید در رابطه با حدضرر برای شما ایجاد کرده، خوشحال میشیم تا نظرات خود را برای ما بنویسید.
صفر تا صد استراتژی معاملاتی همراه با یک مثال آموزشی
در گذشته در مورد مفهوم استراتژی و ضرورت داشتن استراتژی برای هر معاملهگر توضیحاتی را ارائه کردیم و در ارادامه قصد داریم تا در قالب یک مثال آموزشی به بررسی تمام موارد ارائه شده بپردازیم. هدف ما از ارائه این مثال آموزشی، درک هرچه بهتر نکات گذشته میباشد و همچنین این مژده را به شما میدهیم که با مطالعه این مطلب میتوانید پاسخ بسیاری از سوالات احتمالی خود را دریافت کنید.
یک استراتژی ساده آموزشی ( تعادل میانگینها )
این استراتژی معاملاتی بر پایه اندیکاتورها طراحی شده است و ضمن سادگی، نتایج نسبتا قابل قبولی نیز داشته است. در این استراتژی از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلند مدت به همراه دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده شده است. اما این استراتژی به چه صورت عمل میکند؟
شرط اول این استراتژی ایجاد یک تقاطع بین دو میانگین متحرک ۲۶ روزه و ۱۳ روزه میباشد. زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۳ روزه بالاتر از میانگین متحرک ۲۶ روزه قرار گرفت و همچنین نمودار قیمت نیز بالاتر از هر دوی این خطوط قرار گیرد شرط نخست ما اتفاق افتاده است.
شرط دوم این استراتژی را اندیکاتور مکدی تعیین میکند. زمانی که خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line) در ناحیه زیر صفر به نحوی تقاطع ایجاد کنند که خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند یا به عبارت دیگر اندیکاتور مکدی از ناحیه زیر صفر سیگنال خرید صادر کند در این حالت شرط دوم نیز برقرار شده است.
بعد از بررسی استراتژی نحوه اجرا و پیاده سازی آن بسیار مهم و حیاتی میباشد؛ دقیقا رعایت نکاتی حائز اهمیت که به شما کمک میکنند تا همیشه در بازارهای سرمایهگذاری زنده بمانید و فعالیت مستمر داشته باشید.
ابتدا شرایط زمانی، شرایط روحی و میزان ریسک پذیری خود را در نظر میگیریم و کاملا با خود صادق هستیم و آماده میشویم تا به سوالات مهمی پاسخ دهیم.
یک قلم و یک کاغذ آماده میکنیم و سوالات را با پاسخهای شفاف بر روی آن مینویسیم. توجه داشته باشید که پاسخگویی به سوالات میبایست کاملا شفاف باشد و از ارائه پاسخهای دو پهلو خودداری کنید. همچنین تمام سوالات میبایست پیش از اجرای استراتژی پاسخ داده شوند لذا از موکول کردن و یا به تاخیر انداختن پاسخها به زمان دیگری جدا خوددرای کنید.
۱-چه نوع معاملهگری هستید؟
در مورد مثال برای ضرر شناور انواع سبکهای معاملاتی به تفصیل صحبت کردیم لذا از تکرار مکررات اجتناب میکنیم و صرفا با توجه به شخصیت و روحیات خود و با توجه به جنس بازاری که قصد داریم در آن معامله کنیم سبک معاملاتی Swing Trading یا معاملهگری نوسانی را انتخاب میکنیم.
۲-در چه بازه زمانی معامله کنیم؟
با توجه به انتخاب سبک معاملهگری نوسانی و همچنین بر اساس شناختی که از خود داریم ترجیح میدهیم تا در Time Frame روزانه استراتژی خود را پیادهسازی کنیم و وارد معامله شویم.
۳-آیا این معامله جذابیت لازم را دارد؟
قصد داریم به سوال بسیار مهمی پاسخ دهیم، اهمیت این موضوع به قدری بالا است که کتابهای زیادی در این مورد نوشته شده است.
تصور کنید دو صفحه از یک ترازو داریم که یکی به ریسک شکست شما در معامله و دیگری به منفعت شما از پیروزی اشاره دارد. گزینهای ارزش معامله و سرمایهگذاری را دارد که صفحه دوم آن (Reward) چندین برابر سنگینتر از ریسک شکست شما باشد.
حال در این استراتژی با توجه به کم بودن فاصله سیگنال خروج، جذابیت پیروزی و کسب سود به میزان قابل توجهی از ریسک شکست ما بالاتر است لذا ورود به این معامله بر اساس این استراتژی جذابیت لازم را دارد.
۴-چه مقدار از سرمایه خود را اختصاص دهیم؟
پاسخ به این سوال ارتباط مستقیمی با پاسخ سوال قبل دارد. میزان ریسک در هر معاملهای مجوز تخصیص حجم سرمایه را در هر سرمایهگذاری صادر میکند؛ به عبارت دیگر هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، منطق و عقل سلیم حکم میکند که سرمایه کمتری درگیر آن گزینه سرمایهگذاری گردد.
لذا با توجه به ریسک کم این گزینه سرمایهگذاری تخصیص قسمت قابل توجهی از دارایی میتواند منطقی باشد.
۵-نقاط ورود و خروج مناسب کجاست؟
تعیین نقاط ورود و خروج مناسبت میتواند تاثیر مستقیمی در سود شما داشته باشد. گاهی اوقات تعیین نقاط نامناسب ورود و خروج باعث میشود تا قسمتی از سود سرمایهگذاری از بین رود و یا حتی جذابیت سرمایهگذاری را تا حد زیادی کاهش دهد.
در این استراتژی با توجه به شروطی که ذکر شد، نقطه ورود مناسب شکست قدرتمند میانگین ۱۳ روزه توسط نمودار قیمت میباشد. همچنین بر اساس این استراتژی نقطه خروج زمانی تایید میشود که نمودار قیمت، میانگین ۲۶ روزه را شکسته باشد.
۶-حد سود و حد ضرر این معامله کجاست؟
معاملهای که حد سود و حد ضرر نداشته باشد مانند خانهای هست که ستون ندارد؛ در واقع یکی از مهمترین و اساسیترین اجزای یک استراتژی حد سود و حد ضرر میباشد. تعیین حد سود و حد ضرر میتواند به صورت نقطهای و شناور تعیین شود.
حد سود و حد ضرر نقطهای: در این روش یک ناحیه قیمتی در قالب یک ناحیه فیبوناچی (PRZ) و یا یک سطح معتبر تاریخی به عنواند حد سود یا حد ضرر تعیین میگردد.
حد سود و حد ضرر شناور: در این روش مادامی که سناریوی استراتژی پا برجا هستحد سود و حد ضرر نیز جابهجا خواهند شد.
بر اساس استراتژی فوق حد ضرر زمانی فعال میشود که قیمت پس از شکست میانگین ۱۳ روزه توانایی صعود را نداشته باشد و میانگین ۲۶ روزه را بشکند. با توجه به فاصله کم نقطه ورود و حد ضرر، از میزان جذابیت ریسک به پیروزی نیز کاسته نخواهد شد.
همچنین با توجه به استفاده از حد سود شناور، زمانی که سناریوی خروج از سهم در اهداف قیمتی بالاتر تایید گردد، همان نقطه به عنوان حد سود تعیین میگردد.
۷-تمام موارد فوق را یادداشت میکنیم.
تمام جوانب یک معامله را پیشبینی کردیم و حال وقت آن رسیده است که در یک برگه کوچک آن را جوری شرح دهیم که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته باشد. دقت کنید که نوشتن اصل موضوع اهمیت دارد و پرداختن به توضیحات اضافه صرفا مدیریت استراتژی دشوار میسازد.
یک مثال کامل از پیاده سازی یک استراتژی معاملاتی در بورس ایران را جزء به جزء بررسی کردیم و برنامه خود را برای ورود و خروج از این معامله شرح دادیم. شما نیز قادر خواهید با پیاده سازی موارد فوق، استراتژی خود را طراحی و برنامه ریزی دقیقی برای آن انجام دهید. اطمینان داشته باشید که کیفیت معاملات شما با پایبندی به استراتژی مناسب و استاندارد میتواند تا حد زیادی افزایش یابد.
دیدگاه شما