اندیکاتور MACD (Moving Average Convergence Divergence)
اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (به انگلیسی Moving Average Convergence Divergence) که به اختصار MACD (در فارسی مکدی) خوانده میشود یک اندیکاتور مومنتوم تعقیبگر روند (trend-following momentum indicator) است.
اندیکاتور MACD رابطه بین دو میانگین متحرک (moving average) را در نمودار قیمت اوراق بهادار نشان میدهد.
اندیکاتور مکدی، کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکال دارد.
MACD از تفریق میانگین متحرک نمایی 26 دورهای از میانگین متحرک نمایی 12 دورهای به دست میآید.
نتیجه این محاسبه خط MACD است.
سپس، یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه از MACD، که خط سیگنال (signal line) نامیده میشود، روی خط MACD کشیده میشود که میتواند صادرکننده سیگنالهای خرید و فروش باشد.
معاملهگران معمولا اوراق بهادار را هنگامی خریداری میکنند که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر رفته باشد و اوراق بهادار را هنگامی میفروشند (یا Short میکنند) که MACD از خط سیگنال عبور کرده و پایینتر رفته باشد.
اندیکاتورهای MACD را میتوان به طرق مختلف تفسیر کرد اما رایجترین روش شامل تقاطعها، واگراییها، و افزایش/کاهشهای سریع قیمت است.
مطالب مرتبط (برای ترید بهتر) :
فرمول اندیکاتور MACD
مکدی به این روش محاسبه میشود:
میانگین متحرک نمایی 26 دورهای – میانگین متحرک نمایی 12 دورهای = MACD
MACD توسط تفریق میانگین متحرک نمایی بلند مدت (26 دورهای) از میانگین متحرک نمایی کوتاهمدت (12 دورهای) به دست میآید.
منظور ما از 12 یا 26 دورهای، 12 روز یا 26 روز، 12 یا 26 هفته یا مثلا 12 یا 26 ساعتی است.
تنظیمات بازههای زمانی، روی نرمافزارهای تحلیل تکنیکال قابل تغییر هستند.
میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی از میانگین متحرک (MA) است که وزن و اهمیت بیشتری به برخی نقاط داده اخیر میدهد.
میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرکی که وزنی نمایی دارد نیز شناخته میشود. یک میانگین متحرک که وزنی نمایی دارد به تغییرات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان میدهد. ولی یک میانگین متحرک ساده (SMA) وزنی یکسان به تمام مشاهدات در طول یک بازه زمانی مشخص میدهد.
نکات کلیدی:
- MACD با تفریق میانگین متحرک نمایی 26 دورهای از میانگین متحرک نمایی 12 دورهای محاسبه میشود.
- هنگامی که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر میرود یا پایینتر می آید، در واقع سیگنالهای تکنیکال تولید میکند.
- سرعت تقاطعها (قطع کردن نیز به عنوان سیگنالی از اینکه بازار در موقعیت بیش خرید (overbought) یا بیش فروش (oversold) قرار گرفته است در نظر گرفته میشود.
- MACD کمک میکند تا معاملهگران بتوانند تشخیص دهند که آیا حرکات صعودی در بازار در حال قوت گرفتن هستند یا حرکات نزولی.
درک بهتر اندیکاتور مکدی
هنگامی که میانگین متحرک نمایی (آبی) 12 دورهای بالاتر از میانگین متحرک نمایی (قرمز) 26 دورهای قرار گیرد، مقدار MACD مثبت و هنگامی که میانگین متحرک نمایی 12 دورهای پایینتر از میانگین متحرک نمایی 26 دورهای قرار گیرد، مقدار MACD منفی میشود.
هر قدر فاصله MACD از خط مبنای خود (Baseline) بالاتر یا پایینتر باشد، نشاندهنده زیاد شدن فاصله بین دو میانگین متحرک نمایی است.
در نمودار زیر، میتوانید ببینید چگونه دو میانگین متحرک نمایی اعمال شده در نمودار قیمت با خط MACD (آبی) که از بالا یا پایین خط مبنا (خط تیرههای قرمز رنگ) عبور میکند مطابقت دارند.
MACD اغلب با یک هیستوگرام (در نمودار زیر مشاهده میکنید) نشان داده میشود که فاصله بین MACD و خط سیگنال آن را در قالب میلهها نشان میدهد.
اگر MACD بالای خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالاتر از خط مبنای MACD خواهد بود. و اگر MACD پایین خط سیگنال باشد، هیستوگرام پایینتر از خط مبنا خواهد بود. معاملهگران از هیستوگرام MACD برای تعیین زمان بالا بودن مومنتوم صعودی یا نزولی استفاده میکنند.
MACD در مقایسه با شاخص قدرت نسبی (RSI)
هدف شاخص قدرت نسبی (RSI) ایجاد سیگنال به هنگام فراهم شدن شرایط بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) با توجه به قیمتهای اخیر بازار است.
شاخص قدرت نسبی (RSI) اسیلاتوری است که سود و زیان قیمت میانگین را در طول یک بازه زمانی مشخص محاسبه میکند. بازه زمانی RSI بطور پیش فرض 14 دورهای است و مقدار RSI بین صفر تا 100 نوسان میکند.
MACD رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را محاسبه میکند، درحالیکه شاخص مقاومت نسبی تغییر قیمت را در رابطه با بالاترین و پایینترین قیمتهای اخیر اندازهگیری میکند. تحلیلگران از این دو اندیکاتور اغلب همراه با یکدیگر استفاده میکنند تا تصویر تکنیکال کاملتری از بازار داشته باشند.
این اندیکاتورها هر دو مومنتوم (اندازه حرکت) بازار را اندازهگیری میکنند، اما از آنجا که هر کدام فاکتورهای مختلفی را اندازهگیری میکنند، گاهی علائم متضادی ارائه میدهند.
به عنوان مثال، شاخص مقاومت نسبی ممکن است در یک دوره زمانی پایدار بالاتر از 70 قرار گیرد، به این معنا که بازار با توجه به قیمتهای اخیر بیش از حد به سمت خرید کشیده شده است، درحالیکه MACD نشان میدهد بازار هنوز در حال افزایش مومنتوم خرید است.
هر اندیکاتور ممکن است با نمایش یک واگرایی از قیمت سیگنالی برای یک تغییر روند پیش رو ایجاد کند. واگرایی یعنی قیمت به افزایش خود ادامه میدهد درحالیکه اندیکاتور بازگشت کرده و پایین میآید، و یا بالعکس.
محدودیتهای MACD
یکی از اصلیترین مشکلات واگرایی این است که بسیاری اوقات سیگنالی برای روند معکوس احتمالی ایجاد میکند اما در عمل روند معکوس نمیشود.
مشکل دیگر این است که واگرایی، نمیتواند معکوسشدن تمام روندها را پیش بینی کند. به عبارت دیگر، این اندیکاتور سیگنالهای زیادی از معکوسشدن روند اعلام میکند ولی این اتفاق نمیافتد اما از پیشبینی برخی روندهای معکوس واقعی باز میماند.
واگرایی مثبت کاذب (false positive divergence) هنگامی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی در محدوده رنج (روند خنثی) حرکت کند، بطور مثال بعد از یک روند در یک الگوی مثلث (triangle pattern).
کند شدن مومنتوم قیمت (حرکات قیمت در محدوده رنج یا کند شدن روند) باعث میشود، حتی در صورت عدم وجود یک روند معکوس حقیقی، MACD از بالاترین حد خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر متمایل شود.
مثالی از تقاطعها در MACD
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، هنگامی که MACD از خط سیگنال پایینتر میرود سیگنالی بازار نزولی ایجاد میکند که به منزله زمان مناسب برای فروش است.
در مقابل، هنگامی که MACD بالاتر از خط سیگنال میرود، اندیکاتور سیگنالی بازار صعودی صادر میکند مبنی بر اینکه احتمالا دارایی موردنظر قرار است افزایش قیمتی به سمت بالا داشته باشد.
برخی معاملهگران برای کاهش احتمال فریب خوردن و ورود زودهنگام به موقعیت معاملاتی، منتظر ایجاد تقاطعی تائید شده بالای خط سیگنال میمانند.
تقاطعها هنگامی که مطابق با روند غالب باشند قابل اطمینانتر هستند.
اگر MACD پس از یک اصلاحیه کوتاه در طول روند صعودی طولانیمدت از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر برود میتواند تائیدی قابل اطمینان بر شکلگیری یک روند صعودی در بازار باشد.
اگر در یک روند نزولی بلندمدتتر، در نتیجه یک رشد مختصری قیمت، MACD از خط سیگنال خود پایینتر بیاید، معاملهگران باید آن را تائیدی بر وجود بازار نزولی در نظر بگیرند.
مثالی از واگرایی
واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آینده است. این وضعیت بیانگر ضعف روند بوده و از قریبالوقوع بودن تغییر روند حکایت دارد.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
واگرایی مثبت و صعودی به این شکل است:
واگرایی منفی و نزولی به این شکل است:
واگرایی در MACD هنگامی رخ میدهد که MACD مقادیر بالا و پایینی شکل دهد که از مقادیر بالا و پایینهای متناظر روی نمودار قیمت فاصله بگیرند.
واگرایی صعودی هنگامی رخ میدهد که MACD دو مقدار پایین در حال رشد شکل دهد که با دو مقدار پایین در حال افت روی نمودار قیمت متناظر باشند.
این شرایط، در زمانیکه روند بلندمدت هنوز مثبت است، یک سیگنال صعودی معتبر محسوب میشود. برخی معاملهگران حتی وقتی روند طولانیمدت منفی است به دنبال واگراییهای صعودی هستند زیرا با وجود اینکه این تکنیک از اعتبار کمتری برخوردار است میتواند نشاندهنده تغییر در روند باشد.
هنگامی که MACD مجموعهای از 2 سقف کاهشی شکل میدهد که با دو مقدار بالای در حال صعود روی نمودار قیمت متناظر هستند، یک واگرایی نزولی شکل گرفته است.
یک واگرایی نزولی که در طول روند نزولی طولانی مدت شکل میگیرد تائیدی بر احتمال ادامهدار بودن روند نزولی است.
برخی معاملهگران در طول روندهای صعودی طولانیمدت به دنبال واگراییهای نزولی هستند زیرا میتوانند سیگنال ضعف در روند را را در مکدی مشاهده کنند. با این حال، این مسئله به اندازه یک واگرایی نزولی در طول یک روند نزولی قابل اعتماد نیست.
مثالی از افت یا صعود سریع
افت یا صعود سریع MACD (فاصله گرفتن میانگین متحرک کوتاهمدتتر از میانگین متحرک بلندمدتتر) نشاندهنده وجود وضعیت بیشخرید یا بیشفروش در قیمت اوراق بهادار است که به سرعت به سطوح نرمال بازخواهد گشت.
معامله گران اغلب این تحلیل را با شاخص قدرت نسبی یا سایر اندیکاتورهای تکنیکال ترکیب میکنند تا شرایط بیش خرید یا بیش فروش را تائید کنند.
برای سرمایهگذاران، استفاده از هیستوگرام MACD مانند استفاده از خود MACD چندان غیرمعمول نیست.
تقاطعهای مثبت یا منفی، واگراییها، و فراز و فرودهای سریع را نیز میتوان روی هیستوگرام مشخص کرد. نیاز است سرمایهگذاران پیش از تصمیمگیری در مورد صلاحیت MACD یا هیستوگرام آن در یک موقعیت مشخص تجربه کافی به دست آورده باشند زیرا بین سیگنالهای این دو اختلاف زمانی وجود دارد.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
خلاصه کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه اثر john j.murphy
میدانید که تحلیل کردن، بخشی جدایی ناپذیر از فعالیت در بازار سرمایه است. بدون درک تحلیل تکنیکال بازار سرمایه و تحلیل بنیادی نمیتوان به سودآوری سرمایه گذاریها امید بست و حتی بدتر، نمیتوان به حفظ سرمایه، دل خوش کرد! در این بخش به سراغ کتاب «تحلیل تکنیکال بازار سرمایه» از «جان مورفی» میرویم و پای صحبتهای او در مورد این نوع از تحلیل مینشینیم. اگر از طرفداران پر و پا قرص تحلیل بنیادی هستید یا آنکه میخواهید میزان اطلاعاتتان را از تحلیل تکنیکال، بیشتر کنید، تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
لازم است بدانید که داشتن درک عمیق نسبت به چیستی تحلیل تکنیکال بازار سرمایه، رمز توانایی در آن است. در صورتی که ندانیم که در مورد چه چیزی صحبت میکنیم، قدرتی برای بروز خلاقیت هم پیدا نخواهیم کرد. فلسفه اصلی تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است:
عملکرد بازار، خودش را روی قیمتها نشان میدهد
قیمتها با توجه به ترندها حرکت میکنند
تاریخ دوباره تکرار میشود
بیایید این سه بخش را با هم بررسی کنیم:
۱. همه چیز روی قیمت ها تاثیر می گذارد
طرفداران تحلیل تکنیکالی بر این باور هستند که قیمتهای بازار فقط به مسائل شرکتها ارتباط ندارد. بلکه این ماجرا برایند تاثیر جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی، شیوه حرکت و خرید و فروش بزرگان بازار، مسائل روانشناختی، رویدادهای ملی، ماجراهای جهانی و … است. تمام این موارد دست در دست هم چیزی را نشان میدهند که ما آن را «قیمت سهم» مینامیم.
۲. هدف از تعقیب قیمت ها کشف روند و پیش بینی جهت حرکت است
تحلیلگران تکنیکال با این هدف، قیمتها را بررسی میکنند که بتوانند روند پنهان شده در ورای آنها را کشف کرده و وضعیت آینده آن را پیشبینی کنند. در غیر این صورت، پیروی کردن از روندها یا حتی کشفشان چیزی جر هدر دادن زمان، تلاش و حتی سرمایه نخواهد بود.
۳. تاریخ، باز هم تکرار می شود؛ فقط باید خوب نگاه کرد
تحلیلگران تکنیکال، علاقه زیادی به مطالعه تاریخ بازار سرمایه دارند. حتی نمودارهای چند دهه یا صده قبل را با نمودارهای فعلی مقایسه میکنند. نکته پنهان در این بررسی، کشف تصمیمهای روانی سرمایه گذاران و نتیجهای است که به بار آوردهاند.
تحلیلگران بنیادی و تکنیکال؛ دو روش برای نگاه به یک ماجرا
شاید با خودتان فکر کنید که تحلیلگران بنیادی و تکنیکال از زمین تا آسمان با هم فرق دارند؛ چون یکی با اعداد و ارقام ریز سر و کار دارد و دیگری به دنبال کشف ماجرای پنهان در پس بالا و پایین شدن قیمتها میگردد. اما به نظر جان مورفی، نویسنده کتاب «تحلیل تکنیکال بازار سرمایه» این دو نوع از تحلیل، فقط دو شیوه متفاوت نگاه به یک ماجرا هستند؛ نه چیزی بیشتر. تحلیلگر بنیادی به دنبال علت تغییر قیمتها میگردد اما تحلیلگر تکنیکال به نتیجه ماجرا نگاه میکند.
هر دوی این تحلیلگران به دنبال کشف یک چیز هستند: «کشف اینکه روند فعلی در چه جهتی حرکت میکند و قرار است در آینده چه جهتی را به خود بگیرد.» به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران برتر به جای خط کشیدن میان تحلیل بنیادی و تکنیکال، سعی میکنند که در هر دو نوع تحلیل، دستی بر آتش پیدا کنند. چون این کار میتواند وسعت نگاه آنها به بازار سرمایه را دستخوش تغییرات بزرگی کند.
تحلیل تکنیکال چه مزیت هایی دارد؟
جهت درک بهتر تحلیل تکنیکال بازار سرمایه، چند مورد از مزیتهای آن را با هم بررسی کنیم:
۱. انعطاف پذیری بالا
زمان یا حوزهای در تجارت وجود ندارد که نتوانید از تحلیل تکنیکالی برای بررسی آن کمک بگیرید. از بازار نفت در ۱۰۰ گذشته بگیر تا بازار ارزهای دیجیتال در همین لحظه، گسترهای هستند که میتوانید بدون محدودیت آن را زیر ذرهبین «Technical analysis» ببرید.
۲. دید گسترده نسبت به بازار
تحلیل تکنیکی به جای نگاه از یک دریچه ویژه، تمام بازار را مورد بررسی قرار میدهد. به همین دلیل، این توانایی را پیدا میکند که خیلی راحتتر از دیگر تحلیلگران، ترند را کشف کرده و قدم بعدی آن را پیشبینی کند.
۳. توانایی تعقیب قسمتهای فعال بازار
بازارها همیشه بین دورههای فعال و غیر فعال در حال نوسان هستند. وقتی یک تحلیلگر تکنیکی، بازار را مورد بررسی قرار میدهد میتواند روندهای فعال و غیر فعال را از هم تمیز دهد. سپس به جای آزمون و خطا، سرمایه خود را روی قسمتهای فعال بازار، سرمایه گذاری کند و روندهای غیر فعال یا رو به خاموشی را در نظر نگیرد. این یعنی توانایی گام برداشتن با نبض بازار!
۴. معامله گران بازه های زمانی مختلف هم می توانند از آن استفاده کنند
فرقی نمیکند که شما در چه بازه زمانی به معامله میپردازید؛ روزانه، هفتگی، کوتاه مدت، میان مدت یا حتی بلند مدت. چون میتوانید بدون هیچ محدودیتی از تحلیل تکنیکال بازار سرمایه برای برداشتن قدم بعدی نهایت بهره را ببرید.
۵. کشف نقطه های قوت و ضعف بازار
تحلیلگران تکنیکی میتوانند روند افزایش یا کاهش قیمت محصولات یا خدمات مختلف در بازار را با دقت بالایی پیش بینی کنند.
روند چیست و چه انواعی دارد؟
به زبان ساده، روندها، جهت حرکت قیمت در بازارها را نشان میدهند. ما به درک و تحلیل روندها نیاز داریم چون بازارها همیشه در یک جهت ثابت حرکت نمیکنند. اگر نگاهی به نمودارهای مختلف بازار سرمایه انداخته باشید میبینید که آنها به جای یک خط مستقیم رو به بالا یا پایین، مجموعهای از خطهای نامنظم زیگزاگی هستند. در حقیقت، جهت حرکت قلهها و درههای این زیگزاگها است که روند اصلی بازار را به ما نشان میدهد. تمام روندها به سه دسته اصلی تقسیم میشوند:
روند صعودی
جهت حرکت این روند رو به بالا است.
روند نزولی
جهت حرکت این روند رو به پایین است.
روند خنثی
به آن «محدوده معاملاتی» هم گفته میشود که بیشترین نزدیکی را به خط مستقیم دارد. در این وضعیت، عرضه و تقاضا در تعادلی تقریبی به سر میبرند.
نگاهی به دسته بندی روندها از نظر اندازه
روندها به جز «جهت حرکت» از نظر اندازه نیز تقسیمبندی میشوند. شاید در ابتدا تعداد این تقسیمبندیها کمی گیج کننده باشد اما به درک و تحلیل تکنیکال بازار سرمایه، کمک شایانی میکند. در این ماجرا، روندها در سه دسته جای میگیرند:
روندهای اصلی یا بزرگ
گاهی زمان این روند بسیار طولانی میشود؛ مثلا نیم قرن یا حتی یک قرن!
روندهای متوسط
زمانی بین روندهای بزرگ و کوتاه را در برمیگیرند. شاید چند ماه، چند هفته یا چند سال.
روندهای کوتاه
بازه زمانی این روندها بسیار کوتاه است. چیزی بین چند دقیقه تا چند ساعت.
با شش اصل بنیادین تئوری داو آشنا شوید
«داو» و شریکش «جونز» یکی از پایهگذاران تغییرات اساسی در تحلیل تکنیکال بازار سرمایه هستند. نظریههای داو در مورد میانگین سهام شرکتهای برتر بورسی، هنوز هم یکی از اصلیترین مواردی است که تحلیلگران از آن استفاده میکنند. در ادامه با شش مورد از نظریههای داو آشناتر میشویم:
۱. میانگین ها همهچیز را در بر می گیرند
میانگینها عکسی یادگاری از ماجراهای اتفاق افتاده در بازار هستند. تمام بالا و پایینها، اتفاقهای ریز و درشت یا حتی چیزهایی که به طور مستقیم به بازار ربطی ندارند – مثل بلاهای طبیعی – نیز میتوانند اثری از خود روی این میانگینها به جا بگذارند.
۲. بازار با سه روند دست و پنجه نرم می کند
داو حرکت روندها در بازار را به حرکت موجهای دریا تشبیه میکند و تاثیر آنها روی بازار را همانند تاثیر موجها روی ساحل در نظر میگیرد. وقتی یک روند صعودی باشد با وجود نوسانها باز هم با قدرت به ساحل برخورد میکند؛ اما اگر در میان نوسانهایش ماجرایی پیش بیاید که نتواند خود را به حد قیمت بالای قبل از نوسان برساند آنگاه دیگر نباید آن را یک موج صعودی در نظر گرفت چون روندی نزولی را در پیش میگیرد.
در کل، داو هر روند را به سه روند کوچکتر تفکیک کرده است:
اول: جریان
این مطلب را حتما بخوانید: معرفی بهترین کتاب های تحلیل تکنیکال
در حالت کلی، صعودی یا نزولی بودن روند را نشان میدهند. طولانی مدت هستند و حتی ممکن است چندین سال طول بکشند.
دوم: امواج
به عنوان کاملکننده چهره جریانها معرفی میشوند. این روندها بین چند هفته تا حداکثر ۳ ماه به تکامل میرسند.
سوم: سطحهای ناهموار
روندهای کوچک اما تاثیرگذار را نشان میدهد. معمولا این روندها کمتر از چند هفته به درازا میکشند.
۳. هر روند بزرگ از سه بخش تشکیل شده است
در این ماجرا سه گروه عمده از معاملهگران وارد بازی میشوند. گروه اول، سرمایه گذاران بزرگ و بسیار حرفهای هستند که بخش قابل توجهی از آنها از تحلیل تکنیکال بازار سرمایه استفاده میکنند. آنها زمانی که بازار هنوز در خواب است، سهمهای با ارزش بالا و قیمت پایین را کشف کرده و آنها را خریداری میکنند. بعد از مدتی، گروه دوم وارد بازی میشوند که میتوانیم آنها را شامل تحلیلگران بنیادی و معاملهگران حرفهای بدانیم.
بعد از خرید این گروه، توجه همه به سمت آن سهمها جلب میشود. حالا نوبت ورود گروه سوم یعنی روزنامهها و رسانههای اقتصادی است. آنها با تحلیلها و نمایشهایشان آتش زیر قیمت آن سهمهای خاک خورده و کشف نشده را روشن میکنند و آنها را به اوج میرسانند. با رسیدن به این مرحله، سرمایه گذاران بسیار حرفهای گام بعدی را آغاز میکنند؛ یعنی فروش همان سهمها زمانی که همه به دنبال خرید هستند.
۴. شاخص ها باید سیگنال های همنوایی داشته باشند
بر اساس نظر داو، میانگینها حتی در بازههای زمانی متفاوت باید سیگنالهایی از تایید روندهای کاهش یا افزایشی یکدیگر را ارائه دهند. هر چقدر که این بازه زمانی کوتاهتر باشد، تایید جریان روند، قویتر خواهد بود.
۵. حجم نیز باید با روند همسو باشد
داو معتقد بود که علاوه بر شاخصها، حجم معاملات نیز باید با روندها همسو باشند؛ مثلا در روندهای صعودی وقتی قیمتها افزایش پیدا میکنند، حجم نیز دچار افزایش میشود و برعکس.
۶. روندها تا قبل از دریافت اخطارها به حرکت در جهت فعلیشان ادامه میدهند
این نظر بر اساس قانون اول «نیوتن» بنا شده است که میگوید: «اجسام در حالت طبیعی تمایل دارند در وضعیت فعلی خود چه در حالت سکون و چه در حالت حرکت باقی بمانند و این ماجرا در صورتی که توسط نیرویی خارج از آنها دستکاری نشود تا ابد ادامه پیدا میکند.» داو معتقد بود که این قانون در مورد روندها نیز برقرار است؛ یعنی یک روند صعودی بدون حضور عامل خارجی، تمایل دارد جریان صعودی خود را ادامه دهد. این ماجرا تا زمانی که پای هشدارهای تغییر روند و حضور عامل تغییر دهنده به میدان باز نشود، ادامه پیدا میکند. البته پیدا کردن این نوع روند بدون استفاده از ابزارها دشوار است.
الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال بازار سرمایه چه چیزی را به نمایش می گذارند؟
ژاپنیها برای سالهای طولانی از روش ویژه خودشان برای تحلیل نمودارها استفاده میکردند. البته این روش برای غرب چندان پرسابقه نیست و حتی میتوان گفت نسبت به ژاپنیها بسیار جوان هم به شمار میرود. حالا سوال درست این است که ژاپنیها در الگوی شمعی به دنبال دریافت چه چیزی بودند؟ در پاسخ باید بگوییم که الگوهای شمعی، چیزی نیستند به جز عکسی یادگاری از وضعیت ذهنی معاملهگر در هنگام معامله! بررسی الگوهای شمعی نشان میدهد که ما انسانها با وجود ادعاهایی که داریم به هنگام قرارگیری در موقعیتهای مشابه، رفتاری تکراری را از خودمان بروز میدهیم. بیایید به چند مورد از ویژگیهای الگوهای شمعی نگاهی بیندازیم:
-میتوانند یک خط یا ترکیبی از چند خط باشند.
-در ۹۰ درصد مواقع، تعداد خطها از ۵ عدد بیشتر نمیشود.
-از آنها برای مشخص کردن نقطههای معکوس در بازار استفاده میکنند.
-به الگوهای شمعی «الگوهای واژگونی» و «تداوم» هم میگویند.
-احتمال کمی وجود دارد که از آنها برای تعیین روند و جریان استفاده کنند.
نگاهی کوتاه به چیستی نظریه موج الیوت
«چارلز جی کالینز» در سال ۱۹۳۸ کتابی با عنوان «اصل موج» منتشر کرد که نظریه «موج الیوت» را در بر داشت. نظریه موج الیوت به ترتیب اهمیت از سه بخش اصلی «الگو»، «نسبت» و «زمان» تشکیل شده است. در این تعریف، الگوها همان موجهای موجود در بازار هستند. نسبتها، به دنبال کشف رابطههای پیچیدهای بین امواج، قیمتها و نقطههای اصلاح هستند. بخش آخر این نظریه یعنی زمان نیز که از نظر اهمیت در پایینترین بخش این نظریه قرار میگیرد، به روابط زمانی میان الگوها و نسبتها اشاره دارد. حرف اصلی در این نظریه این است که بازار بورس دارای یک ریتم تکراری است که از پنج موج افزایشی و سه موج کاهشی تشکیل شده است.
پیام اصلی «جان مورفی» در کتاب «تحلیل تکنیکال بازار سرمایه» چه بود؟
جان مورفی که بیش از ۳۰ سال تجربه تجزیه و تحلیل و فعالیت مستقیم در بازار سرمایه را دارد در کتابش به دنبال روشنتر کردن ماجرای تحلیل تکنیکال برای افراد علاقهمند به این موضوع بود. او توضیحاتش را از پایهایترین موارد شروع کرد و آنها را تا حد خوبی بالا برد. از نظر او آگاهی داشتن از تحلیل تکنیکی برای تمام سرمایه گذاران چه آنها که به دنبال همین نوع از تحلیل هستند و چه کسانی که فقط روی تحلیل بنیادی کار میکنند بسیار مفید واقع میشود.
ارز دیجیتال گالا ( GALA ) چیست ؟ | تحلیل تکنیکال و آینده ارز گالا
در این مقاله قصد داریم به بررسی قیمت ارز دیجیتال گالا در سالهای آتی بر اساس تحلیل تکنیکال بپردازیم. همچنین اشارهای به عوامل تأثیرگذار در قیمت GALA خواهیم داشت و شما در خصوص اینکه باید این ارز را برای سرمایه گذاری در آینده انتخاب بکنید یا نه راهنمایی خواهیم کرد. همراه ما باشید.
گالا (GALA) یکی از فعالترین رمز ارزهایی است که در سال 2021 دنیای رمز ارزها را تحت تاثیر قرار داد. به عنوان مثال در 26 نوامبر 2021 ، قیمت گالا به بیشتر از 0.836 دلار رسید. این عملکرد شگفتانگیز GALA باعث شده است که توجه بسیاری از سرمایه گذاران را به خود جلب کند. اما آیا ارز دیجیتال گالا میتواند در سال 2022 به ارزش 2 دلار برسد؟ آیا رمزارز GALA گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری و خرید در سال 2022 خواهد بود؟
ارز دیجیتال گالا (GALA) چیست؟
Gala Games یکی از پلتفرمهایی است که در زمینه توسعه بازیهای مبتنی بر بلاکچین فعالیت دارد. فناوری بلاکچین برای کنترل بازیها و داراییهای درون بازی استفاده خواهد شد. در اکوسیستم Gala Games ، بازیکنان میتوانند دارای توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) باشند و بر نحوه مدیریت بازیها تأثیر بگذارند. با مکانیسم رای گیری Founder’s Nodes، بازیکنان میتوانند در خصوص بازیهایی که Gala باید توسعه دهد و کدام یک باید بودجه دریافت کند، نظر دهند. بازیکنان همچنین میتوانند NFT برای بازیهای مورد علاقه خود خریداری کنند. علاوه بر این، Gala Games از GALA، توکن کاربردی خود استفاده میکند.
گالا گیمز تاکنون یک بازی با نام Town Star و مجموعهای از کالکشنهای NFT به نام VOX منتشر کرده است. این شرکت قصد دارد در آینده بازیهای بیشتری مانند یک بازی RPG فانتزی، یک بازی استراتژیک علمی تخیلی و یک بازی دفاعی منتشر کند. از زمان راهاندازی گالا گیمز در سال ۲۰۱۹، در مجموع ۲۶۰۰۰ NFT فروخته شده است که گرانترین قطعه آن ۳ میلیون دلار ارزش دارد.
اکنون که اطلاعات اولیهای در خصوص ارز دیجیتال گالا کسب کردید، بهتر است به این سؤال پاسخ دهیم: آیا سرمایه گذاری در GALA در سال 2022 ایده خوبی خواهد بود؟
عوامل تاثیرگذار بر قیمت گالا
معامله گران گالا از ابزارهای مختلفی برای تعیین مسیری که احتمالاً بازار گالا در آن قرار خواهد گرفت، استفاده میکنند. این ابزارها را میتوان تقریباً به دو دسته شاخصها و الگوهای نمودار تقسیم کرد. درواقع برای پیشبینی قیمت گالا، تریدرها سعی میکنند سطوح حمایت و مقاومت مهمی را شناسایی کنند که میتواند نشانهای از زمان کند شدن روند نزولی و احتمال توقف روند صعودی باشد.
دقیقاً مانند هر دارایی دیگری، قیمت گالا توسط عرضه و تقاضا تعیین میشود. این داینامیکها را میتوان تحت تاثیر رویدادهای اساسی مانند هالوینگ GALA در نظر گرفت. مقررات، پذیرش توسط شرکتها و دولتها، هک صرافی ارزهای دیجیتال و سایر رویدادهای دنیای واقعی نیز میتوانند بر قیمت GALA تأثیر بگذارند.
هنگام تلاش برای پیشبینی قیمت گالا، بسیاری از تریدرها همچنین سعی میکنند فعالیت «نهنگهای» گالا را که نهادها و افرادی هستند که مقادیر زیادی گالا را در اختیار دارند، تحت نظر قرار دهند. از آنجایی که بازار گالا در مقایسه با بازارهای سنتی نسبتاً کوچک است، "نهنگها" به تنهایی میتوانند تاثیر زیادی بر تغییرات قیمت گالا داشته باشند.
شاخصهای پیش بینی قیمت GALA
میانگین متحرک یکی از محبوبترین ابزارهای پیش بینی قیمت GALA است. همانطور که از نام آن پیداست، میانگین متحرک میانگین قیمت بسته شدن GALA را در یک دوره زمانی انتخاب شده تعیین میکند. برای مثال، میانگین متحرک 12 روزه برای گالا، مجموع قیمتهای بسته شدن گالا در 12 روز گذشته است که بر 12 تقسیم میشود.
معامله گران علاوه بر میانگین متحرک ساده (SMA) از میانگین متحرک نمایی (EMA) نیز استفاده میکنند. EMA به قیمتهای اخیر وزن بیشتری میدهد و بنابراین سریعتر به قیمتهای اخیر واکنش نشان میدهد. میانگین متحرک 50 روزه، 100 روزه و 200 روزه از جمله رایجترین شاخصهای مورد استفاده برای شناسایی سطوح مقاومت و حمایت مهم هستند.
اگر قیمت گالا بالاتر از هر یک از این میانگینها حرکت کند، به طور کلی به عنوان یک علامت صعودی برای افزایش قیمت گالا در نظر گرفته میشود. و برعکس، افت زیر میانگین متحرک مهم معمولاً نشانه ضعف و افت قیمت در بازار گالا است.
علاوه بر این موارد، معامله گران از شاخصهای RSI و سطح اصلاح فیبوناچی برای پیش بینی آینده قیمت گالا استفاده میکنند.
چگونه نمودارهای گالا را بخوانیم و حرکت قیمت را پیش بینی کنیم؟
اکثر معامله گران از نمودارهای کندل استیک استفاده میکنند، زیرا اطلاعات بیشتری نسبت به نمودار خطی ساده ارائه میدهند. تریدرها میتوانند کندلهایی را که عملکرد قیمت گالا را نشان میدهند با جزئیات متفاوت مشاهده کنند. برای مثال، میتوانید نمودار کندل استیک 5 دقیقهای را برای پیش بینی قیمت بسیار کوتاهمدت انتخاب کنید یا نمودار کندل هفتگی را برای شناسایی روندهای بلندمدت انتخاب کنید. نمودارهای کندل 1 ساعته، 4 ساعته و 1 روزه از محبوبترینها هستند.
تحلیل تکنیکال گالا
ارز دیجیتال گالادر یک محدوده حمایت داینامیک قرار دارد. محدوده 0.24000 میتواند برای خرید مناسب باشد و تا وقتی که قیمت بالای 0.22 باشد احتمال رشد تا محدوده های حد سود اول و دوم و در نهایت سوم وجود دارد .
خرید ارز دیجیتال گالا
شما می توانید از صرافی های زیر ارز دیجیتال گالا را با تخفیف کارمزد ، خریداری کنید.
بهترین اندیکاتورها برای ترید روزانه و نوسان گیری + لیست کامل
برای آنکه بتوانید به طرز معقولی ترید کنید، لازم است درک روشنی از کوینها داشته باشید. برای فهم ارزش پایۀ ارزهای دیجیتال، میتوانید از اندیکاتورهای ترید روزانه استفاده کنید. لازم نیست از مسائل فنی و پیچیدۀ مربوط به پروتکلها و شرکتهای ارزهای دیجیتال سر دربیاورید، بلکه صرفاً درک و دانشی حداقلی از بهترین اندیکاتور ها برای ترید روزانه کفایت میکند و میتواند سودتان را چند برابر سازد.
دریافت ۳۰,۰۰۰ شیبا رایگان
برای ورود به بحث اصلی، لازم است توضیح مختصری در مورد مفاهیم مقدماتی داشته باشیم.
ترید روزانه چیست؟
به عمل خرید و فروش داراییهای مالی مانند سهام یا ارزهای دیجیتال، ترید گفته میشود که به قصد کسب سود کوتاهمدت ظرف یک روز معاملاتی، انجام میشود. یکی از اهداف ترید روزانه، کسب سودی ناچیز در هر معامله و چندبرابر کردن آن، به مرور زمان است. تریدرهای روزانه، از یک سری استراتژی معاملاتی برای مضاعف ساختن سودهای خود استفاده میکنند: اسکالپینگ، معاملات رنج و معاملات پُربسامد.
اندیکاتور ترید روزانه چیست؟
معمولا تفاسیر گوناگونی از نمودار قیمت ارزهای دیجیتال وجود دارد. مثلاً ممکن است تریدرها، سطوح مقاومت و حمایت را در محدودههای متفاوتی تشخیص دهند. در این میان، اندیکاتور ترید روزانه، برای کاهش عدم اطمینان به کار میرود. این نوع اندیکاتورها، محاسباتی ریاضی هستند که برای تعیین خطوط نمودار و همچنین، شناسایی روند اصلی نمودار داراییهای مالی، مورد استفاده قرار میگیرند. اصطلاح «روزانه»، از این جهت به این اندیکاتورها اطلاق میشود که میتوانند در کوتاهمدت و طی یک روز معاملاتی، به کار روند. در این مقاله، قصد داریم بهترین اندیکاتورها برای ترید روزانه را معرفی کنیم.
انواع اندیکاتورهای ترید روزانه
در یک تقسیمبندی کلی، میتوان اندیکاتورها را به دو دسته تقسیم کرد:
- اندیکاتورهای پیشرو: احتمال حرکت بازگشتی قیمت یا تغییر روند را پیش از وقوع، نشان میدهند.
- اندیکاتورهای پیرو: احتمال تغییر روند و حرکت بازگشتی قیمت پس از وقوع را نشان میدهند.
1. اندیکاتور سوپرترند (SuperTrend)
سوپرترند، اندیکاتوری است شبیه به میانگین متحرک. این اندیکاتور قادر است روند حاکم بر بازار را شناسایی کند. سوپرترند، یکی از سادهترین اندیکاتورهایی است که برای ترید روزانه به کار میرود و بر مبنای دو پارامتر استوار است: دوره (Period) و ضریب (Multiplier).
سوپرترند، بر اساس اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (ATR) ساخته میشود، به نحوی که پارامتر پیشفرض روی 10 و ضریب روی 3 تنظیم میشود.
برای استفاده از این اندیکاتور، میتوانید نمودار قیمت ارز دیجیتال دلخواه خود را باز کنید. سپس سوپرترند را الحاق کنید و تنظیمات را روی 10 و 3 قرار دهید. در هنگام استفاده از این اندیکاتور، از سفارش حد ضرر غافل نباشید. برای پوزیشن لانگ، حد ضرر را سمت راست خط سبزرنگ اندیکاتور و برای پوزیشن شورت نیز، حد ضرر را در پایان خط قرمز اندیکاتور جایگذاری کنید.
2. اندیکاتور حجم متوازن (On-Balance Volume)
اندیکاتور OBV به حجم معاملات مربوط است و با تفریق حجم معاملات در روزهای صعودی بازار از حجم معاملات روزهای نزولی، به دست میآید. در واقع این اندیکاتور، همان حجم معاملات است که با لحاظکردن برخی جنبهها برای استفاده بهتر در ترید روزانه، مهیا شده است. اهمیت OBV در این است که باید با قیمت همسو باشد، بنابراین در تشخیص روند بازار، بسیار کاربردی ظاهر میشود. اگر قیمت همسو با OBV تغییر نکند، به این معنی است که در آینده با آن همسو خواهد شد و این نکتهای بسیار مهم است.
3. اندیکاتور مومنتوم (Momentum)
اندیکاتور مومنتوم، نوعی نوسانگر است که میتواند تریدر را در تشخیص نواحی اشباع خرید و فروش، یاری کند. این اندیکاتور، از طریق اندازهگیری سرعت تغییر قیمت یا همان شتاب قیمت، به ترسیم خطوطی حول محور صفر میپردازد. RSI، یکی از اندیکاتورهای مومنتوم است که برای تعیین سقف و کف قیمت، به کار میرود و قدرت روند و همچنین احتمال بازگشت قیمت را آشکار میسازد. شاخص مومنتوم روزانه (Intraday Momentum Index)، مشابه RSI است و تغییرات قیمت را اندازه میگیرد. عدد این شاخص، بین 0 تا 100 نوسان می کند.
4. اندیکاتور نوسان (Volatility)
اندیکاتور ولاتیلیتی (Volatility) یا نوسان، یکی از بهترین اندیکاتورها برای ترید روزانه است. این اندیکاتور، تغییرات قیمت را طی یک بازه زمانی انتخابی نشان میدهد و هر چه مقدارش بیشتر باشد، یعنی حرکات قیمتی نیز بیشتر است و این نیز، به معنی بالابودن ریسکی است که تریدر باید در معاملات آتی، لحاظ کند. اگر قیمت در بازه زمانی کوتاهی به اوج و فرود جدیدی برسد، یعنی نوسان بالاست و اگر قیمت آهستهتر حرکت کند و بیشتر ثابت بماند، نوسان اندک است.
بهترین اندیکاتور برای ترید روزانه ارزهای دیجیتال
1. خط تراکم/توزیع (Accumulation/Distribution Line)
خط تراکم/توزیع، اندیکاتور محبوبی است که بر پایۀ حجم معاملات ساخته شده و جهت روند قیمت یک دارایی را بر اساس رابطه قیمت و حجم معاملات، تعیین میکند. اندیکاتور خط A/D، به بررسی این نکته میپردازد که یک ارز دیجیتال در حال انباشت و تراکم است یا توزیع. انباشت از سطوح خرید و توزیع از سطوح فروش یک دارایی، حکایت دارد. این اندیکاتور، یکی از بهترین اندیکاتورها برای ترید روزانه به شمار میآید و از آن برای تأیید روند و همچنین، تشخیص فشار خرید و فروش، استفاده میشود.
2. شاخص میانگین جهتدار (Average Directional Index)
شاخص میانگین جهتدار یا ADX، اندیکاتوری است که با استفاده از سه خط، قدرت و جهت روند حاکم بر سهم یا ارز دیجیتال را نشان میدهد. این اندیکاتور از سه خط ADX، + DI و DI – تشکیل شده است. اولی قدرت و دوتای دیگر، جهت را نشان میدهند. هنگامی که DI + بالاتر از DI – باشد، قیمت صعودی خواهد بود و برعکس. اگر مقدار ADX بیش از 25 باشد، قیمت دارای روند و اگر زیر 20 باشد، بدون روند خواهد بود.
3. اندیکاتور آرون (Aroon Indicator)
اندیکاتور آرون مانند اندیکاتور ADX، به تشخیص روند قیمت کمک میکند. با این تفاوت که ADX از 3 خط و آرون از 2 خط تشکیل میشود. هر دو اندیکاتور، حرکات صعودی و نزولی قیمت را نشان میدهند و روند را مشخص میسازند. اندیکاتور آرون، در حدفاصل 0 تا 100 نوسان میکند. دو خط تشکیلدهنده آرون، AroonUp و AroonDown هستند. خط AroonUp، با نمایاندن تعداد روزهایی که قیمت به اوج 25 روزه رسیده، روند صعودی را ارزیابی میکند. یعنی اگر قیمت یک ارز دیجیتال در حال حاضر در اوج قیمت 25 روزه باشد، در این صورت مقدار AroonUp آن، 100 خواهد بود.
سایر اندیکاتورهای ترید روزانه
میانگین متحرک (Moving Averages)
میانگین متحرک، سادهترین اندیکاتوری است که میتوان برای معاملات از آن استفاده کرد. این اندیکاتور، مبنای اصلی ساخت بسیاری از اندیکاتورهای دیگر است. اندیکاتور میانگین متحرک، نوسانات قیمت را هموار میکند و تشخیص روند کلی را آسان میسازد. این اندیکاتور، میانگین قیمت را در بازههای زمانی مختلف (عمدتاً 10، 20، 50 و 100) حساب میکند. با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک، میتوان نواحی بالقوه مقاومت و حمایت را شناسایی کرد و با توجه به تقاطع، استراتژی ورود و خروج را ترسیم کرد. میانگین متحرک، از بهترین اندیکاتورها برای ترید روزانه محسوب میشود.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا همان RSI، نوسانگری است که تغییرات سرعت را اندازهگیری میکند. دامنه نوسان این اندیکاتور، بین 0 تا 100 است. در این اندیکاتور، شاخص بالای 70، سطح اشباع خرید و شاخص زیر 30 نیز، اشباع فروش را نشان میدهد. میتوان با استفاده از RSI در ترید روزانه، هدف از حرکت میانگین ها چیست؟ به سیگنال خرید و فروش رسید. علاوه بر سیگنال خرید و فروش، این اندیکاتور تریدر را در تشخیص روند کلی بازار نیز یاری میکند و در واقع، انعکاسی از بازدهی یک سهم یا ارز دیجیتال خاص است.
میانگین محدوده واقعی (Average True Range)
اندیکاتور میانگین محدوده واقعی، ابزاری است که تلاطم و نوسان یک ارز دیجیتال را بررسی و اندازهگیری میکند. استفاده از ATR در ترکیب با سفارش حد ضرر، میتواند در ترید روزانه بسیار مفید واقع شود. این اندیکاتور، ورژن تکاملیافتهتری از میانگین متحرک نمایی است و محدوده در آن، به قدر مطلق اختلاف میان بالاترین و پایینترین سطح قیمت در یک بازه زمانی، اشاره دارد. هر چه اختلاف میان سطح بالا و پایین قیمت بیشتر باشد، نشان از نوسان بالای سهم یا ارز دیجیتال دارد و برعکس. ATR از بهترین اندیکاتورها برای ترید روزانه محسوب میشود.
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band)
اندیکاتور باند بولینگر، با استفاده از میانگین متحرک ساده، در حاشیۀ قیمت یک ارز دیجیتال نوارهایی ترسیم میکند که به بولینگر باند موسوماند و وقتی از هم فاصله میگیرند، یعنی نوسان قیمت افزایش یافته است. هر چه قیمت به نوار بالا و پایین بیشتر نزدیک شود، به معنای اشباع خرید و فروش است.
شاخص کانال کالا (Commodity Channel Index)
شاخص کانال کالا یا به اختصار CCI، نوسانگری است که نواحی اشباع خرید و فروش را مشخص میسازد. این اندیکاتور، با نوسان بین دو سطح 100+ و 100–، قدرت روند را نشان میدهد. حرکت در قسمت مثبت نشانگر روند صعودی و حرکت در بخش منفی، نمایانگر روند نزولی است. هنگامی که نوسانگر از 100+ و 100– فراتر میرود، وارد منطقه اشباع خرید و فروش میشود. اگر CCI از 100+ رد شود و بازگردد، در واقع سیگنال فروش صادر کرده است.
نوسانگر استوکاستیک (Stochastic Oscillator)
نوسانگر استوکاستیک، با مقایسه قیمت پایانی یک ارز دیجیتال نسبت به دامنه قیمتی آن، نواحی اشباع خرید و فروش را نشان میدهد و سیگنال فراهم میکند. نوسانگر، بین مقادیر 0 تا 100 در نوسان است که شاخص بالای 80، نشانگر اشباع خرید و شاخص زیر 20، نمایانگر اشباع فروش است. اگر میان این اندیکاتور و قیمت، واگرایی رخ دهد، ممکن است نشان از بازگشت روند باشد.
سخن پایانی
هدف از معاملات روزانه، کسب سود در بازه یکروزه است که طبیعتاً، ملزومات ویژهای میطلبد. استفاده از تحلیل تکنیکال و اندیکاتورهایی که در این مطلب به آنها اشاره شد، میتواند به تریدرها در رسیدن به این هدف، کمک زیادی کند. در این مقاله، تعدادی از بهترین اندیکاتورها برای ترید روزانه را معرفی کردیم که اکثراً با نشان دادن روند کلی بازار و نواحی اشباع خرید و فروش، میتوانند به کمک معاملهگران برای ترید روزانه بیایند.
تاثیر حرکات دست در گفتگو و ۲۰ حرکتی که باید حتما یاد بگیرید
آیا میدانید که چگونه با حرکات دست حرف بزنید؟ در تحقیقی، هولر (Holler) و بیتی (Beatie ) دریافتند که اشارات و حرکات بدن ارزش پیام ما را تا ۶۰ درصد افزایش میدهد! بهترین و کاریزماتیکترین سخنرانان و افراد تأثیرگذار از اهمیت استفاده از حرکات دست آگاه هستند و رهبران از الگوهای حرکات دست خاصی استفاده میکنند. در آزمایشگاه تحقیقات رفتار هدف از حرکت میانگین ها چیست؟ انسان، هزاران ساعت از سخنرانیهای تد تحلیل شد و یک الگوی قابل توجه مشخص شد: محبوبترین سخنرانان تد با کلمات و دستهایشان حرف میزنند. اگر میخواهید تأثیر کلام خود را افزایش بدهید، مقالهی حاضر با ارائهی نکاتی جالب و معرفی حرکاتِ دستِ معروف، به شما کمک خواهد کرد.
در ادامهی تحقیق بر روی سخنرانیهای تد، به طور خاص قویترین و ضعیفترین سخنرانیها تحلیل شد:
- کمطرفدارترین سخنرانان تد به طور میانگین از ۲۷۲ حرکت دست در طول ۱۸ دقیقه صحبت، استفاده کرده بودند.
- محبوبترین سخنرانان تد به طور میانگین از ۴۶۵ حرکت دست استفاده کرده بودند، یعنی دو برابر!
نتایج تحقیق سخنرانیهای تد شگفتانگیز بود و سؤالات زیر را به وجود آورد:
- چرا حرکات دست بسیار مهم هستند؟
- محبوبترین حرکات دست کدامند؟
- هر کس چطور میتواند از حرکات دستش استفاده کند تا محبوب شود؟
پس از تقسیمبندی تمام سخنرانیهای محبوب تد و سخنرانیهای برجسته در طول ۵ دهه، ۲۰ حرکتِ اصلیِ دست آنها مشخص شد که شما نیز میتوانید از آنها استفاده کنید.
واقعیتهای جالب در مورد حرکات دست
۱. شما به دنیا آمدهاید تا با دستهایتان صحبت کنید
محققان دریافتند نوزادانی که در ۱۸ ماهگی از حرکات دستشان بیشتر استفاده میکنند، در آینده تواناییهای زبانی قویتر دارند. حرکات دست با هوشِ بالا مرتبط است.
۲. حرکات دست باعث میشود تا دیگران به شما گوش بدهند
اسپنسر کلی (Spencer Kelly) استاد روانشناسی و یکی از مدیران مرکز زبان و ذهن دانشگاه کلگیت، دریافت که حرکات دست باعث جلب توجه افراد به صدای سخنرانی فرد میشود. به گفتهی وی «حرکات بدن در زمان سخنرانی صرفا بخش جانبی کلام ما نیستند، بلکه یکی از بخشهای اساسی آن هستند.»
۳. حرکات دست در ذات شما وجود دارند
اسپنسر دریافت که حتی افراد نابینا در هنگام صحبت با نابینایان دیگر، از حرکات دست استفاده میکنند.
۴. استفاده از حرکات به شما کمک میکند تا به حافظهتان دسترسی بیابید
استفاده از حرکات دست در حین صحبت، نه تنها به دیگران کمک میکند تا آنچه را که میگویید به خاطر بسپارند، بلکه به شما نیز کمک میکند تا سریعتر و مؤثرتر صحبت کنید.
۵. توضیحات غیرکلامی به شما کمک میکند تا بیشتر بفهمید
در مطالعهای مشخص شد که وادار کردن کودکان برای استفاده از حرکات در حین توضیح اینکه چطور مسائل ریاضی را حل میکنند، به آنها کمک کرد تا استراتژیهای جدید حل مسئله را بیاموزند.
چطور با دستان خود حرف بزنید
پیش از معرفی حرکات معروف دست، بهتر است توضیح بدهیم که چطور میتوانید به شکل مناسب و صحیح از دستان خود استفاده کنید:
فضای مناسب صحبت با دست از بالای قفسهی سینه تا پایان کمر شماست. اگر خارج از این کادر بروید، باعث حواسپرتی میشوید و کنترل موقعیت از دستتان خارج میشود.
دو سرِ طیفِ حرکات دست، حرکات خشک و سفت (ژست بسته) و استفادهی بیش از حد از دستهاست. جایی در میانهی این طیف حالت ایدهآل استفاده از دستهاست و خروج از این طیف اثرگذاری حرکات را از بین میبرد.
بهترین سخنرانان تد از دستهای خود بهطور هدفمند برای توضیح نکات مهم استفاده میکنند.
اگر قرار است یک سخنرانی بزرگ انجام بدهید، کلمات و جملات خود را آماده کنید؛ در غیر این صورت، ناخودآگاه بیش از حد از حرکات دست استفاده میکنید. به گفتهی النا نیکولادیس (Elena Nicoladis)، محقق دانشگاه آلبرتا که حرکات دست را مطالعه میکند، افرادی که در یافتن کلمات صحیح مشکل دارند، بیشتر با دستهای خود صحبت میکنند.
همهی ما حرکاتِ نرمِ دست را دوست داریم. حرکات نامنظم یا رباتوار باعث حواسپرتی میشوند. آنقدر صحبت با حرکات دست را تمرین کنید تا احساس کنید که حرکاتتان طبیعی هستند.
وقتی با یک نفر در پشت تلفن صحبت میکنید، از خودتان فیلم بگیرید. شاید شگفتزده شوید که از چه حرکاتی استفاده میکنید و چند بار در طول مکالمه آنها را به کار میبرید. سپس سخنرانیهای خود را ضبط کنید. از یک دوست بخواهید تا نظرش را در مورد حرکاتتان بگوید.
- در مواجهه با فرهنگهای مختلف محتاط باشید
همهی حرکات دست معنای یکسانی ندارند و گاهی در فرهنگهای مختلف دارای معانی متضاد هستند.
۲۰ حرکت دست که باید استفاده کنید
پس از مشاهدهی بهترین سخنرانان و سخنرانیها در جهان، مجموعهای از حرکات دست محبوب جمعآوری شد تا شما هم آنها را امتحان کنید. به یاد داشته باشید که باید در مورد محتوای کلام خود فکر کنید و حرکت دستتان را براساس آن تنظیم کنید.
۱. شمارش
آسانترین و اساسیترین حرکت دست برای شمارش است. هر زمان که عددی را ذکر میکنید، آن را با دست نشان دهید. این کار باعث میشود تا عدد راحتتر در ذهن شنونده باقی بماند، تحرک بیشتر میشود و زبان بدن تقویت میشود، و به عنوان یک گویندهی غیرکلامی در مکالمه عمل میکند.
۲. یک ذره
هر زمان که میخواهید بر مقدار کوچکی تأکید کنید، مثل چیزی که فرد نباید بیش از حد جدی بگیرد یا یک مقدار اضافه، آن را با انگشتان خود نشان بدهید.
۳. گوش بده!
این حرکت بسیار شدید است و باید با احتیاط استفاده شود. در این حالت، پشت یک دست را به کف دست دیگر میزنید. صدا و حرکت باعث جلب توجه میشود و افراد میفهمند که آنچه میخواهید بگویید مهم است.
۴. مصمم هستم
هر زمان که مشتتان را گره میکنید و هدف از حرکت میانگین ها چیست؟ آن را برای کسی یا در هوا تکان میدهید، در حال نشان دادن اقتدار و عزم هستید. از این حرکت در کنار یک نکتهی بسیار مهم استفاده کنید. وقتی از آن با صدای پرهیجان و بلند استفاده میکنید، مراقب باشید، چون ممکن است به عنوان خشم تلقی شود.
۵. همه چیز
میخواهید یک حرکت عظیم انجام بدهید؟ حرکت «همه چیز» برایتان مناسب است که انگار با دو دست شیئی خیالی را کنار میزنید. این کار مانند این است که شما همهی نظراتتان را کنار میگذارید تا ذهنی باز داشته باشید.
جایگزین: چنین حرکتی میتواند برای زمانی که میخواهید کاری را از نو شروع کنید و اتفاقات قبلی را فراموش کنید نیز به کار رود.
۶. کوچک، متوسط، بزرگ
این حرکت بسیار آسان است و میتواند برای نشان دادن سطح یک چیز به کار رود. شما میتوانید از این حرکت استفاده کنید تا بگویید که چیزی چقدر بزرگ یا کوچک است یا اینکه یک نفر کجا میایستد. برای مثال، میتوانید از حرکت نشان دادن شیئی بزرگ در کنار جملهی «چیز بزرگی است!» یا از حرکت نشان دادن چیز کوچک در کنار جملهی «وی در کنار مجسمه کوچک است.» استفاده کنید.
جایگزین: شما میتوانید این حرکت را برای صحبت در مورد مراحل مختلف به جای حرکت شمارش به کار ببرید. برای مثال، میتوانید بگویید «ما با چشماندازی که شما دارید آغاز میکنیم» (سطح پایین)، «سپس به ساختار مورد نظر شما میرسیم.» (سطح متوسط) و «مهمتر از همه با محصول نهاییتان کار را به پایان میرسانیم.» (سطح بالا).
۷. تصمیمم را گرفتهام
ساختن برج، زمانی اتفاق میافتد که نوک انگشتان دو دست را روی هم میگذارید. این کار شبیه یک حرکت هوشمندانه است، اما در استفاده از آن زیادهروی نکنید؛ چون این روزها همه این حرکت را انجام میدهند.
۸. بگذار به تو بگویم
اشاره کردن باید با احتیاط انجام شود. ما دوست نداریم مورد اشاره قرار بگیریم چون میتواند به عنوان اتهام یا هجوم تلقی شود. با این حال، میتوانید از اشاره کردن برای جلب توجه یک فرد یا اشارهی واقعی به یک چیز استفاده کنید.
۹. فقط یک بخش
این حرکت میتواند برای نشان دادن بخش خاصی از یک ایده به کار رود. وقتی در مورد جنبههای یک موضوع صحبت میکنید، این حرکت میتواند نشان بدهد که این بخش جداست.
جایگزین: میتوانید از این حرکت در حالی که دستتان را میچرخانید استفاده کنید تا تغییر در دیدگاه را نشان دهید؛ مثلا در کنار جملهی «این واقعا ذهنیت مرا از …. به …. تغییر داد.»
۱۰. من بزرگوارم
وقتی هر دو دستتان از هم جدا و کف دستتان به سمت مخاطب باشد، یک ژست خداگونه است. از این حرکت برای باوقار نشان دادن خود، استفاده کنید.
۱۱. رشد
هر وقت دست خود را حرکت میدهید و به سمت بالا میبرید، به نوعی رشد یا افزایش اشاره میکنید. این حرکت میتواند برای نشان دادن رشد مورد انتظار، هیجان یا مسیری که چیزی طی میکند، به کار رود.
نکتهی ویژه: اگر یک کارآفرین هستید، مجبورید دائما رشد سریع را به سرمایهگذاران نشان بدهید. اغلب این اشاره با یک نمودار به شکل چوب هاکی و با یک انحنای وسیع که رو به بالاست، نمایش داده میشود. میتوانید این نمودار را در حین حرف زدن با دست خود نشان بدهید.
۱۲. شما
هر زمان که حرکت شما به سمت فضای شخصی کسی باشد، آن فرد را مخاطب حرف خود قرار میدهید. یکی از شیوههای خوب برای اشاره به طرف مقابل، استفاده از دست یا کف دست باز است، چون اشاره با انگشت تهاجمی است. از این حرکت زمانی استفاده کنید که طرف مقابل احساس کند موضوعی که در حال صحبت از آن هستید، به کارش میآید یا شامل حالش میشود. اگر توجه کسی کاملا به شما معطوف نیست، این حرکت بسیار مفید است.
۱۳. من
هر زمان دستان خود را به سمت قلب یا قفسهی سینهمان میگیریم، معمولا به خودمان اشاره میکنیم. شنیده شده که مربیان سخنرانی به کاندیداهای ریاست جمهوری میگویند که هر وقت در مورد موضوع مثبتی صحبت میکنند، به خودشان اشاره کنند؛ اما بهتر است این کار را با احتیاط انجام دهید.
۱۴. این و آن
هر وقت میخواهید دو ایدهی مختلف یا دو چیز را از هم جدا کنید، میتوانید به شکل نمادین آنها را با دستان خود نشان بدهید. برای مثال، وقتی میخواهید بگویید ما کاملا متفاوت از آنها هستیم، با دست چپ «ما» و با دست راست «آنها» را نشان دهید. این کار بهترین شیوه برای فاصله گذاشتن بین دو چیز است.
نکتهی پیشرفته: اگر میخواهید موضوعی واقعا پیشرفته را امتحان کنید میتوانید از دستان خود برای نشان دادن دو ایدهی مختلف استفاده کنید. برای مثال، وقتی از حزب دموکرات و جمهوریخواه صحبت میکنید، میتوانید دست چپ خود را برای نشان دادن ایدهها و اقدامات دموکراتها به کار ببرید و در هنگام صحبت در مورد جمهوریخواهان با دست راست بر جهانبینی و نظراتشان تأکید کنید. این کار هم جذاب است و هم فهم مطلب را برای مخاطب آسان میسازد.
۱۵. ترکیب یا بهم پیوستن
وقتی هر دو دست خود را در کنار هم میآورید، حرکتی برای ترکیب است و شیوهای عالی برای نشان دادن نمادین کنار هم قرار گرفتن دو نیرو و یکی شدنشان است. حتی میتوانید دستانتان را در هم حلقه کنید یا در هم بپیچید تا «کنار هم بودن کامل» را نشان بدهید.
۱۶. تفکیک
میتوانید از کف دستان خود به شکل عمودی و برای ایجاد یک حرکت برشی محکم استفاده کنید تا نیاز برای سنجش دقیق یا جداسازی دو چیز را نشان بدهید.
جایگزین: این حرکت همچنین میتواند برای اشاره به یک وضع دشوار در یک موقعیت، به کار رود.
۱۷. من چیزی را پنهان نمیکنم
وقتی دستانتان در زاویهی ۴۵ درجه و با کف دستانی رو به بالا هستند، شما صراحت و صداقت را نشان میدهید. انگار که همه چیز را رو کردهاید.
جایگزین: وقتی کف دستانتان رو به بالاست و انگشتانتان از هم باز هستند، یعنی شما نیاز به چیزی دارید.
۱۸. به من گوش بده
کف دستان رو به پایین نشاندهندهی قدرت و تسلط است. این کار خیلی مثبت نیست، اما حالت دستوری دارد. اگر دستور میدهید یا میخواهید امر کنید، میتوانید از این حرکت دست استفاده کنید. مراقب باشید که همیشه در این حالت نباشید! در حین صحبت دستها باید رو به بالا یا به شکل عمودی باشند. اینکه کف آنها همیشه رو به پایین باشد، حس تلاش برای غلبه و چیرگی را منتقل میکند.
۱۹. مکث کن!
وقتی کف دست خود را به یک نفر نشان میدهید، میخواهید مکث کند یا کاملا باعث توقفش میشوید. میتوانید این کار را در حین صحبت هر کسی به کار ببرید و آنها تقریبا فورا ساکت میشوند. البته استفاده از این حرکت فقط باید در مواقع ضروری باشد، وگرنه باعث رنجش طرف مقابل میشود.
جایگزین: میتوانید این کار را وقتی سؤالی میپرسید انجام بدهید. این حرکت، علامتی جهانی برای جلب توجه مخاطب است.
۲۰. ما
آخرین حرکت قویترین اثر را دارد. این حرکت را میتوانید هر زمان که در یک گروه هستید یا با مخاطبی صحبت میکنید، انجام بدهید. بازوهای خود را بازکنید، انگار که آنها را در آغوش میگیرید. حتی میتوانید وقتی در کنار یک نفر ایستادهاید، واقعا دست خود را در پشت وی قرار بدهید تا بگویید که او نیز در حلقهی شما جا میگیرد.
جمعبندی
چند شیوه برای بهکارگیری این حرکات وجود دارد:
- ابتدا، یک یا دو حرکت دست را در یک زمان تمرین کنید. انجام تعداد زیادی حرکت خستهکننده خواهد بود.
- دوم، بهتر است ابتدا پشت تلفن از آنها استفاده کنید که هیچ کس شما را نمیبیند و میتوانید با خیال راحت و بدون نگرانی از اینکه چطور دیده میشوید، تمرین کنید.
پس از ماهر شدن در این حرکات، میتوانید در سخنرانی فروش، ارائه یا در حین به اشتراکگذاری ایدههایتان، از آنها استفاده کنید.
دیدگاه شما