“سهام رشدی باید همواره در حال رشد باشد”
چه زمانی از میانگین کم کردن به عنوان استراتژی سرمایه گذاری استفاده کنیم؟
به عنوان یک استراتژی سرمایهگذاری، میانگین کم کردن شامل سرمایهگذاری بیشتر روی یک دارایی است که پس از سرمایهگذاری اصلی، قیمت آن دارایی کاهش چشم گیری داشته باشد. اگرچه این میتواند متوسط قیمت خرید آن دارایی را کاهش دهد که منجر به بازدهی (درآمد) چشم گیری خواهد شد. از طرفی این کار ممکن است منجر به این شود که سرمایه گذار سهم بیشتری از سرمایه خود را در یک معامله از دست بدهد. به همین دلیل اختلاف نظر زیادی بین سرمایه گذاران و تریدرها درباره منطق استفاده از میانگین کم کردن وجود دارد.
طرفداران روش میانگین کم کردن آنرا به عنوان یک رویکرد مقرون به صرفه برای کسب ثروت میدانند. این روش اغلب توسط معامله گران بلندمدت و کسانیکه خلاف جهت روند غالب بازار معامله میکنند، پذیرفته میشود.
مثالی برای روش میانگین کم کردن
برای مثال، فرض کنید که یک سرمایه گذار بلندمدت، هولدر بیت کوین است و معتقد است که چشم انداز این ارز دیجیتال مثبت است. این سرمایه گذار ممکن است تمایل داشته باشد که کاهش شدید قیمت رمز ارز را به عنوان یک فرصت خرید در نظر بگیرد، در حالیکه که احتمالا سایر سرمایه گذاران نسبت به چشم انداز بلندمدت این سهم بدبین هستند (یک دیدگاه مخالف).
سرمایه گذاری که استراتژی میانگین کم کردن را اتخاذ کرده است، ممکن است تصمیمش را اینگونه توجیه کند که کاهش قیمت یک دارایی معادل تخفیف برای قیمت آن سهم نسبت به قیمت ذاتی یا بنیادیاش است.
برعکس، سرمایه گذاران و تریدرها با افقهای سرمایه گذاری کوتاهمدت، احتمالا کاهش قیمت یک دارایی را نشان از عملکرد آینده سهم تلقی کنند. این سرمایه گذاران معمولا در خلاف جهت روند معامله میکنند و احتمالا برای توجیه دلیل سرمایه گذاری خود به ابزارهای تکنیکال متوسل میشوند.
با توجه به مثال فوق، یک تریدر با افق کوتاه مدت که در ابتدا بیت کوین را در قیمت ۵۰۰۰ دلار خریده است، ممکن است حد ضرر خود را روی ۴۵۰۰ دلار قرار داده باشد. اگر قیمت بیت کوین زیر ۴۵۰۰ دلار معامله شود، این سرمایه گذار با ضرر از پوزیشن خرید خارج خواهد شد.
مزایای میانگین کم کردن
مزیت اصلی میانگین کم کردن این است که سرمایه گذار میتواند میانگین قیمت هولد کردن رمز ارز خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. با فرض بازگشت روند قیمت، این روش نقطه سر به سری (نقطه خروج از بازار بدون سود و زیان) بهتر و سود دلاری بیشتری را تضمین میکند (نسبت به حالتی که از روش میانگین کم کردن استفاده نشود).
برای مثال یک دارایی فرضی را در نظر استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید بگیرید که قیمت آن ۵۰ دلار است. فردی در این قیمت، تعداد ۱۰۰ عدد از این دارایی را خرید کرده است. سرمایه گذار میتواند از طریق خرید ۱۰۰ سهم اضافی در قیمت ۴۰ دلار (علاوه بر ۱۰۰ سهمی که در قیمت ۵۰ دلار خریه بود)، نقطه سر به سر را به ۴۵ دلار کاهش دهد:
دلار ۵۰۰– = دلار (۵۰ – ۴۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۵۰۰ = دلار (۴۰ – ۴۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۰ = دلار (۵۰۰–) + دلار ۵۰۰
اگر قیمت دارایی فوق در ۶ ماه بعدی در قیمت ۴۹ دلار معامله شود، سرمایه گذار حالا سود بالقوه ۸۰۰ دلاری را بدست خواهد آورد (علیرغم اینکه سهام هنوز در قیمت زیر نقطه ورود یعنی ۵۰ دلار معامله میشود).
دلار ۱۰۰– = دلار (۵۰ – ۴۹) × سهم ۱۰۰
دلار ۹۹۰ = دلار (۴۰ – ۴۹) × سهم ۱۰۰
دلار ۸۰۰ = دلار (۱۰۰–) + دلار ۹۰۰
اگر قیمت این دارایی به رشد خود ادامه داده و به ۵۵ دلار برسد، سود بالقوه ۲،۰۰۰ دلار خواهد بود. با میانگین کم کردن، سرمایه گذار در واقع از این موقعیت سرمایه گذاری دو بار استفاده کرده است:
دلار ۵۰۰ = دلار (۵۰ – ۵۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۱۵۰۰ = دلار (۴۰ – ۵۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۲۰۰۰ = دلار ۱۵۰۰ + دلار ۵۰۰
وقتی قیمت دارایی فوق به ۴۰ دلار ریزش میکرد، اگر این سرمایه گذار از میانگین کم کردن استفاده نکرده بود، ، سود بالقوه پوزیشن فقط ۵۰۰ دلار بود.
معایب میانگین کم کردن
میانگین کم کردن وقتی موثر است که روند قیمتی در نهایت بازگردد؛ چراکه بر بزرگنمایی سود تاثیر دارد. به هر حال، اگر قیمت دارایی به نزول خود ادامه دهد، باعث افزایش ضرر خواهد شد. در مواردی که سهام همچنان به روند نزولی خود ادامه میدهد، یک سرمایه گذار ممکن است از تصمیم خود برای میانگین کم کردن به جای خروج از پوزیشن، منصرف شود.
بنابراین، برای سرمایه گذاران مهم است که به درستی ریسک میانگین کم کردن روی رمز ارزها را برآورد کنند. با این وجود، گفتن این حقیقت از انجام آن سختتر است و حتی برآورد این ریسک حین ریزش بازار و روند نزولی مشکلتر است. برای مثال، همزمان با بحران مالی سال ۲۰۰۸، سهامهایی مانند Fannie Mae، Freddie Mac، AIG و Lehman Brothers، در طی چند ماه، بیشتر حجم بازار خود را از دست دادند. این میتواند حتی برای سرمایه گذاران مجرب سخت باشد که ریسک این سهام را قبل از ریزش آنها، به صورت دقیق برآورد کنند.
یکی دیگر از معایب اصلی میانگین کم کردن این است که ممکن است منجر به وزندهی بیشتر سهم یک دارایی در سبد سرمایه گذاری شما شود.
برای مثال، حالتی را تصور کنید که در اوایل سال ۲۰۰۸ یک سرمایه گذار ۲۵ درصد سبد خود را به سهام بانکهای آمریکا اختصاص داده باشد. اگر سرمایه گذار پس از کاهش چشم گیر سهام بانکها در آن سال، از روش میانگین کم کردن استفاده کرده بود، این سهمها ممکن بود ۳۵ درصد از کل سبد دارایی آن سرمایه گذار را شامل میشد. این نسبت نشان دهنده درجه بیشتری از آسیب پذیری نسبت به آن چیزی بود که سرمایه استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید گذار انتظار داشت.
نکاتی برای استفاده از میانگین کم کردن
بسیاری از سرمایه گذاران خبره در جهان، از جمله وارن بافت، با موفقیت از روش میانگین کم کردن استفاده کردهاند. روش میانگین کم کردن میتواند روشی کارا باشد، در صورتی که نکات زیر مد نظر قرار گرفته شوند.
روش میانگین کم کردن را برای داراییها و سهامهای ممتاز بکار ببرید
میانگین کم کردن میتواند به صورت انتخابی برای سهامهای خاصی استفاده شود، نه اینکه به عنوان یک استراتژی جذاب برای هر سهامی در سبد سهام اعمال شود. روش میانگین کم کردن بهتر است برای سهام شرکتهایی که از نظر اقتصادی ممتازاند و ریسک ورشکستگیشان کم است، استفاده شود. برای سهامهای بلو چیپ (سهامهای ممتاز) معیارهای مشخصی صدق میکند، مانند سابقه طولانی مدت، مزیت رقابتی قوی، بدهیهای بسیار کم یا فاقد بدهی، کسب و کار پایدار، جریان نقدینگی ثابت و مدیریت صحیح. شرکتهایی که این معیارها را در نظر گرفتهاند، میتوانند برای میانگین کم کردن گزینه مناسبی باشند.
وضعیت بنیادی شرکت را مد نظر قرار دهید
قبل از استفاده از میانگین کم کردن، اصول بنیادی شرکت باید کاملا برآورد شود. سرمایه گذار باید اطمینان حاصل کند که آیا ریزش قابل توجه قیمت سهام موقتی است یا نشانهای از مشکل جدی برای سهام است. حداقل این موارد باید مورد ارزیابی قرار گیرند: مزیت رقابتی شرکت، چشم انداز درآمد بلندمدت، پایداری کسب و کار و ساختار سرمایه.
زمانبندی را فراموش نکنید
این استراتژی ممکن است محدود به زمانهای خاصی باشد؛ به ویژه برای مواقعی که میزان ترس و وحشت فاحشی در بازار وجود دارد. به عنوان مثال، در تابستان سال ۲۰۰۲، برخی از سهامهای شرکتهای بزرگ فناوری در قیمتهای پایینتر معامله میشدند. در حالیکه سهام بانکهای آمریکا و بانکهای بینالمللی، در نیمه دوم سال ۲۰۰۸، به فروش میرسیدند. راه حل، قضاوت محتاطانه در انتخاب سهمهایی است که موقعیت بهتری در مقابل نوسانات دارند.
سخن پایانی
میانگین کم کردن یک استراتژی سرمایه گذاری مناسب برای سهام، صندوقهای سرمایه گذاری و صندوقهای قابل معامله در بورس است. با این حال، سرمایه گذاران باید در تصمیم گیری برای اینکه در چه سناریویی از میانگین کم کردن استفاده کنند، محتاط باشند. این استراتژی بیشتر مناسب سهامهای ممتازی است که وضعیت بنیادی خوبی داشته باشند. استفاده از این روش در مورد بیت کوین و اتریوم و سایر داراییهای دیجیتال که بنیاد قوی تری دارند نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
5 استراتژی سرمایه گذاری و مزایا و معایب هر کدام
روش های مختلفی برای سرمایه گذاری وجود دارند که در این مقاله ما به بررسی چند استراتژی سرمایه گذاری برتر پرداختیم. همچنین این روش ها برای سرمایه گذاری در سال 2021 نیز توصیه میشوند.
جزئیات مطلب
خوشبختانه فقط یک راه برای سرمایه گذاری در منطقه 22 در سال 2021 وجود ندارد. اما با انتخاب هر کدام از این چندین راه، به جمع بسیاری از ایرانی هایی می روید که هر ساله ثروت خود را از طریق این استراتژی افزایش می دهند.
برای تعیین اینکه کدام تاکتیک برای شما بهتر است، باید در نظر بگیرید که چه مقدار از قبل باید سرمایه گذاری کنید و چه مدت از زمانتان را می توانید برای سرمایه گذاری خود اختصاص دهید. همچنین بهتر است تعیین کنید که برای بازدهی بالاتر چقدر می خواهید ریسک کنید.
در این مقاله، ما 5 استراتژی سرمایه گذاری مختلف برای ایجاد ثروت از طریق املاک و مستغلات و جوانب مثبت و منفی هر یک را برایتان شرح خواهیم داد.
1. اجاره های کوتاه مدت
اجاره های کوتاه مدت مانند جاجیکا و میهمان شو و غیره در دهه گذشته به محبوبیت بیشتری رسیده اند. این نوع از اجاره ها برای ویلا و سوئیت ها در تعطیلات است که می تواند از یک شب تا چند ماه اجاره داده شود و به عنوان گزینه ای برای اقامت در هتل باشد.
مزایا
اگر می خواهید با دارایی خود انعطاف پذیر باشید اجاره های کوتاه مدت می توانند گزینه مناسبی باشند. این امر به ویژه در صورت داشتن خانه یا ویلای مخصوص برای تعطیلات در منطقه ای که مرتباً ملاقات می کنید، صادق است. می توانید تاریخ هایی را که قصد استفاده از آن را دارید سیاه کرده و در سایر ایام سال آن را اجاره دهید.
بعلاوه، برخی از سرمایه گذاران در واقع می توانند از طریق اجاره های کوتاه مدت سود بیشتری نسبت به اجاره خانه در اجاره یک ساله کسب کنند. دلیل این امر این است که شما ممکن است مبلغ بیشتری بابت اجاره یک شب نسبت به یک مستأجر طولانی مدت، بگیرید اما این موضوع به منطقه و میزان محبوبیت آن به عنوان یک مقصد گردشگری بستگی دارد.
معایب
اجاره های کوتاه مدت بیشتر از اجاره های بلند مدت نیاز به هماهنگی و رسیدگی دارند. برای مثال شما باید یک سیستم کارآمد تهیه کنید که بتواند برای برقراری ارتباط با میهمانان پاسخگو باشد و یک فرد نظافتچی را برای اطمینان از آماده بودن واحد هنگام تحویل به میهمانان جدید استخدام کنید به ویژه اگر در این منطقه زندگی نمی کنید.
جریان درآمد حاصل از اجاره های کوتاه مدت نیز می تواند با فصل و سایر عوامل کاملاً در نوسان باشد. ممکن است در خارج از فصل تعطیلات به سختی از پس قبض ها برایید اما در ماه های مناسب تر برای تعطیلات آن را جبران می کند.
بعلاوه، در برخی سایت ها قوانین سختگیرانه تری وجود دارد که استفاده از اجاره های کوتاه مدت، مقررات بیشتر یا کمسیون های بالاتر را طلب می کند. اگر می خواهید از ملک خود به عنوان اجاره کوتاه مدت استفاده کنید، مطمئن شوید که از قوانین موجود در سایت یا بنگاه مشاور املاکی که از آن طریق اقدام خواهید کرد، مطلع هستید.
2. اجاره های طولانی مدت
اجاره های بلند مدت به طور معمول برای شش ماه یا بیشتر اجاره می شوند و از طریق اجاره نامه انجام می شوند.
مزایا
مزیت عمده اجاره بلند مدت پرداخت مرتب اجاره هر ماه است که می توانید از آن برای پرداخت صورت حساب ها و ایجاد دارایی از طریق ملک استفاده کنید. همچنین تحقیق و آنالیز مستأجر اجاره بلند مدت آسان تر از مشتری های خانه تعطیلات کوتاه مدت است. بعلاوه، شما می توانید ماه ها بدون نیاز به قدم گذاشتن در ملکتان به سراغ کارهای دیگر خود بروید مگر اینکه مستأجر خاصی با خواسته های خاص داشته باشید.
یکی دیگر از مزایای اجاره های کوتاه مدت و بلند مدت، امکان استفاده از املاک شما است. به این معنی که می توانید از دارایی خود برای پیش پرداخت خرید ملک دیگر استفاده کنید تا بتوانید پرتفوی اجاره خود را ارتقا دهید.
معایب
اگرچه اجاره طولانی مدت می تواند برای درآمد تعریف شده و قابل پیش بینی بسیار مناسب باشد، اما اگر مستأجر از پرداخت اجاره منصرف شود یا شرایط اجاره را تحمل نکند و نیاز به ترک منزل شما را داشته باشد، می تواند شما را در شرایط سختی قرار دهد. اسباب کشی و فسخ قرارداد می تواند یک روند طولانی و پرهزینه باشد و شما ممکن است هرگز متوجه اجاره از دست رفته نباشید.
موجر همچنین باید نگهداری و مراقبت مداوم را انجام دهد تا ملک خود را قابل اجاره و مستأجر را راضی نگه دارد. این کار به زمان و هزینه نیاز دارد و در عین حال می استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید تواند منجر به سود شود. ذکر این نکته نیز مهم است: درآمدی که از اجاره های طولانی مدت به دست میاید می تواند کند ولی ثابت باشد و پول شما نسبتاً بی نقص است. سرمایه گذاران ممکن است بتوانند با سایر سرمایه گذاری ها سریعتر به سود برسند اما شاید به راحتی این نوع از استراتژی سرمایه گذاری نباشند.
3. بازسازی و فروش ملک
سرمایه گذارانی که از روش "بازسازی و فروش ملک" استفاده می کنند یک خانه قدیمی و آشفته را با قیمت پایین خریداری می کنند، آن را بازسازی می کنند و برای سودآوری سریع می فروشند.
مزایا
یکی از بزرگترین مزایای این روش این است که فقط در عرض چند ماه می توانید به سود خود برسید و اگر در این کار مهارت داشته باشید، می توانید بازده خوبی داشته باشید. سپس، می توانید برگردید و از آن سرمایه گذاری و سود اولیه استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید برای خرید ملک دیگری استفاده کنید.
معایب
بازسازی و فروش خانه نسبت به انواع دیگر استراتژی های سرمایه گذاری در املاک، خطرناک تر است. اگرچه ممکن است بتوانید خانه ای را که نیاز به تعمیر دارد پیدا کنید و خریداری کنید، اما زمانی که آماده فروش مجدد آن شدید بازار ممکن است روند نزولی داشته باشد. این می تواند سود کمتری از آنچه در ابتدا پیش بینی می کردید، به ویژه پس از پرداخت هزینه مشاور املاک و پرداخت تمام هزینه های مربوط به فروش خانه در منطقه چیتگر تهران. همچنین سطح بالایی از تخصص و دانش در بازار مسکن برای بودجه بندی دقیق و تکمیل روش بازسازی و فروش و در عین حال سودآوری، لازم است.
بعلاوه، سرمایه گذاران بازسازی ملک و فروش آن معمولاً باید در کوتاه مدت و با نرخ بهره بالا که معمولاً از وام دهندگان خصوصی گرفته میشود، وام بگیرند. اگر همه چیز خوب پیش برود و آنها بتوانند با سود مد نظر خود خانه را بفروشند، به راحتی می توانند وام را پس دهند. اما اگر خانه در بازار بماند و سرمایه گذار در فروش به مشکل بخورد، ممکن است نتوانند وام را به موقع بازپرداخت کنند و منجر به کارمزد یا حتی سلب مالکیت شود.
4. استراتژی سرمایه گذاری در املاک ( REITs )
REITs مخفف سرمایه گذاری در اعتماد املاک و مستغلات می باشد و شرکت هایی هستند که دارای املاک تجاری هستند. شما می توانید سهام این شرکت ها را همانند خرید سهام های دیگر خریداری کنید. این کار به شما امکان می دهد بدون نیاز به مشارکت در مدیریت روزمره آن، در املاک 22 و یا دیگر مناطق سرمایه گذاری کنید.
مزایا
REITs باید سالانه 90٪ یا بیشتر از درآمد مشمول مالیات خود را به سهامداران خود بازگرداند در نتیجه سود خوبی به شما پرداخت می شود. این بدان معناست که شما به راحتی به سود خود دست میابید بی آن که حتی انگشت خود را تکان دهید و همپچنین بدون برخورد با مستأجران دردسرساز می توانید به منافع خود دست پیدا کنید.
مزیت دیگر این است که REITs نقدینگی زیادی را ارائه می دهد. اگر به پول نقد نیاز دارید، به سادگی میتوانید سهام خود را در بورس اوراق بهادار بفروشید.
معایب
بر خلاف سایر سرمایه گذاری های املاک، شما از طریق REITs سرمایه خاصی ایجاد نخواهید کرد زیرا مالکیت ملکی را به صورت فیزیکی ندارید و فقط صاحب بخشی از یک بیزینس کلی هستید. در روش های دیگر سرمایه گذاری در سال 2021، می توانید با مبلغ کمی که همان پیش پرداخت می باشد، کار خود را شروع کرده و با پرداخت وام و اسکناس توسط مستأجر، نمونه کارهای سرمایه گذاری خود را بسازید. در یک REIT ، شما فقط به بازده مبلغی که قرار داده اید دست میابید، بنابراین ممکن است در بلند مدت آنقدر درآمد نداشته باشید.
5. استراتژی سرمایه گذاری در املاک تجاری
مشابه اجاره های طولانی مدت، املاک تجاری تحت اجاره نگهداری می شوند. اگرچه اجاره نامه های تجاری معمولاً سه ساله یا بیشتر هستند و به جای یک شخص مقیم توسط مشاغل اجاره می شوند.
مزایا
املاک تجاری اجاره نامه طولانی تری دارند و می توانند اجاره بیشتری ایجاد کنند یعنی درآمد بلندتر و (معمولاً) ثابت در درازمدت.
همچنین مستأجرهای تجاری از نپرداختن اجاره بهای خود اجتناب می کنند یا باعث بروز مشکل نمی شوند، زیرا آنها مایلند تجارتشان ادامه یابد. همچنین ممکن است به طور کلی از تماس های تلفنی نیمه شب که از جانب مستأجران مسکونی دریافت می کردید، رهایی یابید.
معایب
املاک و مستغلات تجاری می توانند هزینه های مدیریت املاک بیشتری داشته باشند، زیرا به طور خاص مستأجران خرده فروشی انتظار دارند که چمن زنی انجام شود، برف و یخ برداشته شود و ملک ظاهری بکرتر داشته باشد.
علاوه بر این، هرگونه تعمیرات مورد نیاز باید سریعتر انجام شوند، زیرا می توانند منجر به درآمد از دست رفته مستأجران شوند. وام های تجاری نیز ممکن است به پیش پرداخت بالاتری نیاز داشته باشند، بنابراین برای شروع به پول بیشتری نیاز دارید.
انتخاب بهترین گزینه برای سرمایه گذاری در سال 2021
اگرچه ممکن است تمایل بیشتری برای شروع یکی از این استراتژی های سرمایه گذاری داشته باشید، اما می توانید با آزمایش چندین مورد، درآمد خود (و ریسک خود را) متنوع کنید. ممکن است بیشترین سرمایه خود را در اجاره های بلند مدت داشته باشید، اما همچنین با آسودگی بیشتر REIT یا اجاره های کوتاه مدت را امتحان کنید.
مشاور املاک خوب در چیتگر می تواند به شما در یافتن ملک و زمین مناسب و انتخاب بهترین استراتژی سرمایه گذاری در منطقه 22 کمک کند. اگر هنوز تصمیم نگرفته اید و در گرفتن تصمیم و انتخاب بهترین روش سرمایه گذاری در سال 2021 مردد هستید، میتوانید با مشاورین متخصص و با تجربه ما تماس بگیرید و یا از طریق فرم درخواست مشاوره رایگان اقدام کنید. ما به شما در انتخاب بهترین روش با توجه به شرایط تان کمک خواهیم کرد.
مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال چیست
بحث مدیریت سرمایه، یکی از مهمترین مباحثی است که باید در سرمایه گذاری و معاملات خود در بازار ارزهای دیجیتال مد نظر قرار دهیم. رعایت اصول مدیریت سرمایه، همان فاکتور مهمی است که دوام ما را در این بازار پرریسک و نوسانی تضمین می کند و کمک می کند تا آهسته و پیوسته رشد کرده و دست رنج زحمت مان را یک شبه از دست ندهیم. امروز، یکی از استراتژی های ایده آل مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال را با هم یاد میگیریم تا بتوانیم موفقیت بیشتری در این بازار پرتلاطم داشته باشیم و بفهمیم بهترین کاری که میتوانیم با پول مان انجام دهیم تا به این موفقیت برسیم، چیست. پس با ما همراه باشید.
چگونه مدیریت سرمایه کنیم؟
مدیریت سرمایه مبحث بسیار تخصصی و پیچیده ایست و نمیتوان برای همه نسخه واحدی پیچید. در واقع، عوامل تاثیرگذار زیادی در این مسئله دخیل اند که هر کس با توجه به آنها باید روش مناسب مدیریت سرمایه خود را انتخاب کند. به طور کلی، مدیریت سرمایه به این معناست که معامله و سرمایه گذاری خود را چگونه انجام دهیم تا کمترین ریسک را برای ما داشته باشد و بتوانیم بیشترین بازدهی را در زمانی معقول از سرمایه مان کسب کنیم.
برای اینکه بفهمیم بهترین استراتژی مدیریت سرمایه در بازار کریپتو کارنسی چیست، باید ببینم هدف ما به طور کلی از سرمایه گذاری و معامله مان چیست و در چه بازه زمانی قصد رسیدن به آن هدف را داریم. سپس میزان ریسک پذیری خود را بسنجیم و ببینیم تا چه حد تحمل ریسک را در بازارهای مالی داریم. هرچه ریسک بالاتری کنید، احتمال سود و ضررهای شما هم بیشتر میشود. به همین دلیل، بهتر است از لحاظ زمانی یک بازه معقول را برای سرمایه گذاری خود انتخاب کنید و هدف گذاری خود را واقع گرایانه و با توجه به بودجه تان انجام دهید.
سالها تجربه به ما ثابت کرده که در بازار، روانشناسی و مدیریت ترس و طمع بسیار مهم تر از روش تحلیل و .. است. با مدیریت سرمایه درست در ارز دیجیتال شما ریسک معاملات خود را تا حد زیادی کم میکنید و با آرامش بیشتر و استرس کمتر در بازار فعالیت میکنید. به یاد داشته باشید که هر تحلیلی میتواند به تارگت نهائی نرسد و شرایط سیاسی، اقتصادی، جنگ و … روی نتیجه تحلیل های تکنیکال تاثیر بگذارد، با داشتن استراتژی درست در بدو ورود به بازار در شرایط های بازار های خرسی بورس، کریپتو، فارکس و .. شما امنیت مالی بیشتری تجربه خواهید کرد. در ادامه با هم یک روش ساده و مطلوبِ مدیریت سرمایه را در این بازار پر نوسان بررسی می کنیم.
یک روش مطلوب جهت مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال
همانطور که گفتیم برای مدیریت سرمایه در ترید و هولد روش های متفاوتی وجود دارد که باید با توجه به اهداف و خصوصیات فردی خود، بهترین روش را برای خود برگزینید. اما یک روش کلیِ کم ریسک برای مدیریت سرمایه که تقریباٌ در اکثر مواقع میتواند نتایج مطلوبی را برای شما به همراه داشته باشد، این است که در 2 گام زیر عمل کنید.
بخش هولد:
همیشه بهتر است از کل میزان سرمایه خود که آن را 100 درصد در نظر میگیریم، بیشترین میزان را در بازار ارزهای دیجیتال به هولد کردن اختصاص دهید. به همین دلیل، منطقی است که 80 درصد کل دارایی خود را به هولد کردن ارزهای دیجیتالی که ارزشمند هستند و آینده خوبی را برای آنها متصورند، تخصیص دهید و برای بازه ای بلند مدت (بیشتر از یک سال) از آن چشم پوشی کنید. سهامی که به عنوان سبد هولد تهیه میکنید در واقع پشتیبان شما در بازار های پر نوسان است و میتواند از ضرر و زیان های ناشی از عدم ثبات به دلایل اقتصادی و سیاسی جلوگیری کند. برای مثال اگر 100 میلیون پول دارید و قصد سرمایه گذاری آن را در بازار ارزهای دیجیتال دارید، حداقل 80 میلیون را به هولد کردن ارزهای دیجیتال ارزشمند اختصاص دهید.
بخش اسپات و فیوچرز:
با 20 درصد باقی مانده مجازید کمی بیشتر ریسک کرده و آن را برای ترید استفاده کنید. اما مدیریت سرمایه در ترید نیز قوانین خاص خود را دارد که باید به آن توجه کنید. فرض می کنیم 20% صد میلیون تومان ما، همان 20 میلیون تومان است و ما این 20 میلیون را دوباره یک دارایی 100% به حساب می آوریم و آن را مجدداً به یک 80 درصد برای معاملات اسپات و 20 درصد مجزا برای معاملات فیوچرز تقسیم می کنیم. یعنی برای مثال به یک 16 میلیون و یک 4 میلیون تومان.
به ترید علاقه داری؟؟ نمیدونی از کجا شروع به یادگیری کنی؟
دوره آموزش ترید از صفر تا صد آکادمی رو تهیه کن. سیگنال vip ارز دیجیتال، کانال آموزشی رایگان.. کانال اخبار و کلیییی اطلاعات دست اول از بازار ارز دیجیتال رو هم به عنوان هدیه روی تلگرامت داشته باش. با ❤️ تیم پشتیبانی آکادمی برسام قاسمی
- اسپات: فرض کردیم 80 درصدی که برای اسپات کنار گذاشته ایم، 16 میلیون است. این مبلغ را دوباره 100 درصد در نظر می گیریم. در هر بار معامله فقط مجازیم 5 تا 7 درصد از این دارایی را صرف خرید یک ارز دیجیتال کنیم. البته در مورد برخی ارزهای دیجیتال خاص میتوانیم این میزان را تا 10 درصد هم بالا ببریم.
نکته بسیار مهمی که در بحث اسپات باید به استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید آن دقت کنید، این است که همیشه 20 تا 30 درصد از پول خود را به صورت استیبل کوین هایی مثل تتر کنار بگذارید و به آن دست نزنید و فقط با 70 درصد سرمایه تان وارد اسپات شوید. با اینکار به اصطلاح در بازار نقد هستید و در فرصت های طلایی و یا مواقع بحرانی بازار میتوانید از آن به سود خود استفاده کنید. یعنی (برای مثال) فقط 11 میلیون و 200 هزار تومان از سرمایه ای که برای اسپات کنار گذاشته اید را وارد معامله می کنید و 4 میلیون و 800 را نقد در بازار باقی میمانید.
- فیوچرز: فیوچرز، یکی از پرریسک ترین معاملات در بازار رمز ارز ها است. عدم مدیریت سرمایه در فیوچرز باعث از دست رفتن پس انداز افراد زیادی شده است که باعث میشود کاربران جدید بازار کریپتو این بازار پرسود را کلاهبرداری و … بدانند. اماااا مشکل از عدم دانش این افراد است نه از بازار!.
فیوچرز همانطور که سودهای چشمگیری میتواند به شما دهد، ضررهای هنگفتی نیز میتواند به سرمایه شما وارد کند. با 20 درصدی که برای فیوچرز کنار گذاشته اید، میتوانید در این بخشِ بازار فعالیت کنید. مدیریت سرمایه شما در این بخش بر مبنای اهرمی است که در هر پوزیشن انتخاب می کنید. هرچه اهرم بالاتر باشد، سرمایه درگیر در پوزیشن شما پایین تر است. مثلاً با اهرم 20، بهتر است فقط 2 درصد سرمایه تان را درگیر کنید و یا با اهرم 10، میتوانید 4 درصد سرمایه را درگیر کنید.
تمامی این درصدها، با توجه به ریسک پذیری و اهداف شخصی شما قابل تغییر هستند و یک قانون ثابت نیستند. با رعایت درست اصول مدیریت سرمایه، میتوانید یک سود مطمئن، پایدار و مرکب را در طول زمان تجربه کنید. (اطلاعات بیشتر)
کلام آخر
تنها آگاهی از مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال کافی نیست و باید آن را به کار بگیریم تا بتوانیم نتایج مثبت و شگفت انگیز آن را در معاملات خود ببینیم. همانطور که دیدید، تقسیم اصولی پول شما در بازار کریپتو چندان هم مشکل نیست، فقط کافی است که اصول را به درستی به کار برید و از حرص و طمع در این بازار وسوسه انگیز اجتناب کنید. سرمایه گذاری و ترید در بازارهای مالی، قمار نیست و مبتنی بر اصول کاملاً علمی است. یکی از مهمترین و کلیدی ترین شاخه های این علم، مدیریت سرمایه در بازارهای مالی است که موفقیت و دوام ما را در این بازارهای نوسانی رقم می زند.
چرا هر سرمایه گذاری باید استراتژی معاملاتی خاص خود را داشته باشد
استراتژی معاملاتی به عنوان یک نیاز برای سرمایه گذار
در بخش های قبل در خصوص طراحی سیستم معاملاتی در بازار صحبت کردیم و گفتیم هر سرمایه گذاری قبل از اینکه وارد یک موقعیت خرید شود باید چند نکته را رعایت کند و در نهایت 6 گام را طراحی سیستم معاملاتی عنوان کردیم. در این بخش قصد داریم در خصوص استراتژی معاملاتی هر سرمایه گذار در بازار سرمایه صحبت کنیم.
تعریف استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی مجموعه قوانینی می باشد که یک سرمایه گذار باید برای خود داشته باشد تا بتواند در بازار سرمایه موفق عمل کند و مهم تر از داشتن استراتژی معاملاتی؛ پایبندی به آن می باشد یعنی سرمایه گذار باید بتواند به استراتژی تدوین شده پایبند باشد و هیچگاه با توجه به شرایط پیش از آمده از آن تخطی نکند. یعنی ابتدا برنامه ریزی لازم برای تدوین یک استراتژی معاملاتی را انجام داده و سپس بر اساس آن عمل کند. پس میتوان به این نتیجه رسید که داشتن استراتژی در معاملات شرط لازم برای موفقیت می باشد ولی شرط کافی نیست و شرط کافی پایبندی به استراتژی و اجرای درست آن می باشد .
داشتن استراتژی در دنیای معامله گری
قبل از شروع صحبت در خصوص این موضوع بهتر است سوالی را مطرح کنیم. چرا همواره سرمایه گذاران در تلاش هستند تا از استراتژی معاملاتی دیگران تقلید کنند و از آن در معاملات خود استفاده کنند و آیا این درست است که از استراتژی معاملاتی دیگران در بازار استفاده کنیم؟
هر سرمایه گذاری با یک روش معاملاتی منحصر به فرد در بازار معامله می کند که با توجه به تجربه، تحقیق و روانشناسی فردی آن را بدست آورده و از آن استفاده میکند؛ بنابراین تقلید کردن از استراتژی معاملاتی دیگر سرمایه گذاران در بازار اشتباه محض می باشد ولی این موضوعی است که به وفور در بازار سرمایه شاهد آن هستیم. پس این سوال باقی می ماند که چرا بیشتر سرمایه گذاران استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید به دنبال کپی کردن استراتژی معاملاتی سرمایه گذاران موفق در بازار هستند؟؟ اگر قرار باشد همه استراتژی های معاملاتی به موفقیت منجر شود چرا درصد بیشتری از بازار بازنده هستند و تنها درصد کمی برنده؟؟
برای داشتن معاملات موفق در بازار سرمایه باید یک سیستم معاملاتی مناسب داشت که در بخش زیر مراحل آن را تشریح میکنیم
مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید.
مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید.
مرحله سوم: نسبت ریسک و ریوارد خود را تعیین کنید:
مرحله چهارم: مقدار سرمایه ای که قصد ورود به سهم را دارید تعیین کنید:
مرحله پنجم: نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.
مرحله ششم: از سیستم استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید.
با بررسی موضوعات بالا میتوان به این نتیجه رسید که استراتژی معاملاتی هر شخصی منحصر به فرد است و نمی توان از استراتژی معاملاتی دیگران تقلید کرد و در معاملات آن را به کار برد. از طرفی هر سرمایه گذاری باید بداند که استراتژی معاملاتی منحصر به فرد به سادگی و راحتی به دست نمی آید و نیازمند کسب تجربه در بازارهای مالی است. معمولا ممکن است سرمایه گذار در ابتدای تدوین یک استراتژی با شکست مواجه شود ولی باید این شکست را مبنای کار قرار داد و به سادگی دلسرد نشد و با تلاش بیشتر ضعفها را برطرف کرد.
بهترین استراتژیهای سرمایهگذاری برای ورود به دنیای ترید
بهترین نکته در مورد استراتژی های سرمایه گذاری این است که انعطاف پذیر هستند. اگر یک استراتژی را انتخاب کنید و متناسب با تحمل ریسک یا برنامه شما نباشد، مطمئناً می توانید تغییراتی در آن ایجاد کنید.
انجام چنین تغییراتی می تواند هزینه بر باشد. هر خرید هزینه ای دارد. مهمتر استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید از همه، فروش دارایی می تواند سود سرمایه تحقق یافته ایجاد کند. این سودها مشمول مالیات و بنابراین گران هستند.در ادامه این مقاله، ما به چهار استراتژی مشترک که برای اکثر سرمایه گذاران متناسب است نگاهی می اندازیم.
اولین گام: بررسی تحمل ریسک خود
با صرف وقت و شناخت خصوصیات هر یک از استراتژی ها، راحتتر می توانید تصمیم بگیرید کدام استراتژی معاملاتی بدون نیاز به تحمل هزینه تغییر دوره، در دراز مدت برای شما مناسب تر خواهد بود. قبل از شروع تحقیق درباره استراتژی سرمایه گذاری خود، مهم است که برخی از اطلاعات اولیه را در مورد وضعیت مالی خود جمع آوری کنید. این سؤالات کلیدی را از خود بپرسید:
- وضعیت مالی فعلی شما چگونه است؟
- هزینه زندگی شما شامل هزینه های ماهانه و بدهی ها چقدر است؟
- چقدر می توانید سرمایه گذاری کنید، چه در ابتدا و چه به صورت مداوم؟
اگر چه برای شروع کار به پول زیادی احتیاج ندارید، اما اگر برای این کار پولی کنار نگذاشته اید، وارد معامله نشوید (با پولی که به آن احتیاج ندارید وارد بازار شوید). اگر بدهی و یا تعهدات زیادی دارید، قبل از شروع به کنار گذاشتن پول، تأثیر سرمایه گذاری را بر وضعیت مالی خود را درنظر بگیرید. هر کس نیازهای مختلفی دارد، بنابراین باید تعیین کنید که هدف شما چیست.
- آیا قصد پس انداز بازنشستگی را دارید؟
- آیا به دنبال خریدهای بزرگی مانند خانه یا ماشین یا ازدواج در آینده هستید؟
- یا برای پس انداز تحصیل و فرزندانتان پس انداز می کنید؟
دانستن این موارد به شما کمک می کند تا استراتژی مورد نظر خود را راحتتر انتخاب کنید. بنابراین، باید بدانید که تحمل ریسک شما چقدر است. میزان تحمل ریسک به طور معمول توسط چندین عامل اصلی شامل سن، درآمد و مدت زمان بازنشستگی تعیین می شود.
از نظر فنی، هر چه جوانتر باشید، می توانید ریسک بیشتری انجام دهید. ریسک بیشتر به معنای بازده بالاتر است، در حالی که ریسک کمتر به معنای این است که سود دهی به سرعت تحقق نمی یابد.
اما به خاطر داشته باشید، سرمایه گذاری های پر ریسک همچنین به معنای پتانسیل بیشتر برای ضرر نیز هستند. در آخر، اصول را یاد بگیرید. بهتر است که یک درک کلی از آنچه در آن وارد می شوید داشته باشید و سرمایه گذاری کورکورانه نکنید. در ادامه در مورد برخی از استراتژی های کلیدی اطلاعاتی ارائه خواهیم کرد.
سرمایهگذاری ارزشی
سرمایه گذاران ارزشی به دنبال خرید با قیمت کمتر از مقدار واقعی ارزش کالا هستند. آنها به دنبال سهام یا دارایی هستند که به عقیده آنها کم ارزش است. آنها به دنبال سهام هایی با قیمت هایی هستند که معتقدند ارزش ذاتی سهام را کاملاً منعکس نمی کنند. سرمایه گذاری ارزشی، تا حدودی بر این عقیده است که مقداری عدم عقلانیت در بازار وجود دارد. این غیر منطقی بودن بازار، فرصتهایی را برای خرید سهام با قیمت ارزان و کسب درآمد از آن فراهم میکند.
سرمایه گذاران ارزشی در میان حجم داده های مالی به جستجو بپردازند. هزاران صندوق سرمایه گذاری ارزشی به سرمایه گذاران این فرصت را می دهند که سبد سهامی با سهام های با ارزش پایین داشته باشند. به عنوان مثال، شاخص ارزشی راسل 1000 یک معیار محبوب برای سرمایه گذاران ارزشی است و چندین صندوق از این شاخص تقلید می کنند.
همانطور که در بالا گفته شد، سرمایه گذاران می توانند استراتژی ها را در هر زمان تغییر دهند اما انجام این کار به ویژه به عنوان یک سرمایه گذار ارزشی می تواند پرهزینه باشد. با وجود این، بسیاری از سرمایه گذاران پس از چند سال عملکرد ضعیف، استراتژی خود را تغییر می دهند.
- در سال 2014، جیسون زویگ، خبرنگار وال استریت ژورنال، توضیح داد:
“در طول این دهه، صندوق های سرمایه گذاری ارزشی در سهام بزرگ به طور متوسط سالانه 6.7 درصد بازدهی داشته اند. اما سرمایه گذار معمولی (غیر ارزش) در این صندوق ها سالانه فقط 5.5 درصد درآمد کسب می کند. “
چرا این اتفاق افتاد؟
به دلیل اینکه سرمایه گذاران استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید زیادی تصمیم گرفتند پول خود را بیرون بکشند. نکته مهم اینجاست که برای اینکه سرمایه گذاری ارزش بازدهی داشته باشد، باید سرمایه گذاری طولانی مدت انجام دهید.
“اگر یک سرمایه گذار ارزش واقعی هستید، نیازی به کسی ندارید تا متقاعدتان کند که باید برای طولانی مدت در این عرصه بمانید زیرا این استراتژی به این ایده طراحی شده است که شخص یک (کسبوکار) و نه یک سهام را خریداری می کند.”
استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید
این بدان معناست که سرمایه گذار باید تصویر بزرگ، و نه عملکردهای موقتی را در نظر بگیرد. مردم غالباً از سرمایه گذار افسانه ای وارن بافت به عنوان مظهر یک سرمایه گذار ارزشی یاد می کنند. او همه تحقیقات لازم را بعضی اوقات چندین سال انجام میداد. اما وقتی کار خود را آغاز می کرد، به مدت طولانی متعهد می ماند و تا پایان راه ادامه می داد.
وقتی او سرمایه استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید گذاری قابل توجهی در صنعت هواپیمایی انجام داد، توضیح داد که خطوط هوایی “قرن اول بدی داشته است”. سپس گفت،” من امیدوارم، آنها این قرن را پشت سر گذاشته اند.” این تفکر نمونه ای از رویکرد سرمایه گذاری ارزشی است. انتخاب ها براساس چندین دهه روند و با ده ها سال عملکرد آینده در ذهن انجام می شوند.
ابزارهای سرمایه گذاری ارزشی
برای کسانی که وقت کافی برای انجام تحقیقات جامع ندارند، نسبت قیمت به سود هر سهم (P / E) به ابزار اصلی شناسایی سریع سهام کم ارزش یا ارزان تبدیل شده است. سرمایه گذاران ارزشی به دنبال شرکت هایی با نسبت P / E پایین هستند. در حالی که استفاده از نسبت P / E شروع خوبی است، اما برخی از کارشناسان هشدار می دهند که این اندازه گیری به تنهایی برای عملی کردن استراتژی کافی نیست.
تحقیقات منتشر شده در ژورنال تحلیلگران مالی مشخص کردند که “استراتژی های کمی برای سرمایه گذاری مبتنی بر چنین نسبتهایی جایگزین مناسبی برای استراتژی های سرمایه گذاری ارزشی که از یک رویکرد جامع در شناسایی اوراق بهادار با ارزش پایین استفاده می کنند، نیستند”.
علت این امر، طبق نظر کارشناسان، این است که اغلب سرمایه گذاران با نسبت P/E پایین سهامها که براساس ارقام حسابداری موقتی هستند، فریب می خورند. هنگامی که درآمد واقعی گزارش می شود (نه تنها به مقدار پیش بینی شده نخواهد رسید)، بلکه اغلب پایین تر هستند.
این موجب “بازگشت به میانگین” می شود. نسبت P / E بالا می رود و ارزش سرمایه گذاری ارزشی شما از بین می رود. حال این سوال مطرح میشود که اگر استفاده از نسبت P / E به تنهایی کافی نیست، سرمایه گذار برای یافتن سهام با ارزش واقعی چه کاری باید انجام دهد؟
سرمایه گذاری مبتنی بر رشد
سرمایه گذاران مبتنی بر رشد به جای اینکه به دنبال معاملات کم هزینه بگردند، سرمایه گذاریهایی را می خواهند که در ارتباط با درآمد آینده سهام، پتانسیل صعودی قوی را ارائه دهند. می توان گفت که یک سرمایه گذار رشد اغلب به دنبال “حرکت بزرگ بعدی” است و این ترجیحا شامل ارزیابی سلامت فعلی سهام و همچنین پتانسیل رشد آن می شود.
یک سرمایه گذار رشد، چشم انداز صنعتی را که سهام در آن پیشرفت می کند، در نظر می گیرد. به عنوان مثال، می توانید قبل از سرمایه گذاری در تسلا، چشم انداز پیشرفت وسایل نقلیه الکتریکی را مورد بررسی قرار دهید. باید شواهدی از تقاضای گسترده و قوی برای خدمات یا محصولات این شرکت وجود داشته باشد.
سرمایه گذاران می توانند با نگاهی به تاریخچه اخیر یک شرکت به این سؤال پاسخ دهند. به عبارت ساده تر:
“سهام رشدی باید همواره در حال رشد باشد”
شرکت باید دارای یک روند مداوم درآمد و بازدهی قوی باشد که نشان دهنده ظرفیت تحقق انتظارات رشد است. یکی از موانع سرمایه گذاری رشدی، عدم سوددهی سهام است. اگر شرکتی در مرحله رشد باشد، اغلب برای ادامه توسعه خود به سرمایه نیاز دارد. این موجب می شود سرمایه چندانی برای پرداخت سود سهام باقی نماند. علاوه بر این، با رشد سریعتر درآمد، ارزشگذاری های بالاتری انجام می شود که برای اکثر سرمایه گذاران به معنای ریسک بیشتر است.
نحوه عملکرد سرمایه گذاری رشدی
همانطور که تحقیقات فوق نشان می دهد، سرمایه گذاری ارزشی در دراز مدت پتانسیل بازدهی بیشتری نسبت به سرمایه گذاری رشدی دارد. این یافته ها به این معنی نیستند که یک سرمایه گذار رشدی نمی تواند از این استراتژی سود ببرد، بلکه این بدان معناست که استراتژی رشد معمولاً سطح بازدهی سرمایه گذاری ارزشی را ندارد.
اما طبق یک مطالعه از دانشکده بازرگانی استرن دانشگاه نیویورک، “با وجودی که سرمایه گذاری رشدی عملکرد ضعیف تری نسبت به سرمایه گذاری ارزشی دارد، بخصوص در دوره های طولانی مدت، دوره های فرعی کوتاهی نیز وجود دارد که عملکرد سرمایه گذاری رشدی از ارزشی پیشی می گیرد”.
جالب است بدانید، برای تعیین دوره هایی که استراتژی رشد پتانسیل بازدهی بالایی دارد باید به بررسی تولید ناخالص داخلی (GDP) بپردازید. بین سالهای 2000 تا 2015، استراتژی رشد در هفت سال (2007-2009، 2011 و 2013-2015) از استراتژی ارزشی پیشی گرفت. در طی مدت پنج سال، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی زیر 2 درصد بود. در همین حال، استراتژی ارزشی در نه سال در بازار غالب بود و در هفت سال آن، تولید ناخالص داخلی بالاتر از 2 درصد بود. بنابراین، به نظر می رسد که استراتژی رشد در دوره های کاهش تولید ناخالص داخلی موفق تر باشد.
برخی منتقدان سبک سرمایه گذاری رشدی هشدار می دهند که “رشد به هر قیمتی” می تواند رویکرد خطرناکی باشد. چنین محرکی باعث ایجاد حباب فناوری شد که میلیون ها پرتفوی را از بین برد. بر طبق گزارشات مجله Investor’s Guide 2018 Money در یک دهه گذشته، بازدهی سهام های رشدی 159 درصدی و بازدهی سهام های ارزشی 89 درصد بوده است.
متغیرهای سرمایه گذاری رشدی
در حالی که معیارهای قطعی مشخصی برای هدایت استراتژی رشد وجود ندارد، چند عامل وجود دارد که یک سرمایه گذار باید در نظر بگیرد. به عنوان مثال، تحقیقات مریل لینچ نشان داد كه سهام رشدی در دوره هایی كه نرخ بهره را كاهش می دهند، عملكرد بهتری دارند. این نکته را باید در نظر داشته باشید که در اولین نشانه رکود در اقتصاد، سهام رشدی اغلب مواردی هستند که ضربه می خورند. سرمایه گذاران رشدی باید قدرت مدیریت تیم اجرایی یک شرکت را با دقت بررسی کنند.
دستیابی به رشد یکی از دشوارترین چالش های یک شرکت است. سرمایه گذاران باید بررسی کنند که تیم چگونه عمل می کند و از چه ابزارهایی برای رشد بهره می برد. اگر پیشرفت شرکت مرهون بدهی های هنگفت باشد، این رشد ارزش خاصی ندارد. سرمایه گذاران همچنین باید محیط رقابتی را نیز مورد ارزیابی قرار دهند. یک شرکت ممکن است رشد بالایی داشته باشد، اما استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید اگر محصول اصلی آن به راحتی تکثیر شود ، چشم انداز بلند مدت مبهم خواهد بود.
سرمایه گذاری امواج (موج سواری)
سرمایه گذاران امواج بر روی امواج سوار می شوند. آنها معتقدند برنده ها برنده هستند و بازنده ها بازنده هستند. آنها به دنبال خرید سهام هایی هستند که روند صعودی را تجربه می کنند. از آنجا که آنها معتقدند که بازندگان بازنده می شوند، ممکن است تصمیم بگیرند که آن اوراق بهادار را بصورت استقراضی بفروشند. اما فروش استقراضی (short-selling) روشی بسیار پرریسک است.
سرمایه گذاران امواج را همانند تحلیلگران تکنیکال درنظر بگیرید. این بدان معناست که آنها از یک رویکرد داده محور برای معامله استفاده می کنند و برای هدایت تصمیمات خرید خود به دنبال الگویی در قیمت سهام هستند. سرمایه گذاران امواج بالعکس با فرضیه بازار کارآمد (EMH) عمل می کنند. در این فرضیه آمده است که قیمت دارایی کاملاً منعکس کننده تمام اطلاعات موجود در اختیار عموم است. باور داشتن این بیانیه دشوار است و استراتژی امواج به دنبال سرمایه گذاری بر سهام های کم ارزشگذاری شده یا با قیمت بالا ارزشگذاری شده است.
آیا این استراتژی کاربردی است؟
مانند بسیاری از سبک های سرمایه گذاری دیگر، جواب پیچیده است. بیایید نگاه دقیق تری بیندازیم. راب آرنوت، رئیس و بنیانگذار شرکت های پژوهشی این سوال را بررسی کرده و دریافته است که هیچ صندوق ایالات متحده با” استراتژی مواج “، از بدو تأسیس، از معیار خالص کارمزد ها و هزینه های آنها بهتر عمل نکرده است.”
جالب اینجاست که تحقیقات آرنوت همچنین بر روی یک پرتفوی شبیه سازی شده ای که یک استراتژی امواج را دنبال می کند، نشان داده است که در واقع “در بیشتر دوره های زمانی و به اکثر کلاس های دارایی ارزش قابل توجهی را افزوده است”. با این حال، هنگامی استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید که در یک سناریو در دنیای واقعی استفاده می شود، نتایج ضعیف هستند. اما چرا؟ پاسخ ساده است، هزینههای معاملات.
تمامی این خرید و فروشها باعث افزایش هزینه های کارگزاری و کمیسیون می شود. معامله گرانی که به استراتژی امواج پایبند هستند، باید همیشه راهکار جایگزین داشته و در همه زمان ها آماده خرید و فروش باشند. سود آنها در طی ماهها و نه سالها بدست می آید.
این برخلاف راهبردهای ساده خرید و نگهداری است که از رویکرد تنظیم کردن و سپس فراموش کردن استفاده می کند. برای افرادی که نمی توانند بطور روزانه بازار را دنبال کنند، صندوق های داد و ستد مبادله ای به سبک امواج (ETF) وجود دارد. این صندوقها امکان دسترسی سرمایه گذار به سبد سهام هایی با مشخصه های امواج را فراهم میکند.
تقاضا برای سرمایه گذاری امواج
با وجود برخی کاستی ها، استراتژی امواج جذابیت های خود را دارد. به عنوان مثال در نظر بگیرید که “شاخص جهانی” Momentum MSCI طی دو دهه گذشته به طور متوسط 3/7 درصد سود سالانه داشته است.” احتمالاً این بازده هزینه های معاملاتی و مدت زمان لازم برای اجرای آن را به حساب نیاورده است.
تحقیقات اخیر نشان می دهد که استفاده از این استراتژی بدون نیاز به معامله و تحقیقات تمام وقت امکان پذیر است. با استفاده از داده های ایالات متحده از بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) بین سالهای 1991 و 2010، یک مطالعه در سال 2015 نشان داد که یک استراتژی ساده امواج حتی بعد از احتساب هزینه های معامله، عملکرد بهتری نسبت به معیار داشته است. علاوه بر این، سرمایه گذاری حداقل 5،000 دلار برای تحقق این بازدهی کافی بود. با این وجود، دانشمندان تشخیص دادند كه “دامنه معاملات مطلوب امواج از دوسال تا ماهانه” متغیر است- یک سرعت شگفت انگیز و منطقی.
دیدگاه شما