استراتژی معاملۀ نیروی حرکت


استراتژی معاملۀ نیروی حرکت

برخی از تحلیلگران مسایل خاورمیانه که به منابع اطلاعاتی آمریکا نزدیک هستند بر این باورند نمایندگان آمریکا و جمهوری اسلامی از ماه مارس سال جاری میلادی با میانجیگری سلطان قابوس پادشاه عمان دیدار و مذاکرات پنهانی داشته اند. تحلیلگران مزبور مدعی اند که آنها در این مذاکرات در زمینۀ مسائل مورد اختلاف در حوزۀ فعالیت های هسته ای و بحران سوریه به توافقاتی دست یافته اند. بر پایۀ گفته های آنها، جمهوری اسلامی در یک "سازش رذیلانه"منوط به بقا، شروط آمریکا را برای انعقاد توافقنامه ای که به رفع نگرانی این کشور نسبت به فعالیتهای مشکوک تسلیحات هسته ای بیانجامد پذیرفته است. درمقابل نیز آمریکا متعهد گشته که بگونه ای حثیتی و آبرومند تداوم و بقای نفوذ جمهوری اسلامی در سوریه را تضمین کند. آگاهان مزبور تلاشهای جمهوری اسلامی برای قانع کردن روسیه به ارائۀ پیشنهاد مبنی بر خلع سلاح شیمیایی حکومت بشار اسد را نیز همکاری ایران برای اعتماد سازی عنوان کرده اند. همچنین مصداق پیشکش کردن خوزستان برای حفظ سوریه از سوی طائب مسئول قرار گاه عمار را بمنزلۀ "رها کردن باد در هوا" نمی نگرند، بلکه آنرا یک واقعیت- و پیام نامرئی به نشانۀ رضایت و تأئید خامنه ای از معاملۀ انجام گرفته با آمریکا تلقی میکنند. تلنگری که از سوی ایران و روسیه به بشار اسد برای تحویل و تخلیۀ انبارهای گازهای سمی و شیمیایی وارد شد بهمراه تشدید کمکهای ارسالی از جانب آنها توازن و دلگرمی جدیدی را در وجود اسد احیاء کرد که لااقل تا ماه ژوئیۀ آینده که آخرین مرحلۀ پاکسازی تسلیحات مذکور به پایان میرسد، تداوم صدارتش برای اجرای مفاد موافقتنامۀ خلع سلاح تضمین می گردد. حوالی ژوئیه 2014 با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سوریه همزمان خواهد بود، که به گفتۀ حسنین هیکل روزنامه نگار با سابقۀ مصری:"اگر بشار اسد تا این زمان دوام بیاورد؟ با توجه به تغییر ترکیب معارضان مردمی به گروه های تکفیری و عملکرد ناخوشایند افراط گرایان اسلامی در جنگ داخلی سوریه، انتظار موقعیت بهتری برای بشار اسد وجود دارد. چنین سناریویی پایه و مأخذ تغییر نگرش کشورهای غربی و جای امیدواری جمهوری اسلامی به حفاظت از اسد و حفظ موقعیت خویش در سوریه است.

اما با نگرشی عمیق به روند و پیچیدگی وقایع سوریه به نظر میرسد جمهوری اسلامی به معاملۀ نقد به نسیه دست زده است. بیانیه ژنو برای کسب توافق نهایی در مسئلۀ هسته ای ایران- نمونۀ عریان تسلیم نامه و به زانو در آمدن جمهوری اسلامی است. در این توافقنامۀ مقدماتی- جمهوری اسلامی همۀ امتیازها را بر طبق اخلاص گذاشته، اما بجز "باد در انبان" در یافت نداشته است. آنهم ذره ای نشان از حفظ آبرو و ظاهر آبرومندانه در این چانه زنی دیده نمی شود! در قضیۀ سوریه نیز، اوضاع غیر قابل کنترل و بغرنج تر از آنست که آمریکا به ارادۀ مهندسی شدۀ خود دست و دلبازی کند و جایگاه و پایگاهی به جمهوری اسلامی ببخشد. بحران سوریه تا آن اندازه گرۀ کور و پیج واپیچ پیدا کرده که در تاریخ 60 سال سپری شده از جنگ جهانی دوم نمونه و مشابه آن مشاهده نمیشود. حتی قابل مقایسه با جنگ کره و ویتنام نیست تا آمریکا به صرف استراتژی مورد نظر عمل کند. اگر نگاهی به سیر مواضع آمریکا از ابتدای خیزش و قیام مردم سوریه بیاندازیم، تغییر در آن به کرات مشاهده می شود. برای مثال در اوایل و شروع درگیریها، استراتژی آمریکا کاملاً همسو و منطبق با دیدگاههای عربستان سعودی طرح ریزی شده بود در حالیکه اکنون متضاد با آن میباشد. عربستان اگر پس از 15 سال تلاش برای کسب کرسی عضویت موقت شورای امنیت سازمان ملل متحد از پذیرش آن سر باز زد، مخالفت او نه در اعتراض به وتوی قطعنامه های شورا در ارتباط با قضایای سوریه توسط روسیه، بلکه در اعتراض به دگرگونی نگرش آمریکا و شکاف بوجود آمده برای سرنگونی اسد و نشاندهندۀ عزم این کشور برای در پیش گرفتن مسیر مستقل جهت تحقق استراتژی تعیین شدۀ خود است.
اکنون آمریکا بر خلاف موضع اولیه، راهکار مسالمت جویانۀ توأم با گفتمان طرفهای درگیر را برای حل بحران سوریه برگزیده است. براساس توافقات حاصله از کنفرانس ژنو یک، قرار است تمرکز بر تشکیل یک حکومت انتقالی، نقطۀ مبنا و عزیمت مباحثات کنفرانس ژنو 2 قرار گیرد. بنا به چنین پیش شرطی- با وجود اصرار روسیه و خواست اخضر ابراهیمی نماینده سازمان ملل در امور سوریه، هنوز جمهوری اسلامی بعنوان نیروی تأثیر گذار در حوادث سوریه کارت ورود به کنفرانس را دریافت نداشته و حضور وی در کنفرانس بعنوان مدافع ماندگاری حکومت اسد از سوی آمریکا پذیرفته نشده است. اگرچه ایران به شدت مشتاق شرکت در کنفرانس است اما با توجه به حضور قدرتمند روسیه در اجلاس مربوطه و جانبداری از مواضع او بگفتۀ مقامات ایرانی:"دنیا به آخر نخواهد رسید و حمایت از روند را بر پافشاری به شرکت ترجیح خواهند داد". بدعوت سازمان ملل متحد 31 کشور برای شرکت در کنفرانس دعوت شده است و اگر آمریکا از موضع خود عقب نشینی کند جمهوری اسلامی نیز در ردیف مدعوین به سالن کنفرانس خواهد رفت. به این ترتیب- و تا این لحظه، در میان کشورهای خاورمیانه تنها درِ کنفرانس به روی اسرائیل و جمهوری اسلامی بسته خواهد ماند. طبق اظهار اخضر ابراهیمی اگرچه ائتلاف مخالفان پیش شرطهایی را برای شرکت عنوان کرده اند، آما هیأت آنها و هیأت بشار اسد به سرپرستی ولید معلم وزیر خارجۀ سوریه در کنفرانس حضور خواهند داشت.
کنفرانس ژنو 2 مطابق زمانبدی تعیین شده در دوم بهمن ماه در کشور سویس جهت دستیابی به راه حلی برای برقراری صلح در سوریه بر گزار میگردد. اما در این کنفرانس جای نمایندگان طیف اصلی ماجرا یا همان نمایندگاه کمیته های تودۀ (تنسیقات) مردم بپا خواسته و ستم چشیده علیه استبداد حکومت بعثی سوریه خالی است. نمایندگان ائتلاف مخالفان به ظاهر خود را منتسب به توده های معترض و قیام کننده تعریف میکنند و به زعم خود در نظر دارند که بطور نیابتی خواست و مطالبه آنها را مطرح و متحقق نمایند. چنین مأموریتی را با توجه به ماهیت ترکیب طبقاتی و نحوۀ انتخاب و شکل گیری ائتلاف باید با تردید نگریست. زیرا تا کنون آنچه از آنها مشاهده گردیده است، ژست تکلف نمایی و سخنگویی منافع کشورهای غربی و قدرتهای منطقه ای بوده تا عرض اندام برای احقاق حقوق دمکراتیکِ مردمی که بیشترین آسیب و هزینه را متحمل شده اند. اگر به گفتمان این نمایندگان و حتی فرماندهان وابواب جمعی ارتش آزاد توجه کنیم متوجه میشویم با تأسی از فلسفۀ قدرت گیری اسلام میانه رو و حضورارتش اسلامی عربستان در سوریه شیوۀ بیان و ادبیات محاوره ای مرسوم آنها تغییر کرده و سعی میکنند به زبان لا الله الا الله سخن بگویند. در صورتیکه مشکلات سوریه ناشی ازیک خیزش مردمی است که زبان آن- "بیداری سیاسی" و ایده اش مطالبه کارگری است که سیاست مبتنی بر قدرت منطقه ای و فرامنطقه نمیتواند آیندۀ امید بخش و استراتژی معاملۀ نیروی حرکت راه حل درستی را برای آن رقم بزند.
با این مختصات کنفرانس ژنو 2 نمیتواند از حد عرضه و چینش استراتژیهای گوناگونِ بازتاب دهندۀ منافع دیگر کشورها بر روی میز کنفرانس فراتر رود و روندی جز جدال استراتژیهای منطقه ای و جهانی قدرتهای ذی نفوذ بر سر جغرافیای سیاسی و اقتصادی سوریه داشته باشد. استراتژی روسیه سوای مصون سازی امنیتی از وجود تند روهای اسلامی در حاشیۀ جغرافیایی خود بر این پاشنه میچرخد که با رویه ای قدرتمندانه در سوریه، ظهور خود را در شمایل چند قطبی قدرت جهانی رونمایی کند. برای او بود یا نبود بشار اسد در مقابل نقش مدیریت بین المللی وسهم بری عام در سطح جهانی در درجۀ دوم اهمیت قرار دارد. توافق وی با آمریکا بر سر سوریه و ضرادخانۀ شیمیایی آن به قول هنری کسینجر- اقدامی بود که پوتین به آمریکا نشان داد که روسیه نمی خواهد این کشور به صورت یک جانبه روند تحولات منطقه را تعیین کند. استراتژی ترکیه که زمانی به نمایندگی ناتو و کشورهای غربی بدیل بلا منازع بود، بدنبال سقوط اخوان المسلمین در مصر و گسترش اعتراضات داخلی ترکیه علیه ریاضت اقتصادی حاکم برکشور و دامنۀ فساد و استبداد حزب عدالت و توسعه رنگ و جلای اولیه را باخته و به لکنت زبان افتاده است و کاربرد آن به زیر سؤال رفته است. آمریکا هم ابزار دوگانه ای را برای تحققق اهداف خود بکار گرفته است. از سویی با عنوان کردن راه مسالمت جویانه وسیاسی برای پایان مناقشه که ماحصل آن یک دولت انتقالی با ترکیبی از مخالفان و طرفداران بشار اسد باشد! راه دلنوازی از روسیه را در پیش گرفته است. و از سوی دیگر با چشم پوشی از تصمیم عربستان همدست سیاست منطقه ای خویش مبنی بر مهیا کردن ارتش مستقل وگسترش حمایتهای تسلیحاتی از مخالفان بشار اسد بویژه گروههای مسلح افراطی به سقوط کامل رژیم بشار اسد چشم دوخته است.
عربستان استراتژی و سیاست سرسختانه ای علیه رژیم سوریه دارد. از دو جنبه این سرسختی قابل درک است. از زمان روی کار آمدن رژیم بعث در سوریه، بخشی از سیاست خارجی عربستان همواره در ضدیت با ناسیونالیسم عربی ریشه گرفته از بطن احزاب بعثی فعال بود و در رقابت ژئو پلتیکی با آنها روند منسجم وریشداری را تعقیب می نمود. از زمان جنگ داخلی لبنان و حمایت رژیم حافظ اسد از تأسیس حزب الله لبنان و منتسب شدن علویهای سوری به پیروی از مذهب تشیع به توسط فتوای امام موسی صدر، این رقابت، واردعرصۀ ژئوکالچرال یا رقابت فرهنگی و ایدئولوژی نیز شد. رقابتهای مربوطه مداوماً سیر صعودی را پیمود تا زمانی که جمهوری اسلامی با همدستی سوریه و حزب الله لبنان "جبهۀ مقاومت" علیه اسرائیل را بنیاد نهادند. موجودیت چنین جبهه ای از دو جهت برای عربستان تحمل نکردنی بود:1- از این جهت وجود چنین جبهه ای بمعنی نفوذ ورخنۀ جمهوری اسلامی در حوزۀ عربی نفوذ عربستان و تضیف قرارداد فاس(مراکش) برای حل مسئلۀ فلسطین(طرح مصوب عربستان برای پس گرفتن زمین در مقابل صلح با اسرائیل) قابل تفسیر است. 2- و از جنبۀ ایدئولوژیکی، انزوا و افول حوزۀ علمیۀ هلال شیعی در منطقه، که کشورهای عراق، سوریه، لبنان و ایران را در برمی گیرد مشمول اهداف استراتژیکی و رقابت شکل گرفته واقع می شدند. در چهارچوب استراتژی نامبرده جمهوری اسلامی که خود را بعنوان رهبر اقلیت 400هزارنفری شیعۀ دنیای اسلام معرفی میکند در حصار چنین رقابتی قرار می گرفت. تشدید و گسترش فعالیتها و آموزشهای سلفی گری و منازعات و برخوردهای خصمانۀ فرقه ای در کشور های دارای بافت اجتماعی تسنن و تشیع پی آمدهای دو سویۀ این رقابت را به بارز ترین وجهی متجلی میکند. هرچند رقابت ژئوپلتیک و ژئو ایدئولوژی متولیان "حرمین شریف" از روزی که جمهوری اسلامی باخواب نمای صدور انقلاب جهانی اسلام بر ریل طبیعی خویش به حرکت در آمد، اما جایگزین کردن خیزش مردم سوریه با رویارویی گروهی و جنگ داخلی فرصت مغتنمی را برای عربستان فراهم کرد تا با یک سنگ دو کبوتر حرم نجف را نشانه بگیرد.
از زمانیکه اخوان المسلمین مصر از بام "مام دنیا"* به زیر افتاد و پیکر مجروح رقابت جوی او با عربستان درمَحبَس به بند کشیده شد، عربستان این امکان را بدست آور تا قطر را کنار بزند و با حمایت مالی و تسلیحاتی قابل ملاحظه، رهبری گروهای اسلامی مسلح درون سوریه را بدست گیرد. عربستان که تجربۀ شکست شوروی در افغانستان توسط اسلامگرایان را در کارنامۀ خود دارد، سوای حمایت از اکثریت 22 گروه "تکفیری و جهادی"، ارتش آزاد سوریه را دوشقه نمود و با افراد آن و شش گروه دیگر تکفیری جبهۀ اسلامی یا ارتش اسلام را تشکیل، و وارد عرصۀ ستیز علیه نیروهای اسد، گردانهای قدس سپاه پاسداران ایران و حزب الله لبنان نمود. مزید بر این حمایتها که تا کنون بیش از پنج میلیارد دلار برای وی هزینه برداشته است، همچنان در تدارک ایجاد یک ارتش 250 هزار نفری در کشور پادشاهی اردن است.
در شرایطی که زمان اندکی تا برگزاری کنفرانش ژنو باقی است و بدون تردید کشورهای مداخله گر از اهداف آن واقف هستند، تمهیدات گستردۀ عربستان برای دسترسی به اهداف خویش این پرسش را مطرح میکند: که آیا عربستان با اتکاء به گروهایی که خواستار تداوم جنگ و مخالف شرکت و برگزاری کنفرانس هستند قصد دارد به نتایج حاصله از کنفرانس در صورت رأی به ختم جنگ و اتخاذ جانب سازشکاری- بی اعتنائی نشان بدهد؟ یا نتیجه نبخشی کنفرانس را پیش بینی میکند و نمیخواهد فرصت تسویه حساب مقطوع با جمهوری اسلامی و رژیم بعث را از دست بدهد، جایی، که هر دو رژیم را در بزنگاه بدام انداخته است.
در شرایط حال- از هر زاویه ای که به راهبردهای کنفرانس و به تدوام وضعیت جنگ زدۀ سوریه بنگریم، کلاه جمهوری اسلامی، در پس معرکه است و چشم انداز روشن و امید بخشی برای پایداری ستونهای "جبهۀ مقاومت" وجود ندارد. اگر کنفرانس ژنو بر سر کناره گیری اسد و رژیمش به توافق برسد همۀ کِشته وسرمایه گذاریهای جمهوری اسلامی بهمراه رژیم منحله مدفون میگردد. یا در بهترین حالت خامنه ای باید دستی به عمامه و دستی به ماترک- پای خود را از گلیم سوریه بیرون بکشد. چنانچه لبۀ تیغ مواضع روسیه برش کافی داشته باشد و سازش و مصالحه ای برای ترکیب عناصر دولت انتقالی تحمیل کند. مسلماً کفۀ میزان بجهت خواست و تمایلات مخالفان سنگینی خواهد نمود. در چنین حالتی نیز گلولۀ کامروایی و نقش آفرینی جمهوری اسلامی در سرزمین شام به سراشیبی می افتد و حضور او برای منظومه خوانی خط مقاومت و حماسه سرایی ستیز با دولت یهود و حفظ کیان تشیع در جنوب لبنان با کارشکنی، موانعت و مخالفت فراکسیون قدرتمداران جدید روبرو خواهد شد. اگر کنفرانس با بن بست مواجه شود و دسترسی به صلح و سازش منتفی گردد، بازهم جمهوری اسلامی بازنده میدان خواهد شد. زیرا با وجود دوبرابر کردن حضور صدها گردان سپاه پاسداران در اطراف دمشق و مسیر جادۀ قلمون- به جنوب لبنان، بدلیل استراتژی معاملۀ نیروی حرکت هزینه و تلفات هنگفت در شرایط ضعف اقتصادی و نیز صف آرایی گسترده مخالفان و دریافت کمکهای لجستیکی و تسلیحاتی موثر و فزونتر و سرمایه گذاری کلان کشورهای حاشیۀ خلیج فارس و ناتو وسایر کشورها، بازندۀ میدانی بازهم جمهوری اسلامی خواهد بود. نتایج تداوم وگسترش جنگ در بهترین حالت اگر به عقب نشینی بشارت اسد به منطقۀ لازقیه و مناطق علوی نشین منتهی گردد، آتش جنگ فرقه ای در سوریه و دامنۀ آن در دیگر کشور های پیرامونی فرو نخواهد نشست و در بی ثباتی و نا امنی شکل گرفتۀ رو به گسترش، عرصۀ جولان برای بلندپروازی و هژمونی طلبی منطقه ای جمهوری اسلامی تنگ، و تنگ تر خواهد شد. *بسبب رویداد حوادث و وقایع تاریخی بی شمار، مصریها کشور خود را مادر دنیا می نامند.

توانایی‌ایران درپرتاب‌موشک‌ازقایق‌های‌تندرو

وی با بیان اینکه فقیرترین نقطه کشور ما جنوب کشور به حساب می‌آید، افزود: سواحل‌ جنوب کشور را نمی‌توان با هیچ جای کشور مقایسه کرد. این در حالی است که درآمد اصلی کشور ما از این ناحیه تامین می‌شود و حتی بیش از 90 درصد واردات کشور ما از دریا است.

جشنواره پاییزی

آنا: فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: توانایی ایران در پرتاب موشک از قایق‌های تندرو موجب تحیر آمریکا شده است. سردار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اجلاس سالانه بسیج اساتید دانشگاه‌های سراسر کشور که صبح امروز در مشهد مقدس برگزار شد، با اشاره به نقش حیاتی دریا برای کشورمان گفت: در جغرافیای کشور ما دریا نقش اساسی ایفا می‌کند ولی آن طور که بایست توسعه یافتگی سواحل در کشور ما اتفاق نیفتاده است. وی با بیان اینکه فقیرترین نقطه کشور ما جنوب کشور به حساب می‌آید، افزود: سواحل‌ جنوب کشور را نمی‌توان با هیچ جای کشور مقایسه کرد. این در حالی است که درآمد اصلی کشور ما از این ناحیه تامین می‌شود و حتی بیش از 90 درصد واردات کشور ما از دریا است. فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران با اشاره به وجود 800 میلیارد بشکه و از 1300 میلیارد بشکه آن در سطح جهان در خلیج فارس گفت: 720 میلیارد بشکه از نفت خلیج فارس در مناطق شیعه نشین واقع شده است. وی با اشاره به تلاش غرب برای قطع وابستگی از نفت و تمرکز بر روی انرژی‌های جدید گفت: حوادثی همچون واقعه ژاپن باعث شد که عملا تلاش برای جایگزینی انرژی هسته‌ای به شکست بیانجامد. علاوه بر این در انرژی خورشیدی دنیا هنوز درامور تحقیقاتی قرار دارد. در استفاده از انرژی گاز نیز به جهت وجود 70 درصد منابع گازی در سه کشور روسیه، کویت و ایران سرمایه گذاری قابل توجهی برای جایگزینی نفت صورت نمی‌گیرد. فدوی با اشاره به عبور 20 میلیون نفت به صورت روزانه از تنگه هرمز و افزایش آن تا سال 2020 میلادی به 40 میلیون بشکه اظهار داشت: نقش دریا با توجه به این مؤلفه‌ها هنوز در کشور ما تصویب شده نیست. وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران یک قدرت بسیار بزرگ است، تصریح کرد: این قدرت را در درون و بیرون کشور همه می‌دانند و متوجه هستند که این قدرت بزرگ تهدیدات همتراز را تهدید نمی‌داند. به گفته فرمانده نیروی دریایی سپاه، هر چه از سال‌های اولیه انقلاب فاصله گرفته‌ایم اطمینان اینکه نمی‌توان به ایران خدشه وارد کرد، قطعی‌تر شده است. بر همین اساس است که غیر آمریکا هیچ کشوری ما را تهدید نمی‌کند البته رژیم صهیونیستی غیر آمریکا مفهومی ندارد و به عنوان کشور مستقل به حساب نمی‌آید. ضمن اینکه توانمندی‌های آنها با آمریکا قابل قیاس نیست. وی افزود: آمریکا ما را تهدید می‌کند زیرا تهدید یک نوع دفاع است و آمریکا در شرایط فعلی قدرتی ندارد و هر روند فیزیکی که از آمریکا دیده شده یک اقدام دفاعی است تا تهاجمی. فدوی با این پرسش که آمریکایی‌ها که ما را تهدید می‌کنند چه توانمندی دارند، گفت: آمریکا توانمندی‌هایش را در دریا استوار کرده است یعنی تمام علوم نظامی آنها در پشت ناو‌های جنگی آنهاست. وی با بیان اینکه زمانی که توانمندی نظامی دریا پایه باشد، محل بکارگیری آن هم دریاست، ‌گفت: آمریکا نمی‌تواند متکی به جغرافیای زمین اطراف کشور ما باشد چرا که این کشورها یا تحت تاثیر انقلاب ما هستند و یا روند انقلاب گرفته‌اند و پایگاه‌های نظامی آمریکا در کشورها زیاد قابل اطمینان نیست. فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران با اشاره به انفجار در بزرگترین بایگاه هوایی آمریکا در عربستان سعودی که طی آن 19 آمریکایی مردند،‌ اظهار داشت: آمریکایی‌ها شدیدترین عملیات روانی را علیه ما به راه انداختند و حتی اعلام کردند که 19 نقطه ایران را می‌زنیم. این روند ادامه داشت تا اینکه مقام معظم رهبری فرمودند کسانی که در کاخ‌های شیشه‌ای نشسته و علیه ما توطئه می‌کنند، بدانند که در کاخ‌های شیشه‌ای هستند. وی ادامه داد: ساعت 12 ظهر این خبر منتشر شد و اخبار ساعت 14 آن را پخش کرد. 2 ساعت پس از انتشار فرمایشات رهبری وزیر کشور عربستان اعلام کرد که هیچ گونه کشور خارجی در این موضوع دست نداشته‌ است. فدوی با بیان اینکه در آن زمان 60 درصد پروازهای آمریکایی از این پایگاه صورت می‌گرفت، ‌گفت: امروز هم هیچ پروازی از این پایگاه صورت نمی‌گیرد و در کشورهای دیگر نیز پایگاه‌های نظامی آمریکا برای این کشور زیاد قابل اطمینان نیستند. فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران با انتقاد از عدم توسعه نیافتگی سواحل کشور ما گفت: اکنون برخی از جزایر ما خالی از سکنه است. این در حالی است که زیباترین جای بسیاری از کشورها سواحل و جزایر آنها است. وی با اشاره به دستور مقام معظم رهبری در خرداد 89 برای انتقال ستاد نیروی دریایی سپاه به بندر عباس گفت: در آن زمان 700 نفر از پاسداران را به بندرعباس انتقال دادیم که تاثیرات بسیار راهبردی و در روند بین ما و آمریکا صورت داد. فدوی با اشاره به تحمیل قانون اساسی کشورهای ژاپن و آلمان پس از جنگ جهانی دوم با تحقیرآمیزترین صورت توسط آمریکا گفت: آمریکا همین کار را می‌خواست در عراق انجام دهد. اما به برکت انقلاب اسلامی موفق نشد و کار به جایی رسید که به التماس افتادند که یک دبیر از جانب آمریکایی‌ها در دولت باشد. فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به نیاز روزافزون کشورهای پیشرفته به نفت گفت: آمریکا با حضور در خلیج فارس سلطه خود را بر بسیاری از این کشورها تحمیل کرده است چرا که مدعی است اگر آمریکا در خلیج فارس نباشد نفت به این کشورها نخواهد رسید. فدوی این ادعای آمریکا را رد کرد و افزود: در جنگ ایران و تمام دنیا کلا 55 کشتی ما را هدف قرار دادند که نیمی از این تعداد در سال 66 و 67 که آمریکا با توان قوا در خلیج فارس به بهانه تامین امنیت لشکر کشی کرد، اتفاق افتاد. وی در ادامه به شرایط فعلی اشاره کرد و اظهار داشت: در طی این چند سال خیلی کم مقطعی بوده است که آمریکایی‌ها در موضع تهاجم باشند ولی به لحاظ توان رسانه و عملیات روانی آنها آن چیزی را که دوست دارند، به مخاطب منتقل می‌کنند. فدوی با تاکید بر اینکه از اوایل سال 66 آمریکایی‌ها متوجه شدند که در موضع دفاعی در برابر ما قرار گرفته‌اند، به ورود و خروج ناو‌های آمریکایی در منطقه اشاره کرد و افزود: رفت و آمد یک ناو یک امر طبیعی برای تعویض نیروهاست ولی موقع نیازمندی آمریکا رسانه‌هایشان در راستای اهداف آنها به انتشار اخبار می‌پردازد و متاسفانه رسانه‌های ما نیز دقیقا آن اخبار را پوشش می‌دهند. وی با اشاره به بر عهده گرفتن امنیت خلیج فارس توسط سپاه گفت: آمریکا دیگر برای ورود به این منطقه مسیر طبیعی خود را طی نمی‌کند و به صورت بر عکس وارد این منطقه می‌شود. وی ادامه داد: در حالی که کشتی‌های کشورهای دیگر راه ورودی به خلیج فارس را می‌آیند آمریکایی‌ها از خروجی وارد خلیج فارس می‌شوند و همین اقدام باعث شد که اخیرا یک کشتی 310 هزار تنی با یک ناو برخورد کند. فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دلیل این پیچیدگی وضعیت برای آمریکا در منطقه را به لحاظ شرایطی دانست که در خلیج فارس حکمفرما شده است. وی آمریکا را موظف‌ترین کشور در خلیج فارس برای اینکه تیری شلیک نشود، دانست و اظهار داشت: اگر این اتفاق بیفتد تمام برنامه‌های استراتژیک و درازمدت آمریکا به هم می‌ریزد بر همین اساس است که آمریکا قادر نیست که جوابگوی تهدیدات ما باشد و به اتفاق مسئولانشان نیز این را می‌دانند. فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به استراتژی ضد زیرسطحی آمریکا در دریا پس از جنگ سرد با روسیه گفت: سیستم‌های زیرسطحی آمریکا از جمله سیستم ضد مین آنها بسیار مفصل است اما در جنگ تحمیلی به هیچ وجه نتوانستند کوچکترین اقدامی در این زمینه انجام دهند برای همین هم یک ناو یک‌میلیارد دلاریشان از بین رفت. وی با تأکید بر اینکه آمریکایی‌ها را قبل از تنگه هرمز به شدیدترین وجه‌ تحت نظر و کنترل لحظه‌ به لحظه داریم، گفت: این کنترل همه‌جانبه و حتی از هوا نیز وجود دارد؛ برای همین است که در اثر یک اقدام طبیعی آنقدر نگران می‌شوند که همه مسئولین آمریکایی موضع می‌گیرند. فدوی دلیل موضع‌گیری مسئولین آمریکایی را بدین جهت دانست که آنها نمی‌دانند که پس از یک اقدام کوچک ما چه اتفاقی قرار است بیافتد، چرا که نیروی دریایی از تعریفی که در دنیا وجود دارد متفاوت بوده و بر مبنای علوم و فنون آنها عمل نمی‌کند. فرمانده نیروی دریایی سپاه ادامه داد: به عنوان مثال اگر امروز آمریکا و اروپا در دریا به مبارزه برخیزند به جهت تعریف همسان علوم دریایی‌شان کسی پیروز است که صاحب تکنولوژی برتری باشد ولی ما به جهت عدم تابعیت از این علوم بسیار متفاوت‌تر عمل خواهیم کرد. فدوی در ادامه به اظهار نظر رابرت گیتس در آکادمی آمریکا اشاره کرد و گفت: این فرد در آن جلسه گفت که استراتژی چندین ساله آمریکا که بر مبنای ناوهای سنگین بوده است باید تغییر کند چرا که ناو چند میلیاردی توسط یک قایق تندرو تهدید می‌شود. وی با بیان اینکه در علوم دریایی پرتاب موشک باید از طریق ناو 100متری صورت پذیرد، گفت: ما توانسته‌ایم موشک‌ها را از روی قایق‌های 14متری پرتاب کنیم که این تعریف آمریکا را متحیر کرده است. حتی چند کشور دنیا در زمان ساخت این قایق‌ها می‌گفتند این کار دیوانگی است ولی ما این کار را انجام دادیم. فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به اینکه بر اساس برنامه پنج‌ساله پنجم باید سرعت قایق‌ها به 60نات برسد، گفت: کسی که این کار را بکند بر روی لبه تکنولوژی دنیا حرکت می‌کند. فدوی افزود: ما با 50 دانشگاه ارتباط مستقیم داریم و با 14دانشگاه بر روی پروژه‌ها فعالیت می‌کنیم؛ این مباحث خیلی پیچیده و جای کار دارد که دانشگاه‌ها باید کاملاً پای این کار بیایند. وی با بیان اینکه اگر ناوهای آمریکایی دست به حماقتی بزنند از این منطقه سالم بیرون نخواهند رفت، اظهار داشت: در نیروی دریایی سپاه کسی نیست که آمریکا را ابرقدرت تصور کند چرا که خودشان با چشمهایشان دیده‌اند که آمریکا در برابر ما ضعیف است و هر روز ناوگان آمریکایی در سمت چپ و راست خود قایق‌هایی با پرچم جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران را مشاهده می‌کنند.

معترضان در ارمنستان خواستار استعفای صدراعظم‌ این کشور شدند

هزاران معترض در ایروان پایتخت ارمنستان. December 5, 2020

معترضان در میدان آزادی در مرکز ایروان پایتخت ارمنستان برضد نیکول پاشینیان صدراعظم کشورشان شعار سر داده و او را خائن خطاب کردند.

معترضان از پاشینیان خواستند تا هرچه زودتر از سمتش کنار رود.

ارمنستان در پی معاملۀ که در ۱۰ نومبر با میانجیگری مسکو توافق شد به جنگ چهل و چهارروزه با آذربایجان برسر منطقه جنجال برانگیز ناگورنو قره‌باغ خاتمه بخشید.

اما این توافق باعث شد تا ارمنستان را دچار بحران سیاسی کند.

توافق دهم نومبر به آذربایجان اجازه می‌دهد که یک بخش قابل توجۀ ناگورنو قره‌باغ را که در جریان درگیری تصرف کرده حفظ کند و همچنان کنترل ساحات اطراف این منطقه کوهستانی را به دست گیرد، ساحاتی که از ۱۹۹۴ میلادی در کنترل ارمنستان بود.

همچنان بر بنیاد این توافق، حدود دو هزار تن از نیروهای حافظ صلح روسیه برای حفظ امنیت در ناگورنو قره‌باغ مستقر خواهند شد اما مسائل مهم در پیوند به وضعیت نهایی این منطقه نا مشخص مانده.

این نیروهای روسی از دهلیز استراتژیک لاچین یگانه راه ارتباطی این منطقه و ارمنستان نیز حفاظت خواهند کرد.

ناگورنو قره‌باغ در سطح بین‌المللی به عنوان بخشی از آذربایجان به رسمیت شناخته شده اما ارمنی تبارها که بخشی اعظم جمعیت این منطقه را تشکیل می‌دهند حاکمیت آذربایجان را در آنجا نپذیرفته اند.

هفده گروه مخالف سیاسی که بخاطر توافق اخیر خشمگین اند خواهان استعفای نیکول پاشینیان صدراعظم ارمنستان شده اند.

این گروه‌ها اعتراضات چندین هزار نفری هفته‌های اخیر در ارمنستان را راه اندازی کرده اند.

نیکول پاشینیان صدراعظم ارمنستان

اما پاشینیان تا هنوز هیچ اشاره به قصد داشتن برای کنار رفتن از سمتش را نکرده است.

در حالی که نیکول پاشینیان صدراعظم ارمنستان گفته که توافق‌نامه دهم نومبر با آذربایجان توافق بدی بوده اما او تاکید کرده که این توافق می‌تواند بقای منطقه ناگورنو قره‌باغ را تضمین کند.

او همچنان شکست ارمنستان در جنگ ناگورنو قره‌باغ را به رهبری گذشته کشورش ربط داده و گفته که رهبری سابق، ارمنستان را در یک موقعیت دشوار دیپلوماتیک قرار داد که براساس آن اردوی این کشور آمادگی مقاومت در برابر حمله آذربایجان را نداشتند.

توقف در احیای برجام؛ ماجراجویی هسته‌ای از دیگر مشکلاتِ جمهوری اسلامی جداشدنی نیست

هتلی در وین، محل مذاکرات احیای برجام که دچار وقفه شده است

یادداشتی از علی افشاری: مذاکرات هسته‌ای برای بازسازی و احیای برجام در آستانهٔ دور هفتم گفت‌وگوها در وین دچار وقفه شده و هنوز معلوم نیست چه زمانی قرار است دور جدید مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم دولت ایران و گروه ١ + ۴ با دولت آمریکا آغاز شود. فعلاً دو طرف اصلی منازعه به استفاده از اهرم فشار برای تحمیل خواست‌های خود روی آورده‌اند.

جمهوری اسلامی ایران دسترسی آژانس بین‌المللی اتمی به تصاویر دوربین‌های مستقر در تأسیسات هسته‌ای را به احیای برجام مشروط کرده‌ است. همزمان، میزان سوخت هسته‌ای با غلظت بالای غنی‌سازی در حال افزایش است.

از سوی دیگر مذاکره کنندگان آمریکایی و مسئولان این کشور نیز اعلام کرده‌اند در صورتی که کف خواسته‌های آن‌ها در نظر گرفته نشود، مذاکرات غیرمستقیم را رها خواهند کرد. این اتفاق بدین معنا خواهد بود که برنامهٔ بازسازی برجام از دستور کار دولت بایدن خارج خواهد شد و مشابه دولت ترامپ مستقیماً به سمت انعقاد یک‌بارهٔ توافق جامع با ملاحظهٔ همهٔ موارد اختلافی با مرگ کامل برجام حرکت خواهد کرد.

تصمیمات بزرگ درباره برجام همچنان با علی خامنه‌ای است

راهبرد موجود دولت بایدن بازسازی برجام در چارچوب شرایط اولیه و استفاده از آن به‌عنوان سکویی برای دستیابی به توافق در حوزهٔ مسائل منطقه‌ای، موشکی و تروریسم است. جمهوری اسلامی ایران که خود را بعد از خروج ناموجه ترامپ از برجام محق دانسته و مدعی است تا الان با «صبر استراتژیک و خویشتن‌داری» برجام را حفظ کرده است، انتظاراتی فراتر از انتظارات زمان دستیابی به برجام دارد.

رصد کردن تحولات و ملاحظهٔ اخبار غیررسمی نشان می‌دهد که دریافت تضمین از دولت آمریکا برای عدم خروج از برجام، جبران خسارت، پذیرش فعالیت سانتریفوژهای نسل جدید ای‌آر2 و آی‌آر6 در سطح تولید صنعتی و لغو همهٔ تحریم‌هایی که در دولت ترامپ وضع شده بودند، انتظارات ویژه و چالش‌برانگیز حکومت ایران را تشکیل می‌دهند.

دولت بایدن بر اساس شنیده‌های تأییدنشده تا کنون با تعلیق تحریم‌ها در شش حوزه (انرژی، پتروشیمی، بانک، خودروسازی، کشتیرانی و بیمه) و ۷۴۸ شخصیت حقیقی و حقوقی موافقت کرده است، اما اعلام کرده مابقی تحریم‌ها در حدود ۵۱۷ مورد که عمدتاً در حوزه‌های موشکی، تروریسم و حقوق‌بشر هستند، کنار گذاشته نمی‌شوند.

همچنین با توجه به موازنهٔ قوا در هیئت حاکمه آمریکا امکان بازسازی برجام در چارچوب قرارداد (Treaty) وجود ندارد و تنها می‌تواند یک برنامهٔ اجرایی و یا معامله (Deal) باشد. در ساختار قانونی آمریکا قواعد و رویهٔ مشخصی برای خروج از توافقات و یا معاهداتِ مصوب در سنا و دولت آمریکا وجود ندارد، بنابراین امکان ارائهٔ تضمین وجود ندارد. بازسازی برجام نیز نمی‌تواند متفاوت با مفاد آن باشد.

طبق برجام، تنها سانتریفوژهای نسل آی‌آر یک می‌توانند در تأسیسات نطنز نصب شوند و اورانیوم را در سطحی کمتر از پنج درصد غنی کنند. تغییر در این خصوص به‌معنای تجدیدنظر در برجام خواهد بود که آن‌وقت دولت آمریکا خواهان گنجاندن موارد تکمیلی خواهد شد.

اختلاف بر سر این مسائل کلیدی باعث ابهام در مورد فرجام مذاکرات شده‌ و اجازه نداده تا متن پیش‌نویس اسناد تکمیل شود. اکنون مسائل حقوقی و فنی توسط کارشناسان به اتمام رسیده و عبور از اختلافات نیازمندِ تصمیم‌گیری سیاسی در تهران و واشینگتن است. اگرچه تمایل بلوک قدرت در ایران به احیای برجام در مدت زمان باقی‌مانده از عمر دولت روحانی است، اما به‌طور نسبی احتمال موکول شدن فرجام به دولت ابراهیم رئیسی افزایش یافته است. البته علی‌رغم وقفهٔ پدیدآمده کماکان دستیابی به احیای برجام تا نیمهٔ مرداد ماه سال جاری محتمل است.

خامنه‌ای به دنبال چه نوع توافقی با آمریکاست؟

تروئیکای اروپا با سوگیری به‌نفع دولت آمریکا خواهان انعطاف از سوی جمهوری‌اسلامی ایران است. دولت فرانسه صریح‌تر از دیگران از مقامات جمهوری‌ اسلامی درخواست کرده تا اقدامات لازم را انجام دهند. دولت چین به سمت حکومت ایران موضع گرفته و خواهان لغو تحریم‌های یک‌جانبهٔ دولت آمریکا شده است. اما دولت روسیه موضع بینابینی اتخاذ کرده و از دو طرف اصلی نزاع خواسته تا نرمش نشان دهند.

سخن میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات وین، که گفته «بازسازی برجام نیازمند بازگشت به مفاد آن، نه بیشتر و نه کمتر، است» در این خصوص روشنگر است تا دولت‌های ایران خواسته‌های خود را تعدیل کنند.

در این شرایط سوابق قبلی تذکر می‌دهد که معمولاً در مذاکرات سخت و پیچیده موفقیت نهایی بعد از بالا گرفتن اختلافات حاصل می‌شود. اگرچه نمی‌توان چنین قاعدهٔ کلی‌ای را در نظر گرفت، اما شرایط و نیازهای توأمان و ریسک بالا و تحمل‌ناپذیر گسترش تنش در خاورمیانه و افزوده شدن به درگیری‌های نظامی باعث می‌شوند تا احتمال قابل‌اعتنایی برای به نتیجه رسیدن گفت‌وگوهای وین وجود داشته باشد.

با این اوصاف، بازسازی برجام به خودی خود در سرنوشت آیندهٔ ثبات خاورمیانه و کاهش ریسک‌های امنیتی تعیین‌کننده نیست بلکه کیفیت و چگونگی آن اهمیت دارد. به نظر می‌رسد هدف تلاش‌های ایذایی و افزایش فشار از سوی جمهوری‌ اسلامی، با توجه به نگرانی‌های سازمان ملل متحد و آژانس انرژی بین‌المللی اتمی از گسترش فعالیت‌های حساس هسته‌ای ایران، عده‌ای از نیروهای سیاسی آمریکایی باشند که بر بخشی از دولت بایدن نفوذ دارند. آن‌ها با تکرار تجربهٔ دورهٔ دوم دولت اوباما بر شتابزدگی در بازسازی برجام تأکید دارند و مدعی شده‌اند «در فراسوی دوگانهٔ بازگشت به برجام و جنگ، راه سومی وجود ندارد».

اما این صورت‌بندیِ غلط که بر نزدیک‌بینی افراطی و نادیده گرفتن مشکلات درازمدت استوار است و ارزیابی نادرستی از نگاه اصلی حاکم بر بلوک قدرت جمهوری ‌اسلامی دارد، بر همان اشتباهی اصرار می‌ورزد که در دوره تصدی جان کری بر وزارت خارجه آمریکا به‌وقوع پیوست.

برجام باعث توقف سیاست خارجی ستیزه‌جویانهٔ جمهوری اسلامی و تهدیدات آن برای ثبات خاورمیانه و رفاه مردمان کشورهای منطقه نشد. منافع مورد انتظار از برجام برای مردم ایران نیز حاصل نشد و کماکان بازار ایران پرریسک باقی ماند.

تفکیک مسائل هسته‌ای از دیگر مشکلات جمهوری اسلامی در روابط بین‌المللی شدنی نیست و باعث تقلیل مشکلات نمی‌شود. هستهٔ سخت قدرت چه در دورهٔ برجام و چه در زمانهٔ احیای برجام به‌دنبال انجام یک معاملهٔ موردی برای رهایی از فشار خردکنندهٔ تحریم‌های فلج‌کننده است تا راهبرد کلی تقابلی در سیاست خارجی را حفظ کند.

برخلاف موضع‌گیری‌های ظاهری، مقاومت جمهوری ‌اسلامی دائمی نیست و هر آن، با توجه به ملاحظات امنیتی و وضعیت فلاکت‌بار اقتصادی، نقطهٔ عقب‌نشینی فرا می‌رسد. هدف آن‌ها راضی کردن دولت بایدن به پذیرش بازسازی برجام به‌عنوان سقف خواسته‌هاست. در این شرایط، رویکرد غیرتعجیلی چارهٔ کار است. برداشتن یک‌بارهٔ تحریم‌ها، ولو در صورت بازگشت به برجام و انجام کامل تعهدات آن، باعث می‌شود جمهوری اسلامی از مخمصه خارج شود و دیگر تن به مصالحه و تعمیم برجام به دیگر حوزه‌های اختلافی ندهد.

عکسی از نخستین سفر گروسی (راست) به ایران برای مذاکره درباره مسائل هسته‌ای، ۲۵ اوت ۲۰۲۰

برخورد از «نوع سوم» در مذاکرات وین

اقدامات ایذایی و تهدیدات کنونی جمهوری اسلامی فقط برای تشدید فشار جهت دستیابی به توافق موردنظر با دولت آمریکاست و اراده‌ای برای دائمی کردن تولید سوخت هسته‌ای با غلظت بالا (بیست تا هفتاد درصد) وجود ندارد. دیگر تحرکات نیز تا کاهش نقطهٔ گریز هسته‌ای و نزدیک شدن به آستانهٔ قابلیت فعالیت‌های حساس هسته‌ای ادامه می‌یابد.

در این فضا حفظ فشار کمک می‌کند تا در نهایت فضا برای دستیابی به یک توافق جامع مطلوب حاصل شود که پایداری داشته باشد. گذشت زمان به ضرر جمهوری اسلامی ایران است. دولت بایدن پیش از توافق بر سر بازسازی برجام و با اهرم فشار تحریم‌‎ها می‌تواند موافقت بر سر گفت‌وگو و تعدیل سیاست منطقه‌ای و ماجراجویی موشکی را به‌دست آورد. پشتوانهٔ بایدن فشار تحریم‌ها و میراث سیاست «فشار حداکثریِ» دولت ترامپ است. تعلیق تدریجی و گام‌به‌گام آن‌ها رویکرد مطمئن‌تری است.

شتاب‌زدگی در احیا و بازسازی برجام اگرچه در کوتاه‌مدت مخاطرات ناشی از برنامهٔ هسته‌ای جمهوری اسلامی را با بازگشت به غنی‌سازی زیر پنج درصد و تقلیل محمولهٔ ذخیره‌شدهٔ سوخت هسته‌ای کاهش می‌دهد، اما ریسک‌های امنیتی و خطر رویارویی نظامی در آینده را تغییر نمی‌دهد و حتی در شرایطی می‌تواند مشکلات را حادتر کند.

از این رو، ایستادگی در مقطع فعلی و رویکرد غیرتعجیلی در مذاکرات چشم‌انداز مناسب‌تری برای کاهش پایدار مخاطرات و رسیدن به وضعیت بهتری در منطقه به‌لحاظ ثبات و رفاه اجتماعی ناشی از گسترش سرمایه‌گذاری‌ها و تسهیل تجارت دارد.

آیندۀ ناوگان نیروی هوایی ایران چه خواهد شد؟

گروه فناوری: فرمانده عملیات هوایی نیروی هوافضای سپاه پاسداران روز شنبه ۳ شهریور از واگذاری شماری از هواپیماهای جنگنده ایران به عراق در دوران لشکرکشی‌های داعش خبر داد.

آیندۀ ناوگان نیروی هوایی ایران چه خواهد شد؟

به نوشته یورونیوز، شمس‌الدین فرزادی‌پور، در گفتگو با فارس اعلام کرد که در بحبوحۀ درگیری‌ دولت عراق با داعش و به دلیل سرعت عملی که داعشی‌ها در تصرف شهرهای این کشور داشتند، ایران تصمیم گرفت برای تقویت قدرت هوایی عراق، هواپیماهای سوخو۲۵ خود را به این کشور واگذار کند و این هواپیماها در نهایت در تیرماه ۱۳۹۳ به عراق منتقل شدند. هواپیماهای سوخو ۲۵ مدت ۱۳ سال در ایران کار کرده بودند؛ بخشی از آنها را ایران از روسیه خریده بود و بخشی دیگر را نیز عراقی‌ها در سال ۱۹۹۱ میلادی در جریان جنگ خلیج فارس، به ایران واگذار کرده بودند. (در آن زمان پس از فرار خلبانان عراقی از بمباران‌های نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا و پناه آوردن آنها به فرودگاه‌های ایران، چند هواپیمای قدیمی شوروی شامل جنگنده‌های «MiG-29» و ده‌ها جنگنده سوخو۲۲ و سوخو۲۴ که به دولت عراق تعلق داشت، از آن ایران شد.)

خبر واگذاری این هواپیماها به عراق در حالی منتشر می‌شود که به گفته کارشناسان، بر خلاف توان موشکی ایران، نیروی هوایی ایران از توانایی کافی بویژه برای اعمال قدرت فراتر از مرزها برخوردار نیست. این ضعف نیروی هوایی بر رقیبان ایران نیز پوشیده نیست و در این زمینه می‌توان به سخنان فرمانده نیروی هوایی اسرائیل اشاره کرد. سایت دیپلماسی ایران به نقل از آلوف امیر ایشیل می‌نویسد: «نیروی هوایی ایران عمدتا از هواپیماهای قدیمی آمریکایی و هواپیماهایی تشکیل شده که ایرانی‌ها بعدها به آنها دست یافتند. یقین دارم که نیروی هوایی ایران تنها زمانی می‌تواند خطرآفرین باشد که ارتش اسرائیل در حریم هوایی این کشور عملیات انجام دهد.» ضعف قدرت هوایی ایران در حالی است که رقبای منطقه‌ای تهران یعنی اسرائیل و عربستان سعودی، با نیروی هوایی مجهز و مدرن خود بویژه تملک جنگنده‌های «F-15» و «F-15E» توانایی اعمال قدرت در کیلومترها دورتر از مرزهای خود را دارند.

آینده ناوگان هوایی ایران چه خواهد بود؟
بنا بر گزارش وبسایت دیپلماسی ایران، نیروی هوایی ایران در حال حاضر عمدتا شامل چند جنگندۀ «F-4» و «F-5» ساخت آمریکا متعلق به دوران جنگ ویتنام و حدود ۳۰ جنگندۀ تام کت «F-14» آمریکایی است که از آنها در دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق استفاده می‌شد. ایران همچنین چند هواپیمای «MiG-29» شوروی سابق و جنگندۀ سبک «J-7» چینی نیز در اختیار دارد. شمس‌الدین فرزادی‌پور، فرمانده عملیات هوایی نیروی هوافضای سپاه اعلام کرده است که پس از واگذاری شماری هواپیما از جمله سوخو ۲۵ به عراق، ایران به دنبال یافتن جایگزینی برای جبران این کمبود بوده و به همین دلیل روی سوخو۲۲ که در کشور موجود استراتژی معاملۀ نیروی حرکت بود، متمرکز شده است.

منظور او همان هواپیماهای سوخو ۲۲ است که عراق در دوران حکومت صدام حسین از شوروی خرید و از آنها در جریان جنگ با ایران استفاده کرد و بیش از ۲۰ فروند از این هواپیماها به ایران فرار کردند. این هواپیماها پس از فرود در ایران، برای بیست سال بدون استفاده باقی ماندند تا اینکه درنهایت به گفته شمس‌الدین فرزادی‌پور، برنامۀ عملیاتی کردن این هواپیماها برای جایگزینی آنها با هواپیماهای سوخو ۲۵ و سپس بهره‌برداری از آنها آغاز شد.

ایران همچنین موفق شده است چند نمونه جنگندۀ سبک بومی مانند جنگنده‌های سبک دو موتوره صائقه را که مشابه «F-18A» آمریکا است، تولید کند؛ اما هیچکدام از هواپیماهای موجود در ایران برای قدرت‌نمایی طراحی نشده‌اند و همگی سامانه‌های چندمنظوره دفاعی با بُرد نسبتا کوتاه محسوب می‌شوند. به این ترتیب آینده ناوگان هوایی ایران با توجه به موقعیت حساس آن در منطقه چه خواهد بود؟ ایران برای جبران کمبودهای ناوگان هوایی خود در تلاش برای خرید جنگنده‌هایی از کشورهای روسیه و چین است و در این راستا، شرکت هوافضای روسی سوخو در سال ۲۰۰۶ با نیروی هوایی ایران برای مدرنیزه کردن ۳۰ فروند هواپیمای سوخو۲۴ قراردادی منعقد کرد. اما این قرارداد اعتراض آمریکا را برانگیخت و آن را نقض تحریم‌های سازمان ملل دانست.

همچنین از آنجا که بر اساس توافق برجام، هرگونه صدور سلاح و جنگنده به ایران بدون موافقت سازمان ملل ممکن نخواهد بود، احتمال می‌رود اجرایی شدن این معامله یا هر نوع معاملۀ مشابهی با اعتراض کشورهای غربی و کشورهای رقیب ایران در منطقه مواجه شود. پس از نهایی شدن توافق هسته‌ای میان ایران و شش قدرت بزرگ جهان، تمایل ایران برای مدرنیزه کردن ناوگان هوایی خود بیش از هر زمانی علنی شد. ایران علاوه بر سامانه دفاع هوایی «S-300» روسیه، به دنبال خرید جنگندۀ سوخو۳۰ که نمونه پیشرفتۀ سوخو۲۷ است نیز بود. مذاکرات در این باره با مقامات روسیه آغاز شد و حتی گفته می‌شود که ایران برنامۀ آموزش خلبانان خود در روسیه را نیز آغاز کرد اما خروج ایالات متحده آمریکا از برجام، معادلات تجاری ایران در این باره را نیز به هم زد. واگذاری هواپیماهای ایران به عراق در حالی انجام می‌شود که ایران حتی در تامین هواپیماهای غیرجنگی خود نیز ناتوان است.

ایران و روسیه در آوریل سال ۲۰۱۸ میلادی در حاشیه نمایشگاه هوایی اوراسیا توافقی را برای خرید ۴۰ فروند هواپیمای سوخوی سوپرجت ۱۰۰ و تحویل آنها تا سال ۲۰۲۲ به ایران امضا کردند. اگرچه پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران ، شرکت سوخو در اطلاعیه‌ای از قصد خود برای ادامه همکاری با ایران خبر داد و اعلام کرد که ایران این هواپیماها را دریافت خواهد کرد، اما با توجه به حساسیت‌های منطقه‌ای و جهانی به هرگونه معامله‌ای در این باره، اجرایی شدن این توافق نیز در سایه‌ای از ابهام قرار دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.