محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
بهترین روش برای محاسبه سود معاملات
شایسته ترین طریق برای حساب و کتاب نتیجه معاملات , حساب و کتاب نسبت ریسک به ریوارد
اکثر داد و ستد گران و فعالین بازار فارکس از درصد بازدهی , پیپ یا این که فیض دلاری برای تحلیل تلاش معاملات
خویش به کارگیری می کنند . به صورت نمونه احتمالا معاملهگری داعیه نماید که معاملات وی در یک هفته ۱۰۰
پیپ و یا این که ۲۰۰ دلار و یا این که ۳۰ درصد بازدهی داشته داشت .
احتمالا چنین ادعاهایی برای جذب سرمایهگذار مطلوب باشد ,
ولی چنانچه شما پیرو تبدیل شدن به یک داد و ستد گر حرفهای و چیره میباشید ,
سفارش ما این است که از نسبت ریسک به ریوارد برای آنالیز همت معاملاتی خویش به کار گیری فرمایید .
درین شیوه سؤال حیاتی این است که شما با یک دلار ریسک کردن , یکسری دلار فیض کسب کردهاید؟
عمده داد و ستد گران با نسبت ریسک به ریوارد آشنا میباشند . حساب و کتاب نسبت ریسک به ریوارد خیلی بی آلایش است .
فقط کافی است نتیجه بهدستآمده را بر اندازه ریسک داد و ستد تقسیم فرمائید .
معمولاً این نسبت را با صحبت انگلیسی R نشان می دهند .
زمانی شما با سیگنالی مثل پین توشه وارد بازار می شوید ,
ریسک خرید و فروش شما به عبارتی حد ضرروزیان خرید و فروش است که در پایین یا این که بالای پین توشه قرار میگیرد .
فیض یا این که ریوارد داد و ستد نیز محل مسدود شدن خرید و فروش در محدوده سوددهی است .
به صورت نمونه شما با پین باری وارد خرید و فروش خرید میشوید ,
ریسک شما میزان حد ضرروزیان ( پیپ یا این که دلار ) و ریوارد نیز حد نتیجه خرید و فروش است که گشوده می تواند با پیپ
یا این که دلار حساب و کتاب شود . از آنجایی که R یک نسبت است , واحدی ندارد .
بهترین روش برای محاسبه سود معاملات
فرض فرمایید در معاملهای شما ۵۰ پیپ نتیجه کردهاید , درحالیکه حد زیان شما برای داد و ستد صرفا ۲۵ پیپ بوده است .
در صورتیکه ۵۰ را تقسیم بر ۲۵ پیپ نمایید , R برابر ۲ خواهد بود . یعنی شما به ازای هر دلاری که ریسک میکنید ,
دو دلار نتیجه میکنید . البته چک کارایی معاملات بهاین نحوه چه مزیتی دارد؟
برای معاملهگرانی که در هم اکنون فراگرفتن رشته فارکس میباشند ,
اندازه پیپ یا این که بازدهی معاملات نمیتواند ترازو قابل قبولی باشد . در واقع در حالتی که معاملهگری به تامل فیض باشد ,
یعنی وارد بازار فعالیت شده و دیگر نیازی به فراگرفتن و تمرین ندارد .
یا این که ممکن است شما در بخش اعظم معاملات با ضرر و زیان از بازار بیرون شدهاید ,
البته در پایانی داد و ستد خویش با نتیجه تقریبا متعددی داد و ستد را بستهاید .
در صورتیکه مقدار نتیجه پایانی اکانت را ملاک قرار دهید , احتمال دارد بازدهی شما ۳۰ درصد و یا این که مثلاً ۱۰۰ پیپ بوده باشد .
البته آیا چنین تحلیل از سعی معاملاتی عمل صدق است؟
داد و ستد گران تازهکار خوب تر است که در اولِ کار خویش بخش اعظم به نسبت ریسک به ریوارد معاملات دقت
نمایند تا نتیجه بهدستآمده .
تغییرات R یا محاسبه نسبت ریسک به ریوارد این که نسبت ریسک به ریوارد خرید و فروش گر در یک زمان وقتی میتواند تصویر بهتری از کارایی
معاملاتی اورا به اکران بگذارد . شما می توانید جدول سادهای را برای معاملات خویش بسازید و دستکم ۲۰ خرید و
فروش انتها خویش را نظارت فرمایید . ممکن است در معاملهای نسبت ریسک به ریوارد شما ۲ و در داد و ستد دیگری ۳ باشد .
در معاملاتی که حد ضرروزیان فعال شده عدد یک را در درون پرانتز بگذارید .
در آخر کلیه معاملاتی که با نتیجه بسته شدهاند را با نیز توده
نمائید و بر تعداد معاملاتی که با خسارت بسته شدهاند تقسیم نمائید . عدد بهدستآمده سعی کلی شما در بازار خواهد بود .
بهترین روش برای محاسبه سود معاملات
جدول محاسبه نسبت ریسک به ریوارد ثبت نسبت ریسک به ریوارد
در نمونه بالا مجموع معاملاتی که با فیض بسته شدهاند برابر ۳۳R و مجموع معاملاتی که با ضرر و زیان بسته شدهاند برابر ۱۱R است .
چگونه میزان ضرر و زیان را در ترید ارز دیجیتال کاهش دهیم؟
دیدگاه برخی از افراد برای موفقیت در بازار ارز دیجیتال، کسب سود از ترید ارز دیجیتال است. اما برخی دیگر اعتقاد دارند که کسب سود با سرمایه گذاری ارز دیجیتال منطقی تر است. اما سوال مهم این است که برای کاهش ضرر در ترید و سود بردن از تریدینگ ارزهای دیجیتال چه کارهایی باید انجام داد؟
در این مقاله نکات مهمی که برای کاهش ضرر در ترید باید به آن ها توجه کنیم را بررسی می کنیم. با رعایت این نکات می توانید به سودآوری از ترید ارزهای دیجیتال دست پیدا کنید.
داشتن نگرش صحیح
داشتن نگرش و دیدگاه منطقی نسبت به تریدینگ موضوع بسیار مهمی است. آیا تابه حال هیجان شروع کار جدید را تجربه کرده اید؟حال تریدر مبتدی را تصور کنید که در شرف اولین معامله اش است. بدون شک او رویای بردهای بزرگ و سودهای کلان را در سرش می پروراند.
معامله گران مبتدی به دلیل همین دیدگاهی که دارند، معمولا معاملاتی را که به میزان کمی در سود هستند می بندند. از طرفی وقتی وارد ضرر می شوند، به امید برگشت قیمت، در جمع افرادی که ضرر بزرگی کرده اند قرار می گیرند؛ چرا که هنوز توان پذیرش اینکه اشتباه کرده اند را ندارند.
البته این کارها در بازار خیلی غیرطبیعی نیستند و اکثر معامله گران، در ابتدای مسیر معاملاتی شان این تجربه ها را پشت سر گذاشته اند. تا جایی که جمله معروفی در بازار به وجود آمده است: “معاملات سودده تان را تا مدت زیادی نگه دارید و از معاملات ضررده به سرعت خارج شوید“.محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
برای اینکه بتوانید به قانون فوق عمل کنید اولا باید روی ذهنیت خودتان کار کنید و انتظار معقولانه ای از بازار داشته باشید. برای رسیدن به موفقیت و کاهش ضرر ترید، باید به دنبال استراتژی معاملاتی مخصوص خودتان باشید. همچنین باید کسب سود و موفقیت را بر مبنای یک دوره معاملاتی بسنجید و نه بر اساس یک معامله واحد.
برای کاهش ضرر در ترید ارزهای دیجیتال، در نظر داشته باشید که ترید مثل هر شغل دیگری یک تخصص است و کسب تخصص با مطالعه و تجربه حاصل می شود. ترید کردن یک فرآیند زمان بر و استرس زا است که ممکن است سال ها طول بکشد. در این فرایند شما پول به دست می آورید محاسبه نسبت ریسک به ریوارد و پول از دست می دهید. پس باید بتوانید خود را برای چنین روندی آماده کنید.
از آن جایی که از دست دادن پول در سال های اول خیلی رایج است، توصیه می شود در ابتدا پولی که معیشت شما با آن می گذرد را وارد بازار نکنید. همچنین سرمایه ای که از دست دادن آن بر کیفیت زندگی تان و ذهنتان تاثیر می گذارد را وارد ترید نکنید. تنها مقداری از سرمایه تان را وارد بازار کنید که از دست دادن آن از نظر روحی و روانی برایتان قابل پذیرش باشد.
به یاد داشته باشید که عده زیادی در فضای مجازی، داستان موفقیت ها و سودهای خودشان را منتشر می کنند؛ اما این افراد معاملاتی را که در آن سرمایه زیادی از دست داده اند گزارش نمی دهند. از نظر ذهنی خودتان را برای پیمودن یک مسیر پر از فراز و نشیب آماده کنید. در این مسیر برای موفقیت نیاز ابزار راه خواهید داشت. ابزار راه شما داشتن برنامه معاملاتی دقیق و پایبند بودن به آن است.
داشتن نگرش صحیح نسبت به بازار و کنترل احساسات حین ترید، از نکات مهم در کاهش ضرر ترید می باشند.
کاهش ضرر در ترید با پایبند بودن به استراتژی معاملاتی
احساسات ما باعث می شوند که تصمیمات عجیب و غریبی بگیریم. خوشحال بودن، ناامید بودن، خشم و… می توانند معاملات ما را تحت تاثیر قرار دهند. برای جلوگیری از این مسائل، داشتن برنامه معاملاتی ضروری است.
داشتن استراتژی معاملاتی و پایبند بودن به استراتژی، مهم ترین نکته برای موفقیت در ترید ارز دیجیتال است. سبک معاملاتی تان را با توجه به شخصیت معامله گری خود و میزان سرمایه تان انتخاب کنید. قبل از ورود به معامله، شما باید نقطه ورود، نقطه خروج در سود و نقطه خروج در ضررتان را بدانید. همه چیز درباره نوع معامله شما باید از قبل مشخص باشد.
اینکه قرار است از چند نقطه هدف استفاده کنید؟ یا اینکه حد ضرر متحرک (Trailing Stop) می گذارید؟ شما باید بدانید که سفارش مارکت و لیمیت چیست؟ و از قبل در رابطه با نوع ورود و خروج تان از معامله تصمیم بگیرید.
برای بهبود استراتژی معلاملاتی بهتر است که اطلاعات معاملاتتان را در ژورنال معاملاتی ثبت کرده و هر از چندگاهی آن ها را تحلیل کنید.
استراتژی معاملاتی، چراغ راه مسیر تریدری شما می باشد.
رعایت حدضرر در ترید
استاپ لاس (Stop Loss) یا حدضرر مشخص می کند که با چه میزان ضرر، از معامله ضررده خارج شوید؟ اگر از حد ضرر به درستی و بر اساس قاعده استفاده کنید، می توانید تفاوت بزرگی در بازده سیستم معاملاتی و مقدار سودتان ایجاد کنید. عوامل مختلفی بر بازار تاثیرگذارند و ممکن است قیمت ها هر لحظه تحت تاثیر قرار بگیرند. با تعیین حد ضرر و تنظیم آن بر روی پلتفرم معاملاتی، با رسیدن قیمت به سطح تعیین شده، معامله به صورت اتوماتیک بسته می شود و جلوی ضرر بیش تر شما گرفته می شود.
حد ضرر در معاملات باید بر اساس تحلیل بازار و طبق استراتژی معاملاتی تان باشد. انتخاب حدضرر احساسی یا حدسی به احتمال زیاد حساب معاملاتی شما را به سمت نابود شدن می کشاند. حد ضرر باید در سطحی قرار بگیرد که ثابت کند نقطه ورود به معامله کاملاً اشتباه بوده است. همچنین حد ضرر باید دارای یک نرخ برد قابل قبول در تاریخچه معاملات باشد. این نرخ به استراتژی معاملاتی کلی شما وابسته است.
یکی از اصول مهم برای کاهش ضرر در ترید، داشتن حدضرر در تمام معاملات است.
مدیریت ریسک برای کاهش ضرر در ترید
مدیریت ریسک یکی دیگر از موارد مهمی است که برای کاهش ضرر در ترید و افزایش سودآوری باید به آن توجه کنید. چندین ابزار مهم برای مدیریت ریسک معاملات وجود دارد.
قبل از هر چیزی دقت داشته باشید که مبنای موفقیت در ترید، داشتن یک دوره معاملاتی موفق است. با داشتن این دیدگاه، ضرر کردن در یک معامله واحد، شما را ناامید نمی کند و سود بردن در یک معامله نیز به شما امید کاذب نمی دهد.
برای موفقیت در ترید باید قوانین دقیقی داشته باشید که ریسک معاملاتتان را به حداقل برساند. معامله در جهت روند، داشتن سبد ترید یا حداکثر تعداد ترید همزمان و محدود کردن میزان ریسک و ضرر در هر معامله از جمله این موارد می باشند. در نظر گرفتن ریسک به ریوارد در معاملات یکی دیگر از نکاتی است که سوددهی ترید شما را افزایش می دهد.
نسبت ریسک به بازده باید توسط معامله گران، پیش از ورود به بازار محاسبه شود تا نشان دهد در ازای میزان ریسک در نظر گرفته شده، چقدر بازدهی مورد انتظار و مطلوب است. همین امر سبب می شود تا یک محدودیت برای کنترل هیجانات سرمایه گذاران ایجاد شود و تعادل نسبتا مطلوبی بین میزان ریسک و بازدهی برقرار شود.
هر چه میزان ریسک پذیری تریدر بالاتر باشد، میزان بازدهی که دریافت می کند نیز بالاتر می رود؛ اما این امر نباید باعث شود که ریسک های نجومی را با هدف کسب سود زیاد تحمل کنید.
بسیاری از کتاب ها و دیدگاه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد ها اعتقاد دارند که نسبت ریسک به ریوارد (Risk:Reward) برای ورود به معامله حداقل باید 1:3 باشد. یعنی به ازای قبول 20 دلار ضرر، شما باید احتمال سود حداقل 60 دلاری داشته باشید. به عبارتی اگر معامله شما با سود بسته شد، میزان سود، حداقل سه برابر میزان ضرری باشد که حدضرر شما را پوشش محاسبه نسبت ریسک به ریوارد می دهد.
دقت داشته باشید که هر چه ریسک به ریوارد شما بالاتر باشد، نرخ بردتان (WinRate) کاهش پیدا می کند و احتمال اینکه از فرصت های خوبی در بازار جا بمانید خیلی زیاد است. نمودار و جدول زیر این مفهوم را واضح تر بیان می کنند. برای اینکه بتوانید دوره معاملاتی سودآوری داشته باشید و معاملات دقیق تری انجام دهید، تناسب بین نرخ برد و ریسک به ریوارد را رعایت کنید.
هرچقدر ریسک به ریوارد شما در ترید افزایش پیدا کند، نرخ برد معاملاتتان پایین می آید و برعکس.
مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه یعنی اینکه شما به نحوی از سرمایه تان استفاده کنید که درصد سودهایتان بیشتر از ضررهایتان باشد. استراتژی ها و تاکنیک های معاملاتی که یاد گرفتید به تنهایی نمی توانند شما را در زمینه معامله کردن موفق کنند مگر اینکه استراتژی برای مدیریت سرمایه تان داشته باشی د.
در این مقاله می خواهیم شما را با مدیریت سرمایه آشنا سازیم و اهمیت مدیریت سرمایه را به شما اثبات کنیم . در ادامه چند مثال در مورد مدیریت سرمایه برای شما ذکر کرده ایم امیدواریم که حق مطلب را ادا کرده باشیم.
آیا در مورد حجم پوزیشن اطلاعاتی دارید؟
اگر در این مورد اطلاعاتی ندارید به شدت توصیه می کنیم این بخش رو با دقت مطالعه بفرمایید چون دانستن یا ندانستن این موضوع باعث می شود یک معامله گر زیان ده و یا سود آور باشید.
حجم پوزیشن چیست؟
حجم پوزیشن میزان لات معاملاتی هست که شما وارد معامله می کنید و هیچ فرقی ندارد که حساب شما استاندارد، میکرو یا مینی باشد.
برای مثال اگر شما ۲ مینی لات ( هر مینی لات معادل ۱۰۰۰۰ واحد) در جفت ارز پوند دلار معامله می کنید این به معنی این هست که شما به ارزش ۲۰۰۰۰ دلار امریکا وارد معامله کردید و بستگی به اینکه نرخ تبدیل در بروکر شما بر روی ارز پوند دلار در جهت تمایل شما حرکت کند شما به ازای هر پیپ حرکت بازار ۲ دلار سود یا ضرر می کنید.
اگر ۱۰۰ پیپ در جهت تمایل حرکت شما داشته باشیم میزان ۲۰۰ دلار سود می کنید. برای اینکه بتونید درک درستی از محاسبه پشت این اعداد داشته باشید معکوس حرکت را بررسی می کنیم.
برای مثال فرض کنید:
قیمت پوند دلار از قیمت ۱/۵۶۰۰ به ۱/۵۵۰۰ به سمت پایین حرکت کرده و این میزان ۱۰۰ پیپ حرکت هست که به معنی ۱ سنت تغییر نرخ تبادل قیمت در این ارز هست.
پس داریم : ۲۰۰دلار =۰.۰۱۰۰ *۲۰۰۰۰
هر لات استاندارد برابر چند دلار است؟
اگر شما ۱ لات استاندارد معامله کنید برابر ۱۰۰/۰۰۰ دلار معامله هست که به ازای هر ۱ پیپ حرکت ۱۰ دلار سود یا ضرر می کنید. همچنین ۱ مینی لات برابر ۱۰/۰۰۰ دلار هست و ارزش ۱ دلار در هر پیپ را دارد.
۱میکرو لات برابر با ۱۰۰۰ دلار معامله هست که برابر ۱۰ سنت سود یا ضرر در هر پیپ حرکت می باشد. اگر شما یک حساب استاندارد لات باز کنید و انتخاب کنید که مینی لات ترید کنید، ۱ مینی لات برابر با ۱۰ استاندارد لات، ۵ مینی لات برابر با ۵۰ استاندارد لات هست.
هر میکرو لات برابر چند دلار است؟
اگر شما یک حساب مینی باز کنید و انتخاب کنید که میکرو لات ترید کنید پس ۱ میکرو لات برابر با ۱۰ مینی لات و ۵ میکرو لات برابر با ۵۰ مینی لات هست. پس در نتیجه سایز معاملات شما با نوع حساب شما (استاندارد یا مینی) و چه حجمی قصد ترید دارید ارتباط مستقیم دارد. بعضی از بروکرها حساب میکرو ندارند. این اطلاعات برای اینکه بدانید چه حجمی باید باز کنید بسیار مهم هست.
سیستم مدیریتی یا مدیریت سرمایه
اکثر تریدرهای تازه کار این دیدگاه را دارند که یک سیستم معاملاتی قوی تمام چیزی است که نیاز دارند که به سود برسند. اینطور افراد سال های زیادی را برای پیدا کردن یک سیستم هالی گریل صرف می کنند (سیستمی که وین ریت بسیار بالا و نزدیک صد در صد دارد) تا رویاهایشان را بسازند. اگر شما هم یکی از آنها هستید باید به شما بگویم که وین ریت سیستم معاملاتی شما هیچ ربطی به موفقیت شما در تریدهایتان ندارد.
پس نتیجه می گیریم که مدیریت سرمایه اصل بزرگ و اساسی در معامله گری می باشد. شما با وین ریت %۹۰ باز هم پول از دست محاسبه نسبت ریسک به ریوارد می دهید حتی با وین ریت %۹۹، اگر مدیریت سرمایه ضعیفی داشته باشید ضرر خواهید کرد. و از طرف دیگه شما با وین ریت %۳۰ می تونید به سود مداوم برسید اگر مدیریت سرمایه قوی داشته باشید.
خبر خوب این هست که وقتی با استراتژی بانکی و موسسات مالی معامله می کنید اگر سیستم مدیریت سرمایه قوی داشته باشید به یکی از قویترین سیستم های معاملاتی و ترید دست پیدا می کنید و هیچ وقت برای پول در آوردن از ترید در بازارهای مالی مختلف مشکلی نخواهید داشت.
ریوارد چیست؟
ریوارد میزان پولی هست که شما قرار است در این ترید بدست بیارید. یکی از مهمترین فاکتور های مدیریت سرمایه، ریسک به ریوارد است، که به عنوان یکی از مهمترین شرایط برای تایید یک سطح عرضه و تقاضای خوب در باره ی آن در مباحث قبلی به صورت دقیق صحبت کردیم. من به شما یاد می دهم که چطور این را محاسبه کنید و این محدوده های عرضه و تقاضای جذاب را پیدا کنید.
مثال پایین را ببینید:
ریسک چیست؟
همینطور که دیدید این چارت ۴ ساعته یورو به دلار هست و ما یک محدوده عرضه را مشخص کردیم. وقتی که بازار برای تست این محدوده بر می گردد متوجه می شویم که یک کندل پین بار تشکیل شده است در حقیقت خیلی شبیه کندل دوجی هست ولی چیزی که خیلی مهم هست اسم کندل ها نیست بلکه روانشناسی پشت این فرم کندلی است.
همینطور که می بینید بازار با قدرت از سطح پرتاب شده، پس برای ورود به این ترید ما نیاز داریم در بسته شدن کندل دوجی یا پین بار وارد معامله شویم و استاپ لاس را بالای محدوده کندل قرار دهیم. فاصله بین ورود شما و استاپ لاس ریسکی هست که متحمل می شوید.
نکته : باید چند پیپ بالاتر قرار بدید که قیمت اجازه حرکت داشته باشد و بخاطر اسپرد، استاپ نخورید .
و همین طور که می بینید این فاصله ۲۳ پیپ محاسبه شده، پس در این ترید ما ۲۳ پیپ استاپ یا ریسک داریم.
چگونه حد سود رو تعیین کنیم؟
اگر قیمت در جهت تحلیل شما حرکت کند برای محاسبه نسبت سود (ریوارد) باید فاصله بین ورود شما تا تارگت رو بدست بیاورید و میزان پیپ را محاسبه کنید.
به چارت پایین نگاه کنید:
همینطور که در چارت بالا می بینید این همان چارت یورو دلار ۴ ساعته هست. با مشخص کردن فاصله بین ورود و تارگت، ما به ریوارد می رسیم بعد از محاسبه این فاصله دیدیم این فاصله ۱۰۷ پیپ هست که یعنی ریوارد برابر ۱۰۷ پیپ هست. پس این ترید برای ما ریسک به ریوارد ۴.۵/۱ را دارد. (یک به چهار و نیم) ( Risk/Reward = 1 / 4.5) اجازه بدهید یک مثال دیگه بزنم تا کاملا متوجه بشوید.
چارت پایین را ببینید:
همینطور که می بینید محاسبه نسبت ریسک به ریوارد این چارت ۴ ساعته دلار به فرانک هست و ما یک محدوده تقاضای خیلی خوب داریم. زمانیکه بازار به محدوده ما برگشت، یک کندل پین بار خوب تشکیل داده و این یک نشانه برای برگشت قیمت می تواند باشد. ورود شما با بسته شدن این کندل پین بار هست و استاپ لاس شما باید زیر محدوده تقاضا قرار بگیرید. با محاسبه بین نقطه ورود و استاپ، ما ریسک را بدست می آوریم که برابر ۲۱۳ پیپ هست.
همینطور که همیشه گفتیم محدوده سود ما سطح بعدی هست و در این مثال یک محدوده تقاضا داریم پس هدف ما مقاومت بعدی هست. همینطور که می بینید با محاسبه سود به راحتی نسبت سود را بدست می آوریم که این مقادیر از ورود تا سطح مقاومتی برابر ۶۲۳ پیپ هست. پس می توانیم بگوییم که این ترید، ریسک به ریواردی برابر با ۲.۵/۱ برای ما دارد.
سایز پوزیشن و ریسک به ریوارد
در حقیقت درک اینکه ریسک به ریوارد نقش اصلی در حجم پوزیشن شما دارد، برترین دلیل برای رسیدن به سود مستمر است. قبل از ورود به یک معامله شما نیاز دارید که بدانید دقیقا چه مقادر پول را قرار است ریسک کنید و دقیقا چقدر قرار است از این ترید سود ببرید. به زودی متوجه می شوید چرا وقتی مقدار دقیق دلاری را مشخص کردید، سپس باید حجم پوزیشن را مشخص کنید تا به آن عدد برسید. اگر شما دارید میکرو ترید می کنید و می خواهید ۵۰ دلار ریسک کنید در یک ترید با حجم ۱۰۰ پیپ استاپ لاس شما ۵ خواهد بود.
۰.۵*۱۰۰=۵۰ Dollar
ریسک به ریوارد ۱:۲
شما پوزیشنی دارید با سایز ۵ مینی لات (۵ میکرو لات) که ۵ دلار ریسک می کنید با علم به اینکه هر پیپ برای شما ۵۰ سنت ارزش دارد . درک دیدگاه ریسک به ریوارد بسیار مهم هست که بدانید اگر شما دارید ۱۰۰ دلار در یک ترید ریسک می کنید و تارگت را برابر ۲۰۰ دلار قرار می دهید در حقیقت شما دارید سودتان را دو برابر می کنید و ریسک به ریوارد ۱:۲ دارید.
دلیل اهمیت ریسک به ریوارد در معاملات
شما اگر ۵۰% تریدهایتان استاپ بخورد باز هم به مرور زمان سود می کنید. اگر شما ۶۵% تریدهایتان ضررده باشد با ریسک به ریوارد ۱:۲ باز هم سود می کنید. در یک بازه ۱۰ تریدی اگر شما فقط ۳۱% وین ریت داشته باشید و ریسک به ریواردتان ۱:۲ باشد و در هر ترید ۱۰۰ دلار ریسک کنید بعد از ۱۰ترید باز هم ۵۰ دلار سود کردید. این قدرت ریسک به ریوارد هست وقتی آن را بکار بگیرید.
وین ریت بالا یا وین ریت پایین
خیلی از تریدرها به اشتباه باور دارند که باید درصد بالایی از وین ریت رو داشته باشند تا بتوانید در این بازار سود کند که در حقیقت یک دیدگاه اشتباه هست. اگر شما ریسک به ریوارد ۱:۳ داشته باشید این به معنی این هست که اگر شما ۷ترید از ۱۰ تریدشما استاپ بخورد و در هر ترید ۱۰۰ دلار ریسک کنید، شما ۷۰۰ دلار از دست می دهید ولی ۹۰۰ دلار بدست می آورید که در نتیجه شما بعد از ۱۰ ترید ۲۰۰ دلار سود کردید، با اینکه ۷۰% تریدهایتان ضررده بوده است. الان باید متوجه شده باشید چرا تاکید داشتیم که حداقل باید ریسک به ریوارد ۱:۲ داشته باشید. دلیل این است که با وین ریت پایین باز هم می تونید سود کنید.
ریسک بر چه اساس معامله می شود؟
ریسک بر اساس دلار محاسبه می شود نه پیپ، حجم پوزیشن به شما این اجازه را می دهد که بتوانید مقداری که قرار هست ریسک کنید در هر ترید را مشخص کنید. این به شما کمک می کند که در عین حالی که شما استاپ لاس بزرگی دارید، بتوانید ریسک دلاری حسابتان را ثابت نگه دارید. خیلی از تریدرها اشتباها این تصور را دارند که استاپ لاس بزرگ در حقیقت ضرر محاسبه نسبت ریسک به ریوارد سنگین تری به شما می زند. اگر شما قرار هست استاپی برابر با ۲۰۰ پیپ داشته باشید باید ۱۰۰ دلار را ریسک کنید که به راحتی می تونید با حجم پوزیشن این مقدار را مدیریت کنید.
برای مثال فرض کنید: شما پوند دلار مینی را ترید می کنید و قرار هست ۱۰۰ دلار برای ۲۰۰ پیپ استاپ را ریسک کنید. در اینصورت حجم پوزیشن شما برابر با ۵ (یا ۵ میکرو لات) هست. در حقیقت شما دارید تریدی می کنید که به ازای هر ۱ پیپ حرکت ۵۰ سنت ضرر می کنید.
۱۰۰$= ۵۰*۲۰۰
پس صرفا بخاطر اینکه استاپ لاس شما بزرگ هست به این معنی نیست که باید ریسک زیادی انجام بدهید. خیلی از تریدر ها استاپ را قرار می دهند ولی حجم پوزیشن رو محاسبه نمی کنند که باعث می شود حساب معاملاتی شان از بین برود!
اشتباهات رایج تریدرها
اگر شما در ابتدا ریسک معاملاتی خود را رو برای ۱۰۰ پیپ و ۱۰۰ دلار قرار بدهید و در وسط راه تصمیم بگیرید استاپ رو ۱۰۰ پیپ بیشتر کنید و ۲۰۰ پیپ استاپ داشته باشید، در حقیقت شما ۲۰۰ دلار دارید ریسک می کنید(۱ دلار به ازای هر پیپ * ۲۰۰ پیپ = ۲۰۰ دلار) این اصلی ترین اشتباه در ترید کردن هست که می توانید مرتکب شوید.
شما باید قبل از ورود به معامله ریسک دلاری تان را بر اساس استاپ دلخواه تان و هرجایی که هست مشخص کنید (هیچ وقت استاپ را جابه جا نکنید. وقتی وارد محدوده ضرر می شوید، ترس از دست دادن پول باعث میشود شما ریسک خود را بیشتر کنید و به مرور زمان حساب تان را کلا از بین ببرید) . بصورت مشابه خیلی از تریدرها فکر می کنند استاپ لاس کوچکتر به معنی ریسک دلاری کمتر اسست. این همیشه صادق نیست و حجم پوزیشن این را تعیین می کند.
اگردوست شما یک تریدر باشد با یک استاپ ۵۰ پیپی اما ۵ دلار در هر پیپ ریسک کند ( ۵ مینی لات) پس در حقیقت ۲۵۰ دلار در این ترید ریسک کردهاست. اگر شما استاپ لاسی برابر با ۱۰۰ پیپ داشته باشید ولی ۲ دلار در هر ترید ریسک کرده باشید ( ۲ میلی لات) پس ریسک شما در ترید برابر ۲۰۰ دلار است. پس می بینید که استاپ کوچکتر لزوما به معنی ضرر کمتر نیست. اینجا شما حجم کمتری با استاپ بزرگتری داشته اید ولی ضرر کمتری کرده اید.
خلاصه مقاله
ما در این مقاله به زبان ساده به شما بگوییم که هر چه قدر در این بازار حرفه ای شوید و دوره های زیادی ببینید و مقالات آموزشی بخوانید و همچنین استراتژی ها و تاکتیک های معاملاتی زیادی را یاد بگیرید به تنهایی نمی توانند شما را در زمینه معامله گری موفق کنند، مگر اینکه استراتژی مدیریت سرمایه خود راداشته باشید.
بهترین ریسک برای معامله نیم تا یک درصد است. برای افزایش این ریسک به مهارت بالایی نیاز دارید و تا زمانی که مهارت تان را به مرحله قابل قبولی نرسانده اید، بهتر است اهرم های کوچک استفاده کنید و رویای یک شبه پول دار شدن را از ذهنتان بیرون کنید.
سپاس گزاریم از اینکه این مقاله را تا انتها مطالعه کرده اید و موفقیت شما در معاملهگری و تمام مراحل زندگی را خواستاریم.
حد سود چیست و چه کاربردی در بازار سرمایه دارد؟
دو رکن اساسی در سرمایه گذاری و معامله کردن در بازار سرمایه تعیین نقطه ورود و نقطه خروج است. اینکه در کدام نقطه از بازار خارج شویم همیشه دغدغه ای بوده که همه سهام داران با آن سروکار دارند. در زمان ورود به معامله باید تعیین کنیم که به طور مثال سهمی که خریداری شده تا چه قیمتی رشد خواهد کرد و اصطلاحا یک هدف قیمتی برای سهم مشخص کنیم و در زمان رسیدن به آن، از آن سهم خارج شویم. در مقاله حد ضرر در بورس و سرمایه گذاری چیست و چه کاربردی دارد؟ با مفهوم حد ضرر آشنا شدیم. در این مقاله به معرفی و بررسی حد سود در بورس می پردازیم.
حد سود چیست؟
حد سود به محدوده ای از قیمت گفته می شود که معامله گر بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می دهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش بینی می کند.
چرا تعیین حد سود مهم است؟
در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود میشود که فراموش میکند کی باید از سهم خارج شود. در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطهای که میخواهد از سهم خارج شود را تعیین میکند.
البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، میتوانیم حد سود را ارتقا دهیم. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، میتوانیم این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. در اصل به این عمل تعیین حد سود شناور گفته میشود.
گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی میکند و فراموش میکند که باید برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند.
تعیین حد سود :
برای مثال یک معامله گر میگوید که سهم را در کف کانال صعودی میخرم و در سقف کانال میفروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش تعیین نقطه خروج محسوب میشود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر میگیرد و میگوید تا هدف دوم صبر میکنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را میفروشم.
معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی میکند و نقطه ورود را تعیین میکند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته باشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین میکند. نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت میگوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر میباشد که برای موفقیت در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد. پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمیتوانید یک سهم را بخرید و بگویید “حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود میفروشمش”.
استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است. نمیتوان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و بفروشیم.
چگونه حد سود را تعیین کنیم؟
تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمیتوان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. اینکه خریدهایتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید و یا بنیادی، تعیین نقطه خروج میتواند برای معامله گران متفاوت باشد.
به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسید که ارزش سهم شما 1000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار 700 ریال میباشد، پس حد سود خود را 1000 ریال قرار میدهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج میشوید و در تحلیل تکنیکال هم به طور مثال سقف کانالی که در محدوده قیمتی 1000 ریال است را حد سود خود قرار میدهید.
جدای از مشخص کردن حد سود بخش دیگری از معامله یعنی حد ضرر نیز بسیار مهم است. حد ضرر یک نوع احتیاط است که اگر بازار مطابق انتظار شما پیش نرفت، آن سهم را میفروشید و متحمل زیان بیشتر نمیشوید.
حد ضرر در بورس:
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد؛ اما برای تعیین این حد، نکته های قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت؛ مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است؛ بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود؛ اما در بلند مدت نتیجه ای جز از بین رفتن سرمایه نخواهد داشت.
- حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار اهمیت دارد؛ مثلا تعیین حد برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله های بلند مدت متفاوت است.
- در معاملات کوتاه مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۸ تا ۱۰ درصد در نظر میگیریم و در خریدهای میان مدت و بلند مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید در نظر میگیریم.
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت سود به زیان شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس میباشد که با استفاده از این نسبت میتوان درباره خرید یا عدم خرید سهم در بورس تصمیم گیری نمود. به زبان ساده نسبت ریسک به ریوارد به این معنی است که شما حاضرید در مقابل چند درصد سود، چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بورس
برای اینکه با نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بهتر آشنا شوید آن را با یک مثال توضیح میدهیم. فرض کنید اگر یک معامله گر سهامی را در 260 تومان بخرد و حد ضرر 230 تومان و حد سود 340 تومان برای آن قرار دهد؛ ریسک، ریوارد و نسبت ریسک به ریوارد آن به صورت زیر خواهد بود:
ریسک: ریسک این معامله به ازای هر سهم 30 تومان میباشد. 30 =230-260
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
ریوارد: ریوارد یا پتانسیل سود آن 80 تومان میباشد. 80 =260-340
حد سود – قیمت سهم = ریوارد
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد: برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
فرمول محاسبه ریسک به ریوارد:
37% یا 80/30 =Risk / Riward
در صورتی که طبق معادله فوق ریسک را تقسیم بر ریوارد و ضربدر 10 تومان کردیم و عدد به دست آمده کمتر از 50% بود، سهم برای خرید مناسب میباشد.
در این مثال هم با توجه به اینکه عدد به دست آمده (0.37 یا 37%)، کمتر از 50% میباشد، پس سهم برای خرید مناسب است.
در پایان، برای انجام معاملاتی موفق و سود ده به این نکات توجه کنید:
1- قانون اساسی سرمایه گذاری
یک سرمایه گذار موفق به خوبی از این واقعیت آگاه است که اگر ریسک را نادیده بگیرد، نمیتواند از مزایای ریسک بهره مند شود. زمانی که صحبت از سرمایه گذاری است، این یکی از قوانین اساسی است. برای درک اهمیت سرمایه گذاری در داراییهای ریسکی، باید بازده بالایی که از این گونه سرمایه گذاریها به دست میآیند را در نظر گرفت. به همین ترتیب نیز سرمایه گذاریهایی که ریسک اندکی دارند، بازده آنچنانی به همراه ندارد.
2- سرمایه گذاری کنید، نه سفته بازی
در مقوله سرمایه گذاری، الزاماً نیازی نیست تا برای مشخص کردن بهترین زمان ورود یا خروج به طور مداوم حرکات قیمت و بازار را دنبال کنید. از طرفی هم نمیتوان به پیش بینی افراد مختلف در خصوص زمان مناسب سرمایه گذاری اکتفا کرد. با این حال، اگر واقعاً قصد دارید سرمایه خود را برای مدت زمانی طولانی جمع آوری کنید، از حدس و گمانه زنی دست بردارید و شروع به سرمایه گذاری کنید. حدس و گمان چیزی شبیه به شرط بندی بر روی حرکات قیمت اما به صورت کوتاه مدت است؛ اما سرمایه گذاری به این معناست که سرمایه خود را در کاری قرار دهید که میتواند در دراز مدت برای شما سود به همراه داشته باشد.
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
چگونه در بورس یا فارکس مدیریت ریسک و سرمایه کنیم؟؟- بخش اول
هر آنچه که یک معامله گر از مدیریت مالی باید بداند (نسبت ریسک به ریوارد)
هر آنچه که یک معامله گر باید از مدیریت مالی بداند
کافیه کمی توی سرویس اشتراک ویدیو فیلو بچرخی تا بتونی جدید ترین ویدیوهای رایگان آموزشی، خبری، عاشقانه، طنز، مذهبی، سیاسی، ورزشی، آشپزی، سلامتی، موزیک ویدیو و. رو تماشا کنی! درضمن فیلو بهت این امکان رو میده که با آپلود ویدیو، درآمد آنلاین خیلی خوب داشته باشی.
دیدگاه شما