الگوی کندل استیک مرد دار آویز (Hanging Man) چیست و چگونه از آن باید سیگنال فروش گرفت؟
الگوی کندل استیک مرد دار آویز (Hanging Man) یا مرد به دار آویخته یا مرد آویزان (هنگینگ من) همانطور که از اسمش پیداست الگوی ترسناکی برای تریدرها محسوب می شود. این الگوی میتواند یک سیگنال فروش باشد. در این راهنما با الگوی کندل استیک دار آویز (مرد به دار آویخته) آشنا خواهید شد؛ ما در مورد ساختار این الگو، اجزای سازنده آن، نحوه تفسیر کردن به کمک مثال و محدودیتهای آن بحث خواهیم کرد.
الگوی کندل مرد دار آویز یا مرد آویزان چیست؟
الگوی کندل استیک مرد دار آویز یا به درا آویخته (Hanging Man) همانگونه که نامش پیداست مانند الگوی ستاره شامگاهی و ابر سیاه پوشاننده و پوشاننده نزولی، یک الگوی بازگشتی نزولی است. این الگو عمدتاً در انتهای روندهای صعودی شکل گرفته و در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به عنوان هشداری در مورد تغییر جهت احتمالی روند عمل میکند.
اتفاقات روز بعد از شکل گیری الگوی دار آویز به معاملهگران کمک میکند در مورد صعودی یا نزولی شدن قیمت به نتیجه برسند.
نکته مهم این است که الگوی دار آویز صرفاً هشداری در مورد تغییر احتمالی جهت قیمت است و به خودی خود سیگنالی برای شورت کردن محسوب نمیشود.
الگوی مرد آویزان یا به دار آویخته به چه شکل است؟
الگوی مرد دار آویز (Hanging Man)، مانند الگوی چکش، زمانی شکل میگیرد که قیمت باز شدن، بالاترین قیمت، و قیمت بسته شدن تقریباً یکی باشند. این کندل همچنین یک سایه بلند رو به پایین دارد که طول آن باید حداقل دو برابر طول بدنه اصلی باشد.
الگوی مرد دار آویز قرمز و سبز
هنگامی که قیمت باز شدن و بالاترین قیمت یکی باشند دار آویز شکل گرفته به رنگ قرمز خواهد بود. در این صورت این الگو نشانه قویتری از نزولی بودن بازار در مقایسه با زمانی است که قیمت بسته شدن و بالاترین قیمت یکی بوده و کندل به رنگ سبز است.
اگرچه کندل سبز دار آویز هم نزولی محسوب میشود اما این کندل به دلیل رشد اندک قیمت در این روز ضعیفتر است.
چرا الگوی مرد آویزان یا به دار آویخته نزولی است؟
در طول یک روند صعودی طولانی شکلگیری یک کندل مرد دار آویز یه به دار آویخته (Hanging Man) نشانهای از احتمال نزولی شدن بازار است زیرا در طول آن روز قدرت در میان خریداران و فروشندگان جا به جا شده و قیمت کاهش چشمگیری پیدا میکند.
با این حال گاوها دوباره روی کار آمده و قیمت سهام، فیوچرز، یا ارز را بار دیگر به بالا میکشانند. اما این حقیقت که قیمت در طول روز ریزش چشمگیری داشته است نشان میدهد که خرسها در حال آزمایش کردن قدرت گاوها هستند.
از کندل استیک دار آویز میتوان برای شناسایی معاملات شورت (دیدگاه نزولی به بازار) استفاده کرد زیرا سایه بلند پایینی نشان دهنده فروش پرقدرت است. صحت و اعتبار کندل استیک دار آویز اغلب در فعالیتهای بعدی نمودار آزموده میشود.
اگر کندل بعدی بیشتر از کندل دار آویز به پایین حرکت کرده و خط روند کوتاه مدت صعودی را بشکند این میتواند نشان دهنده ادامه روند بلند مدت نزولی باشد. یکی دیگر از نقاط ورود به بازار هنگامی است که قیمت از پایینتر قیمت کندل دار آویز گذشته و به پایینتر حرکت کند.
بررسی کردن کندل استیک دار آویز در بافت روند بلند مدت بسیار مهم است. بهترین راه برای این کار استفاده از تحلیل چند تایم فریمی است.
کار خود را با بررسی کردن بازار در یک نمودار با تایم فریم طولانیتر مانند تایم فریم روزانه یا هفتگی و تعیین جهت روند در بلند مدت شروع کنید. سپس با استفاده از تایم فریمهای کوچکتر (۴ ساعته یا ۲ ساعته) بازار را بزرگنمایی کنید تا نقطه ورود ایدهآل به معامله فروش را پیدا کنید.
الگوهای دار آویز و چکش
تفاوت اصلی میان الگوی دار آویز و چکش این است که الگوی اول نزولی و الگوی دوم صعودی است؛ زیرا کندل دار آویز در انتهای روندهای صعودی و کندل چکش در انتهای روندهای نزولی شکل میگیرد.
کندل استیک دار آویز نشان دهنده چیست؟
نمودار ۲ در زیر شکلگیری کندل دار آویز را نشان میدهد. کندل قرمز نزولی شکل گرفته پس از کندل دار آویز این باور را که تغییر جهت روند در راه است در میان معاملهگران تقویت میکند:
در نمودار ۲ بازار روز را با آزمایش کردن این پرسش شروع کرد که تقاضا در چه سطحی وارد بازار میشود. این نمودار در نهایت در نزدیکی پایینترین قیمت روز با حمایت مواجه شد. حرکت رو به پایین خرسها متوقف شد و قیمت روز را کمی بالاتر از قیمت بسته شدن به پایان رساند.
سیگنال تاییدکننده به خطر افتادن روند صعودی زمانی ایجاد شد که قیمت این سهام روز بعد را با گپ رو به پایین شروع کرد و با ریزش بیشتر یک کندل نزولی بزرگ تشکیل داد.
الگوی کندل مرد به دار آویخته و سیگنال فروش
- نزولی بودن روند بلند مدت
- شکل گیری کندل استیک دار آویز در نزدیکی اوج (انتها) روند صعودی کوتاه مدت ظاهر می شود.
- شکل گیری کندل استیک دار آویز در نزدیکی سطوح مهم حمایت یا مقاومت.
- حرکت رو به پایینتر کندلهای بعدی (تشکیل سقفها و کفهای پایینتر)
نحوه معامله کردن بر اساس کندل استیک مرد دار آویز
برای برخی از معاملهگران کندل تاییدی روز بعد به اضافه این حقیقت که حمایت خط روند صعودی شکسته شده است یک سیگنال بالقوه برای شورت کردن است.
مجدداً لازم به یادآوری است که الگوی دار آویز به تنهایی نشانه شورت کردن نیست؛ برای گرفتن تایید بیشتر باید از نشانههای بیشتری مانند شکسته شدن خط روند یا شکلگیری کندل تاییدی استفاده کرد.
معرفی و آموزش انواع چارت و نمودار در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ابزاری است که در بسیاری از بازارها از جمله ارز دیجیتال کاربرد دارد. تا اینجا در مورد مفاهیم اساسی آنالیز تکنیکال صحبت کردیم. مباحثی که مطرح شد به واقع اساس این نوع از تحلیل بوده و تمام آنچه در ادامه دوره ارائه میشود، بر اساس همین مفاهیم مطرح خواهند شد. در این مقاله به معرفی انواع چارت و آموزش ساختار نمودار در تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت.
نمودار ارز دیجیتال از دو محور افقی و قائم تشکیل شده است. محور افقی، نشاندهنده زمان و محور قائم نشاندهنده قیمت است.
آموزش ساختار انواع چارت و نمودار در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
مشهورترین نمودارهایی که توسط تحلیلگران استفاده میشود عبارتاند از:
- نمودار میله ای یا Bar Chart
- نمودار خطی یا Line Chart
- نمودار شمعی یا Candlestick Chart
چارت میلهای
تصویر زیر یک نمودار میلهای استاندارد را نمایش میدهد. به دلیل اینکه تغییرات قیمت در هر روز توسط یک میله نمایش داده میشود، آن را چارت میلهای مینامیم. چارت میلهای قیمت باز شدن (Open Price)، بالاترین قیمت (High)، پایینترین قیمت (Low) و قیمت بسته شدن (Close Price) را به ما نشان میدهد. جزئیات بیشتر را در تصویر زیر مشاهده میکنید:
آموزش نمودار خطی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
نمودار خطی همان چارت میلهای است، با این تفاوت که در آن تنها قیمت بسته شدن در نظر گرفته میشود و این قیمتها با یک خط به هم وصل میشوند.
چارت شمعی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
نمودار شمعی نسخه ژاپنی نمودارهای میلهای هستند. انواع چارت شمعی در سالهای اخیر طرفداران زیادی بین تحلیلگران پیدا کرده است. نمودار شمعی همانند چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ نمودار میلهای چهار قیمت اولین، بالاترین، پایینترین و بسته شدن را نشان میدهند که به آن اصطلاحا کندل استیک میگوییم. اما تفاوت اصلی در نحوه نمایش آنهاست. جزئیات بیشتر در تصویر زیر نشان داده شده است:
همانطور که گفته شد، در انواع نمودار شمعی قیمت در قالب کندل نمایش داده میشود. هر کندل شامل بدنه یا Body و سایه یا Shadow است که بر اساس پایینتر یا بالاتر بودن قیمت در انتهای کندل، رنگبندی متفاوتی دارد. برای درک بهتر، به تصویر زیر دقت کنید:
تایم فریم (TimeFrame) در تحلیل تکنیکال چیست؟
در انواع چارت میتوانیم هر دوره زمانی را مورد بررسی قرار دهیم. تایم فریم میتواند از یک دقیقه تا یک سال تغییر کند. تایم فریم یک دقیقهای، تغییرات قیمت در یک دقیقه را ثبت میکند. تایمفریم یک ساله، تغییرات قیمت در یک سال را ثبت میکند. مثلا در نمودارهای روزانه، هر کندل یا میله، نشاندهنده تغییرات قیمت چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ در یک روز است. اگر بخواهیم هر کندل یا میله، تغییرات قیمتی در یک هفته را نشان دهد، باید TimeFrame نمودار ارز دیجیتال را روی هفتگی تنظیم کنیم. همچنین در تایم فریم ماهانه، هر کندل نشان دهنده تغییرات قیمت در طول یک ماه است.
چارت و نمودار حسابی و لگاریتمی در تحلیل تکنیکال چیست؟
نمودارها را میتوان در مقیاس لگاریتمی یا حسابی رسم کرد. در مقیاس حسابی با افزایش قیمت، فاصله بین اعداد ثابت باقی میماند. عمده نمودارهایی که در بین تحلیلگران استفاده میشود، در مقیاس حسابی رسم شده است. اما در مقیاس لگاریتمی هر چه قیمت بیشتر میشود، فاصله بین اعداد کوتاهتر میشود.
در مقیاس لگاریتمی فاصله بین عدد 1 و 2 برابر فاصله بین عدد 5 تا 10 است. زیرا در هر دو مورد، اعداد اولیه دو برابر شدهاند. این در حالی است که در چارت با مقیاس حسابی فاصله بین عدد 1و 2 برابر فاصله بین 10 و 11 است. در حالی که در اولی قیمت دو برابر شده اما در دومی قیمت 10 درصد افزایش یافته است.
در رسم چارتهای لگاریتمی فاصلههای مساوی نشاندهنده درصد تغییر مساوی در قیمت است. به عنوان مثال فاصله بین 10 تا 20 (یعنی تغییر 100 درصد) مساوی فاصله بین 20 تا 40 یا 40 تا 80 است.
حجم معاملات در تحلیل ارز دیجیتال
بخش مهمی که با چارت های شمعی یا میلهای همراه میشود، حجم معاملات است. حجم معاملات بیانگر میزان معاملاتی که در طول یک روز (در صورتی که تایمفریم را روزانه تنظیم کرده باشیم) بر روی آن انجام شده، است. حجم معاملات به صورت افقی در زیر نمودار نشان داده میشود. خطوط بلندتر نشاندهنده حجم بیشتری از معاملات و خطوط کوتاهتر حجم کمتری از معاملات را نشان میدهد.
اکنون توانستیم مسائل مرتبط با نمودار و چارت قیمت لحظه ای ارز دیجیتال را در آموزش تحلیل تکنیکال یاد بگیریم. با داشتن دو منبع اطلاعاتی اساسی یعنی قیمت و حجم معاملات، آمادهایم که ببینیم چگونه میتوان این اطلاعات را تفسیر کرد. به خاطر داشته باشید که نمودار تنها اطلاعات را ثبت میکند و به تنهایی ارزشی ندارد. در صورتی که قوانین و اصول آن را فراگرفته باشیم، نمودار میتواند یک ابزار بسیار سودمند برای هنر یا مهارت پیشبینی جریانات بازار ارز دیجیتال باشد.
چارت حسابی و لگاریتمی چیست؟
نمودار ارزهای دیجیتال را میتوان در مقیاس لگاریتمی یا حسابی رسم کرد. در مقیاس حسابی با افزایش قیمت، فاصله بین اعداد ثابت باقی میماند. عمده نمودارهایی که در بین تحلیلگران استفاده میشود، در مقیاس حسابی رسم شده است. اما در مقیاس لگاریتمی هر چه قیمت بیشتر میشود، فاصله بین اعداد کوتاهتر میشود. در تصایر زیر نمودار قیمت بیت کوین را هم به صورت حسابی و هم به صورت لگاریتمی میبینیم.
در مقیاس لگاریتمی فاصله بین عدد 1 و 2 برابر فاصله بین عدد 5 تا 10 است. زیرا در هر دو مورد، اعداد اولیه دو برابر شدهاند. این در حالی است که در چارت با مقیاس حسابی فاصله بین عدد 1و 2 برابر فاصله بین 10 و 11 است. در حالی که در اولی قیمت دو برابر شده اما در دومی قیمت 10 درصد افزایش یافته است.
در رسم نمودار ارز دیجیتال لگاریتمی فاصلههای مساوی نشاندهنده درصد تغییر مساوی در قیمت است. به عنوان مثال فاصله بین 10 تا 20 (یعنی تغییر 100 درصد) مساوی فاصله بین 20 تا 40 یا 40 تا 80 است.
چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟
تحلیل بازه های زمانی
تحلیل تایم فریم چندگانه به سادگی فرآیند بررسی یک جفت ارز و قیمت یکسان اما در بازه های زمانی متفاوت است. به یاد داشته باشید، یک جفت ارز در چندین بازه زمانی وجود داره - روزانه، ساعتی، 15 دقیقه ای، هفتگی، حتی 1 دقیقه! هنگامی که از نمودار استفاده می کنید، متوجه خواهید شد که بازه های زمانی مختلفی ارائه میشه. نمودار فعلی بالا '1 روز' یا بازه زمانی روزانه است. هنگامی که روی '1 ساعت' کلیک می کنید، نمودار 1 ساعته رو نشون میده. اگر روی '5 دقیقه' کلیک کنید، نمودار 5 دقیقه ای و غیره ظاهر میشه. دلیلی وجود داره که چرا برنامه های نمودار تایم فریم های زیادی را ارائه میدن. به این دلیل است که شرکت کنندگان مختلف بازار در بازار وجود دارند. این بدان معنی است که معامله گران مختلف فارکس میتونند دیده متفاوتی در مورد نحوه معامله یک جفت ارز داشته باشند و هر دو میتونند کاملاً صحیح باشه.
برخی معامله گران هستند که روی نمودارهای 10 دقیقه ای تمرکز می کنند در حالی که برخی دیگر بر روی نمودارهای هفتگی تمرکز می کنند. ممکن که کسی ببیند که EUR / USD در نمودار 4 ساعته روند نزولی داره. با این حال، فرد دیگه ای در نمودار 5 دقیقه ای معامله میکنه و میبینه که این جفت ارز فقط بالا و پایین میشه. و هر دو میتونه درست باشه! همانطور که می بینید، این یک مشکل ایجاد می کنه. معاملهها گاهی اوقات وقتی به 4 ساعت نگاه میکنند گیج میشوند، سیگنال فروش را میبینند، سپس روی 1 ساعت میپرند و میبینند که قیمت به آرامی در حال افزایش است.
شما باید چه کاری انجام دهید؟
الف. به یک تایم فریم بچسبید، سیگنال را بگیرید و تایم فریم دیگر را کاملا نادیده بگیرید؟
ب. یک سکه را برگردانید تا تصمیم بگیرید که آیا باید بخرید یا بفروشید؟
هر دو گزینه وحشتناک هستند.
بنابراین مزایای نگاه کردن به بازه های زمانی متعدد چیست؟
- آنها دیدگاه ها و دیدگاه های متفاوتی از یک جفت ارز به شما می دهند.
- آنها شما را قادر می سازند مناطق حمایتی یا مقاومتی آینده را تشخیص دهید.
- آنها به شما امکان می دهند تغییرات روند را زودتر تشخیص دهید.
- آنها به شما کمک می کنند تا در اسرع وقت وارد یا خارج شوید.
- آنها به تأیید تغییر روند در بازه زمانی بالاتر کمک می کنند.
- آنها به شما این امکان را می دهند که بدانید سایر فعالان بازار به چه فکر می کنند.
- آنها به شما امکان می دهند تصویر کوچک، تصویر متوسط و تصویر بزرگ را ببینید.
چه بازه زمانی باید معامله کنیم؟
یکی از دلایلی که معاملهگران تازهکار آنطور که باید خوب عمل نمیکنند اینکه معمولاً چارچوب زمانی اشتباهی را برای شخصیت خود معامله میکنند. معاملهگران جدید فارکس میخان به سرعت ثروتمند بشن، بنابراین معامله در بازههای زمانی کوچک مانند نمودارهای 1 دقیقهای یا 5 دقیقهای را آغاز میکنند. سپس هنگام معامله ناامید می شوند زیرا چارچوب زمانی با شخصیت آنها سازگار نیست. برای برخی از معامله گران فارکس، آنها احساس راحتی می کنند که نمودارهای 1 ساعته را معامله کنند. این بازه زمانی طولانیتر است، اما نه خیلی طولانی، و سیگنالهای معاملاتی کمتری ایجاد میکنه. معامله در این بازه زمانی به زمان بیشتری برای تجزیه و تحلیل بازار و عدم احساس عجله کمک می کنه. از طرف دیگر، ما دوستی داریم که هرگز نمیتونه در یک بازه زمانی 1 ساعته معامله کنه. برای او خیلی آهسته س و احتمالاً فکر میکنه قبل از اینکه بتونه وارد معامله بشه، پوسیده میشه و میمیره 😂 . او ترجیح میده یک نمودار 15 دقیقه ای معامله کنه. هنوز هم به او زمان کافی (اما نه خیلی زیاد) میده تا بر اساس استراتژی معاملاتی خود تصمیم بگیره. وقتی برای اولین بار معامله را شروع کردیم، نمیتونستیم به یک چارچوب زمانی پایبند باشیم. ما با نمودار 15 دقیقه ای شروع کردیم. سپس نمودار 5 دقیقه ای. سپس نمودار 1 ساعته، نمودار روزانه و نمودار 4 ساعته را امتحان کردیم.
این برای همه معاملهگران جدید فارکس طبیعی که تا زمانی که منطقه خود را پیدا کنه و چرا ما به شما پیشنهاد میکنیم که با استفاده از بازههای زمانی مختلف در حساب DEMO را انجام بدین تا ببینید کدامیک با شخصیت شما مطابقت داره. یکی دیگر از دوستان ما نمیتونه بفهمه معامله گران فارکس چگونه بر روی نمودار 1 ساعته معامله می کنند زیرا فکر می کنه خیلی سریع است! او فقط نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه را معامله می کنه. خوب، پس احتمالاً میپرسید که چارچوب زمانی مناسب برای شما چیست. خب رفیق اگه دقت کرده بودی بستگی به شخصیتت داره. شما باید با چارچوب زمانی که در آن معامله می کنید احساس راحتی کنید. زمانی که در یک معامله هستید همیشه نوعی فشار یا احساس ناامیدی را احساس خواهید کرد زیرا پول واقعی در آن دخیل است. این طبیعی است، اما نباید احساس کنید که دلیل فشار به این دلیل است که همه چیز آنقدر سریع اتفاق میافتد که تصمیمگیری برایتان دشوار است یا آنقدر آهسته است که ناامید میشوید.
چرا هنگام معامله در فارکس باید به چند بازه زمانی نگاه کنید؟
قبل از اینکه نحوه انجام تجزیه و تحلیل چند فریم زمانی برای معاملات فارکس خود را توضیح دهیم، احساس می کنیم که لازم است به این نکته اشاره کنیم که چرا باید در واقع تایم فریم های مختلف را مرور کنید. پس از همه، آیا تجزیه و تحلیل تنها یک نمودار به عنوان یک معامله گر فارکس به اندازه کافی سخت نیست؟ شما یک میلیارد اندیکاتور دارین، باید اخبار اقتصادی رو بخونید، یک جلسه Call of Duty، یک جلسه Fornite، یک جلسه Dota 2، یک قرار داغ در مک دونالد و سپس یک ساعت مشاهده استوری های اینستاگرام و دو ساعت دیگر تماشای TikToks و غیره. خوب، بیایید یک بازی به نام «بلند یا کوتاه» انجام دهیم تا نشان دهیم چرا باید توجه داشته باشید و تلاش بیشتری برای نگاه کردن به بازههای زمانی مختلف انجام دهید. قوانین بازی آسون. شما به نمودار نگاه می کنید و تصمیم می گیرین که بلند یا کوتاه باشید. آسان است، درست است؟ باشه، آماده؟
نمودار GBP / USD در تایم 10 دقیقه
بیایید به نمودار 10 دقیقه ای GBP / USD در ساعت 8:00 صبح به وقت گرینویچ نگاهی بیندازیم. ما میانگین متحرک ساده دوره 200 (SMA) را در نمودار داریم که به نظر میرسه به عنوان مقاومت حفظ میشه. با تست قیمت مقاومت و تشکیل یک کندل دوجی ، زمان خوبی برای کوتاه شدن به نظر می رسد درست است؟ ما آن را به عنوان یک بله در نظر خواهیم گرفت. اما چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ دانگ، ببین بعد چه اتفاقی می افتد! این جفت بالاتر از مقاومت بسته شد و 200 پیپ دیگر افزایش یافت! آخ! اوه خوب، خیلی بد!
نمودار GBP / USD در تایم یک ساعت
چه اتفاقی افتاد؟ هوم، بیایید به نمودار 1 ساعته برویم تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است… اگر به نمودار یک ساعته نگاه می کردید، متوجه می شدید که این جفت ارز در واقع در انتهای کانال صعودی قرار داره. علاوه بر این، یک دوجی روی خط پشتیبانی درست کرده بود! یک سیگنال خرید واضح!
نمودار GBP / USD در تایم 4 ساعت
کانال صعودی حتی در نمودار 4 ساعته واضح تر بود. اگر ابتدا به این نمودار نگاه میکردید، آیا هنوز در زمانی که در نمودار 10 دقیقهای معامله میکردید، خیلی سریع کوتاه میآمدید؟ همه نمودارها داده های قیمت یکسانی را نشان می دادند. آنها فقط فریم های زمانی متفاوت از همان داده ها بودند. آیا اکنون اهمیت نگاه کردن به بازه های زمانی متعدد را می بینید؟ ما عادت داشتیم نمودارهای 15 دقیقه ای را عوض کنیم و تمام. ما هرگز نمیتونستیم بفهمیم که چرا وقتی همه چیز خوب به نظر میرسه، بازار ناگهان متوقف میشه یا معکوس میشد. هرگز به ذهن ما خطور نکرده بود که نگاهی به یک بازه زمانی بزرگتر بیندازیم تا ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. زمانی که بازار در چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ نمودار 15 دقیقه ای متوقف شد یا معکوس شد، اغلب به این دلیل بود که در یک بازه زمانی بزرگتر به حمایت یا مقاومت رسیده بود. چند صد پیپ منفی طول کشید تا یاد بگیریم که هرچه بازه زمانی بزرگتر باشد، احتمال اینکه سطح حمایت یا مقاومت مهمی وجود داشته باشد بیشتر است. معامله با استفاده از بازههای زمانی متعدد، احتمالاً ما را بیش از هر چیز دیگری به تنهایی از معاملات ضررده دور نگه داشته است.
این به شما این امکان را میده که مدت بیشتری در یک معامله بمانید زیرا می توانید نسبت به BIG PICTURE مکان خود را شناسایی کنید. اکثر مبتدیان فقط به یک تایم فریم نگاه می کنند. آنها یک تایم فریم واحد را در نظر می گیرند، اندیکاتورهای خودشونو رو اعمال می کنند و سایر تایم فریم ها را نادیده می گیرند. مشکل این است که یک روند جدید، که از یک بازه زمانی دیگر می آید، اغلب به معامله گران فارکس که به تصویر بزرگ نگاه نمی کنند آسیب می زند.
استفاده از تحلیل بازه زمانی چندگانه برای یافتن نقاط ورودی و خروجی بهتر
اینجاست که تجزیه و تحلیل چند تایم فریم وارد عمل میشه. اینجاست که ما به شما یاد میدهیم که چگونه نه تنها در بازه زمانی معاملاتی دلخواه خود قفل کنید، بلکه نمودارها را بزرگنمایی و کوچکنمایی کنید تا بتونید یک چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ برنده را از پارک بیرون بیاورید. باید به خاطر داشته باشید، یک روند در یک بازه زمانی طولانیتر زمان بیشتری برای رشد داشته است، به این معنی که برای تغییر مسیر این جفت ارز، حرکت بازار بزرگتری لازم است. همچنین، سطوح حمایت و مقاومت در بازه های زمانی طولانی تر قابل توجه تر است. با انتخاب بازه زمانی دلخواه خود شروع کنید و سپس به بازه زمانی بالاتر بعدی بروید. در آنجا میتونید بر چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ اساس اینکه بازار در نوسان است یا روند، یک تصمیم استراتژیک برای خرید بلند یا کوتاه بگیرید.
سپس به بازه زمانی دلخواه خود (یا حتی پایین تر!) باز می گردید تا تصمیمات تاکتیکی در مورد محل ورود و خروج بگیرید (محل توقف و هدف سود). فقط برای اینکه بدانید، این احتمالاً یکی از بهترین استفادههای تحلیل بازه زمانی چندگانه است. میتونید برای کمک به پیدا کردن نقاط ورودی و خروجی بهتر، زوم کنید. با چگونه از کندل تایم استفاده نماییچگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ م؟ اضافه کردن بعد زمان به تجزیه و تحلیل خود، میتونید برتری بیشتری نسبت به سایر معامله گران بینایی تونل که تنها در یک فریم زمانی معامله می کنند، بدست آورید. آیا همه اینها را دریافت کردید؟ خوب، اگر این کار را نکردید، نگران نباشید! اکنون مثالی را مرور می کنیم تا به روشن تر شدن همه چیز کمک کنیم.
نحوه انجام تجزیه و تحلیل چند تایم فریم
بیاییم بگوییم که سیندرلا، که تمام روز حوصله تمیز کردن خواهران ناتنیاش را سر میبرد، تصمیم میگیره که میخاد فارکس معامله کنه. پس از مدتی معاملات دمو، او متوجه میشه که معامله جفت ارز EUR / USD را بیشتر دوست داره و با نگاه کردن به نمودار 1 ساعته احساس راحتی میکنه. او فکر میکنه که نمودارهای 15 دقیقه ای خیلی سریع هستند در حالی که 4 ساعت طول میکشه. اولین کاری که سیندرلا انجام میده اینکه برای بررسی نمودار 4 ساعته EUR / USD به سمت بالا حرکت میکنه. این به او کمک میکنه روند کلی را تعیین کنه. او میبینه که این جفت ارز به وضوح در یک روند صعودی است. این به سیندرلا نشان میده که او فقط باید به دنبال سیگنال های خرید باشه. پس از همه، روند دوست اونه، درسته؟ او نمیخاد در مسیر اشتباه گرفتار بشه.
نمودار EUR / USD در تایم فرم 1 ساعت
حالا، او به چارچوب زمانی مورد نظر خود، نمودار 1 ساعته، زوم میکنه تا به او کمک کنه تا نقطه ورودی را تشخیص بده. او همچنین تصمیم میگیره از اندیکاتور Stochastic ظاهر میشه. هنگامی که به نمودار 1 ساعته برمی گردد، سیندرلا میبینه که یک کندل دوجی شکل تشکیل شده و Stochastic به تازگی از شرایط فروش بیش از حد خارج شده!اما سیندرلا هنوز کاملاً مطمئن نیست…. او میخاد مطمئن بشه که نقطه ورود واقعاً خوبی داره، بنابراین به نمودار 15 دقیقهای کاهشی میشه تا به او کمک کنه ورودی بهتری پیدا کنه و تأیید بیشتری به او بده. بنابراین اکنون سیندرلا چشمان خود را در نمودار 15 دقیقه ای قفل کرده و می بینه که به نظر میرس خط روند بسیار قوی داره. نه تنها این، بلکه Stochastic شرایط فروش بیش از حد را در بازه زمانی 15 دقیقه نیز نشان میده! او تصور میکنه که این میتونه زمان خوبی برای ورود و خرید باشه. ببینیم بعدش چی میشه.
همانطور که مشخص، روند صعودی ادامه داره و EUR / USD همچنان در نمودارها صعودیه س. سیندرلا کمی بالاتر از 1/2800 وارد معامله میشه و اگر معامله را برای چند هفته باز نگه می داشت، 400 پیپ می ساخت!. او میتونست یک جفت دمپایی شیشه ای دیگه بخره!. بدیهی است که محدودیتی برای چند فریم زمانی که میتونه مطالعه کنید وجود داره. شما نمیخاین صفحه ای پر از نمودارهایی که به شما چیزهای مختلف می گویند. حداقل از دو، اما نه بیشتر از سه تایم فریم استفاده کنید . افزودن موارد بیشتر فقط باعث سردرگمی معامله گران میشه و از ناتوانی در تجزیه و تحلیل رنج میبرید. میپرسید آیا روش اشتباهی برای انجام تجزیه و تحلیل چند فریم زمانی وجود داره؟ برخی از دوستان فارکس ما به اندازه کافی خوب بوده اند که دو پیپ خود را در این مورد از طریق این تاپیک تالار گفتگو در مورد تجزیه و تحلیل فریم های زمانی متعدد ارائه دهند. در پایان روز، واقعاً همه چیز در مورد یافتن بهترین کار برای شماست.
چگونه با الگوهای کندل استیک ژاپنی در فارکس معامله کنیم
اگر شما طرفدار معامله با نمودارهای خالی و بدون استفاده از اندیکاتورهای مختلفی هستید که میتوانند قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهند، قطعاً این مطالب توجهتان را جلب خواهد کرد. در چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ این مقاله، ما در مورد معامله گری به سبک پرایس اکشن با استفاده از آنالیز کندل استیک صحبت خواهیم کرد. من برخی از مهم ترین الگوهای کندل استیک را معرفی کرده و پتانسیل آنها را برایتان توضیح خواهم داد.
کندل استیک ژاپنی چیست؟
کندل استیک ژاپنی یک تصویر برای نمایش نمودارهایی است که در قرن هجدهم توسط یک تاجر برنج ژاپنی به نام مونهیسا هوما (Munehisa Homma) اختراع شده است. این نمودارها با نمودارهای میله ای و خطی فرق دارند زیرا اطلاعات بیشتری ارائه میدهند و به راحتی می توان آنها را خواند. تصویر زیر را ببینید:
تصویر (۱)
این طرح ساده، تمام اطلاعاتی که کندل استیک ژاپنی به شما میدهد را نشان میدهد. دو کندل نمایش داده شده، یک کندل صعودی (سبز) و یک نزولی نزولی (قرمز) هستند. هر کندل نشان دهنده قیمتی است که در آن کندل باز شده است، قیمتی که در آن کندل بسته شده است و نیز بالاترین و پایین ترین حد قیمت است. توجه داشته باشید که کندل های نزولی (قرمز) به سمت پایین حرکت میکنند، بنابراین موقعیت نقاط “باز” و “بسته شدن” جا به جا میشود. حالا ببینید که کندل های ژاپنی در نمودار قیمت چگونه به نظر میرسند.
تصویر (۲)
خیلی بهتر از نمودار میله ای یا خطی، اینطور فکر نمیکنید؟
نحوه استفاده از کندل استیک ژاپنی
نمودار کندل استیک ژاپنی اطلاعات مهمی در مورد پرایس اکشن در هر زمان خاص به معامله گر ارائه می دهد. معامله گران اغلب سیگنال های خود را با الگوهای کندل استیک ژاپنی تأیید میکنند و شانس موفقیت در معامله را افزایش میدهند.
معامله گری به روش پرایس اکشن تنها با استفاده از آنالیز کندل استیک، یک تکنیک معاملاتی بسیار متداول است. با این وجود، معامله گری با کندل استیک در ترکیب با اندیکاتور های اضافی و سطوح حمایت و مقاومت ، قوی ترین روش معامله گری است.
یاد بگیرید که در بازارهای فارکس چه چیزی به درد میخورد و چه چیزی نه…
الگوهای کندل استیک در فارکس اشکال کندل خاصی در نمودار هستند که اغلب منجر به وقایع خاصی میشوند. اگر این الگوها به موقع تشخیص داده شوند و به درستی معامله شوند، می توانند به ارائه ستاپ های با احتمالِ برد بالا کمک کنند.
الگوهای کندل استیک فارکس در دو دسته طبقه بندی میشوند – الگوهای کندل استیک ادامه دار و الگوهای کندل استیک بازگشتی. حالا رایج ترین الگوهای بازگشتی و ادامه دار را بررسی کرده و در مورد پتانسیل آنها بحث خواهیم کرد.
الگوهای کندل استیک تکی
دوجی، کندل استیکی است که تشخیص آن بسیار آسان است. هر زمان که قیمت دقیقاً در همان سطحی که باز شده است، بسته شود، یک دوجی داریم. بنابراین کندل دوجی شبیه یک خط تیره با یک فتیله است.
توجه داشته باشید که گاهی اوقات مواردی پیش میآید که قیمت از همان ابتدا اصلاً جابجا نمیشود. در این موارد کندل دوجی یک خط تیره ساده و بدون فتیله است. نگاهی به این تصویر بیندازید:
تصویر (۳)
اگر کندل دوجی بعد از یک حرکت طولانی تشکیل شود، آنگاه کاراکتر بازگشتی دارد. دلیل این امر این است که در یک بازار صعودی (یا نزولی)، وقوع یک کندل دوجی نشان میدهد که گاوها قدرت چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ خود را از دست میدهند و خرسها با همان قدرت شروع به عمل میکنند.
بنابراین، کندل در همانجایی که باز شده بود، بسته میشود. فقط بخاطر داشته باشید: وقتی پس از یک حرکت طولانی به یک دوجی در نمودار می رسید، این احتمال وجود دارد که قیمت جهت خود را معکوس کند.
این کندل می تواند نزولی و صعودی باشد. این کندل دارای بدنه ای بسیار کوچک و فتیله بالایی بلندتر و فتیله پایینی کوتاه تر است که اندازه آنها تقریباً یکسان است. نگاهی به تصویر زیر بیندازید:
تصویر (۴)
کندل اسپینینگ تاپ، کاراکتر نامشخصی دارد.
دلیل این امر این است که این کندل نشان می دهد که خریداران و فروشندگان به سختی با یکدیگر می جنگند، اما هیچ کدام نتوانسته اند بر دیگری غلبه کند.
با این وجود، اگر در یک روند نزولی در نمودار به این کندل برسیم، این بدان معنی است که فروشندگان قدرت خود را از دست میدهند، حتی اگر خریداران نتوانند بر آنها غلبه کنند.
این کندل دیگری است تشخیص آن بسیار آسان است. همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است، کندل استیک ماروبوزو دارای یک بدنه است و فتیله ای ندارد:
تصویر (۵)
کندل ماروبوزو، یک الگوی تداوم روند است. از آنجایی که این کندل فتیلهای ندارد، که اگر صعودی باشد، روند صعودی به قدری قوی است که قیمت افزایش مییابد و هرگز به زیر سطح باز شدن میله نمی رسد.
کندل های چکش و مرد آویزان دارای بدنه های کوچک، فتیله بالایی کوچک و فتیله پایینی بلند هستند. این دو کندل از نظر ظاهری کاملاً شبیه هم به نظر میرسند:
تصویر (۶)
این دو کندل در دسته کندل های بازگشتی قرار میگیرند. تفاوت بین آنها در این است که چکش، نشان دهنده بازگشت از یک روند نزولی است، در حالی که مرد آویزان، به بازگشت روند صعودی اشاره دارد.
- چکش معکوس و شوتینگ استار (بازگشتی)
چکش معکوس و شوتینگ استار دقیقاً برعکس چکش و مرد آویزان هستند. همانطور که در زیر نشان داده شده است، آنها دارای بدنه کوچک، فتیله پایینی کوتاه و فتیله بالایی بلند هستند:
تصویر (۷)
چکش معکوس و شوتینگ استار هر دو رفتار معکوس از خود نشان میدهند، چکش معکوس به بازگشت یک روند نزولی اشاره دارد، در حالی که شوتینگ استار نشان دهنده پایان یک روند صعودی است.
الگوهای کندل استیک دوتایی
- کندل پوششی صعودی و نزولی (بازگشتی)
چکش معکوس و شوتینگ استار هر دو رفتار معکوس از خود نشان میدهند، چکش معکوس به بازگشت روند نزولی اشاره دارد، در حالی که شوتینگ استار نشان دهنده پایان روند صعودی است.
تصویر (۸)
هر دو الگوهای کندل پوششی، بازگشت روند را نشان میدهند. در هر دو الگوی کندل پوششی صعودی و نزولی، کندل دوم، بدنه کندل اول را پوشش میدهد. کندل پوششی صعودی، نشان دهنده بازگشت روند نزولی است و کندل پوششی نزولی، بازگشت روند صعودی را نشان میدهد.
- انبرک در قله و انبرک در دره (بازگشتی)
کندل انبرک قله، از یک کندل صعودی و به دنبال آن یک کندل نزولی تشکیل شده است که در آن هر دو کندل دارای بدنه کوچک هستند و فتیله پایینی ندارند. پارامترهای این دو کندل تقریباً یکسان است.
در عین حال، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است، کندل انبرک دره از یک کندل نزولی و به دنبال آن یک کندل صعودی تشکیل شده است که در آن هر دو کندل دارای بدنه کوچک هستند و فتیله بالایی ندارند:
تصویر (۹)
همانطور که گفتیم، اندازه دو کندل انبرک، تقریباً یکسان است. هر دوی این الگوهای کندل استیک خاصیت بازگشتی دارند. تفاوت بین این دو الگو در این است که انبرک قله نشان دهنده بازگشت یک روند صعودی به یک روند نزولی است، در حالی که انبرک دره برعکس عمل میکند – انبرک دره را می توان در انتهای روند نزولی مشاهده کرد که نشان می دهد یک تغییر به روند صعودی وجود خواهد داشت.
الگوهای کندل استیک سه تایی
- ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی (بازگشتی)
الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی، شامل یک کندل نزولی و به دنبال آن یک کندل کوچک نزولی یا صعودی و پس از آن یک کندل صعودی است که از نصف کندل اول بزرگتر است.
الگوی کندل ستاره عصرگاهی، برعکس الگوی ستاره صبحگاهی است. این الگو با یک کندل صعودی شروع میشود و پس از آن یک کندل کوچک نزولی یا صعودی و سپس یک کندل نزولی وجود دارد که اندازه آن بزرگتر از نصف کندل اول است. تصویر زیر این دو الگو را نشان میدهد:
تصویر (۱۰)
هر دوی این الگوهای کندل استیک دارای ویژگی بازگشتی هستند، ستاره عصرگاهی، پایان روند صعودی را نشان میدهد و ستاره صبحگاهی به پایان روند نزولی اشاره دارد.
الگوی کندل استیک سه سرباز میتواند نزولی یا نزولی باشد. سه سرباز صعودی از سه کندل صعودی پشت سر هم تشکیل شده است:
- یک کندل صعودی کوچک تر
- یک کندل صعودی بزرگتر، که نزدیک بالاترین نقطه خود بسته میشود
- یک کندل صعودی حتی بزرگتر که تقریباً هیچ فتیله ای ندارد
در ضمن، الگوی سه سرباز نزولی باید دارای ویژگی های زیر باشد:
- یک کندل نزولی کوچکتر
- یک کندل نزولی بزرگتر، که نزدیک پایین ترین نقطه خود بسته میشود
- یک کندل نزولی حتی بزرگتر که تقریباً هیچ فتیله ای ندارد
تصویر زیر یک الگوی سه سرباز صعودی و سه سرباز نزولی معتبر را نشان میدهد:
تصویر (۱۱)_الگوی سه سرباز صعودی و سه سرباز نزولی
الگوی کندل استیک سه سرباز خاصیت بازگشتی دارد.
الگوی کندل استیک سه سرباز صعودی، میتواند روند نزولی را پایان دهد و یک روند صعودی جدید ایجاد کند. در همین حال، الگوی کندل استیک سه سرباز نزولی را می توان در پایان یک روند صعودی یافت، که نشان دهنده ایجاد یک حرکت نزولی در آینده است.
آنالیز نمودار کندل استیک
حالا که برخی از الگوهای قابل اطمینان کندل استیک در معاملات فارکس را مورد بررسی قرار دادیم، اکنون میتوانیم ببینیم که این الگوها در نمودار قیمت، چه شکلی به نظر میرسند و چگونه میتوانیم از آنها به عنوان بخشی از یک استراتژی معامله گری به روش پرایس اکشن استفاده کنیم! نگاهی به نمودار زیر بیندازید:
تصویر (۱۲)_نمودار روزانه EUR/USD
این نمودار روزانه EUR/USD برای دوره ۲۱ جولای تا ۸ اکتبر ۲۰۱۵ است. آنالیز نمودار ما سه الگوی نزولی موفق را نشان می دهد. اولین الگو، الگوی ستاره عصرگاهی است. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، الگوی کندل استیک ستاره عصرگاهی خاصیت نزولی دارد. این دقیقاً همان چیزی است که در نمودار ما اتفاق میافتد. ما چهار کندل نزولی داریم که مربوط به یک افت قیمت ۱۲۶ پیپی هستند. دومین الگویی که از آنالیز کندل استیک بدست میآید، کندل مرد آویزان در پایان روند صعودی است. پس از ظهور کندل مرد آویزان، قیمت یورو در برابر دلار حدود ۳۸۷ پیپ در مدت سه روز کاهش یافت! سومین الگوی کندل استیک در نمودار ما، یک الگوی ستاره عصرگاهی دیگر است. در پایان روند صعودی، الگوی ستاره عصرگاهی با افت ۴۰ پیپ در یک روز ظاهر شده است.
بیایید نمونه نمودار دیگری را ببینیم و سایر الگوهای کندل استیک ژاپنی را بررسی کنیم:
تصویر (۱۳)_نمودار ۴ ساعته USD/JPY
این نمودار ۴ ساعته USD/JPY برای دوره ۲۸ آگوست تا ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۵ است. همانطور که مشاهده میکنید، این نمودار دارای دارای الگوهای کندل استیک ژاپنی بسیاری است. ما ابتدا پس از یک کاهش شدید قیمت، با یک الکوی کندل دوجی شروع میکنیم. ما به الگوی بازگشتی دوجی میرسیم و ۹۷ پیپ افزایش را ثبت میکنیم. الگوی کندل استیک بعدی، سه سرباز صعودی است که پس از یک اصلاح جزئی قیمت ظاهر میشود. پس از بازگشت الگوی سه سرباز، قیمت دلار آمریکا در برابر ین حدود ۸۶ پیپ افزایش یافته است.
سومین الگوی کندل در نمودار، اسپینینگ تاپ است که همانطور که گفتیم کاراکتر نامشخصی دارد. این بدان معناست که پس از کندل اسپینینگ تاپ، بسته به زمینه پرایس اکشن در آن زمان، قیمت ممکن است افزایش یا کاهش یابد. در این مورد خاص، قیمت در میله بعدی جهت خود را معکوس کرده و الگوی ستاره صبحگاهی را تشکیل میدهد و ما یک افزایش ۱۳۸ پیپی را خواهیم دید. افزایش قیمت پس از الگوی اسپینینگ تاپ، بلافاصله با یک الگوی بازگشتی دوجی دیگر دنبال میشود. در نتیجه، ما با افت سریع ۱۸۲ پیپی مواجه خواهیم شد. آخرین الگوی کندل استیک این نمودار، یک کندل استیک چکش پس از یک روند نزولی است. ما الگوی چکش خود را تأیید میکنیم و قیمت دلار حدود ۱۶۳ پیپ افزایش مییابد.
حالا بیایید سراغ USD/CHF برویم و در مورد الگوی کندل پوششی صعودی و نزولی بحث کنیم:
تصویر (۱۴)_نمودار ۴ ساعته USD/CHF
در اینجا ما یک نمودار ۴ ساعته USD/CHF برای ۲۲ جولای تا ۲۱ آگوست ۲۰۱۴ داریم. ما پس از یک اصلاح روند، با یک کندل کوچک دوجی شروع میکنیم. نتیجه ای که پس از کندل دوجی به دست میآوریم، افزایش سریع ۶۲ پیپی قیمت است. سپس پس از یک دوره تثبیت قیمت، یک کندل پوششی نزولی خواهیم داشت. دقیقاً بعد از کندل پوششی، یک افت ۳۹ پیپی در نمودار ظاهر میشود! اندکی بعد، به یک کندل پوششی نزولی دیگر میرسیم که پس چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ از اصلاح یک روند نزولی ظاهر میشود. حدود ۱۲ ساعت بعد از این کندل پوششی نزولی، قیمت دلار آمریکا ۵۰ پیپ کاهش مییابد. ۱۰ روز بعد، ما یک کندل پوششی صعودی در نمودار میبینیم که پس از یک روند نزولی ظاهر میشود. این سودآورترین حرکت قیمت در این نمودار است که منجر به افزایش ۱۰۰ پیپ در مدت سه روز میشود. این روند صعودی با آخرین الگوی نمودار در تصویر، یعنی سومین کندل پوششی نزولی، به پایان میرسد. این کندل مجدداً منجر به واکنش قیمت میشود. نتیجه کلی حاصل از این پنج حرکت قیمت، ۲۶۴ پیپ است.
بیایید یک نمودار فارکس دیگر را با استفاده از الگوهای کندل استیک آنالیز کنیم!
تصویر (۱۵)_نمودار ۴ ساعته دلار AUD / USD
این نمودار ۴ ساعته دلار استرالیا (AUD / USD) برای دوره ۱۷ سپتامبر تا ۱۹ اکتبر ۲۰۱۵ است. ما پس از یک افزایش قیمت، با کندل پوششی نزولی شروع میکنیم. ما این الگو را تأیید میکنیم و شاهد یک کاهش ثابت قیمت به میزان ۲۸۴ پیپ در ۶ روز خواهیم بود. این یک واکنش شدید است! روند نزولی با یک کندل ستاره صبحگاهی به پایان میرسد که به یک بازگشت نهایی اشاره دارد. بازگشت روند در مرحله تثبیت ادامه پیدا میکند. افزایش قیمت ناشی از الگوی ستاره صبحگاهی برابر با ۴۶ پیپ است. قیمت تا همان سطح قبلی کاهش مییابد و یک الگوی بازگشتی دیگر، یعنی یک کندل پوششی صعودی، ظاهر میشود! یک روند صعودی قوی پس از الگوی کندل پوششی صعودی ظاهر میشود. ما میتوانستیم در زمان اولین افزایش ۱۱۰ پیپی معامله کنیم تا زمانی که یک کندل بازگشتی دوجی حاصل شود، که منجر به یک اصلاح ۶۶ پیپی میشود.
بهترین تایم فریم برای شما کدام است؟
یکی از مشکلاتی که اکثر تریدرهای با آن روبرو هستند و مدتهای زیادی پاسخی برای آن نمییابند، استفاده از تایم فریمهاست. در واقع نمیدانند که کدام تایم فریم را برای ترید انتخاب کنند و مدام از تایم فریمهای بالاتر به تایم فریمهای پایینتر میروند و بالعکس.
در این مطلب قصد داریم تا یک راهنمای جامع برای حل این مشکل ارائه دهیم. پس با طلاچارت همراه باشید…
مقایسه بین تایم فریمهای بالاتر و تایم فریمهای پایینتر
معمولا تریدرها از تایمهای بالاتر از ۱ ساعته به عنوان تایم بالاتر و از تایمهای زیر ۱ ساعته به عنوان تایم پایینتر استفاده میکنند. بسیار مهم است که تفاوتهای هر تایم فریم را درک کنیم. در این صورت میتوانیم تایم فریمی که به شخصیت و روحیات ما نزدیکتر است را انتخاب کنیم.
خیلی از افراد مرتکب اشتباه بزرگی میشوند و در حین انجام معاملات، مدام به تایم فریمهای پایینتر میروند. خیلی مواقع میبینم که بعضی از تریدهای میگویند که ما در تایم فریمهای بالاتر کار میکنیم. اما سپس میبینم که در حال تحلیل روی چارت ۱۵ دقیقه و حتی ۵ دقیقهای هستند چرا که میخواهند تریدهایشان را به اصطلاح بهینهسازی کنند!
گرچه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم میتواند مفید باشد اما بهتر است که تنها روی دو تایم فریم نزدیک به همدیگر تمرکز کنید نه بیشتر. مثلا من شخصا روی تایم فریم روزانه و ۴ ساعته کار میکنم و هرگز به تایم فریمهای پایینتر نمیروم. دوست من از تایمهای ۱۵ و ۵ دقیقه برای معاملات بین روزی خود استفاده میکند.
حالا در سه مرحله به شما نشان میدهیم که چگونه تایم فریم مناسب خودتان را پیدا کنید.
مرحله اول: شناخت شخصیت و مهارتها
اول از همه این سوال را از خودتان بپرسید: آیا توانایی تصمیم گیری سریع و تحت فشار را دارید و یا با تصمیم گیری استراتژیک و بلند مدت راحتترید؟
سوال دوم: آیا با کمتر ترید کردن و باز نگه داشتن معاملات برای مدت طولانی (چند روز یا چند هفته) مشکلی ندارید؟ یا اینکه ترجیح میدهید همه روزه معاملاتی انجام داده و برای مدت کوتاهی آنها را باز نگه دارید؟
میبینید که تریدر باید خودش را بشناسد تا بتواند تفاوتهای قابل توجهی که بین تایم فریمها وجود دارد را درک کند.
مرحله دوم: تایم فریمها و جنبه روانی آنها
تایم فریمها و مسائل روانشناسی معاملات ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. تایم فریمی که شما برای معاملاتتان انتخاب میکنید تاثیر بسزایی در احساساتی دارد که در حین ترید تجربه خواهید کرد. اینجاست که باید دو سوال اساسی دیگر از خودتان بپرسید:
سوال اول: آیا میتوانید مدت زمان طولانی صبور باشید و تا یک موقعیت بدست آمده و سپس وارد بازار شوید؟ یا اینکه زمانی که معاملهای در حال اجرا ندارید به سادگی حوصلهتان سر میرود؟
سوال دوم: آیا میتوانید به سرعت از احساس ناراحتی یک ترید بازنده بیرون آمده و سراغ موقعیت بعدی بروید؟ یا اینکه به مدت زمانی برای برطرف شدن این احساس بد نیاز دارید؟
مشکل اساسی این است که اکثر تریدرهایی که به صورت کوتاه مدت ترید میکنند، نمیتوانند به سرعت از حس بد یک معامله بازنده بیرون بیایند و سعی میکنند با حالت انتقام جویانه به دنبال برگرداندن پول از دست رفتهشان باشند. متاسفانه این یکی از تلههای بسیار بزرگ بازار است و نباید در دام آن گرفتار شد.
تریدرهایی که بلند مدتتر ترید میکنند این امکان را دارند که از چارت فاصله گرفته و احساسات بد معاملات بازندهشان را برطرف کنند و این یک مزیت برای تریدرهای است که از نظر روانشناسی پایدار نیستند.
همچنین تریدرهای کوتاه مدت باید در زمان انجام معامله به شدت تمرکز کنند. اگر تمرکز کردن برای شما به سادگی میسر نیست، باید بدانید که زمانهای طاقت فرسایی را در حین ترید کردن تجربه خواهید کرد.
مرحله سوم: تکنیکال و پرایس اکشن
باید بدانید که هر استراتژی را در هر تایم فریمی میتوانید اجرا کنید. مثلا الگوی سر و شانه همانطور که در تایم فریمهای بالاتر کار میکند، در تایم فریمهای پایینتر نیز جواب میدهد. میانگینهای متحرک، خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، الگوهای کندلی و یا اندیکاتورها نیز به همین منوال میباشند.
در تصاویر زیر مشاهده میکنید که الگوی سر و شانه را در تایم فریمهای ۴ ساعته و ۵ دقیقه پیدا کردهایم و هر دو مورد هم به درستی کار کردهاند.
اما ممکن است شما بگویید که با فلان استراتژی در تایم فریمهای بالاتر ضرر کردهام. اینجا مسئلهی مهمی پیش میآید.
آیا استراتژی به درستی کار نکرده است و یا شما بودهاید که نتوانستید آن را به درستی اجرا کنید؟
در ۹۹٫۹۹% از موارد استراتژی مشکلی ندارد، بلکه مشکل از خود تریدر است!
انتخاب تایم فریم، زمانی تفاوت ایجاد میکند که پای نوسانات چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ بین روزی قیمت به میان باز شود. در تایم فریمهای پایینتر زمانی که قیمت در حالت طبیعی است میتواند ناگهان دچار نوسانات زیادی شود. در تایمهای پایینتر گزارشات اقتصادی میتوانند تاثیرات زیادی بگذارند. اما شما میتوانید به راحتی آنها را مدیریت کرده و یا حداقل در زمانی که قرار است گزارش مهمی منتشر شود، اقدام به ترید در تایمهای پایین نکنید.
بعضی تریدرهای میگویند با اینکه توانایی غلبه بر تغییرات سریع قیمت را دارند، اما همچنان در تایم فریمهای پایینتر درصد معاملات برندهشان (Win Rate) کم است. در جواب باید بگوییم زمانی که تریدهای بیشتری انجام میدهید، معاملات بازنده پیاپی نمیتوانند زیاد ادامهدار شوند و شما شانس بالایی برای خروج از این مشکل خواهید داشت.
در نهایت کارمزد معاملات (اسپرد) است که در تایمهای پایین تاثیر بیشتری نسبت به تایمهای بالاتر دارد. چرا که در تایمهای پایین، افزایش اسپرد میتواند تاثیر بسزایی در میزان سود شما داشته باشد و همچنین ممکن است باعث فعال شدن حد ضرر معاملات شما شود. در حالی که در تایمهای بالا این موضوع زیاد معنایی ندارد.
همانطور که از این مطلب فهمیدید، تایم فریم مناسب برای هر تریدری متفاوت است و نمیتوان برای همه افراد یک نسخه یکسان پیچید. بنابراین شما هم سعی کنید تا با شناخت شخصیت و سبک کاریتان بهترین تایم فریم را انتخاب کنید و از جابجایی مداوم بین تایم فریمها خودداری کنید.
دیدگاه شما