چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید


چگونه مشتری را به داخل مغازه بکشیم

دوستی در بازار داشتم که همیشه می پرسید چگونه مشتری را به داخل مغازه بکشیم و از اینکه مشتریان بدون خرید از جلوی فروشگاه او رد می شدند شاکی بود. اما وقتی که به اصول اولیه در مورد افزایش فروش توجه میکردی، به خوبی مشخص بود که هیچ کدام از این قوانین را رعایت نکرده بود و در حقیقت مشکل از خود او بود. این داستان بسیاری از ماست که قوانین جذب مشتری و تبدیل مشتری بالقوه به مشتری دائمی را بلد نیستیم.

حالا برای اینکه پاسخی به این سوال داشته باشیم و بدانیم که چگونه مشتری را به داخل مغازه بکشیم در این مطلب به چند نکته ساده و در عین حال کاربردی اشاره می‌کنیم که شما هم می‌توانید آنها را در هر مغازه‌ای پیاده کنید.

تحلیل کوتاهی بر جمله (چگونه مشتری را به داخل مغازه بکشیم)

قبل از هر چیزی بیاین بررسی کنیم ببینیم که جمله چگونه مشتری را به داخل مغازه بکشیم چه معنی دارد؟ آیا واقعاً برای کشاندن مشتری به داخل فروشگاه یا مغازه باید تکنیک خاصی به کار برد؟ آیا صرفا داشتن یک فروشگاه بزرگ برای جذب مشتری کافی است؟ آیا تغییرات ظاهری و رفتار فروشنده می تواند در افزایش فروش نقش داشته باشد؟

افزایش فروش یک مغازه یا فروشگاه هم جنبه روانی دارد و هم جنبه مالی. فروشنده هم باید اجناس کامل و ارزانی را برای مشتری فراهم کند و هم این دیدگاه را به مشتری بدهد که وارد بهترین فروشگاه شده است. حتی اگر یک مانع فیزیکی در مسیر حرکت مشتری قرار دهیم و او را مجبور به توقف چند ثانیه ای کنیم، باز هم در جذب مشتری تاثیرگذار است. اما برای کشاندن مشتری به داخل مغازه چند ایده وجود دارد:

تحلیل کوتاهی بر جمله (چگونه مشتری را به داخل مغازه بکشیم)

تغییرات نمای دور مغازه

بیایید فرض بگیریم که مشتری ابتدا با توجه به مشخصات ظاهری و از مسافت دور مغازه شما را انتخاب میکند. فراموش نکنید که انتخاب یعنی داشتن یک وجه تمایز یا همان مزیت رقابتی که باید با سایر مغازه‌های اطراف خود تفاوت داشته باشید. پس از نمای دور دو تغییر ایجاد می کنیم:

نصب تابلو زیبا، جذاب و خوانا

کاری ندارم که برای معرفی فروشگاه خود و برای تابلوی آن از چه جمله ای استفاده می کنید، اما حداقل این تابلو باید بسیار زیبا، فوق‌العاده جذاب و با یک فونت خوانا نوشته شده باشد. معمولاً استفاده از رنگ قرمز برای پس زمینه بسیار جذاب است و برای متن نوشتاری هم از رنگ سفید با حاشیه سیاه استفاده می شود. شلوغ بودن تابلو برای مشتری گیج‌کننده است و احتمالا نمی تواند قضاوت چندانی نسبت به آن داشته باشد. فقط به این نکته توجه داشته باشید که مشتری برای انتخاب فروشگاه شما فقط ۸ ثانیه اختصاص می دهد.

بهبود نمای بیرونی مغازه

اگر می خواهید بدانید که چگونه مشتری را به داخل مغازه بکشیم تغییری در نمای بیرونی مغازه هم ایجاد کنید. کوچکترین نامرتبی و ظاهر نامناسب مستقیماً به معنی دور شدن مشتری است. نیازی نیست که از دکور های آنچنانی و طراحی های گران قیمت استفاده کنید. فقط کافی است که دیوارهای اطراف را با رنگ متناسب با برند مغازه خود رنگ آمیزی کنید و ظاهری مرتب و جذاب به آن بدهید.

تغییرات نمای نزدیک مغازه

حالا فرض بگیریم که مشتری را از نمای دور جذب کرده‌ایم و به نزدیکی ورودی مغازه رسیده که نمای نزدیک مغازه را ببیند. در اینجا باید جذابیت های متفاوت ایجاد کنیم تا مشتری برای خرج کردن نترسد و مطمئن باشد که به یک جنس باکیفیت می رسد.

معرفی جزئی تخفیف های مهم

جذاب ترین حربه ای که اینجا می توانید به کار ببرید، معرفی برخی از تخفیف‌های مهم است. مثلاً این حربه در فروشگاه افق کوروش و در فروشگاه اتکا دیده می شود که از طریق چسباندن برگه یا بنر تخفیف های خود را معرفی می کنند. فقط به این نکته توجه داشته باشید که مبلغ تخفیف در داخل فروشگاه تغییر نکند که باعث بی اعتمادی مشتری می شود. اگر یک مغازه کوچک دارید فقط از برگ سفید استفاده کنید که کفایت می کند.

معرفی جزئی تخفیف های مهم

ایجاد سد فیزیکی در خیابان

من دیدم که برخی از مغازه‌های سطح شهر این تکنیک را به صورت ناخواسته و بدون اطلاع از فلسفه این اجرا می‌کنند. مثلاً در فروشگاه افق کوروش برخی از کالاها چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید را در یک سبد قرار دادند که دقیقا وسط پیاده رو قرار دارد و تخفیف های آن هم نوشته شده است. اما برخی از مغازه ها بسته توپ یا بسته ذغال یا هر جنس دیگر خود را به دلیل کمبود فضا از درخت یا محل دیگری آویزان کردند که برای عبور و مرور مزاحمت ایجاد می کند. اما در هر صورت این مزاحمت یک پاسخ برای سوال چگونه مشتری را به داخل مغازه بکشیم محسوب می شود.

بهبود نمای ویترین و چیدمان کالا

فقط یک لحظه تصور کنید که مشتری به سمت مغازه شما می چرخد و از نمای ویترین آن خوشش نمی آید. باید قبول کنیم که هنوز مشتری دیدگاهی در مورد اجناس شما ندارد و فقط فروشگاه و مغازه شما را بررسی می کند. پس از اول یک ویترین بسیار زیبا برای مغازه خود ایجاد کنید و چیدمان کالا در داخل فروشگاه به شکلی باشد که مشتری برای پیدا کردن کالای مورد نظر خود دردسر چندانی نکشد.

رفتار فروشنده

اگر مشتری از پله‌های مغازه بالا آمد و پا به محیط مغازه گذاشت، یعنی مهمترین گام افزایش فروش را برداشته اید و از این مرحله به بعد استراتژی های فروش کارآمد می شوند. احتمالاً مشتری با یک سلام مختصر وارد مغازه می شود و به سراغ انتخاب کالا می‌رود. در مطالب قبلی گفتیم که شخصیت فروشنده در افزایش فروش تاثیر گذار است. اگر خودتان فروشنده هستید به شکل های مختلف سعی کنید با مشتری در ارتباط باشید و آمادگی پاسخ به سوالات احتمالی آنها را داشته باشید. هرچه ارتباط شما به مشتری بهتر باشد و آنها در مسیر خرید خود کار آسان تری داشته باشند، شانس شما برای افزایش فروش بالاتر می رود و در نتیجه می توانید او را به مشتری دائمی تبدیل کنید.

استراتژی قیمت گذاری

پاسخ مهم دیگری که برای سوال چگونه مشتری را به داخل مغازه بکشیم مربوط به بحث قیمت گذاری است. بدون استثنا همه تبلیغات تلویزیونی و تبلیغات اینترنتی به تخفیف های آنچنانی در فروش محصول در یک محدوده زمانی خاص اشاره می‌کنند. خوشبختانه امروزه اکثر مردم اطلاعات دقیقی از قیمت کالاهای مختلف دارند و می‌دانند که ارزش آنها به چه صورت است. بنابراین کار شما برای قیمت‌گذاری بسیار سخت است.

استراتژی قیمت گذاری یک موضوع کاملاً پیچیده و تخصصی است که هم باید سود مغازه از فروش محصول را در نظر بگیرید و هم قیمت های رقابتی بدهید که مشتری به سمت فروشگاه شما بچرخد. با توجه به این که معمولاً ۲۰ درصد از قیمت نهایی محصول به عنوان سود فروش شما محسوب می شود، تا جایی که می توانید در این بخش تخفیف در نظر بگیرید که مشتری با قیمت های ارزان تری مواجه شود.

برنامه بازگشت مشتری

و اما مهمترین بخش کار! بله شما باید برای بازگشت مشتری و تبدیل مشتریان به مشتری دائمی هم برنامه‌ریزی داشته باشید. اگرچه ممکن است در فروش اول خود آمار فروش مناسبی داشته باشید، اما فراموش نکنید که این می تواند بهانه خوبی برای تبدیل کردن آنها به مشتری وفادار باشد. خود شما هم اگر به هنگام خرید رفتار مناسبی از فروشنده و صاحب مغازه ببینید و قیمت های مناسبی به شما پیشنهاد شود، برای خرید مجدد وسوسه می شوید و سعی می کنید که حتماً برای سری بعد هم آنها را انتخاب کنید.

در مورد بدست آوردن مشتری وفادار در مطالب قبلی صحبت کردیم و راهکارهای آن را هم معرفی کردیم. با توجه به شرایط کسب و کار خود یکی از این شیوه ها را انتخاب کنید و از بهانه های مختلفی برای جذب آنها استفاده کنید. حالا ممکن است شما در این مسیر از باشگاه مشتریان کمک بگیرید یا به آنها کارت تخفیف بدهید یا برای آنها امکان خرید ارزان تر در مراحل بعدی تعریف کنید.

جمع بندی

این که پاسخ ما به سوال چگونه مشتری را به داخل مغازه بکشیم برای هر کسب و کار و هر فروشگاه ممکن است متفاوت باشد یک موضوع طبیعی است. مثلاً شما ممکن است برای فروش تجهیزات خانگی نیاز به ایجاد یک سبک فروش خاص داشته باشید که در مورد خرده فروشی ها امکان وجود آن نیست. بنابراین سعی کنید همه برنامه‌های فروش را مطابق با نیاز مشتریان پیاده کنید و همیشه این سوال را از خود بپرسید که مشتری در مغازه من به دنبال چه چیزی است؟

تبلیغ و فروش در فضای مجازی (۷ استراتژی که همیشه موثرند)

تبلیغات در فضای مجازی

در این مطلب ۷ روش کاملا پربازده و ثابت شده را معرفی می کنیم که با کمک آنها میتونین در فضای مجازی تبلیغ کنید و محصولات یا خدمات تون رو بفروشید.

بطور خلاصه

بطور خلاصه تجربه بنده ثابت کرده است که تبلیغ در سایت های پربازده (که در اینجا معرفی کردیم) یا در این سایت های رایگان (خیلی پیشنهاد نمی شود) و سپس اینستاگرام و تلگرام پربازده تر است. در سایت ها هزینه اندکی می پردازید و بنرتان را در آن تبلیغ می کنید یا لینک اینستاگرام و تلگرام تان را در سایت ها تبلیغ می کنید تا مشتریان و اعضای کانال تان افزایش یابند.

در تلگرام به کانال های مختلف درخواست تبلیغات بدهید (هزینه ش اندک است) و در اینستاگرام زیر پست های افراد مشهور یا پیج های شبیه به کار خودتان اول از همه کامنت بگذارید یا اینکه تا می توانید همه را فالو کنید تا بتوانید فالوور جذب کنید و بعد کالای تان را بفروشید.

با این اپلیکیشن چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

تبلیغات رایگان

این روز ها بازاریابی در شبکه های اجتماعی یک استراتژی بازاریابی معروف محسوب می‌ شود. اما ممکن است سوء تفاهم هایی در مورد شبکه های اجتماعی و هدف کلی آن که دیده شدن است، توسط مخاطب به وجود بیاید که همیشه هم درست نیست.

مطمئنا شبکه اجتماعی یک روش عالی برای ارتباط برقرار کردن با مخاطب کنونی است اما ارتباط گرفتن و دیده شدن برای رشد یک برند یا تجارت کافی نیست. بلکه نیاز دارید آن را با دوستان و همکارانتان هم به اشتراک بگذارید ( دوستانِ دوستان، دوستانِ دوستانِ دوستان)

اما چگونه می توان کاری کرد که دنبال کننده های کنونی، برند یا تجارت شما را با دنبال کنندگان خودشان به اشتراک بگذارند؟ محتوا. یک محتوای واقعا خوب.

در این قسمت با تمرین‌های خاصی در شبکه اجتماعی به صورت جداگانه آشنا خواهید شد:

۱-کانال مناسبی را انتخاب کنید.

ابتدا با توجه به گروه سنی یا نوع مخاطب تان یک یا چند شبکه اجتماعی در نظر بگیرید و در آنها پیج درست کنید. اگر قرار است یک مخاطب مرد با سن بالا داشته باشید، تبلیغ کردن در پینترست اصلاً کار مناسبی نخواهد بود. زیرا نتیجه نمی دهد. چرا؟ زیرا پینترست یک برنامه زنانه محسوب می شود. یا مثلا اگر کار علمی دارید تبلیغ در لینکدین یا بخش آموزشی آپارات عالی ست.

قبل از این که زمان خود را صرف بازاریابی از طریق شبکه اجتماعی کنید، مطمئن شوید که یک کانال مارکتینگ متناسب با مخاطب خود را انتخاب کرده اید. در ایران تلگرام و اینستاگرام و کانال ساختن در اپارات و ساخت ویدیو بهترین گزینه ها هستند زیرا همه سنین استفاده می کنند.

۲- شنوایی اجتماعی (گوش شنوا داشتن در اجتماع)

اگر بتوانید بازخورد و کامنت های مشتریان از خدمات یا محصولات تان را خوب گوشی کنید و آنها را رعایت کنید به صورت مداوم کار شما پررونق تر و بهتر خواهد شد.

مدیریت کردن اعتبار و خوشنامی از طریق حضور و فعالیت در شبکه اجتماعی می‌ تواند تجارت شما را از اتفاقات منفی محافظت کند. همچنین یک تجارت مثبت مورد انتظار را برای شما رقم بزند.

۳-تولید محتوای ویدئویی تبلیغاتی

در یوتیوب و آپارات و نماشا فیلم آموزشی یا تبلیغاتی بارگزاری کنید. اگر ویدیوی شما حرفه ای و جذاب تر باشد تعداد بیشتری بیننده آن را می بینند.

یوتیوب و آپارات نه تنها فرصتی برای تبلیغات در بستر های نرم افزاری فراهم می کند، بلکه قالب ویدئو نیز یک روش عالی برای اعتماد سازی با مخاطبان است. مشاغلی که از ویدئو به عنوان بخشی از تبلیغات و محتوای خود استفاده می کنند؛ تعامل بیش تری با مشتریان خود خواهند داشت.

از ویدئو می توان برای ترویج، آموزش و حفظ ارتباط با مشتریان موجود استفاده کرد. از همه بهتر، هزینه تولید فیلم به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. یک شرکت با کم تر از چند هزار دلار می تواند یک استودیوی داخلی راه اندازی کند و شروع به ساخت فیلم های با کیفیت بالا کند.

  • عضویت و بارگزاری ویدیو در آپارات و نماشا رایگان است
  • از معایب این نوع از تبلیغ میتوان گفت تبلیغات قابل رد شدن است و جلب توجه مخاطب تا حدودی دشوار است

۴- تبلیغ در سایت های رایگان اینترنتی

در ایران حدود ۷ سایت بزرگ رایگان با بازدید زیاد وجود دارند که می توانید آگهی خود را در آنجا تبلیغ کنید. سایت ها و برنامه هایی مثل دیوار و شیپور. کافی ست در شهری که هستید یا اگر در کل کشور کار می کنید باید در همه شهرها آگهی خود را ثبت کنید. ۷ تا از بهترین سایت های تبلیغات رایگان اینترنتی پربازدید در ایران

تبلیغات هزینه ای

گاهی اوقات در بازاریابی نیاز به پرداخت هزینه دارید. تبلیغات پولی جایی است که شریک سومی برای تبلیغ کردن در این فضا به شما ملحق می شود. بعضی از تبلیغ های گوگل ( که مشهورترین آن ها گوگل ادوردز و یا تبلیغات فیس بوک می باشد) نیز مورد آزمایش قرار گرفته اند.

اکثر کانال های بازاریابی قبل از شروع یک تولید با سوددهی مناسب، زمان زیادی را اختصاص می دهند اما چیزهای زیادی هم در مورد تبلیغات در تولید وجود دارد که می‌ تواند نتایج عالی را برای شما رقم بزند.

در ادامه در مورد بعضی از این تبلیغات پولی در رسانه های مختلف با شما صحبت می کنیم:

۱-گوگل ادوردز

حتما دیده اید که گاهی یک کلید واژه در گوگل سرچ می کنید. مثلا خرید شارژ ایرانسل- اینکه سایت یا پیج شما در ابتدای نتایج گوگل قرار گیرد و کاربران زیادی با این سرچ به سایت شما سرازیر شوند و شارژ ایرانسل بخرند کار سختی ست و زمانبر است. اما می توانید خیلی راحت یک جایگاه را در ابتدای گوگل رزرو کنید. با این کار وقتی کاربران سرچ می کنند خرید شارژ اینترنت، سایت شما به عنوان گزینه اول نمایش داده می شود.

گوگل ادوردز یک نوع از تبلیغات پولی است و هزینه آن بر اساس هر کلیک یا ppc محاسبه می‌ شود. یعنی هر زمان که فردی روی تبلیغ شما ، جستجوی گوگل یا هر شبکه نمایشی کلیک کند، هزینه ‌ای برای تان در نظر گرفته می شود. مثلا شما کلیدواژه “خرید میوه خشک” را از گوگل به مدت چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید دو ماه می خرید. در این ۲ ماه هر کسی در گوگل سرچ کند خرید میوه خشک، سایت شما اول از همه نمایش داده میشود و طبیعتا فروشتان بیشتر خواهد شد.

گوگل ادوردز می‌ تواند برای افزایش ترافیک وب سایت و یا صفحه خاصی در اینترنت بسیار موثر باشد. ما این وبسایت را برای خرید گوگل ادوردز معرفی می کنیم.

۲-اجاره بنر تبلیغاتی در سایت های پربازده (پیشنهاد ما)

هر تجارتی که می خواهد به صورت آنلاین پیدا شود باید یک صفحه گوگل برای کسب و کار خودش ایجاد کند تا به افزایش دیده شدن توسط مخاطبان کمک کند. این صفحات رایگان هستند و به جست و جو کنندگان محلی اجازه می دهند تا کسب و کارهای نزدیک خود را پیدا کنند.

علاوه بر ارائه اطلاعات، گوگل اجازه می دهد که پیشنهادات به لیست شما اضافه شوند. این پیشنهادات به عنوان انگیزه و مشوقی برای ترغیب مردم به امتحان کسب و کار شما هستند.

  • بر خلاف اینستاگرام و تلگرام که برای یک روز تبلیغ می گذارید، اینجا اجاره ماهیانه می کنید و نزدیک به یک میلیون نفر آگهی شما را می بینند
  • می توانید از سایتی که بنر خود را در آن می گذارید لینک بگیرید و اعتبار سایت یا پیج خود را افزایش می دهید
  • هزینه آن نسبت به بازدهی بسیار قابل قبول است

۳-همه چیز را به یک شرکت تبلیغاتی بسپارید

در حقیقت در موارد نادری مشاهده می شود که یک مشتری، تبلیغی را مشاهده کند یا وب سایت شما را برای اولین بار ببیند و سپس به سرعت به مشتری تان تبدیل شود. در واقع این پروسه پیچیده تر از این حرف هاست.

راه باریکه بازاریابی، یعنی افرادی را به خودتان جذب کنید که کاملا از برند شما بی خبر هستند و سپس آن ها را راهنمایی کرده تا به عنوان مشتری، مجاب به تبلیغ بیزینس تان شوند.

اساساً شما از استراتژی‌ هایی مثل بهینه سازی موتور جستجو برای جذب کردن افراد در سطح بالا با این ستون (آگاهی سازی) استفاده می‌ کنید.

مارکتینگ یا بازاریابی ایمیل، بهینه سازی میزان مکالمات و غیره باعث می شود که این افراد راهنمایی شوند (هیجان و تمایل). می توانید وارد وبسایت هایی مثل یکتانت یا صباویژن شوید و از آنها بخواهید که کار تبلیغات را برای تان انجام دهند.

نتیجه گیری

برای انجام یک کار عالی باید تلاش کنید. این لیست از استراتژی های اینترنتی بازاریابی هیچ معنی ندارند؛ به شرطی که شما آموزش کافی را دیده باشید و برای آن وقت بگذارید.

زمانی که کار را به درستی اجرا کنید، استراتژی های لیست شده در این پست واقعاً کارآمد خواهند بود و باید به انجام آن ها ادامه دهید. پس قطعیتی هم در این مورد به صورت مداوم وجود ندارد.

هیچ کس نمی تواند اطمینان صد در صد بدهد که چه استراتژی در ده سال آینده برای شما کارآمد باشد. همه ی کاری که می‌ توانید انجام دهید، این است که به طور مداوم آموزش ببینید. بنابراین متوجه می‌ شوید که هم اکنون چه کاری برای شما بهتر است و از دیدگاه خود آگاهی پیدا کنید.

استراتژی چیست و چرا پیروزی یا شکست شما بدان وابسته است ؟

استراتژی‌های برنامه‌ریزی شده و عمدی از جایی می‌آیند که اهداف دقیق دارند و به وسیله رهبر به افراد تحمیل می‌شوند. ویژگی‌های کلیدی این نوع استراتژی‌ها مقدار زیاد کنترل برای اطمینان از اجرا در یک محیط قابل کنترل است

استراتژی در سطح سازمانی یک برنامه منسجم و بلند مدت برای پر کردن شکاف بین واقعیت‌های امروز محیط کسب‌وکار و آینده مطلوبی است که یک کسب‌وکار به دنبال آن است. محیط کسب‌وکار امروزی محیط بی ثبات، همراه با عدم اطمینان و پیچیده‌ای‌ است. استراتژی به دنبال آن است تا سازمان را در چنین فضای متلاطمی هدایت کند و به سرانجام مطلوب برساند. در این مقاله به دنبال آن هستیم تا این مفهوم مهم را روشن سازیم و شما خوانندگان محترم را با آن آشنا کنیم. ریشه‌های نظامی و کسب‌وکار مفهوم استراتژی بخش اعظم این مقاله را تشکیل می‌دهد. همچنین در این مقاله تعاریف مختلف این مفهوم از دیدگاه عالمان این حوزه نیز مطرح می‌گردد.

تاریخچه کسب‌وکارِ استراتژی

«جنگل استراتژی» (Strategy safari) نوشته «مینتزبرگ» (Mintzberg)، «آلستراند» (Ahlstrand) و «لمپل» (Lampel) یک بررسی جامع از رویکرد دانشگاهی و تجاری در مورد این مفهوم است. این کتاب تنوع گرایش‌ها در مدیریت استراتژیک را نشان می‌دهد. این نویسندگان ده مکتب را در سه گروه دسته‌بندی می‌کنند: 1) مکاتب تجویزی (شامل مکاتب طراحی، برنامه‌ریزی و موقعیت‌یابی است)؛ مکاتب توصیفی (شامل مکاتب کارآفرینی، شناختی، یادگیری، قدرت، فرهنگی و محیطی است) و مکتب ترکیب‌بندی که توسعه مدیریت استراتژیک را نشان می‌دهد و ترکیب بین مکاتب دیگر است.

«مایکل پورتر» (Michael Porter) کتاب «استراتژی رقابتی» (Competitive Strategy) را در سال 1980 منتشر کرد. وی استدلال می‌کند تنها دو نوع مزیت رقابتی وجود دارد که سازمان‌ها می‌توانند داشته باشند: هزینه پایین یا تمایز.

این دو مزیت، سه نوع استراتژی را به وجود می‌آورند: 1) رهبری هزینه؛ 2) تمایز؛ 3-الف) تمرکز بر هزینه‌ها و 3-ب) تمرکز بر تمایز. پورتر همچنین از اصطلاح «گروه استراتژیک» یا «خوشه» برای توصیف مجموعه‌ای از شرکت‌ها در یک صنعت استفاده می‌کند که اهداف مشابهی را دنبال می‌کنند و استراتژی‌های مشابهی برای دستیابی به آن‌ها دارند.

«استراتژی اقیانوس آبی» (The blue ocean strategy) کتابی است در مورد موفقیت کسب‌وکار است که توسط «کیم» (Kim) و «موبورگن» (Mauborgne) در سال 2005 نوشته شده است. نویسندگان این کتاب معتقدند که یک سازمان می‌تواند با ایجاد تقاضای جدید مصرفی در فضای بازار جدید که به عنوان «اقیانوس آبی» تعریف می‌شود، رشد و سودآوری داشته باشند؛ به جای اینکه با سایر سازمان‌‌ها بر سر مشتریان موجود در صنعت فعلی رقابت کنند.

تعریف استراتژی

استراتژی به عنوان علم و هنر آرایش نیروها در جنگ تعریف می‌شود. اینکه چگونه باید یک نبرد را هدایت کنیم، یک مسأله تاکتیکی و اینکه آیا باید یک نبرد را آغاز کنیم یک موضوع استراتژیک است.
این اصطلاح و درک آن با تغییر و پیچیدگی محیط کسب‌وکار تغییر می‌کند. تعاریف مختصری از این اصطلاح ارائه شده است و آن را می‌توان به صورت‌های ذیل تعریف کرد:

1) روش تعیین اهداف بلند مدت سازمان و برنامه‌ریزی فعالیت‌های آن در حوزه‌های دارای اولویت و متناسب با منابع سازمان؛
2) برنامه‌ریزی برای تعیین وظایف اساسی بلند مدت سازمان، انجام دوره‌‌های اقدام و اطمینان از تخصیص منابع لازم برای اجرای اهداف؛
3) تمایل سازمان‌ها هنگام پیگیری اهداف خود با در نظر گرفتن فرصت‌ها و تهدیدهای محیط خارجی و همچنین با قابلیت‌ها و پتانسیل‌های خاص خود؛
4) روش پاسخگویی به تغییرات محیط خارجی و داخلی سازمان؛
5) روش تعیین اهداف شرکتی، کسب‌وکار و وظیفه‌ای.
6) روش توسعه مزیت رقابتی اصلی برای سازمان؛
7) ارزیابی روش‌های جایگزین برای دستیابی به اهداف آرمانی و عملیاتی انتخاب شده و
8) دوره‌ای که سازمان ضمن پیگیری اهداف خود و با در نظر گرفتن فرصت‌ها و تهدیدها در محیط خارجی و همچنین قابلیت‌ها و پتانسیل‌های خاص خود انتخاب می‌کند.

به طور کلی می‌توان تعریفی را که «مینتزبرگ» ارائه می‌دهد می‌توان به عنوان تعریفی جامع در نظر گرفت. بر اساس نظر وی، استراتژی عبارت است از:

o برنامه‌ریزی، هدایت، اقدامات و نیت
o مانورهای مورد نظر برای فریب رقبا
o الگوهای سازگار رفتار
o موقعیت‌یابی برندها، محصولات و واحدهای کسب‌وکار
o دورنما به عنوان راهنمای اقدامات آتی.

در ادامه به صورت مفصل هر یک از این پنج عنصر شرح داده شده است:

استراتژی به عنوان برنامه (Plan)
برنامه چیزی است که اکثریت قریب به اتفاق مدیران با آن آشنایی دارند. برنامه مجموعه اقداماتی است که قصد انجام آن را دارید یا مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها است که آن را پیگیری می‌کنید. هدف برنامه آن است تا شما را از جایی که اکنون هستید به جایی که می‌خواهید باشید برساند.

برنامه معمولاً همان چیزی است که بلافاصله وقتی افراد به فکر طراحی استراتژی می‌افتند به ذهن خطور می‌کند. همچنین، این رویکرد به امور روزمره، فعالیت‌های مختلف و نحوه مدیریت کار فردی و تیمی می‌پردازد. به طور کلی از این منظر، استراتژی یک برنامه متحد، جامعه و یکپارچه است که برای اطمینان از دستیابی به اهداف اساسی سازمان طراحی شده است. برنامه به عنوان پایه استراتژی سازمانی است. با این حال، به خودی خود کافی نیست. بنابراین نیاز است تا با استفاده از سایر رویکردها (مانور، الگو، موقعیت و دورنما) به حداکثر نتایج دست یافت.

استراتژی به عنوان مانور (Ploy)
مانورها به فعالیت‌هایی گفته می‌شود که فعالانه به اقدامات دیگران وابسته است. مانورها تاکتیک‌های خاصی هستند که به دنبال آن هستند تا اقداماتی را انجام دهند تا بر رقبا برتری یابند یا موقعیت‌شان را بر هم بزنند. شرکت‌ها می‌توانند از طریق ترفندهایی برای تأثیرگذار بر رقبا مانند چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید دلسرد کردن آن‌ها، اخلال در کار آن‌ها و ممانعت از آن‌ها پیشی بگیرند. مانور می‌تواند در کنار یک برنامه مورد استفاده قرار گیرد و به شرکت‌ها کمک کند تا در حالی که استراتژی را طراحی می‌کنند به محیط خود و سایر فعالیت‌های درون آن توجه نمایند.

استراتژی به عنوان الگو (Pattern)
تعریف استراتژی به عنوان یک برنامه و مانور کافی نیست. نیاز است که رفتارهای خود را نیز بررسی کنیم؛ زیرا نتیجه حاصل از استراتژی ناشی از برنامه یا مانور نیست و از اعمالی است که هر روز انجام می‌دهیم. استراتژی به عنوان الگو به دنبال بررسی این موضوع است که چه نوع الگوهای رفتاری در گذشته برای شما مفید بوده است سپس در مورد اینکه کدام یک از این الگوها را می‌خواهید ادامه دهید یا تقویت کنید بحث می‌شود. در واقع برنامه به عنوان یک استراتژی در نظر گرفته شده و الگو به عنوان یک استراتژی تحقق یافته است.

استراتژی به عنوان موقعیت (Position)
موقعیت به طور کلی به نحوه جهت‌گیری یک سازمان در محیط بازار اشاره دارد. با انجام تجزیه و تحلیل کامل از محیط و فرصت‌هایی که ارائه می‌دهد، یک سازمان می‌تواند از طریق تصمیمات و برنامه‌ریزی‌های استراتژیک، توسعه یک مزیت رقابتی پایدار را تسهیل کند. استراتژی به عنوان موقعیت اغلب با سایر رویکردها تداخل دارد و می‌تواند به همراه رویکردهایی مانند استراتژی به عنوان ترفند و استراتژی به عنوان برنامه بکار گرفته شود.

استراتژی به عنوان دورنما (Perspective)
در حالی که استراتژی به عنوان موقعیت به دنیای بیرونی نگاه می‌کند، استراتژی به عنوان دورنما نگاه خود را به دنیای درونی معطوف می‌دارد. مشابه با استراتژی به عنوان الگو که به ظهور استراتژی از رفتار وابسته است؛ استراتژی به عنوان دورنما به شدت روی روش‌هایی که سازمان قادر به انجام آن است می‌تواند تأثیر بگذارد. استراتژی به عنوان دورنما به خودی خود ناشی از فرهنگ (مانند شیوه‌های تفکر) به همراه ارزش‌ها و مأموریت کلی سازمان است. رهبران هنگام برنامه‌ریزی باید از فرهنگ سازمان و نحوه تأثیر آن بر تصمیم‌گیری و رفتار آگاه باشند.

انواع استراتژی

استراتژی‌ها ممکن است به روش‌های مختلفی به وجود آیند. مینتزبرگ انواع مختلف شکل‌گیری استراتژی را به صورت زیر معرفی می‌کند.

استراتژی‌های برنامه‌ریزی شده و عمدی
استراتژی‌های برنامه‌ریزی شده و عمدی از جایی می‌آیند که اهداف دقیق دارند و به وسیله رهبر به افراد تحمیل می‌شوند. ویژگی‌های کلیدی این نوع استراتژی‌ها مقدار زیاد کنترل برای اطمینان از اجرا در یک محیط قابل کنترل است، با مدیرانی که قادر به تعیین، بررسی و ارزیابی هر گزینه موجود هستند و سپس می‌توانند بهترین گزینه‌ها را با توجه به معیارهای عقلانی انتخاب کنند.
سازمان‌هایی که این استراتژی را بکار می‌گیرند، باید:

o برای تقبل هزینه‌های تحلیل رسمی به اندازه کافی بزرگ باشند.
o اهداف عملیاتی داشته باشند.
o در محیطی فعالیت کنند که قابل پیش‌بینی و پایدار باشد.
o رویکرد سیستماتیک و ساختارمندی برای توسعه داشته باشند.
o اطلاعات داخلی و خارجی را جمع‌آوری کنند.
o بر تحلیل سیستماتیک تمرکز کنند؛ به ویژه تحلیل هزینه منفعت گزینه‌های رقیب.

برنامه‌ریزی استراتژیک به عنوان روشی برای آماده‌ شدن برای تغییرات است و جهت سازمان را مشخص می‌کند. همچنین به سازمان این امکان را می‌دهد تا فعالیت‌های خود را به صورت درونی هماهنگ سازد.

استراتژی نوظهور

بر اساس نظر «مینتزبرگ» استراتژی‌ها می‌تواند عمدی یا نوظهور باشند یا اینکه بین این دو قرار گیرند. یک هدف شرکتی وجود دارد که با تفسیر آن دنبال می‌شوند. این هدف معمولاً به طور رسمی نوشته نمی‌شود اما با گذشت زمان به عنوان بخشی از یک فرهنگ ظاهر می‌شود. برای مثال از طریق یک رویکرد «بالا به پایین»، فرهنگی از افراد هم‌فکر که دارای ارزش‌هایی هستند که همزمان بر کیفیت یا فعالیت در سطح بین‌المللی شناخته می‌شوند؛ همچنین در رویکرد « پایین به بالا»، یک فروشنده با مشتری ملاقات می‌کند. محصول مناسب نیست و نیاز به برخی تعدیلات دارد. فروشنده به شرکت بر می‌گردد تا تغییرات را اعمال کند. پس از چندین ملاقات با مشتری، سرانجام یک محصول جدید پدید می‌آید که در نهایت یک بازار جدید را به وجود می‌آورد. این شرکت مسیر استراتژیک خود را اینگونه تغییر می‌دهد.

استراتژی فرصت‌طلبانه

استراتژی‌ها ممکن است از طریق روش‌های کارآفرینانه به وجود آیند. یک سازمان ممکن است از تغییرات محیط استفاده کند یا مهارت‌های جدید را به روشی فرصت‌طلبانه تشخیص دهد. در حالت کارآفرینانه، استراتژی‌سازی تحت جستجوی فعال فرصت‌طلبی است و در مواجه با عدم اطمینان با جهش‌های چشمگیر روبرو می‌شود. استراتژی با تصمیمات جسورانه قابل توجهی اتخاذ می‌شود.

استراتژی تحمیلی
استراتژی ممکن است بر سازمان تحمیل شود. برای مثال رکود اقتصادی ممکن است استراتژی کاهش هزینه‌ها و تعدیل نیرو را به سازمان تحمیل کند. همچنین تحولات تکنولوژیک ممکن است باعث شود که سازمان محصولات جدیدی را جایگزین محصولات منسوخ شده نماید.

استراتژی‌های تحقق یافته و تحقق نیافته
استراتژی ممکن است تحقق یابد و بنابراین با موفقیت اجرا شود یا ممکن است در عمل شکست بخورد و تحقق نیافته باشد.

سطوح استراتژی
سطوح استراتژی در سه سطح شرکتی، کسب‌وکار و وظیفه‌ای مطرح می‌شود. در ادامه به هر یک از این سطوح پرداخته می‌شود.

استراتژی سطح شرکت
این سطح از استراتژی جهت کلی شرکت را از نظر نگرش کلی نسبت به رشد و مدیریت کسب‌وکارهای مختلف و خطوط تولید توصیف می‌کند. استراتژی سطح شرکت ترکیبی از استراتژی‌های جهت‌گیری، تجزیه و تحلیل کسب‌وکار و استراتژی‌های سرپرستی است.

استراتژی سطح کسب‌وکار
این استراتژی معمولاً در سطح کسب‌وکار یا در سطح محصول اتفاق می‌افتد و بر بهبود موقعیت رقابتی محصولات یا خدمات یک شرکت در صنعت خاص یا بخش بازار ارائه شده توسط آن واحد کسب‌وکار تأکید دارد. استراتژی‌های کسب‌وکار از استراتژی‌های رقابتی و همکاری تشکیل شده است.

استراتژی سطح وظیفه‌ای
این استراتژی توسط یک حوزه وظیفه‌ای مانند بازاریابی یا تحقیق و توسعه برای دستیابی به اهداف و استراتژی‌های واحد کسب‌وکار و شرکت با به حداکثر رسانده بهره‌وری منابع در پیش گرفته است. این توسعه و پرورش شایستگی‌های متمایز برای ارائه یک مزین رقابتی به یک شرکت یا واحد کسب‌وکار است.چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید

سخن آخر

در این مقاله به ریشه‌های تاریخی و کسب‌وکار مفهوم استراتژی پرداخته شد. همچنین تعاریف مختلف استراتژی از دیدگاه‌های مختلف مطرح و در نهایت تعریف «مینتزبرگ» ارائه شد. استراتژی از دیدگاه مینتزبرگ شامل پنج عنصر برنامه، دورنما، مانور، الگو و موقعیت‌یابی است. انواع استراتژی شامل استراتژی‌های عمدی و برنامه‌ریزی شده، استراتژی نوظهور، استراتژی فرصت‌طلبانه، استراتژی تحقیق یافته و غیر تحقق یافته و استراتژی عمدی است. همچنین سطوح مختلف استراتژی در سطح استراتژی شرکتی، استراتژی کسب‌وکار و استراتژی وظیفه‌ای هستند.

این مقاله به دنبال آن بود تا درک جامعی از مفهوم استراتژی ارائه دهد. استراتژی هم به عنوان هدف و هم به عنوان ابزاری در اختیار مدیران کسب‌وکارها است تا به آنچه که برای سازمان‌شان مطلوب است دست یابند.

منابع:

Genesis of Strategic management
Strategic management
Essentials of Strategic management

بودجه سئو سایت را چگونه با بودجه کم بسازیم؟

چگونه یک استراتژی سئو با بودجه کم بسازیم؟ در این مقاله آموزشی سئوکار به ارائه راه کار جهت ساخت یک استراتژی سئو سایت می پردازد.

25 مهر 1401 - 21:26 - آخرین ویرایش توسط سینا عسکری

بودجه سئو

برندهای بزرگ در سئو موفق عمل می کنند. می دانید چرا؟ چون پول زیادی دارند. بودجه ی زیادی را برای سئو و بازاریابی محتوا و لینک سازی خرج می کنند و کسب و کارهای کوچک و متوسط توان رقابت با آن ها را ندارند. متخصصین قدرتمندی دارند که دستمزدهای زیادی برای بهینه سازی سئو می گیرند و یا با آژانس های دیجیتال مارکتینگ حرفه ای همکاری دارند.

اما هنر یک کسب و کار کوچک بسیار ارزشمندتر است. چرا که باید با یک بودجه ی کم و نیروی کاری کمتر با این برندهای بزرگ و غول پیکر رقابت کنند. اگر شما هم بودجه ی زیادی برای سئو ندارید. با این مراحل یک استراتژی سئو با بودجه ی کم برای کسب و کارتان بسازید.

1. ببینید چقدر بودجه دارید و چرا کم است؟

بودجه فقط به معنای پول نیست. اینکه شما وقت کافی ندارید و یا نیروی کاری لازم را ندارید به معنای کمبود بودجه است. به طور کلی کمبود بودجه در یک کمپانی شامل موارد زیر است:

  • کمبود زمان: سئو یک فعالیت پایا و منظم و مداوم است و نمی توان آن را به صورت مقطعی انجام داد. برای همین زمان نقش اصلی را دارد.
  • کمبود منابع: این منابع هم شامل منابع انسانی هستند و هم شامل منابع تغذیه. برخی کسب و کارها نیروی لازم را برای انجام مداوم فعالیت های سئو و تولید محتوا ندارند. بعضی هم با کمبود منابع برای تولید محتوا دست و پنجه نرم می کنند. یعنی در بستر وب اطلاعات کمی در حوزه ی کاری آن ها وجود دارد و باید خودشان محتوا را تولید کنند و از جایی نمی توانند اطلاعات کسب کنند.
  • کمبود دانش: دانش فنی و تخصصی سئو چیزی است که به شدت در کمپانی های کوچک و متوسط احساس می شود. سئوکارهای حرفه ای حقوق بیشتری می گیرند و سئوکارهای متوسط هم چندان روی الفبای موضوع مسلط نیستند.
  • کمبود پول: تمام کمبودهای قبلی به این موضوع برمی گردد. پول کافی برای لینک سازی، طراحی کمپین و … وجود ندارد. منابع کمی در دسترس هستند و در نتیجه دانش فنی کمتری در مجموعه جریان دارد.

استراتژی سئو با بودجه کم دقیقا به این معناست که شما این محدودیت ها را پشت سر بگذارید و بتوانید بدون این منابع رشد کنید.

2. گپ ها و خلاها را پر کنید.

باید ببینید کسب و کار شما چه محدودیت هایی دارد. اگر بودجه ی کافی نداشته باشید احتمالا به دنبال روش های کم هزینه تر و یا ارزان برای سئو باشید. ابزارهای رایگان برای آنالیز سئو بسیار زیادند. گوگل به تنهایی می تواند اطلاعات لازم برای بک لینک ها، رنکینگ و سایر فاکتورهای مهم را در اختیار شما قرار دهد. کنسول جستجوی گوگل، گوگل آنالیتیکس و گوگل دیتا استودیو ابزارهایی هستند که می توانید به صورت رایگان از آن ها استفاده کنید.

اگر کمبود وقت دارید یک چیز مهم را نباید فراموش کنید. برنامه ریزی بسیار مهم است. اگر نمی توانید هر دو روز یک بار مقاله منتشر کنید می توانید برنامه ای بچینید و هر سه روز این کار را انجام دهید. اگر یک کار را به صورت مداوم و منظم انجام دهید بهتر است تا اینکه جسته گریخته و بدون برنامه انجام دهید.

برای کمبود دانش فنی تنها چیزی که باید انجام دهید رشد شخصی است. منابع بسیار زیادی برای یادگیری سئو وجود دارند. روش ها و تاکتیک های جدید در یوتیوب و سایت های تخصصی سئو وجود دارند که می توانید از آن ها استفاده کنید و روی سایت تان پیاده کنید.

3. نقاط قوت تان را مشخص کنید.

همه چیز در مورد کمبودها نیست. برخی کسب و کارها با اینکه نیروی انسانی کافی دارند اما همچنان نتیجه ای از سئو نمی گیرند. اگر نقاط قوت و داشته هایتان را خوب مدیریت کنید می توانید راحت تر این مسیر را جلو ببرید. هر سئوکاری در یک زمینه ی خاص حرفه ای عمل می کند. هر کانتنت مارکتری نقاط قوت خودش را دارد.

در یک مجموعه ممکن است نویسنده های حرفه ای و قدرتمندی وجود داشته باشد. اما از این توانایی ها به خوبی استفاده نمی شود. برخی سئوکارها لینک سازی خارجی را با مهارت بسیار بالایی انجام می دهند. اما کسب و کارها به جای اینکه روی این مسئله دست بگذارند به دنبال سئو آن پیج هستند. باید بدانید کجاها قوی ترید و آن را تبدیل به تکیه گاه تان کنید.

اگر قبلا شبکه سازی کرده اید و با افراد حرفه ای در زمینه ی کاری تان همکاری می کنید می توانید این همکاری را گسترش دهید. این ها داشته های شما هستند و نباید فراموش شان کنید.

4. انتظارات واقع گرایانه داشته باشید.

همیشه هدف داشته باشید. اگر می خواهید استراتژی سئو بچینید باید قبل از هر چیز برای خودتان یک هدف را در یک بازه ی مشخص تعیین کنید و سعی کنید به آن برسید. به طور مثال دو برابر کردن ترافیک می تواند یک هدف باشد. کم کردن نرخ بانس ریت می تواند یک هدف باشد. بالا بردن نرخ Engagement یک هدف است. بهبود پروفایل بک لینک یک هدف است.

درست است که هدف نهایی افزایش فروش است. اما باید بدانید با چه فاکتورهایی می توانید این فروش را تضمین کنید. پس اهداف واقع گرایانه بچینید و سعی کنید متناسب با این هدف ها حرکت کنید.

5. از زیرلایه ها شروع کنید.

مهم ترین نکته در استراتژی سئو با بودجه ی کم این است که بفهمید تلاش هایتان را در کدام نقطه متمرکز کنید. پس بهتر است صفحات سایت و همچنین اهداف تان را اولویت بندی کنید.

اگر صفحات مهمی دارید که می خواهید آن ها را در گوگل بالا بیاورید آن ها را مشخص کنید و برای این صفحات هدف گذاری کنید. شما نمی توانید همزمان تمام صفحات را بالا ببرید. برخی صفحات که فایده ی کمتری برای کسب و کارها دارند به وقت و توجه کمتری نیاز دارند. اما برخی دیگر نیاز به تلاش بیشتری دارند.

6. اول مشکلات را حل کنید.

به طور کلی بازاریابی یعنی حل مشکلات. اول از مشکلات شروع کنید. سئو در ابتدای کار سرشار از مشکلات ریز و درشت است. از بهینه سازی نادرست صفحات گرفته تا لینک های شکسته و لینک های مخرب. از صفحات کم اهمیت گرفته تا استراتژی لینک سازی نادرست در این مسئله دخالت دارند.

اگر بودجه ی کافی برای تولید محتوا ندارید می توانید محتوای قبلی تان را بهینه کنید تا ترافیک بیشتری از آن بگیرید. اگر برخی صفحات شما نرخ تبدیل کمتری دارند تغییرات لازم را در آن اعمال کنید تا نتیجه بهتر بگیرید.

اگر پرفایل بک لینک شما ضعیف است دنبال روش هایی باشید که با هزینه ی کمتر آن را بهبود ببخشید. از پست مهمان گرفته تا شبکه سازی روش های کم هزینه ای هستند که راحت و ساده می توانید روی وبسایت تان پیاده کنید.

7. خارج از جعبه فکر کنید.

سئو یک فرایند ثابت و مرحله به مرحله نیست. سئو بیشتر به خلاقیت شما و تفسیرهایتان بستگی دارد. الگوریتم های گوگل روز به روز تغییر می کنند و تنها چیزی که می تواند موفقیت شما را رقم بزند درک درست از این تغییرات است. باید بدانید گوگل دقیقا چه چیزی می خواهد و آن را در محتوای تان پیاده سازی کنید.

خارج از جعبه فکر کنید. یعنی دنبال موضوعاتی بگردید که رقبای شما هنوز روی آن کار نکرده اند. یعنی کلیدواژه هایی را سئو کنید که رقبای کمتری در آن ها دارید. از این طریق راحت تر می توانید سهمی از مارکت را به خود اختصاص دهید.

8. از رقبای تان یاد بگیرید.

اگر وقت کافی و دانش کافی ندارید کافیست به رقبای تان نگاه کنید و ببینید چکار می کنند. می توانید چیزهای زیادی از آن ها یاد بگیرید. از لینک سازی گرفته تا استراتژی محتوا آن ها را بررسی کنید و بهترین استراتژی را از دل این نکات بیرون بیاورید.

کلیدواژه های تارگت آن ها را بررسی کنید. اگر احساس می کنید رقابت در این کلیدواژه ها سخت است شما همخانواده ها و کلیدواژه های مشابه را انتخاب کنید.

البته از آن ها تقلید نکنید. تقلید کردن به این معناست که شما Market-Driven هستید. در حالی که تنها کسب و کاری موفق است که درایور مارکت باشد و به بقیه وابسته نباشد. پس تنها نکات مفید و کاربردی را از سایت های رقیب استخراج کنید.

جمع بندی

هر چیزی که فعالیت های سئو سایت شما را محدود کند به نوعی کمبود محسوب می شود. اما پر کردن این کمبودها کار چندان سختی نیست. همیشه راه های میانبر و کم هزینه تر وجود دارند. راه هایی که به سادگی می توانید از آن ها استفاده کنید. این 8 مرحله را انجام دهید و سعی کنید قبل از هر چیز روی کیفیت کار کنید. کیفیت کارتان را بالا ببرید. کمیت اهمیت چندانی ندارد.

ضرورت و اهمیت مدیریت منابع انسانی

ضرورت و اهمیت مدیریت منابع انسانی

ضرورت و اهمیت مدیریت منابع انسانی امروزه، با گسترش فناوری و پیچیدگی جوامع، سازمان ها نیازمند دانش، تخصص، مهارت و نگرش لازم به منظور رویارویی با تغییرات رو به رشد محیط بی ثبات بیرونی شده است.

چالش های کسب و کارهای فناوری محور سبب ضرورت ایجاد زیرساخت های لازم به منظور دسترسی به دانش، ارتقاء عملکرد، بهبود مستمر و رقابت پذیری سازمان ها شده اند. در این دوره، یکی از رقابت های اصلی و حیاتی سازمان ها بر سر تامین و مدیریت منابع انسانی در مدیریت عملکرد مستعد به عنوان مهم ترین منبع دانش، نوآوری و خلاقیت است.

نگرش، استعداد، تجربه، مهارت و توانایی منابع انسانی کارآمد زیربنای موفقیت سازمان ها را می سازد. سازمان های امروزی تنها با اتکاء بر تخصص و مهارت منابع انسانی خود قادر خواهند بود وارد عرصه رقابت های محلی و جهانی شوند. همچنین این امر نشانگر ضرورت و اهمیت منابع انسانی است.

ضرورت و اهمیت مدیریت منابع انسانی در عصر اطلاعات و ارتباطات

در عصر اطلاعات و ارتباطات، موفقیت و برتری سازمان ها در گرو برخورداری از اطلاعات، دانش و استقرار شبکه توزیع و تسهیم متناسب با آن است. قابلیت کسب اطلاعات و دانش فنی به همراه شیوه توزیع و چگونگی استفاده و کاربست آن از عوامل مهم بقاء و رقابت پذیری سازمان ها محسوب می شود.

در سازمان های نوین دانش و تخصص نوعی سرمایه اقتصادی و موتور محرک عملکرد تلقی می شود که از طریق منابع انسانی متخصص و ماهر قابل دستیابی است. از همین رو جذب، توسعه و نگهداشت منابع انسانی مستعد به یک چالش حیاتی در فرآیندهای مدیریت منابع انسانی سازمان ها تبدیل شده است.

سرمایه، منابع و مواد اولیه عوامل مهمی در فرآیند تولید محصولات و ارائه خدمات به شمار می روند. اما این نیروی انسانی متخصص و ماهر است که با انباشت و بهره برداری دانش محور از سرمایه و منابع باعث ادامه بقاء و رقابت سازمان ها می شوند. در عصر حاضر، کارآمدی فرآیندهای جذب، توسعه و نگهداشت منابع انسانی متخصص بیش از پیش ضرورت و اهمیت یافته است.

اهمیت مدیریت منابع انسانی

ضرورت و اهمیت مدیریت منابع انسانی در فرآیند توسعه پایدار

ورود مفاهیمی نظیر توسعه و پایداری در اکوسیستم کسب و کارهای امروزی سبب بازنگری در فرآیندهای مدیریت منابع انسانی با تأکید بر پرورش سرمایه انسانی شده و تأثیر بسیاری بر پویایی، بقاء و رقابت بلندمدت سازمان ها دارد. از این منظر، سازمان ها نه تنها باید از استخدام و نگهداشت منابع انسانی مستعد خود در بلندمدت اطمینان حاصل کنند، بلکه می بایست برای دسترسی و توانایی جذب کارجویان مناسب و مورد نظرشان در آینده نیز برنامه ریزی و اقدام نمایند.

مدیریت منابع انسانی در پی جذب و گمارش منابع انسانی مستعد، توسعه و حفظ آن ها در جهت بقاء و موفقیت بلندمدت سازمان هستند. پیامدهای کمبود منابع انسانی شایسته در رده های شغلی مختلف سازمان و به ویژه منصب های کلیدی می تواند بسیار آسیب زا باشد. عدم پذیرش تغییر، ناتوانی در رقابت سازمانی، فقدان پویایی و نوآوری از جمله آسیب های جدی و احتمالی است.

اهمیت رشد و توسعه نیروهای سازمانی

سازمانی که نتواند نگرش، دانش و مهارت منابع انسانی خود را رشد و توسعه دهد و آن ها را در نظام ها، فرآیندها و رویه های سازمانی خود به کار گیرد، قادر به پایداری و توسعه نخواهد بود. چنانچه مدیران ارشد سازمان ها نتوانند نیازهای آتی سازمان خود را پیش بینی کنند و بر اساس آن منابع انسانی لازم و کافی را استخدام و توانمند سازند، به ثبات درون سازمانی، ارتقاء بهره وری و توانایی رقابت های محلی و جهانی دست نمی یابد. دستیابی سازمان ها به رشد و توسعه پایدار در اقتصاد و فناوری با پیشرفت منابع انسانی و تبدیل آن ها به سرمایه های انسانی امکان پذیر خواهد بود.

لطفا جهت مشاوره و کسب اطلاعات بیشتر با شماره های زیر تماس بفرمایید:

تماس با ما

طرف های قرارداد

ضرورت استقرار سیستم مدیریت منابع انسانی

برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلندمدت با هدف بهبود عملکرد و توسعه پایدار با تمرکز بر نقاط ضعف و قابلیت های منابع انسانی فعلی و همچنین فرصت ها و محدودیت های موجود جهت جذب منابع انسانی شایسته صورت می گیرد. منابع انسانی هسته اصلی تمام نظام ها، فرآیندها و رویه های درون سازمانی و برون سازمانی هستند.

سازمان های امروزی باید تمام توانمندی ها و مهارت های بالقوه منابع انسانی خود را در سطوح فردی، تیمی و سازمانی پرورش داده و با کاربست آن در جهت رقابت و توسعه گام بردارند. این امر نیازمند داشتن چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید رویکرد سیستمی در تعیین استراتژی ها، اهداف و برنامه ریزی های مرتبط با منابع انسانی و استقرار سیستم منابع انسانی بوده و به همین دلیل سازمان ها مستلزم برخورداری از مدیریت منابع انسانی کارآمد و اثربخش هست. نقش بالقوه منابع انسانی توسعه یافته در رشد اقتصادی، پیشرفت فناوری و ارتقاء عملکرد سازمان ها غیرقابل چشم پوشی است، بنابراین اگر مدیران ارشد نتوانند با استقرار یک سیستم مدیریت منابع انسانی کارآمد و استراتژیک زمینه بهبود و توسعه منابع انسانی سازمان خود را فراهم آورند، نابسامانی و تزلزل در ساختارهای سازمانی ایجاد خواهد شد.

امروزه، ضرورت و اهمیت مدیریت منابع انسانی به عنوان سرمایه های انسانی سازمان مورد توجه مدیران ارشد قرار گرفته و مدیریت منابع انسانی با رویکردهای استراتژیک و بلندمدت همراه شده است. مدیران منابع انسانی برای حفظ و توسعه منابع انسانی و ایجاد رضایت شغلی و تعهد سازمانی معمولاً چهار نوع استراتژی متفاوت را در واحد منابع انسانی به کار می گیرند.

ضرورت مدیریت منابع انسانی

4 نوع استراتژی متفاوت در واحد منابع انسانی

استراتژی تهاجمی

مدیران منابع انسانی با استفاده از استراتژی تهاجمی سعی دارند در گام اول نارضایتی منابع انسانی سازمان را کاهش دهند. آن ها پس از ایجاد رضایت نسبی کارکنان، می کوشند عوامل خارجی موثر بر کاهش تعهد سازمانی کارکنان و ترک کار آن ها را شناسایی کرده و خنثی کنند.

استراتژی محافظه کارانه

مدیران منابع انسانی سازمان از طریق استراتژی محافظه کارانه به دنبال ایجاد سازوکارهای انگیزشی از طریق ایجاد سیستم ارزیابی عملکرد کارکنان هستند. در واقع سازمان با تاکید بر ضرورت و اهمیت مدیریت منابع انسانی می کوشند عملکرد آن ها را ارتقاء دهد و برای این کار شاخص های عملکردی شفاف، قابل اندازه گیری و قابل توسعه تعیین می کند تا کارکنان عملکرد خود را مطابق با شاخص ها ارتقاء دهند.

استراتژی تدافعی

مدیران منابع انسانی با انتخاب استراتژی تدافعی قصد دارند رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان را افزایش دهند و به همین منظور سیستم جبران خدمات خود را از طریق اقداماتی نظیر ایجاد تسهیلات رفاهی و نظام پاداش دهی تقویت می کنند. ایجاد بیمه های تکمیلی و نظام درمانی، ساعات کاری شناور و امکان دورکاری از جمله راهکارهایی است که در این استراتژی انتخاب می شود.

استراتژی رقابتی

مدیران منابع انسانی با انتخاب استراتژی رقابتی سعی دارند بر رقبای خود متمرکز شوند و عملکرد و تجارب سازمان های رقیب را در سیستم جبران خدمات، ارزیابی عملکرد و توسعه منابع انسانی بررسی و تحلیل کنند. هدف از این کار علاوه بر نگهداشت و توسعه منابع انسانی سازمان، جذب و استخدام کارکنان شایسته سازمان های رقیب است.

آسیبهای نبود رویه های سیستماتیک در سازمانها

نبود فرآیندها و رویه های سیستماتیک علاوه بر به هدر رفتن هزینه های استخدام، آموزش و نگهداشت، سبب تضعیف انگیزه کارکنان و در نهایت تضعیف عملکرد خواهد شد. سرمایه گذاری مناسب در آموزش، رشد و توسعه مهارت ها بستر لازم را برای توسعه و پیشرفت فناوری سازمان فراهم می کند.

برنامه ها و راهبردهای توسعه منابع انسانی سازمان باید با درک صحیح ضرورت و اهمیت ظرفیت سازی و توانمندسازی در منابع انسانی در سطوح فردی، تیمی و سازمانی همراه باشد. عدم وجود یک الگوی یکپارچه و ارتباط نظام مند میان استراتژی ها، فرآیندها و رویه های مرتبط با منابع انسانی سبب کاهش اثربخشی چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید برنامه های مرتبط با منابع انسانی و صرف هزینه های بی ثمر خواهد شد.

لطفا جهت مشاوره و کسب اطلاعات بیشتر با شماره های زیر تماس بفرمایید:

تماس با ما

طرف های قرارداد

کمبود منابع انسانی شایسته

در دهه های اخیر پیشرفت فناوری و حرکت به سمت جهانی شدن باعث افزایش تقاضا برای جذب و حفظ منابع انسانی متخصص و ماهر شده است. منابع انسانی مستعد و کارآمد بسیار کمیاب شده اند و در آینده نیز تعداد آن ها رو به کاهش است.

تأمین منابع انسانی متخصص به تعداد کافی و لازم به طور فزاینده ای رو به دشواری می رود. ضرورت و اهمیت جذب منابع انسانی مورد نیاز سازمان در زمان درست و به موقع از چالش های اصلی فرآیندهای مدیریت منابع انسانی است. در اینجا باید به این نکته مهم توجه داشت که معضل کمبود منابع انسانی به معنای کاهش تعداد نیروی انسانی در بازار کار نیست.

در واقع فقدان و کمبود شایستگی در منابع انسانی معضل اصلی و حیاتی مدیران منابع انسانی است. امروزه سازمان ها مستلزم طراحی فرآیندهایی استراتژیک جهت استخدام و نگهداشت منابع انسانی مستعد، توسعه و پرورش شایستگی های حیاتی، تقویت انگیزش و اشتیاق و ایجاد مشوق هایی تاثیرگذار برای بهره وری بیشتر هستند.

اهمیت برند کارفرمایی در جذب و حفظ منابع انسانی

در اکوسیستم کسب و کارهای امروزی نیروی انسانی شایسته و برتر تمایل ندارد به هر نوع سازمانی ملحق شود. استعدادها به دنبال سازمانی هایی با ساختارهای مسطح و پویا، فناوری پیشرفته، فرهنگ غنی و سالم و مشخصه های از این دست هستند. در چنین شرایطی ایجاد برند کارفرمایی قدرتمند و محبوب از طریق فرآیندهای مدیریت منابع انسانی بسیار ضروری است.

منابع انسانی شایسته درصدد ارتقاء کیفیت زندگی کاری، ایجاد تعادل میان کار و زندگی، توسعه و پیشرفت هستند. مشخصه های سازمانی که در آن مشغول به کار می شوند، برایشان بسیار حائز اهمیت است. منابع انسانی متخصص و ماهر از مدیران ارشد خود انتظار دارند که سلامت، امنیت، عدالت، توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی را در اولویت قرار دهند.

رشد و توسعه نیروهای سازمانی

مدیران منابع انسانی برای ارتقاء برند کارفرمایی مستلزم اجرای فرآیندهای استخدام، توسعه، نگهداشت و برکناری کارکنان به شیوه ای عادلانه و کارآمد هستند. آن ها به منظور اطمینان از محبوبیت برند کارفرمایی خود در بلندمدت می کوشند تا کارکردهای مدیریتی و کارکردهای عملیاتی مدیریت منابع انسانی را ارتقاء دهند.

کارکردهای مهم در مدیریت منابع انسانی

کارکردهای مهم در مدیریت منابع انسانی موارد زیر را شامل می شود:

  1. برنامه ریزی
  2. سازماندهی
  3. هماهنگی
  4. هدایت

کنترل و کارکردهای عملیاتی شامل چه فرآیندهایی می شود؟

    (استفاده از انواع روش های ارزیابی)
  1. بهبود و توسعه منابع انسانی (کانون ارزیابی و توسعه)
  2. جبران خدمات و مدیریت روابط انسانی است
  3. پیاده سازی روانشناسی صنعتی و سازمانی

سازمان های امروزی با تقویت برند سازمانی سعی دارند از حفظ و توسعه استعدادهای خود و همچنین جذب به موقع استعدادهای مورد نظرشان اطمینان حاصل کنند و از این طریق عملکرد سیستم مدیریت منابع انسانی را ارتقاء دهند. توسعه مدیران مکث در زمینه مدیریت منابع انسانی فرآیند های مانند اجرای (کانون ارزیابی، کانون توسعه، ارزیابی 360 درجه، انواع خدمات آموزشی، طراحی مدل شایستگی، روانشناسی صنعتی و سازمانی و مشاوره مدیریت منابع انسانی) را پیاده سازی و اجرا می کند.

رزومه مدیران مرکز مشاوره مکث

  • طرف قرار داد با بانک های سپه، صادرات، صنعت و معدن، تجارت و کشاورزی.
  • مشاوره استخدامی و تهیه بانک اطلاعات سلامت روان پرسنل جدیدالاستخدام شرکت فولاد کاوه جنوب کیش در بندرعباس.
  • تهیه و تدوین بانک اطلاعات سلامت روان پرسنل شاغل درشرکت فولاد کاوه جنوب کیش در بندرعباس.
  • تهیه و تدوین پرونده سلامت روان برای پرسنل جدیدالاستخدام بانک کارآفرین.
  • تهیه و تدوین پرونده رشد و توسعه عملکرد سازمانی برای پرسنل شاغل بانک کارآفرین.
  • آسیب شناسی واحد های تابعه بانک کارآفرین..
  • طراحی و تدوین شرح شغل مشاغل شرکت بهین انرژی سرآمد.
  • تهیه پرونده رشد و توسعه عملکرد سازمانی پرسنل شاغل در شرکت بهین انرژی سرآمد.
  • تطبیق ویژگی های شغل و شاغل در شرکت بهین انرژی سرآمد.
  • ارائه مشاوره و پیشنهادات به مدیران ارشد شرکت بهین انرژی برای افزایش و ارتقا عملکرد سازمانی.
  • طراحی و تدوین شرح شغل مشاغل شرکت فولاد جهان آرا اروند.
  • تهیه پرونده رشد و توسعه عملکرد سازمانی پرسنل شاغل در شرکت فولاد جهان آرا اروند.
  • تطبیق ویژگی های شغل و شاغل در شرکت فولاد جهان آرا اروند.
  • دبیر و سخنران «نخستین همایش جایگاه روانشناسی در ارزیابی، رشد و توسعه عملکرد سازمانی» در شهر بندرعباس.
  • درمان و ارتقا پرسنل شاغل در شرکت فولاد کاوه جنوب کیش در شهر بندرعباس.
  • انجام پروژه طرح سلامت روان پرسنل در حال استخدام بانک تجارت در سطح کشور.
  • پروژه پژوهشی و ارزیابی پارس جنوبی و شمالی در عسلویه (دکتر عیسایی مدیر مرکز مشاوره مکث).
  • طرف قرارداد با شرکت مپنا به عنوان روانشناس و مشاور (دارای تفاهم نامه همکاری با دکتر عیسایی مرکز مشاوره مکث).
  • برگزاری دوره توسعه شایستگی مدیران شرکت ملی گاز ایران.
  • برگزاری3 دوره های توانمند سازی ویژه پرسنل بانک سپه
  • برگزاری 12 دوره تربیت درمانگر ویژه روانشناسان و مشاوران کارشناس ارشد و دکترا.
  • ارزیابی مدیران بانک صنعت و معدن.
  • برگزاری چندین سمینار شغلی و روانشناسی.
  • برگزاری دوره کانون ارزیابی و کانون توسعه همراه با کوچینگ ویژه دانشجویان روانشناسی و مدیریت منابع انسانی.
  • کانون ارزیابی مدیران شرکت الکتروپیک.
  • تدریس دورهای ارتباط موثر بانک صنعت و معدن.
  • تدریس ضرورت و اهمیت مدیریت منابع انسانی برای دانشجویان روانشناسی
  • برگزاری دورهای آنلاین کوچینگ برای دانشجویان ارشد و دکترای روانشناسی.
  • طرف قرار داد با بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در انتهای سال 1398.

سوالات متداول

1. استراتژیهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بر چه اساسی انتخاب می شوند؟
استراتژی های مدیریت منابع انسانی بر اساس توان صنعتی، توان مالی، ثبات محیطی و مزیت رقابتی سازمان انتخاب می شوند.

2. محورهای اساسی در مدیریت منابع انسانی کدامند؟
همسویی بین سیستم منابع انسانی و راهبردهای سازمان و همچنین رابطه دوسویه بین اقدامات واحد منابع انسانی و عملکرد کلی سازمان محورهای اساسی در مدیریت منابع انسانی هستند.

3. مدیریت استراتژیک منابع انسانی از چه ابعادی برخوردار است؟
ابعاد مدیریت استراتژیک منابع انسانی شامل گزینش و جذب استعدادها، نگهداشت منابع انسانی، پرورش و توسعه منابع انسانی و بکارگیری موثر منابع انسانی است.

4. استراتژی های جذب و تامین منابع انسانی چند نوع است؟
استراتژی های جذب و تامین منابع انسانی شامل استراتژی های مبتنی بر بازار کار و استراتژی های مبتنی بر کنترل کارکنان است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.