الگوهای هارمونیک
افرادی که وارد دنیای بورس میشوند، از طریق تحلیلهای مختلف بازار و نمودارهای قیمت، اقدام به استخراج اطلاعات برای پیشبینی آینده و خرید و فروش در بازار میکنند. تاثیر این تحلیلها روی موفقیت در بورس غیرقابل انکار است. اکثر افرادی که در بازارهای بورس و فرابورس ضرر میکنند، به دلیل ناآگاهی نسبت به این نوع تحلیلها، اشتباهات بزرگی را مرتکب میشوند. به همین دلیل اهمیت شناخت تحلیل تکنیکال پیشرفته و مواردی مثل الگوهای هارمونیک و فیبوناچی و غیره از اهمیت فراوانی برخوردار است.
برای ورود به دنیای تحلیل تکنیکال پیشرفته، باید در ابتدا نسبت به تحلیل تکنیکال مقدماتی و اصول آن آشنا باشید. سپس اقدام به یافتن نقاط دقیق بازگشت قیمت یا تحلیل الگوهای هندسی کنید.
تحلیل تکنیکال پیشرفته
پیش از این که بخواهیم در مورد الگوهای هارمونیک صحبت کنیم، باید ببینیم که تحلیل تکنیکال پیشرفته چیست. تحلیل تکنیکال را اگر بخواهیم به طور خلاصه تعریف کنیم، باید گفت که به مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته با هدف پیش بینی روند قیمت، در آینده گفته میشود.
بازار سهام به طور کلی مجموع نوساناتی به هم پیوسته است و هر موج جدیدی در بازار متاثر از موج قبلی است. این امواج توسط خطوطی موسوم به خطوط فیبوناچی قابل تفکیک هستند و اطلاعاتی که از آنها استخراج میشود به شکل سریهای فیبوناچی ثبت میشوند. دو نسبت که از این سریهای فیبوناچی به دست میآیند در الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار میگیرند. اعداد فیبوناچی که در الگوهای هارمونیک به کار گرفته شده، بهطور مستقیم یا غیر مستقیم از ۰٫۶۱۸ و ۱٫۶۱۸ گرفته شدهاند. زمانی که این دو نسبت اصلی با نسبتهای مشتق شده از توالی فیبوناچی با هم ترکیب میشوند، الگوهای هارمونیکی را به وجود میآورند که نشانگر نواحی برگشتی مهم در بازار هستند.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک، مجموعه الگوهایی هستند که روی نمودارهای قیمتی سهم تشکیل میشوند. برای توضیح الگوی هارمونیک به زبان ساده باید گفت در نمودارها با توجه به شکل گذشته قیمت و مسیر حرکت خطوط، میتوان الگوهایی را پیدا کرد و با توجه به مجموعهای از سریهای فیبوناچی، آینده این حرکت را پیشبینی کرد و از این طریق، به مسیر حرکت بازار پی برد. الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما شناسایی آنها نیازمند آشنایی با قوانین خاصی است. الگوهای زیادی وجود دارند که شبیه به این الگوها هستند ولی نباید با آنها اشتباه گرفته شوند.
این الگوها همچنین ممکن است که در داخل الگوهای دیگر شکل بگیرند و گاهی نیز ممکن است که الگوهای غیر هارمونیک در داخل الگوهای هارمونیک تشکیل شوند. همچنین احتمال وجود چند موج قیمتی در داخل یک الگوی هارمونیک وجود دارد.
چرا الگوهای هارمونیک شکل می گیرند؟
قیمتها در بازار همیشه به شکل خاصی حرکت میکنند و خط روند مشخصی را طی میکنند و سپس دچار حالت تثبیت میشوند و دوباره در قالب یک روند پیش میرود. به ندرت پیش میآید که خط روندها برعکس شوند. در جریان این عمل، الگوهای قیمتی قابل تشخیصی ایجاد میشوند. این الگوها همان الگوهای هارمونیک هستیند که به دستههای مختلفی تقسیم میشوند.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت / زمان است که خود آن نیز به روابط نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازارها مربوط است. تجزیه و تحلیل نسبت فیبوناچی در هر بازار و در هر نمودار زمانی به خوبی نتیجه مطلوبی به ما میدهد. ایده اصلی استفاده از این نسبتها، شناسایی نقاط عطف کلیدی، اکستنشنها و پروجکشنها به همراه یک سری از نوسانات زیاد و نقاط کم نوسان است. پروجکشنها و اکستنشنهای بدست آمده با استفاده از این نقاط نوسان (بالاترین و پایین) سطح کلیدی قیمت را برای نقاط حد یا اهداف (تارگت) به ما نشان میدهند.
به عنوان مثال اگر ما پنج نقطه روی یک بازار خرسی داشته باشیم، که دوتای آنها تغییر جهت نمودار به سمت پایین را نشان بدهد و دوتای آنها تغییر به سمت بالا را نشان بدهند، میتوانیم یک الگوی هارمونیک گارتلی را مشاهده کنیم. همه این نوسانات در تمام الگوهای هارمونیک بهم پیوسته بوده و با نسبت فیبوناچی مرتبط هستند.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک
یافتن الگوهای هارمونیک و استفاده از آنها برای تحلیل تکنیکال پیشرفته، دارای مزایا و معایبی است. ما در ادامه به برخی از این مزایا و معایب اشاره خواهیم کرد:
مزایای الگوهای هارمونیک
- فراهم کردن پروجکشنهای آینده و نقاط استاپ و تعیین آنها به عنوان ایندیکاتور (شاخص).
- قوانین معامله با استفاده از نسبتهای فیبوناچی بسیار استاندارد هستند.
معایب الگوهای هارمونیک
- این دسته از الگوها، بسیار تکنیکی هستند و فهم آنها برای اکثر افراد دشوار است.
- تشخیص درست این الگوها و تمایز بین آنها نیز گاها دشوار است.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی AB=CD
الگو AB=CD یکی از سادهترین و پرکاربردترین الگوهای هارمونیک است و تشخیص آن نیز بسیار آسانتر از سایر الگوها است. الگوی AB=CD به دو دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود. در این الگو ابتدا حرکت AB در جهتی صعودی یا نزولی تشکیل میشود و سپس از نقطه B اصلاحی برای AB انجام میشود که خط BC است. سپس از نقطه C هم جهت با AB و به اندازه AB خط CD تشکیل می شود.
الگوی گارتلی
این الگو یکی از اولین و قدیمیترین الگوهاست. این الگو از ۵ نقطه اساسی X، A، B، C، D تشکیلشده است که موقعیت ویژه هر یک از آنها، برای شناسایی الگو بسیار مهم است. الگوی صعودی گارتلی اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این اتفاق است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد. در این الگو موج AB حتماً باید به اندازه %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند و موج BC میتواند به میزان %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ از موج AB را اصلاح کند. همچنین نباید اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر شود.
الگوی پروانه
الگوهای پروانه اگرچه شباهتهایی با الگوهای گارتلی دارند اما با آنها تفاوتهای اساسی نیز دارند. توجه داشته باشید که الگو با حرف X شروع می شود و پس از آن، چهار حرکت قیمتی CD، BC، AB، XA را شاهد هستیم. الگوی پروانهای دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است. نقطه D در این الگو نقشی محوری دارد. این نقطه، نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود.
الگوی خفاش
پایههای این الگو دارای شکل خفاش هستند و به راحتی میتوانید آنها را تشخیص بدهید. این الگو هم برای بازارهای گاوی قابل تشخیص است و هم در بازارهای خرسی رخ میدهد. الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه الگوی گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد. در این الگو، دو نقطه A,C فاصله کمتری نسبت به دو نقطه X,D دارند. نقطه D نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
الگوی خرچنگ
الگوی خرچنگی از ۵ نقطه ،X،A،B،C،D تشکیل شده است. بسیاری از افراد این الگو را با الگوی پروانهای اشتباه میگیرند. خط XA اولین خط این الگو است و در اصلاح آن خط AB تشکیل میشود. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطه B است در یک الگوی صعودی، نقطه وسط هم تراز نقاط بالا است و در الگوی نزولی، برعکس است. الگوی خرچنگ با توجه به حرکت شارپی خط CD از دیگر الگوهای هارمونیک متمایز می شود. این حرکت معمولا به اندازه 1.618% فیبوناچی اکستنشن موج اول یعنی XA می باشد.
چطور با الگوهای هارمونیک معامله کنیم؟
حالا که با دسته بندی الگوهای هارمونیک آشنا شدیم، احتمالا برای شما سوال ایجاد میشود که چطور باید از این الگوها استفاده کرد. در ادامه صفر تا صد استفاده از الگوهای هارمونیک برای معامله را برای شما بازگو خواهیم کرد.
تشخیص الگو
بدون شک اولین گام برای استفاده از الگوهای هارمونیک، تشخیص الگو است. شما با توجه به الگوهای گفته شده، باید یکی از این الگوها را شناسایی کنید و ببینید که این الگو جزو کدام دسته است. برای این کار باید فیبوناچی برگشتی (retracement) را بر روی خطوط بین نقطهها بگذارید. سپس اگر شرطها در مورد یکی از الگوها صدق کرد، الگو شناسایی شده است.
تشخیص معامله
در یک الگوی هارمونیک وقتی که سه پایه (خط) از پنج نقطه الگو تکمیل شدند، میتوان معامله را تشخیص داد. برای مثال اگر الگوی ما الگوی گارتلی در بازار گاوی باشد، XA, AB و BC سه پایه باشند و پایهها از CD شروع شوند، شما میتوانید معامله را تشخیص بدهید. ما با استفاده از پروجکشنها و فیبوناچی برگشتی، خط XA و BC به همراه نرخهای فیبوناچی میتوانیم شاخه قیمتی را شناسایی کنیم که یک PTZ است.
(PCZ (Pattern Completion Zone
در الگوهای ۵ نقطه ای هارمونیک ، الگو با تشکیل سه پایه(موج) شناخته می شود. برای مثال، در الگوی Gartley Bullish ، پاهای XA ، AB و BC به اتمام رسیده و شروع به تشکیل پایه CD می کند و شما می توانید یک فرصت ترید را به راحتی تشخیص دهید. با استفاده از فیبوناچی projections و retracements پایه های XA و BC ، می توانیم تعدادی نقطه قیمتی در نظر بگیریم تا یک منطقه تکمیل الگو که به آن Pattern Completion Zone گفته می شود، در الگو مشخص شود.تمام الگوهای هارمونیک مناطق تکمیل الگوهای (PCZ) را تعریف کردهاند. این PCZها که به عنوان خوشههای قیمت نیز شناخته میشوند، توسط تلاقی نوسان (پایه) پسوندهای فیبوناچی برگشتی، اکستنشنها و پروجکشنها تشکیل میشود. الگوها به طور کلی پایه CD را در PCZ تکمیل کرده و سپس معکوس میکنند. معاملات در این منطقه پیشبینی شده و قیمتها تغییر میکنند.
نقاط ورود و حد ضرر
برای خرید و ورود به یک سهم بهتر است از ترکیب شناخت الگوهای هارمونیک به همراه تغییرات روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم، برای مثال اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و این نقطه میتواند یک خرید (در الگوهای صعودی) یا یک فروش (در الگوهای نزولی) باشد. معمولاً نقطه "D" با تلاقی پروجکشنها، نقاط برگشت و اکستنشنهای نوسانات قبلی (پایهها) مشخص میشود، که همان "منطقه معکوس" است. هنگامی که قیمتها رسیدن به این نقطه را آغاز کردند، فرصتی بالقوه برای معامله است، اما هنوز دلیل محکمی برای انجام معامله نیست. معیار ورود و اعتبار الگو توسط عوامل مختلف دیگری مانند نوسانات جاری، روند، حجم معاملات و موارد دیگر در بازار تعیین می شود. حدضررها در معاملات خرید اغلب مقداری پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
نحوه به دست آوردن محدوده هدف
مناطق هدف در الگوهای هارمونیک بر اساس فیبوناچی برگشتی، اکستنشنها و پروجکشنها در نوسانات ایمپالس و نسبت های فیبوناچی از نقطه عمل ساختار الگو محاسبه میشود. به عنوان مثال، در الگوی صعودی گارتلی، مناطق هدف با استفاده از پایه XA از نقطه عمل معامله (D) محاسبه میشوند. منطقههای هدف نیز از فرمولهای زیر تعیین میشوند:
منطقه هدف 1: (D + XA * 0.62) تا (D + XA * .786)
هدف منطقه 2: (D + XA * 1.27) تا (D + XA * 1.62)
توجه به این نکته مهم است که مناطق هدف بالقوه در الگوهای هارمونیک به شکل احتمالی هستند، نه قطعی. قوانین سخت مدیریت سرمایه و ریسک و داشتن دانش کامل در مورد الگوها برای موفقیت در معامله ضروری است.
جدول اهداف الگوهای هارمونیک
این جدول یکی از جدولهایی است که نسبتهای فیبوناچی برای پایههای مختلف و نقاط متفاوت محاسبه میشوند و در داخل آن قابل تشخیص هستند. همچنین این جدول، نسبتهای فیبوناچی برای الگوهای مختلف خرچنگ، گارتلی، سایفر، خفاش و بت و غیره را به خوبی نشان میدهد. شما میتوانید از این جدول برای تشخیص درست الگوها و نسبتهای فیبوناچی استفاده کنید تا بتوانید معاملات، نقاط تکمیل شده و نقاط ورود را تشخیص بدهید و فرآیند تشخیص و استفاده از الگوهای هامونیک را تکمیل کنید.
معرفی یک کتاب مرجع الگوهای هارمونیک
یکی از منابع مهمی که در مورد الگوهای هارمونیک وجود دارد، کتابی است که به قلم اسکات کارنی در دهه 90 میلادی نوشته شده است و بسیاری از الگوهای ذکر شده در این مطلب نیز توسط این شخص ابداع و معرفی شده است. این کتاب Harmony Traders نام دارد و یک کتاب مهم برای آموزش الگوهای هارمونیک در تمام دنیا محسوب میشود. در این کتاب برای اولین بار الگوی خرچنگی معرفی شد. این کتاب را میتوانید از طریق وبسایتهای اینترنتی خریداری کنید.
جمعبندی
ما در این مطلب نگاهی به الگوهای هارمونیک انداختیم و دیدیم که این الگوها چگونه تشکیل میشوند، چه نوعهایی دارند و چگونه میتوان از آنها استفاده کرد. الگوهای هارمونیک یکی از مهمترین الگوهایی است که با آن میتوان معاملات را تشخیص دارد و دیدی جامع نسبت به قیمت سهام پیدا کرد. با یادگیری این الگوها میتوان به سودهای کلانی در بازار بورس دست یافت. اگر علاقمند به تشخیص بهتر این الگوها هستید، بهتر است که منبع ذکر شده را مطالعه کنید. افرادی که به زبان انگلیسی تسلط کافی ندارند، میتوانند از دورههای آموزشی تحلیل تکنیکال پیشرفته که در آن به آموزش الگوهای هارمونیک می پردازند، استفاده کنند.
الگوهای هارمونیک | 6 الگوی هارمونیک پر کاربرد در تحلیل تکنیکال!
ممکن است درک این الگوهای هارمونیک کمی سخت باشد ولی وقتی شکل آنها را درک کنید سود بسیار خوبی به دست میآورید!
کل ایدهی این الگوهای هارمونیک این است که به تریدرها کمک کند تا نقاط احتمالی بازگشت روندها را پیدا کنند.
در واقع از ابزارهای دیگری که قبلاً یاد گرفتیم – مثل فیبوناچی – هم استفاده میکنیم!
با ترکیب این ابزارهای فوق العاده برای پیدا کردن این الگوهای هارمونیک، میتوانیم حوزههای احتمالی برای ادامه روند را هم تشخیص دهیم.
در این درس در مورد الگوهای هارمونیک زیر بحث میکنیم:
- الگوی ABCD
- الگوی سه محرک
- الگوی گارتلی
- الگوی خرچنگ
- الگوی خفاش
- الگوی پروانه
کار را با الگوهای هارمونیک ABCD و سه محرک شروع میکنیم که سادهترند و بعد به سراغ گارتلی و حیوانات دیگر میرویم.
بعد از این که نگاهی به آنها داشتیم به ابزارهای مورد نیازتان برای استفاده موفقیت آمیز از این الگوها در معاملات میپردازیم.
در تمام این الگوهای هارمونیک باید صبر کنید تا کل الگو کامل شود تا بتوانید از آنها برای معامله استفاده کنید.
الگوی ABCD
بیایید این درس را با سادهترین الگو از الگوهای هارمونیک آغاز کنیم. چه چیزی سادهتر از ABC خودمان است؟ فقط یک حرف دیگر هم به آن اضافه میکنیم و الگوی نمودار ABCD را داریم!
برای پیدا کردن این الگوی نمودار تنها چیزی که نیاز دارید چشمان تیزبین عقاب مانند و ابزار فیبوناچی است. برای روندهای صعودی و نزولی الگوی نمودار ABCD ،خطوط AB و CD پایهها و BC اصلاح روند و بازگشت است. اگر از ابزار بازگشتی فیبوناچی در پایه AB استفاده کنید، BC بازگشتی باید تا سطح 0.618 از ضلع AB را اصلاح کند. بعد ضلع CD ، به وسیله فیبوناچی اکسپنشن در سطح 1.272 از ضلع BC قرار میگیرد .
تنها کاری که باید بکنید این است که صبر کنید تا کل الگو کامل شود (به نقطه ی D برسد) و بعد پوزیشن خرید یا فروش بگیرید.
اما اگر بخواهید دقت بسیار زیادی داشته باشید، چند قاعده دیگر برای الگوی ABCD معتبر وجود دارد:
- طول خط AB تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها باید با طول خط CD برابر باشد.
- زمانی که طول میکشد تا قیمت از A به B برود، باید برابر با زمانی باشد که قیمت از C به D برسد. این موضوع را از طریق شمارش کندلها میتوانید بدست آورید.
الگوی ۳ محرک یا تری درایو (Three-Drive)
الگوی سه محرک شباهت زیادی به الگوی ABCD دارد. در واقع این الگوهای هارمونیک سه پایه دارد (که حال به آنها محرک می گوییم). این الگو هم به صورت بازگشتی است و هم اصلاحی. در واقع الگوی سه محرک بر اساس الگوی امواج الیوت است.
طبق معمول به چشمان عقاب، ابزار فیبوناچی و کمی صبر و حوصله نیاز دارید.
در این الگو نقطه A باید به اندازه 61.8٪ از ضلع ۱ باشد. به همین شکل نقطه B باید باز گشت 0.618 از ضلع ۲ باشد. بنابراین ضلع ۲ باید اکسپنشن تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها 1.272 از ضلع A و ضلع ۳ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع B باشد.(در صورت نیاز به درسنامه های فیبوناچی مراجعه نمایید)
وقتی که کل الگوی سه محرک کامل شود، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معمولاً وقتی قیمت به نقطه B میرسد، میتوانید بر اساس روند صعودی و یا نزولی الگو، پیشبینی انجام داده و وارد پوزیشن شوید. برای مثال در 3 محرک صعودی زمانی که ضلع B به اندازه مشخص شده( %1.272اکسپنشن از ضلع2 ) گسترش یافت میتوانید وارد معامله خرید شوید و بالعکس.
اما اول بهتر است چک کنید و ببینید آیا این قواعد برقرار هستند:
- زمانی که طول میکشد تا قیمت ضلع ۲ را کامل کند باید برابر با زمانی باشد که ضلع ۳ را کامل میشود.
- همچنین زمانی که برای کامل شدن بازگشتهای A و B طول میکشد باید یکسان باشد.
الگوی گارتلی و حیوانات
در گذشته تریدر بیش از حد باهوشی به نام هارولد مکینلی گارتلی بود.
او در اواسط دهه ۱۹۳۰ خدمات مشاوره بازار بورس ارائه میداد و محبوبیت زیادی داشت.
این فرد یکی از اولین تحلیلگرانی بود که از روشهای علمی و آماری برای تحلیل رفتار بازار بورس استفاده میکرد.
به گفته گارتلی، او بالأخره موفق شد دو مورد از بزرگترین مسائل تریدرها را حل کند: چه سهمی را، در چه زمانی بخرند.
خیلی زود معاملهگران متوجه شدند که این الگوها را میتوان در بازارهای دیگر نیز به کار برد.
از آن زمان، کتابها، نرم افزارهای ترید و الگوهای مختلف دیگری (که در ذیل در موردشان توضیح میدهیم) بر اساس گارتلیها تهیه شدهاند.
الگوی گارتلی یا ۲۲۲
الگوی ۲۲۲ نامش را از صفحهای که در کتاب گارتلی به نام “سود در بازار بورس یافت میشود” گرفته است. گارتلیها الگوهایی تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها هستند که شامل الگوی پایه ABCD که قبلاً مطرح کردیم میشوند اما قبل از آنها یک بالا یا پایین بزرگ وجود دارد.
حال این الگوها معمولاً وقتی شکل میگیرند که اصلاحی از روند کلی اتفاق افتاده و به شکل M است (برای الگوهای نزولی به شکل W است.) این الگوها برای کمک به معاملهکنندگان در یافتن نقاط ورود خوب و پیوستن به روند کلی به کار میروند.
گارتلی وقتی شکل میگیرد که قیمت روند رو به بالا (یا رو به پایین) را طی کرده اما شروع به دادن نشانههای اصلاح کرده است.
آنچه باعث میشود گارتلی در زمان تشکیل شدن آرایش خوبی داشته باشد؛ این است که نقاط وارونگی در سطوح بازگشتی و گسترشی فیبوناچی هستند.
این الگو را به سختی میتوان پیدا کرد و وقتی آن را پیدا کردید ممکن است استفاده از آن همه ابزار فیبوناچی برایتان گیج تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها کننده باشد. کلید اجتناب از این همه سردرگمی این است که قدم به قدم پیش بروید.
در هر حال الگو شامل یک الگوی ABCD صعودی یا نزولی است؛ اما قبل از آن نقطه X وجود دارد که فراتر از نقطه D است. الگوی گارتلی «کامل» ویژگیهای زیر را دارد:
- ضلع AB باید در سطح باز گشت 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید باز گشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر بازگشت ضلع BCبه اندازه 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 1.272 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BCبه اندازه0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 0.618 از ضلع BC گسترده شود.
- ضلع CD باید بازگشت 0.786 از ضلع XA باشد.
الگوی خرچنگ
در سال ۲۰۰۰ یکی از پیروان الگوهای هارمونیک،الگوی «تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها خرچنگ» را کشف کرد.
به گفته او این الگو از دقیقترین الگوهای هارمونیک هماهنگ است .
این الگو نسبت سود به ریسک بالایی دارد چون میتوانید استاپ لاس بسیار کوچکی داشته باشید. الگوی خرچنگ «بهینه» باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید یا بازگشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر اندازه بازگشت ضلع BC، 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 2.24 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 3.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش 1.618 از ضلع XA نیز باشد.
الگوی خفاش
در سال ۲۰۰۱ اسکات کارنی یک الگوی دیگ از الگوهای هارمونیک به نام «خفاش» را ارائه داد. خفاش عبارت است از بازگشت 0.886 ضلع XA به عنوان منطقه وارونگی بالقوه. الگوی خفاش خصوصیات زیر را دارد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.500 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند بازگشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BCبازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. و اگر ضلع BC.0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید گسترش 2.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید باز گشت.0.886 از ضلع XA باشد.
الگوی پروانه
الگوی کامل پروانه که برایس گیلمور آن را خلق کرده عبارت است از بازگشت 0.786 ضلع AB با توجه به ضلع XA.
الگوی پروانه ویژگیهای خاص زیر را دارد:
- ضلع AB باید باز گشت.0.786 ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند باز گشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BC بازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC بازگشت 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD بایدگسترش 2.18 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش1.27 یا 0.618. از ضلع XA باشد.
سه مرحله در معامله با الگوهای هارمونیک
همانطور که احتمالاً حدس زدهاید، استفاده از الگوهای هارمونیک یعنی این که بتوانیم این الگوهای کامل را پیدا کنیم و با کامل شدن آنها خرید و فروش کنیم.
سه مرحله اساسی در پیدا کردن الگوهای هارمونیک وجود دارد:
- مرحله ۱: پیدا کردن الگوی هارمونیک
- مرحله ۲: اندازه گیری نسبت های اضلاع الگوی هارمونیک
- مرحله ۳: معامله خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
با پیروی از این سه مرحله اساسی احتمالا میتوانید سودهای خوبی به دست آورید.
مرحلهٔ 1: پیدا کردن الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
این شبیه یک الگو از الگوهای هارمونیک است! در این مرحله هنوز کاملاً مطمئن نیستیم که چه الگویی است. اما شبیه به سه محرک است. با این حال میتواند خفاش یا خرچنگ هم باشد…
در هر حال بیایید این نقاط وارونگی را نام گذاری کنیم.
مرحلهٔ ۲: اندازه گیری الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
با استفاده از ابزار فیبوناچی، قلم و کاغذ، مشاهداتمان را یادداشت میکنیم.
- حرکت BC باز گشت.0.618 از حرکت AB است.
- حرکت CD افزونهٔ 272 از حرکت BC است.
- طول AB تقریباً برابر با طول CD است.
این الگو یک الگوی ABCD مترقی است و نشانهٔ قوی خرید میدهد.
مرحلهٔ ۳: خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
وقتی الگو کامل شد، تنها کاری که باید انجام دهید این است که اقدام به خرید یا فروش کنید.
در این مورد باید در نقطه D خرید کنید که گسترش 1.272 فیبوناچی از ضلع CB است و حد ضررتان را چند واحد پایینتر از قیمت ورودتان قرار دهید.
آیا واقعاً اینقدر آسان است؟
مشکل الگوهای قیمت هارمونیک این است که به قدری کامل هستند که پیدا کردنشان سخت است، مثل پیدا کردن الماس در یک صخره.
بیشتر از اطلاع از مراحل باید چشمان تیزبینی داشته باشید تا بتوانید الگوهای هارمونیک را پیدا کنید و باید بسیار صبور باشید تا زود شروع نکنید و قبل از کامل شدن الگو وارد نشوید.
الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها
الگوهای هارمونیک به عنوان ساختارهای هندسی و خاص قیمتی هستند که با محاسبات فیبوناچی اندازهگیری میشوند. کاربرد الگوهای هارمونیک که شامل ترکیبات متمایز و پیوسته از نسبتهای فیبوناچی مختلف است در پیدا کردن طول حرکات قیمت و نقاط برگشتی خلاصه میشود.
شناسایی الگوهای نموداری توانایی اصلی و اولیهای است که هر تحلیلگر تکنیکال باید در خود پرورش دهد. این مساله ممکن است یک نیاز اولیه باشد، اما پیدا کردن مهارت و پیشرفت در این زمینه نیازمند تمرینات و مشاهدات مکرر این الگوها در نمودارهاست. شناخت هرچه تخصصیتر الگوهای نموداری به معاملهگران کمک میکند تا به محیط همیشه در حال تغییر بازار واکنش مناسبی نشان دهند.
این الگوها در مرحلهی اول به الگوهای «ادامه دهنده» و «بازگشتی» تقسیم میشوند و سپس در گام بعد تحت عنوان الگوهای «ساده» و «پیچیده» قرار میگیرند. ساختار الگوهای پیچیده ممکن است از مجموعهای از الگوهای ساده با ترکیبی از نوسانات قبلی قیمت تشکیل شده باشد. هرچه میزان دانش معاملهگر در تشخیص، طبقهبندی و خصوصیات الگوها بیشتر باشد، پتانسیل بیشتری برای انطباق با طیف وسیع معاملات در بازارهای مالی خواهد داشت.
چرا الگوها شکل میگیرند؟
در بازارهای مالی مختلف قیمتها بر اساس روند حرکت میکنند و به ندرت روند خود را به صورت ناگهانی در حرکت از دست میدهند. در تحلیل تکنیکال تبدیل روند صعودی قیمت به نزولی و برعکس توسط الگوهای قیمتی شناسایی میشود. در مراحل تبدیل روندها به یکدیگر، قیمت حرکاتی با نوسانات کمتر و حرکات عرضی و محدود را تجربه میکند که باعث تعریف الگوهای قیمتی میشوند. این مراحل گاهی روند غالب قبل از خود را ادامه میدهند که در این صورت به آنها الگوهای ادامه دهنده گفته میشود.
الگوهای مثلث متقارن، پرچم و الگوی فنجان و دسته نمونههایی از این دست است. گاهی اوقات نیز بعضی الگوها روند ماقبل خود را تغییر داده و باعث شکلگیری روندی برخلاف روند ماقبل خود میشوند که در این صورت الگوهای بازگشتی نامیده میشوند؛ مانند الگوهای سر و شانه و الگوی سقف یا کف دو قلو.
الگوهای هارمونیک
ایده الگوهای هارمونیک اولین بار توسط «گارتلی» (H.M. Gartley) در سال ۱۹۳۲، در کتاب سودها در بازار سهام (Profits in the Stock Market) معرفی شد. لری پساونتو با تلفیق این الگوی اولیه که به نام الگوی گارتلی معروف شده بود با نسبتهای فیبوناچی، قوانینی برای معامله با این الگو ایجاد کرد. نویسندگان دیگری نیز بر روی نظریهی گارتلی کار کردهاند اما بهترین نمونه شاید کتاب «معاملهی هارمونیک» (Harmonic Trading) از اسکات کارنی باشد. او الگوهای هارمونیک دیگری مانند خرچنگ، خفاش و کوسه و چند الگوی دیگر که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت، را ابداع کرد و مطالب دیگری در ارتباط با قوانین معامله و مدیریت سرمایه و ریسک، به این نظریه افزود.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت نسبت به زمان است که بر روابط نسبتهای فیبوناچی و تناسب آنها در بازارها استوار است. تجزیه و تحلیل نسبتهای فیبوناچی در هر بازار و تایم فریمی به خوبی عمل میکند. ایدهی اصلی استفاده از این نسبتها شناسایی نقاط برگشت کلیدی، اصلاحات یا پرتابهای قیمتی همراه با نقاط چرخش بالا و پایین در قیمت است. سطوح اصلاحی و پرتابی به دست آمده از این نقاط چرخشی (سقفها و کفها)تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها ، اهداف قیمتی و حد ضرر را مشخص میکند.
الگوهای هارمونیک با استفاده از توالی نسبتهای فیبوناچی ساختارها و اشکالی هندسی در نمودار ایجاد میکنند. این ساختارها که تحت عنوان الگوهای هارمونیک شناخته میشوند، فرصتهای مختلفی برای معاملهگران مانند حرکات بالقوه قیمت و نقاط چرخشی کلیدی فراهم میکنند. این عوامل به دلیل آماده کردن اطلاعاتی موثق در مورد قیمت، اهداف و حدود سود و ضرر برای معاملهگران کاربردی هستند و این میتواند تمایزی کلیدی با اندیکاتورها و نحوهی عملکرد آنها باشد.
لیست انواع الگوهای هارمونیک
در ادامه لیستی از انواع الگوهای هارمونیک آورده شده است که هر کدام در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند.
- ABC صعودی/ نزولی
- AB = CD
- سه حرکته (Three Drive)
- گارتلی (Gartley)
- پروانه
- خفاش
- خرچنگ
- کوسه
- سایفر (Cypher)
نسبتهای فیبوناچی
در هرگونه صحبتی در مورد الگوهای هارمونیک از اعداد فیبوناچی نیز حرفی به میان آورده میشود، زیرا این الگو از نسبت های فیبوناچی استفاده میکند. سری اعداد فیبوناچی اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی، ریاضیدان بزرگ ایتالیا و اروپا در قرن سیزدهم میلادی معرفی شده است. وی در بازگشت از سفر خود از مصر در کتاب خود به نام کتاب حساب این سری اعداد را معرفی کرد. نسبتهای فیبوناچی به خصوص «نسبت طلایی» (Golden Ratio) را در طبیعت مانند آرایش دانههای برف یا تعداد و نحوهی قرار گرفتن تخمهای گل آفتابگردان میتوان یافت، همچنین در اعضای بدن انسان مانند مارپیچهای دی ان ای نیز این نسبتها رعایت شدهاند.
سری اعداد فیبوناچی به این صورت تعریف میشوند که غیر از دو عدد اول اعداد بعدی از جمع دو عدد قبلی خود به دست میآیند. اعداد در این سری عبارتاند از:
دلیل اصلی شهرت این دنباله از اعداد به این علت است که حاصل تقسیم هر عدد دنباله به عدد ماقبل خود، به عدد طلایی ۱.۶۱۸ میرسد که به «نسبت طلایی» یا «عدد فی» نیز مشهور است. این ترتیب اعدادی که فیبوناچی سالها قبل بر آنها تأکید کرد و نسبت بین این اعداد (نسبت طلایی) در بازارهای مالی و بورس نیز برای تحلیلگران کاربرد بسیاری دارد.
جملهای معروف در تحلیل تکنیکال وجود دارد که بیان میکند همه چیز در قیمت خلاصه شده است، این مطلب شامل رفتارهای انسانی نیز میشود. همانطور که گفته شد نسبتهای فیبوناچی در همهی انسانها وجود دارد و انسان در ناخودآگاه خود بدون اینکه بداند تمایل به این نسبتها و اعداد دارد و آنها را زیبا میبیند همانطور که در تابلوهای نقاشی و معماریهایی که از این نسبتها استفاده میشود آنها را بسیار چشم نواز میکند.
این نسبت های فیبوناچی بر رفتار افراد در بازارهای سهام و معاملات آنها نیز تاثیر میگذارد. در نتیجه از این نسبتها در پیشبینی قیمت، نقاط ورود و خروج از بازار، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و حتی پیشبینیهای زمانی نیز میتوان استفاده کرد. نسبتهای فیبوناچی در واقع سطوح حمایت و مقاومت نامریی هستند که قبل از رسیدن بازار به آنها و حتی نداشتن تاریخچهی قیمت، برای معاملهگر مشخص میشوند.
رایجترین نسبتهای فیبوناچی اعداد ۰/۳۸۲ ، ۰/۵۰ ، ۰/۶۱۸ ، ۰/۷۸۶ و ۱/۰۰ ، تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها ۱/۲۷۲ ، / ۱/۶۱۸ هستند. نسبتهای دیگری مانند ۰/۲۳۶ و ۲/۶۱۸ و ۴/۲۳۶ نیز وجود دارند که به اندازه نسبتهای گفته شده کاربرد ندارند، با این حال مهم ترین نسبتهای فیبوناچی را میتوان ۰/۳۸۲، ۰/۶۱۸ و ۱/۶۱۸ دانست.
ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
برای استفاده از این نسبتها در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی مانند فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی گسترشی، فیبوناچی بازتابی و ابزارهای دیگری مانند کانال، دایره ، بادبزن و غیره برای استفاده در تحلیلها وجود دارد.
اکثر برنامهها و نرم افزارهای معاملاتی، ابزارهای فیبوناچی ذکر شده در بالا را برای استفادهی معاملهگران دارند، اما ابزاری که در تحلیل با استفاده از الگوهای هارمونیک کاربردی اصلی برای معاملهگر دارد، ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) است. به این صورت که معاملهگر از هر پلتفرمی که برای تحلیل خود استفاده میکند، برای سنجش هر موج قیمتی باید چندین ابزار فیبوناچی بر روی نمودار رسم کند.
الگوهای هارمونیک همانطور که گفته شد الگوهای بسیار دقیق قیمتی هستند که میزان ادامهی روند فعلی و همچنین نقاط برگشتی را مشخص میسازند. این الگوها دائما در حال تکرار شدن در بازار هستند و معاملهگر با مشاهدهی این الگوها چه در حین شکلگیری چه در هنگام تکمیل میتواند با استفاده از نسبتهای فیبوناچی که به این الگوها نسبت داده شده است، در معاملات خود از آنها استفاده کند. الگوهای هارمونیک در واقع الگوهای خاص قیمتی تکنیکالی هستند که تمرکز اصلیاش بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است و هر کدام از سطوح مختلفی از فیبوناچی استفاده میکنند.
در شکل زیر میتوانید نحوهی استفاده از ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) که عنصر اصلی شناخت الگوهای هارمونیک است را با
استفاده از پلتفرمی که در سایت تریدیگ ویو (Tradingview) تعبیه شده است مشاهده کنید.
برای مثال در تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها الگوی پروانه صعودی نقطهی B سطح اصلاحی ۷۸.۶ درصد موج XA است. به همین ترتیب موج BC نیز در سطوح اصلاحی بین ۳۸.۲ الی ۸۸.۶ درصد موج AB قرار میگیرد. در ادامه موج نزولی CD به اندازهی ۱۶۱.۸ الی ۲۲۴ درصد موج BC گسترش مییابد که در نهایت منجر به رسیدن به نقطهی D و تکمیل الگو میشود. نقطهی D سطح گسترش یافته ۱۲۷ درصد موج XA نیز هست. نحوهی استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) به منظور پیدا کردن این سطوح در توضیحات الگوی گارتلی آورده شده است.
۴. الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیق ترین الگوهای هارمونیک شناخته میشود که نقاط بازگشتی را با دقت بالا و بسیار نزدیک به نسبتهای فیبوناچی شناسایی میکند.
الگوهای هارمونیک در هر بازار مالی و هر تایم فریم تشکیل میشوند، یعنی به دفعات میتوان این الگوها را در تایم های بسیار کوچک حتی یک دقیقه مشاهده کرد اما کاربرد اصلی این الگوها در تایم فریمهای بزرگ نمود پیدا میکنند.
الگوی هارمونیک خفاش در تحلیل تکنیکال
در مقاله الگوی هارمونیک به تفصیل تاریخچه و ساختار الگوهای هارمونیک بررسی میشود. اهمیت بالای الگوهای هارمونیک باعث شد در این مقاله، نوع رایج دیگری از این الگوها را بررسی کنیم. الگوی هارمونیک خفاش ( Bat Harmonic Pattern ) از منظر تحلیل تکنیکال نحوه شناسایی و از دید معاملهگری جایگاه آن را در ورود و خروج به معامله بررسی خواهیم کرد. ترکیب این الگو قدرتمند با سایر ابزارهای کلیدی تحلیل تکنیکال نیز هدفی دیگر از نگارش این مقاله میباشد که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
مشخصات الگوی خفاش
همانند تمامی الگوهای هارمونیک، آناتومی الگوی هارمونیک خفاش ( Bat Pattern ) نیز از 4 موج زیر تشکیل میشود.
در این میان شناسایی محدوده نقطه D به عنوان محدودهای با پتانسیل برگشتی بالا یا PRZ ( Potential Reversing Zone ) برای تحلیلگران تکنیکال با استراتژی روند معکوس، از اهمیت بسطایی برخوردار میباشد.
انواع الگوی هارمونیک خفاش
الگوی هارمونیک خفاش نیز همانند سایر الگوهای هارمونیک به دو صورت صعودی و نزولی دیده میشود که در تصویر پیشرو نمای شماتیک آنها را مشاهده میفرمایید.
الگوی خفاش صعودی
این الگو در انتهای یک روند ریزشی شکل میگیرد، پس در سقفها یا انتهای روند صعودی نباید دنبال آن گشت. علت اینکه به آن صعودی میگویند این است که روند بازار را از نزولی به صعودی تغییر میدهد و معامله گران بعد شناسایی آن، ستآپهای (آمادگی) معاملاتی معکوس خود را برای ورود به معامله خرید تنظیم کرده و به انتظار شکلگیری محدوده با پتانسیل بازگشت قوی یا همان PRZ مینشینند.
الگوی خفاش نزولی
همانند تصویر ارائه شده پس از منطقه PRZ ، روند ریزشی قیمت شروع میشود. برعکس حالت قبل، این الگو روند صعودی بازار را به روند ریزشی تبدیل میکند و برای معاملات معکوس در جهت ورود به معامله فروش ایدهآل میباشد.
انواع ترکیب الگوی خفاش
شگرد ماهرانه تحلیل تکنیکال بعد از تسلط به جنبههای مختلف تحلیل و آموزش ابزارهای گوناگون آن، ترکیب ابزارهای مختلف برای رسیدن به تحلیل دقیقتر و رسیدن به استراتژی معاملاتی شخصی میباشد. به همین منظور در نگارش این مقاله سعی بر این شده است که ابزار قدرتمند الگوی هارمونیک خفاش به درستی معرفی و ترکیب آن را با سایر ابزارهای قدرتمند بررسی نماییم.
ترکیب الگوی خفاش با اموج الیوت
الگوی خفاش همانند الگوی گارتلی معمولا انتهای یک روند شکل میگیرد و آغازگر برگشت روند میباشد. حالت ایدهآل این الگو شکلگیری در موج اول و دوم در موج شماری الیوت می باشد. به این صورت که موج XA ، موج 1 و کل اصلاح ABCD موج دوم الیوت باشد. موارد شگل گرفته خارج از این چهارچوب نیز معتبر هستند. مشخصات ظاهری آن در تصاویر پیشرو آمده است.
ترکیب الگوی خفاش با سطوح Fibo Retracement
در تصویر پیشرو نحوه ترکیب الگوی خفاش صعودی را با سطح اصلاحی Fibo Retracement ملاحظه میفرمایید.
همانطور که در تصویر اشاره شد اصلاح نقطه B ، سطوح 38 تا 50% موج XA ، نقطه C 38 تا 79% موج BC و نقطه D 113 تا 162% موج BC میباشد. در ادامه مشخصات سطوح اصلاحی الگوی خفاش نزولی نمایش داده شده است.
ترکیب الگوی خفاش با استراتژی مارتینگل
تجربه ثابت کرده است با توجه به ماهیت یک طرفه بورس ایران و عدم وجود معاملات فروش، اگر الگوی هارمونیک خفاش با استراتژی مارتینگل ترکیب شود احتمال کسب سود از معامله بسیار بیشتر خواهد شد.
همانطور که در تصویر قبل با مستطیل سبز رنگ مشخص شده است، نباید برای ورود به معامله لزوما منتظر بمانیم تا قیمت دقیقا به اصلاح 89 درصد برسد. شما میتوانید طبق مدیریت سرمایه خودتان، قبل از نزدیک شدن قیمت به محدوه PRZ به صورت پلهای ورود کنید. با این کار هم شانس موفقیت معامله بیشتر میشود و هم در صورت ورود پول هوشمند به سهم و تغییر ناگهانی روند شما از روند پرقدرت بازار جا نخواهید ماند.
تایید قویتر الگوی خفاش در ترکیب با فیبوناچی زمانی
اگر در تشکیل الگوی هارمونیک خفاش، واگرایی زمانی هم ایجاد شود اعتبار الگوی خفاش چند برابر میشود. در صورتی که بین موج XA و موج AD یک واگرایی زمانی معمولی هم جهت با الگو (یعنی +TD برای خفاش صعودی و -TD برای خفاش نزولی) شکل بگیرد، عملاً یک نشانه نیرومند مبتنی بر تقویت احتمال عملکرد درست و کیفیت بالای الگو صادر شده است . در تصویر پیش رو این حالت توضیح داده میشود.
تایید قویتر الگوی هارمونیک در ترکیب با واگرایی قیمت
در صورتیکه در تشکیل الگوی هارمونیک خفاش واگرایی بین قیمت و اندیکاتورهای Oscillators ایجاد شود یکی از معتبرترین و قدرتمندترین حالات الگوی هارمونیک بوده و میتوانید معامله خود را با ضریب اطمینان و حجم بیشتر انجام دهید. در صورتی که در گامهای نهایی موج ،CD یک واگرایی معمولی هم جهت با الگو ( یعنی +RD برای خفاش صعودی و -RD برای خفاش نزولی) شکل بگیرد، معاملهگر بایستی آماده تریگرگیری در راستای سوار شدن بر موج انفجاری صعودی یا نزولی در جهت الگوی خفاش باشد .
ترفند شناسایی سادهتر الگوی خفاش
الگوی خفاش صعودی را میتوانید با ۲ فاکتور ساده زیر جستجو کنید:
- در انتهای یک روند نزولی آن را جستجو کنید.
- یک Fibo Retracement از نقطه X به A رسم کنید و نقطه B رو سطح اصلاحی 89% و نقطه D روی سطح 113 تا 162% باشد.
حالت الگوی خفاش نزولی، انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و نوید برگشت روند و موقعیت معامله فروش را میدهد.
نحوه ورود به معامله با کمک الگوی خفاش
بس از شناسایی الگوی هارمونیک خفاش در نقطه D آماده ورود به معامله شوید.
حد ضرر چند پیپ قبل از نقطه D
با توجه به پرقدرت بودن سیگنال دریافتی از الگوهای هارمونیک نیاز نیست حد ضرر زیادی برای آنها در نظر گرفته شود چرا که اگر درست شناسایی شده باشند قطعا بازار در جهت تحلیل حرکت خواهد کرد.
حد سود اول: 61/8 از فیبوناچی اکسپنشن
در صورت محافظه کار بودن در این مرحله میتوانید سیو سود کنید یا تماما از معامله خارج شوید و در صورتی که بازار از مومنتوم خوبی برخوردار باشد (شتاب حرکتی مناسب) یا از نظر روحی از ریسکپذیری بالایی برخوردار هستید، میتوانید تا تارگت دوم صبر کنید.
حد سود دوم: 100 از فیبوناچی اکسپنشن
در این مرحله میتوانید با خیال راحت از معامله با سود مناسبی خارج شوید.
برای مشخص کردن حد سود در الگوی هارمونیک خفاش با استفاده از Fibo Expansion (فیبوناچی اکسپنشن) کافیست نقاط X ، A و D را برای رسم Fibo Expansion انتخاب کنید. در تصویر زیر نحوه رسم Fibo Expansion برای تعیین حد سود نشان داده شده است.
جمعبندی
بهطور خلاصه در این مقاله با ماهیت الگوی هارمونیک خفاش آشنا شدید و نحوه ورود به معامله با این الگو را آموختید. همچنین نحوه تقویت اعتبار این الگو با کمک واگرایی قیمت و زمان مطرح شد که به موفقیت معاملات شما شدیدا کمک خواهد کرد. تاثیر بررسی امواج الیوت برای اطمینان از تشخیص درست روند و تایید بازگشت روند نیز مطرح شد. شاید مهمترین مبحث این مقاله ترکیب استراتژی مارتینگل با الگوی خفاش بود که میتواند معاملات برگشتی سودده شما را تضمین کند.
تلفیق الگوها
تلفیق الگوهای هارمونیک فیبوناچی بانشانگرهایی که نقاط اشباع را نشان میدهند
بهترین این نشانگرها ،نشانگرهایRsi-Stochastic-Macd میباشند.
زمانیکه منطقه پتانسیل برگشتی Przراپیداکردایم به سراغ نشانگرهای نقاط اشباع می رویم،
بطور مثال فرض کنید یک الگوی گارتلی Mشکل اتفاق افتاده است دقیقا زیر آن نشانگر Stochasticرا بررسی میکنیم.
درصورتیکه نشانگر زیر خط 20 قرارگرفته باشد میتوان با اطمینان خاطر وارد معامله خرید شد.
بطور مثال فرض کنید یک الگوی گارتلی Mشکل اتفاق افتاده است دقیقا زیر آن نشانگر Macdرا بررسی میکنیم.
درصورتیکه نشانگر درفاز منفی قرار گرفته باشد ودر حال تغییر فاز باشد می توان واردمعامله خرید شد.
تلفیق چنگال اندرو با الگوهای هارمونیک
چنگال اندرو
این ابزار درحالت کلاسیک فقط حکم خطوط کانال وحمایت ومقاومت دارد .
ولی در حالتی که بیان خواهد شد نوعی متفاوت از قرارگیری چنگال اندرو را اشاره خواهیم کرد.
بطور مثال موج یک صعودی شکل گرفته است در این حالت نقطه اول چنگال اندرو را روی سقف قبلی ونقطه دوم را روی ابتدای موج یک ونقطه سوم را روی انتهای موج یک قرارمی دهیم .
منتظر شکل گیری الگوی هامونیک گارتلی یا خفاش می نشینیم .
زمانیکه منطقه Prz شکل می گیرد چنگال اندرو را با نقطه D چک می کنیم عموما اگر تحلیل درستی انجام داده باشیم نقطه D مماس بر خط وسط چنگال اندرو می باشد اگردر این زمان از نشانگرهای نقاط اشباع نیز کمک بگیریم از اطمینان بیشتری برخوردار خواهیم بود.
بطور مثال در این موقعیت از نشانگر Stochacetic استفاده میکنیم روی نقطه Dیک خط عمودی ترسیم میکنیم اگر دراین حالت نشانگرStochasetic در منطقه اشباع فروش قرار گرفته باشد میتوان با اطمینان وارد معامله خرید شد .
شناسایی پیوتها وتلفیق انها با الگوهای هارمونیک
این تکنیک یکی از مهمترین روشها برای تحلیل بازارهای مالی می باشد ومعامله گران با توجه به نقاط پیدا شده می توانند محل ورود به معاملات و قرار گرفتن Tpو Sl را مشخص کنند.
پیوتها سطوح حمایت ومقاومت بالفعلی هستند که بازار تمایل دارد در طول روز حول آن محور گردش کنند.بطور مثال اگر قیمتها از پیووت روزانه فاصله داشته باشند تمایل به حرکت به سمت آنرا دارند.
خطوط حمایت ومقاومتی که در دوطرف پیوت روزانه قرار می گیرند دقیقا با توجه به مطلب ذکر شده به قیمتها کمک می کنند تا به سمت پیوت روزانه حرکت کنند .
پیوتهای ماژور :
سطوح برگشتی کلیدی بازار می باشندوعموما معامله گران دراین نقاط اقدام به نقد کردن معاملات خود می کنند.
دراین سطوح تعادل عرضه وتقاضا به هم خورده ودر بازارهای بین المللی معامله گرانی که خلاف جهت روند وارد معامله می شوند ورود پیدا می کنند وحرکات قابل توجهی در بازار ایجاد می کنند .
پیوتهای مینور:
دراین سطوح نیزمعامله گران اقدام به نقدکردن معاملات خود می کنندوعموما کسی وارد معاملات جدید نمی شود.یکی از دلایل ضرر عده ای از معامله گران تشخیص اشتباه پیوتهای مینور با پیوتهای ماژور است.
نکته:معامله گران با دید بلند مدت به پیوتهای مینور توجه نمیکنند.
به عبارت دیگر قله ها وکفهای معتبر بازارمحل قرارگرفتن ماژورها هستند ونقاط کم اهمیت محل قرار گرفتن مینورها میباشند.
برای تشخیص ماژورها میتوان از نشانگرهایی که نقاط اشباع رانشان می دهند استفاده کرد.
نکته:اگر سقف یا کفی تشکیل شده است وبعد از آن نشانگرMacd تغییر فاز داده باشد آن قله یا کف محل قرارگرفتن یک ماژور است.
سطوح ماژور به ما کمک میکنند تا:
- روند اصلی بازار را بهتر تشخیص دهیم.
- پیدا کردن محل قرار گیری حد سود وحدضرر.
- درگیر نشدن به مسائل احساسی در نقاط مینور.
- پیدا کردن بهترین خطوط حمایت ومقاومت .
تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها
در این تکنیک زمانیکه منطقه پتانسیل برگشتی Prz را در الگوهای M پیدا می کنیم در صورتیکه نقطه Dبا Rd + یا با Hd+همراه باشد سیگنال قدرتمندی دریافت خواهدشد.
دیدگاه شما