مقایسه کارایی مدل تنزیل جریانات نقدی سنتی با مدل های تنزیل جریانات نقدی فازی و مونت کارلو در ارزشگذاری سهام
بازارمالی در کنار بازار کالا و خدمات تعیین کننده رشد اقتصادی و رفاه یک کشور است، بازارهای مالی با انتقال وجوه از واحدهایی که مازاد وجه نقد دارند به واحدهایی که کمبود وجه نقد دارند نقش بسزایی در رشد اقتصادی دارند. در این راستا بورس اوراق بهادار مهمترین ابزاری است که امکان تخصیص پس اندازهای راکد برای سرمایه گذاری در بخش تولید و صنعت فراهم می کند به این ترتیب با کنترل حجم پول و نقدینگی و مهار تورم از یکسو و بوجود آوردن امکان توزیع عادلانه ثروت از سوی دیگر به رشد ملی کمک می کند. اولین و مهمترین عاملی که در اتخاذ تصمیم پیش روی سرمایه گذاران قرار دارد قیمت می باشد که به تبع آن مقوله ارزشگذاری و برآورد قیمت مطرح می شود طی سالهای مختلف مدل ها و روشهای متعددی برای تعیین ارزش واقعی سهام مطرح شده که در یک طبقه بندی کلی می توان آنها را به چهار دسته زیر تقسیم کرد: 1-روش های ارزشگذاری بر مبنای دارایی ها که زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که می خواهیم دارایی های مورد تملک شرکت را از حیث ارزش فعلی ارزیابی کنیم. 2-روش های ارزشگذاری تنزیل جریانات نقدی: در این روش جریانات نقدی را برای ریسدن به ارزش سهام یا شرکت تنزیل می کنیم. 3-روش های ارزشگذاری نسبی: اساس این روش استفاده از ضرایب می باشد. 4-روش های قیمت گذاری حق اختیار که در این روش مطالبات احتمالی شرکت مورد ارزیابی قرار می گیرند. در این پژوهش مدل تنزیل جریانات نقدی که از جامعیت بیشتری از دیگر مدلها برخوردار بوده و مستثنائات کمتری دارد به عنوان روش مبنا مورد توجه قرار گرفته است اما از آنجاییکه در مدل تنزیل جریانات نقد ی سنتی از اعداد قطعی استفاده می شود از انعطاف پذیری مدل و شباهت آن با مسائل دنیای واقعی کم می کند که در این تحقیق سعی شده تا مدل با استفاده از منطق فازی و شبیه سازی مونت کارلو توسعه داده شده و نتایج مورد بررسی قرار گیرند. واژگان کلیدی: ارزشگذاری، تنزیل جریانات نقدی ، منطق فازی، شبیه سازی، روش مونت کارلو، کارایی
منابع مشابه
مقایسه کارایی مدل تنزیل جریانات نقدی سنتی با مدل تنزیل جریانات نقدی شبیهسازی شده با مونت کارلو در ارزشگذاری سهام
هدف این تحقیق توسعه مدل تنزیل جریانات نقدی(DCF) سنتی با استفاده از شبیه¬سازی مونت¬کارلو می باشد؛ بدین صورت که به جای درنظر گرفتن اعداد قطعی و مشخص در مدل سنتی از شبیه¬سازی مونت¬کارلو(MCS) استفاده شده تا ابهام و عدم قطعیت در مدل لحاظ شود. در این پژوهش ارزش ذاتی سهام با استفاده از مدل گوردن در هر دو حالت تنزیل جریانات نقدی سنتی و شبیه¬سازی شده با مونت¬کارلو محاسبه شده و نتایج با ارزش بازار سهام م.
مقایسه کارایی مدل تنزیل جریانات نقدی سنتی با مدل تنزیل جریانات نقدی شبیه سازی شده با مونت کارلو در ارزشگذاری سهام
هدف این تحقیق توسعه مدل تنزیل جریانات نقدی(dcf) سنتی با استفاده از شبیه¬سازی مونت¬کارلو می باشد؛ بدین صورت که به جای درنظر گرفتن اعداد قطعی و مشخص در مدل سنتی از شبیه¬سازی مونت¬کارلو(mcs) استفاده شده تا ابهام و عدم قطعیت در مدل لحاظ شود. در این پژوهش ارزش ذاتی سهام با استفاده از مدل گوردن در هر دو حالت تنزیل جریانات نقدی سنتی و شبیه¬سازی شده با مونت¬کارلو محاسبه شده و نتایج با ارزش بازار سهام م.
مقایسه مدل سنتی تنزیل سود نقدی با مدل نوین اوهلسن در فرآیند ارزش گذاری شرکتها
اولین و مهمتیرین عاملی که در اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار ،فرا روی سرمایه گذاران قرار می گیرد:عامل قیمت است که به تبع آن،مقوله ارزیابی و برآورد ارزش واقعی سهام مطرح می شود.طی سالهای مختلف پژوهشگران مدلها و روشهای متعددی برای تعیین ارزش واقعی سهام مطرح کرده اند.در این پژوهش به بررسی مقایسه ای بین دو رویکرد ارزش گذاری شرکتها پرداخته و اعتبار دو مدل ارزش گذاری،تنزیل سود نقدی و .
بررسی روش تنزیل جریانات نقدی آتی در محاسبۀ غرامت در داوریهای صنعت نفت
صنعت نفت به دلیل نوسان بالای قیمت نفت و تأثیرپذیری شرکتهای نفتی از آن، بستر اختلافات سرمایهگذاری بوده است. یافتن روش مناسب برای محاسبۀ غرامت در این شرایط، اهمیت بسیاری دارد. در این پژوهش، به بررسی استفاده از روش تنزیل جریانات نقدی آتی در محاسبۀ غرامت در اختلافات سرمایهگذاری صنعت نفت پرداخته شده است. نوسان بالای جریانات نقدی و احتمالی بودن وضعیت آتی شرکتهای نفتی، از جمله عواملی است که به عنو.
مقایسه مدل سنتی تنزیل سود نقدی با مدل نوین اوهلسن در فرآیند ارزش گذاری شرکتها
اولین و مهمتیرین عاملی که در اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار ،فرا روی سرمایه گذاران قرار می گیرد:عامل قیمت است که به تبع آن،مقوله ارزیابی و برآورد ارزش واقعی سهام مطرح می شود.طی سالهای مختلف پژوهشگران مدلها و روشهای متعددی برای تعیین ارزش واقعی سهام مطرح کرده اند.در این پژوهش به بررسی مقایسه ای بین دو رویکرد ارزش گذاری شرکتها پرداخته و اعتبار دو مدل ارزش گذاری،تنزیل سود نقدی و .
مقایسه مدل تنزیل سود نقدی (DDM) با مدل سود باقیمانده (RIM) در فرآیند تشریح و پیش بینی نوسانات قیمت سهام
با توجه به اهمیت تعیین قیمت، جهت مبادله سهام در بازار مربوطه، در این تحقیق مدل قدیمی تنزیل سود نقدی با مدل نوینسود باقیمانده مورد مقایسه قرار گرفته است. مدل سود باقیمانده که برقرارکننده ارتباط بین استانداردهای حسابداری، مفاهیم علماقتصاد و مولفه های مهم مدیریت مالی می باشد در سال 1995 توسط اولسون 3 معرفی گردید و هم اکنون سهم قابل توجهی ازتحقیقات علمی خارجی را به خود اختصاص داده است.در تحقیق صو.
روش ارزشگذاری تنزیل جریانات نقدی DCF چیست و چه کاربردی دارد؟
در تعریف دانش مالی میتوان بیان کرد که دانش مالی چیزی جز مطالعهی ارزش نیست. بهعبارتدیگر ما در دانش مالی درنهایت به دنبال ارزش داراییهای مختلف هستیم. ازآنجاییکه سرمایهگذاری یکی از مهمترین بخشهای دانش مالی به شمار میرود، پس راز موفقیت در سرمایهگذاری چیست؟ راز یک سرمایهگذاری موفق در گرو سنجش دقیق و درست از ارزش یک دارایی است.
چنانچه یک سرمایهگذار بتواند در سنجش ارزش مالی آن دارایی بهدرستی عمل کند و آن را به قیمتی کمتر از ارزش آن خریداری کند میتواند به یک سرمایهگذاری موفق دست پیدا کند. در ادامه قصد داریم با روش ارزشگذاری dcf یا تنزیل جریانات نقدی آشنا شده و به یک سرمایهگذاری موفق نزدیکتر شویم.
انواع ارزش در دانش مالی
به حاصلضرب قیمتی که یک دارایی در آن قیمت در بازار مبادله میشود در میزان کل سهام یک شرکت، ارزش بازار گفته میشود. ارزش در دانش مالی انواع مختلفی دارد. به عنوان مثال ارزش دفتری به ارزش یک دارایی طبق دفاتر حسابداری گفته میشود. ارزش تسویه، ارزش یک دارایی هنگام فروش است. بهاینترتیب که یک دارایی هنگام فروش به چه قیمتی به فروش میرود.
ارزش جایگزینی به این معناست که اگر صاحب سرمایه بخواهد دارایی را باارزش فعلی که دارد جایگزین کند، چقدر باید هزینه پرداخت کند. ارزش تاریخی نیز به ارزش یا بهایی گفته میشود که صاحب دارایی درگذشته بابت خرید آن دارایی پرداخت کرده است و درنهایت ارزش فعلی یعنی دارایی باتوجهبه منافعی که در آینده ایجاد میکند، چقدر ارزشمند است و در حال حاضر چه قیمتی را میتوان برای آن متصور شد.
رویکرد ارزشگذاری دارایی محور
رویکردهای متفاوتی برای ارزشگذاری قابلتصور است و سرمایهگذار باتوجهبه اینکه از چه رویکردی در ارزشگذاری استفاده میکند به نتایج مختلفی میرسد. در رویکرد دارایی محور فرض بر این است که مردهی شرکت از زندهی آن بهتر است. مفهوم این اصطلاح در جمع تکتک داراییهای یک شرکت یا یک کسبوکار است. بهعبارتدیگر ارزش یک شرکت در رویکرد دارایی محور پس از فروش تمام داراییهای شرکت و پس از آن تسویهی بدهیها به دست میآید.
پس در این رویکرد فرض بر این است که کسبوکار برقرار نیست و یا در حال انحلال است. استفاده از این رویکرد برای شرکتهایی که پتانسیل رشد بالایی دارند و یا سودآوری خوبی دارند توصیه نمیشود. چرا که شرکتهای دارای سودآوری بالا بهصورت کلی در مقایسه با جمع تکتک داراییها ارزش بیشتری دارند.
رویکرد ارزشگذاری نسبی
در رویکرد ارزشگذاری نسبی، شرکت یا کسبوکار موردنظر برای ارزشگذاری با شرکتهای مشابه در بازار مقایسه میشود و برای این منظور از ضرایب قیمتی p/e و p/s استفاده میشود. این رویکرد ارزشگذاری نسبت به جو کلی بازار حساس است. به این معنی که چنانچه بازار در حالت بدبینی قرار داشته باشد و تمام ارزشگذاریهای بازار زیر قیمت واقعی انجام شود، ارزشگذاری سرمایهگذار نیز کمتر از ارزش واقعی انجام میشود؛ بنابراین استفاده از این رویکرد در بازارهایی که دارای حباب مثبت یا منفی هستند پیشنهاد نمیشود.
در استفاده از رویکرد ارزشگذاری در ایران اشتباهات رایجی وجود دارد که یکی از آنها انتخاب شرکتهای نادرست برای مقایسه است. همچنین از دیگر اشتباهات رایج در استفاده از این رویکرد میتوان به استفادهی نامناسب از ضرایب قیمتی برای ارزشگذاری شرکت اشاره کرد. بدین ترتیب در تعریف رویکرد ارزشگذاری نسبی میتوان چنین بیان کرد که این رویکرد ارزش شرکت را نسبت به شرکتی مشابه میسنجد.
رویکرد ارزشگذاری مطلق و مبتنی بر حق اختیار
در رویکرد ارزشگذاری مطلق، تأکید بر منافع آتی شرکت است. بدین ترتیب که سودهای آیندهی شرکت به قیمتهای امروز تنزیل شده و جمع این منافع آتی، ارزش شرکت را نشان میدهد. استفاده از این رویکرد مانند سایر رویکردهای بیان شده دارای معایب و مزایایی است.
از معایب آن میتوان به زمانبر بودن استفاده از این روش اشاره کرد و مزیت آن در تمرکز بر وجوه نقد در انجام محاسبات بهجای تمرکز بر سود است. همچنین این رویکرد انعطاف بالایی دارد و قادر است نرخ رشدهای متفاوتی در دوران مختلف را در ارزشگذاری لحاظ کند. این رویکرد به دلیل زمانبر بودن کمتر مورداستفاده قرارمی گیرد.
محاسبهی ارزش ذاتی سهام و مدل رشد گوردون
برای محاسبهی ارزش ذاتی باید ارزش آتی سهام از سال اول تا بینهایت محاسبه شود. پس این ارزش ذاتی بر ارزش امروز سهام تنزیل میشود و درنهایت ارزش سهام به دست میآید. برای محاسبهی ارزش ذاتی میتوان از مدل رشد گوردون استفاده کرد:
در پارامترهای این مدل V0 برابر است باارزش سهام در سال ۰ و d1 برابر است با سود تقسیمی سال بعد. همچنین r نرخ بازده موردنظر و g نرخ رشد پایدار است.
از معایب این مدل میتوان به درنظرگرفتن فرض ساده دربارهی سود تقسیمی اشاره کرد. این مدل فرض میکند که یک سهم در سال آینده چه مقدار سود، بین سهامداران تقسیم کرده است که با d1 نشان میدهد و فرض بر این است که سود تقسیم شده بین سهامداران با نرخ g رشد میکند و همواره این نرخ ثابت است.
درحقیقت فرض ثابت درنظرگرفتن نرخ رشد منطقی به نظر نمیرسد. از دیگر معایب استفاده از این مدل این است که چنانچه g و r به هم نزدیک شوند، اختلاف این دو عدد به سمت صفر میل میکند و بنابراین با ۰ شدن مخرج کسر، کل کسر به سمت بینهایت میرود. درواقع این مدل حساسیت بسیار بالایی نسبت به مفروضاتی مانند g و r دارد و درنتیجه اعداد بهدستآمده توسط کارشناسان مختلف برای محاسبهی ارزش ذاتی سهام با این مدل میتواند اعداد بسیار متفاوتی باشد.
محاسبهی منافع آتی و ارزش پایانی سهام
برای محاسبهی منافع آتی از ۴ روش میتوان استفاده کرد: وجه نقد آزاد در اختیار شرکت، وجه نقد آزاد در اختیار سهامداران، سود تقسیمی یا توزیع شده بین سهامداران و سود باقیمانده. برای محاسبهی نرخ تنزیل از ۲ روش کلی استفاده میشود: میانگین موزون هزینه تأمین سرمایه و بازده موردنظر سهامداران.
یکی از اشتباهات رایج در ارزشگذاری سهام این است که سرمایهگذار منافع را با تنزیل غلطی به قیمت امروز محاسبه میکند. برخی از روشهای ارزشگذاری، ارزش سهام و برخی دیگر ارزش کل شرکت را محاسبه میکنند و به این منظور برای محاسبهی ارزش پایانی سهام از ۲ رویکرد کلی میتوان استفاده کرد؛ یکی استفاده از مدلهایی مانند مدل رشد گوردون و دیگری استفاده از ضرایب قیمتی مثل نسبت p/e.
روش ارزشگذاری dcf چیست؟
تنزیل جریانات نقدی یا روش dcf یک روش ارزشگذاری است که از آن در جهت تخمین ارزش سرمایهگذاری استفاده میشود. این روش، ارزشگذاری را بر اساس جریانهای نقدی مورد انتظار آتی انجام میدهد یا بهعبارتدیگر این روش تلاش میکند تا ارزش سرمایهگذاری امروز را بر اساس پیشبینیهایی از میزان پولی که در آینده ایجاد خواهد شد بسنجد. این روش علاوه بر سرمایهگذاران بازار سهام، به مدیران شرکتها نیز در جهت تصمیمگیری دربارهی بودجهبندی سرمایه و هزینههای عملیاتی کمک میکند.
محدودیتهای روش ارزشگذاری dcf
محدودیت اصلی این روش، نیاز داشتن به تعداد زیادی از فرضیات است. یک سرمایهگذار برای استفاده از این روش باید قادر به برآورد درست جریانهای نقدی آتی یک پروژه باشد و برای این منظور باید عوامل تأثیرگذار بر جریانهای نقدی آتی را در نظر بگیرد. از عوامل تأثیرگذار بر جریانهای نقدی آتی میتوان به عوامل مختلفی از جمله تقاضای بازار، وضعیت اقتصاد، فناوری و تهدیدها و فرصتهای پیشبینی نشده اشاره کرد. از دیگر محدودیتهای روش ارزشگذاری dcf بالا بودن احتمال خطا در تخمین ارزشها است.
جمعبندی
در این مقاله به بررسی مدل ارزشگذاری dcf یا همان تنزیل جریانات نقدی پرداختیم. این روش با تخمین ارزش آتی جریانات نقدی، ارزش سرمایهگذاری امروز را مورد سنجش قرار میدهد. این مدل ارزشگذاری مانند سایر مدلها مزایا و معایبی دارد. ازجمله کمک به مدیران شرکتها برای تصمیمگیری درباره بودجهبندی سرمایههای شرکت و از محدودیتهای این روش میتوان به بالا بودن احتمال خطا در تخمین ارزشگذاری اشاره کرد؛ بنابراین پیشنهاد میشود از یک متخصص در این حوزه کمک گرفته شود تا احتمال خطا در تخمین ارزش شرکت کاهش یابد.
روش های ارزش گذاری یک شرکت
روش های زیادی برای ارزش گذاری یک شرکت، دارایی یا سهام وجود دارند. در ادامه برخی از این روش ها توضیح داده می شوند. باید توجه داشت که برخی از روش های مذکور به طور مشترک در ارزش گذاری سهام، دارایی ها و سایر موارد بکار گرفته می شوند.
سرمایه بازاری (Market Capitalization)
سرمایه بازاری ساده ترین روش برای ارزش گذاری یک شرکت می باشد. این ارزش از طریق ضرب کردن قیمت سهم شرکت در تعداد سهمای آن مشخص می شود. برای مثال در 3 ژانویه 2018 هر یک از سهام شرکت مایکروسافت به میزان 86.35 ارزش گذاری شده بود. با توجه به اینکه تعداد سهام این شرکت 7.715 میلیارد دلار بود، ارزش این شرکت به میزان 86.35*7.715 میلیارد دلار بود که جمع آن برابر با 666.19 میلیارد دلار شد.
ضریبی از درآمد (Times Revenue Method)
در روش ارزش گذاری شرکت بر مبنای ضریبی از درآمد، ارزش یک شرکت ضریبی از جریان درآمدهای ایجاد شده در طول یک دوره زمانی مشخص می باشد که این ضریب بستگی به محیط صنعتی و اقتصادی دارد. برای مثال ممکن است یک شرکت فنی به صورت 3 ضرب در درآمد ارزش گذاری شود و یک شرکت خدماتی هم ممکن است به صورت 0.5 ضرب در درآمد ارزش گذاری شود.
ضریب سود (Earning Multiplier)
به منظور به دست آوردن یک درک واقعی تر از ارزش یک شرکت به جای روش ضریبی از درآمد می توان از روش ضریب سود استفاده کرد، چرا که سودهای یک شرکت شاخص در مقایسه با درآمد حاصل از فروش، شاخص مطمئن تری می باشد. ضریب سود سودهای آینده را در مقابل جریان نقدی تعدیل می کند که می تواند در همان دوره زمانی و با نرخ بهره فعلی سرمایه گذاری شود. به بیان دیگر، این روش نسبت P/E را تعدیل می کند تا نرخ های بهره فعلی را محاسبه کند.
روش نرخ جریان پول تنزیل شده (DCF)
روش DCF (Discounted Cash Flow) مربوط به ارزش گذاری یک شرکت مشابه روش ضریب کارکردها می باشد. این روش مبتنی بر پیشبینی هایی از جریانهای نقدی آینده است، که تعدیل می شوند تا ارزش بازاری فعلی مربوط به شرکت مشخص شود. اصلی ترین تفاوت مابین روش جریان نقد تنزیل شده و روش ضریب سود این است که در DCF ارزش واقعی محاسبه می شود.
در واقع تحلیل DCF یک رهیافت مربوط به ارزش ذاتی است که در آن تحلیل گر جریان نقدی آزاد غیر اهرمی را در آینده پیشبینی می کند و آن را در هزینه متوسط وزنی سرمایه (WACC) شرکت به نرخ روز تبدیل می کند.
تحلیل DCF در اکسل از طریق ایجاد یک مدل مالی انجام می شود و به مقدار زیادی از اطلاعات و تحلیل ها نیاز دارد. این رهیافت یکی از دقیق ترین روش ها می باشد و به تخمین ها و فرضیات زیادی نیاز دارد. با این وجود اقدامات صورت گرفته برای تهیه یک مدل DCF در اغلب مواقع منجر به تهیه دقیق ترین ارزش گذاری های ممکن می شود. مدل DCF این امکان را برای تحلیل گر فراهم می کند تا ارزش را بر مبنای سناریوهای مختلف پیشبینی کند و حتی یک تحلیل حساسیت انجام دهد.
مزیت های روش DCF:
مزیت اصلی DCF مربوط به شرکتهای بزرگتر در اغلب مواقع شامل تحلیل کل بخش ها می باشد، که در آن واحد های مختلف شرکت به صورت انفرادی مدل بندی می شوند و با هم اضافه می شوند. سایر مزیت ها عبارتند از:
- این روش هیچ نیازی به اطلاعات سایر شرکت ها ندارد.
- می توانید انتظارات و فرضیات خودتان در مورد آینده شرکت را در محاسبات DCF دخالت دهید.
- بر اساس شرایط مختلفی که ممکن است در آینده پیش بیاید، می توانید از سناریوهای مختلفی در DCF استفاده کنید.
- هر چند که این روش به محاسبات ریاضی پیچیده ای نیاز دارد، ولی با استفاده از Excel می توانید محاسبات آن را ساده تر کنید.
ارزش دفتری (Book Value)
ارزش دفتری عبارت از حق صاحبان سهام است که در صورت ترازنامه نشان داده می شود. ارزش دفتری از طریق کسر کردن کل بدهی های شرکت از کل دارایی های آن به دست می آید. معمولا این نرخ تا حد قابل توجهی تنزیل می شود، چرا که فرض می کند دارایی ها در سریع ترین زمان ممکن به هر خریداری فروخته خواهند شد.
ارزش تسویه (liquidation value)
ارزش تسویه عبارت از پول خالصی می باشد که یک شرکت در صورتی دریافت خواهد کرد که دارایی های آن تسویه شوند (نقد شوند) و کل بدهی های آن به تاریخ امروز پرداخت شوند.
تحلیل مقایسه ای (Comps)
تحلیل شرکت قابل قیاس (که همچنین به عنوان “مضرب های تجاری” یا “تحلیل گروه همتا” یا “شرکت های مساوی” یا “مضرب های بازار عمومی” شناخته می شوند)، یک روش ارزیابی نسبی است که شما در آن با استفاده از یک سری مقیاس های تجاری همانند P/E، EV/EBITDA یا سایر نرخ ها، ارزش فعلی یک شرکت را با شرکت های مشابه مقایسه می کنید. مضرب های EBITDA رایج ترین روش ارزیابی می باشد.
روش ازش گذاری comps بر مبنای ارزشی که سایر شرکت های قابل قیاس دارند، یک ارزش قابل مشاهده را برای یک شرکت تعیین می کند. Comps رایجترین روش مورد استفاده است، چرا که محاسبات آن ساده است و همواره با استفاده از ارزش های فعلی صورت می گیرد. منطقی که این روش دارد عبارت از این است که در صورتیکه شرکت X با نرخ P/E ده برابری مبادله کند، و شرکت Y به ازای هر سهم خودش 2.5 دلار درآمد داشته باشد، سهام شرکت Y باید ارزشی معدل 25 در هر سهم داشته باشد (فرض می شود که شرکت های دارای ویژگی های یکسانی هستند).
سابقه معاملات (precedent transaction)
تحلیل سابقه معاملات یک روش ارزش گذاری نسبی دیگری می باشد که در آن یک شرکت با یک سری شرکتهای دیگری مقایسه می شود که اخیرا فرخته شده اند یا در همان صنعت خریداری شده اند. این ارزش معاملات شامل ارزش جایگزینی می باشد که قیمت خرید آنها را شامل می شود.
ارزش ها نشان دهنده ارزش یک بلوکه یا یک بخش از یک شرکت می باشد. این ارزش ها در مبادلات M&A مفید هستند، ولی براحتی می توانند منقضی شوند و به دلیل گذشت زمان نشان دهنده وضعیت واقعی بازار نباشند. این شاخص در مقایسه با Coms یا ضریب مبادله بازار کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.
چارت زمین بازی (خلاصه) (Football Field Chart (summary))
بانکداران سرمایه گذار در اغلب مواقع یک چارت زمین بازی را با هم ترکیب می کنند تا دامنه مربوط به ارزش های یک شرکت را بر مبنای روش های ارزش یابی مختلف و به صورت خلاصه بیان کنند.
رهیافت هزینه ای (Cost Approach)
رهیافت هزینه ای، که معمولا در فایننس شرکت ها مورد استفاده قرار نمی گیرد، هزینه های واقعی یا هزینه ای که برای ایجاد مجدد یک شرکت مورد نیاز است را در نظر می گیرد. در این روش هر نوع ایجاد ارزش یا ایجاد جریان نقدی مورد بی توجهی قرار می گیرد و فقط به مواردی تاکید می شود که در آنها قاعده “هزینه = ارزش” وجود دارد.
تحلیل توانایی پرداخت (Ability to pay)
در روش تحلیل توانایی پرداخت حداکثر قیمتی که یک خریدار در زمان دستیابی به برخی از اهداف خودش می تواند برای خرید یک شرکت پرداخت کند، مورد توجه قرار می گیرد.
انواع روش های ارزش گذاری سهام
یکی از موضوعات مهم در مقوله سرمایه گذاری ، ارزش گذاری سهام است که به روش های مختلف صورت می پذیرد و در این نوشتار به انواع روش های ارزش گذاری سهام مخصوصا روش ارزش گذاری ذاتی سهام خواهم پرداخت.
به طور کلی ارزش گذاری سهام به دلایل متعددی از جمله تعیین قیمت پایه برای عرضه اولیه سهام شرکتها در بورس و محاسبه ارزش روز سهام صورت می پذیرد.
به طور کلی مفهوم ارزش برای سرمایه گذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است به این دلیل که تمامی سرمایه گذاران علاقه مند اند هر سهامی را به پایینتر از قیمت ذاتی خریداری کنند تا از تحصیل آن در کوتاه مدت و بلند مدت منتفع شوند.
بدیهی است خرید سهام به بالای قیمت ذاتی آن در بلندمدت منجر به شناسایی زیان خواهد شد.
در ارزشیابی سهام معمولا برخی از تحلیل گران ارزشیابی خود را بر پایه دارایی های شرکت قرار می دهند و برخی دیگر بر سودآوری شرکت تاکید دارند.
بنابراین به طور کلی دو روش برای تعیین ارزش سهام یک شرکت وجود دارد:
الف- ارزشگذاری بر اساس دارایی های شرکت
ب- ارزشگذاری بر اساس سودآوری شرکت
الف : روش های ارزشگذاری سهام بر اساس دارایی های شرکت
این روش ساده ترین روش ارزشیابی است. مبنای این روش دارایی های شرکت است. با توجه به اینکه دارایی های شرکت به روش های مختلف از جمله بهای تمام شده ، ارزش دفتری و ارزش روز ( تجدید ارزیابی شده ) ارزیابی می شود، برای سهام نیز ارزشهای متفاوتی ایجاد خواهد شد که در ادامه به انواع روش های ارزش گذاری سهام بر اساس دارایی های شرکت می پردازم.
۱-ارزش اسمی هر سهم (Par Value)
مطابق با مفاد ماده ۲۹ اصلاحیه قانون تجارت در شرکتهای سهامی عام مبلغ اسمی هر سهم نباید از ۱۰.۰۰۰ ریال بیشتر باشد و مطابق با اساسنامه نمونه شرکتهای بورسی ارزش اسمی هر سهم باید معادل ۱۰۰۰ ریال باشد.
۲-ارزش دفتری (Book Value)
ارزش دفتری هر سهم از تقسیم مجموع حقوق صاحبان سهام بر تعداد سهام منتشره بدست می آید.
با توجه به اینکه در ابتدای تاسیس هر شرکت ، حقوق صاحبان سهام تنها از رقم سرمایه تشکیل شده است بنابراین رقم اسمی هر سهم با ارزش دفتری هر سهم برابر خواهد بود اما با گذشت زمان با توجه به اینکه عملکرد شرکت منجر به ایجاد سود یا زیان انباشته و همچنین اندوخته قانونی و سایر اندوخته های دیگر خواهد شد بنابراین بعد از گذشت حداقل یک سال از فعالیت شرکت حقوق صاحبان سهام علاوه بر مبلغ سرمایه از سود( زیان ) انباشته و اندوخته ها و … تشکیل می گردد.
برای محاسبه ارزش دفتری هر سهم کافی است جمع حقوق صاحبان سهام را بر تعداد سهام منتشر شده شرکت تقسیم کنید، ضمنا توجه به این نکته ضروری است در شرایط تورمی ارزش دفتری هر سهم ارزش اطلاعاتی خود را از دست خواهد داد.
۳- ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش داراییها (Net Asset Value)
ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش داراییها که از تقسیم ارزش روز داراییها پس از کسر بدهی ها و سهام ممتاز بر تعداد سهام عادی بدست می آید ، یکی از معتبرترین روش های ارزشگذاری سهام بر اساس دارایی ها می باشد.
با توجه به اینکه در محاسبه NAV ارزش روز دارایی ها لحاظ می گردد ، بنابراین رقم محاسبه شده حاوی اطلاعات مهمی برای سرمایه گذاران است.
با توجه به اینکه محاسبه NAV هر سهم حاوی اطلاعات مهمی است در نوشتار جداگانه ای به تفسیر آن خواهم پرداخت.
۴-ارزش تصفیه سهام (Liquidation Value)
این روش ارزشگذاری مطلوب زمانی است که شرکت در حال تصفیه است، شرکت در زمان تصفیه تمام دارایی های خود را به فروش می رساند و از محل منابع حاصل شده تمامی بدهی های خود را پرداخت می کند، از تقسیم مازاد منابع حاصل از فروش دارایی ها و تسویه بدهی ها و تمامی هزینه های تصفیه، بر تعداد سهام عادی، ارزش تصفیه شرکت محاسبه خواهد شد.
۵-ارزش جایگزینی (Replacement Value)
برای محاسبه ارزش جایگزینی باید فرض کنیم چنانچه همین الان بخواهیم یک شرکت با همین وضعیت فعلی راه اندازی کنیم به چه میزان منابع نیاز داریم ، از تقسیم مجموع منابع مورد نیاز برای راه اندازی یک شرکت با وضعیت فعلی بر تعداد ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت سهام عادی ، ارزش جایگزینی هر سهم محاسبه خواهد شد.
ب- ارزشگذاری بر اساس سودآوری شرکت:
در این بخش به روش های ارزشگذاری سهام بر اساس سودآوری شرکت می پردازم.
یکی از مهمترین معیارهای ارزشگذاری اوراق بهادار، ارزش ذاتی است که بر اساس ارزش فعلی جریانات نقدی که در آینده ایجاد خواهد شد، محاسبه می گردد.
طبیعی است که جریانات نقدی هر سهم ارتباط مستقیم با سودآوری شرکت دارد به عبارتی شرکتی که سود دارد به سهامدار سود نقدی خواهد پرداخت و شرکتی که زیان داشته باشد طبیعتا سود نقدی هم نخواهد داشت.
ارزش ذاتی سهام قیمتی است که عوامل اصلی و موثر در ارزش سهام را در نظر گرفته و آن را از قیمت جاری بازار متمایز میکند، بنابراین قیمت بازار سهام ممکن است از قیمت ذاتی آن بالاتر یا پایین تر باشد که سهامداران علاقه مند به شناسایی سهامی هستند که زیر ارزش ذاتی معامله می شود.
ارزش ذاتی سهام ارزش واقعی یک شرکت یا یک دارایی است که بر پایه بررسی تمام ابعاد کسب و کار مورد نظر مانند صورتهای مالی، پتانسیل رشد شرکت و لحاظ کردن داراییهای مشهود و نامشهود انجام گرفته است.
ارزش فعلی جریانات نقدی که سهام یک شرکت در آینده برای سرمایهگذاران ایجاد میکند، تعیین کننده ارزش ذاتی سهام است و به طور کلی هر شرکت ۲ جریان نقدی در آینده برای سهامدار ایجاد می کند:۱- سود نقدی مجامع ۲- قیمت فروش سهام
برای محاسبه جریانات نقدی آتی هر سهم به اطلاعات زیر نیاز داریم:
-اطلاعات سود هر سهم (EPS)و سود نقدی هر سهم (DPS)
– نرخ تنزیل جریانات نقدی آتی ( هزینه حقوق صاحبان سهام )
– نرخ رشد سود در آینده
با توجه به اینکه مدل های مختلفی برای ارزشگذاری وجود دارد در ابتدا با مدل گردون شروع می کنیم.
۱-مدل گردون:
این مدل برای شرکتهایی که در دوران ثبات هستند و نرخ رشد یکسانی دارند کاربرد دارد.
در این مدل برای محاسبه ارزش ذاتی سهام از فرمول زیر استفاده می کنیم:
(نرخ رشد-هزینه حقوق صاحبان سهام )/سود نقدی مورد انتظار سال بعد=ارزش ذاتی
سود نقدی مورد انتظار سال بعد:
برای محاسبه این عدد باید آخرین سود نقدی اعلام شده شرکت را در (نرخ رشد شرکت + ۱ )ضرب کنیم.
به عبارتی فرض کنید شرکت در سال ۱۳۹۸ مطابق با صورت مالی رقم ۱۰۰۰ ریال سود داشته و در مجمع عمومی عادی سالیانه معادل ۵۰ درصد آن را ( ۵۰۰ ریال ) تحت عنوان سود نقدی پرداخت نموده است.
برای محاسبه سود نقدی سال بعد کافی است رقم ۵۰۰ ریال در (نرخ رشد شرکت +۱) ضرب کنیم.
اما برای محاسبه نرخ رشد شرکت در این مدل باید به چند آیتم توجه کنیم:
۱- نرخ رشد مورد نظر باید کوچکتر یا مساوی از نرخ رشد اقتصادی باشد که شرکت در آن فعالیت می کند به عبارتی باید در ابتدا نرخ رشد اقتصادی را محاسبه نماییم و بر اساس آن نرخ رشد شرکت را محاسبه نماییم، طبیعی است در شرایطی که رشد اقتصادی یک کشور منفی است نمی توان انتظار رشد مثبت در شرکت را داشت ،معمولا نرخ رشد یک شرکت مخصوصا در دوران ثبات نمی تواند از نرخ رشد اقتصادی بیشتر باشد، طبیعی است رفته رفته با ورود شرکتهای رقیب، پیشرفت تکنولوژی، بزرگتر شدن اندازه اقتصاد نرخ رشد شرکت از نرخ رشد اقتصادی کوچکتر خواهد شد.
۲- در این مدل هرگز نرخ رشد سود تقسیمی شرکت با هزینه حقوق صاحبان سهام برابر یا بیشتر نخواهد شد و به عبارتی همیشه هزینه حقوق صاحبان سهام همیشه باید از نرخ رشد شرکت بیشتر باشد
به طور کلی مدل گردون مناسب شرکتهایی است که با نرخ مساوی و یا کمتر ازنرخ رشد اقتصادی رشد می نمایند و دارای سیاست تقسیم سود معین و سازمان یافته ای هستند.
مثال. با فرض اینکه شرکت الف در سال ۱۳۸۹ به ازای هر سهم مبلغ ۳۰۰ ریال سود اعلام نموده که در مجمع عمومی عادی سالیانه ۷۰ درصد آن به عنوان سود نقدی تصویب و پرداخت گردید ، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام شرکت (ROE) معادل دوازده درصداست، نرخ بازده بدون ریسک معادل ۸ درصد ، صرف ریسک بازار معادل ۱۵ درصد است و بتای شرکت نیر معادل نود درصد است، اقدام به محاسبه ارزش ذاتی هر سهم بر اساس مدل گردون می نماییم:
سود نقدی هر سهم معادل ۲۱۰ ریال است (۳۰۰ ضربدر ۷۰ درصد)
نرخ رشد شرکت برابر است با درصد سود تقسیم نشده ضربدر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام به عبارتی در این شرکت نرخ رشد برابر است با :
۳۰ درصد ضربدر ۱۲ درصد که برابر می شود با ۳.۶%
برای محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام از فرمول زیر استفاده میکنیم
Cost of Equity = Risk-Free Rate of Return + Beta * (Market Rate of Return – Risk-Free Rate of Return)
بنابراین هزینه حقوق صاحبان سهام معادل است با :
برای محاسبه ارزش ذاتی هر سهم کافی است:
سود نقدی سال آینده را که معادل است با (۱.۰۳۶*۲۱۰) تقسیم بر (۲۱.۵% منهای ۳.۶% )نماییم که برابر می شود با ۱۲۱۵ ریال
اما همان طور که میدانیم شرکتها معمولا در دوران مختلف نرخ های رشد متفاوتی را تجربه می کنند و نرخ رشد شرکت در دوران رشد با دوران بلوغ و افول متفاوت خواهد بود، بنابراین گاها برای محاسبه ارزش ذاتی هر سهم ممکن است مجبور باشیم از ۲ نرخ رشد استفاده نماییم که در مرحله اول نرخ رشد بی ثبات است و در مرحله دوم نرخ رشد ثبات خواهد داشت.
بنابراین در این مدل با جای یک نرخ رشد عملا از دو نرخ رشد استفاده خواهیم کرد
به طور مثال فرض کنید شما می خواهید سهام یک شرکت استارتاپی را ارزشگذاری کنید.
نوع عملیات و فعالیت شرکتهای استارتاپی به گونه است که در صورت موفقیت در بازار معمولا در سالهای اول با نرخ رشد بسیار بالایی همراه هستند و به مرور زمان با وجود رقبای جدید و پیشرفت تکنولوژی نرخ رشد شرکت به ثبات نسبی می رسد که بعد از آن حفظ آن نرخ رشد کار بسیار سختی خواهد شد.
طبیعی است برای ارزشگذاری این شرکت نمیتوانیم از یک نرخ رشد استفاده کنیم و باید از حداقل ۲ نرخ رشد استفاده گردد.
در کشورهایی که به دلایل تورمی نرخ تنزیل بالا است معمولا ارزش فعلی جریانات نقدی بعد از ۵ یا ۱۰ سال عملا به سمت صفر میل می کند و تاثیر زیادی بر محاسبات نخواهد داشت اما واقعیت این است که به هر حال شرکت بعد از دوران رشد بالا به فعالیت خود ادامه خواهد داد و باید در محاسبات ارزش ذاتی سهم لحاظ گردد.
بنابراین برای محاسبه ارزش ذاتی سهام در این روش باید از فرمول زیر استفاده نماییم:
ارزش فعلی قیمت نهایی +ارزش فعلی سودهای تقسیمی دوره رشد بالا=ارزش سهام
به عنوان مثال با توجه به اطلاعات زیر ارزش سهم را با استفاده از مدل تنزیل سود تقسیمی ۲ مرحله ای محاسبه می نماییم:
مرحله اول : شرکت با رشد بالا
سود هر سهم در سال ۸۵ = ۳۰۰۰ ریال
نسبت پرداخت سود نقدی = ۴۰ درصد
بازده حقوق صاحبان سهام در سال ۸۵= ۳۰ درصد
نرخ بازده بدون ریسک = ۱۰ درصد
صرف ریسک بازار= ۱۸ درصد
مرحله دوم: دوران ثبات
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام = ۱۵درصد
برای محاسبه قیمت سهام باید ابتدا ارزش سهم را برای ۵ سال اول ( مرحله رشد )محاسبه نماییم، برای این کار کافی است از جدول ذیل استفاده نماییم:
ارزش فعلی | سود نقدی هر سهم | سود هر سهم | سال |
۱۰۷۵ | ۱۴۱۶ | ۳۵۴۰ | ۱ |
۹۶۵ | ۱۶۷۰ | ۴۱۷۷ | ۲ |
۸۶۵ | ۱۹۷۱ | ۴۹۲۸ | ۳ |
۷۷۵ | ۲۳۲۵ | ۵۸۱۶ | ۴ |
۶۹۵ | ۲۷۴۴ | ۶۸۶۲ | ۵ |
۴۳۷۵ | جمع کل |
برای محاسبه سود هر سهم از نرخ رشد ۱۸ درصد استفاده نمودیم (g=18%)
برای نرخ تنزیل از نرخ ۳۱.۶ درصد ( k=31.6%)
با توجه به اینکه شرکت بعد از ۵ سال اول وارد مرحله ثبات می شود بنابراین برای تعیین ارزش سهم کافی است terminal price هر سهم را محاسبه نماییم که برای محاسبه آن به سود نقدی سال ۶ نیاز داریم که با توجه به اینکه نرخ رشد دوران ثبات معادل ۵ درصد است بنابراین سود هر سهم برابر است با :
سود نقدی هر سهم برابر است با :
بنابراین ارزش ترمینال هر سهم برابر است با :
۴۸۲۷ تقسیم بر ۲۳% که برابر است با ۲۰۹۸۸
با توجه به اینکه ارزش ترمینال سهم در پایان سال پنجم محاسبه شده است باید ارزش فعلی آن را محاسبه نماییم که برابر است با :
۲۰۹۸۸ تقسیم بر (۱.۳۱۶) به توان ۵ که برابر است با ۵۳۱۸
حال برای محاسبه ارزش کل سهم کافی است عدد ۴۳۷۵ را با عدد ۵۳۱۸ جمع نماییم که معادل می شود با ۹۶۹۳
روش تعیین ارزش سهام و نحوه قیمت گذاری سهم شرکتها
روش تعیین ارزش سهام و امر قیمتگذاری پایه در شرکتهای سهامی صورت میپذیرد، بهنوعی میتواند در سایر شرکتها باشخصیت حقوقی مجزا از شخصیت حقوقی شرکتهای سهامی با عناوینی قیمت پایه هر واحد سرمایه در شرکتی با مسئولیت محدود و قیمت هر واحد نسبت سرمایه در شرکتهای نسبی و غیره انجام پذیرد، در این مبحث در ارتباط با تعیین قیمت پایه سهام در شرکتهای سهامی مطلب ارائه خواهد شد و در مورد خصوصیات و ویژگیهای سایر شرکتها در مبحثی جداگانه در آینده صحبت به میان خواهد آمد.
این مقاله در ارتباط با روشهای مختلف تعیین قیمت پایه سهام ارائه میگردد:
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش اسمی سهام
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزشهای دفتری
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس بازار
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش جاری خالص دارائی
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش معدل ۲
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش اقتصادی و ارزش ذاتی
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش سودآوری
روش قیمتگذاری سهام بر اساس ارزش اسمی سهام
سادهترین روشی که برای تعیین قیمت پایه سهام در جامعه وجود دارد، روش قیمتگذاری و تعیین ارزش سهام بر اساس مبلغ اسمی سهام است، در این روش قیمت مندرج بر روی ورق سهم، ارزش سهام را نشان میدهد.
بدیهی است با حاصلضرب تعداد سهام در مبلغ اسمی سهام، ارزش کل سهام واحد اقتصادی تعیین میگردد.
روش قیمتگذاری بر اساس ارزشهای دفتری
در این روش حاصل ارقام منعکس در دفاتر و صورتهای مالی شرکت، ملاک محاسبه ارزش سهام قرار میگیرد و درنتیجه قیمت پایه سهام از اختلاف حاصل دارائیها و بدهیها مبنای قیمت پایه سهام و تعیین ارزش سهام را تعیین مینماید.
البته باید توجه داشته باشید که روش دوم با روش اول اشتباه نشود، در روش اول همانطور که بیان شد، آنچه بهعنوان ارزش سهم میتواند مطرح شود همان رقمی است که بر روی برگ سهم درج گردیده است، لذا ارزش سهام حاصلضرب ارزش سهم در تعداد سهام آن واحد اقتصادی محاسبه میگردد.
روش قیمتگذاری بر اساس ارزشهای دفتری
روش تعیین ارزش سهام بر اساس بازار
در این روش قیمت واگذاری و خریدوفروش سهام در بازار فعال یا قیمتهای منعکسشده در تابلوی سازمان بورس و اوراق بهادار در زمان انجام معامله ملاک عمل است.
روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی
در این روش با دریافت بودجه ۱۰ سال آتی شرکت، نسبت به ارزشهای فعلی خالص جریانهای نقدی آتی شرکت و سپس نسبت به تعیین و اعلام قیمت پایه سهام، ارزشگذاری سهام صورت میپذیرد.
در این روش توجه لازم به نکاتی اساسی ذیل حائز اهمیت ویژه است:
- محاسبه و تعیین ارزشهای فعلی جریانهای نقدی آتی شرکت، در مورد دارائیهای ثابت موجود در شرکت، در پایان سال دهم مبنای عمل است.
- نرخ اعمالشده در تعیین ارزش سهام فعلی جریانهای نقدی آتی میبایست مشخص گردد، زیرا نرخهای مختلف تنزیل، موجب تغییرات قیمت پایه سهام را فراهم میآورد، دراینارتباط معمولاً از نرخ تنزیل اوراق مشارکت دولتی و یا نرخ سپردههای ثابت بلندمدت بانکها استفاده میشود.
- موضوع هزینه بازخرید خدمت کارکنان و همچنین مالیات عملکرد شرکت، میبایست موردتوجه قرار گیرد.
- موضوع خالص سرمایه در گردش و همچنین دارائیهای ثابت خریداریشده طی دوره ۱۰ ساله مورد رسیدگی، میبایست موردتوجه قرار گیرد.
- این روش قیمتگذاری و تعیین ارزش سهام در جوامعی پاسخگو میباشد که اقتصاد شکوفا و اقتصادی با تورم یکرقمی و یا رشد معقولانه نرخ تورم سالانه و یا نرخ تورم صفر و یا نزدیک به صفر مواجه میباشد.
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش جاری خالص دارائی
- در این روش تعیین ارزش سهام، خالص دارائیهای ثابت شرکت میبایستی توسط کارشناسان رسمی دادگستری در رشتههای مختلف مورد ارزیابی قرارگرفته و این قیمتها در مقابل ارزشهای دفتری دارائیهای ثابت شرکت مورد ارزیابی و مابهالتفاوت این قیمتها توسط کارشناس مالی تعیین گردد.
- بدهی و دارائیهای جاری شرکت نیز میبایستی توسط کارشناسان مالی مورد ارزیابی قرار گیرد.
- ارقام موجودی مواد اولیه، کالای در جریان ساخت و کالای ساختهشده میبایست به ترتیب باارزشهای جایگزین، بهای تمامشده و خالص ارزش بازیافتی تعیین گردد.
- سرمایهگذاریهای شرکت میبایستی به شرح زیر مورد ارزیابی قرار گیرد: ( روش تعیین ارزش سهام )
الف) شرکتهای بورسی معادل و برابر قیمت سهام در بازار فعال در زمان انجام معامله سهم میباشد، لذا تاریخ انجام معامله نزدیک به تاریخ ارزیابی موردنظر، ملاک تعیین قیمت میباشد.
ب) درصورتیکه میزان سهام شرکت در شرکت سرمایه پذیر زیر ۵ درصد باشد، ارزش سرمایهگذاری بر اساس دفتری خالص دارائیهای شرکت سرمایه پذیر تعیین میگردد.
ج) درصورتیکه سرمایه شرکت سرمایه پذیر بین ۵ تا ۲۰ درصد باشد و شرکت اصلی دارای نفوذ غیرقابل ملاحظه باشد، قیمت از بازار غیررسمی و در صورت امکان به روش ارزش ویژه تعیین میگردد.
د) درصورتیکه سرمایه شرکت سرمایه پذیر بین ۲۵ تا ۵۰ درصد باشد و شرکت دارای نفوذ غیرقابل ملاحظه باشد، به روش تعیین ارزش سهام ویژه میبایستی ارزش سرمایهگذاری تعیین گردد.
ه) درصورتیکه میزان سرمایه شرکت سرمایه پذیر بیش از ۵۰ درصد باشد، شرکت مشمول تلفیق گردیده که میبایستی سرمایهگذاری به روش ارزش ویژه محاسبه گردد.
و) ارزش دارائیهای پولی در این روش بر اساس ارزش دفتری است، مگر اینکه صحت اثبات این اقلام برای کارشناس محقق نباشد که در این زمینه میبایست نسبت به تعیین ارزش جاری آنها اقدام و مابهالتفاوت در امر ارزیابی موردنظر قرار گیرد.
ز) کسری ذخیره حساب مطالبات مشکوک الوصول میبایست تعیین گردد و در امر تعیین ارزش سهام مور توجه قرار گیرد.
ح) بدهیهای شرکت شامل مالیات عملکرد، مالیات کسورات تکلیفی، حق بیمه سازمان تأمین اجتماعی و یا هرگونه بدهی احتمالی میبایست تعیین و در امر تعیین ارزش سهام لحاظ گردد.
ط) دریافت گزارشهای حسابرسی عملکرد دورههای مالی قبل از ارزیابی میبایست موردتوجه قرارگرفته و نسبت به اعمال بندهای گزارش حسابرسی در صورت لزوم در امر تعیین ارزش سهام موردنظر قرار داده شود.
ی) درصورتیکه گزارش تعیین ارزش سهام در نیمه دوم دوره مالی شرکت انجام پذیرد، دریافت گزارش حسابرسی میاندورهای و اعمال نکات درجشده در این گزارش و همچنین با توجه به صورتهای مالی دوره قبل از ارزیابی موردبازنگری قرار ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت گیرد. باید توجه داشت که در فاصله تاریخ ارزیابی و تاریخ صورتهای مالی قبل از ارزیابی میبایست سود و زیان مربوطه تعیین و در امر تعیین ارزش سهام موردتوجه قرار گیرد. این امر میتواند با توجه به روند سود سه سال قبل از ارزیابی و یا نرخ سود علیالحساب اوراق مشارکت دولتی تعیین گردد.
ک) لیست ارزیابی کارشناسان رسمی رشتههای مختلف میبایست با لیست دارائیهای ثابت شرکت طبق دفاتر شرکت مورد تطبیق و کنترل قرار داده شود.
ل) در این روش کارشناس مالی میبایستی اطمینان حاصل کند که کارشناسان رشتههای مختلف درزمینه ارزیابی حق الامتیاز، حق الاختراع، حق لیسانس، حق رویالیتی و … . اقدام نموده و نظریه خود را در این زمینه در کارشناسی خود منظور نموده باشند. همچنین بایستی ارزش برندهای شرکت در ارزیابی آن شرکت موردبررسی قرار گیرد.
م) میزان مزایای پایان خدمت کارکنان در شرکتهای فعال بر اساس قانون محاسبه و در تعیین ارزش سهام منظور خواهد گردد. شرکتها معمولاً این رقم را معادل یک ماه آخرین حقوق و مزایای کارکنان محاسبه میکنند و در شرکتهایی که فرض تداوم فعالیت آنها زیر سؤال رفته و یا تعدادی از کارکنان آنها مازاد تشخیص دادهشده باشند، حداقل معادل سه ماه آخرین حقوق دریافتی محاسبه و در حسابها منظور میگردد.
روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش معدل ۲
برخی از دستاندرکاران حرفه حسابداری و حسابرسی پیشنهاد مینمایند که معدل ۲ یا چند قیمت پایه سهام تعیینشده از سایر روشها میتواند بهعنوان یک روش قیمت پایه سهام تعیین گردد. در این زمینه معمولاً در شرکتهای سود ده معدل قیمت پایه سهام تعیینشده به روش سودآوری و قیمت پایه سهام تعیینشده به روش ارزشهای جاری بهعنوان قیمت پایه سهام تعیین و اعلام میگردد.
روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش معدل ۲
روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش اقتصادی و ارزش ذاتی
قیمت پایه سهام را میتوان با توجه به ارزش ذاتی و ارزش اقتصادی تعیین و اعلام نمود. در این زمینه میبایست کارشناس مالی با توجه به وضعیت موجود شرکت در مقام مقایسه با شرکتهای مشابه داخلی و خارجی (رقبا) شرکت را مورد ارزیابی قرار دهد. نقش شرکت در بازار داخلی و خارجی با توجه به میزان و تعداد تولیدات و همچنین وجود مدیریت کارآمد، وجود پرسنل متخصص و دارای دانش و مهارتهای فنی میتواند در تعیین قیمت پایه سهام نقش عمده و اساسی داشته باشد.
وجود واحد حسابرسی داخلی یکپارچه در شرکت که اهداف زیر را در شرکت تدارک میبیند:
الف) coso (کمیسیون تردوی)
- اهداف عملیاتی: این اهداف مربوط به اثربخشی و کارایی عملیات سازمان (شرکت) است ازجمله اهداف مربوط به عملکرد عملیاتی و مالی و حفاظت از داراییها.
- اهداف گزارشگری: این اهداف مرتبط با گزارشگری داخلی و خارجی، مالی و غیرمالی میباشد.
- اهداف رعایتی: این اهداف مرتبط با پایبندی به قوانین و ضوابط سازمان (شرکت) است.
ب)COBIT 5 (آیساکا)
- اهداف سازمانی (شرکتی) اهداف مربوط به فناوری اطلاعات
- اهداف توانمندسازی سازمان (شرکت)
روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش سودآوری
- این روش در مورد شرکتهایی که میانگین سود موزون سه سال قبل از کسر مالیات، سه سال قبل از ارزیابی پس ازلحاظ کردن عوامل سود، دستکم معادل ۵ درصد ارزش خالص داراییها باشد قابلاجرا خواهد بود.
- با توجه به آنچه قبلاً گفته شد، در این روش شرکت میبایست در سه سال قبل از ارزیابی دارای سود باشد.
- در این روش تعیین ارزش سهام صورتهای مالی سه دوره قبل از ارزیابی میبایست موردحسابرسی، حسابرس مستقل قرارگرفته باشد.
- در این روش ابتدا میبایست سود شرکت تعدیل گردیده و بعداً با توجه به سود تعدیلشده، ارزش سهام تعیین گردد و سپس قیمت بهدستآمده با توجه به عوامل تعدیلکننده قیمت پایه سهام، ارزش تعیین سهام و اعلام گردد.
عوامل تعدیلکننده سود به شرح زیر میباشد
الف) درآمد و هزینههای ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت استثنایی و غیرمترقبه طبق استانداردهای حسابداری
ب) کسری ذخایر مربوط به سه سال آخر مبنای تعیین سود طبق بندهای شرط گزارش حسابرس و رسیدگی کارشناس ارزیاب درصورتیکه در گزارش حسابرسی به علت محدودیت و یا ابهام برای ذخایر رقم ارائه نشده باشد. لازم است کارشناس ارزیاب برآورد منطقی از کسری ذخایر در محاسبات خود منظور نماید. رویدادهای تعدیلی بعد از تاریخ ترازنامه و بعد از تاریخ گزارش حسابرس مستقل و قبل از صدور گزارش قیمتگذاری میبایستی موردتوجه قرار گیرد.
ج) درآمد و هزینههای غیرعملیاتی که در روال عادی فعالیتهای مستمر شرکت واقع نشده است، نظیر سود و زیان حاصل از فروش داراییهای ثابت شرکت.
د) سایر عوامل تعدیلکننده بر اساس گزارش حسابرسی و بازرس قانونی
ه) پس از اعمال مندرج در ردیفهای (الف ب ج د) سود سنوات سوم، دوم و اول میبایستی در شاخص قیمتهای عمدهفروشی ضرب گردد.
و) قوانین، مقررات و ضوابط خاص دولتی که سود شرکت را تحت تأثیر قرار داده و در صورت واگذاری سهام تداوم نخواهد داشت و یا تغییر هرگونه حمایت و نمایندگی بخش دولتی میبایستی در ضریب وزنی برای سالهای ۱ و ۲ و ۳ به ترتیب در اعداد ۳ و ۲ و ۱ ضرب گردیده و حاصل جمع آن بر عدد ۶ تقسیم گردد. حاصل بهدستآمده میبایست بر نرخ بازده تقسیم گردد. این درصد شامل نرخ سود اوراق مشارکت دولتی بهاضافه درصد نرخ ریسک میباشد.
عوامل تعدیل کننده قیمت سهام
عوامل تعدیلکننده قیمت سهام به شرح زیر میباشد
- افزایش سرمایه نقدی و غیر نقدی بهغیراز افزایش سرمایه از محل مطالبات اشخاص و سهامداران در سال قیمتگذاری به سهام اضافه میشود.
- توزیع سود سهام در سال مورد ارزیابی و سال قبل از آن از قیمت سهام میبایست کسر گردد.
- کسری ذخایر مالیات برای سالهایی که برگ تشخیص قطعی صادر نشده است، میبایست محاسبه و از قیمت سهم کسر گردد.
- داراییهای بلااستفاده قبل از سال واگذاری که در تعیین سود اثر نداشته و همچنین ارزش بازیافتنی موجودی کالای نایاب میبایستی به قیمت سهم اضافه شود.
- ارزش طرح توسعه و تکمیل شامل طرحهای نیمهتمام و یا آماده بهرهبرداری که تا پایان سال قبل از واگذاری به مرحله بهرهبرداری نرسیده باشد، حسب مورد میبایست طبق یکی از روشهای زیر محاسبه و به قیمت سهام اضافه گردد.
- ارزش جایگزینی
- ارزش خالص بازیافتی
- ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی ناشی از اجرای طرح
- بهای تمامشده طرح که طبق استانداردهای حسابداری تعیینشده است
تبصره ۱: ارزش طرحهای توسعه که کمتر از سی ماه از تاریخ بهرهبرداری آنها گذشته است، نسبت به پایان سال آخر قبل از سال قیمتگذاری به قیمت سهام میبایست اضافه گردد.
تبصره ۲: ارزش داراییهای سرمایهای ایجادشده از محل منابع بودجه عمومی دولت به قیمت سهم اضافه نمیشود.
۶- سپردههای سرمایهگذاری، اوراق مشارکت و سایر داراییها که در سال قبل از سال قیمتگذاری از محل افزایش سرمایه و از محل آورده نقدی صاحبان سهام ایجادشده، به قیمت سهام اضافه و سود آنها میبایستی بهعنوان تعدیل سود از سود کسر گردد.
۷- برای دوره بین تاریخ آخرین سال و تاریخ قیمتگذاری سهام میبایستی سود و زیان بر مبنای سود علیالحساب اوراق مشارکت دولتی تعیین و به قیمت سهام اضافه گردد.
۸- درصورتیکه سهام بهصورت بلوک و یکجا واگذار گردد، میتوان تا میزان ۳۰ درصد بهعنوان ارزش مزیت مدیریتی به قیمت سهام اضافه نمود.
دیدگاه شما