لیست صرافیهای تهران
صرافی در لغت به معنای داد و ستد انواع مختلف پول است. صرافی ریشه بانکداری مدرن امروزی است. معاملات ارزی به کلیه عملیاتی که در یک صرافی در راستای خرید و فروش ارزهای جهان روا صورت میگیرد اطلاق میشود. این عملیات ممکن است شامل تبدیل بیت کوین به ریال و یا غیره باشد. ساعت کار صرافیهای بانکی در روزهای کاری چگونه یک صرافی معتبر را پیدا کنم؟ شنبه تا چهارشنبه تا ساعت ۱۷ است و در روزهای پنجشنبه نیز تا ساعت ۱۴ است. اگر میخواهید به لیست صرافیهای تهران و شماره تلفن و آدرس صرافی های دسترسی داشته باشید کافیست اپلیکیشن بلد را دانلود کنید سپس در قسمت جستوجو صرافی را جستوجو کنید تا به لیست صرافیهای تهران دسترسی داشته باشید سپس با کلیک کردن بر روی هر کدام به اطلاعاتی از قبیل شماره تلفن و آدرس صرافیهای تهران دسترسی پیدا میکنید. برای یافتن صرافیهای معتبر تهران میتوانید به سایت بانک مرکزی مراجعه کنید و گزینه نظارت بانکی، انتخاب گزینه بانکها و نهادهای مجاز مالی، انتخاب گزینه صرافی را انتخاب کنید و در آخر تمام صرافیهای مجاز را مشاهده میکنید. انواع صرافی • صرافی نوع اول صرافیهایی که صرفًا به خرید و فروش نقدی ارز (غیرالکترونیک) و مسکوک طلا و نقره مبادرت مینمایند و پرداختن به سایر معاملات ارزی توسط این نوع صرافیها ممنوع میباشد. • صرافی نوع دوم صرافیهایی که علاوه بر خرید و فروش نقدی ارز و مسکوک طلا و نقره به امر نقل و انتقال ارز در چارچوب مقررات ارزی از جمله انجام عملیات مربوط به حوالههای ارزی از طریق بانکها و موسسات اعتباری دارای مجوز از بانک مرکزی و ارائه خدمات ارزی برون مرزی از طریق کارگزاران مجاز خارج از کشور و از این قبیل اشتغال میورزند.
پرسشهای متداول
1. صرافی مانیمکس رسمی و قانونی است، مانیمکس در استرالیا با شماره ABN 69616651088 ثبت شده و تحت نظارت دولت استرالیا و AUSTRAC (اداره مبارزه با پولشویی استرالیا) عملیات انتقال پول به ایران و استرالیا را انجام میدهد. مجوزهای قانونی مانیمکس برای ارسال پول به ایران و استرالیا و عملیات مجاز صرافی را اینجا مشاهده کنید.
2. مانیمکس سعی می کند تا به صورت شفاف و آنلاین همه روزه بهترین قیمت های ارسال پول به ایران و استرالیا را پیشنهاد نماید.
3. شبکه گسترده و پشتوانه تخصصی و مالی شرکت در کشورهای ایران و استرالیا باعث افزایش سرعت انتقال پول به استرالیا و ایران از طریق مانیمکس شده است.
ارسال پول به ایران و استرالیا توسط مانیمکس به دو روش اتفاق می افتد:
1. غیر حضوری : مانیمکس منابع خود را به کار گرفته است تا شما به راحت ترین روش ممکن بتوانید درخواست انتقال پول خود به ایران و استرالیا ثبت کنید. به همین دلیل روش غیرحضوری ثبت درخواست انتقال پول به ایران و استرالیا از طریق مانیمکس خود به دو صورت است:
الف. تلفنی : شما می توانید با شماره های ارائه شده در بخش تماس با ما یا شماره تماس 511 411 420 (61+) از طریق واتساپ، تلگرام و تماس تلفنی و همچنین ایمیل [email protected] با کارشناسان مانیمکس در ارتباط باشید. لطفا قبل از برقراری ارتباط، شرایط و قوانین حواله توسط مانیمکس را مطالعه فرمائید. برای اطلاع از جزئیات و روند درخواست انتقال پول به استرالیا و ایران به صورت تلفنی در مانیمکس بر روی لینک " مراحل درخواست حواله تلفنی " کلیک کنید.
ب. آنلاین : برای اطلاع از جزئیات و روند درخواست انتقال پول به استرالیا و ایران به صورت آنلاین در مانیمکس بر روی لینک " مراحل درخواست حواله آنلاین " کلیک کنید. 1
2. حضوری : در این روش برای ارسال پول به استرالیا و ایران، میبایست به همراه تمامی مدارک مورد نیاز شخصا به دفاتر ما مراجعه کرده، فرم انجام حوالجات را پر کنید و سپس پرداخت را انجام دهید. 2
* 1 ثبت آنلاین درخواست ارسال پول به ایران و استرالیا به منزله انجام معامله با نرخ قطعی نمی باشد و معامله با نرخ قطعی زمانی ثبت می شود که کارشناسان مانیمکس با شما ارتباط برقرار کرده، فیش واریزی برای پرداخت وجه به شما ارائه دهند و شما فیش پرداختی خود را به ما ارسال نمایید. *
* 2 توجه داشته باشید! در حال حاضر به دلیل شرایط قرنطینه کووید-19، امکان ثبت و ارسال پول به استرالیا و ایران به صورت حضوری وجود ندارد! *
* مانیمکس از پذیرفتن واریزیهایی که از طریق ATM انجام می شود معذور است. *
بهترین زمان برای واریز وجه به حساب مانیمکس و ارسال پول به ایران، روزهای دوشنبه تا پنجشنبه هر هفته و از ساعت 10 صبح تا 5 بعدازظهر به وقت شرق استرالیا می باشد.
بر اساس آمار قبلی حدود 90 درصد انتقال پول ایران توسط مانیمکس معمولا ظرف کمتر از 24 ساعت کاری در حساب مقصد پرداخت می شود با این حال تعهد رسمی مانیمکس برای انتقال پول به ایران یک تا 3 روز کاری بعد از تایید دریافت مبلغ و تایید مدارک قانونی میباشد.
* توجه کنید که امکان انتقال پول در حسابهای گیرنده در ایران و استرالیا طی روزهای تعطیل رسمی کشور مقصد وجود ندارد. این انتقالها در اولین روز کاری بعد از تعطیلات ارسال خواهند شد. *
* مانیمکس متاسفانه در حاضر سرویسی با عنوان ارسال پول اورژانسی و یا انتقال پول لحظهای یا چند دقیقهای در مقصد ندارد. درصورت نیاز فوری به وجه نقد در مقصد قبل از ثبت درخواست انتقال پول به ایران، لطفا به صورت تلفنی با کارشناسان مانیمکس هماهنگ کنید. *
بهترین زمان برای انتقال پول به استرالیا نیز روزهای یکشنبه تا چهارشنبه هر هفته از ساعت 8:30 صبح تا 3:30 بعدازظهر به وقت ایران می باشد.
بر اساس آمار قبلی حدود 80 درصد انتقال پول به استرالیا ظرف کمتر از 24 ساعت در حساب مقصد پرداخت می شود. با این حال تعهد رسمی مانیمکس برای انتقال پول به استرالیا، یک تا 3 روز کاری بعد از تایید دریافت مبلغ و تایید مدارک قانونی میباشد.
* دقت کنید که بر اساس قوانین بانکی و ضد پولشویی در استرالیا انتقال پول آنلاین داخلی استرالیا معمولا بین 24 تا 48 ساعت زمان بعد از ارسال حواله آنلاین ، در حساب گیرنده قابل برداشت خواهد بود. این زمان خارج از کنترل مانیمکس میباشد. *
* توجه داشته باشید که امکان انتقال پول به حسابهای استرالیا طی روزهای شنبه، یکشنبه و سایر تعطیلات رسمی استرالیا وجود ندارد. این انتقالها در اولین روز کاری بعد از تعطیلی ارسال خواهند شد. *
* مانیمکس متاسفانه در حاضر سرویسی با عنوان هایی چون انتقال پول اورژانسی و یا ارسال پول لحظهای یا چند دقیقهای" در مقصد ندارد. درصورت نیاز فوری به وجه نقد در مقصد قبل از درخواست انتقال پول به استرالیا، لطفا به صورت تلفنی با کارشناسان مانیمکس هماهنگ کنید. *
قوانین مبارزه با پولشویی در کشورهای استرالیا و ایران با جدیت پیگیری و اجرا میشود. بر همین اساس صرافی مانیمکس موظف و متعهد به احراز هویت گیرنده و فرستنده حواله میباشد. در فرم مربوط به انتقال پول به استرالیا و ایران کلیه اطلاعات قانونی موردنیاز، درخواست شده است. برای نخستین ارسال پول یک یا دو مدرک هویتی شامل مدرک اصل، برابر اصل شده در محضر رسمی و یا تایید شده (Certified) به همراه اسکن شفاف و رنگی گواهینامه یا پاسپورت یا کارت دانشجویی یا کارت مدیکر و یا دیگر مدارک رسمی استرالیایی و یا ایرانی را در بخش " مدیریت آدرس بوکها " در منوی " مانیمکس من " پیوست کنید.
بر اساس میزان ارزی که قصد انتقال آن را دارید، بایستی مدارک شناسایی معتبر استرالیایی و ایرانی ارسال نمایید.
کاملترین و بهترین مدرک شناسایی برای فرستنده یا گیرنده ارز در استرالیا به ترتیب زیر میباشد:
- Driving Licence
- Australian Passport
- Age Proof
- Student Card
- Medicare Card
- utility Bills
- Bank Statement
- Mobile Bill
مدارک قابل قبول برای طرف ایرانی (فرستنده یا گیرنده)
- کارت ملی (اسکن پشت و رو)
- پاسپورت ایرانی
- شناسنامه
- گواهینامه رانندگی
* توجه کنید که برای ارسال پول به استرالیا و حتی به ایران، مدارک رسمی مثل کارت ملی یا پاسپورت گیرنده وجه یا فرستنده وجه در ایران نیز ضروری است. بنابراین قبل از ثبت درخواست انتقال پول، از در دسترس بودن مدارک سمت ایران مطمئن شوید. *
* بر اساس قوانین آسترک، برای ارسال پول به ایران و استرالیا، ارائه مدارک برابر اصل شده ( Juctices of the Peace -JP یا Certified )، فرستنده/گیرنده حواله در استرالیا ضروری است *
خیر ، ارسال مدارک شناسایی فقط برای یک مرتبه و در نخستین دفعه انتقال پول به استرالیا و ایران صورت میگیرد. فقط کافیست یک بار بر اساس قوانین و مقررات کشورهای استرالیا و ایران، مدارک برابر اصل شده (JP) و تایید شده (Certified)، تحویل مانیمکس دهید، تا زمانی که اعتبار مدارک شناسایی شما در بایگانی مانیمکس منقضی نشده باشد، نیازی به ارسال مجدد مدارک نیست.
سیستم حسابداری و ارسال وجوه مانیمکس در ایران، امکان انتقال پول به صورت کارت به کارت را ندارد. بنابراین تقاضا می شود از ثبت شماره کارت بانکی در فرم به جای شماره حساب و شماره شبا خودداری کنید. در صورتی که شماره حساب و شماره شبا گیرنده وجه در ایران را در دسترس ندارید، مانیمکس در ایران می تواند با گیرنده وجه تماس گرفته و شماره حساب بانکی ایشان را دریافت نماید.
در صورت تکمیل مدارک، مانیمکس بلافاصله پس از انتقال پول به حساب مقصد، جزئیات این ارسال پول به حساب گیرنده را از طریق ایمیل و SMS به اطلاع فرستنده/گیرنده حواله در کشور استرالیا خواهد رساند.
خیر . مانیمکس برای انتقال پول به استرالیا و ایران برای مبالغ بالای 3000 دلار کارمزدی دریافت نمی کند. لطفا شرایط و قوانین ثبت حواله با مانیمکس را مطالعه فرمائید.
اما در صورتی که تمایل به ارسال پول به ایران دارید، حداقل میزان انتقال پول با مانیمکس 3000 دلار است. مانیمکس از انجام انتقال پول به ایران با مبالغ زیر 3000 دلار معذور است.
همچنین در صورت تمایل به ارسال پول از استرالیا به ایران، حداثل میزان انتقال پول با مانیمکس 1000 خواهد بود. مانیمکس از چگونه یک صرافی معتبر را پیدا کنم؟ انجام نقلوانتقالات مبالغ زیر 1000 دلار از ایران به استرالیا معذور است. 1
لطفا برای اطلاعات بیشتر، شرایط و قوانین ثبت حواله با مانیمکس را مطالعه فرمائید.
* 1 توجه داشته باشید که انتقال پول زیر 3000 AUD شامل کارمزد به مبلغ 30 AUD خواهد شد. *
12. آیا ارسال پول به حساب مانیمکس در کشور مبدا به منزله تایید نهایی و انتقال پول حتمی در کشور مقصد است؟
خیر ، هر انتقال پول بر اساس قوانین و مقررات ضدپولشویی و ضد تروریسم در کشور های مبدا و مقصد و با تایید نهایی مانیمکس قابل انجام است. بنابراین مانیمکس میتواند ارسال پول را بر اساس هریک از شرایط و مقررات قید شده، متوقف نموده و مراتب را به اطلاع فرستنده و در صورت چگونه یک صرافی معتبر را پیدا کنم؟ لزوم مراجع قانونی در کشورهای مبدا و مقصد برساند.
* توجه کنید که مانیمکس الزامی به اعلام دلیل توقف انتقال پول به مشتری ندارد و تنها پاسخگوی مراجع قانونی خواهد بود. *
13. با توجه به نوسانات نرخ ارز در طول روز و یا تا زمان ارسال و انتقال پول، ملاک تعیین قیمت نهایی هر حواله چیست؟
ملاک نرخ حواله در روزهاي عادي چگونه یک صرافی معتبر را پیدا کنم؟ و بدون نوسان قيمت دلار استرالیا ، تاریخ و ساعت واریز وجه به حساب صرافی مانیمکس میباشد. با اين حال در صورتیکه قیمت دلار استرالیا در طول یک روز نوسان داشته باشد مانیمکس میتواند نسبت به تعیین نرخ قطعی حواله در روز دريافت وجه اقدام کند. دقت كنيد كه ارسال پول به حساب مانيمكس به معني قطعي شدن قيمت و يا اصل حواله نيست. قيمت و ارسال حواله بايستي قبل يا بعد از واريز وجه به تاييد و توافق همزمان مشتري و مدير حوالجات مانيمكس برسد.
بر اساس قانون دولت استرالیا، صرافی مانیمکس به عنوان صرافی رسمی و ثبت شده در استرالیا موظف به ارائه گزارش نقل و انتقالهای ارزی انجام شده برای مشتریان خود به اداره Austrac میباشد. اطلاعات کامل در مورد حریم خصوصی و اطلاعات شخصی افراد را می توانید در سایت رسمی Austrac مطالعه فرمائید. با این حال مانیمکس به عنوان امین مشتریان خود، در حفظ و نگهداری اطلاعات و جزئیات مبادلات مالی آنها متعهد و موظف میباشد.
برای برابر با اصل نمودن مدارک خود می توانید یکی از روش های زیر را انتخاب کنید:
1. برابر با اصل نمودن ( JP Certified ) با مراجعه به داروخانه ها، اداره پست، JP یا سایر سازمانهای مجاز: در این روش لازم است یک کپی از مدرک شناسایی خود تهیه فرموده و با مراجعه به مراکز مجاز ذکر شده، پس از تایید آن؛ عکس یا اسکن آنرا ارسال فرمایید.
2. سلفی ( Selfie Certified ) گرفتن با مدرک شناسایی خود: برای استفاده از این روش توجه فرمایید:
جزئیات تازه از یک گروگانگیری خشن در تهران | اعترافات هولناک پدر و پسری که پزشک سرشناس را دزدیدند
پسر جوان که ۲۹ سال دارد، مرتب اشک میریزد. با هر سوالی، گریهاش بیشتر میشود. از عشق زیادش به همسرش میگوید. فقط به خاطر اینکه او را از دست ندهد، مجبور شد پول قرض کند و خانه بخرد تا بتواند زندگی مشترکش را چگونه یک صرافی معتبر را پیدا کنم؟ شروع کند.
روایت پدر و پسری که سناریوی یک گروگانگیری خشن را در پایتخت کلید زدند.
اشک میریزد و ابراز پشیمانی میکند. تسویهحساب با یک نزولخور، تشکیل زندگی با عشقش و دستورات پدرزنش را عامل این گروگانگیری خشن و هولناک میداند. به همراه پدرش، جراح سرشناس و معروف را ربودند و سه روز تمام او را در حمام خانه نگهداشتند تا بتوانند حساب و خانهاش را خالیکنند. پدر لباس سرگرد پوشیده بود و در نقش مامور دست به آدمربایی زدند. پس از دستگیریشان مشخص شد که آنها دو سال قبل هم یک گروگانگیری مشابه داشتند و راننده خودروی ولوو را ربوده بودند. حالا این پدر و پسر انگیزههایشان برای این گروگانگیری را روایتکردند.
پسر جوان که ۲۹ سال دارد، مرتب اشک میریزد. با هر سوالی، گریهاش بیشتر میشود. از عشق زیادش به همسرش میگوید. فقط به خاطر اینکه او را از دست ندهد، مجبور شد پول قرض کند و خانه بخرد تا بتواند زندگی مشترکش را شروع کند. ولی پول نزول زندگی او را تباه کرد و درنهایت زندگی مشترکش با همسرش پنج ماه بیشتر طول نکشید:
تحصیلات داری؟
فوقلیسانس آیتی دارم.
شغلت چیست؟
راننده تاکسی اینترنتی هستم.
چرا تصمیم به گروگانگیری گرفتی؟
مدتی میشد که همه درها به روی من بسته بود. هر کاری میکردم مشکلات مالیام حل نمیشد. پدرخانمم گفته بود باید خانه بخری. چند قلم از وسیلههای گرانقیمت خانه را هم باید تو بخری. من هم پول نداشتم. نمیدانستم باید چه کار کنم، برای همین تصمیم به گروگانگیری گرفتم.
قبلا هم گروگانگیری کرده بودی؟
اواخر سال ۹۹ بود که در سعادتآباد راننده یک خودروی ولوو را ربودم. آن زمان تنها بودم. راننده را بردم و یک روز او را حبس کردم. اما او گفت که فقط راننده است و هیچ پولی ندارد. راست میگفت. از یک کافه بیرون آمد. سوار ماشینش شد. من هم سوار خودرویش شدم و او را ربودم. ولی وقتی دیدم که هیچ پولی ندارد، او را رها کردم. گفت به خدا من رانندهام. گفتم باشه برو.
او را کجا بردی؟
آن زمان با همسرم نامزد بودیم. او را بردم به خانه پدرزنم که مسافرت بود. آنجا حبسش کردم، ولی پولی نداشت که به من بدهد.
اسلحه هم داشتی؟
نه. هیچ اسلحهای نداشتم. او خیلی لاغر بود. سوار ماشینش شدم. دستهایش را بستم و تهدید به مرگش کردم.
آن زمان هم به خاطر تشکیل زندگی مشترکت دست به چنین کاری زدی؟
بله. پدرزنم مرتب فشار میآورد. من هم میخواستم هر طور شده با نامزدم سر خانه و زندگیام برویم، برای همین این کار را کردم. ولی وقتی راننده پولی نداشت، دیگر سراغ هیچکس نرفتم.
با همسرت چطور آشنا شدی؟
خواهرش همسر دوستم بود. همسرم در یک صرافی کار میکرد. البته الان دیگر کار نمیکند و خانهدار است. من هم کار درستوحسابی نداشتم.
چی شد که سراغ این پزشک رفتی؟
از پدرم کمک خواستم. نشستم فکر کردم و گفتم این تنها راهش است. گفتم یک مقدار پول میگیرم و رهایش میکنم. یک ماه بود دنبال سوژه میگشتیم. ولی پیدا نمیکردیم. پدرم گفت یک ماه شده و کسی را پیدا نکردیم، بیا بیخیال شویم. داشتیم بیخیال میشدیم که این پزشک را دیدیم.
او را چطور پیدا کردی؟
در سعادتآباد داشتیم دور چگونه یک صرافی معتبر را پیدا کنم؟ میزدیم تا کسی را پیدا کنیم که این پزشک را دیدیم. یک خودروی اپتیمای مشکی داشت. با موتور سد راهش شدیم. پدرم رفت داخل ماشین و با او صحبت کرد. پدرم لباس سرگردی داشت. از ساندویچی بیرون آمده بود. پدرم سوار خودرویش شد. من رفتم صندلی جلو نشستم. خود دکتر پشت فرمان نشست. گفتیم مدارک بده. کارت شناسایی داد و فهمیدیم که دکتر است. با خودمان گفتیم حتما وضع مالیاش خوب است. به او گفتم برو عقب بشین. من نشستم پشت فرمان.
او را کجا بردید؟
بردیمش خانه خودمان.
فکر نمیکردی که ممکن است راه را یاد بگیرد و شما را لو بدهد؟
آن لحظه دیگر هیچ چیز برایم مهم نبود. ۳۰۰ میلیون تومان لازم داشتم. باید هرطور شده بود جور میکردم.
وقتی رفتید خانه چه شد؟
نزدیک ۲۰۰ تومان از او گرفتیم. با میل خودش کارت را داد، یعنی شکنجهاش نکردیم. سه روز مانده بود به تاسوعا که او را بردیم. ظهر عاشورا هم او را رها کردیم. خودم او را به خانهاش بردم. چشمانش را بستم. گفت حالم خوب نیست پروستات دارم. من هم او را بردم دم در خانهاش پیاده کردم.
از خانهاش هم سرقت کردی؟
بله. وقتی او را رساندم، بالا رفتم و دو کارت عابربانک او را سرقت کردم. خودش گفته بود که تنهاست. برای همین میدانستم کسی در آن خانه نیست.
همسرت از این کارت باخبر شد؟
روز دوم آمد خانه و ما را دید. به او گفته بودم که دارم کاری انجام میدهم تا پول بدهیهایم جور شود. وقتی به خانه آمد و آن مرد را دید، گفتم موادفروش است و پول یک نفر را بالا کشیده است. گفتم پول را میگیرم و پول بدهیهایم هم جور میشود. وقتی فهمید با پدرم هستم خیالش راحت شد. گفتم باید پول طرف را بگیرم و دستمزد خوبی گیرم میآید. گفتم تمام بدهیهایم را پرداخت میکنم. فقط گفت اگر بابام بفهمد بیچاره میشوی.
چقدر بدهی داشتی؟
سیصدمیلیون بدهی داشتم. پول نزول گرفته بودم. ماهی ۱۷ میلیون باید پرداخت چگونه یک صرافی معتبر را پیدا کنم؟ میکردم. ۲۰۰ میلیون پول گرفته بودم. خدا لعنت کند دوستم را؛ این پیشنهاد او بود که از نزولخور پول بگیرم. مرتب بدهی روی بدهیهایم میآمد. هفت هشت قلم از وسایل خانهمان هم گردن من بود. پدرزنم میگفت اگر نخری باید بروی و دخترم را ترک کنی. من خیلی دوستش داشتم. عاشقش بودم.
ایده این گروگانگیری چطور به ذهنت رسید؟
دو سه ماه پیش بود که در اینستا دیدم یک پدر و پسر همین کار را کردند. من هم یاد گرفتم. آنها افغانیها را گروگان میگرفتند. ایدهاش از همانجا به ذهنم رسید.
لباس نظامی را چطور تهیه کردید؟
فکر میکنم حدود ۵۰۰، ۶۰۰ هزار تومان آن را خریدیم. لباس سرگردی بود. میخواستم به سن پدرم بخورد. پدرم هم وقتی دید وضع مالی من انقدر بد شده، قبول کرد همراهیام کند.
این در حالی است که شاکی این پرونده نیز روایتی از سه روز اسارت در خانه این پدر و پسر دارد. او به «شهروند» میگوید: «اواسط مرداد بود. در سعادتآباد این دو نفر با لباس پلیس به من نزدیک شدند. مدارک ماشین را خواستند. بعد گفتند باید برای یکسری تحقیقات به دایره هفتم پلیس آگاهی برویم. پدر متهم کنار من در صندلی عقب نشست. خودش پل رل نشست. در راه بودیم که ناگهان پدر متهم سر مرا به پایین خم کرد، اسلحه روی سرم گذاشت و دست و پا و چشمهای مرا بست. به سمت جنوب تهران حرکت کردند. حدود ساعت ۱۱ بود که مرا بیهوش کردند. بیهوش نشدم، اما خودم را به بیهوشی زدم. آنها دستمال آغشته به مواد بیهوشی روی دهانم گذاشتند. من، چون پزشکم بلدم چطور بیهوش نشوم. آنها مرا داخل خانهای بردند که رمپ پارکینگ داشت. به یک انباری که نمور و کثیف بود رفتیم. وضعیت خیلی بدی داشت. آنجا مرا تهدید کردند و گوشی و کارتهای بانکیام گرفتند. دو سه ساعت بعد مرا داخل آپارتمان بردند. اول داخل اتاق انداختند و بعد داخل حمام بردند. سه روز مرا آنجا نگه داشتند. تمام مدت با چشم و دست و پای بسته بودم.»
او ادامه میدهد: «تمام اطلاعات زندگی و خانه و کارتهای بانکیام را گرفتند. سه روز بعد از کلانتری ۱۳۴ شهرکغرب یک سرگرد با من تماس گرفت. با آن تماس ترسیدند. برای همین مرا با خودروی خودم در سعادتآباد رها کردند. بعد هم با خودروی من رفتند و آن را سرقت کردند. از خانهام هم سرقت کردند. لپتاپ، موبایل و کارتهای بانکی مرا بردند. بعد از آن شکایت کردم. پلیس خیلی با من همکاری کرد. درنهایت متهم اصلی را در خراسانرضوی دستگیرکردند. این پدر و پسر نزدیک ۳۰۰ میلیون تومان از من گرفتند. پدر لباس سرگرد تنش بود. در همان ابتدا از آنها مدارک خواستم، ولی آنقدر با فشار و تهدید رفتار کردند که فرصت اعتراض نداشتم. آنها مرا داخل خودرویم انداختند و بردند. ظاهرا به تمام موارد اقرار کردند، ولی نگفتند که چگونه به من دسترسی پیدا کردند. میگویند که اتفاقی مرا پیدا کردهاند. ولی من پزشکی معروف و جراح فک و صورتم. برای همین فکر نمیکنم اتفاقی بوده باشد.»/ شهروند آنلاین
آمار معاون وزیر صنعت درباره اینستاگرام و چالش کشیدن…
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علیرضا شاه میرزایی معاون وزیر صمت گفته است:« میزان فروش تجارت الکترونیک و کسب و کار مجازی در کشور در سال حدود ۱۳۰۰ هزار میلیارد تومان است، تجارت الکترونیک صدها زیرشاخه داشته و کسب و کارهای اینستاگرامی فقط ۳ درصد تجارت الکترونیک کشور هستند. همچنین از افرادی که برخی آمارهای غیر واقعی را منتشر میکنند درخواست کردیم تا بگویند آمار بیکاری و تعطیلی کسبوکارها را چگونه محاسبه کردند، اما پاسخی ندادند.» این گفته شاه میرزایی درباره سهم کم تجارت اینستاگرامی احتمالا پس از کسر اعداد سود بازیگران بزرگ فروش های اینترنتی چون دیجی کالا ، اسنپ ، تپ سی و . روایتی ناصحیح نیست اما این سه درصد را اگر بر اساس آمار رسمی مرکز تجارت الکترونیک و گزارش ایرنا در تیرماه گذشته بررسی کنیم ، به چالش کشیده می شود. جایی که ضریب نفوذ اینستاگرام در انتخاب کالا برای کسب و کارهای اینترنتی و معرفی محصول بیش از ۸۰ درصد اعلام شده است. ایرنا در این گزارش نوشته است:« خرید و فروش ملزومات و ارائه خدمت در بستر فضای مجازی، جزو مسائلی است که با ظهور شبکههای اجتماعی به سبک زندگی افراد سراسر دنیا اضافه شده است. این تغییر سبک کسبوکار باعث شده تجارت الکترونیکی بتواند در چهار سال گذشته با رشد ۶.۸ برابری رو به رو شود. بنابر گزارشی که مرکز توسعه تجارت الکترونیکی به تازگی آن را منتشر کرده است، اکنون ۷۸ درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی به منظور ارائه کالا یا خدمات خود علاوه بر وبسایت از شبکههای اجتماعی هم استفاده میکنند. همچنین ۲۸ درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی علاوه بر وبسایت از اپلیکیشن موبایل به چگونه یک صرافی معتبر را پیدا کنم؟ چگونه یک صرافی معتبر را پیدا کنم؟ منظور ارائه کالا یا خدمات خود بهره میبرند. بیشتر بخوانید: حجه الاسلام حسین طائب به جای وزیر ارتباطات آمار داد خبر منابع آگاه سی ان ان ار مذاکراه کاخ سفید با ایلان ماسک برای اینترنت ماهواره ای ایران ! طبق نظرسنجی به عمل آمده توسط پرسشنامه، در میان شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای مختلف اینستاگرام با ۸۳ درصد، بیشترین سهم استفاده را در میان واحدهای تجارت الکترونیکی دارا بوده است. پس از اینستاگرام، واتسآپ ۵۳ درصد، تلگرام ۴۳ درصد، وبلاگ و فیسبوک ۸ درصد، پیامرسان سروش ۵ درصد، پیامرسانهای ایتا، بله، گپ ۳درصد، آیگپ ۲ درصد و سیگنال ۱ درصد در استفاده واحدهای تجارت الکترونیکی از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای مختلف نقش آفرینی کردهاند.» این ضریب وابستگی کسب و کارهای دیجیتال به اینستاگرام با گفته این معاون وزیر در تناقض است و البته بر اساس ادعای معاون وزیر صمت کل عدد تجارت اینستاگرامی کشور بر اساس عدد اعلامی برابر با عدد ۳۹ میلیارد تومان برای ۱۲ ماه می شود یعنی در هر ماه کمی بیشتر از میلیارد تومان. بر اساس اعداد و ارقام اعلامی شاه میرزایی اگر عدد سه میلیارد و دویست و پنجاه میلیون تومان ماهانه برای درآمد ده میلیون تومانی هم تقسیم کنیم ، کل شاغلین این بازار عددی حدود ۳۲۵ نفر می شوند! درحالی که فقط درآمد تبلیغاتی اینفلوئنسرها بر اساس آمار رسمی عدد متوسطش در ماه چندین برابر این رقم پایه است و تعداد این اینفلوئنسرها ها بالغ بر چندصد هزار نفر تخمین زده می شود. اگرچه در عدد ۱۳۰۰ میلیارد تومان سالانه بزرگی بازار تجارت های دیجیتال هم متر اعلامی بازار از سوی معاون وزیر مشخص نیست . اینکه یعنی تمام فعالان این بازار مثل دیجی کالا ، اسنپ ، تپسی ، باسلام ، اپلیکیشن های بانکی ، فیلیمو ، نماوا ، فروش خدمات الکترونیکی از سوی اپراتورهای همراه و اپلیکیشن های مالی و بانکی کل درآمد حاصله سالانه شان به ۱۳۰۰ میلیارد تومان برسد بر اساس گفته معاون وزیر صمت و با توجه به سطح تبلیعات ، هزینه ها و تولید محتوای این بازیگران بزرگ عرصه کسب و کارهای اینترنتی همخوانی ندارد و احتمالا او از پایه عدد را اشتباه گفته است اما بر اساس عدد اعلامی او و سهم سه درصدی اعلامی اش از رقم مجموع دیگر اصلا فیلترینگ اینستاگرام نیاز به این همه تردید ندارد! اصلا نیازی به این همه سرمایه گذاری برای ساخت چگونه یک صرافی معتبر را پیدا کنم؟ پلتفرم های ایرانی هم نیست. اینکه برای یک بازار ۳۹ میلیارد تومانی فقط تا امروز ۲۵۰۰ میلیارد تومان برای روبیکا هزینه شده و اقلا همین میزان هم باید برایش هزینه شود تا سهمش از بازار شبکه های اجتماعی گسترش پیدا کند! این عدد را معاون تجارت دیجیتال اتاق بازرگانی درباره هزینه های روبیکا گفته است. حال باید پرسید معاون وزیر صمت به عنوان مسئول چطور بزرگی بازارهای کسب و کار دیجیتال را محاسبه کرده و با چه متری به عدد ۳ درصد آن هم برای عدد اعلامی سالانه این بازار رسیده است؟ ۴۱۴۱
تکنیک برخورد با «عقلکل»ها
۸ تیپ شخصیتی در محیطکار، شناسایی شدهاند که گروهی از آنها برای کارمندان سمت مقابل، مزاحمت یا انرژی منفی ایجاد میکنند. همنشینی و کار با افراد «زورگو»، «پرخاشگر»، «بدقلق»، «بدبین» و «عقل کل» واقعیتی است که نمیشود از آن فرار کرد. اما همکاران این افراد با ۷تکنیک میتوانند این نوع رفتارها را مهار کنند. بهترین مواجهه با «عقل کل»ها، توصیهخواهی از آنهاست.
بخش نخست: سالهاست که وبسایتهای حوزه کسب و کار، مقالات بسیاری با این عناوین منتشر میکنند: «چطور با همکار زورگو برخورد کنیم؟یا «با رئیس پرخاشگر چطور رفتار کنیم؟یا «چطور یک کارمند بدبین را مدیریت کنیم؟» همه اینها یک ویژگی مشترک دارند و آن، «بدقلق بودن»است. اما نحوه برخورد با همه افراد بدقلق به یک شکل نیست و معمولا نمیتوانیم یک نسخه برای همه بپیچیم. راهکارهایی که برای مدیریت این افراد توصیه میشوند، به جایگاه آن فرد در موازنه قدرت و نوع تیپ شخصیتی او بستگی دارند. امی گالو پس از سالها تحقیقات در اینباره، کتابی نوشته و در آن، تیپهای شخصیتی در محیط کار و نحوه برخورد با آنها را برشمرده است.
کار به دلایل مختلف میتواند چالشبرانگیز باشد: مثل انجام به موقع کارها یا رفع ایرادها. اما اغلب ما به این نتیجه رسیدهایم که مهمترین عاملی که بد یا خوب بودنِ تجربه ما از کار را تعیین میکند، آدمها هستند. همه ما نقاط قوت و ضعف، عادتها و مشکلات روحی خودمان را داریم و اگر بتوانیم همکاری پیدا کنیم که با هم کنار بیاییم، خیلی خوششانسیم. اما همیشه این امکان وجود دارد که با مدیر، همکار یا کارمندی مواجه شویم که کار کردن با او اصلا جذاب نباشد. یک آدم بدقلق. امی گالو، نویسنده کتاب «کنار آمدن»، مدتها بررسی کرده تا ببیند بهترین روشها برای برخورد با همکاران بدقلق چیست، چطور میتوان این افراد را شناسایی کرد و چطور میتوانیم ناسازگاری را مدیریت کنیم. امی که یکی از نویسندگان مجله کسب و کار هاروارد نیز هست، چندی پیش میهمان الیسون بیرد، از دبیران ارشد این مجله بوده و بیشتر به این موضوع پرداخته است. چکیدهای از این گفتوگو را با هم میخوانیم:
الیسون: خوش آمدی امی. تو خودت اصلا همکار بدقلقی نیستی. یکی از همکارهای محبوب منی. در دنیای امروز که هر روز تلاش میکنیم روی دیگران برچسب نزنیم، چطور میتوانیم افراد خاصی را به عنوان «بدقلق» شناسایی کنیم؟
امی: ممنونم. تو هم همینطور. به هیچ وجه بدقلق نیستی. ما برای همکارها، هشت تیپ شخصیتی تعریفشده داریم، مثل افراد عقل کل، یا همکاری که دچار سوگیری یا مدیری که دچار حس نا امنی است. اما من دوست ندارم از اینها به عنوان برچسب منفی استفاده کنم که بخواهیم با استفاده از آنها کسی را شناسایی کنیم یا از آنها فاصله بگیریم. این تیپهای شخصیتی، در واقع ابزارهایی هستند که کمک میکنند راهحل مناسب برای موقعیتت را پیدا کنی. این اسمها فقط مصرف داخلی دارند و نباید آنها را بلند فریاد بزنیم.
و نباید همکارمان را درون یک جعبه بگذاریم و بگوییم، تو همینی که هستی. مثلا«تو خودت را عقل کل میدانی و این، تمامِ تو است.»
دقیقا. خیلی خطرناک است اگر هنگام یافتن شواهد برای تایید حرف خودمان، دچار سوگیری شویم. اگر من به تو چنین برچسبی بزنم، هر بار که حرفی بزنی، با خودم میگویم «دارد مثل عقل کلها رفتار میکند.» هر بار با همکارت گفتوگو میکنی، باید به دنبال ایجاد یک رابطه مثبت باشی و اگر با اطمینان بگویی که حق با توست و او اشتباه میکند، هیچ فضایی برای تغییر باقی نخواهی گذاشت.
پس با هر کدام از تیپها باید به شکل متفاوتی برخورد کرد. اما آیا توصیهای کلی وجود دارد که برای همه تیپها کاربرد داشته باشد؟
بله. توصیههای بسیاری هست که صرف نظر از تیپ شخصیتی افراد، برای همه جواب میدهند.
پس بیا با آنها شروع کنیم. اولین گام چیست؟
اصل اول این است که نظر تو، یکی از دهها دیدگاهی هست که وجود دارد. نباید با خودت بگویی «این آدم خودش را عقل کل میداند. نمیتوانم تحملش کنم. رفتارش اصلا درست نیست.» نباید با برچسب زدن به طرف مقابل و داشتن پیشفرض ذهنی، فضای بین خودت و او را منفی کنی. باید به خاطر داشته باشی که نظرات دیگری هم وجود دارد. نظر تو، نظر او و نظر افراد خارج از گفتوگو که شاهد شما هستند. این کمک میکند تفسیر دیگری از رفتارها داشته باشی. چند سال پیش در روزهای برفی، همسرم تصمیم گرفت به موجسواری برود. من از تعجب شاخ درآوردم و گفتم «چی؟ کی در این وضعیت به موجسواری میرود؟»
دوستم که پیشم بود گفت: «خب، همسر تو!» از نظر او، کار همسرم کاملا عادی بود. به نظرم باید هنگام برخورد با همکار بدقلق نیز، چنین نگرشی داشته باشی. باید با خودت بگویی «بله، شاید رفتارش نامناسب باشد. اما ممکن است در ذهنش توضیح منطقی برای کارش داشته باشد.» هدف تو این است که آن توضیح و راهی برای تعامل سالم و سازنده با او پیدا کنی.
یعنی نگاهی منتقدانه به خودت هم داشته باشی و مطمئن شوی که مساله را از زاویه او نیز میبینی، بهخصوص اگر نظر او را دوست نداشته باشی. اما شاید کاملا برایت واضح شود که رفتار او مناسب محیط کار نیست. چه توصیهای برای این افراد داری؟
اگر واقعا به این نتیجه رسیدی که طرف مقابلت، آدم مزخرفی است، میتوانی به پیرامونت نگاه کنی و ببینی کدامیک از همکارها با او کنار میآیند. پیش او برو و مساله را با او در میان بگذار. البته نه به شکل غیبت و بدگویی. نباید بگویی: «من از آدام متنفرم. تو چی؟» بلکه بگو: «من با آدام مشکل دارم. چه توصیهای داری که بتوانم با او بهتر کار کنم؟»
همکارت ممکن است بگوید: «آدام در ایمیل، لحن خوبی ندارد اما به مرور که او را بشناسی، میبینی که آنقدرها هم بد نیست» یا «او به شدت احساس نا امنی میکند. به همین خاطر دائما از خودش و دستاوردهایش تعریف میکند. اما واقعا برای موفقیت تیم تلاش میکند.» پس بهتر است سراغ کسی بروی که به مساله، از زاویه دیگری نگاه کند. به نظرم این یک تاکتیک است که کمک میکند این مشکل را رفع کنی.
راه حل بعدی این است که «همدلی» کنی. به این فکر کن که طرف مقابلت، تحت چه فشارهایی قرار دارد. آیا تازه به سازمان آمده؟ آیا در بخشی از سازمان کار میکند که در اقلیتند؟ واقعا سعی کن خودت را جای او بگذاری. این تاکتیک کمک میکند از داستانی که دائم برای خودت تکرار میکنی، رها شوی؛ «که فلانی چقدر آدم وحشتناکی است.» شاید بتوانی راه را برای یک داستان متفاوت، باز کنی؛ داستانی درباره نحوه تعامل همه شما با هم یا نقش هر دوی شما در جَو حاکم.
آیا توصیه تو، ربطی به جایگاه فرد دارد؟ مثلا فرق میکند که طرف مقابل، همکارمان باشد یا رئیسمان؟ آیا باید هر موقعیت را به شکلی متفاوت مدیریت کنیم، همانطور که تیپهای شخصیتی مختلف را به شکلهای مختلف مدیریت میکنیم؟
این توصیه برای همه کاربرد دارد. اما تاکتیکی که انتخاب میکنی و نحوه اجرای آن، با هم فرق دارند. هنگام برخورد با یک همکار، میتوانی تاکتیکها را بیپرده اعمال کنی، بدون آنکه به معادله قدرت بین خودت و او فکر کنی، چون همسطح هستید. اگر طرف مقابلت، کارمندت باشد، باید میزان قدرتی که نسبت به او داری را در نظر بگیری، از نظر درآمد و وظایفی که به او محول میکنی. اما در مورد رئیس، باید ریسک را ارزیابی کنی و ببینی آیا اصلا ارزش دارد که در مقابلش بایستی؟ آیا اشکال دارد اگر مثل همیشه، رک و بیپرده حرف بزنی؟ یا باید کمی با دقت و ظرافت بیشتری به او بازخورد دهی یا درخواست تغییر رفتار از او داشته باشی؟ چون نباید رابطهتان را خراب کنی. رابطه میان تو و رئیس، رابطه بسیار مهمی است و در بسیاری از سازمانها، ساختار سلسلهمراتبی ایجاب میکند که با مساله، بیپرده و مستقیما برخورد نکنی.
بیشتر مواقع، توصیه میکنند که با طرف مقابلمان، گفتوگویی رک و بیپرده و مشارکتی داشته باشیم. از کجا بفهمیم زمان و لحن مناسب برای طرح مساله چیست؟
اتفاقا من معمولا توصیه میکنم که مستقیم و بیپرده صحبت نشود و راهی پیدا کنیم که طرف مقابل را به سمت رفتار درست سوق دهیم، چون بعضی از تیپهای شخصیتی که در کتابم هم معرفیشان کردم، مثل تیپ «عقل کل» روش مواجهه مستقیم در موردشان جواب نمیدهد. در حالی که تو من را میشناسی و میدانی که طرفدار گفتوگوهای مستقیم و مشارکتی هستم. اما ابتدا باید ریسک را ارزیابی کنی و ببینی اگر او، حالت تدافعی گرفت یا ناراحت شد، یا اگر خودت ناراحت شدی، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اما در عین حال، باید این ریسک را هم بسنجی که اگر هیچ اقدامی نکنی، چه خواهد شد؟ پس ابتدا باید درباره هزینهها و مزایای گفتوگو فکر کنی و سپس مکان و زمان گفتوگو را طوری تعیین کن که هر دویتان، در بهترین حالت و وضعیت روحی باشید. چون من خودم همیشه به این فکر میکنم که «چطور پیدایش کنم؟ در چه زمانی موضوع را مطرح کنم که همه حرفهایم را بشنود و به اشتباهش اقرار کند؟» نباید وقتی مودش به هم ریخته یا استرس دارد، با او صحبت کنی چون گفتوگوی سازندهای نخواهد بود. خودت هم نباید استرس داشته باشی. باید زمانی را انتخاب کنی که هر دو، سرتان خلوت باشد و خسته یا دچار کمخوابی نباشید. مثلا بعد از یک جلسه کاری سازنده، که هر دویتان در یک مورد اتفاق نظر داشتهاید. آن موقع، زمان مناسبی است که او را کنار بکشی و بگویی: «میشود درباره مشکلی که در جلسه هفته گذشته پیش آمد صحبت کنیم؟ به نظرم جلسه امروز خوب پیش رفت اما هفته قبل اتفاقاتی افتاد که دوست دارم با تو مطرح کنم.»
آیا این واقعا استراتژی مناسبی است؟ چون ظاهرا پیشرفتی حاصل شده و مسالهتان دارد حل میشود. بعد ناگهان میگویی «بیا درباره مشکلاتمان صحبت کنیم!»
اگر همه چیز دارد خوب پیش میرود و فکر میکنی که این روال ادامه خواهد داشت، میتوانی رفتارهای گذشته او را فراموش کنی. این عالیست، نه؟ این کمترین مقاومت را بر خواهد انگیخت. اما اگر شک داری که این روال ادامه پیدا کند، یا اگر از او ناراحتی و نمیتوانی مشکلات گذشته را فراموش کنی، بهتر است صحبت کنی چون ممکن است خشم و ناراحتیات از یک جایی بیرون بزند. پس به نظرم بهتر است مساله مطرح شود. اتفاقا وقتی جَو مثبت است، آدمها گوش شنوای بهتری هستند و بهتر به حرفهایت گوش میکنند.
حالا بیا کمی درباره تیپها صحبت کنیم و توصیههای مربوط به هر یک از آنها. تو درباره شخصیت «عقل کل» صحبت کردی. با چنین فردی چطور باید رفتار کرد؟
یکی از چیزهایی که باید به خاطر داشته باشی این است که فرد عقل کل، دچار اعتماد به نفس بیش از حد است و فکر میکند همه چیز را میداند. همه ما گاهی دچار این حالت میشویم. مثلا آماری را دیدم که نشان میداد ۷۶درصد آدمها فکر میکنند رانندگیشان از سطح متوسط، بالاتر است. پس اعتماد به نفس بیش از حد را همه ما کمابیش تجربه میکنیم. اما باید حواست باشد که این رفتار، تو را تحتالشعاع قرار ندهد و به دیگران نیز آسیب نرساند. معمولا افراد عقل کل اینطوری فکر میکنند: «من شمع تو را فوت میکنم تا شمع خودم بیشتر نور دهد.» اولین کاری که میتوانی برای دفاع از خودت انجام دهی این است که به خودت اطمینان خاطر دهی که کار خوب تو نیز از نظرها پنهان نمیماند. معمولا افراد عقل کل، دوست دارند مرکز توجه باشند و فقط از خودشان تعریف کنند. پس باید مطمئن شوی که فضای کافی داری و کارهایت، دیده میشوند. شاید این توصیهام عجیب به نظر برسد اما میتوانی از چنین فردی، حتی توصیه بخواهی. به این ترتیب، یک حس نوعدوستی در او بیدار میشود و با خودش میگوید: «وای خدا! من میتوانم به یک نفر کمک کنم. یک نفر پیدا شده که واقعا دوست دارد توصیه من را بشنود.»
البته احتمال دارد که بلافاصله فاز نصیحت و موعظه بردارند یا همه جا بنشینند و تعریف کنند که برای فلانی، فلان کار را انجام دادهاند. باید این حالتش را تحمل کنی. اما تحقیقات ما نشان داده که با توصیه خواستن از این افراد، احتمال آنکه برای موفقیت تو تلاش کنند، بیشتر خواهد شد. در مورد این تیپ شخصیتی، تو آزادی عمل بیشتری برای اعتراض و مقاومت داری. این به خاطر اعتماد به نفس بیش از حدشان است. تو نمیتوانی آنقدرها به ضمیر و اعتماد به نفس آنها صدمه بزنی. در حالی که اگر همین رویکرد را با مدیری که دچار احساس ناامنی است اعمال کنی، احتمال دارد که اعتماد به نفسش تحتتاثیر قرار بگیرد.
پس در مواجهه با یک فرد عقل کل، تو فضا داری که بگویی: «برای ادعایت به چه فکتها و دادههایی استناد میکنی؟» یا «به نظر میرسد خیلی از حرفت مطمئنی. از کجا این را میدانی؟» لحنت نباید حالت زخم زبان داشته باشد. باید کاملا خنثی و بیطرفانه صحبت کنی که البته سخت است. اما گاهی اعتراض و مقاومت در برابر ادعاهای او، این سیگنال را به او میدهد که نمیخواهی به او اجازه دهی بدون ارائه شواهد، بگوید مثلا فلان محصول با شکست مواجه خواهد شد یا مشتریهایت به فلان قابلیت علاقه ندارند.
دیدگاه شما