16 مفهوم مالی که هر کارآفرینی باید بداند (بخش اول)
به عنوان یک کارآفرین، چه اطلاعاتی از مباحث مالی واحد تحت امر خود دارید؟
مسائل مالی بخشی از دریای اطلاعات است که از شما توقع میرود بر آن تسلط نسبی داشته باشید. از آنجایی که شما کسبوکاری را اداره میکنید، مسلما در طول روز بارها با کلمات و اصطلاحات تخصصی حوزه مالی روبرو میشوید. در این میان ما سعی نموده ایم از مهمترین مفاهیم و اصطلاحات مالی که برای اداره یک کسبوکار کوچک نحوه محاسبه و کاربردهای ROI مورد نیاز هستند اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهیم. به کمک این اصطلاحات قادر خواهید بود مفاهیمی مانند نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک (EBITDA) را بهتر درک کنید و هرجا لازم باشد از آنها استفاده کنید.
1. نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) عاملی است که برای تعیین سودآوری یا عدم سودآوری سرمایهگذاری استفاده میشود. ROI به دو صورت استفاده میشود:
- برای تعیین بازده تخمینی سرمایهگذاری آینده یا فعلی
- به عنوان یک ابزار تجزیه و تحلیل برای تعیین میزان سودآوری سرمایهگذاری.
راههایی برای بیان بازگشت سرمایه
ROI را میتوان به ۳ روش مختلف بیان کرد:
- به عنوان یک نسبت
- به صورت درصد
- به صورت چندگانه (به عنوان مثال 5x یا 10x، که بیشتر زمانی استفاده میشود که ROI بیشتر از 100٪ باشد.)
فرمولهای بازگشت سرمایه
2 راه برای محاسبه ROI وجود دارد. هر دو نتیجه یکسانی به شما خواهند داد.
این فقط اولویتی در روش محاسبه است:
چه زمانی از ROI استفاده کنیم؟
ROI معیاری است که برای ارزیابی ارزش ابتکار عمل از آن استفاده خواهید کرد. قبل از انجام روشی ابتکاری یا متحمل شدن هزینهای برای تخمین ارزش بالقوه آن برای کسبوکار، از ROI به عنوان برآورد استفاده کنید.
ROI همچنین برای مشخص کردن این که آیا سرمایهگذاری در زمان، منابع یا سرمایه شما ارزش آن را داشته یا خیر هم مورد استفاده قرار میگیرد. (و اگر ارزش داشت، چقدر ارزش دارد).
از ROI برای تخمین یا محاسبه ارزش سرمایهگذاری در موارد زیر میتوانید استفاده کنید:
- تجهیزات
- پرسنل
- کمپینهای بازاریابی
- راهاندازی یک محصول جدید
- افتتاح فروشگاه آجر و ملات
- سرمایهگذاری در سفارشات خرید / افزایش موجودی
2. بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)
بازگشت (بازده) هزینه تبلیغات (ROAS) نسبتی مالی است که سودآوری هزینههای تبلیغاتی شما را محاسبه میکند. ROAS شبیه نسخهای متمرکزتر از ROI عمل میکند و تقریبا همانطور محاسبه میشود.
تفاوت اصلی این است که ROAS به طور خاص سودآوری هزینههای تبلیغات را اندازه میگیرد.
نحوه محاسبه ROAS
ROAS خوب چیست؟
“ROAS چهار برابر” (معروف به 4:1 یا 400٪) به عنوان معیاری معمولی برای هزینههای تبلیغات آنلاین در نظر گرفته میشود. گفته میشود، آنچه که ROAS خوب را ایجاد میکند، از کسبوکاری به کسبوکار دیگر متفاوت است. برخی از کسبوکارها برای سودآوری به ROAS بسیار بالاتری نیاز دارند، در حالی که سایر کسبوکارها میتوانند با حفظ سودآوری، ROAS کمتری را در نظر داشته باشند. به عنوان مثال، مشاغل تجارت الکترونیک معمولاً میتوانند ROAS کمتری داشته باشند. زیرا هزینههای اضافی مربوط به خردهفروشان، مثلا فروشنده آجر و ملات را ندارند.
نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه میزان سودی است که یک کمپین تبلیغاتی نسبت به هزینه و سرمایه پرداخت شده به دست می آورد. یک فرد و یا مجموعه پس از سرمایه گذاری کردن برای کاری به دنبال این است تا سرمایه اولیه را بازگرداند و یا سود کافی کسب کنند. این نحوه محاسبه و کاربردهای ROI سودآوری ممکن است شامل منافع مالی یا معنوی شود. این موضوع در مورد تبلیغات هم صدق می کند. فرقی نمی کند که برخی افراد تبلیغات را هزینه محسوب کنند و بعضی دیگر آن را سرمایه گذاری بدانند. چیزی که اهمیت دارد دانستن زمان بازگشت سرمایه می باشد. هر چه میزان دریافت خروجی نسبت به سرمایه گذاری انجام شده بهتر باشد احتمال بازگشت سرمایه بیشتر خواهد بود. در حقیقت، باید بدانید که هزینه ها را برای چه مواردی صرف کرده اید و همچنین خوب یا بد عمل کردن خود را نیز بررسی نمایید. در ادامه بیشتر در مورد نرخ بازگشت سرمایه توضیح می دهیم.
تعریف بازده سرمایه گذاری یا ROI
نرخ بازگشت سرمایه به عنوان یکی از اصلی ترین مشخصات کارکرد و مقیاس هایی برای نشان دادن میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی به شمار می آید. به طور کلی، محاسبه بازده سرمایه گذاری یا ROI که مخفف Return on investment است میزان درآمد و سودآوری مالی کسب و کار می باشد. هنگام تالیف برنامه های بازاریابی و تبلیغات به خصوص در زمینه دیجیتال مارکتینگ درنظر گرفتن بازده سرمایه گذاری به عنوان اصلی ترین شاخص ضروری است. منظور از بازده سرمایه گذاری این است که بدانیم در یک کمپین تبلیغاتی چه میزان سود نسبت به هزینه پرداختی حاصل شده است. البته این نکته را نیز درنظر بگیرید که گاهی اوقات سود حاصله دارای جنبه مالی نبوده و جزء مسائل غیرمالی از جمله برندسازی محسوب می شود. در بخش های بعدی اهمیت و کاربرد بازده سرمایه گذاری را مورد بررسی قرار می دهیم.
مهمترین کاربرد بازده سرمایه گذاری
تعداد زیادی از افراد حدس می زنند که نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژی های بازاریابی کاربرد دارد. باید بگوییم که بازده سرمایه گذاری زمانی به کار برده می شود که قصد دارید از خروجی دریافتی نسبت به سرمایه گذاری انجام شده و سود به دست آمده مطلع شوید. همچنین هنگامی که برای عرضه کردن یک کالا جدید به بازار اقدام می کنید از بازده سرمایه گذاری استفاده می شود. به هر حال، شما می خواهید از میزان سودآوری کالا جدید آگاه شوید. در اینجا پس از اینکه کالا را روانه بازار کردید می توانید با استفاده از بازده سرمایه گذاری ROI بررسی میزان سودهی را انجام دهید. در صورتی که بازر به گونه ای باشد که نتوانید نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنید جای نحوه محاسبه و کاربردهای ROI هیچ گونه نگرانی نیست. زیرا، از طریق شبیه سازی گروهی از خریداران هدف امکان به دست آوردن ROI به شکل تقریبی وجود دارد.
مزایا سنجش نرخ بازده سرمایه گذاری
یکی از مزایای سنجش نرخ بازگشت سرمایه این است که میزان کیفیت و خروجی و سود به دست آمده نسبت به هزینه و سرمایه گذاری صورت گرفته را بررسی می کند. به علاوه می توان عملکرد گروه بازاریابی در بهبود بخشیدن مبالغ و صرفه جویی بابت دریافت نتایج مطلوب را به خوبی ارزیابی کرد.. لازم به ذکر است که به کمک سنجش نرخ بازده سرمایه گذاری میزان ارزش یک خریدار در دوره زمانی طولانی سنجیده می شود. همچنین به شما این امکان را می دهد تا برنامه های گوناگون بازاریابی و چگونگی ارتباط خریداران و مخاطبان را ارزیابی کنید. یکی دیگر از مزایای محاسبه بازده سرمایه گذاری این است که به کمک آن جدیدترین کالاها را درست مطابق سیاست های درآمدی عرضه می کنید. از طرفی دیگر قادر هستید میزان ظرفیت طرح های بازاریابی را به منظور بازگرداندن سرمایه در مدت کوتاه و یا طولانی مورد بررسی قرار دهید.
معایب ارزیابی نرخ بازده سرمایه گذاری
تا به اینجا با ROI و کاربردها و مزایای آن آشنا شدیم. خوب است بدانید که نرخ بازگشت سرمایه علاوه بر مزایا دارای برخی معایب نیز می باشد. البته مزایایی که دارد باعث شده است تا معایب آن چندان مهم به نظر نرسد. یکی از مهمترین معایبی که باید مدنظر داشته باشید این است که این نرخ به ارزش زمانی پول هیچ توجه ای ندارد. از این رو، ممکن است نتایج دقیقی حاصل نشود.. همچنین میزان تاثیری که برخی از شیوه های تبلیغاتی داشته اند را تعیین نمی کند. در صورتی که در سنجش نرخ بازده سرمایه گذاری مرتکب کوچکترین اشتباه شوید در سرمایه گذاری گمراه خواهید شد. بنابراین خارج شدن مدیران از مسیر درست در صورت رخ دادن اشتباه محاسباتی در نرخ بازده سرمایه گذاری را می توان یکی دیگر از معایب این نرخ به حساب آورد. به علاوه امکان بروز مشکل در زمان محاسبه سود به دست آمده از بعضی کمپین ها و مشتری وجود دارد.
نرخ بازگشت سرمایه به شما این امکان را می دهد تا از میزان سودی که بابت هزینه پرداختی به دست آورده اید مطلع شوید. همچنین شما را از نحوه عملکردتان در بهبود بخشیدن هزینه ها و گرفتن خروجی مناسب آگاه می کند. البته باید این نکته را نیز بگوییم که ارزیابی نرخ بازده سرمایه گذاری فقط در کمپین های تبلیغاتی آنلاین به کار گرفته نمی شود. چرا که همه کسب و کارها قادر هستند این نرخ را مورد استفاده قرار دهند. لازم به ذکر است که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI از تنوع بسیار بالایی برخوردار می باشد. به طوری که می توان آن را برای انواع سرمایه گذاری ها به کار برد. فراموش نکنید که این نرخ ارزش پول را از نظر زمانی مورد توجه قرار نمی دهد.
چگونگی سنجش ROI یا نرخ بازگشت در کمپینهای گوگل ادز
اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI در یک کمپین گوگل ادز، قدم مهمی است که در راستای بهینهسازی موثر کمپینهای تبلیغاتی خود باید بردارید. شما باید بدانید که چقدر قرار است سرمایهگذاری کنید و چقدر از آن سرمایهگذاری قرار است بازگردد. این تنها راهی است که میتوانید کمپین خود را در بالاترین جایگاه نگاه دارید و به موفقیت برسید.
به گوگل ادز به چشم یک ماشین قدیمی نگاه کنید که هربار دسته آن را میکشید، هر سه تصویر یکسان میآیند و شما برنده میشوید! در واقع گوگل ادز را میتوانیم از یک جنبه به این ماشینها شبیه کنیم. در این سرویس تبلیغاتی شما نیاز دارید ترکیب درستی از سه فاکتور Targeting یا هدفگذاری، Bids یا قیمت مزایده و متن تبلیغاتی عالی داشته باشید تا بتوانید کمپین موفق و در نتیجه به فروش بیشتر برسید. اگرچه Slot یا خانههای این ماشین کاملا شانسی کار میکنند اما گوگل ادز دیگر بحث شانس در میان نیست؛ مادامی که میدانید گوگل ادز چطور کار میکند و ریزهکاریهای آن را بلد باشید، میتوانید در هر بخش بهترین عملکرد را داشته باشید.
این که با دانش کافی میتوانید در گوگل ادز کمپین موفقی داشته باشید، یکی از بهترین بخشهای این سرویس تبلیغاتی است. حالا با دانستن این موضوع، بگذارید برویم سراغ مبحث اصلی، یعنی چگونگی محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI در پلتفرم تبلیغاتی گوگل ادز.
محاسبه ROI در تبلیغات گوگل
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه از فرمولی که در زیر نوشته شده، استفاده میشود:
ROI = هزینه کالاهای فروخته شده / (هزینه کالاهای فروخته شده – درآمد)
انجمن اقتصادی آمریکا، اینطور گزارش میکند که ROI تبلیغات گوگل ادز به طور میانگین، ۲ دلار سود به ازای ۱ دلار هزینه است. توجه داشته باشید که نحوه محاسبه و کاربردهای ROI این آمار، صرفا یک میانگین است و در این میان ممکن است برخی از کمپانیها ROI کمتری نسبت به رقبای خود داشته باشند.
مهمترین دلایلی که برخی از کسبوکارها ROI کمتری دارند، به شرح زیر است:
- عدم هدفگذاری بر اساس کلمات کلیدی مناسب
- عدم انتخاب بهترین قیمت مزایده برای هر کلیک
- عدم محاسبه درست درآمد
دانستن چگونگی انجام هر یک از این موارد به صورت صحیح، میتواند مسیر را در تبلیغات گوگل برایتان روشن کرده و بیزینس شما را به ROI مطلوب خود نزدیکتر کند. در ادامه به صورت دقیقتر به این موضوع میپردازیم.
ردیابی دقیق نرخ تبدیل
اولین قدم برای افزایش ROI خود، دنبال کردن نرخ تبدیل است. هر کلیک روی وبسایت، به معنی انجام خرید توسط مشتری نیست. برای اینکه بتوانید به هدف خود از کلیک کاربران که تبدیل شدن آنها به مشتری جدید است برسید، باید بتوانید تمام مسیری که کاربر تا مرحله انجام خرید میرود را دنبال و ردیابی کنید.
در واقع باید از لحظهای که کاربر از طریق تبلیغ وارد سایت میشود، مسیر او تا دیدن صفحه «تشکر از خرید شما» را بتوانید ببینید و سپس با استفاده از اطلاعات به دست آمده، سایت و یا تبلیغ خود را بهبود ببخشید. البته این روش برای الکترونیکی که خریدها به صورت آنلاین صورت میگیرند کاربرد دارد. برای فروش محصولات به صورت تلفنی، میتوانید از روشهای پیگیری تلفنی استفاده کنید.
در صورتی که مرحله تنظیم دنبال کردن نرخ تبدیل را تکمیل کردید، نوبت انجام مرحله بعد میرسد.
هدفگذاری بر اساس کلمات کلیدی صحیح
این مرحله، نقش بسیار موثری را در افزایش و تعیین ROI تبلیغات گوگل شما دارد. نکته حیاتی این است که کلمات کلیدی که برای تبلیغات خود انتخاب میکنید، مشتری را به سمت خرید محصول هدایت کند نه اینکه برای به دست آوردن اطلاعات استفاده شود. در نهایت هرچه باشد، ROI از طریق نتایج فروش، که از کلیک روی تبلیغات انجام میگیرد، قابل محاسبه است.
در حالی که بسیاری از کسبوکارها و صنایع، کلمات کلیدی صحیح به منظور هدایت مشتری به خرید را استفاده میکنند، بسیاری دیگر از رقبای آنها هستند که خواسته یا ناخواسته (بیشتر بگذارید روی عدم دانش کافی) از این کلمات کلیدی استفاده نمیکنند. این موضوع در نهایت باعث میشود تا پیدا کردن و انتخاب بهترین محصول یا سرویس برای کاربران سختتر شود و همین منجر به کاهش نرخ بازگشت سرمایه یا ROI میشود.
اگر شما نیز همانند دسته دوم علاقهای به استفاده از کلمات کلیدی مشخص ندارید، میتوانید در طول زمان، با آزمون و خطا کلمات کلیدی مورد نظر را بر اساس سلیقه خود بیابید و کارایی آنها را در نتایج بررسی کنید. از بهترین روشها برای افزایش کیفیت این فرآیند، محاسبه تعداد خریدهایی است که از طریق کلمات انتخاب شده، انجام میگیرد.
تعیین قیمت پیشنهادی
اگر درآمد فروش شما بیشتر از هزینه تبلیغات باشد، ROI شما مثبت خواهد بود. این موضوع کاملا بدیهی است و محاسبه آن بسیار ساده است. اما از کجا خواهید دانست که کدام قیمت پیشنهادی را برای هر کلمه پیشنهادی انتخاب کنید تا به بهترین ROI مورد نظر خود برسید؟
برای انجام این کار، ابتدا لازم است درآمد خود را به ازای هر کلیک، محاسبه کنید. درآمد به ازای هر کلیک، مقدار سودی است که شما پس از هر کلیک به دست میآورید. این میزان قطعا در هر کلمه کلیدی متفاوت و منحصر به آن کلمه کلیدی است. برای محاسبه این درآمد، کافی است درآمد هر نرخ تبدیل را در میزان نرخ تبدیل هر کلمه، ضرب کنید. برای مثال، اگر شما به ازای هر نرخ تبدیل ۲۰۰ دلار کسب کنید و میزان نرخ تبدیل ۲ درصد باشد، درآمد شما به ازای هر کلیک، ۴ دلار خواهد بود.
این یعنی شما به ازای هر کلیک، ۴ دلار درآمد به صورت میانگین خواهید داشت. در این صورت اگر شما قیمت مزایدهای هر کلیک را بیش از ۴ دلار را انتخاب کنید، واضح است که در این شرایط ضرر خواهید کرد و ROI شما منفی خواهد بود.
حال که با چگونگی محاسبه درآمد خود به ازای هر کلیک آشنا هستید، مسلما این سوال برایتان پیش میآید که چگونه بهترین قیمت پیشنهادی را برای افزایش ROI انتخاب کنید. برای محاسبه این مقدار کافی است از فرمول زیر پیروی کنید:
(1 + ROI) / (درآمد به ازای هر کلیک) = CPC (هزینه به ازای هر کلیک)
برای مثال اگر ROI مد نظر شما ۵۰ درصد است و درآمد شما به ازای هر کلیک نیز ۴ دلار است، بهترین قیمت پیشنهادی برای CPC شما، ۲.۶۸ دلار خواهد بود.
محاسبه ROI تبلیغات گوگل، نیازمند زمان، صبر و تحلیل است. اما پس از این که توانستید نرخ تبدیل را اندازهگیری کنید و بهترین کلمات کلیدی که قیمت مزایدهای سوددهای برای شما دارند انتخاب کردید، مشاهده خواهید کرد که چقدر پیشبینی و اندازهگیری نرخ تبدیل کمپینهای شما در گوگل ادز ساده است.
نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در اینستاگرام و هر کسب و کاری اعم از کمپینهای تبلیغاتی و غیره یکی از مهم ترین معیارهایی است که میتواند میزان موفقیت یک فعالیت را به اجرا کننده و یا مدیران کسب و کار نشان دهد. حال در این مطلب قصد داریم نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی را بررسی کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک فعالیت خاص به ازای هر 100 واحد هزینه چه مقدار هزینه بازگشت داده شده است که گاها این نرخ از 100 درصد هم فراتر میرود که البته بستگی به نوع قعالیت دارد.
نرخ بازگشت سرمایه چطور محاسبه میشود؟
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه باید کل بازگشت سرمایه را منهای کل سرمایههای قرار داده شده کنیم سپس عدد بدست آمده را را تقسیم بر کل سرمایههای قرار داده شده در آن فعالیت کنیم سپس عدد به دست آمده را در 100 ضرب کنیم تا به یک نرخ به ازای هر 100 واحد سرمایه برسیم.
ROI = (Return – Investment) / Investment * 100
نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی یعنی در یک شبکه اجتماعی خاص به ازای هر 100 واحد هزینه چه مقدار هزینه بازگشت داده شده است نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی متوسط خاصی ندارد ممکن است 100 درصد، 200 درصد و گاها تا 1000 درصد نیز باشد که البته در هر شبکه اجتماعی متوسط نرخ بازگشت سرمایه برای کسب و کارهای مختلف متفاوت است اما متوسطی که معمولا برای نرخ بازگشت در شبکههای اجتماعی در نظر میگیرند بین 80 تا 100 درصد است.
کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی چیست؟
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یکی از اصلی ترین فعالیتهای کارشناسان شبکههای اجتماعی است چرا که نرخ بازگشت سرمایه سنجهای است که مشخص میکند کلیه فعالیتهای یک کسب و کار در شبکههای اجتماعی سودمند بوده یا خیر و اصلی ترین چیزی که مدیران کسب و کار از متخصصان شبکههای اجتماعی درخواست میکنند ارائه گزارش نرخ بازگشت سرمایه است.
نحوه استفاده از نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی بستگی به استراتژی مجموعه در فعالیت در آن شبکه اجتماعی خاص دارد، به طور مثال اگر هدف اصلی مجموعه از فعالیت در یک شبکه اجتماعی خاص صرفا فروش محصول و یا خدمت باشد، نرخ بازگشت سرمایه زیر 0 ضرر ده است و نرخ بازگشت سرمایه بالای 0 درصد صود ده است و نرخ بازگشت سرمایه 0 را نیز نرخ سر به سر گویند.
نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی چطور نحوه محاسبه و کاربردهای ROI محاسبه میشود؟
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی باید میزان Return (بازگشت) و میزان Investment (سرمایه) را محاسبه و سپس نرخ بازگشت سرمایه را بدست آوریم.
برای بدست آوردن میزان Investment (سرمایه) باید مقادیر زیر را با هم جمع کنیم.
- هزینه معادل زمانی که برای مدیریت آن شبکه اجتماعی خاص صرف کردهایم (دستمزد خودتان).
- هزینه ابزارهایی که برای مدیریت آن شبکه اجتماعی خاص تهیه کردهاید، هزینه مشاورههایی که برای مدیریت آن شبکه اجتماعی صرف کردهاید نیز شامل میشود.
- هزینه تبلیغاتی که برای صفحه خود در آن شبکه اجتماعی خاص صرف کردهاید.
اما برای بدست آوردن میزان Return (بازگشت) باید ابتدا برای خود هدف گذاری کنید، اگر هدف شما از فعالیت در یک شبکه اجتماعی خاص جذب دنبال کننده است برای هر دنبال کننده یک ارزش در نظر بگیرید یعنی به طور مثال هر دنبال کننده چه مقدار برای کسب و کار شما سودمند است و آن ارزش را به عنوان Return در نظر بگیرید.
مثال : به طور مثال هدف مجموعهای که در زمینه جواهرات فعالیت میکند فروش در یک شبکه اجتماعی خاص است و طبق محاسبههایی که انجام دادهاند به این نتیجه رسیده اند که به ازای هر 1,000 نفری که صفحه آنها را در آن شبکه اجتماعی خاص دنبال میکنند 1 خرید انجام میشود که صود این خرید به طور متوسط 100,000 تومان است، اگر صفحه این مجموعه در آن شبکه اجتماعی خاص 70,000 دنبال کننده جدید جذب کند میزان Return (بازگشت) این مجموعه 7,000,000 تومان است.
در مثال بالا صود یک خرید به طور متوسط در نظر گرفته شد چرا که مجموعه مورد نظر فروش خود را به صورت آفلاین انجام میدهد اما در کسب و کارهای که به صورت آنلاین فعالیت میکنند و محصولات خود را در وبسایت خود بفروش میرسانند، از طریق ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکز میتوان مقدار دقیق صود هر معامله را محاسبه کرد.
در نهایت پس از محاسبه مقادیر بالا میتوانیم با قرار دادن مقادیر در فرمول، نرخ بازگشت سرمایه در شبکههای اجتماعی را بدست آوریم.
ROI = (Return – Investment) / Investment * 100
نکته : نکته مهم این که هر دو مقدار Return (بازگشت) و Investment (سرمایه) باید از یک واحد باشند یعنی هر دو به ریال یا هر دو به تومان باشد
نرخ بازده داخلی و کاربرد آن
چگونه از مطئن شویم در پروژه ای یا کسب و کاری سرمایه گذاری کنیم یا خیر؟یکی از روشهایی که برای اطمینان از سرمایه گذاری در کاری به کار گرفته می شود محاسبه نرخ بازده داخلی آن است.
زماني که يک ايده ي جديد و يک هزينه ي سرمايه اي مطرح مي شود، مديران مربوطه درصدد برمي آيند تا نحوه و ميزان بازگشت سرمايه (ROI) را بررسي کنند. روش هاي زيادي براي محاسبه ي بازگشت سرمايه وجود دارد؛ مثلا ارزش خالص فعلي (NPV)، بازپرداخت، سود و زيان و نرخ بازده داخلي يا IRR.
براي آشنايي بيشتر با نرخ بازده داخلي، پاي صحبت هاي جو نايت (Joe Knight) نويسنده ي HBR TOOLS: Return on Investment و مؤسس و مالک انستيتوي Business Literacy مي نشينيم.
نرخ بازده داخلي چيست؟
نرخ بازده داخلي يا IRR، نرخي است که سود و زيان يک پروژه را مشخص مي کند. تحليل گران اقتصادي معمولا از اين فاکتور در کنار ارزش خالص فعلي يا NPV استفاده مي کنند. اين مسئله به اين دليل است که هردو روش، مشابه اند ولي متغيرهاي متفاوتي دارند.
با کمک ارزش خالص فعلي، مي توانيد به يک نرخ تنزيل مشخص براي شرکت خود دست پيدا کنيد و سپس ارزش فعلي سرمايه گذاري را محاسبه کنيد. اما در نرخ بازده داخلي، بايد بازگشت واقعي جريان هاي نقدي پروژه را محاسبه و سپس اين نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (hurdle rate) مقايسه کنيد. اگر نرخ بازده داخلي بيشتر باشد، سرمايه گذاري شما، يک سرمايه گذاري ارزشمند خواهد بود.
نرخ بازده داخلي چطور محاسبه مي شود؟
محاسبه ي نرخ بازده داخلي، يک محاسبه ي سرراست نيست. به عنوان مثال، شما يک سرمايه گذاري ۳ هزار دلاري پيشنهاد مي کنيد که در سه سال آينده، سالي ۱۳۰۰ دلار درآمد خواهد داشت. شما نمي توانيد جريان نقدي کلي را با جمع کردن درآمد سه سال (يعني ۳۹۰۰ دلار) به دست بياوريد و نرخ بازگشت سرمايه را محاسبه کنيد، چون اين درآمد در طول سه سال، پخش شده است. در عوض، بايد از يک فرايند تکراري استفاده کنيد و نرخ هاي مانع يا نرخ هاي بهره ي سالانه ي مختلفي نحوه محاسبه و کاربردهای ROI را امتحان کنيد تا ميزان ارزش خالص فعلي به صفر برسد.
خوشبختانه نرخ بازده داخلي را به راحتي با نرم افزار اکسل يا يک ماشين حساب مالي مي توانيد محاسبه کنيد. حتي لازم نيست درگير محاسبات رياضي شويد، همه ي اين مراحل به صورت الکترونيکي انجام مي شوند.
شرکت ها چطور از نرخ بازده داخلي استفاده مي کنند؟
شرکت ها معمولا براي ارزيابي سرمايه گذاري ها، از هردو فاکتور يعني نرخ بازده داخلي و ارزش خالص فعلي استفاده مي کنند. ارزش خالص فعلي، اطلاعات بيشتري درمورد بازگشت سرمايه ي مورد انتظار به دست مي دهد، اما تحليل گران اقتصادي غالبا براي ارائه ي گزارش به افرادي که در مسائل مالي تخصصي ندارند، از نرخ بازده داخلي استفاده مي کنند، چرا که نرخ بازده داخلي قابل درک تر و فهم آن آسان تر است.
اگر پروژه اي با نرخ بازده داخلي ۱۴ درصد و نرخ مانع ۱۰ درصد داشته باشيم، مخاطبان مي انديشند که به موفقيت دست پيدا کرده ايم و در اين پروژه ۴ درصد بيشتر بازگشت سرمايه داريم. درحالي که اگر بگوييد ارزش خالص فعلي اين پروژه ۲ ميليون دلار است، مخاطبان از شما درمورد ارزش خالص فعلي مي پرسند و شما توضيح مي دهيد که اين مقدار يعني ارزش فعلي جريان نقدي آينده در اين پروژه، که با احتساب ۱۰ درصد نرخ مانع، سرمايه گذاري اوليه را به دو ميليون دلار مي رساند.
تنها نکته ي منفي در اين مورد اين است که نرخ بازده داخلي، مفهومي تر از ارزش خالص فعلي است. نرخ بازده داخلي، مقدار دقيق درآمد حاصل را مشخص نمي کند. مثلا فرض کنيد که براي نرخ بازده داخلي، مقدار ۲۰ درصد به دست آمده است. اين ۲۰ درصد هيچ اطلاعاتي درمورد مقدار پولي که به دست آورده ايد، در اختيارتان نمي گذارد.
افراد در هنگام محاسبه ي نرخ بازده داخلي، معمولا چه اشتباهاتي مرتکب مي شوند؟
بزرگ ترين اشتباه اين است که منحصرا از نرخ بازده داخلي استفاده شود. بهتر است که براي تحليل پروژه از حداقل يک روش ديگر مثلا بازپرداخت يا ارزش خالص فعلي هم استفاده شود. استفاده از نرخ بازده داخلي به تنهايي و بدون در نظر گرفتن روش هاي ديگر، باعث مي شود که نتوانيد تصميم گيري صحيحي درمورد نحوه ي سرمايه گذاري داشته باشيد به خصوص هنگامي که پروژه هايي را مقايسه مي کنيد که مدت زمان متفاوتي دارند.
مثلا فرض کنيد دو پروژه داريد؛ يکي پروژه ي يک ساله با نرخ بازده داخلي ۲۰ درصد و ديگري پروژه ي ده ساله با نرخ بازده داخلي ۱۳ درصد. اگر نرخ بازده داخلي را مبناي تصميم گيري خود قرار بدهيد، ممکن است پروژه اي را که ۲۰ درصد نرخ بازده داخلي دارد، مورد توجه قرار بدهيد. اما اين انتخاب صحيحي نيست. با توجه به اينکه نرخ مانع در شرکت شما در اين مدت زمان، ۱۰ درصد است، بهتر است نرخ بازده داخلي شما براي ده سال، ۱۳ درصد باشد نه ۲۰ درصد براي پروژه ي يک ساله.
ضمنا بايد اين نکته را هم در نظر بگيريد که نرخ بازده داخلي چطور ارزش زماني پول را به حساب مي آورد. در نرخ بازده داخلي فرض بر اين است که جريان نقدي آينده به دست آمده از يک پروژه، مجددا در نرخ بازده داخلي سرمايه گذاري مي شود نه در هزينه ي سرمايه ي شرکت. بنابراين، به اندازه اي که ارزش خالص فعلي با هزينه ي سرمايه و ارزش زماني پول در ارتباط است، نرخ بازده داخلي، به اين دو فاکتور وابسته نيست.
نرخ بازده داخلي اصلاح شده (MIRR) که جريان نقدي مثبت را به عنوان سرمايه گذاري مجدد در هزينه ي سرمايه ي شرکت در نظر مي گيرد، هزينه و سودآوري يک پروژه را بهتر منعکس مي کند.
در مجموع، اين اصل کلي را در نظر بگيريد که از نرخ بازده داخلي همراه با ارزش خالص فعلي استفاده کنيد تا يک تصوير کلي و دقيق از سرمايه گذاري و بازگشت سرمايه ي شرکت به دست بياوريد.
دیدگاه شما