فرمول محاسبه شاخص کل بورس
در حال حاضر در بازار سهام در حدود ۸۰۰ نماد وجود دارد، بدون شک پیگیری داده های مربوط به معاملات این نمادها در طول یک روز و یا هر بازه زمانی دیگری، به خصوص از این جنبه که در تمام روزهای غیرتعطیل هفته، معاملات در حال انجام است و بحث بررسی یک یا دو روز نیست، کار نشدنی ایی محسوب میشود، لذا استفاده از روش های فرموله کردن برخی اطلاعات مورد نیاز برآمده از داده های مربوط به معاملات نمادها ضرورت پیدا میکند.
سرفصلهای این مقاله
شاخص کل، نمائی از وضعیت کلی بازارها را نشان میدهد و از این جنبه مانند یک دماسنج عمل میکند، گرچه این دماسنج را وقتی کنار تک تک نمادها قرار میدهیم به برخی تناقضات بر خواهیم خورد که در ادامه به این موارد نیز اشاره خواهیم کرد.
در نتیجه تا به اینجا میدانیم که در بازار سهام برای رصد تغییرات قیمت کلیه نمادها، از یک معیار به نام شاخص کل استفاده میشود، البته شاخص کل قیمت، شاخص هم وزن، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر، شاخص ۳۰ شرکت برتر و شاخص بازده نقدی از انواع دیگر شاخص هایی هستند که در بورس تهران قابل استفاده اند.
فرمول محاسبه شاخص کل بورس
شاخص ها نماگرهایی هستند که وظیفۀ مشخص کردن شرایط عمومی قیمت یا بازدهی در میان گروهی از شرکت های پذیرفته شده در بورس هستند.
برخی معتقدند این شاخص، نمایانگر وضعیت کلی بازار نیست و میتوان با معاملات دست کاری شده شاخص سازی کرد. نکته آن است که وقتی از یک شاخص به عنوان برآیند مجموعه ای از داده های صحبت میکنیم، قطعا باید قبل از مراجعه به نتایج از نحوه محاسبه آن اطلاع داشته باشیم،
اطلاع از نحوه محاسبه است که میتواند در بررسی نتایج دید و درک صحیحی به ما داده و در نتیجه منجر به استفاده صحیحی از آن نتیجه نیز گردد، بسیاری ایراداتی به شاخص کل وارد میکنند و این درحالی است که کافی است که از نحوه محاسبه ان اطلاع داشته باشند و در این حالت رویکرد صحیحی به استفاده به جا از این شاخص خواهند داشت.
شاخص ها مانند آینه ای هستند که تصویری از یک جامعه آماری به شما نشان میدهند که برای شما بررسی تک تک اعضای آن جامعه میسر نیست، حال نکته آن است که این آینه تصویری دقیقا مشابه با جمع تک تک اعضای جامعه را به شما نشان نمیدهد و شما پیش از استفاده از نتایج شاخص ها باید از این حقیقت اطلاع داشته باشید.
طراحی سایر شاخص ها، به خصوص شاخص هم وزن نیز دقیقا برای همین مسئله انجام شد. در این شاخص، همه نمادهای پذیرفته شده در بورس وزنی برابر در محاسبه شاخص کل دارند.
توجه داشته باشید که افزایش شاخص کل همواره به معنای سودآوری یکسان و همزمان تمامی نمادهای بورسی نیست. در حالت کاهش شاخص هم همین مفهوم برقرار است.
در واقع سبد سهام شما ممکن است هیچ ارتباطی با شاخص کل نداشته باشد و حتی همواره در جهت عکس شاخص حرکت کند. لذا مجدد به نکته ای که پیش از این در متن اشاره کردیم باز میگردیم، اگر شاخص کل وضعیت مناسبی داشته باشد، شاید این وضعیت مناسب هیچ ربطی به سهامی که شما بررسی میکنید یا در سبد خود دارید نداشته باشد. اگر دچار این اشتباه میشوید دلیل آن است که درک صحیحی از جزئیات محاسبه شاخص کل ندارید.
در نظر بگیرید که شاخص کل تشکیل شده از تمامی نمادهای بازار است، اما پرتفو شما دربرگیرنده تمام نمادهای بازار نیست، لذا از یک سو میتوان این گونه تعبیر کرد که هرچقدر پرتفو متنوع تری داشته باشید استفاده از شاخص کل در رابطه با پرتفو شما معنی دار تر خواهد بود.
گرچه موضوع متنوع سازی پرتفو نیز خود معقوله ای جدی و خارج از این بحث است و به طور کوتاه و خلاصه، پرتفویی که در این حد متنوع شده باشد که تعداد سهام آن بالا برود نیز بسیار غیربهینه بوده و استراتژی صحیحی برای سرمایه گذاری نخواهد بود.
روش محاسبه شاخص کل بورس ماهیتی ساده دارد و از تقسیم ارزش جاری بازار سهام در هر لحظه بر ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبداء ضرب در صد به دست میآید. لازم به ذکر است که ارزش جاری هر شرکت از ضرب تعداد سهام هر شرکت در قیمت سهام آن و ارزش جاری بازار نیز از جمع ارزش جاری شرکت های پذیرفته شده به دست میآید.
بورس تهران از فروردین ماه ۱۳۶۹ اقدام به محاسبه و انتشار شاخص کل قیمت خود با نام تپیکس (TEPIX) نمـوده است. این شـاخص ۵۲ شـرکت که در آن زمـان کـل شرکت هــای پذیرفته شده در بورس را شـامل میشدند، در برمیگرفت. این شاخص با استفاده از فرمول زیر محاسبه میگردد:
شاخص قیمت بورس تهران تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس را در بر میگیرد و در صورتی که نماد شرکتی بسته باشد یا برای مدتی معامله نشود، قیمت آخرین معامله آن در شاخص لحاظ میگردد.
همان گونه که از فرمول مشخص است، تعداد سهام منتشره شرکت ها معیار وزن دهی در این شاخص است که این امر منجر به تأثیر بیشتر شرکت های بزرگ در شاخص میشود و این دقیقا نکته ای است که پیش از این در محاسبه جزئیات فرمول مشکلات محاسبه شاخص کل بورس شاخص کل اشاره کردیم که باید به آن دقت کرد.
عملا در این فرمول شرکت های کوچک وزن کمتری دارند، به بیان بهتر، حرکت قیمتی کمتری از شرکت های بزرگ تاثیر بیشتری از حرکت قیمتی بزرگتری از شرکت های کوچک دارد، لذا شما در بازار می بینید که ممکن است صنعتی که عمدتا از شرکت های کوچک تشکیل شده است، برای یک هفته تغییرات قیمتی مهمی را به سمت مثبت یا منفی ببیند ولی شاخص کل تغییر جدی نداشته باشد و حال تنها یک روز معامله شدن نمادهای بزرگ تاثیر جدی بر شاخص داشته باشد، یا بسته بودن نمادهای بزرگ عملا می تواند باعث عدم حرکت های جدی در شاخص کل شود.
شاخص قیمت و بازده نقدی یا همان شاخص درآمد کل با نماد TEDPIX از فروردین ۱۳۷۷ در بورس تهران محاسبه و منتشر شده است. تغییرات این شاخص نشان گر بازده کل بورس است و از تغییرات قیمت و بازده نقدی پرداختی، متأثر میشود.
این شاخص کلیۀ شرکت های پذیرفته شده در بورس را دربردارد و شیوه وزن دهی و محاسبۀ آن همانند شاخص کل قیمت است و تنها تفاوت میان آن ها در شیو ی تعدیل است. شاخص قیمت و بازدهی نقدی بورس تهران با فرمول زیر محاسبه میشود:
مخرج این کسر، پایه شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که در زمان مبدا برابر با یوده، میباشد. این تعدیل به شرح فرمول زیر خواهد بود که DPS درآن سود نقدی پرداختی شرکت iام در زمان t+1 است و D پایه شاخص کل قیمت و مابقی متغیرها به شرح توضیحات قبل است:
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های مشکلات محاسبه شاخص کل بورس ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
توجه: برای انجام معامله در بایننس حتما با آی پی خارج از ایران (کشورهایی مثل ترکیه، فنلاند، سنگاپور و روسیه) وارد شوید!
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
بررسی بازدهی و قیمت یک شرکت، آن هم قبل از انجام سرمایه گذاری، یکی از کارهایی است که هر سرمایهگذار، تحلیلگر یا علاقهمند به بازار بورس باید انجامش دهد. وقتی سخن از بررسی یک شرکت در میان باشد، کار ساده است. اما وقتی قرار باشد چندین و چند شرکت را یک جا بررسی کنیم، کار دشوار میشود و ریزهکاری حساب و کتاب از دستمان در میرود. در این شرایط به ابزاری نیاز داریم که وضعیت عمومی قیمت یا بازدهی را در میان شرکتهای مورد نظرمان به خوبی نمایش دهد. در بازار سهام این ابزار «شاخص» نامگذاری شده است. در این مقاله شیوه محاسبه شاخص بورس را با تمام جزئیات برایتان توضیح میدهیم.
سرفصلهای این مقاله
شاخصها یا نماگرها در واقع ابزارهایی هستند که تصویری کلی نسبت به شرایط عمومی قیمت، بازدهی تمامی شرکتهای بورسی یا گروه خاصی از آنها را در اختیار تحلیلگر قرار میدهند. به همین دلیل میتوان شاخص را اینگونه تعریف کرد: «شاخص، نماگری است که نشاندهنده سطح عمومی پارامتری مشخص (معمولا قیمت یا بازدهی) در میان گروهی از متغیرهای مورد بررسی (تمام یا گروهی از شرکتها) است». با توجه به تعریف بالا میتوان شاخص را بر اساس پارامتری مشخص مورد بررسی قرار داد که در اینصورت با شاخص قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی و شاخص بازده نقدی سر و کار خواهیم داشت. همچنین برای محاسبه شاخص بورس میتوان آن را از جنبه متغیرهای مشخص نیز بررسی کرد؛ در چنین مواردی باید از شاخصهای صنعت و مالی ۵۰ شرکت فعالتر استفاده کرد. در ادامه این مقاله، چگونگی محاسبه شاخص قیمت بورس، شاخص قیمت و بازده نقدی را مورد بررسی قرار میدهیم.
از فروردین ماه سال ۱۳۶۹ شاخص قیمت با نام اختصاری «TEPIX» به بورس تهران راه یافت. در آن زمان این شاخص تنها قیمت سهام ۵۲ شرکت فعال در بورس را در برمیگرفت. شاخص قیمت، نشانگر وضعیت عمومی قیمت سهام شرکتها است و با استفاده از فرمول زیر محاسبه میشود.
فرمول محاسبه شاخص کل بورس
Pit= قیمت شرکت i ام در زمان t
qit= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان t
Dt= عدد پایه در زمان t که در زمان مبداء برابر ∑pioqio بوده است
Pio= قیمت شرکت i ام در زمان مبدأ
qio= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان مبدأ
n= تعداد شرکتهای مشمول شاخص
در واقع شاخص قیمت، نوعی میانگین وزنی است که در آن وزن به صورت تعداد سهام منتشر شده همه شرکتهای بورسی تعریف میشود. چنین موضوعی باعث تاثیرگذاری بیشتر شرکتهای بزرگ در این شاخص میشود. اگر در زمان محاسبه شاخص قیمت، نماد شرکتی بسته باشد، قیمت آخرین معامله، مبنای محاسبه شاخص بورس قرار میگیرد.
در فروردین ماه سال ۱۳۷۷ شاخص دیگری با نام «شاخص قیمت و بازده نقدی» با نام اختصاری «TEDPIX» به بورس تهران راه یافت که امروزه به آن «شاخص کل» میگویند. در این شاخص، علاوه بر قیمت، بازده نقدی (DPS) سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس نیز مورد بررسی قرار میگیرد و به همین دلیل میتوان تغییرات شاخص کل را بیانگر بازدهی کل بازار بورس دانست. برای محاسبه شاخص بورس میتوان مطابق فرمول زیر عمل کرد:
Pit= قیمت شرکت i ام در زمان t
qit= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان t
RDt= پایۀ شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که در زمان مبداء برابر ∑pioqio بوده است
در بخشهای قبلی با مفهوم ریاضی شاخص آشنا شدید. اجازه بدهید برای درک بهتر مفهوم شاخص کل، مثالی برایتان بزنیم. تصور کنید که شما از هر شرکت بورسی متناسب با تعداد کل سهام آن شرکتها، سهم خریدهاید؛ بنابراین هر تغییر در شاخص کل با بازدهی سبد سرمایهگذاری شما برابر خواهد بود. مثلا ۳ درصد افزایش در شاخص کل، باعث میشود تا سبد سهام شما به اندازه ۳ درصد رشد کند. هنگام بررسی و محاسبه شاخص بورس باید به این نکته توجه کرد که اعداد شاخص به تنهایی نمیتوانند اطلاعات زیادی درباره وضعیت کلی بازار در اختیار ما بگذارد. برای گرفتن بهترین مشکلات محاسبه شاخص کل بورس نتیجه، اعداد شاخص باید در یک دوره زمانی مشخص – معمولا یکساله – مورد بررسی قرار بگیرند.
سهام شرکتهای بورسی توسط دو گروه از خریداران یا فروشندگان، مورد معامله قرار میگیرد. گروه اول سهامداران حقیقی یا افرادی هستند که در بازار سرمایه فعالیت دارند و گروه دوم افراد حقوقی یا شرکتهایی هستند که در این بازار معامله انجام میدهند. برای مثال ممکن است سهام یک شرکت توسط شرکت دیگری (فرد حقوقی) خریداری شود.
معمولا شرکتها یا افراد حقوقی، با سرمایه زیادی که دارند، هم از لحاظ ارزشی و هم تعداد، دارای سهام بیشتری نسبت به افراد حقیقی هستند. در نتیجه تاثیر آنها در تغییرات بازار بیشتر خواهد بود. با توجه به این موضوع، به تعداد سهامی که در بازار سرمایه، در اختیار سهامداران حقیقی است و مرتباً در بازار خرید و فروش میشود، سهام شناور آزاد گفته میشود. ارزش میانگین این سهام به عنوان شاخص سهام آزاد شناور به کار گرفته میشود. به این ترتیب هر چه میزان یا درصد سهام شناور آزاد یک شرکت بیشتر باشد، برای سرمایهگذاران، جذابیت بیشتری برای شرکت در بازار مالی وجود دارد. با توجه به این موضوع، شاخص آزاد شناور درست به مانند شاخص کل محاسبه شده ولی به جای تعداد کل سهام از سهام آزاد شناور استفاده میشود.
هنگام محاسبه شاخص کل، مقدار سرمایه و بزرگ بودن برخی شرکتها سبب تاثیر بیشتر آنها بر شاخص کل خواهد شد. به همین دلیل برخی کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که شاخص کل، معیار مناسبی برای سنجش وضعیت کلی بازار سهام نیست. برای رفع این مشکل شاخص دیگری با نام «شاخص کل هم وزن» معرفی میشود. در محاسبه شاخص کل هم وزن، تمام شرکتهای بورسی با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل حضور دارند. در نتیجه، نوسانات شرکتهای کوچک و بزرگ به اندازه مساوی در تغییرات شاخص کل هم وزن سهیم خواهند بود.
افزایش شاخص کل، لزوماً به معنای سودآوری سهام همه شرکتهای حاضر در بورس نیست، همانطور که کاهش شاخص کل نیز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکتها در بورس نیست، زیرا همانگونه که گفته شد، شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی بورس است و چهبسا، در برخی موارد، علیرغم رشد قابلتوجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قیمت مواجه شده و سهامداران خود را با زیان مواجه سازند یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخی سرمایهگذاران که سهام ارزندهای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولی به دست میآورند. بنابراین، سرمایهگذاران نباید صرفاً با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل در خصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به سرمایهگذاری در بورس کنند و حتی در شرایط رشد مستمر شاخص کل نیز در انتخاب سهام، کاملاً دقت کنند.
ارتباط بین شاخص کل و سبد سهام است. یکی از اصول بسیار مهم سرمایهگذاری در بورس، تشکیل سبد سهام متنوع است. هر اندازه سبد سهام یک سرمایهگذار، متنوعتر و به ترکیب سهام شرکتهای موجود در بورس نزدیکتر باشد، بازدهی آن سرمایهگذار نیز به متوسط بازدهی کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده میشود، نزدیکتر خواهد بود تا آنجا که اگر فردی بتواند ترکیب سهام موجود در سبد سهام خود را بهطور کامل، منطبق بر ترکیب تمامی سهام حاضر در بورس کند، بازدهی وی نیز بهطور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود و مثلا با رشد ۳۰ درصدی شاخص، وی نیـز حدودا ۳۰درصد سود به دست خواهد آورد.
این نوع از سرمایه گذاری، به طور مستقیم با شاخص کل در ارتباط است و سرمایهگذاری بر اساس شاخص (Index Investing) نام دارد. در این نوع سرمایهگذاری فرد سعی میکند که تغییرات شاخص را به سبد خودش وارد کند. این سبد با بالا رفتن شاخص بالا میرود و با پایین آمدن آن ضرر میکند.
در بورس اوراق بهادار تهران، شاخصهای دیگری نظیر شاخص قیمت مالی، شاخص قیمت صنعت، شاخص قیمت به تفکیک هر صنعت و شاخص قیمت ۵۰ شرکت فعالتر وجود دارد. هر یک از این شاخصها در واقع یک زیر شاخص از کل بازار سرمایه است. به عنوان مثال تغییرات شاخص صنعت بیانگر میانگین بازدهی سرمایهگذاران در شرکتهای تولیدی است و تغییرات شاخص مالی نیز بیانگر میانگین بازدهی سرمایهگذاران در گروه خدمات مالی و سرمایهگذاری است.
مولف: زهرا سیاهپوش
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
توجه: برای انجام معامله در بایننس حتما با آی پی خارج از ایران (کشورهایی مثل ترکیه، فنلاند، سنگاپور و روسیه) وارد شوید!
سلام جناب صابریان
خواستم مجددا از مطالب ارزنده تان تشکر وقدردانی کنم موفق وموید باشید
ارزش واقعی بورس تهران چقدر است؟+نمودار
ساختار مالکیتی پیچیده و تودرتو در بازار سهام سبب شده است تا شاهد چندبارهشماری ارزش بازاری شرکتها در محاسبه مجموع ارزش بورس و فرابورس باشیم.
به گزارش بورس تابناک، در این شرایط محاسبه سایر شاخصهای کلان بازار همچون بازده، نسبت قیمت به عایدی و نسبت اهرم بازار نیز بهدلیل سهامداری متقابل و شبکهای دچار تورش خواهد شد. در این گزارش با حذف اثر سهامداری شرکتها در یکدیگر، وزندهی شرکتها مجددا محاسبه شده است. محاسباتی که نشان میدهد در پایان سال ۹۸، ارزش واقعی بازار سهام ۷۳ درصد ارزش اسمی آن است.
یکی از ویژگیهای قابلتوجه در بورس تهران، سهامداری مستقیم و غیرمستقیم شرکتهای بورسی در یکدیگر است که ساختار مالکیتی پیچیده و درهمتنیدهای را ایجاد کرده است. این ساختار مالکیتی، از جنبههای مختلفی قابل بررسی بوده و تاثیرات مختلفی بر رفتار و عملکرد شرکتهای حاضر در بورس تهران و نیز کلیت بازار دارد. یکی از حوزههایی که از این ساختار سهامداری تاثیر میپذیرد، شاخصهای کلان عملکرد بازار است. بهعنوان مثال، بورس تهران طی سالهای ۸۱ تا ۹۸ بازده متوسط سالانه حدود ۳۶ درصد داشته و مجموع ارزش بازار شرکتهای بورسی و فرابورسی در انتهای سال ۹۸ به حدود ۲۴۲۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که مالک بخشی از سهام بسیاری از شرکتهای بزرگ بورس تهران، سایر شرکتهای بورسی هستند.
بهطور مثال، در انتهای سال ۹۸ در میان ۱۰ شرکت بزرگ بورس تهران، تمام آنها حداقل یک سهامدار که خود شرکتی بورسی است، دارند. بهعنوان نمونه، بیش از ۹۳درصد سهام پتروشیمی پارس (ششمین شرکت بزرگ بورس) در اختیار سه شرکت بورسی دیگر است. همچنین ۸۴درصد سهام شرکت ارتباطات سیار در اختیار شرکت مخابرات ایران و حدود ۷۷درصد سهام شرکت گلگهر (چهارمین شرکت بزرگ بورس) در اختیار ۶ شرکت بورسی دیگر است. به این معنا که بخش مهمی از ارزش بازار شرکتهایی که سهامدار این شرکتها هستند، ناشی از ارزش مالکیت آنها در این سه شرکت است و بنابراین در محاسبه ارزش کل بورس تهران که جمع ارزش بازار همه شرکتهای بورسی است، دوبارهشماری صورت میگیرد.
اگر خود این مالکان، سهامداران بورسی دیگری داشته باشند، این دوبارهشماری تبدیل به چندبارهشماری خواهد شد. بهعنوان مثال، بیش از ۴۰درصد سهام سرمایهگذاری معادن و فلزات (ومعادن) در اختیار فولاد مبارکه است، بنابراین، بخشی از سهام گلگهر که تحت مالکیت «ومعادن» است، هم در ارزش بازار «ومعادن» منعکس شده و هم بهصورت غیرمستقیم در ارزش بازار فولاد مبارکه انعکاس یافته است. بنابراین، برای محاسبه ارزش واقعی بورس تهران لازم است اثرات چندبارهشماری ناشی از این ساختار سهامداری، حذف شود.
علاوه بر ارزش بازار، محاسبه سایر شاخصهای کلان بازار همچون بازده بازار، نسبت قیمت به عایدی (P/ E) و نسبت اهرم بازار نیز به دلیل سهامداری متقابل و شبکهای دچار تورش خواهد شد. دلیل تاثیرگذاری سهامداری متقابل بر شاخصهایی غیر از ارزش بازار این است که میانگین موزون هریک از این متغیرها که بهعنوان شاخص کل بازار قلمداد میشود، مبتنی بر ارزش بازار ظاهری شرکتهاست، درحالیکه با حذف اثر سهامداری شرکتها در یکدیگر، نحوه وزندهی شرکتها نیز تغییر کرده و در نتیجه شاخص محاسبه شده نیز ممکن است کاهش یا افزایش یابد. پژوهشهای مربوط به سایر بازارهایی که در آنها، مشابه بورس تهران، سهامداری شرکتهای بورسی در یکدیگر رایج است نشان میدهد میزان تورش ایجادشده در شاخصهای کلی بازار میتواند قابلتوجه باشد.
بهعنوان مثال، در دهه ۱۹۹۰میزان ارزش واقعی بازار در بورس ژاپن بیش از ۳۰درصد کمتر از ارزش کل بازار اعلام شده (حاصل جمع ارزش بازار شرکتهای بورسی) بوده است، به گونهای که به دلیل در نظر نگرفتن اثر دوبارهشماری و تورش ناشی از آن، بورس ژاپن بهعنوان بزرگترین بورس جهان و بالاتر از بورس آمریکا شناخته میشد، اما پژوهشها نشان میدهد با حذف این دوبارهشماری از محاسبات بورس ژاپن، ارزش بورس آمریکا بسیار بیشتر از بورس ژاپن بوده است (فرنچ و پوتربا، ۱۹۹۱). این موضوع در مورد برخی بازارهای دیگر همچون نروژ، بلژیک و ایتالیا نیز نشان داده شده و اثرات آن بر شاخصهای بازار ارزیابی شده است.
همانطور که گفته شد، سهامداری شرکتهای بورسی در یکدیگر باعث دوبارهشماری و ایجاد تورش در محاسبات شاخصهای کلان بازار میشود. برای تشریح بهتر این موضوع، اثرات رابطه مالکیت بر ارزش کل بازار در دو حالت سهامداری یکطرفه و دوطرفه در قالب مثال بررسی میشود. منظور از سهامداری یکطرفه این است که شرکت «الف» سهامدار شرکت «ب» است. در مقابل، در سهامداری دوطرفه، علاوه بر سهامداری شرکت «الف» در شرکت «ب»، شرکت «ب» نیز متقابلا مالک بخشی از سهام شرکت «الف» است. شکل (۱) مثالی از این دو رابطه مالکیتی را بهصورت شماتیک نشان میدهد.
برای درک بهتر تاثیر رابطه سهامداری یکطرفه بر ارزش بازار محاسبه شده، در شکل یک فرض کنیم شرکت «ب» ارزشی معادل یک تومان صرفا در دارایی فیزیکی (و نه پرتفوی سهام) دارد. همچنین، فرض کنیم شرکت «الف» نیز معادل یک تومان دارایی فیزیکی در ترازنامه خود داشته و به علاوه، معادل ۵۰درصد سهام شرکت «ب» را نیز در اختیار دارد. در این صورت، ارزش بازار شرکت «الف» برابر ۵/ ۱ تومان خواهد بود که حاصلجمع ارزش داراییهای فیزیکی و ۵۰درصد ارزش سهام شرکت «ب» است. به این ترتیب، مجموع ارزش بازار این دو شرکت برابر ۵/ ۲ تومان خواهد بود.
این در حالی است که تنها ۲ تومان دارایی واقعی به این دو شرکت تعلق دارد و مثلا در صورت انحلال آنها، تنها ۲ تومان دارایی واقعی موجود خواهد بود. بنابراین، حاصل جمع ارزش بازار این دو شرکت، عددی بزرگتر از ارزش واقعی آنهاست. طبیعتا هرچه درصد سهامداری شرکت «الف» در شرکت «ب» بالاتر باشد، این دوبارهشماری بیشتر خواهد بود، و به علاوه، اگر شرکت دیگری سهامدار شرکت «الف» باشد، این دوبارهشماری تکرار شده و افزایش خواهد یافت. بنابراین، درصد مالکیت شرکتهای بورسی در یکدیگر و نیز تعدد لایههای سهامداری آنها، میزان تخمین بیش از حد ارزش بازار را افزایش میدهد.
در مورد سهامداری دوطرفه، فرض کنیم هر یک از دو شرکت «الف» و «ب» یک تومان دارایی فیزیکی و 50درصد سهام شرکت دیگر را در اختیار دارند. در این صورت، ارزش بازار این دو شرکت را میتوان بهصورت رابطه زیر نوشت:
دو معادله فوق را به سادگی میتوان حل کرد، و مقادیر زیر برای ارزش بازار این دو شرکت محاسبه میشود:
به این ترتیب، مجموع ارزش بازار دو شرکت برابر 4 خواهد بود که معادل دو برابر جمع ارزش داراییهای فیزیکی آنهاست (2=1+1).
بهصورت کلی، هرچه درصد سهامداری متقابل دو شرکت بالاتر باشد، میزان تخمین بیش از حد بهصورت فزایندهای افزایش مییابد. بهعنوان نمونه، اگر دو شرکت «الف» و «ب» هریک 90درصد سهام یکدیگر را علاوه بر یک تومان دارایی فیزیکی دراختیار داشته باشند، میتوان نشان داد که جمع ارزش بازار آنها 20 تومان (معادل 10 برابر جمع ارزش داراییهای فیزیکی) خواهد بود. در حالت کلیتر، اگر دو شرکت «الف» و «ب» a درصد از سهام یکدیگر را دراختیار داشته باشند، جمع ارزش آنها برابر ارزش داراییهای فیزیکی خواهد بود (بیرمن، 1990).
ارزش بازار هلدینگ را بهصورت تابعی از درصد سهامداری متقابل با شرکت زیرمجموعه در مثال فوق نشان میدهد.
با توجه به توضیحات فوق، میزان دوبارهشماری ارزش بازار بسته به ساختار و میزان سهامداری شرکتها در یکدیگر میتواند تغییر کند. برای حذف اثر این دوبارهشماری، لازم است ارزش بازار درصد مالکیت شرکتهای بورسی از جمع ارزش بازار کل شرکتها کسر شود. بهعنوان مثال، در حالت سهامداری متقاطع 50 درصدی، ارزش مالکیت شرکت «الف» در «ب» معادل 50درصد ارزش بازار شرکت «ب»، یعنی یک تومان و ارزش مالکیت شرکت «ب» در «الف» نیز یک تومان است. به این ترتیب، جمع ارزش مالکیت این دو شرکت در یکدیگر 2 تومان است که اگر از ارزش کل بازار آنها، یعنی 4 تومان، کسر شود معادل ارزش واقعی آنها که صرفا ناشی از داراییهای فیزیکی است (2 تومان) خواهد شد.
پس از محاسبه ارزش بازار واقعی شرکتها، جمع ارزش واقعی شرکتها در انتهای سال 98 حدود 1775هزار میلیارد تومان برآورد میشود. این رقم معادل 73درصد ارزش اسمی بازار (2425هزارمیلیارد تومان) است. به این ترتیب، بیش از یک مشکلات محاسبه شاخص کل بورس مشکلات محاسبه شاخص کل بورس چهارم از کل ارزش بازار سهام ایران ناشی از دوبارهشماری است که رقم قابلتوجهی است [در محاسبات ارزش واقعی شرکتها، در صورتی که ارزش روز سهام شرکتهای بورسی تحت تملک یک شرکت از ارزش روز آن بیشتر باشد، ارزش بازار واقعی آن (تفاضل ارزش بازار اسمی و ارزش روز سهام تحت تملک) عددی منفی محاسبه خواهد شد. این مساله در مورد 20 شرکت وجود داشته است که برای حل این مشکل، در محاسبات مربوط به این شرکتها، حداقل ارزش واقعی برابر صفر درنظر گرفته شده است].
صنایع مختلف بازار سهام ایران از جهت میزان تفاوت میان ارزش اسمی بازار و ارزش واقعی بازار، طیف گستردهای را شامل میشوند. نمودار 2 نسبت ارزش واقعی به ارزش اسمی 15 صنعت بورسی با بیشترین دوبارهشماری را نشان میدهد. همانطور که انتظار میرود، «سرمایهگذاریها» و «چندرشتهای صنعتی» به دلیل آنکه بخش بزرگی از دارایی آنها را سهام سایر شرکتها تشکیل میدهد، نسبت ارزش واقعی به اسمی آنها بسیار پایین (به ترتیب 37درصد و صفر درصد) است. به عبارت دیگر، صنعت «چندرشتهای صنعتی» تمام ارزش بازار خود را از تملک سهام سایر شرکتهای بورسی میگیرد که البته با توجه به ماهیت این صنعت که شامل هلدینگهای بزرگ بورسی است قابل درک است[این صنعت شامل چهار هلدینگ بزرگ بورسی یعنی سرمایهگذاری امید، سرمایهگذاری غدیر، سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی و سرمایهگذاری گروه توسعه ملی است]. صنعت مخابرات نیز به دلیل وجود شرکت ارتباطات سیار که بخش اعظم سهام آن در کنترل شرکت مخابرات است، نسبت ارزش واقعی به اسمی پایینی (57 درصد) دارد.
در مجموع میتوان گفت که اولا صنایع مختلف بازار سهام ایران از نظر میزان دوبارهشماری ارزش بازار، تنوع قابلتوجهی دارند و ثانیا به نظر میرسد مساله دوبارهشماری بهخصوص در صنایع بزرگ بورسی رایجتر بوده و بنابراین درک آن اهمیت ویژهای دارد. بهعنوان مثال، از میان 15 صنعتی که بیشترین میزان دوبارهشماری در آنها وجود دارد، 7 صنعت جزو 10 صنعت بزرگ بورس هستند.
در گام بعدی، تغییرات نسبت ارزش واقعی به ارزش اسمی بازار در طی زمان را بررسی میکنیم. نمودار 3 این نسبت را در بازه 18 ساله 1380 تا 1398 نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود، این نسبت از حداکثر 88درصد در سال 87 تا 73درصد در سال 98 تغییر کرده است. در طی این سالها، میانگین این نسبت، 79درصد بوده است.
علاوه بر ارزش بازار، بازده بازار نیز به دلیل چندبارهشماری ارزش بازار شرکتها دچار تورش میشود، زیرا بازده شاخص کل بر اساس میانگین موزون بازدهی سهام مختلف محاسبه میشود و تورش در ارزش بازار، محاسبات مربوط به بازده شاخص را نیز دچار خطا میکند. برای محاسبه ارزش دوبارهشماری بر بازده بازار، ابتدا یک شاخص بازده کل (Total return index) با استفاده از ارزش اسمی بازار هر سهم بهعنوان وزن آن در شاخص ایجاد میکنیم.
دلیل ایجاد این شاخص به جای استفاده از شاخص کل بورس تهران این است که به دلایل مختلف از جمله وجود سهام فرابورسی در جامعه نمونه، شاخص محاسبه شده با شاخص کل اختلاف خواهد داشت و به منظور جلوگیری از تاثیرگذاری این اختلاف در محاسبات بر نتایج، اقدام به محاسبه مجدد شاخص کردهایم. در ادامه، همین شاخص را با استفاده از ارزش واقعی بازار وزندهی کرده و مجددا محاسبه میکنیم. اختلاف این دو شاخص که ناشی از تغییر در وزن هر سهم به دلیل تغییرات ارزش بازار آنها پس از حذف دوبارهشماری است، تورش ناشی از دوبارهشماری است. نمودار 4 روند این دو شاخص را در طی سالهای 81 تا 98 نشان میدهد.
همانطور که در نمودار 4 مشاهده میشود، در سالهای 81 تا 98، سرمایهگذاری در بازار سهام بازدهی حدودا 270 برابر داشته، درحالیکه پس از حذف اثر دوبارهشماری، این بازده به بیش از 385 برابر افزایش مییابد. بهطور معادل، بازده اسمی بازار در طی دوره 18 ساله، معادل 36درصد سالانه بوده درحالیکه بازده واقعی بازار معادل 39درصد است. بنابراین میتوان گفت دوبارهشماری بهطور متوسط حدود 3 درصد از بازده بازار میکاهد.
در مجموع، میتوان گفت که ساختار مالکیت شبکهای در بازار سرمایه ایران باعث ایجاد خطا در دو شاخص مهم بازار یعنی ارزش کل بازار و بازده میشود، اما بر نسبت P/ E بازار و همچنین تخمین ریسک سیستماتیک سهام تاثیر چندانی ندارد.
شاخص کل و هم وزن در بورس چیست و چه تفاوتی دارند؟
حتماً شما هم در بسیاری از اخبارهایی که روزانه گوش میدهید یا خبرهایی که دنبال میکنید دیده و شنیدهاید که شاخص بورس بالا و یا پایین رفته است. اما آیا دلیل این بالا و پایین رفتن شاخص کل را میدانید؟ چه عواملی بر شاخص کل در بورس تاثیرگذار هستند؟ ما در این مقاله می خواهیم به شما بگوییم که شاخص بورس چیست و چه چیزی را به ما نشان میدهد. همچنین به معرفی شاخص کل، شاخص هم وزن و تفاوت شاخص کل و هم وزن بپردازیم. حال ابتدا به معرفی انواع شاخص در بورس میپردازیم.
انواع شاخص
- شاخص کل
- شاخص کل هم وزن
- شاخص قیمت
- شاخص قیمت هم وزن
- شاخص سهام آزاد شناور
- سایر شاخصهای بورس (منظور از سایر شاخصهای بورس مانند سهام شاخص های ۳۰ شرکت بزرگ یا سهام شاخص ۵۰ شرکت بزرگ)
اما این شاخصی که در همه جا مشاهده میکنیم و در مورد آن میشنویم شاخص کل است. در این مقاله می-خواهیم این شاخص را بررسی کنیم. همچنین میخواهیم به معرفی شاخص کل هم وزن نیز بپردازیم و آن را به شاخص کل مقایسه کنیم.
شاخص کل چیست؟
شاخص کل بیانگر سطح عمومی قیمت ها و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است. به شاخص کل، شاخص بازدهی، شاخص قیمت یا بازده نقدی نیز گفته میشود که یکی از پرکاربردترین شاخصهایی است که بین فعالان حوزه سرمایه و سرمایهگذاران بسیار رایج است و مورد استفاده قرار میگیرد.
تغییرات شاخص کل:
تغییرات شاخص کل نشان دهنده میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس است. حال برای اینکه این مفهوم را بهتر درک کنید باید ابتدا به مفهوم بازدهی سهم بپردازیم.
بازدهی سهم چیست؟
به طور کلی سهامداران سود سهام و بازدهی خودشان را از طریق دو منبع به دست میآورند. یکی شرکتهایی که سهامشان را خریداری کردهاند به دست میآورند و دیگری تغییر قیمت سهم در طول دوره سرمایه گذاری میباشد و این مورد بازدهی سهم را برای سهامداران مشخص میکند. برای مثال اگر شخصی یک سهم به قیمت ۳۰۰ تومان در ابتدای سال بخرد و قیمت سهم در پایان سال ۳۶۰ تومان شود و در طی سال شرکت ۶۰ تومان تقسیم سود نمایند. این شخص چقدر بازدهی به دست آورده است؟ ۹۰=۶۰+۳۰
با یک حساب سرانگشتی ساده طبق آنچه در بالا گفته شد این شخص ۹۰ تومان سود کرده است که معادل با ۳۰ درصد سرمایه ابتدایی شخص است.
افزایش شاخص بورس چیست؟
به عنوان مثال اگر شاخص بورس در ابتدای سال ۲۰ هزار تومان باشد و پایان سال این مقدار به ۳۰ هزار تومان افزایش یابد و شاخص بورس ۱۰ هزار واحد افزایش داشته باشد معادل ۵۰ درصد بورس در آن سال بازدهی داشته است. این بازدهی میانگین تغییر قیمت سهم و سود نقدی سالیانه می باشد. شاخص کل بورس را به صورت روزانه هفتگی و سالانه اعلام می کنند. شاخص کل نشان دهنده میانگین بالا رفتن و پایین آمدن قیمت سهم شرکتهای مختلف میباشد.
- اگر سبد سهام شما متنوع باشد سود و ضررتان به شاخص کل نزدیک تر است.
- اطلاعات شاخص بورس به صورت لحظهای در سایت بورس اوراق بهادار تهران و همچنین شرکت فناوری بورس تهران مشاهده کنید.
شاخص هم وزن چیست؟
شاخص هم وزن زیر شاخهای از شاخص کل است. و شاخص کل هم وزن از دل شاخص کل بیرون آمده است. با این تفاوت که شاخص هم وزن همانطور که از اسمش پیداست سهامها را در وزن یکسان در نظر میگیرد.
تفاوت شاخص کل و هم وزن
شاخص کل و شاخص هم وزن هر دو یک میانگین از سهام های داخل بازار هستند و هرچه سهامها افزایش داشته باشند به طبع این دو شاخص نیز افزایش خواهند داشت.
نکته ای که وجود دارد این است که در شاخص کل افزایشها به صورتی است که هر شرکتی متناسب با وزن خودش در شاخص کل تاثیر می گذارد. یعنی اگر شرکت A یک واحد ارزش شرکت است و شرکت B پنچ واحد ارزش شرکت باشد؛ اگر شرکت B یک واحد سود در آن روز خاص بسازد شرکت A باید ۵ درصد سود در آن روز بسازد تا برابر با سود شرکت B شود سودآوری کمتر و یا حتی زیان تاثیرات بیشتری را در شاخص کل دارند و شرکتهای بزرگتر در شاخص کل بزرگتر دیده میشوند. مثلاً اگر به عنوان مثال یک شرکت ۲۰ درصد بازار را در اختیار داشته باشد نوساناتش ۱/۵ کل بازار است. شرکت های کوچک هرچقدر هم که سودآوری داشته باشند،اگر این شرکت بزرگ زیان ده باشد عملاً شرکت های کوچک نمی توانند شاخص کل را تغییر دهند.
اما در شاخص هم وزن این موضوع و مشکل حل شده است و شرکت ها همگی با وزن یکسان نگاه میشوند مثلاً اگر ۶۰۰ شرکت در شاخص بررسی میشوند، در شاخص هم وزن این ۶۰۰ شاخص را برابر در نظر میگیرند و یک درصد شرکت کوچک با یک درصد شرکت بزرگ برابر است و تفاوتی نمیکند. پس در شاخص هم وزن شرکتها تاثیر برابر بر شاخص میگذارند. به همین دلیل است که از اصطلاح هم وزن برای آن مشکلات محاسبه شاخص کل بورس استفاده میکنیم. یعنی شرکتها هم وزن و برابر شدهاند و بین آنها یکسانسازی صورت گرفته است. نکتهای که در این ارتباط بیشتر باید به آن توجه کرد این است که برای اینکه روند درست بازار رو بتوانیم تشخیص بدیم شاخص هم وزن به ما اطلاعات دقیق و درستتری را میدهد مثلا وقتی که ما میخواهیم بگوییم که بازار صعودی است باید حداقل ۷۰ درصد بازار را مثبت داشته باشیم که بگوییم بازار صعودی است. در صورتی که اگر آن ۳۰ درصد بازار شرکتهای بزرگ باشند که عملاً از نظر تعدادی ۳۰ درصد هستند اما از نظر وزنی ۶۰ درصد بازار در اختیار آن-هاست ما شاخص کل را منفی میبینیم. در صورتیکه شاخص هم وزن را مثبت میبینیم.
پس برای درک بهتر از اینکه باید شاخص هم وزن را بررسی کنیم یا شاخص کل را، و کدام یک ارجعیت دارد؟ باید بگوییم که شاخص هم وزن آیتم دقیقتری است برای این که کلیت بازار به ما گزارش بدهید. اما در بسیاری از موارد است که برای ما شرکتهای بزرگ اهمیت دارند و میخواهیم ببینیم که آیا این موضوع در ارتباط با شرکت های بزرگ وجود دارد یا خیر؟
کلام آخر
در نهایت اگر شاخص هم وزن صعودش از شاخص کل بیشتر باشد نشان دهنده این است که شرکتهای کوچکتر به نسبت شرکتهای بزرگتر بیشتر رشد کردهاند. اگر این پارامتر را نداشته باشیم و شرکتهای بزرگتر و عملاً در آن روز نزولی باشند احتمالا این پارامترها معکوس عمل میکنند. یعنی شاخص کل نزولی یا منفی باشه ولی شاخص هم وزن صعودی باشه یا مثبت باشد. برای نگاهی دقیقتر به بازار و اینکه بتوانیم در مورد مشکلات محاسبه شاخص کل بورس کلیت بازار صحبت بکنیم و شاخص هم وزن پارامتر دقیق تری هست و سعی میکنیم که از این شاخص برای بررسی کلیت بازار استفاده کنیم.
شاخص کل (TEDPIX) چیست و چه معنایی در بورس ایران دارد؟
به طور کلی شاخص ها (Index) در بازار بورس پارامترهای قابل ارزیابی ای هستند که تحلیلگران و سرمایه گذارن دنیای بورس برای تحلیل وضعیت بازار به آن ها چشم دوخته اند. شاخص ها می توانند با استفاده از فرمول های گوناگونی به دست بیایند. یکی از مهمترین و در عین حال عمومی ترین این شاخص ها، شاخص کل محسوب میشود که در بورس تهران به TEDPIX معروف است. این شاخص با نام شاخص قیمت و بازده نقدی نیز خوانده می شود. شاخص کل از سال 1369 برای بورس تهران بر اساس فرمول خاصی محاسبه می شود. در محاسبه آن بر اساس تعداد شرکت های ثبت شده در بورس و میزان سهام منتشر شده توسط آن ها و آخرین قیت سهم عرضه شده عمل می شود. از آنجا که شاخص کل یکی از مهمترین پارامترهای ارزیابی وضعیت بازار بورس اوراق بهادار تهران به حساب می آید در این مقاله قصد داریم تا آن را به کسانی که قصد سرمایه گذاری در بازار بورس دارند، معرفی کنیم.
شاخص کل (TEDPIX) چیست و چه معنایی در بورس ایران دارد؟
شاخص کل ( TEDPIX )
در بازارهای بورس جهان شاخص های گوناگونی برای ارزیابی وضعیت بازار وجود دارد. تقریباً می توان گفت هر بازاری یک شاخص مخصوص به خودش را دارد. بنابراین وقتی صحبت از TEDPIX می شود منظور شاخصی است که درباره قیمت ها و بازده سهام در بازار بورس تهران به ما اطلاعات می دهد و نه بورس های دیگر.
به عنوان نمونه شاخص S&P 500 یکی از پارامترهای معتبر جهانی برای بررسی وضعیت بازارهای جهان است. چرا که این شاخص با در نظر گرفتن وضعیت 500 شرکت بسیار بزرگ که در بورس های معتبر آمریکا پذیرفته شده اند، انجام می گیرد.
شرکت هایی نظیر اپل، فیسبوک، آمازون، مایکروسافت، ویزا، جی پی مورگان و . که در مجموع بخش قابل توجهی از اقتصاد جهان را نشان می دهند. همچنین بسیاری شاخص های دیگر نظیر The Nasdaq Composite Index ، The Wilshire 5000 یا The Nasdaq Composite Index نیز برای توضیح وضعیت بازارهای جهانی تعیین کننده اند.
به طورکلی اگر شاخص رو به پایین باشد، نشان دهنده افت قیمت سهام شرکت ها و همچنین پایین آمدن سودآوری است و اگر رو به بالا باشد، سهامداران از سرمایه گذاری شان راضی هستند و سود بیشتری نصیبشان می شود. (1)
با اینکه بورس تهران شاخص های متعددی نظیر شاخص مالی، شاخص صنعت، شاخص 50 شرکت برتر، شاخص 30 شرکت بزرگتر، شاخص بازارهای اول و دوم، شاخص بازده نقدی قیمت مشکلات محاسبه شاخص کل بورس و . را دارد با این حال پوشش رسانه ای همیشه بر روی شاخص کل قیمت ها بوده و عموم مردم گوششان بیشتر با این کلمه آشناست. این شاخص از آن جهت اهمیت دارد و رسانه ای شده است که بیانگر وضعیت عمومی بازار است. (2)
با این وجود جالب است بدانید که شاخص کل به تنهایی بیانگر وضعیت دقیق بازار نخواهد بود. مثل فردی که داشتن یا نداشتن تب تنها به عنوان علامتی برای ارزیابی سلامتی یا بیماری اش به کار می رود و برای تشخیص دقیق وضعیت سلامتی او نیاز به در نظر گرفتن سایر علائم بالینی وی نیز خواهد بود.
شاخص های دیگری نظیر شاخص کل قیمت و شاخص قیمت هم وزن نیز وجود دارند. در شاخص هم وزن نرخ رشد یا نزول سهام فارغ از بزرگی و کوچکی شرکت ها محاسبه می شود. در حالی که در شاخص کل قیمت، سهم شرکت ها بنابر بزرگی یا کوچکی شان تأثیر گذار است.
مثلاً موقعیتی پیش می آید که در آن شاخص کل قیمت در حال نزول است، در حالی شاخص هم وزن صعودی است. این علائم وضعیتی را نشان می دهند که در آن سهام شرکت های بزرگ یا اصطلاحاً شاخص ساز در وضعیت نزولی قرار دارند، اما عموم سهام بازار در حالا تجربه افزایش قیمت هستند. برعکس این قضیه نیز امکان پذیر است.
یعنی صعود شاخص کل و سقوط شاخص هم وزن. در این حالت افزایش سهام شرکت های بزرگ دارد جور کل بازاری که کاهش قیمت را تجربه می کند می کشد. بنابراین اگر شما در هر کدام از این وضعیت ها سهامدار شرکت های کوچک یا بزرگ باشید، تصمیمات متفاوتی را باید اتخاذ کنید.
نحوه محاسبه شاخص قیمت و بازده نقدی
شاخص TEDPIX از سال 1369 برای شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران بر اساس فرمول زیر محسابه می شود:
سود سهامدارانی که در بازار بورس سرمایه گذاری می کنند از دو طریق تأمین می شود.
الف) سود نقدی که در مجامع سالانه شرکت ها تصویب می شود.
ب) سودی که از افزایش قیمت سهم به دست می آید.
شاخص TEDPIX هر دو سود را در خود منظور کرده است. پارامترهای منظور شده در فرمول محاسباتی شاخص کل اعداد و ارقام مربوط به قیمت شرکت ها، تعداد سهام منتشر شده شرکت ها و تعداد شرکت های مشمول این شاخص را در خود دارد. بنابراین همانطور که مشخص است بزرگی یا کوچکی شرکت ها در اندازه گیری این شاخص لحاظ می شوند.
بنابراین تغییرات قیمت سهام شرکت هایی که وزن بیشتری در بازار بورس دارند بر محاسبه این شاخص اثر گذارتر هستند. البته باید در نظر داشت که سازمان بورس اوراق بهادار برای شاخص کل نیز محاسبات فارغ از حجم شرکت ها (هم وزن) را ارائه می دهد. اما آنچه در رسانه ها اعلام می شود، عموماً همان TEDPIX نوع اول است.
همانطور که در قسمت قبل توضیح داده شد، شاخص کل قیمت، یکی از پارامترهای ارزیابی وضعیت بازار بورس است که بر اساس تغییر قیمت سهام در بازار جابه جا می شود. این در حالی است که شاخص بازدهی قیمت در بین سهامداران که به «سود نقدی» معروف است بر اساس مقایسه رشد یا نزول سود مصوب مجامع شرکت ها محاسبه می گردد.
در اینجا این نکته بیش از پیش روشن می شود که چرا شاخص TEDPIX برای عموم سهامداران اهمیت خاصی دارد. به خصوص برای سهامدارن خرد که در پی به دست آوردن سود در بازه های زمانی کوتاه مدت تر هستند و به سرمایه گذاری خود به چشم یک آینده نگری بلند مدت نمی نگرند.
این نوع سرمایه گذاران باید توجه داشته باشند که به عنوان مثال سقوط شاخص کل به این معنی خواهد بود که علاوه برکاهش عمومی قیمت سهام، سود سالانه کمتری نیز به آن ها تعلق خواهد گرفت.
بنابراین سهامدار خرد همیشه باید تغییرات شاخص TEDPIX را مد نظر داشته باشد و بر اساس آن انتظارات خود را از بازار بورس مطرح نماید. نمی توان از بازاری که شاخص کل آن طی ماه ها در اکثر روزها ریزش داشته توقع سودآوری خارق العاده ای داشت. البته بخاطر افزایش شاخص کل است که بازار بورس از سوی بخش قابل توجهی از مردم به عنوان محلی برای سپردن سرمایه هایشان در دو سال اخیر در نظر گرفته شده است.
شاخص کل بورس تهران در نیمه ابتدایی سال گذشته با رشد 68 درصد و در نیمه دوم سال با رشد 69.8 درصدی همراه بوده است. بنابراین کارشناسان بر همین مبنا به آینده بورس در سال جاری خوشبین بوده اند و ادامه رشد شاخص کل را گرچه با فراز و نشیب هایی، پیش بینی کرده اند. (3)
عوامل اثرگذار بر شاخص کل ( TEDPIX )
یکی از اهداف تحلیلگران تکنیکال که به برآورد وضعیت بازار در آینده ای نه چندان دور علاقه مند هستند، پیش بینی نوسانات شاخص کل است. از شرایط سیاسی ویژه، بروز جنگ ها، بلایای آسمانی و بیماری های همه گیری نظیر کرونا که بگذریم، چند عامل نسبتاً ساختاری وجود دارند که می توان به آن ها اشاره کرد. عوامل ذکر شده در بالا از آن جهت کنار گذاشته شده اند که گاهی اوقات کاملاً از اختیارات سیستمی خارج هستند و خودشان را به بازار تحمیل می کنند.
1. نرخ ارز
یکی از عواملی که می تواند بر بازار بورس اثر بگذارد نرخ ارز است. اثرگذاری نرخ ارز از جهات متفاوتی خواهد بود. مثلاً برای شرکت هایی که واردات مواد اولیه سهم بسزایی در تولید محصولات شان دارد، افزایش نرخ ارز باعث سخت تر شدن تأمین مواد اولیه می شود؛ در نتیجه ممکن است قیمت سهامشان افت کند. از طرفی افزایش قیمت ارز، کالاهای وارداتی را گران تر خواهد کرد و شرکت هایی نظیر خودروسازان داخلی که اکثر محصولاتشان برای مصرف داخل است، مشتریان بیشتری پیدا خواهند کرد؛ در نتیجه قیمت سهامشان افزایش خواهد یافت.
برای تأثیرگذاری نرخ ارز بر بازار بورس همچنان مدلی مطرح نشده است که نشان دهنده رابطه ای شفاف و روشن با یکدیگر باشند. بطور مثال در سال 97 که قیمت ارز رشد سه برابری را تجربه کرد، بازار بورس یکی از کم بازده ترین بازارهای کشور بود در حالی که در سال 98 و ابتدای سال 99 بازار سهام بیشترین سودآوری را برای سرمایه گذران داشته است. ولی نرخ ارز به عنوان یک پارامتر اقتصادی همواره بر بازارهای مالی و فیزیکی تأثیر داشته است. (4)
2. بازارهای جایگزین
همانطور که می دانیم بورس یک بازار است که سرمایه گذارن می توانند در آن سرمایه گذاری بکنند یا نکنند. قبل از رونق بازار بورس در دو سال اخیر، بخش قابل توجهی از سرمایه های ایرانیان در بانک، خرید و فروش ارز و سکه و طلا و حتی کالاهای مصرفی ای نظیر خودرو و مسکن سرمایه گذاری می شد.
این مسأله علل مختلفی داشت اما یکی از مهمترین آن ها این بود که بورس از نظر سودآوری قابلیت رقابت با موارد مذکور را نداشت؛ منظور از بازارهای جایگزین همین موارد هستند.
تورم، سیاست گذاری های جدید و شرایط کلی اقتصاد می توانند باعث به وجود آمدن جذابیت یا عدم جذابیت در هرکدام از بازارهای بالا شوند. مثلاً اگر نرخ بهره بانکی به نصف کاهش پیدا کند به نظرتان چه اتفاقی خواهد افتاد؟ محتمل ترین سناریو این است که مقدار قابل توجهی از سرمایه های عمومی که در بانک ها برای دریافت سود سرمایه گذاری شده اند، به بازار بورس انتقال پیدا خواهند کرد.
از طرفی عموم شرکت های حاضر در بورس از وام گیرندگان سیستم بانکی کشور محسوب می شوند که پایین آوردن نرخ بهره باعث می شود شرکت ها و صنایع، پول کمتری را به عنوان سود به بانک ها بدهند و در نتیجه سهامدارن سود بیشتری دریافت کنند.
3. تورم
نرخ تورم هم یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر روی شاخص سهام است. افزایش تورم باعث به وجود آمدن زنجیره ای می شود که معمولاً به کاهش شاخص کل می انجامد. اولین چیزی که تورم باعث آن می شود، کاهش قدرت خرید مردم است.
زمانی که قدرت خرید کاهش یابد، فروش شرکت ها نیز از مقدار پیش بینی شده به سمت سرازیری حرکت و در نتیجه قیمت سهامشان افت می کند و شاخص کل ( TEDPIX ) را تحت تأثیر خود قرار می دهد. تورم پایین با نوسان کم، بهترین شرایط را برای بازارهای مالی به وجود می آورد.
4. عوامل مرتبط با احساسات و هیجانات عمومی
در تمام تحلیل های اقتصادی، تعدادی عوامل ناشناخته اثرگذار وجود دارند که در بررسی های ساختاری غایب هستند. ویژگی هر سه عامل قبل این بود که به شکلی مکانیکی و دومینو وار می شد حدس زد با تغییر یک عامل چه تأثیرات دیگری به وجود می آید. اما مسائل دیگری نیز وجود دارند که بیشتر مبتنی بر روانشناسی اجتماعی و هیجانات عمومی هستند.
از آنجایی که در کشور ما سابقه مشارکت عمومی در بورس کمتر از بسیاری از کشورهاست، ممکن است این پارامترها تأثیر خود را بیشتر نشان دهند که با گذشت زمان و افزایش آگاهی های اقتصادی، احتمالاً کمتر بروز پیدا کنند.
جمع بندی و نتیجه گیری
شاخص کل بازار بورس اوراق بهادار تهران که TEDPIX خوانده می شود از مهمترین مؤلفه های ارزیابی وضعیت بازار بورس است. این شاخص به متری تبدیل شده است که رسانه ها برای اعلام وضعیت بازار بورس به عموم مردم از آن بهره می گیرند.
گرچه این شاخص اهمیت زیادی دارد، با این حال تحلیل آن به تنهایی ممکن است سهامدارن را به سوی تصمیمات اشتباهی سوق دهد؛ به خصوص سهامدارن خرد که سبد سهامشان برای به دست آوردن سود بیشتر مدام سبک و سنگین می شود.
شناخت و بررسی شاخص های دیگری نظیر شاخص قیمت (وزنی- ارزشی و هم وزن) ، شاخص 30 شرکت بزرگتر و . در کنار شاخص کل ( TEDPIX ) که توسط سازمان بورس ارائه می گردند، مشکلات محاسبه شاخص کل بورس می توانند تحلیل های دقیق تری را در اختیارمان قرار دهند.
بورس مجنون
نقشه سرخرنگ بورس دوباره خبرساز شد و روز گذشته حدود ۸۵ درصد نمادهای بازار سرمایه در یک حرکت غافلگیرانه منفی شدند. عقبنشینی حدود ۱۵.۵ هزار واحدی شاخص کل بازار سرمایه در شرایطی روی داد که به عقیده سهامداران هیچ اتفاق ویژهای رخ نداده تا بورس را اینچنین به واکنش وادار کند.
شرق: نقشه سرخرنگ بورس دوباره خبرساز شد و روز گذشته حدود ۸۵ درصد نمادهای بازار سرمایه در یک حرکت غافلگیرانه منفی شدند. عقبنشینی حدود
۱۵.۵ هزار واحدی شاخص کل بازار سرمایه در شرایطی روی داد که به عقیده سهامداران هیچ اتفاق ویژهای رخ نداده تا بورس را اینچنین به واکنش وادار کند. سقوط دیروز شاخص کل از کانال یکمیلیونو ۴۰۰ هزار واحد در حالی بود که شهریور سال گذشته شاخص کل بازار سرمایه تقریبا در ارتفاع ۱.۵ میلیون واحد بود و دیدار ابراهیم رئیسی از بازار سرمایه، سهامداران را به حمایت دولت سیزدهم از بورس و جبران ضرر امیدوار کرده بود. حالا اما نهتنها شاخص کل بورس از سطح شهریور سال گذشته عقب نشسته است، بلکه به عقیده بسیاری از سهامداران به نظر میرسد رفتار بازار سرمایه دیگر از منطق خاصی پیروی نمیکند.
ریزش غیرمنتظره بورس
اول هفته کمخبر ایران با ریزش غیرمنتظره شاخص کل بازار سرمایه و از دست رفتن کانال یکمیلیونو ۴۰۰ هزار واحدی همراه شد. دیروز شاخص کل بورس تهران با عقبنشینی ۱۵هزارو ۴۲۲ واحدی در ارتفاع یکمیلیونو۳۹۷هزارو ۴۳۴ واحد قرار گرفت. نقشه یکسره قرمز بورس دیروز دوباره موجی از واکنش سهامداران را در فضای مجازی برانگیخت؛ کاربرانی که به نظر میرسید شوکه مشکلات محاسبه شاخص کل بورس شدهاند و معتقد بودند که بورس دیگر تحلیلپذیر نیست. این اتفاقات در حالی رخ میدهد که فعالان بازار سرمایه انتظار طولانی برای جبران ضرر را پشت سر گذاشتهاند. ضرر سنگین سهامداران ایرانی در اوج بازگشت تحریمهای اقتصادی رخ داد؛ آنجا که دولت اعلام کرد برای مقابله با تحریمها به دنبال تقویت تولید و تأمین سرمایه مورد نیاز از طریق بورس است. به دنبال موج تقاضای ورود شهروندان ایرانی به بازار سرمایه، شاخص بورس رشد خیرهکننده داشت. بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه اعتقاد داشتند چند برابر شدن تقاضا در بازار سرمایه در حالی رخ داده که شمار عرضههای بورسی تغییری نکرده و در نتیجه رشد حبابی در بورس رخ داده است. آنها معتقد بودند که حباب بورس بهزودی میترکد و موج بیاعتمادی گریبان بازار سرمایه را میگیرد. هرچند برخی دیگر از کارشناسان اصطلاح حباب بورس و تحلیل این دسته از کارشناسان را رد میکردند و بازار سرمایه را با بازارهای سنتی و رشد تورمی نرخها در آن قیاس میگرفتند. در نهایت اینکه شاخص بورس که از عدد دو میلیون واحد عبور کرده بود، سقوط سنگینی را تجربه کرد و بسیاری از سهامداران را به زیانهای بزرگ نشاند. زیان سنگین سهامداران خرد در بازار سرمایه بارها موجب تجمع آنها جلوی ساختمان بورس شد و دولت سیزدهم در ابتدای تحویلگرفتن کابینه وعده داد بازار سرمایه را سروسامان بدهد، اما حالا حدود یک سال از فعالیت دولت سیزدهم گذشته و شاخص کل بورس از سطح شهریور سال گذشته هم عقبنشینی کرده است.
عقبنشینی بورس دور از انتظار نبود
عقبنشینی دیروز شاخص کل بورس از کانال یکمیلیونو ۴۰۰ هزار واحد از نظر بسیاری از سهامداران غیرمنتظره و تحلیلناپذیر بود. سارا فلاح، کارشناس بازار سرمایه اما توضیحاتی درباره علت عقبنشینی اکثر نمادهای بورسی دارد. او در گفتوگو با «شرق» درباره وضعیت پیشآمده برای بورس میگوید: روند بازار در میانمدت نزولی بود و انتظار چنین اتفاقی در بازار میرفت. اگر بازار را به دو دسته «صنایع بزرگ» و «صنایع کوچک و متوسط» تقسیم کنیم، صنایع بزرگ تحت تأثیر قیمت کامودیتیهای جهانی هستند که قیمتهایشان همه به دلیل رشد شاخص دلار در رکود رفته است. بازار ما نیز از این وضعیت جهانی متأثر شده است. از طرفی رشدی را در قیمت دلار نیمایی که بازار با آن محاسبه میشود نیز شاهد نبودیم. بنابراین منطقا نمیتوانیم انتظار شرایط خوبی را برای شرکتهای بزرگ داشته باشیم. او ادامه میدهد: در دو، سه هفته اخیر نیز در شرکتهای کوچک و متوسط برای سهامهایی که خبری در صنعتشان بوده، شاهد رشد بودهایم پس طبیعی است که اکنون بخواهند ذخیره سود کنند. با توجه به اینکه در برجام هم ظاهرا چشمانداز روشن گذشته وجود ندارد و بازار از گشایش اقتصادی بهموقع ناامید شده، از این منظر هم نمیتوان خوشبین بود. مجموع این عوامل بازار را به شکل فعلی درآورده است. از نظر تکنیکالی هم شاخص یک حمایت مهم را از دست داده و احتمالا شاخص کل اول تا یک و 380 و بعد تا یک و 350 واحد پایین بیاید.
از نگاه این تحلیلگر بازار سرمایه، احتمالا وضعیت بازار تا دو، سه ماه آینده با همین روند ادامه دارد تا وقتی گزارشهای ششماهه شرکتها ارائه شود. او میگوید گزارشهای آخر شهریور اثرگذار هستند، اگر خوب نباشند که با توجه به گزارش نامطلوب ماهانه، به نظر نمیآید خوب باشند، وضعیت نامطلوب ادامه پیدا میکند تا آذر که بودجه سال آینده بسته میشود و آنگاه با توجه به بودجه میتوان پیشبینی کرد که سیاست دولت درباره شرکتها چیست؛ آیا حمایتی است یا نه؟ اگر در آن نقطه حمایت اتفاق بیفتد، سهمهای بزرگتر میتوانند رشد داشته باشند.
نگاه منفی بورس به مذاکرات احیای برجام
مجید محمدعلیزادهآرانی، دیگر کارشناس بازار سرمایه هم علت وضعیت فعلی بازار را اینگونه به «شرق» توضیح میدهد: بازار منتظر اعلام نتیجه برجام است و هرازگاهی با توجه به اخبار و فرایند مذاکرات به استقبال نتیجه مذاکرات میرود ولی متأسفانه زمانی که مذاکرات متوقف میشود یا اخبار خوبی از برجام به گوش نمیرسد، بازار واکنش نشان داده و مجددا پا پس میکشد و با ریزش شاخص مواجه میشویم. محمدعلیزادهآرانی معتقد است عوامل داخلی که روی شاخص اثرگذار باشد در حال حاضر چندان وجود ندارد و از لحاظ ارزندگی و ارزش ذاتی، قیمت روز سهام و. سهمها بسیار ارزنده هستند و شرایط برای سرمایهگذاری در بلندمدت مناسب است ولی بعضی تصمیمات خلقالساعه که در مدیریت بازار سرمایه توسط نهادهای نظارتی اتخاذ میشود، باعث شده اعتماد سرمایهگذاران به روند باثبات مقررات و شرایط بازار از بین برود.
جبران زیان در بورس مشکل است
این کارشناس در پاسخ به این سؤال که آیا راهی برای جبران زیان سنگین سرمایهگذاران وجود دارد یا خیر؟ میگوید: بله ولی شرایط فعلی بسیار پیچیده است و جبران زیان برای سرمایهگذاران گرچه ممکن است اما زمان میبرد. او ادامه میدهد: در حال حاضر چون برجام به سرانجام نرسیده، دولت درگیر کسری بودجه است و راهی برای ورود ارز ناشی از صادرات نفت و سایر محصولات به کشور ندارد، لذا مجبور است با استقراض، چاپ پول، فروش سهام و انتشار اوراق بدهی فقط هزینههای بودجه جاری را تأمین کند. بنابراین راه فقط زمانی هموار میشود و سرمایهگذاران فقط زمانی میتوانند به جبران زیانشان امیدوار باشند که دولت دست از سر بازار سرمایه بردارد و به شکل دیگری تأمین مالی کند و همزمان ارزهای صادراتی هم به کشور بازگردند. آن زمان، زمان مطلوبی برای جبران بخشی از زیانها است. بنابراین به عقیده من بسیاری از زیانها قابل جبران است اما فرایند آن حداقل یکی، دو سالی زمان میبرد.
دیدگاه شما