اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام
در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آنها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.
حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، میتوانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمشهای طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکتها را بر اساس برگه سهم معامله میکنند. به بیان سادهتر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه میشود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر میتوانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.
از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول اینگونه استنباط میشود که با مفهوم بسیار سادهای مواجه هستیم و به راحتی هر کس میتواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن میپردازیم.
علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.
حجم بالاتر، سود بیشتر!؟
زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیشبینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچگاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیانده را با دو معاملهگر دارای رویکرد مدیریت سرمایهای متفاوت، شبیه سازی و قیاس میکنیم.
با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه میشویم که، سرمایه گذار «الف» هیچگونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.
جبران ضرر و افزایش حجم معاملات
هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص میکنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیشبینیها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معاملهگر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیانهای قبلی را داشته باشیم. در مورد معاملهگر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیانهای سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد ارزش معاملات بورس به چه معناست؟ ارزش معاملات بورس به چه معناست؟ سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما اینکه بسیاری از معاملهگران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان میکنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معاملهگران بازنده ارزش معاملات بورس به چه معناست؟ و غیرمنطقی است که، بعید به نظر میرسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همانطور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه میخواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوبهای کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.
معاملهگری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام میپردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید میشود.
همانگونه که در نمودار بالا مشاهده میکنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنالهای خرید در تحلیل نموداری میباشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمیگیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان میدهد.
پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.
۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰
سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده میکنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی میتوان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معاملهگری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روشهای انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.
بازار پایه چیست | با انواع بازار پایه زرد و نارنجی و قرمز آشنا شوید
برای اینکه شرکتهای مختلف در داخل کشور وارد بازار بورس یا بازار فرابورس شوند، ابتدا باید شرایط لازم برای ثبت در این بازارها را به دست آورند. در حال حاضر گرفتن تاییدیه برای ورود به بازار بورس سختتر از فرابورس است. شرکتهایی که تواناییهای لازم برای حضور در بورس ایران را نداشته باشند، به صورت مستقیم به فرابورس فرستاده میشوند. بازار بورس و فرابورس دارای قسمتهای مختلفی هستند که یکی از مهمترین بخشهای آنها بازار پایه است. بازار پایه بورس و فرابورس شامل شرکتهایی میشود که شرایط لازم برای ثبت در بورس را ندارند یا اینکه خود آنها به ارائه سهام خود در بازار بورس تمایلی نشان نمیدهند. در بازار پایه بیشتر معاملات مربوط به اوراق بهادار انجام میشود و سهام شرکتها در آن کمتر مورد توجه است.
در این مقاله از سایت دکتر رضا درخشی به بررسی تعریف بازار پایه میپردازیم و انواع بازار پایه زرد و نارنجی و قرمز فرابورس را مقایسه و درصد نوسان هر بازار پایه را بیان میکنیم. لطفا تا انتهای این مطلب همراه ما باشید تا بدانید چرا بازار پایه ریسک دارد؟
بازار پایه فرابورس چیست؟
در مقاله فرق بازار بورس و فرابورس تفاوتهای این دو بازار را بررسی کردیم. ساختار کلی فرابورس ایران شامل ۴ بخش مختلف شامل بازار اول، دوم، بازار پایه و سوم میشود. هر چقدر که اعتبار یک شرکت بالاتر باشد، در سطوح بالاتری معامله خواهد شد. به طور مثال شرکتهایی که در بازار اول فرابورس قرار میگیرند از شرایط بهتری برخوردار هستند. بازار پایه فرابورس شامل شرکتهایی است که فعالیتهای خود را به شکل محدود دنبال میکنند. بسیاری از شرکتهای فعال در ایران تمایلی برای ثبت خود در بورس ندارند.
البته بعضی از الزامات قانونی در این مورد دیده میشود و این شرکتها باید ثبت را انجام دهند. بازار پایه فرابورس امکان خوبی را برای این دسته از شرکتها فراهم کرده و آنها میتوانند از این طریق نام شرکت را ثبت کنند. تعداد دیگری از شرکتها نیز هستند که در بازار بورس ثبت شدهاند، ولی نمیتوانند شرایط پذیرش را به دست بیاورند. معمولا این گونه شرکتها نیز به سراغ بازار پایه فرابورس میآیند و در آن به حیات خود ادامه خواهند داد. در صورتی که یک شرکت بعد از پذیرش در بورس و فرابورس دوباره شرایط پذیرش را از دست بدهد، باید به بازار پایه منتقل گردد.
شرایط بازار پایه بورس چگونه است؟
ساختار کلی و مفهوم بازار پایه در بورس و فرابورس شباهت زیادی به هم دارد. گاهی از ما سوال میشود چرا بازار پایه ریسک دارد؟ ارزش معاملات بورس به چه معناست؟ شرایط بازار پایه بورس دارای اعتبار بیشتری است که به همین علت، ریسک سرمایهگذاری در بازار پایه بورس کمتر از بازار پایه فرابورس است. ضوابط پذیرش و ادامه حیات یک شرکت در بورس سختگیرانهتر است و شرکتها باید استانداردهای خاصی را رعایت کنند. در صورتی که یک شرکت در طول زمان شرایط خود را از دست بدهد، به بازار پایه بورس فرستاده خواهد شد. اگر در این بازار نیز نتواند شرایط را تامین کند، در نهایت باید به بازار فرابورس برود و سهام خود را در آن ارائه دهد.
بررسی انواع بازار پایه در فرابورس
شرکتهایی که در بازار پایه فرابورس قرار دارند بر اساس عملکرد خود، در سه سطح زرد ، نارنجی و قرمز دستهبندی میشوند. به طور مثال تمامی شرکتهایی که در بازار پایه نارنجی فرابورس به سر میبرند، در بازار پایه فرابورس نارنجی معامله خواهند شد. این موضوع برای سایر سطوح و رنگها نیز صدق میکند و بر همین اساس معاملات انجام خواهند شد. قرارگیری در هر کدام از این انواع بازارهای پایه شرایط خاص خود را دارد که در ادامه به تشریح آنها خواهیم پرداخت.
بازار پایه زرد فرابورس
بازار پایه زرد فرابورس برای نمادهایی است که در این دسته قرار میگیرند. برای اینکه یک نماد در بازار پایه فرابورس تابلو زرد قرار بگیرد، باید شرایط مختلفی داشته باشد. نمادهایی که تعداد تاخیر آنها در ارائه اطلاعات به سازمان فرابورس بیشتر از ۲ بار نباشد، در قسمت بازار پایه زرد فرابورس قرار داده میشوند. همچنین ارائه صورتهای مالی شرکت یا نماد مورد نظر نباید بیشتر از دو بار با تاخیر روبهرو شود. اگر یک سهم، همه این ویژگیها را در کنار هم داشته باشد، در بازار پایه زرد قرار خواهد گرفت.
بازار پایه نارنجی فرابورس
در صورتی که یک نماد بیشتر از ۲ بار تاخیر در ارائه صورتحسابهای مالی خود داشته باشد، در بازار پایه نارنجی فرابورس قرار میگیرد. در واقع شرکتهایی که نتوانند شرایط بازار پایه زرد را به دست بیاورند،در این قسمت گنجانده میشوند. به صورت کلی سرمایهگذاری در بازار پایه فرابورس نارنجی دارای ریسک بالاتری نسبت به فرابورس تابلو زرد است.
بازار پایه قرمز فرابورس
در بازار پایه قرمز فرابورس نمادهایی که اعلام ورشکستگی کردهاند قرار خواهند گرفت. البته ورشکستگی باید از طریق رای قطعی قوه قضائیه به صورت رسمی اعلام شده باشد. به غیر از این مورد، باید مجمع عمومی فوقالعاده رای کامل به انحلال یک نماد یا شرکت داده باشد تا در دسته بازار پایه فرابورس تابلو قرمز قرار بگیرد و در این شرایط معامله گردد.
میزان نوسان بازار پایه فرابورس
اگر شما به اندازه کافی با بازارهای مالی آشنا باشید، حتما تا به حال درباره میزان نوسانات روزانه شنیدهاید. بازار بورس و فرابورس یک درصد خاص را به صورت روزانه یا هفتگی به عنوان درصد نوسان مشخص میکنند. (برای اطلاعات بیشتر درباره پدیده نوسان و درصدگیری از آن، دوره آموزش نوسان گیری را مشاهده کنید) این کار با ارزش معاملات بورس به چه معناست؟ هدف کنترل بازار و کمتر کردن هیجان آن انجام میشود. دامنه نوسان بازار پایه فرابورس نیز قوانین مخصوص به خود را در این موارد دارد.
میزان نوسان در بازار پایه زرد فرابورس به صورت هفتگی حداکثر ۳ درصد خواهد بود. این بدان معناست که یک سهم میتواند در طول یک هفته کاری، نهایتا تا ۳ درصد نوسان داشته باشد. میزان نوسان بازار پایه نارنجی ۲ درصد محاسبه میشود؛ بنابراین دامنه نوسان آن کمتر خواهد بود. همچنین درصد نوسان بازار پایه قرمز فرابورس پایین بوده و در طول هفته یک درصد محاسبه میشود.
صندوقهای سرمایهگذاری در سهام شرکتهایی هستند که کار سبدگردانی داراییهای شما را انجام میدهند. این شرکتها میتوانند نهایتا تا ۱۰ درصد پرتفو خود را در بازار پایه سرمایهگذاری کنند. در واقع امکان سرمایهگذاری مبالغ بیشتر مهیا نیست؛ زیرا میزان ریسک سرمایهگذاری در چنین حالتی از حالت نرمال بیشتر خواهد شد.
سخن پایانی درباره بازار پایه
بازار پایه در بورس و فرابورس به صورت جداگانه وجود دارد که هر کدام از آنها شرایط و قوانین خاص خود را دارند. به صورت کلی شرایط بازار پایه شامل سهمهایی میشود که ارزش معاملاتی کمتری دارند و در بازارهای سطح اول قرار نمیگیرند. برخی از کسانی که به دنبال انجام سرمایهگذاریهای پرریسک هستند، سراغ سرمایه گذاری در بازار پایه میروند. با توجه به توضیحاتی که در این مطلب داده شد، میتوانید به خوبی این انواع بازار پایه را بشناسید و برای ورود یا عدم ورود به آنها برنامهریزی لازم را انجام دهید.
اگر سوالی یا تجربهای در این زمینه دارید، در نظرات (پایین صفحه) با ما در میان بگذارید تا کارشناسان سایت دکتر رضا درخشی پاسخگوی شما عزیزان باشند.
حرف اول نمادهای بورسی به چه معناست؟
او افزود: البته در این دستهبندی استثناهایی هم وجود دارد که شما میتواند با مراجعه به سایت شرکت مدیریت فناوری بورس به نشانی tsetmc.com تمام نمادها و صنعت مربوط به آنها را در قسمت «دیده بان بازار» مشاهده کنید. به عنوان مثال، نمادهای گروه فلزات اساسی با حرف «ف» نشان داده میشوند؛ بنابراین نماد «فملی» مربوط به صنعت فلزات اساسی و شرکت صنایع ملی مس ایران است.
اکبریان درباره استثناها موجود در این دسته بندی، بیان کرد: همان طور که گفته شد حرف «ف» نشان دهنده گروه فلزات اساسی است که در این میان نمادهای هرمز «فولاد هرمزگان جنوب»، فجر، میدکو، کیمیا، ارفع، زنگان و ذوب استثنا هستند.
او گفت: به صورت خلاصه می توان گفت؛ حرف «واو» نشان دهنده گروه بانکها و مؤسسات اعتباری، حرف «سین» گروه سیمان، آهک و گچ، حرف «غین» گروه محصولات غذایی شناخته میشوند که البته استثنائاتی مانند نماد «تبرک» و «بهپاک» وجود دارد. حرف «قاف» صنعت قند و شکر است مانند «قثابت»، حرف کاف گروه کانیهای غیرفلزی، حرف «چ» گروه محصولات کاغذی و چوبی، حرف «نون» گروه منسوجات، حرف «ز» گروه زراعت و خدمات وابسته را نشان میدهد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: وجود حرف «ح» در پایان یک نماد معاملاتی مربوط به حق تقدم سهام است. «اخزا» در ابتدای یک نماد بورسی نشان دهنده اسناد خزانه دولتی است که در فرابورس معامله میشود و در نهایت وجود ارزش معاملات بورس به چه معناست؟ حرف «ض» در ابتدای یک نماد بورسی نشان دهنده اختیار خرید آن نماد در بورس یا فرابورس میباشد.
اکبریان در ادامه در مورد مزایا و معایب این نحوه نام گذاری گفت: از محاسن این روش نامگذاری میتوان به شناسایی راحت آن توسط معامله گران اشاره کرد به طوری که وقتی یک کلمه ۵ حرفی را نام ببریم، در معرفی یک شرکت با نام طویلی که در ثبت شرکتها به ثبت رسیده است، جلوگیری کرده ایم. البته این سبک نامگذاری نمادهای بورسی، کار معامله گران را برای معرفی یک شرکت بورسی به دیگران راحتتر و سریعتر میکند.
همچنین از معایب آن محدودیت استفاده از فتحه کسره یا ضمه در درج نام نهادهای بورسی است که برخی نمادها با تلفظهای مختلف در بین معامله گران مطرح میشود و هیچ کس هم تلفظ دقیق آن را نمیداند.
او ادامه داد: رویه موجود در نامگذاری نمادهای بورسی در ایران بسیار متفاوت با خارج از کشور است چرا که آنها معمولاً از ابتدای حروف تشکیل دهنده کلمات نام شرکت اصلی برای تعیین نام نماد بورسی استفاده میکنند.
رکود بورس هر روز عمیق تر می شود / ارزش معاملات خرد تا مرز ۲هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرد
امروز هم بازار با فشار فروش همراه بود؛ فشار عرضه ای که همزمان با کاهش محسوس ارزش معاملات خرد همراه شد. شاید بازار سهام این روزها، یکی از تاریک ترین ایام خود را سپری می کند. تاریک به این معنا که آنقدر همه چیز بلاتکلیف است که معامله گران رقبتی به ورود به بازار ندارد.
به گزارش اقتصادآنلاین؛ شاخص کل بورس با کاهشی هزار و ۷۹۵ واحدی سطح یک میلیون و ۳۸۹ واحد را از دست داد. به نظر می رسد که با نزدیک شدن به محدوده حمایتی و عبور از شوک اخبار برجامی، شتاب کاهش شاخص کل کاهش پیدا کند.
کگل،فارس و کچاد بیشترین تاثیر منفی برروی شاخص را داشتند درحالیکه فولاد،نوری و فخوز مانع از افت بیشتر شاخص شدند.
شاخص هم وزن هم با کاهشی ۵۴۲ واحدی همراه بود.
ارزش معاملات خرد در پایان این روز معاملاتی به بیش از دوهزار و۱۰۰ میلیارد تومان رسید که رکورد جدیدی از لحاظ کمترین ارزش معاملات خرد در یک ماه گذشته است.
حقیقی ها امروز و در مجموع ۲۳۵میلیارد تومان از بازار خارج کردند.
فولاد با ۱۲،فخوز با ۶ و شبندر با ۵میلیارد تومان بیشترین ورود و بپاس با ۲۵،صبا با ۲۴ و شستا با ۱۷ میلیارد تومان بیشترین خروج پول حقیقی را به نام خود ثبت کردند.
گروه فلزات اساسی با ۹.۵ میلیارد تومان و گروه شرکت های چندرشتهای صنعتی با ۳۲ میلیارد تومان به ترتیب بیشترین ورود و بیشترین خروج پول حقیقی را به ثبت رساندند.
ارزش بازار (Market Cap) چیست و چه ارتباطی با قیمت دارد؟
شاید برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که منظور از «ارزش بازار» یا همان «Market Capitalization» چیست؟ در این مقاله به زبان ساده و با مثالهای کاربردی به توضیح این مفهوم مهم در بازارهای سرمایه میپردازیم.
تعریف ارزش بازار
ارزش بازار برابر است با تعداد واحدهای یک سهام یا دارایی، ضرب در قیمت هر واحد از سهام یا دارایی.
به عنوان مثال اگر قیمت هر واحد بیت کوین ۱۰,۰۰۰ دلار باشد و تعداد بیت کوینهای در گردش ۱۷,۰۰۰,۰۰۰ میلیون باشد، ارزش بازار بیت کوین برابر است با ۱۰,۰۰۰ ضربدر ۱۷,۰۰۰,۰۰۰ که مساوی است با ۱۷۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ دلار یا به عبارتی ۱۷۰ میلیارد دلار.
در مورد سهام و داراییهای دیگر هم همین رابطه وجود دارد. به عنوان مثال اگر قیمت سهام یک شرکت ۱۰۰ تومان باشد و ۱ میلیون برگه سهم منتشر کرده باشد، مارکت کپ آن، برابر با ۱۰۰ میلیون تومان خواهد بود.
ارزش کل بازار یا همان مارکت کپ، تکنیکی ریاضی برای تعیین ارزش یک بازار است. برخلاف عقیده بسیاری از مردم که فکر میکنند قیمت نمایانگر ارزش است، حقیقت چیز دیگری است.
به عنوان نمونه، در زمان نگارش این مقاله، قیمت هر واحد ریپل فقط ۰.۳۲ دلار است، اما قیمت هر واحد لایت کوین به حدود ۱۰۰ دلار میرسد. از آنجایی که تعداد واحدهای در گردش ریپل (XRP) بیش از ۴۲ میلیارد واحد است و لایت کوین فقط حدود ۶۲ میلیون واحد در گردش دارد، مارکت کپ ریپل بزرگتر است و در نتیجه ریپل در رده بالاتری نسبت به لایت کوین قرار میگیرد.
اگر یک سرمایهگذار تازهکار ارزش کل بازار را درک نکند، ممکن است فکر کند که لایت کوین بازار بزرگتری نسبت به ریپل دارد زیرا قیمت آن بیشتر است. اما همانطور که در عکس فوق میبینید، عرضه ریپل بسیار زیاد است و با توجه به این حجم از عرضه، طبیعتا نسبت به لایت کوین قیمت پایینتری دارد. پس قیمت یک دارایی نمیتواند معیاری در جهت تشخیص اعتبار و بزرگی بازار باشد.
هماکنون ارزهای دیجیتال زیادی وجود دارند که به قیمت بیش از ۱۵۰۰ دلار میرسند اما نسبت به ارزی مثل لایت کوین که قیمتش فقط ۱۰۰ دلار است، در جایگاه بسیار پایینی قرار دارند. بنابراین مارکت کپ معیاری مهم در اعتبار و بزرگی یک بازار است و قیمت به تنهایی تعیین کننده نخواهد بود.
ارزش بازار چه چیزهایی را نشان میدهد؟
اگر چه شاید ارزش بازار فقط یک رقم معمولی به نظر برسد اما در خود اطلاعاتی را جای داده است که به سرمایهگذاران کمک شایانی میکند. مهمترین نکاتی که از ارزش بازار به دست میآید عبارتند از:
ریسک سرمایهگذاری
به طور کلی و از نظر تئوری، ارزش بازار با ریسک سرمایهگذاری رابطه معکوس دارد، یعنی هر چقدر که ارزش کل بازار یک دارایی بیشتر باشد، سرمایهگذاری در آن خطر کمتری را برای سرمایهگذاران به دنبال خواهد داشت.
در بازار بورس، سهام شرکتها به سه دسته «کم ارزش»، «ارزش متوسط»، و «پر ارزش»، تقسیم میشوند.
در بحث سهام شرکتهای با ارزش، سرمایهگذاران با خطرات کمتری در سرمایهگذاری مواجهاند. از طرف دیگر شرکتهای کم ارزش، خطرات بیشتری را متوجه سرمایهگذاران میکند، چرا که احتمال شکست چنین شرکتهایی بالاست. از طرف دیگر این شرکتها با اعطای مزایا و پاداشهای بیشتر، سرمایهگذاران را به سرمایهگذاری تشویق میکنند.
در بحث ارزهای دیجیتال هم همین موضوع صدق میکند. سرمایهگذاری در بیت کوین از نظر تئوری ریسک کمتر در مقابل سرمایهگذاری در یک ارز دیجیتال گمنام دارد.
از سوی دیگر، پایین بودن ارزش کل یک سهام یا یک ارز دیجیتال به این معناست که آن دارایی برای افزایش قیمت به اندازه مثلا ۵۰% به حجم سرمایه کمتری در مقایسه با یک دارایی که حجم بازار بیشتری دارد، نیاز دارد.
به طور کلی میتوان گفت که هر چقدر مارکت کپ یک دارایی پایینتر باشد، ریسک بالاتری دارد اما در صورت صعودی شدن، معمولا سودآوری خیلی خوبی خواهد داشت. یادمان نرود که هر چقدر ریسک کمتر شود، پاداش هم کمتر خواهد شد.
توانایی دستکاری در بازار
یکی از جنبههای ارزش کل بازار، دستکاری های موجود در بازار است. بازارهای کم ارزش معمولاً بیشتر خود را در معرض دستکاری بازار قرار میدهند. فعالان سودجو ممکن است بتوانند با در اختیار گرفتن تعداد کافی از یک ارز، بازار آن را دستکاری نمایند. بر اساس کتابی نوشته «ادوین لفرور» که در سال ۱۹۲۳ منتشر شد، در سالهای ابتدایی بازارهای سهام، بسیاری از کسانی که در بازار فعالیت میکردند، توانستند از این کار، سود بسیار زیادی کسب کنند.
بررسی میزان اهمیت یک فناوری در بازار
میتوان پروژههایی با کاربردها و اهداف و تکنولوژیهای مشابه را پیدا کرده و با جمع کردن مقدار مارکت کپ آنها و مقایسه آن با کل سرمایه موجود در بازار، میزان اهمیت و سهم یک نوع تکنولوژی در این بازار را سنجید.
مثلا میتوان در بازار بورس، ارزش تمام شرکتهای فناوری موجود در بازار بورس را محاسبه کرد و میزان اهمیت این موضوع در بازار را درک کرد.
در بازار ارزهای دیجیتال هم مثلا میتوان با جمعآوری ارزش بازار ارزهای دیجیتالِ حریمخصوصی محور یا همان پرایوسی کوینها (مانند مورنو، دش، زی کش و ..)، کل حجم سرمایه موجود در این حوزه را بدست آورد و آن را با کل سرمایه موجود در بازار ارزهای دیجیتال مقایسه کرد و دید کلی نسبت به جایگاه و اهمیت پرایوسی کوینها کسب کرد.
سکههای مرده در ارزهای دیجیتال
در حوزه ارزهای دیجیتال، سکههای مرده یکی از فاکتورهای تعیینکننده در محاسبه ارزش کل بازار است. برخی از افراد کیف پول خود را گم میکنند و برخی نمیتوانند کیف پولهای نابودشده خود را بازیابی کنند. اشکالات سیستمی از دیگر عواملی هستند که باعث از بین رفتن سرمایههای یک فرد میشوند. از طرف دیگر هکرهای ممکن است اقدام به دزدیدن سرمایههای فعالان بازار کنند.
درواقع فرمول دقیقتر محاسبه مارکت کپ به شکل زیر است:
ارزش بازار = (تمام سکههای در گردش – سکههای مرده) * قیمت فعلی
متأسفانه روش کارآمدی برای محاسبه و تعیین میزان سکههای مرده وجود ندارد.
سخن پایانی
ابزارهای بسیاری در اختیار سرمایهگذاران قرار دارد که میتوانند برای دستیابی به اطلاعات از آنها بهره گیرند. ارزش بازار نیز یکی از همین ابزارهاست. این ابزار دورنمایی بلند مدت از این ارزها را برای سرمایهگذار روشن میکند. همانطور که گفتیم، مارکت کپ یکی از معیارهای اصلی در تعیین بزرگی و اعتبار یک بازار و دارایی است و نمیتوان فقط به قیمت اتکا کرد. با بررسی این معیار میتوان تصمیمات بهتری برای سرمایهگذاری گرفت.
دیدگاه شما