مقاله نشریه
بررسی و تجزیه و تحلیل روش های تامین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
چکیده:
در این تحقیق، روش های مختلف تامین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، و نوع ارتباط بین نحوه ی تامین مالی شرکت ها و ویژگی های اندازه ی شرکت، دارایی های ثابت و سودآوری، بررسی شده است. نمونه ی آماری این پژوهش از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به شیوه ی مرحله ای و تصادفی ساده و از میان شش صنعت انتخاب گردیده است. برای چهار سوال اساسی این پژوهش، یازده فرضیه در نظر گرفته شده است. برای پردازش اطلاعات و داده ها از آزمون t و ضریب همبستگی و نرم افزار SPSS استفاده شده است. بر اساس یافته های این تحقیق، با وجود عدم تفاوت معنی دار بین استفاده از روش های مختلف تامین مالی (سود انباشته، سهام و بدهی) بین شرکت های مورد مطالعه، بین نحوه ی تامین مالی شرکت ها و اندازه ی آنها یک ارتباط معنی دار وجود دارد. با گسترش اندازه ی شرکت ها استفاده از سود انباشته و سهام برای تامین مالی افزایش می یابد. همچنین، با وجود ارتباط بین نحوه ی تامین مالی شرکت ها و میزان دارایی های ثابت آنها، بین نحوه ی تامین مالی شرکت ها و ظرفیت سودآوری آنها ارتباط معنی داری مشاهده نشده است.
بررسی و تجزیه و تحلیل روش های تامین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 3/21/2007 12:00:00 AM
استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه سیستم معاملاتی مناسب خود را پیدا کنیم؟
آیا زمانی که در حال ترید یا انجام معاملهای در بازارهای مالی هستید، با خود جملاتی مثل «این دفعه میدانم باید چه کار کنم!» یا «این بار مثل سری قبل نمیشود» را تکرار کردهاید؟ اگر جواب شما مثبت است یعنی هنوز یا استراتژی معاملاتی ندارید یا استراتژی معاملاتی مناسبی پیدا و آن را امتحان نکردهاید. در این انواع روشهای تحلیل در بورس مقاله میخواهیم ببینیم استراتژی معاملاتی چیست و برای انتخاب یک استراتژی خوب باید به چه مواردی توجه کرد. با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
از آنجایی که استراتژی در حوزهها و موضوعات مختلف کاربرد گسترده دارد، اگر بخواهیم تعریف ساده از آن بیان کنیم، میتوانیم «مجموعه برنامه و اقدامات بلندمدت و کوتاهمدت برای رسیدن به اهداف مشخص در شرایط عدم قطعیت» را استراتژی بنامیم. حال اگر این مفهوم را وارد بازارهای مالی کنیم، «مجموعه خاصی از شرایط که زمان ورود و خروج شما از بازار را مشخص میکند» استراتژی معاملاتی نام دارد.
داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی این امکان را به معاملهگران میدهد که با دید بهتری بازار را رصد کنند و نقاط بهینه را بهتر شناسایی کنند. از طرف دیگر معاملاتی که با استراتژی مشخصی انجام شدهاند، بهراحتی قابل تجزیهوتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته یکی از روشهایی است که شما میتوانید نسبت به درست یا نادرست بودن سیستم معاملاتی خود اطمینان حاصل کنید و در صورت نیاز آن را بهبود دهید.
چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟
بسیاری از فعالان و معاملهگران قدیمی در بازارهای مالی، به داشتن حداقل یک استراتژی معاملاتی تاکید دارند. توصیه این افراد دوری از هرگونه شلختگی و شلوغی بیش از حد در یادگیری و موضوعات گسترده است. تنها انتخاب یک استراتژی در ابتدای راه کافی است. بعد از اینکه یک استراتژی معاملاتی را خوب فرا گرفتید و آن را آزمون و خطا کردید، میتوانید برای اطمینان بیشتر به سراغ استراتژیهای دیگر بروید. بسیاری معتقدند زمانی یک استراتژی موفق است که در حدود شش ماه تست شده و در بیش از نیمی از معاملات درست عمل کند.
استراتژی معاملاتی مناسب با جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین، باعث میشود معاملهگران با خیال راحتتری معامله کنند.
چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟
استراتژی معاملاتی متشکل از چندین موضوع است. باید عوامل متعددی در کنار هم جمع شوند که یک استراتژی معاملاتی شکل بگیرد. یک استراتژی معاملاتی خوب شامل تعیین بازار معاملاتی، روش تحلیل بازار، سبک معاملاتی، زمان و تایم فریم معاملاتی، مدیریت سرمایه، روانشناسی فردی و روانشناسی بازار میشود. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
تعیین بازار معاملاتی
اولین قدم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی، تعیین بازار معاملاتی مورد معامله است. یعنی برای خودتان مشخص کنید که میخواهید به فرض مثال در بازار ارز دیجیتال، طلا، جفت ارزهای فیات یا مواردی از این قبیل ترید کنید. این کار باعث میشود روی یک بازار تمرکز کنید و بتوانید اخبار، ترندها یا تحلیل مرتبط با آن بازار را دنبال کنید و دچار سردرگمی نشوید. انتخاب هر کدام از بازارها میتواند به علاقهمندی شما نیز ارتباط داشته باشد. قبل از ورود به هر بازار جوانب مختلف آن را بررسی کنید. برای مثال به این موضوع که کدام بازار نوسان کمتر یا بیشتری دارد توجه کنید یا تعیین این که کدام بازار برای سرمایهگذاری بلندمدت مناسبتر است یا از کدام بازار میتوان سودهای کوچک و کوتاهمدتی بهدست آورد، مهم و در انتخاب سبک معاملاتی شما نیز کمک خواهد کرد.
انتخاب نوع تحلیل بازار
معاملهگران باید روشی را که بر اساس آن میخواهند به تحلیل بازار بپردازند، انتخاب کنند. به عبارت دیگر زمانی که میخواهید وضعیت یک بازار را بررسی کنید باید تعیین کنید که میخواهید از تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا هردوی آنها استفاده کنید. این قضیه با در نظر گرفتن اخبار به عنوان یک عنصر فاندامنتال در تضاد نیست. افراد میتوانند روش تکنیکال را انتخاب کنند اما در زمان انجام معامله به اخبار بهعنوان عامل ایجاد نوسان کوتاهمدت توجه کنند.
در تحلیل تکنیکال ابزارها و روشها یا همان اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی برای رسیدن به نقطه ورود و خروج یک پوزیشن وجود دارد. بهتر است معاملهگران در ابتدا یکی از آنها را انتخاب کنند و با تمرین بر آنها مسلط شوند. پس از یادگیری کامل، به سراغ ابزارهای بعدی بروید. بنابراین یکی از مواردی که باید در استراتژی معاملاتی به آن توجه کنید، انتخاب روش و ابزار تحلیل بازار است.
سبکهای معاملاتی
سبکهای مختلفی مانند اسکالپینگ (انواع روشهای تحلیل در بورس Scalping)، ترید روزانه (Day Trading)، نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) و پوزیشن تریدینگ (Position Trading) برای انتخاب وجود دارند. هر کدام از آنها مناسب موقعیتهای خاصی هستند. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
اسکالپینگ (Scalping)
کوتاهمدتترین روش معاملهگری، اسکالپینگ است. معاملهگری که با نوسانات آنی و روی چند کندل صعودی یا نزولی، وارد پوزیشن معاملاتی میشود و بعد از گذشت چند دقیقه یا بعد از چند کندل از پوزیشن خارج میشود، اصطلاحا اسکالپینگ کرده است. برای اسکالپینگ معمولا باید با سرمایه بالا وارد این معاملات شد؛ زیرا با توجه به اسپرد (اختلاف بالاترین قیمت خرید و کمترین قیمت فروش) بروکر یا کارگزاریها و کوتاهمدت بودن این روش، سودی که بهدست میآید باید توجیهپذیر باشد. از طرف دیگر زمانی که یک دارایی با نوسان خیلی زیاد ترید میشود، اسپرد آن زیاد یا اصطلاحا واید (Wide) میشود؛ بنابراین با توجه به پرنوسان بودن ارزهای دیجیتال، ممکن است این سبک معاملاتی کارایی لازم را نداشته باشد.
کسانی که این روش را انتخاب میکنند، بیشتر در زمان شلوغی بازار و بالا بودن حجم معاملات، وارد معامله میشوند. کسانی که اسکالپ میکنند باید زمان قابل توجهی برای مشاهده نمودار صرف کنند و در طول یک روز چندین معامله انجام دهند. علیرغم اینکه انجام ترید زمان زیادی طول نمیکشد اما برای انتخاب نقطه ورود و خروج مناسب باید زمان زیادی برای تحلیل چارت و نمودار گذاشته شود بنابراین شاید نتوان بیشتر از یک یا دو ارز یا سهم برای دنبال کردن انتخاب کرد. این نوع معامله ریسک و استرس بالایی دارد.
از جمله مزایای این سبک معاملاتی، رسیدن به سود در زمان کم در صورت درست بودن تحلیل است. شما با انجام چند معامله به سود مورد نظر خود خواهید رسید و نیازی نیست که روزها و هفتهها برای آن منتظر بمانید. از جمله معایب این مدل نیز آنی و فوری بودن آن است. اگر در نقطه صحیح وارد یا خارج نشوید، ممکن است سود شما کم یا حتی تبدیل به ضرر شود. همچنین اگر نتوانید با این مساله کنار بیایید، برای جبران ضرر خود میخواهید دائما دست به ترید بزنید و ممکن است سرمایهتان را از دست بدهید.
ترید روزانه (Day Trading)
روش دیگر ترید، معاملهگری روزانه یا باز نگه داشتن پوزیشن به مدت یک یا چند روز است. البته در این روش با توجه به ساعات بازار، نباید در طول شب هر بازار، پوزیشنی باز باشد. معاملهگری روزانه نسبت به اسکالپینگ از ریسک و استرس کمتری برخوردار است. برای جلوگیری از نوسانات احتمالی بازار در شب، نقطه خروج از پوزیشن در این سبک معاملاتی معمولا همان روز ورود است. معاملهگران انواع روشهای تحلیل در بورس روزانه با توجه به اینکه پوزیشن خود را از چند ساعت تا چند روز نگه میدارند، وقت کافی و لازم را برای تحلیل بازار و نمودارها دارند.
این روش نیازمند تحلیلهای بیشتری است؛ بنابراین باید زمان زیادی صرف مطالعه و تحلیل بازار کرد. استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در این روش میتواند هم نوعی مزیت حساب شود و هم یک عیب باشد؛ زیرا نیازمند صرف زمان نیاز برای پیگیری و پیادهسازی هر دو روش است.
نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
بازار در بازههای مختلفی ممکن است برای چندین روز یک روند خاص را دنبال کند. سوئینگ تریدرها بر این اساس، معاملههای خود را برای چندین روز یا چند هفته نگه میدارند. این روش معاملاتی جزو روشهای کوتاه و میانمدت محسوب میشود و برای افرادی که میخواهند در کنار شغل اصلی خود، در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند انتخاب مناسبی است؛ زیرا نیازی نیست که به صورت مداوم با چارت و اخبار سروکار داشته باشند و همچنین وقت کافی برای رصد جفت ارزها یا بازارهای دیگر خواهند داشت. در نوسانگیری از روشهایی مانند بریک اوت (Breakout) استفاده میکنند.
مزیت این روش، سادهتر بودن آن نسب به معاملهگری روزانه است زیرا تنها کافی است از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. از معایب این روش تغییر ناگهانی روند و جهت بازار است. همچنین انواع روشهای تحلیل دانواع روشهای تحلیل در بورس ر بورس پوزیشنهای باز شده در این روش، در معرض بهره شبانه و گپهای قیمتی آخر هفته قرار دارند.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
همانطور که از اسم آن مشخص است افرادی که تمایل دارند پوزیشن خود را برای مدت طولانی حفظ کنند یا به اصطلاح هولدر هستند، از این سبک معاملاتی استفاده میکنند. معاملاتی که با این روش انجام میشوند برای هفتهها، ماهها یا شاید سالها نگه داشته شوند. معاملهگران پوزیشن از چارتهای هفتگی و ماهانه برای تعیین نقاط ورود و خروج خود استفاده میکنند.
نوسانات قیمتی یا پولبکها (بازگشت قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده) معاملهگران پوزیشن را نگران نمیکند؛ برای همین نیازی نیست این افراد معاملات خود را دائما رصد کنند. این معاملهگران نسبت به تحرکات و اتفاقات بزرگ بازار واکنش نشان میدهند و تصمیمگیری میکنند.
این روش از طرفی خیال معاملهگران را از نظر تحلیلهای کوتاهمدت راحت میکند؛ زیرا افرادی که وارد پوزیشن تریدینگ میشوند به آینده نگاه میکنند. اما در بازارهای مالی هیچچیز بعید نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. در این باره مثالی است که اقتصاددانان همیشه درباره آن بحث میکنند؛ آدام اسمیت (Adam Smith) اقتصاددان برجسته اسکاتلندی و بنیانگذار مکتب کلاسیک، معتقد است همه چیز در بلندمدت به تعادل خواهد رسید و جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) بنیانگذار مکتب کینزی در اقتصاد، در جواب اسمیت میگوید: «همه ما در بلندمدت خواهیم مرد!» بنابراین ورود به پوزیشن تریدینگ مسائل خاص خود را بههمراه دارد.
زمان و تایم فریم در سیستمهای معاملاتی
زمان مورد نظری که میخواهید برای معاملات خود اختصاص دهید، مهم است. اگر فردی هستید که میتوانید بهصورت مداوم پشت سیستم بنشینید و به چارتها خیره شوید و چندین معامله در روز انجام دهید، اسکالپینگ برای شما مناسب است.
اگر نمیخواهید زمان زیادی برای تحلیل و معامله صرف کنید شاید اگر به سراغ Day Trading یا سوئینگ بروید، بهتر باشد. اگر هم که اهداف بلندمدت دارید و نمیخواهید درگیر نوسانات و تغییرات جزئی بازار شوید، شاید بتوان به شما یک پوزیشن تریدر گفت.
بنابراین در انتخاب استراتژی معاملاتی یکی از مواردی که باید به آن دقت کنید، زمان صرف شده برای معاملهگری است.
روانشناسی در استراتژی معاملاتی
یکی از مهمترین مسائلی که در انتخاب استراتژی باید به آن توجه کرد، شناخت فردی و رفتار بازار است. آگاهی از خود و تیپ شخصیتیتان برای داشتن یک استراتژی معاملاتی بسیار مهم است. تا به حال شاید کمتر درباره تیپ شخصیتی در بازارهای مالی شنیده باشید و بیشتر درباره روانشناسی یا احساسات بازار (Sentiment) مطالبی به گوشتان خورده باشد؛ اما دانستن اینکه چه شخصیتی دارید، به انتخاب بهتر استراتژیتان کمک میکند.
عدهای از افراد یادگیرنده هستند و برای انجام هر کاری باید ابتدا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار دهند. گروهی دیگر با داشتن خصیصه عملگرایی، به سرعت وارد انجام کاری میشوند و در حین انجام آن به بررسی شرایط میپردازند. علاوه بر این ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد با یکدیگر متفاوت است. پس قطعا یک روش معاملاتی برای این دو گروه از افراد کارایی ندارد و باید گزینه بهینه برای هرکدام مشخص شود. دانستن تیپ شخصیتیتان کمک میکند که سبک معاملاتی مناسبی انتخاب کنید.
روانشناسی و سنتیمنت بازار نیز یکی دیگر از عوامل مهم برای تصمیمات معاملاتی است. این عبارت به معنای نظر و احساس اهالی بازار نسبت به روند بازار است که آیا بازار صعودی خواهد بود یا نزولی، آیا بازار پول بک خواهد زد یا روند فعلی را ادامه میدهد و غیره.
بهعنوان مثال زمانی که قیمت ارزهای دیجیتال صعودی است و اصطلاحا بازار گاوی میشود، برخی از افراد با پدیدهای بهنام فومو (FOMO) روبهرو میشوند و تصور میکنند اگر وارد بازار نشوند، موقعیتهای کسب سود را از دست خواهند داد. برعکس این حالت نیز وجود دارد؛ تعدادی از معاملهگران در زمان نزولی شدن بازار، احساس میکنند اگر داراییهای خود را نفروشند و از بازار خارج نشوند، دچار ضرر و زیان شدیدی خواهند شد. در این حالت افراد دچار فاد (FUD) شدهاند.
بنابراین افراد انواع روشهای تحلیل در بورس قبل از هرگونه معاملهای باید برای خود تعیین کنند در شرایط مختلف بازار، چه واکنشهایی خواهند داشت. آیا در وضعیت خرسی یا گاوی بازار معامله میکنید یا تنها در شرایطی که بازار دارای ثبات است، وارد معامله خواهید شد؟
مدیریت سرمایه را فراموش نکنید!
کمتر کسی پیدا میشود که هدفش از ورود به بازارهای مالی، کسب سود نباشد. بدون مدیریت سرمایه نهتنها این هدف محقق نمیشود، بلکه ممکن است تمام سرمایهتان را از دست بدهید.
قبل از ورود به پوزیشن معاملاتی باید تعیین کنید که میخواهید چه میزان از سرمایهتان را وارد یا درگیر کنید؟ تا چه میزان در هر معامله انتظار سود یا پذیرای ضرر هستید؟ آیا لوریجی که برای معامله خود انتخاب میکنید متناسب با سرمایهتان است؟
پاسخ این پرسشها بخشی از استراتژی معاملاتی شما را مشخص خواهد کرد. رعایت حد سود و ضرر در معاملات باعث میشود سرمایهتان ایمن شود و در معرض ریسک کمتری قرار بگیرد. روشهایی مانند قانون دو درصد یا نسبت ثابت از سرمایه، از جمله روشهای مدیریت سرمایه بهحساب میآیند. در قانون دو درصد، معاملهگر با خود قرار میگذارد که حد ریسک هر معاملهای که انجام میدهد، دو درصد باشد؛ یعنی به محض اینکه معاملهاش وارد ضرر شد و اگر این ضرر بهمیزان دو درصد از کل سرمایهاش باشد، از آن خارج شود.
سخن پایانی
در انتها توجه به دو نکته درباره استراتژی معاملاتی الزامی است. اولین اینکه اگر استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کردهاید، حتما آن را چندین بار امتحان کنید و به اصطلاح بک تست (Backtest) کنید. زمانی میتوانید از استراتژی معاملاتی خود مطمئن شوید که بارها و بارها از آن استفاده کرده باشید. نکته بعدی وفاداری به استراتژی معاملاتی است. تحت هیچ شرایطی از چارجوب استراتژی خود خارج نشوید و تمام و کمال آن را پیادهسازی کنید. تنها زمانی آن را تغییر دهید که مطمئن هستید اشتباه است و میخواهید آن را اصلاح کنید.
هیچ استراتژی نسبت به دیگری برتری ندارد و نمیتوان موردی را بهعنوان بهترین استراتژی معرفی کرد؛ تنها کافی است هر فردی برای خود یک روش یا استراتژی معاملاتی با توجه به معیارهای درست و منطقی انتخاب کند و بر آن مسلط شود.
بررسی کارآیی روشهای تحلیل تکنیکی در بورس اوراق بهادار تهران
به طور کلی "تحلیل تکنیکی" به مجموعهای از قوانین معاملاتی اطلاق میشود که با بررسی روند گذشتهی قیمتها، سعی در پیشبینی روند آیندهی قیمتها دارند. با توجه به گستردگی و تعدد روشهای تحلیل تکنیکی و در نظر گرفتن این نکتهی کلیدی که تمام روشهای تکنیکی در تمامی بازارها و در کلیهی شرایط، نمیتوانند کارآیی مطلوبی داشته باشند و طراحان هر روش، موقعیت بازار مورد بررسی خود را برای طراحی تکنیک پیشنهادی خود در نظر گرفتهاند؛ در این مقاله سعی شده است به بررسی سودآوری قواعد تحلیل تکنیکی متداول و شناخت پارامترهای مطلوب این قواعد در بازار بورس تهران، پرداخته شود. در این مطالعه با بررسی 46 قاعدهی معاملاتی، شامل انواع میانگینهای متحرک بلند مدت و کوتاه مدت، حدود حمایت و مقاومت، باندهای بولینگر، نوسانگرهای استوکاستیک، شاخص قدرت نسبی و میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی بر روی 22 شرکت پر معاملهی بورس تهران، مشاهده شده است که در میان آنها شاخص میانگینهای متحرک، از قابلیت پیش بینی مطلوبتری در بازار بورس تهران برخوردار است. همچنین، با توجه به پر نوسان بودن قیمتها، قواعد معاملاتی کوتاه مدت، سود بیشتری را در مقایسه با قوانین بلند مدت تر، ایجاد کردهاند. برای انجام تستهای آماری، با توجه به نرمال نبودن سری بازدهها، از تکنیک استفاده شده است. در نهایت، باید توجه کرد که این نتایج، به معنی رد کلی روشهای دیگر مورد بررسی نیست و این مطالعه، صرفاً حالت کلی قوانین را در نظر گرفته است.
برای دسترسی به متن کامل این مقاله و 23 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید
انواع روشهای تحلیل در بورس
نماد: نمایانگر مخفف نام و صنعت یک موسسه مالی است که سهام آن در بورس اوراق بهادار و یا فرابورس ایران منتشر شده است. علت این کار سهولت در بیان نام این موسسات می باشد. این مخفف در بین همه ی فعالان یکسان بوده و یک استاندارد واحد برای آن نظر گرفته می شود که عموما حرف اول نماد معرف صنعت و حروف بعدی مخففی از نام شرکت است؛ مثلا به جای شرکت حمل و نقل بین المللی خلیج فارس ، حفارس و به جای شرکت خودروسازی ایران خودرو دیزل، خاور می گویند.
دامنه نوسان: به مقدار مجازی که هر سهم می تواند طی یک روز در آن بازه تغییر قیمت دهد، دامنه نوسان گویند که در حال حاضر این مقدار برای سهام معمولی ۵% و برای شرکت هایی که در بازار پایه فعال هستند ۱۰% است. در بازههای زمانی و پس از رویدادهای خاص که بازارگردان و یا ناظر بازار صلاح بداند، این دامنه نوسان را از نمادها حذف می کنند تا بنا به مکانیزم عرضه و تقاضا قیمت واقعی سهم مشخص گردد.
توقف نماد: اگر امکان خرید و فروش در نمادی به دلایل متفاوت برای مدتی حذف شود و سهم بدون معامله باقی بماند، اصطلاحا گفته می شود نماد متوقف شده است. عموما سهم به علت برگزاری مجامع، بیشترین تغییر قیمت برای چند روز متوالی و سایر عواملی که برای یک نماد حائز اهمیت است، می تواند متوقف گردد.
سال مالی: به بازه ی زمانی یکسال گفته می شود که مبداء شروع فعالیت کار شرکت ها قرار می گیرد و سال مالی هر شرکت می تواند با شرکت دیگر متفاوت باشد، که این سال مالی در قسمت بالای صورت های مالی قید می گردد. فرضا عنوان می شود صورت مالی X برای سال مالی منتهی به تیرماه x139 .
صورت های مالی: برای موسساتی که سیستم حسابداری دوبل یا دوطرفه دارند، گزارشهای استانداردی تهیه میگردد که به آنها صورت های مالی گفته می شود، این صورت ها عموما به ۴ دسته، شامل صورت سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد و صورت سود و زیان جامع، تقسیم می گردند که توضیح درباره تک تک آنها در مقالاتی مجزا ارائه شده است.
ترازنامه: صورتی است که در آن میزان دارایی، بدهی و حقوق صاحبان سهام به تفکیک به نمایش گذاشته می شود.
صورت جریان وجه نقد: نشان میدهد که جریان مالی در بخش های عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی چگونه بوده است.
صورت سود و زیان: گزارشی از میزان کاهش و افزایش در دارایی های صاحبان سهام را نشان می دهد و صورت سود و زیان جامع کلیه عوامل تاثیر گذار مانند تعدیلات سنواتی و … را در حقوق صاحبان سهام نمایش می دهد.
سود هر سهم (EPS): پس از محاسبه ی سود خالص سال مالی، که از کسر نمودن هزینه های عملیاتی، مالی و مالیاتی از میزان فروش بدست می آید، اگر آن را بر تعداد کل سهام شرکت تقسیم کنیم، سود هر سهم یا EPS هر سهم بدست خواهد آمد که مخفف عبارت انگلیسی earning per share است.
سود تقسیمی هر سهم (DPS): بنا به تشخیص اکثریت سهامداران آن بخشی از EPS که بین سهامداران تقسیم می گردد را سود تقسیمی یا DPS هر سهم می نامند و مخفف عبارت انگلیسی per share dividend است. البته به جز تصمیم و رای اکثریت سهامداران عوامل دیگری در تعیین این سود نقش دارند که عبارتند از کف و سقف قانونی آن، انواع روشهای تحلیل در بورس قوانین مرتبط به اندوخته قانونی و سود تقسیمی و … .
P/E: از تقسیم قیمت هر سهم بر سود هر سهم عددی حاصل می گردد که به آن p/e می گویند و معیاری است برای مقایسه شرکت های یک صنعت و وضعیت آنها که در تحلیل بنیادی بکار می رود.
انواع روش های انواع روشهای تحلیل در بورس تحلیلی در بازار سرمایه: بطور عمومی سه نوع روش تحلیلی در بازارهای مالی رایج است که عبارتند از روش تکنیکال یا فنی، روش فاندامنتال یا بنیادی و تئوری مدرن پورتفو (MPT) . استفاده ترکیبی و مناسب از هر کدام از این روش ها می تواند ما را در کسب بازده مناسب یاری کند.
تحلیل تکنیکال: بر اساس نمودار قیمت سهام و پیشینه ی آن انجام می شود و بر سه اصل استوار است:۱- تاریخ تکرار می شود(رفتار روندها) ۲-همه چیز در قیمت لحاظ می شود ۳-همواره قیمت ها سقف قبلی خود را می شکنند.
تحلیل فاندامنتال:بر اساس روابط علت و معلولی رفتار نموده و بر دو قسم بالا به پایین و پایین به بالا تقسیم میگردد و بر اساس تاثیر عوامل اقتصادی و به استناد به صورت های مالی تحلیل خود را انجام میدهد. خوب است بدانیم تسلط بر این نوع تحلیل به مراتب از تحلیل تکنیکال سخت تر است.
تئوری مدرن پورتفو (MPT): این تئوری که توسط آقای مارکویتز ارائه شد بر پایه تنوع بخشی بر دارایی ها سرمایه گذاری شده استوار است. با این کار ریسک نوسانات دارایی ها را که جنس متفاوتی دارند و رفتار متفاوتی نیز از خود نشان می دهند، کاهش می دهد.
مجامع: به اجتماع حداکثری سهامداران یک موسسه در زمان و مکان از پیش تعیین شده و رسمی، مجمع گفته میشود. مجامع به سه دسته کلی مجمع عمومی موسس، مجمع عمومی عادی سالیانه و مجمع عمومی فوق العاده تقسیم می شوند.
مجمع عمومی موسس: یک بار برای هر شرکت و در زمان تاسیس آن برگزار می گردد و برای اولین بار مدیران و بازرسان شرکت مشخص شده و روزنامه ای که آگهی های شرکت در آن درج شود، مشخص میگردد. این مجمع با حضور صاحبان نیمی از سهام شرکت رسمیت یافته و در غیر این صورت حداکثر برای دو نوبت دیگر قابل تمدید است. اگر دو نوبت بعدی نیز به حد نصاب نرسد، موسسین باید عدم تشکیل شرکت را اعلام کنند.
مجمع عمومی عادی سالیانه: پس از مشخص شدن اساسنامه شرکت، همه ساله مجمعی تشکیل می گردد به نام مجمع عمومی عادی سالیانه که در آن صورت های مالی شرکت به تصویب سهامداران می رسد و نسبت به تقسیم سود حاصل شده ی سال مالی تصمیم گیری انجام می گیرد. این مجمع نیز با حضور نیمی از صاحبان سهام رسمیت می یابد و در صورت عدم تشکیل، در نوبت بعدی با حضور هر تعداد از سهامداران رسمیت دارد.
مجمع عمومی فوق العاده: اگر بنا به دلایلی نیاز به تصمیم گیری های مهمی نظیر انحلال یا اعلام ورشکستگی شرکت باشد، خارج از زمان مقرر برای تشکیل مجمع عمومی عادی سالیانه، اعلام اطلاع رسانی عمومی جهت دعوت به مجمع صورت می گیرد. این مجمع همان مجمع عمومی فوق العاده است. این مجمع در نوبت اول با حداقل نیمی از سهامداران تشکیل می شود و در صورت عدم تشکیل در نوبت اول، نوبت دوم با حضور ۳/۱ اعضا نیز رسمی است. همچنین کلیه مصوبات با ۳/۲ آرای حاضر به تصویب می رسد.
بازار اولیه: به بازاری که سهام شرکت های بورسی برای اولین بار در آنجا عرضه می گردد، بازار اولیه گویند.
بازار ثانویه: پس از عرضه اولیه سهام در بازار اولیه، می توان آنرا در بازار ثانویه مورد داد و ستد قرار داد در واقع بازاری را که سهام بعد از بار اول خرید و فروش می شود را بازار ثانویه می نامند.
انواع قیمت سهام:
قیمت اسمی: قیمت استانداردی است که برای اغلب سهام یکسان است. مثلا در ایران عموما قیمت اسمی سهام ها ۱۰۰۰ ریال یا همان ۱۰۰ تومان در نظر گرفته می شود. این در حالی است که قیمت ذاتی، بازار و… این نماد میتواند متفاوت از قیمت اسمی آن باشد.
قیمت بازار: قیمتی که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار ثانویه تعیین می گردد را قیمت بازار گویند.
قیمت ذاتی: قیمت واقعی یک نماد که براساس جریانات نقد آتی آن، مکانیزم عرضه و تقاضا، دارایی های آن موسسه و سایر عوامل تعیین می گردد را قیمت ذاتی گویند.
قیمت دفتری: اگر دارایی های یک موسسه ملاک قیمت گذاری آن قرار گیرد و قیمتی که در زمان خرید دارایی ها در دفاتر مالی آن موسسه ثبت می گردد را در محاسبات لحاظ کنیم، به قیمت بدست آمده ارزش دفتری سهم گوییم.
صف خرید: زمانی که میزان سفارشات برای خرید سهام در قیمت سقف (بالاترین حد مجاز نوسان یک سهم) مقادیر زیادی را در بر بگیرد و عرضه کننده ای نیز حتی در بالاترین قیمت سهام حاضر به فروش آن نباشد، صف خرید به وجود آمده است.
صف فروش: زمانی که به ازای میزان سفارشات فروش یک نماد در کف قیمت (پایین ترین حد مجاز نوسان قیمت در آن روز) هیچ خریداری برای آن نماد وجود نداشته باشد، اصطلاحا گفته می شود صف فروش ایجاد شده است.
تعداد سهام هر موسسه (شرکت یا هلدینگ و…): در زمان انتشار سهام یک شرکت در بازار اولیه، اگر حقوق صاحبان سهام آن شرکت را بر قیمت اسمی سهام (۱۰۰ تومان) تقسیم کنیم، عدد حاصل شده تعداد سهام شرکت را نمایش می دهد. مثلا اگر حقوق صاحبان سهام شرکتی مبلغ ۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان باشد تعداد کل سهام این شرکت از تقسیم این رقم بر ۱۰۰ تومان بدست خواهد آمد که برابر خواهد شد با ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ برگه سهام. (شرکتها می توانند به منظور تامین مالی پروژه ها بخشی از این سهام را در بازار اولیه به عموم بفروشند و در واقع در ازای دریافت وجهی با آنها شریک شوند. قیمت این انتشار می تواند با قیمت اسمی سهام متفاوت باشد که عموما بیشتر از آن است.)
صرف سهام: صرف سهام، مبلغی است مازاد بر ارزش اسمی سهام که شرکت در زمان فروش سهام عادی دریافت کرده است. کسر سهام نیز بالعکس این مقوله و در ایران نیز ممنوع است.
افزایش و کاهش سرمایه: منظور از افزایش سرمایه و یا کاهش سرمایه تغییر در تعداد سهام و تغییر مجموع قیمت اسمی سهام شرکت است. این کار به روش های مختلفی انجام می شود؛ مثلا افزایش سرمایه از محل سود انباشته، از محل آورده نقدی سهامداران، سلب حق تقدم و… . همچنین در شرایط خاص سهامداران شرکت می توانند نسبت به کاهش سرمایه رای دهند.
حق تقدم: اگر شخصی مالک بخشی از سهام یک موسسه باشد و شرکت اقدام به افزایش سرمایه نماید، اگر دیگران سهام منتشره جدید را خریداری کنند، میزان درصد مالکیت آن شخص کاهش می یابد. بنابراین به منظور جلوگیری از وقوع این امر، هر سهامدار به میزان درصد مالکیت خود نسبت به افزایش سرمایه اولویت دارد که به آن حق تقدم گویند و می تواند از آن استفاده کند و یا به فروش رساند.
حجم مبنا: به میزان سهامی که اگر در یک روز و در یک نماد معامله گردد، آن نماد می تواند به اندازه حداکثر میزان نوسان خود افزایش یا کاهش یابد، حجم مبنا گویند. این عدد برای سهام فرابورس و سهامی که از مجمع خارج شده ۱ است؛ یعنی با معامله ۱ برگ سهم قیمت آن می تواند تغییر کند.
سهام شناوری: به آن بخش از سهام غیر مدیریتی که مالکیت آن عموم مردم در بازار سرمایه هستند، سهام شناور می گویند.
قیمت پایانی: به میانگین موزون تمام معاملات یک روز یک نماد، قیمت پایانی گویند که معیار تعیین دامنه نوسان فردای آن سهم است.
چگونه بهترین نقطه ورود به سهم را تشخیص دهیم؟
اینکه بتوانیم چگونه نقطه ورود به سهم را تشخیص دهیم؟ یکی از معضل های سرمایه گذاران بازار بورس می باشد زیرا این کار ریسک سرمایه گذاری را به میزان چشمگیری کاهش می دهد.
بطو کلی می توان گفت که شناسایی بهترین نقطه ورود به سهم با بکارگیری روش و ابزار های تحلیل و همچنین دنبال کردن اخبار بورسی امکان پذیر می باشد.
تعیین نقطه ورود به انواع روشهای تحلیل در بورس سهم یکی از قوانین است که هر سرمایه گذار فعال در بازار بورس باید با روش های تحلیل آن را شناسایی نماید. در پست های آموزشی به تعیین استراتژی برای سرمایه گذاری در بازار بورس بارها تاکید نمودیم زیرا با یادگیری روش های تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال و تعیین نقطه ورود به سهام و استراتژی مناسب برای سرمایه گذاری می تواند از سود این بازار پر تلاطم بهره برد.
بهترین نقطه ورود به سهم را چگونه تشخیص دهیم؟
به جد می توان گفت یکی از مهمترین نکاتی که باید پیش از خرید سهام به آن توجه کنیم ، شناسایی نقطه ورود به آن است. اگر با بکارگیری ابزار و روش های تحلیل دریافتید که سهمی برای خرید مناسب است اکنون بدون توجه به قیمت آن اقدام به خرید می نمایید؟ ، صبر می کنید به سطح حمایتی برسد سپس می خرید؟ و سیستم معاملاتی تان برای خرید و تعیین نقطه ورود چیست؟
سهم هر چقدر با ارزش باشد به هر حال شما باید برای خرید سهم یک نقطه ورود و یا نقطه خرید تعیین نمایید بعد اقدام به خرید آن نمایید. البته ناگفته نماند، اینکه شما از چه روشی برای تحلیل سهم استفاده می کنید در تعیین نقطه ورود به سهم متفاوت می باشد.
تحلیل گرانی که از روش تکنیکال یک سهم را آنالیز می کنند، به حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش می کند، توجه می کنند. به عبارتی از نظر تحلیلگران تکنیکی بهترین نقطه ورود به سهم زمانی است که قیمت سهم به کف کانال که همان سطح حمایتی سهم نیز محسوب می شود یر خورد کند.
حال به تصویر زیر خوب نگاه کنید :
همانطور که در تصویر فوق مشاهده می نمایید خطوط حمایت و مقاومت یک سهم در تحلیل تکنیکال نشان داده شده است این خطوط محدود خرید و فروش سهام را نشان میدهد. خطوط حمایتی یک سهم برای خریداران جذابیت دارد یعنی قیمت سهام به خداقل خود رسیده و بالعکس خطوط مقاومتی برای فروشندگان حائز اهمیت می باشد.
اگر از روش تحلیل تکنیکال برای تشخیص بهترین سهم استفاده می کنید ، برای تعیین نقطه ورود از اندیکاتور های اصلاحی مانند استوکاستیک استفاده نکنید زیرا این اندیکاتور دائما در حال اصلاح بوده و ممکن است نقطه درستی را برای ورود به سهم را نشان ندهند.
تراز های فیبوناتچی٬ شکسته شدن مقاومت و یا موج شماری الیوت و … بهترین سطوح حمایتی را نشان می دهند که میتوانید از آنها بهره مند شوید و برای اینکه سیستم معاملاتی بهینه ای دست پیدا کنید، بهتر است که ابزارتان را همواره مورد آزمون قرار دهید تا به سیستم معاملاتی بهینه ای دست پیدا کنید.
چرا شناسایی بهترین نقطه ورود به سهم اهمیت دارد؟
شناسایی بهترین نقطه برای ورود به بورس از آن جهت برای سرمایه گذاران بازار بورس اهمیت دارد که رابطه مستقیم با میزان سودآوری و کاهش ریسک دارد.
به عنوان مثال پس از تحلیل سهام بانک دی به این نتیجه می رسید که این سهم ارزنده است و در قیمت 6000 تومان اقدام به خرید سهم می نمایید اما بعد از چند روز قیمت سهام به 5000 تومان رسیده و بعد از مدتی صعودی شده و قیمت آن 7000 تومان رسیده است شما در هر دو حالت از این معامله سود می برید اما درصورتیکه شما این سهم را با قیمت 5000 خرید میکردید سود بیشتری می بردید.
به توجه به مثال فوق بطور کامل درک نمودید که شناسایی بهترین نقطه برای ورود به سهم چرا اهمیت دارد، صرفا برای کسب سود بیشتر در انجام معاملات بورسی و کاهش ریسک می باشد.
دیدگاه شما