تعریف Price Action
Price Action ، حرکت قیمت یک اوراق بهادار است که در طول زمان ترسیم می شود.
Price Action پایه و اساس کلیه تحلیل تکنیکال سهام ، کالا یا نمودار دارایی دیگر است.
بسیاری از معامله گران کوتاه مدت منحصراً به Price Action و شکل گیری ها و روندهای برآورد شده از آن برای تصمیم گیری در معاملات اعتماد می کنند.
تحلیل تکنیال به عنوان یک عمل مشتق از Price Action است زیرا از قیمت های گذشته در محاسبات استفاده می کند و سپس می تواند برای اطلاع رسانی تصمیمات معاملاتی استفاده شود.
Price Action به طور کلی به حرکت بالا و پایین قیمت یک اوراق بهادار هنگامی که در طول زمان ترسیم می شود ، اشاره دارد.
ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک از عملکرد قیمت محاسبه می شوند و برای آگاهی معاملات در آینده پیش بینی می شوند.
Price Action به شما چه می گوید؟
پرایس اکشن Price Action Trading یا مختصر شده PAT عبارتست از اینکه تریدر تمام تصمیمات خود در مورد ترید را فقط بر اساس نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و …) اخذ میکند.
Price Action را می توان با استفاده از نمودارهایی که قیمت ها را در طول زمان ترسیم می کنند ، مشاهده و تفسیر کرد.
معامله گران از ترکیب نمودارهای مختلف برای بهبود توانایی خود در ردیابی و تفسیر روندها ، شکست ها و برگشت استفاده می کنند.
بسیاری از معامله گران از نمودارهای شمعدانی استفاده می کنند زیرا با نمایش مقادیر باز ، بالا ، پایین و نزدیک ، به تجسم بهتر حرکات قیمت کمک می کنند.
الگوهای کندلی مانند صلیب حرامی ، الگوی فرفره و سه سرباز سفید همه نمونه هایی از Price Action تفسیر شده هستند.
بسیاری از الگوهای کندلی وجود دارد که با Price تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی Action ایجاد می شوند تا انتظارات بعدی را تنظیم کنند.
همین شکل گیری ها می توانند در مورد انواع دیگر نمودارها ، از جمله نمودارهای نقطه ای ، نمودار میله ای ، نمودار خطی و غیره اعمال شوند.
علاوه بر تشکیلات تصویری موجود در نمودار ، بسیاری از تحلیلگران تکنیکال هنگام محاسبه شاخص های فنی از داده های Price Action استفاده می کنند.
به عنوان مثال ، یک الگوی مثلث صعودی شکل گرفته با اعمال خط روند در نمودار Price Action ممکن است برای پیش بینی شکست بالقوه استفاده شود زیرا عملکرد قیمت نشان می دهد که گاوها چندین بار اقدام به شکست کرده اند و هر بار شتاب بیشتری پیدا کرده اند.
نحوه استفاده از Price Action
Price Action به طور کلی به عنوان یک ابزار تجارت مانند یک شاخص دیده نمی شود ، بلکه منبع داده ای است که همه ابزارها از آن ساخته شده اند.
معامله گران نوسان و معامله گران روند معمولاً با Price Action بیشتر کار می کنند و از هرگونه تحلیل احساسی با صرف توجه بر سطح حمایت و مقاومت برای پیش بینی شکست و ادغام اجتناب می کنند.
حتی این معامله گران باید به فاکتورهای دیگری فراتر از قیمت فعلی توجه داشته باشند ، زیرا حجم معاملات و بازه های زمانی استفاده شده برای تعیین سطح همگی در احتمال دقیق بودن تفسیرهای آنها تأثیر دارد.
محدودیت های Price Action
تفسیر Price Action بسیار ذهنی است.
معمول است که دو معامله گر هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت مشابه ، به نتایج مختلفی می رسند.
یک معامله گر ممکن است روند نزولی را ببیند و معامله گر دیگر ممکن است معتقد باشد که اقدام قیمت ها یک چرخش کوتاه مدت بالقوه را نشان می دهد.
البته ، دوره زمانی مورد استفاده نیز تأثیر بسزایی بر معامله گران دارد که سهام می توانند روند نزولی روزانه زیادی داشته باشند در حالی که نسبت به یک ماه روند صعودی دارند.
نکته مهمی که باید بخاطر بسپارید این است که پیش بینی معاملات با استفاده از اقدام قیمت در هر مقیاس زمانی ، حدس و گمان است.
هرچه ابزار بیشتری برای تأیید آن بتوانید در پیش بینی معاملات خود اعمال کنید ، بهتر است.
در پایان ، با این حال ، عملکرد گذشته یک اوراق بهادار تضمینی برای اقدام قیمت گذاری در آینده نیست.
معاملات با احتمال زیاد بالا همچنان معاملات سوداگرانه است ، این بدان معناست که معامله گران برای دستیابی به پاداش احتمالی ریسک منطقی می کنند.
الگو کندل چکش چیست؟ انواع کندل چکش نزولی و صعودی
کندل ها، ابزارهای مفید برای نمایش نوسانات یک سرمایه و دارایی هستند. داده هایی که از هریک کندل قابل دریافت و تحلیل هستند، آنقدر مفید و قابل اعتنا می باشند که معمولا اغلب تحلیل های تکنیکال را بر مبنای آن انجام می دهند. الگوهایی که از توالی این کندل ها بر روی نمودار و خصوصا نمودار قیمت و ارزش شکل می گیرد، معانی مختلفی را به ذهن متبادر می سازد. یکی از رایج ترین این الگوها، الگوی کندل چکش است. یک الگوی تک کندلی که علی رغم سایر الگوهای تشکیل شده، مبتنی بر یک کندل بوده و نشان دهنده بروز رویدادی مهم در جریان خرید و فروش دارایی است. در این مقاله به صورت اختصاصی در مورد این کندل و الگوی موردنظر آن بحث خواهیم کرد و نتیجه گیری های عمومی تحلیل تکنیکال شامل مناطق مقاومت و حمایت و البته نقاط ورود و خروج را برای شما موشکافی می کنیم.
کندل چکش چیست؟
الگوی کندل چکشی یکی از رایج ترین الگوهای تشکیل شده بر روی نمودارهای قیمت است. الگویی تک کندلی که تمامی مفهوم بدست آمده از آن را از یک کندل بدست می آوریم و این کاملا برخلاف مفهوم روند در سایر الگوها می باشد. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دارایی در روند فروش خود با جانب ضعف مواجه شده و این چربش به سمت خریداران سنگینی می کند و این موضوع خبر خوبی برای سهامداران و دارندگان سرمایه مورد نظر می باشد. اولین نشانه در این الگو، بازگشت روند نزولی است. به این معنا که پس از یک دوره نزولی در سهم، عرضه به کف رسیده است و تقاضا در حال حرکت به سمت رشد است. برای نمایش ظاهر این کندل می توانید به شکل زیر توجه کنید :
بدنه کوتاهی در قسمت بالایی این کندل وجود دارد و البته یک دم بلند در قسمت پایینی که نشان دهنده رشد تقاضا می باشد. طول سایه پایینی باید حداقل به اندازه دو برابر بدنه اصلی کندل باشد تا از آن به عنوان یک کندل چکش یاد کنیم. رنگ سفید یا مشکی آنها نیز نشان دهنده روند های صعودی و نزولی هستند که البته به دلیل تغییر روند به صعودی در هر حالت اهمیت چندانی ندارد و آنچه مورد نظر است، طول سایه پایینی می باشد. این طول سایه نشان دهنده جدال بین خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی است و هر چه طول آن بلندتر باشد، حجم معاملات صورت گرفته در آن بازه زمانی نیز بیشتر است. در واقع این گونه تصور کنید که فروشندگان در طی یک ماراتن سخت به دنبال کاهش قیمت بازشدن دارایی هستند و در قسمت مقابل نیز خریداران این تلاش را برای نزدیک کردن قیمت بسته شدن سهم به قیمت باز شدن می کنند. بنابراین تشکیل چنین الگویی بر روی کندل با شکلی که به شما نشان داده شد، حکایت از اتمام روند عرضه از سوی فروشندگان و کاهش قدرت آنهاست و نوید آغاز روند صعودی برای اصلاح یک سقوط بلند مدت است.
در این میان استثنائات را باید مورد توجه قرار داد. کندل چکشی در یک وارسی انحصاری می تواند گمراه کننده باشد و باید در موقعیت خود تحلیل شود. مثالی که می توان در این مورد به آن اشاره کرد، بازار در حالت رنج است که نمی توان کندل با سایه بلند پایینی را به عنوان کندل چکشی تلقی کرد و بر اساس آن رای به تغییر روند بازار داد. هر اقدامی با اجرای این تحلیل غلط می تواند برای معامله گر یک فاجعه تلقی شود و او را وارد چالش اساسی کند. مثال دیگر برای تحلیل غلط کندل چکش، روند نزولی است که علیرغم تشکیل یک کندل چکشی، به ناحیه حمایتی قدرتمندی نرسیده باشد. بنابراین، تلاش کنید، الگوی کندل چکش تشکیل شده را با سایر عوامل دخیل در آن تحلیل کرده و معتبرتر به نتیجه برسید.
انواع کندل های چکشی
دسته بندی کندل های چکشی بر مبنای روند انجام می شود. یعنی روند نزولی و صعودی می تواند کندل های چکش متفاوتی را به ما نشان دهد :
1- کندل چکش نزولی
کندل چکش نزولی نشان دهنده این موضوع است که فروشندگان در موقعیت ضعف هستند اما قیمت نهایی را به پایین تر از قیمت بازشدن رسانده اند.
2- کندل چکش صعودی
قدرت خرید خریداران در این کندل چکشی نسبت به کندل فوق، بیشتر است و سایه زیرین کندل نیز در این حالت بلندتر است. این بدین معناست که آنها پس از یک جدال نفس گیر در عرضه و تقاضا، قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن رسانده اند. ظهور این کندل در روندهای نزولی بهترین اتفاق ممکن است که نشان می دهد به پایان این روند نزدیک می شویم. اگر در آن ناحیه قادر به شناسایی یک حمایت قوی نیز باشیم، سیگنال بسیار ارزشمندی برای ورود و خرید محسوب می شود.
ظهور کندل چکش نزولی در یک روند صعودی
پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
در فرایند کندل شناسی، پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
ظهور کندل چکش صعودی در یک روند نزولی
بهترین حالت همین است که به تعریف اولیه کندل چکشی بر می گردد. در یک روند نزولی که غلبه عرضه بر تقاضا وجود دارد، فروشندگان به موضع ضعف می روند و توانایی مقابله با خریداران را از دست می دهند. اگر این اتفاق در یک ناحیه حمایتی قوی رخ داده باشد، می توان به صراحت از تغییر روند و اتمام روند نزولی خبر داد.
اگر این روند نزولی تشکیل شده از سه کندل نزولی قرمز باشد و سپس یک کندل چکشی ظاهر شود، گزینه و سیگنال محتمل، سیگنال خرید و ورود است اما این موارد زیر را نیز در نظر بگیرید :
- پس از کندل چکش، کندل بعدی صعودی باشد.
- چندین کندل بعدی کندل چکشی، صعودی بوده و قیمت نهایی هر کدام بالاتر از قیمت نهایی کندل قبلی بوده باشد.
- اگر قیمت نهایی کندل بعدی، پایین تر از قیمت نهایی کندل چکش بوده باشد، کندل چکش از اعتبار ساقط می شود و تغییر روند منتفی است.
- در روند صعودی، با تشکیل یک چکش نزولی، اگر کندل بعدی نیز نزولی باشد، قطعا روند صعودی به نزولی تغییر کرده است.
- تشکیل یک کندل چکش نزولی در یک روند صعودی، و سپس ایجاد چند کندل نزولی نشان از استمرار روند نزولی است و باید انتظار بکشید تا پس از اتمام این روند وارد سهم شوید.
- و اگر چکش نزولی تشکیل شده در یک روند صعودی را در نظر بگیرید و کندل بعدی آن یک کندل صعودی با قیمت نهایی بالاتر از چکش باشد، دیگر چکش را فراموش کنید و بدانید که اعتبار آن ساقط است.
علل شکل گیری چکش در روند
تحلیل های تکنیکال از بهترین ابزارهای پیش بینی روند بازار هستند که مبتنی بر اعداد و ارقام و ریاضیات اند اما نباید هر نتیجه گیری از آنها را به صورت قطعی فرض کرد و رخداد آن را انتظار کشید. این ها تماما به صورت تطبیق الگوهای قبلی با داده های فعلی هستند و هیچ الزامی برای وقوع آنها نیست. کندل چکش و الگوی تشکیل شده در آن، نشان دهنده تغییر روند است. یک روند نزولی که به انتها رسیده و حال باید به سمت صعود پیش برود. اعتبار این الگو به سایه ای است که در کندل چکش تشکیل شده است. بلندی بیشتر سایه نشانه اعتبار بیشتر و قدرت بالای خریداران خواهد بود. برای اطلاق چکش به یک کندل، باید چندین کندل قبلی آن نزولی بوده باشد تا با یک روند نزولی هم خوانی داشته باشد. یک موضوع دیگر در این کندل، عدم وجود شاخ بر روی بدنه است.
این نشان می دهد که این جدال یک رقابت سخت برای حفظ قیمت در منطقه حمایتی خریداران است. حمایتی که تا آخرین لحظات معاملات وجود دارد و اجازه نزولی شدن را نمی دهد و اگر زمان بیشتری به آنها تعلق گیرد، می توانند به طور کامل آن را به روند صعودی تبدیل کنند. این زمان بیشتر همان کندل روز بعد است که باید قیمت نهایی بالاتر از چکش را به ثبت برساند. در واقع باید این رویه صعودی در چند کندل بعدی تداوم داشته باشد. این محدوده حمایتی نباید نقض شود و به همین دلیل است که توصیه جدی تحلیلگران به معامله گران این است که کندل های قبل و بعد از چکش، نباید به هیچ عنوان وارد منطقه حمایتی شوند. این یک نکته بسیار مهم برای معامله است.
حد ضرر در الگوی چکش
به صورت عام، حد ضرر الگوی چکش را انتهای دم کندل در نظر می گیرند. یعنی اگر قیمت کندل بعدی، از انتهای دم پایین تر باشد، قطعا این کندل نقض شده است. همچنین بسیار دقیق باشید که اگر کندل چکش، روند صعودی را تایید نکرده و وارد یک روند نزولی شود، احتمالا قدرت زیادی در سقوط سهم خواهد داشت و سیگنال فروش در زیر دم کندل چکش صادر می شود. بنابراین در هر روند نزولی باید تعداد زیادی از چکش هایی را شاهد باشید که نقض شده و روند نزولی قدرتمندتر از قبل به حرکت خود ادامه داده باشد.
در انتها ذکر این نکته ضروری است که تجربیات معامله گران در بستر واقعی معاملات، نشان می دهد که علم بررسی کندل ها، می تواند کمک بسیاری در پیش بینی روند و جلوگیری از زیان نماید. بنابراین هیچ گاه آموزش و یادگیری الگوها و تحلیل تکنیکال را فراموش نکنید و به جد آن را دنبال نمایید. همچنین شما می توانید در مورد کندل دوجی یا کندل مرد به دار آویخته به شکل کامل نیز مطالعه نمایید.
پولبک (Pullback) یا اصلاح قیمت چیست؟
پیشتر در مطلب “اصول تحلیل تکنیکال” بیان کردیم که در تحلیل تکنیکال مانند تحلیل بنیادی به دنبال محاسبه ارزش ذاتی سهام نیستیم؛ بلکه میخواهیم با استفاده از نمودارها و الگوها، قیمتهای آینده آن را پیشبینی نماییم. در این مطلب به بررسی مفهوم اصلاح قیمت (Pullback) و تکنیکهای کاربردی آن خواهیم پرداخت.
پولبک چیست؟
کلمه پولبک (Pullback) در لغت به معنای بازگشت و عقب کشیدن و مترداف کلمه hook به معنی قلاب است. به همین دلیل در نمودارها نیز به شکل قلاب نمایان میشود. معنای دیگری که برای این کلمه میتوان در نظر گرفت خداحافظی است. چراکه در این حالت، روند بعد از شکست سطح حمایتی یا مقاومتی معتبر خود، سعی میکند یک بار دیگر به آن سطح شکسته شده بازگردد. با شکسته شدن این خطوط و نقض آنها، از اهمیت آنها کاسته نشده؛ بلکه تغییر وضعیت میدهند و از مقاومت به حمایت و برعکس تبدیل میشوند.
معمولاً بعد از شکست خطوط حمایتی و مقاومتی، در ۶۰ درصد مواقع بازار متمایل به بازگشت مجدد به سمت حمایت و مقاومتی که شکسته شده دارد. تقریباً در ۷۰ درصد مواقع شکستهایی که با حجم بسیار بالا نسبت به میانگین ۳۰ روزه رخ میدهند، تمایل به پولبک پیدا میکنند؛ لذا این تفکر که الزاماً بعد از هر شکست معتبر، باید نیاز به پولبک باشد، درست نیست. این نکته را در نظر داشته باشید که پولبک حتماً نباید بازگشت دقیق به سطح شکسته شده باشد؛ بلکه نفوذ موقت به محدوده سطح شکسته شده هم پولبک بهحساب میآید.
بررسی انواع پولبک در بازار بورس
سه نوع کلی پولبک در بورس وجود دارد که عبارت است از:
پولبک عادی (Normal Pullback)
پولبک نوع عادی، همان حالتی است که اکثر اوقات قابلمشاهده است. بهصورت خیلی ساده در این نوع پولبک، قیمت به سطح مقاومت یا حمایت خود برخورد میکند و مجدد به حرکتش ادامه میدهد.
پولبک خارجی (Outside Pullbak)
در این حالت از پولبک، همانطور که در تصویر نیز مشاهده میکنید، قیمت سهم قبل از رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت، مسیر اصلی خود را در پیش میگیرد و به حرکت ادامه میدهد. این نوع پولبک نشاندهنده بالا بودن تقاضا برای سهم در حالتهای صعودی (و بالعکس در حالتهای نزولی) است. در صورت مشاهده این نوع پولبک احتمال صعود قیمت در حالت صعودی بالا خواهد بود.
پولبک داخلی (Inside Pullback)
ازآنجاییکه این نوع پولبک میتواند نشاندهنده سردرگمی معاملهگر در جهت نمودار باشد، ریسک زیادی به همراه دارد. بهعنوانمثال در نمودار پایین میبینید که قیمت مقاومت را رد کرده و سپس به سمت پایین آمده و مجدد رشد کرده است. اگر قدرت تصمیم خریداران قاطعانهتر بود، این اتفاق نمیافتاد و قیمت سهم بعد از برخورد به مقاومت رشد خود را ادامه میداد.
بررسی پولبک در روند صعودی، نزولی و خنثی
فرض کنید سهم در یک روند صعودی قرار دارد و هر بار سقف ها و کف های بالاتری میسازد. در یک بازه زمانی که سهم به محدوده خط روند خود نزدیک میشود، این محدوده را میشکند و پس از اصلاح چند درصدی، دوباره به خط روند نزدیک میشود. اکثر اوقات سهم موفق به عبور از خط روند قبلی خود نمیشود و پس از برخورد به خط روند، مجدداً وارد مسیر کاهشی (ادامه حرکت قبل) میشود. نمونه این نوع پولبک در نمودار زیر قابلمشاهده است.
در تعریف دیگری از پولبک در روند نزولی هم شاهد همین اتفاق هستیم؛ یعنی در روند نزولی که هر بار شاهد سقف ها و کف های پایینتر هستیم، قیمت موفق به شکست خط روند نزولی میشود. معمولاً پس از شکست خط روند نزولی قیمت دوباره تمایل به برگشت به خط روند و کسب انرژی دوباره دارد تا بتواند مسیر خود را تکرار کند و وارد مسیر صعودی شود.
پولبک برای روندهای صعودی نیز وجود دارد. در حالت خنثی شاهد نوسان قیمت بین یک سقف و کف هستیم. بهعنوانمثال فرض کنید سهم در محدودههای ۱۰۰ تا ۱۲۰ تومان همواره در حال نوسان است که ممکن است شاهد شکست حمایت و یا مقاومت در سهم باشیم. در هر یک از دو حالت ذکرشده (شکست حمایت و مقاومت در روند خنثی) معمولاً شاهد پولبک به سطح قبلی و سپس ادامه مسیر حرکت هستیم.
بیشتر بخوانید: آموزش اندیکاتور rsi
نکته آخر اینکه در هر یک از حالتهای ذکرشده پس از تکمیل پولبک شاهد ثبات در یک محدوده قیمتی و سپس ادامه مسیر هستیم.
پولبک های مناسب چه نوع پولبک هایی هستند؟
بهترین نوع پولبک حالتی است که به شکل ضعیف و کندی انجام شود. اصطلاحاً به این حرکات Compression گفته میشود. درواقع ما یک سطح داریم که با یک یا چند کندل قدرتمند شکسته میشود. اکنون پولبکی که به سمت این سطح انجام میشود اگر حالت ضعیف و فشردهای داشته باشد، در وضعیت مناسبی برای معاملات ما قرار خواهد داشت.
تفاوت پولبک و اصلاح قیمت چیست؟
پولبک و اصلاح قیمت هر دو به معنی جابجایی روند است؛ اما این نکته را در نظر داشته باشید که بین این دو مفهوم یک تفاوت مهم وجود دارد و آن هم این است که پولبک ها موقت و اصلاح ها طولانیمدت هستند. پولبک ها نشانهی از تغییر روند و تبدیل مقاومتهای شکسته شده به حمایت و حمایتهای شکسته شده به مقاومت هستند و اصلاح ها نشانهی ادامه روند صعودی و یا نزولی در جهت ایجاد الگوهای پلکانی قیمت هستند.
آیا پولبک نشانه شروع یک روند جدید است؟
عدهای از سرمایه گذاران اعتقاد دارند که بعد از تشکیل پولبک در سهم، شاهد ادامه روند قبل هستیم؛ در صورتی که این درست نیست. بولکوفسکی اعتقاد دارد که حدود ۵۰ درصد از روندها بعد از تکمیل پولبک روند قبلی خود را ادامه میدهند. در حالی ۵۰ درصد روندها بعد از پولبک باقدرت روند قبلی خود را از دست میدهند و مسیر جدیدی را شروع میکنند. پس بهطور قطع نمیتوان گفت که آیا پولبک در سهم اتفاق میافتد یا خیر و احتمالاً در نمودارهای بسیاری نیز شاهد این موضوع بودهایم؛ بنابراین بهتر است برای تکمیل پولبک و ادامه روند سهم حتماً به نکاتی که تا اینجای مطلب به آنها اشاره کردیم، توجه داشته باشید. البته این نکته نیز حائز اهمیت است که شناخت تکنیک های معاملاتی و تابلو خوانی بازار کمک زیادی به فهم و تشخیص رفتار بازار میکند.
سخن آخر
بهطورکلی زمانی که یک سطح شکسته میشود، معمولاً بعد از آن شاهد یک حرکت برگشتی به آن سطح خواهیم بود که به این حرکت «پولبک» گفته میشود.
پولبک زمانی دارای اعتبار بیشتری است که محدوده حمایت و مقاومت شکسته شده با یک حجم بالا شکسته شود و معمولاً باید دو الی سه برابر میانگین یک هفته گذشته باشد. حال فرض کنید اگر محدوده حمایتی یا مقاومتی پرقدرت شکسته شود و در چند روز پس از آن شاهد این باشیم که قیمت پایانی روز جاری کمتر از روز قبل باشد. در این صورت احتمال پولبک پایین است؛ چراکه احتمال فروش قوی در بازار و همچنین نبود تقاضای کافی در سهم وجود دارد. اکثر سرمایه گذاران فکر میکنند که پولبک حتماً باید بازگشتی به نقطه شکست باشد، در صورتی که در بازار کمتر شاهد این موضوع هستیم و عمدتاً پولبک به محدوده شکست تکمیل نمیگردد.
بولکوفسکی عقیده دارد که روندها معمولاً شش روز بعد از شکست، مرحله اول پولبک را به اتمام میرسانند و مرحله دوم پولبک نیز طی یازده روز به پایان میرسد. البته این نکته را باید مدنظر قرار داد که اگر یک محدوده با حجم قوی شکسته شود و پس از آن در پولبک شاهد یک حرکت ضعیف و کمحجم باشیم میتوان آن را معتبر دانست. یکی از نکاتی که حتماً باید در پولبک ها موردتوجه قرار داد نوع معاملات حقوقیهای بازار است.
راهنمای رسم خط روند (Trendline)
روند (Trend) اصطلاحی است در بازارهای مالی که تمایل کلی حرکت قیمت در یک بازار را مشخص میکند. در واقع روند از گرایش جامع قیمت حکایت دارد. شاید تشخیص روند، مهمترین وظیفه و هدف یک تحلیلگر در تحلیل تکنیکال باشد. از این رو رسم خط روند بسیار اهمیت دارد. در این مقاله سعی شده تا با زبانی ساده روند قیمت و نحوه ترسیم خط روند آموزش داده شود.
خط روند چیست؟
خطوط روند (Trendlines) در بازارهای مالی، خطوط اُریبی هستند که بر نمودار ترسیم میشوند. این خطوط، نقاطی از دادهها را به هم متصل میکنند تا تشخیص روند بازار و تصور حرکات قیمت را برای تریدرها و چارتیستها تسهیل کنند.
خطوط روند یکی از اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب میآید. رسم خط روند به صورت گستردهای در بازارهای سهام، ارز فیات، ابزار مشتقه و ارزهای دیجیتال به کار میرود.
خطوط روند اساساً شبیه به سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند، با این تفاوت که به جای خطوط افقی، از خطوطی مورب ساخته شدهاند. از این رو میتوانند شیبی مثبت یا منفی داشته باشد. معمولاً وقتی که شیب خط زیاد باشد، روند قویتر خواهد بود.
رسم خط روند
میتوانیم خطوط روند را به دو دستۀ اصلی تقسیم کنیم: روند صعودی (Uptrend) و روند نزولی (Downtrend). خط روند صعودی، همانطور که از اسمش برمیآید، از موقعیتی فروتر در نمودار، به جایگاهی بالاتر ترسیم میشود و دو یا چند نقطه را، همانند تصویر زیر، به هم متصل میسازد.
در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین نمایش داده شده که خط سبز نمایانگر روندی صعودی است.
در مقابل، روند نزولی هم از جایگاهی فراتر به موقعیتی فروتر در نمودار رسم میشود و دو یا چند نقطه را به هم وصل میکند.
در تصویر بالا نیز خط قرمز نمایانگر روندی نزولی در قیمت بیت کوین است.
در نتیجه، تفاوت این دو نوع روند در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده میشود. رسم خط روند صعودی، با استفاده از پایینترین نقاط نمودار انجام میشود (یعنی کف نمودارهای شمعی در سطحی بالاتر تشکیل میشود). از طرف دیگر، رسم خط روند نزولی، با استفاد از بالاترین نقاط نمودار انجام میشود (یعنی سقف نمودار شمعی در سطحی پایینتر ایجاد میشود).
چگونه از خطوط روند استفاده کنیم؟
خط روند با توجه به فراز و فرود نمودار، قیمت روند غالب را اندکی به چالش میکشد، آن را میآزماید و با خود هم جهت میسازد. سپس برای پیشبینی سطوح مهم آینده امتداد مییابد. رسم خط روند ممکن است بارها انجام شود و مادامی که دچار شکست نشود، معتبر است.
با اینکه خطوط روند میتوانند برای انواع دادههای نموداری به کار بروند، اما معمولاً در نمودارهای مالی (بر اساس قیمت بازار) مورد استفاده قرار میگیرند.
همچنین آنها اطلاعاتی از عرضه و تقاضا ارائه میدهند. خط روند صعودی، طبیعتاً بیانگر نیروی خرید فزاینده است (تقاضا بیشتر از عرضه است). خط روند نزولی نیز با افت پیوسته قیمت در ارتباط است ( عرضه بیشتر از تقاضا است).
حجم معاملات نیز میتواند در چنین تحلیلهایی منظور شود. به عنوان مثال اگر قیمت افزایش یابد اما حجم معاملات کاهش یابد یا نسبتا اندک باشد، ممکن است به اشتباه تصور شود که تقاضا در حال افزایش است.
همان طور که اشاره شد، از خطوط روند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشود. این سطوح از مفاهیم اساسی و بسیار مهم تحلیل تکنیکال به شمار میروند. خط روند صعودی نمایانگر سطح حمایتی ست که بعید است قیمت به زیر آن برود. در مقابل، روند نزولی هم نشاندهندۀ سطح مقاومتی است که افزایش قیمت به بالای آن غیرمحتمل است.
به عبارت دیگر، هنگامی روند بازار غیرمعتبر است که سطوح حمایت و مقاومت به سمت پایین و بالا شکسته شوند. در بسیاری از موارد هنگامی که این سطوح اصلی در حفظ روند ناموفق باشند، بازار تمایل دارد جهت حرکت خود را تغییر دهد.
تحلیل تکنیکال همچنان عرصهای ذهنی است و هر کس میتواند روش کاملاً متفاوتی برای رسم خط روند ارائه دهد. از این رو، ترکیب چندگانۀ تکنیکهای تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال برای کاهش ریسک میتواند سودمند باشد.
ترسیم خطوط معتبر روند
از لحاظ فنی، خطوط روند میتوانند هر دو نقطۀ روی نمودار را به هم متصل کنند. اما بسیاری از چارتیستها اتفاق نظر دارند که استفاده از سه نقطه (یا بیشتر)، روند را معتبر میسازد. در برخی موارد استفاده از دو نقطه میتواند به معنی پتانسیل روند باشد و استفاده از سه نقطه نیز به عنوان آزمون اعتبار روند تلقی میشود.
در نتیجه هنگامی که قیمت، خط روند را در سه نوبت (یا بیشتر) لمس کند و نشکافد، روندی معتبر محسوب میشود. آزمون چندبارۀ خط روند ثابت میکند که روند مذکور صرفاً از نوسانات قیمت ناشی نشده است.
تنظیمات مقیاس در رسم خط روند
علاوه بر انتخاب تعداد نقاط کافی برای تشکیل روندی معتبر، لحاظ کردن تنظیمات مناسب نیز هنگام ترسیم خط روند حائز اهمیت است. تنظیمات مقیاس، مهمترین بخش تنظیمات نمودار است.
مقیاس در نمودارهای مالی به نحوۀ نمایش تغییر قیمت مرتبط است. مقیاس عددی (Arithmetic) و مقیاس نیمه لگاریتمی (Semi-Logarithmic) رایجترین مقیاسهای موجود هستند. در نمودار عددی، تغییر قیمت بر حسب حرکات عمودی قیمت به موازات محور Y بیان میشود. حال آنکه در نمودار نیمه لگاریتمی، تغییرات بر اساس درصد نمایش داده میشود.
برای مثال، در نمودار عددی، تغییر قیمت از 5 به 10 دلار همانند تغییر قیمت از 120 به 125 دلار است. اما در یک نمودار نیمه لگاریتمی افزایش 100% قیمت (از 5 به 10 دلار) مقدار بیشتری از نمودار را در مقایسه با افزایش 4% (120 به 125 دلار) اشغال میکند.
هنگام استفاده از خطوط روند باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
هنگام ترسیم خط روند، توجه به تنظیمات مقیاس اهمیت دارد. هر نوع از نمودار ممکن است فراز و فرود متفاوتی در پی داشته باشد و در نتیجه به خط روندی متفاوت منجر شود.
انتخاب نقاطی که برای ترسیم خط روند به کار میروند، بر میزان نمایش دقیق چرخههای بازار و روند واقعی تأثیرگذار است و باعث میشود قدری ذهنی باشند.
برای مثال برخی از چارتیستها خطوط روند را تنها بر اساس بدنۀ نمودار شمعی و بدون در نظر گرفتن فتیله (Wicks) ترسیم میکنند و برخی دیگر ترجیح میدهند خطوط روند را با لحاظ کردن بالا و پایین فتیلهها ترسیم کنند.
در نتیجه اهمیت دارد از خطوط روند به همراه سایر ابزارهای نموداری و اندیکاتورهایی از قبیل ابرهای ایچیموکو، نوارهای بولینگر (BB)، مکدی (MACD)، شاخص RSI، و میانگین متحرک (MA) استفاده شود.
سخن پایانی
روند یک نمودار، گرایش کلی حرکت قیمت در یک نمودار را نشان میدهد که با اتصال دو یا چند نقطه به روی نمودار تشکیل میشود. اهمیت روند و تشخیص آن تا آنجا است که میتوانیم آن را هدف اصلی تحلیلگر تکنیکال بدانیم.
روندها سه دسته هستند: صعودی، نزولی و خنثی. خطوط روند در تمامی بازارهای مالی از جمله بازار رمزارزها به کار میروند. اهمیت دیگر خطوط روند در این است که میتوان آنها را همچون سطوح مقاومت و حمایت در نظر گرفت.
برای ترسیم خط روند به یاد داشته باشید که با اتصال دو نقطه احتمال وجود روند تقویت میشود؛ حال آنکه با استفاده از سه نقطه اعتبار روند محرز میگردد. روندها آزمون میشوند و اگر دچار شکست نشوند اعتبارشان ثابت میشود.
اگر روند صعودی باشد، به معنی مازاد تقاضا است و اگر روند نزولی باشد، از افزونی عرضه بر تقاضا حکایت دارد. باید توجه داشته باشید که به تنهایی استفاده کردن از خطوط روند میتواند شما را دچار اشتباه کند. لذا پیشنهاد میگردد که همراه با آن از سایر ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده شود.
کندل چکش یا Hammer چیست؟ آموزش کندل شناسی و کندل خوانی
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد.
برای آموزش کندل خوانی و کندل شناسی و الگوهای کندلی پر کاربرد به لینک روبرو مراجعه کنید: کندل شناسی
فهرست عناوین این مطلب
ویژگی ظاهری کندل چکش
نام این candle از شکل ظاهری آن مشخص است. کندل چکش یا Hammer دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی بایستی حداقل دوبرابر بدنه یا بادی باشد.
رنگ بادی (صعودی یا نزولی بودن کندل) در این الگو مهم نیست و شرط تشخیص آن اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است.
لایت فارکس یکی از بهترین بروکرهای فعال در بازار فارکس است و در مقایسه با رقبای خود برای تریدرهای ایرانی امکانات بسیار خوبی ایجاد کرده است. شما در بروکر لایت فارکس قادر به معامله تمام جفت ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال، فلزات، سهام های بازار بورس نیویورک و نزدک هستید.
- جهت آموزش ثبت نام و بررسی بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: لایت فارکس
- جهت مراجعه به وبسایت بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: وبسایت رسمی لایت فارکس
مفهوم کندل چکش ( Hammer )
یکی از مراحل اصلی تحلیل به روش پرایس اکشن تحلیل کندل ها می باشد.
به طور کلی و بدون توجه به نوع روند، سایه کندل نشانگر تقابل بین خریداران و فروشندگان است و هر چه این سایه بلندتر باشد حجم معاملات بیشتر می باشد. وقتی که سایه بلند در زیر کندل تشکیل می شود به معنای این است که فروشندگان در تلاشند تا قیمت را پایین بیاورند و خریدران با خریدهای خود قیمت را بالا آورده و تلاش فروشندگان را خنثی می کنند.
candle چکش یک از نشانه های اتمام روند نزولی می باشد و در کنار دیگر نشانه ها سیگنالی جهت بازگشت روند و آغاز روند صعودی یا شروع یک اصلاح در نظر گرفته می شود.
توجه تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی شود که کندل چکش به تنهایی تعیین کننده هیچ نتیجه ای نیست و بایستی در موقعیت خودش بررسی گردد. به عنوان مثال در بازار رنج کندلی با سایه بلند به معنای تغییر روند نیست و نمی توان بر اساس آن وارد موقعیت call یا buy و put یا sell شد.
همچنین اگر در یک روند نزولی کندل Hammer تشکیل گردید بایستی چک شود که آیا بازار به یک ناحیه حمایتی قدرتمند رسیده است یا نه. واضح است که وجود چند عامل در کنار یکدیگر بر اعتبار تحلیل می افزاید.
انواع کندل چکش ( Hammer )
کندل Hammer بر اساس رنگ بادی آن یا به عبارتی دیگر بر اساس صعودی یا نزولی بودن کندل به دو نوع تقسیم بندی می شود.
کندل Hammer نزولی
این candle گویای این مطلب است که با وجود ایجاد ضعف در فروشندگان، آنها توانسته اند قیمت پایانی را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
کندل چکش صعودی
در این candle خریداران قدرت بیشتری نسبت به خریداران در کندل چکش نزولی دارند. سایه بلند در زیر کندل به این معناست که قدرت فروش را خنثی کرده اند. علاوه بر این آنها توانسته اند قیمت بسته شدن candle را به بالاتر از قیمت باز شدن آن برسانند.
در یک روند نزولی تشکیل کندل هایی که با سایه های بلند در زیر نشان دهنده شروع ضعف در فروشندگان و عدم وجود قدرت در پایین تر آوردن قیمت است. تریدر بایستی با بررسی نواحی حمایتی و مقاومتی و الگوهای کندلی فرصت مناسب برای ورود را بیابد.
کندل چکش یا Hammer نزولی در یک روند صعودی به چه معناست؟
در یک روند صعودی هنگامیکه candle چکش نزولی تشکیل می شود نشان دهنده این است که فروشندگان قدرت عرضه را بالا برده اند. فروشندگان با فروش های خود قیمت یا نرخ را پایین آورده ولی خریداران نیز با خریدهای خود از زیاد پایین آمدن قیمت جلوگیری کرده اند و در نهایت قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن candle قرار گرفته است. وجود این کندل در روند صعودی نشان دهنده قدرت فروشندگان است.
ورود به بازار با اردر call یا buy با ظاهر شدن Hammer
در صورتیکه یک روند نزولی با حداقل سه candle نزولی ایجاد شد و پس از آن کندل چکش تشکیل گردید تریدر با توجه به دیگر شرایط استراتژی معامله گری خود می تواند آماده ورود به معامله گردد. در نظر گرفتن نکات زیر در مواجه شدن با کندل Hammer کمک کننده است.
- در صورتیکه بعد از کندل چکش یک کندل صعودی تشکیل گردد، می تواند تاییدی برای تغییر روند در نظر گرفته شود.
- در صورتیکه چند کندل صعودی پس از candle چکش ایجاد شود به شرطی که بالای هر کندل از بالای کندل قبلی بالاتر باشد، تریدر می تواند در اصلاح وارد بازار در جهت صعود شود.
- در صورتیکه قیمت به زیر کندل Hammer رسید روند نزولی ادامه دار است و باید منتظر علامت دیگری بود. کندل چکش قبلی دیگر معتبر نیست.
- همانطور که بالاتر توضیح داده شد تشکیل candle چکش نزولی (قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن است) در یک روند صعودی نشان دهنده ظهور قدرت عرضه می باشد. اگر بعد از کندل Hammer کندل نزولی تشکیل گردد تاییدی برای تغییر روند است.
- اگر در یک روند صعودی کندل Hammer تشکیل شد و پس از آن چند کندل نزولی به صورتیکه قیمت پایین هر کندل پایین تر از قیمت پایین کندل قبلی باشد ظاهر شود تریدر می تواند در پایان اصلاح برای ادامه نزول وارد بازار شود.
- در صورتیکه قیمت در کندلهای بعدی به بالاتر از کندل چکش در روند صعودی برود به عبارت دیگر قیمت بسته شدن candle جدید بالاتر از قیمت بالای کندل چکش برسد دیگر candle چکش معتبر نیست.
تحلیل با کندل چکش و اسیلاتور
برای اطمینان بیشتر از پیشبینی می توان علاوه بر بررسی اینکه کندل چکش در روند نزولی بر روی یک ناحیه حمایتی تشکیل شده است، بررسی نمود که اسیلاتوری مانند stochastic در اشباع فروش باشد. با کراس دو خط اسیلاتورتغییر روند محتمل تر خواهد بود و می توان وارد بازار در جهت صعود شد.
الگوی Hammer یکی از الگوهای معتبر و مورد علاقه تریدرهای پرایس اکشن است. بسیاری از تریدرها در استراتژی های معامله گری خود در کنار دیگر عوامل به این الگو نیز توجه ویژه ای دارند.
دیدگاه شما