معاملهگران بازار سهام دست به عصاتر شدهاند
یک کارشناس بازار سرمایه، معتقد است حجم رو به پایین معاملات ناشی از ابهاماتی است که در بازار سرمایه وجود دارد، بنابراین سرمایهگذاران ترجیح میدهند تا رفع کامل ابهامات حاکم بر بازار، از افزایش معاملات پرهیز کرده و بعد از آن، مجدد وارد بازار شوند.
روزنامه ایران: حمید فاروقی، در گفتوگو با «ایران» اذعان داشت که سهمهای کوچک، متوسط و حتی بزرگ بازار به لحاظ قیمتی در محدوده خوبی قرارداشته و اکثر سهمها به قیمت هستند هرچند که در شرایط فعلی، معاملهگران ترجیح میدهند دست به عصاتر رفتار کنند تا تکلیف بازار روشن شود.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
وی، با بیان اینکه برخی تصمیمات همواره بر روند بازار تأثیرگذار است، گفت که نرخ سود بانکی به تازگی به عدد 22 درصد رسیده که این نرخ یکی از عواملی است که بازارسرمایه را با رکود مواجه خواهد ساخت زیرا این نرخ برای سپردهگذاری و کسب سود بدون ریسک بسیار جذاب است. فاروقی تأکید کردکه در حال حاضر مهمترین رقیب بازار سرمایه نرخ سود بالای بانکی است و مابقی بازارها از جمله بازارهای موازی مثل مسکن، ماشین و حتی سکه، رقیب جدی برای بازار سهام نیستند.
عضو موظف هیأت مدیره سبدگردان ویستا، گفت که بازارهای موازی مثل ماشین و ملک دیگر جایی برای رشد بیشتر ندارند هرچند که رشد نرخ دلارو سکه در رابطهای مستقیم با تعیین تکلیف گشایشهای سیاسی بوده و اگر این گشایشها به سرانجام برسد بازارهای موازی، رقابت را به بازار سرمایه خواهند باخت درحالی که اگر ابهام همچنان وجود داشته باشد بازارهای موازی میتوانند از بازارسهام جلوتر بیفتند. به گفته وی، در حال حاضر بازار سهام نسبت به سایر بازارهای موازی ارزانتر بوده و اگر نرخ سود بانکی کاهش یابد میتوان امیدواربود که این روند بر بازارسهام تأثیر بگذارد.
فاروقی، یادآور شد که تقاضایهای فعلی دربازارهای موازی بیشترتقاضای سفته بازی است واین بازارها بیشتر در شرایط صعودی سودده هستند.
وی، با بیان اینکه قیمتهای جهانی دچار افت جدی شدهاند و این عامل هم در بازار سرمایه مزید بر علت شده است، تصریح کرد: با توجه به این شرایط چشماندازی از رشد وسودآوری شرکتها از بابت افزایش قیمت جهانی و رشد دلار نداریم و سودهایی که در حال حاضر وجود دارد بیشتر تکرار سودهای فعلی در سال آینده است.
به گفته فاروقی، با توجه به نرخ بالای سود بانکی، کسب سود بدون ریسک باعث خواهد شد که سرمایهگذاران تمایلی برای حضور در بازار سهام نداشته باشند، هر چند که بازار سهام در شرایط کنونی کشش ریزش بیشتر از این را ندارد و اعداد شاخص هم در همین محدوده خواهد ماند.
آینده بیت کوین چه می شود؟
برای آینده ی بیت کوین در حال حاضر هیچ چیزی مشخص نیست اما چیزی که مشهود است ، آینده ی آن روشن و رو به پیشرفت خواهد بود. مسیر بیت کوین را در بین منتقدین، طرفداران حتی افراد مشکوک و بی طرف نیز نمی توان با قاطعیت عنوان کرد که به کدامین سمت سو می باشد.
اما آنچه که مشخص است بیت کوین به چالش کشنده ی سیستم اقتصادی قدیمی و نظام بانکداری قدیمی می باشد که در این بین مخالفین و طرفداران خود را در طی زمان شناخته است. ما در این مقاله قصد داریم به بررسی آینده این رمز ارز بپردازیم.
مفاهیم کلی:
پیدایش بیت کوین
در شروع امر و پیدایش بیت کوین نظرهای عامه مردم بسیار منفی بود و رفته رفته و با گذشت زمان و پیشرفت های این ارزدیجیتال، نظرات به مرور سمت و سوی طرفداری پیدا کرده و هر روز بیش از پیش محبوبیت خود را میان جامعه باز می یابد.
در این بین عدم کنترل این ارز توسط دولت و یا حکومت بخصوصی سهم بسزایی در محبوبیت این ارز ایفا کرده است.
آینده ی بیت کوین
وابستگی قیمت بیت کوین
با توجه به افزایش روزمره ارزش بیت کوین، باید این سوال را پرسید که چه اتفاقی افتاد که به یکباره ودر مدت نسبتا کوتاهی نرخ بیت کوین، افزایش بسیار زیادی یافت.
بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده هستند که رشد اخیر این رمز ارز به دلیل استقبال سرمایهگذاران به ویژه شرکتهای قدرتمند جهانی است که دارای پشتوانه مالی و اقتصادی قدرتمندی هستند؛ معمولاً بازار ارز دیجیتال از بازارهایی است که سرمایههای بزرگ میطلبد تا سود خوبی همراه خود داشته باشد و اغلب نیز سرمایهگذاران بزرگ با توان مالی بالا وارد این بخش میشوند.
اما همانگونه که مشخص است رونق این بازار نیز مانند هر بازار دیگری وابسته به عرضه و تقاضاست؛ با توجه به افت دیگر بخشهای اقتصادی دنیا بخاطر پدیده ی کرونا، برخی ترجیح دادهاند که در عرصه ی ارزهای دیجیتال نیز وارد شوند و تجربه سرمایهگذاری . سود آوری در بیت کوین را هم به دست آورند.
در گزارشی که در سایت «کپیتال» منتشر شده به برخی انتظارات فعالان بازار درباره ارزش بیت کوین برای سال آینده پرداخته است: پیش بینی ارزش این رمز ارز در آینده با ۱۰۰ هزار دلار از مدل پیش بینی سهام به جریان (S&F) شروع می شود، تا ۱۷۰ هزار دلار پیش بینی شده توسط استراتژیست Bloomberg، مایک مک گلون، و بالاتر از ۳۱۸ هزار دلار که هدف تعیین شده توسط تام فیتزپاتریک، تحلیلگر سیتی بانک است که بیت کوین را “طلای قرن 21” می نامد.
آینده ی بیت کوین
آیا ارزش بیت کوین همچنان بالا می رود؟
چشم انداز بیت کوین: جایی که اکنون هستیم؛ پایان هفته ی اول آپریل 2021 ارزش بیت کوین که تا 58 هزار دلار صعود کرد، که تا اینجا به گونه ای تعجب آور هم بوده و همه را شوکه کرده است. در کمتر از چند ماه، این رمز ارز ۹۰ درصد ارزش خود را کسب کرده است و از ۱۰ هزار و ۴۰۰ دلار در یکم اکتبر 2020 به ۱۸ هزار و ۹۰۰ دلار در ۲۱ نوامبر ۲۰۲۰ رسیده و اکنون در محدوده ی 59 هزار دلار است. اخیراً، ارزش بازار بیت کوین به بالاترین رقم خود و بیش از 1 تریلیارد دلار رسیده است.
این بار اولی نیست که در بازار ارزهای دیجیتال ،صعود قیمت شدیدی را مشاهده می کنیم . علیرغم اینکه کسی نمیتواند پایان بازار نزولی و آغاز بازار صعودی را پیشبینی کند ، اما تعداد زیادی از افراد معتقد بودند با Halving چهارم برای بیت کوین همانند گذشته اتفاقات خوبی خواهد افتاد، قیمتهای فعلی ارزهای دیجیتال، برای خیلی از افراد پر از جذابیت است.
آینده ارزهای دیجیتال چگونه تصور می شود؟
وضعیت آینده ی ارزهای دیجیتال ، بر اساس دو فاکتور مهم بررسی می گردد :
• تاثیرگذاری موسسات و نهادها
• مقبولیت و پذیرش این ارزها در میان عموم مردم
bitcoin-future
1-موسسات و نهادها
سرمایه ی تازه ای که توسط موسسات مالی و سرمایهگذاری وارد سیستم ارز دیجیتال میگردد ، یکی از دلایل بازار صعودی آتی بوده است و از این بین می توان به سرمایه گذاری های شرکت تسلا و جناب آقای ایلان ماسک را نام برد. همچنین عده ای از متخصصان همچون “مایکل استراتون” پیشبینی کرده بودند با تایید ETF بیتکوین از جانب کمیسیون اوراق بهادار آمریکا (SEC) ، تقریبا ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار به بازار ارزهای دیجیتال تزریق خواهد شد.
این حجم از نقدینگی میتوانست به آسانی بیتکوین را در سطح قیمت قبلی خود جابجا نماید. همچنین در صورتی که SEC در نهایت ETF بیتکوین یا یک ارز دیجیتال دیگر را تایید میکرد ، نهادهای مالی عظیم همچون کوسه منتظر بودند تا از این فرصت استفاده کنند و وارد دارایی های دیجیتالی شوند که رشد سریعی دارند.
۲-مقبولیت و گسترش در بین عموم
برای اینکه ارزهای دیجیتال به موفقیت بلند مدت برسند ، قطعا باید از سوی مردم پذیرفته و حمایت شوند . صنعت ارزهای دیجیتال همچنان در دوران رشد خود به سر می برد. دلیل باقی ماندن ارزهای دیجیتال در فاز مقبولیت اولیه ، وجود نوسانات شدید قیمت ، پیچیدگیهای فنی و سایر موارد است که موجب گردیده تعداد زیادی از شرکتها و خردهفروشیهای بزرگ ، از پذیرفتن ارزهای دیجیتال به عنوان روش پرداخت دلسرد شوند و آن را رد کنند .
البته با وجود ریسکهایی که در پذیرفتن ارزهای دیجیتال به عنوان روش پرداخت وجود دارد ، شرکتهای بزرگی همچون Overstock ،Expedia و Subway پا پیش گذاشتند و برای اینکه مشتریان جدید جذب کنند ، این ارزها را به عنوان روش پرداخت پذیرفتند . اینطور مورد انتظار است که شرکتهای بزرگتر و بیشتر همراه با فروشگاههای کوچک و خردهفروشان پذیرفتن ارزهای دیجیتال را شروع کنند و این بازار را رقابتی تر کنند.
آینده بیت کوین
بیم و امید بیت کوین
مهمترین سوالی که اکنون پیشروی تمام سرمایهگذاران قرار دارد هدف قیمتی بیتکوین در افق بلندمدت است. صعود پرشتاب قیمت بیتکوین سبب اعلام هدفهای قیمتی بعضا رویاپردازانه شده است به طوری که برخی از هدف قیمتی ۳۰۰ هزار دلاری برای پایان سال خبر میدهند. این در حالی است که گروهی دیگر از تحلیلگران از احتمال وجود حباب در این بازار خبر دادهاند و از این رو به معاملهگران درباره خرید رمزارزها هشدار دادهاند.
حال تحلیلگران بانک جیپیمورگان آمریکا در یادداشتی به هدفهای قیمتی و موانع رشد قیمتی بیتکوین در کوتاهمدت و بلندمدت پرداختهاند. تحلیلگران این بانک معتقدند یکی از هدفگذاریهای نظری قیمت بیتکوین در افق زمانی بلندمدت حدود ۱۴۶ هزار دلار است. اما این تحلیلگران هشدار دادهاند که این فرآیند ممکن است تا چند سال زمان ببرد.
همچنین در ادامه این یادداشت آمده است که اگرچه احتمال صعود قیمت بیتکوین در کوتاهمدت به قیمتهای 70 تا 100 هزار دلاری وجود دارد، اما این سطوح قیمتی در کوتاهمدت ناپایدار خواهد بود.
آینده بیت کوین
بیت کوین را بفروشید یا نگه دارید؟
این سوال که آیا بیت کوین را خرید و فروش کنند یا همواره نگه دارند به مسئله پیچیده ای ارتباط دارد. افراد باید به دانش تکنیکال بالایی رسیده باشند تا بتوانند به درستی بازار را تحلیل کنند. و تصمیمات صحیحی اتخاذ نمایند.
در آن صورت از بین رفتن سرمایه ی آنها صد در صد خواهد بود. با این حال آن دسته از افرادی که در این زمینه تخصص خاصی ندارند و تنها به دنبال حفظ ارزش پول خود هستند، بهتر است به خرید رمزارز به عنوان سرمایه گذاری نگاه کنند. یعنی باید بیت کوین را خریداری کرده و نگه دارند. این راه کمک می کند تا سرمایه آنها حفظ شود.
همانطور که گفته شد؛ بیت کوین در آینده روند صعودی به خود خواهد گرفت اما رقم دقیقی را نمیتوان برای آن پیش بینی کرد. از طرفی با توجه به شرایط نابسامان بازارهای مختلف اقتصادی و سرمایه گذاری در ایران، مردم ناچارند تا به سمت این بازار روی بیاورند. اگر قصد سرمایه گذاری دارید و به عنوان اشتباه کشنده معامله گران تازه کار یک تازه کار شناخته می شوید، توصیه می کنیم که راه خرید و فروش را در پیش نگیرید. زیرا ریسک از بین رفتن سرمایه شما بسیار بالاست.
دقیقا اتفاقی که این روزها در بازار بورس هر روز در حال تکرار است. درواقع مردم به دلیل از دست دادن سرمایه اشتباه کشنده معامله گران تازه کار هایشان؛ در حال خروج از بازار هستند. افراد میتوانند با بخشی از سرمایه خود که امکانپذیرش ریسک آن را دارند، بیت کوین خریداری کنند و آن را نگه دارند. همچنین برای اینکه از کلاهبرداری ها در امان بمانید توصیه می کنیم تدابیر امنیتی را بخوبی رعایت کنید تا از هر خطری مصون بمانید.
کلام پایانی:
در پایان باید عنوان داشت که بیت کوین و ارزهای دیجیتال آینده ی اقتصادی دنیا محسوب می شوند و برای سرمایه گذاری مردم عادی بسیار روی پیشرفت ان حساب باز کرده اند، ولی باید همواره مراقب بدخواهان و دولت هایی که وجود ارزهای دیجیتال به ضرر آنهاست باشند. در هرحال ریسک سرمایه گذاری بر روی ارزهای دیجیتال به مرور و با مقبولیت آن بشدت کاهش یافته ولی همواره باید به یاد داشت که سرمایه گذاری ریسک های مخصوص به خود را دارد. بسیاری معتقدند که هرکس در آینده مقداری بیت کوین داشته باشد به عنوان یک سرمایه دار محسوب شده و ثروتمند لحاظ می شود.
از معاملات الگوریتمی چه میدانید؟
معامله در بازارهای مالی نیازمند داشتن دیدی عمیق نسبت به بازار، شرایط سیاسی، اقتصادی و تسلط بر ابزارهای تحلیل است؛ اما سؤال مهم این است که معاملات الگوریتمی چه کمکی در این راستا به شما خواهد کرد؟
آیا معاملات الگوریتمی یا همان الگو تریدینگ، یک حیله است یا مواردی که درباره آن گفته میشود حقیقت دارد؟
84% معاملات در NYSE (New York Stock Exchange) و 60% معاملات LSE و 40% معاملات NSE با استفاده از الگوتریدینگ انجام میشود و به نظر میرسد دیر یا زود این آمارها در تمام بازارهای مالی جهان رشد قابلتوجهی بکند. لینک منبع خبر
معاملات الگوریتمی چیست؟
فرض کنیم شما یک استراتژی معاملاتی دارید که با انجام بندهای آن استراتژی میتوانید در بازار معامله کنید. استراتژی به شما میگوید کجا خرید کنید، کجا بفروشید و کجا سود خود را حفظ کنید یا با زیان خارج شوید.
برای انجام این کار باید پشت کامپیوتر خود بنشینید و بازار را رصد کنید و با گرفتن سیگنال خرید یا فروش به معامله وارد شوید و با رسیدن به اهداف معاملاتی خود و یا رسیدن قیمت به حد زیان، معامله خود را ببندید و این پروسه را مجدداً انجام دهید.
اجازه بدهید مفروضات زیر را باهم انجامشده و درست تلقی کنیم:
1. شما به مهارت تکنیکال و طراحی استراتژی معاملاتی کاملاً مسلط هستید.
2. شما استراتژی خود را در گذشته بازار بهدقت بررسی کردید و از کارکرد خوب آن درگذشته مطمئن هستید.
3. پس به نظر میرسد که تا زمانی که به استراتژی معاملاتی خود با تمام جزییات پایبند بمانید، همهچیز بهخوبی پیش برود. این جمله به این معنی است که احساسی عمل نکنید، تخمین نزنید، حد زیانها و حد سودهای خود را بدون دلیل تغییر ندهید.
4. تازه بعد از انجام همه مراحل بالا هنوز کار تمام نشده است. پارامترهای زیادی هنوز هستند که باید بررسی کنید تا بتوانید بهصورت مستمر در بازار سود ده باشید.
بهعنوان مثلاً شما باید همیشه و در بازههای زمانی مشخص استراتژی خود را در بازار بک تست (نحوه گرفتن بک تست در آموزش برنامه نویسی mql5) بگیرید و مطمئن شوید تغییرات ناگهانی بازار مشکلی برای استراتژی معاملاتی شما به وجود نمیآورد. یا مثلاً باید بدانید که داشتن یک استراتژی واحد برای بازارها و محصولهای مختلف کاری بسیار پر ریسک است و شما باید بتوانید استراتژیهای مختلفی داشته باشید تا در شرایط مختلف بازار بتوانید سود کسب کنید. همچنین شما باید بهصورت مستمر بازار را رصد کنید تا بتوانید برای استراتژیهای خود، محصولهای مناسبی را پیدا کنید.
اما همه ما میدانیم مغز انسان طوری طراحیشده که همیشه از ما در برابر خطرات محافظت میکند. یکی از این خطرات، خستگی ناشی از کار تکراری است. وقتی کار دقیقی را بهصورت مستمر و طولانی انجام میدهیم مغز دچار خطا میشود و این خطا هشداری است برای ما تا استراحت کنیم. وقتی در اثر کار مداوم و تکراری خسته میشویم، پارامترهای تصمیمگیری را کم میکنیم تا بتوانیم سریعتر و کم خطاتر این کارها را انجام دهیم؛ و همین مورد باعث زیان ما در بازار مالی میشود چون پارامترهایی که حذف کردیم در تصمیمگیری ما مهم بودهاند.
از شما سؤالی دارم:
چه میشد اگر میتوانستیم شخص مورد اعتمادی را پیدا کنیم که بتوان تمام کارهای بالا را به او سپرد؟
به این صورت که تنها کار ما تمرکز بر استراتژی بود و کار او پیدا کردن بازار مناسب، بک تست، مدیریت ریسک و سرمایه، حتی روانشناسی معاملهگری باشد و او با درصد خطای نزدیک به 0 تمام این کارها را بهصورت مرتب و دقیق انجام دهد.
اجازه بدهید این شخص را به شما معرفی کنم: معاملات الگوریتمی!
شما باید استراتژی معاملاتی خود را به زبان قابلفهم برای کامپیوتر درآورید و بقیه کارها را به او بسپارید. کامپیوتر با سرعتی هزاران برابر شما بازارها و محصولها را رصد میکند و فرصتهای معاملاتی را به شما میگوید و اگر به او اجازه داده باشید، خودش هم برای شما معامله میکند!
مزایای معاملات الگوریتمی:
عواطف و احساسات انسانی =0
کامپیوترها احساسات ندارند (حداقل فعلاً!) و ما میتوانیم از این مورد بهعنوان برتری استفاده کنیم. در معاملات دستی این مورد سمی بسیار کشنده برای معامله گران آماتور است.
ترس، طمع، خشم، معامله بیشازحد و . مواردی هستند که ما را از تصمیمگیری درست در معاملهگری بازمیدارد. کامپیوترها تصمیمهای خود را بر اساس عوامل خارج از دستورهایی که به او دادهشده نمیگیرد. وقتی احساسات را از دایره تصمیمهای خود در معاملهگری حذف کنید، چندین گام از بقیه معامله گران سنتی جلوتر خواهید بود.
دقت و سرعت = 100
میزان خطای انسانی در کامپیوترها صفر درصد است همچنین سرعت انجام عملیات و تحلیلها نیز هزاران برابر بیشتر از انسان است. آیا تابهحال برای شما اتفاق نیفتاده که معامله را اشتباه باز کنید، در قرار دادن حد زیان و یا حد سود اشتباه کنید و یا حجم اشتباهی را انتخاب کنید؟
حتماً برای همه شما و من اتفاق افتاده است ولی درصورتیکه دستورهای دقیق را به کامپیوتر بدهیم، کامپیوتر با دقت 100 درصد آنها را اجرا میکند.
شاید در بهترین حالت انسان بتواند یک سفارش معامله را بعد از تحلیل، در 10 یا 15 ثانیه در بازار قرار دهد درحالیکه 10 ثانیه برای کامپیوتر چندین قرن بهحساب میآید.
قابلیت مقیاسپذیری
شما بهراحتی میتوانید یک استراتژی را بهسرعت بر روی تمام محصولهای بازار و یا چندین محصول مختلف بررسی کنید و از نتیجه آن مطلع شوید.
قابلیت بهینهسازی
هر استراتژی معاملاتی دارای پارامترهای ورودی است که توسط معاملهگر تنظیم میشوند. سؤال مهم اینجا است که مقدار این پارامترها چقدر باید باشند تا بهترین جواب را برای معاملهگر به دنبال داشته باشند؟ (البته تعریف بهترین جواب، خود مسئله مهمی است که باید در مورد آن با دقت بحث شود در اینجا فرض ما از بهترین جواب، کمترین میزان ریسک واردشده به سرمایه و درعینحال بیشترین میزان سود است)
مقادیر پارامترهای ورودی برای هر محصول و هر بازار عدد متفاوتی است و پیدا کردن آن بهصورت دستی، کاری غیرممکن است چون در سادهترین استراتژیهای معاملاتی مقدار حالاتی که باید از بین آنها انتخاب کنیم، به چند ده هزار حالت میرسد.
واقعیاتی در مورد الگو تریدینگ:
• واقعیت این است که شما باید پا را از محدوده راحتی خود فراتر بگذارید و دانش جدیدی را بیاموزید. این دانش، آموختن یکی از زبانهای برنامهنویسی معاملات الگوریتمی در بازارهای مالی مانند mql، python و یا R است و وقتیکه یاد گرفتید باید بتوانید استراتژی معاملاتی خود را با دقت بسیار پیادهسازی کنید. کد نویسی بیدقت بسیار میتواند برای نتیجهای که میخواهید از معاملات الگوریتمی خود بگیرید، خطرناک باشد.
• سختافزار مناسب و ایرادهای فنی
برای استفاده از الگو تریدینگ باید سختافزار قوی داشته باشید ضمن اینکه باید این نکته را هم بدانید که ایرادهای فنی مانند خرابی سختافزار، قطعی اینترنت و یا قطعی برق میتواند بر کار شما تأثیر بگذارد. البته به نظر من این موارد در مقابل مزایایی که از الگو تریدینگ به دست میآورید بسیار ناچیز هستند.
• خطا در دادههای ورودی
وقتی میخواهید از استراتژی معاملاتی خود در گذشته تست بگیرید، باید از کیفیت دادههای قیمتی گذشته مطلع شوید و این دادهها باید باکیفیت بسیار بالایی باشند تا بتوانید به نتیجهای که از بک تست خود میگیرید، اطمینان کنید.
سخن آخر
پیشرفت تکنولوژی باعث تغییر در تمام جنبههای زندگی بشر شده است. بازارهای مالی هم از این تغییرات مستثنا نیستند. استفاده از معاملات الگوریتمی با سرعت بسیار زیادی در حال رشد هستند. با افزایش قدرت محاسباتی کامپیوترها، کامپیوتر به ابزاری اصلی برای معاملهگران و شرکتهای سرمایهگذاری تبدیلشده است.
کامپیوترها میتوانند با سرعت بسیار بالایی اطلاعات را جمعآوری کنند و با توجه به آنها وارد معامله شوند. نیازی نیست قدرت محاسباتی و دقت کامپیوتر را با انسان مقایسه کنیم، چون جواب آن واضح است.
در بازارهای پیشرفته دنیا، مارکت¬میکر¬ها، بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری که بازیگران اصلی محسوب می¬شوند، از کامپیوتر برای تحلیل و معاملات خود استفاده میکنند.
معاملهگران، با استفاده از کامپیوترها، میتوانند تحلیلهای پیچیدهتری انجام دهند و بسیار سریع وارد موقعیت معاملاتی شده یا از آن خارج شوند.
در شکل زیر، رشد معاملات الگوریتمی را از سال 2003 تا 2012 مشاهده میکنید.
این سرعت رشد بسیار قابلتوجه بوده و این عدد در سال 2015 به عدد 93% رسیده است (منبع: کتاب تکنولوژی معاملات الگوریتمی، نوشته سید امید موسوی)
تغیر تکنولوژی باعث تغییر مشاغل در دنیا میشود و این مسئله کار را برای صاحبان مشاغل بسیار سخت کرده است؛ چون این امکان وجود دارد که در زمان بسیار کوتاهی کل کسب¬وکار ورشکسته شود.
تا همین چهار سال پیش، در تهران در هر محلهای چندین آژانس مسافربری شهری وجود داشت. با ورود اسنپ و استقبال عمومی مردم از آن، صاحبان این کسبوکار بهسرعت ورشکسته شدند.
همین موضوع در بازارهای مالی هم اتفاق خواهد افتاد. به دلیل حجم بالای اطلاعات در دنیای مالی و تعداد زیاد متغیرهای تحلیلگری، کامپیوترها بسیار بهتر و کاراتر از انسان قادر به معامله خواهند بود. پس معاملهگران سنتی که پیش¬تر میتوانستند در بازارهای مالی سود خوبی کسب کنند، دیگر نمی¬توانند با ابرکامپیوترها و معاملهگران الگوریتمی رقابت کنند.
یک مسئله بدیهی در بازار وجود دارد و آن این است که وقتی در اثر انجام معاملهای زیان میکنید، طرف مقابلتان سود میکند و برعکس.
در گذشته، به¬طورمعمول طرف مقابلتان انسانی شبیه خودتان بود با تواناییهای به نسبت مشابه که شکست دادن او برای یک اشتباه کشنده معامله گران تازه کار معاملهگر حرفهای کار خیلی سختی نبود.
باگذشت زمان، کمکم رقیبتان کامپیوتر است، با توانایی هزاران برابر شما!
شاید بگویید که هنوز کامپیوتری ساخته نشده که بتواند مثل انسان فکر کند. موافقم؛ ولی در اینجا مسئله مهم تحلیل مقدار زیادی اطلاعات و انتخاب بهترین نتیجه از بین میلیونها راه ممکن است. در این مورد هم کامپیوترها بسیار بهتر، سریعتر و کم خطاتر عمل میکنند.
افشای دروغهای تازه درباره حمله آمریکا به عراق
ایسنا نوشت: بعد از کمتر دو سال از حملات ۱۱ سپتامبر که بر اساس یک شکست اطلاعاتی بیسابقه در تاریخ صورت گرفت، جورج بوش، رئیس جمهوری اسبق آمریکا جنگی ویرانگر را علیه عراق به راه انداخت. این در حالی است که آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا و دیگر آژانسهای اطلاعاتی شاهد این بودند که کاخ سفید به صورت گسترده برای توجیه حمله خود علیه کشوری اقدام کرد که نه حملهای کرده و نه حتی تهدید به حمله علیه آمریکا کرده بود.
اشتباهات نادرست و مفاهیم اشتباه پیرامون سلاح کشتار جمعی عراق و حمایت ادعایی از القاعده، با جزئیات در کتاب جدید رابرت دراپر "آغاز جنگ: چگونه دولت بوش آمریکا را در عراق درگیر کرد؟"، مطرح شده است و این کتابی است که توجه روزنامه "لس آنجلس تایمز" را برانگیخته که با جزئیات به داستان حمله آمریکا به عراق میپردازد.
این نویسنده بر اسناد محرمانهای اتکا میکند که اخیراً از حالت طبقه بندی شده درآمدهاند. این اسناد به گفتههای تعدادی از مسؤولان آژانس اطلاعات مرکزی میپردازد که در گذشته، فرصتی به آنها برای مطرح کردن "داستان پست" برای دوره پیش از جنگ در مارس ۲۰۰۳ دست نیافته بود؛ جنگی که به مدت هشت سال ادامه یافت و جان هزاران عراقی و آمریکایی را گرفت.
اما چرا الان؟ در واقع، عناوین جدیدی وجود ندارند که بتوان با آنها درگیریهای شخصی و سمی در دوره بوش بعد از دو دهه را خلاصه کرد اما رابرت دراپر داستان قانعکنندهای را در مورد میزان فاجعهای نوشته است که روش ایدئولوژیک دارد و اینکه چرا مردم آمریکا در معرض نیرنگ قرار گرفتند؟
برخلاف دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا که هر روز سخنان باطل به زبان میآورد اما بوش به دروغ ایمان داشت و این مساله او را در مقابل شواهد ضد و نقیض یا تردیدها پیرامون تهدید احتمالی عراق، مصون نگه میداشت. گزارش لس آنجلس تایمز در ادامه عنوان میکند که این حماقت، علتی شد تا آمریکاییها در برآوردهای سازمان اطلاعات آمریکا تردید کنند، بدتر از آن، اینکه ترامپ این توانایی را برای ایجاد اشتباه کشنده معامله گران تازه کار وضعیتی از ناکامی همیشگی سازمان یافته جهت تردید درباره کارشناسان حتی در دولت وی، ایجاد کرده است.
این نویسنده میگوید، مسیر جنگ چند روز پس از حملات آغاز شد، آن هنگام که دیک چنی، معاون رئیس جمهوری آمریکا به مقر آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا در ایالت ویرجینیا رفت و فرماندهان این آژانس درمورد اسامه بن لادن، سرکرده القاعده صحبت کردند اما دیک چنی از جانب خود بر لزوم تمرکز بر صدام اصرار ورزید.
آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا این باور را داشت که شواهدی مبنی بر دست داشتن عراقیها در این حملات وجود ندارند، تا حدی که یکی از فرماندهان این آژانس بعداً گفت: مساله اینگونه بود که گوئی در مورد دست داشتن بلژیک در حملات میپرسیدی؟
طی سال بعد، چنی و دیگر ایدئولوژیستها نظریه دروغین خود را به سمت جلو پیش بردند و ادعاهای دروغینی را به صورت روزافزون در مورد این امر مطرح کردند که صدام زرادخانهای از تسلیحات هستهای و بیولوژیک و شیمیایی را به صورت محرمانه تولید و ذخیره کرده است.
این نویسنده فاش کرد که وزارت دفاع آمریکا اداره اطلاعاتی ویژهای را در آن زمان برای ارائه گزارشهای ثابت نشدهای به چنی و بوش ایجاد کرد که این امر از طریق گروهی از مخبرانی به رهبری جورج تنِت انجام شد که اعتبار اندکی داشتند و به سرعت آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا در اشتباهی فاحش افتاد و شروع به دامن زدن به ارزیابی محتاطانه از تهدید کذایی عراق کرد تا به کاخ سفید برای قانع کردن مردم نسبت به وجود یک خبر فوری کمک کند.
بوش نیازمند قانع کردن بسیاری نبود، چراکه دستور به برنامه ریزی برای جنگ عراق را فقط دو ماه بعد از حملات ۱۱ سپتامبر داد و طبق آنچه این نویسنده گفته است، ترس و نه هوشمندی و با "خیال و نه با حقایق"، عامل سوق پیدا کردن بوش به سمت جنگ بود تا حدی که او اذعان کرد که نمیتوان منتظر ماند که به شاهد نهایی برسیم.
عراق هیچ برنامه هستهای یا گازهای سمی و راکتهای آکنده از ویروسهای کشنده نداشت. هیئت سازمان ملل چندین ماه بررسی کرد اما هیچ سلاح غیرقانونی را پیدا نکرد.
این نویسنده همچنین از داستانی پرده برداشت که سازمان اطلاعات مصر از یک فعالی ساخته و پرداخته بود. او زیر شکنجه گفته بود که از همکارش شنیده ارتباطی میان عراق و القاعده وجود دارد. همچنین کاخ سفید گزارش دروغینی را از سازمان اطلاعات جمهوری چک مد نظر قرار داد که در آن گفته شده بود محمد عطا، یکی از ربایندگان در ۱۱ سپتامبر با یک دیپلمات عراقی در پراگ در آوریل ۲۰۰۱ دیدار کرده بود که از اسناد دفتر تحقیقات فدرال مشخص شد که عطا در این نشست کذایی، خارج از آمریکا بوده است و این دیپلمات عراقی در پراگ نبوده است.
دولت جورج بوش مدعی شد که نظام صدام برای خرید اورانیوم از نیجر تلاش کرده بود اما رد این خبر دروغین کار آسانی بود. کاخ سفید به این حد اکتفا نکرد بلکه تلاش کرد اظهارات دروغین یک مهندس عراقی را در مورد صدام ترویج دهد که گفته بود صدام تلاش میکند سیاه زخم تولید کند که در پی این امر، سازمان اطلاعات آلمان سریعاً نسبت به اظهارات غیرقابل موثق هشدار داد.
فومو (Fomo)
فومو یا ترس از دست دادن پدیده ای است واقعی که شیوع آن روز به روز بیشتر می شود و می تواند اضطراب قابل توجهی به زندگی شما تزریق کند ممکن است این اختلال هر کسی را تحت الشعاع قرار دهد اما خطر بروز آن در برخی از افراد بیشتر است.
رسانه های اجتماعی به روش های مختلف موجب رشد فزاینده پدیده ی فومو شده اند.
در واقع این رسانه ها تبدیل به بستری برای مقایسه زندگی عادی خودتان با لحظات عالی از زندگی دیگران شده اند، بنابراین به نظر می رسد نسبت به هم نسلان خود جا مانده اید.
به طور کلی ترس یک احساس غریزی است اما چگونگی مقابله با این ترس ها بسیار مهم است چرا که اگر شما نتوانید با ترس روبه رو شوید مانند یک بیماری مزمن سراسر وجود شما را فرا می گرید و سرانجام ضعف و نا امیدی شما را می بلعد.
البته می شود مثبت نیز فکر کرد، گفتیم که برخی ترس ها سازنده هستند و همیشه ترس باعث ناتوانی نمی شود بطوری که حتی گاهی ترس ما را از بسیاری از خطاها و مشکلات دور نگه می دارد.
الان نخرم دیگه سود نمیکنم!
حتما تا حالا شده که یه حسی داشته باشید که اگه الان یه ارزی رو خرید نکنید ممکنه سودشو از دست بدید و از بازار عقب بمونید؟
به این حس از دست رفتن فرصت میگن فومو (Fomo)
فومو در بازار های مالی ترس جا ماندن از روند های مهم بازار است این اضطراب و هیجان منجر به آن می شود که فرد نگران عقب افتادن از دیگران به سبب از دست دادن این فرصت شود و در نهایت به اقدام هیجانی و بی منطق ختم می شود.
به یاد داشته باشید وقتی بازار در شرایط طمع (فشار سنگین خرید) به سر می برد فومو بیشتر رایج می شود.
در اصل فکر میکنن که همه دارن سود های بزرگ میگیرن ولی من دارم این سود ها رو از دست میدم. نتیجش میشه انجام معاملات و هیجانی.
آیا فومو در بازارهای مالی فقط مختص سرمایه گذاران تازه کار است؟
بگذارید بایک سوال شروع کنیم! برای پاسخ به این سوال جالب است بدانید که سرمایه گذاران با تجربه هم دچار فومو می شوند. وقتی که گرفتار این احساس می شویم تمرکز، دقت و چهارچوب و نظم را از دست می دهیم و همین عامل باعث می شود به اندازه ی کافی سود نکنیم. این چهار اتفاق ناخوشایند برای هر معامله گری از جمله با تجربه ها و خبرگان بازار نیز رخ می دهد در واقع این مجموعه اتفاقات قسمت هایی ثبت شده در روحیات انسانی ماست.
این ترس ها و عدم کنترل است که آن ها را فعال و باعث دست کشیدن از یک چهارچوب تعیین شده و منظم نزد معامله گران رخ میدهد. مطلقا فومو به گروه خاصی از معامله گران اختصاص نداردچون به سادگی هیچ معامله گری را نخواهید یافت که احساسات انسانی خود را فراموش کرده باشد یا اصولا بخواهد که به قیمت معامله ای خوب و سود ده انسان نباشد.
فکر می کنید چه وقت درگیر فومو می شوید؟
1- مقایسه خود با دیگر سرمایه گذاران
2- طمع بیشتر
3- بی صبری
4- بی توجهیبه میزان ریسک در معامله
برای مثال فرض کنید قیمت یک ارز بدون هیچ دلیلی،حداقل از نظر ما دلیل آن واضح نیست در حال بالا رفتن است. شما در چنین شرایطی چه کار می کنید؟
آیا عاقلانه است که تمام دارایی خود را در این ارزسرمایه گذاری کنید؟
احتمالا برای تک تک شما پیش آمده با وجودی که می دانیدیا حتی بدون داشتن دانش کافی تنها حس می کنید شما در سقف قیمتی هستید،ترس از جاماندن و سود نکردن به سراغ شما می آید و شما را وادار به خریددر سقف می کند و با این امید که قیمت همین طور افزایش خواهد داشت.
همین جاست که شما متحمل ضرر بزرگی می شوید و مدام خود را سرزنش می کنید که چرا بیشتر دقت نکردید و وارد معامله ای شدیدکه پایه ی آن مبنی براحساسات شما بوده است
در واقع شمادر برخورد با همین معامله نیزدچار فومو می شوید، این تجربه باعث از دست رفتن اعتماد به نفس شما و قدرت تصمیم گیری را کاهش می دهد
دیدگاه شما