روندها و سیکل‌های بازارهای مالی


چرخه بازار -با توجه به بازار مورد نظر- می‌تواند از چند دقیقه تا چند سال به درازا بکشد؛ چراکه بازارهای زیادی برای بررسی وجود دارند و افق‌های زمانی برای تجزیه و تحلیل آنها محدود هستند. حرفه‌های مختلف جنبه‌های گوناگون دامنه را بررسی خواهند کرد؛ یک تریدر روزانه ممکن است به نمودرهای پنج دقیقه‌ای نگاه کند، در حالی که یک سرمایه‌گذار در بخش املاک ممکن است چرخه 20 ساله بازار را مورد بررسی قرار دهد.

آشنایی با چرخه بازار (Market Cycle)

آشنایی با چرخه بازار (Market Cycle)

ماهیت بازارها چرخه‌ای است. چرخه‌ها می‌توانند باعث شوند بعضی کلاس‌های دارایی نسبت به بقیه بهتر عمل کنند. در بعضی دیگر از چرخه‌ها ممکن است به دلیل تغییر در شرایط بازار، همین دارایی‌ها نسبت به بقیه بدتر عمل کنند. در ادامه مطلب بیشتر در این باره بحث خواهیم کرد.

براساس ایده روانشناسی چرخه بازار (Market Cycle)، تحرکات یک بازار بیانگر (یا تحت تاثیر) وضعیت اساسی شرکت کنندگان و حاضرین در آن بازار است. روانشناسی چرخه بازار یکی از موضوعات اصلی اقتصاد رفتاری است؛ موضوعی بِینارشته ای که به بررسی عوامل گوناگون تاثیرگذار بر تصمیمات اقتصادی می پردازد. بسیاری بر این باورند که احساسات، محرک اصلیِ پشت پرده تغییرات بازارهای روندها و سیکل‌های بازارهای مالی مالی هستند؛ یعنی احساساتِ سرمایه گذار باعث ایجاد چرخه های روانشناختی بازار می شود.

احساسات سرمایه گذاران و معامله گران درباره تحرکات قیمتِ یک دارایی در این زمینه اهمیت دارد. وقتی احساسات بازار مثبت باشد، قیمت ها رو به بالا حرکت می کنند و بازار به اصطلاح گاوی (bull market) می شود. وقتی هم احساسات منفی شوند و بازار رو به پایین برود، بازار خرسی (bear market) است. این احساسات ترکیبی از دیدگاه ها و حالت های فردی همگان است و دیدگاه هیچ فرد یا گروه خاصی غالب نیست؛ پس قیمت دارایی ها در پاسخ به احساسات کلی بازار تغییر می کند که امر پویایی است.

چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟

در ادامه پاسخ به سؤال چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟ باید به موارد کلیدی ذیل اشاره کنیم:

  • چرخه به روندها یا الگوهایی اشاره می کند که در محیط های مختلف تجاری ظاهر می شوند.
  • چارچوب زمانی چرخه بازار اغلب برای هر فرد بسته به گرایش ها و اهدافی که به دنبال شان است، متفاوت خواهد بود.
  • یک چرخه بازار اغلب دارای چهار فاز مجزا از یکدیگر است.
  • تقریباً امکان شناسایی فاز چرخه بازاری که هم اکنون داخل آن قرار داریم، غیرممکن است.
  • در مراحل مختلف یک چرخه بازار کامل، ارزهای دیجیتال مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی دارند.

نحوه کارکرد چرخه بازار

زمانی چرخه های بازار نو در یک بخش از صنعت به وجود می آیند که روندهایی در پاسخ به نوآوری های معنی دار، تولیدات جدید یا تغییرات محیط نظارتی ایجاد شوند. این چرخه ها یا روندها اغلب سکولار نامیده می شوند. در طول این دوره ها، درآمد و سود خالص ممکن است الگوهای رشد مشابهی را در بین بسیاری از شرکت های ارز دیجیتال که اغلب ماهیت چرخه ای دارند نشان دهد.

عمدتاً تعیین چرخه بازار مادامی که به وقوع نپیوسته باشد بسیار دشوار است و به ندرت دارای یک نقطه شروع یا پایان مشخص و واضح هستند که در نتیجه منجر به سردرگمی یا اختلاف نظر در مورد ارزیابی سیاست گذاری ها و راهبردها می شود. با این وجود اما اکثر کارکشتگان بازار معتقدند که نقاط شروعی و انتهایی چرخه بازار وجود دارند. از این رو، بسیاری از سرمایه گذاران راهبردهای سرمایه گذاری را دنبال می کنند که هدف آنها سودآوری از طریق تجارت رمزارزها قبل از تغییرات جهت چرخه بازار است. همچنین، ناهنجاری هایی در بازار کریپتو وجود دارند که نمی توان آنها را توجیه کرد، با این وجود سال به سال رخ می دهند.

چرخه بازار -با توجه به بازار مورد نظر- می تواند از چند دقیقه تا چند سال به درازا بکشد؛ چراکه بازارهای زیادی برای بررسی وجود دارند و افق های زمانی برای تجزیه و تحلیل آنها محدود هستند. حرفه های مختلف جنبه های گوناگون دامنه را بررسی خواهند کرد؛ یک تریدر روزانه ممکن است به نمودرهای پنج دقیقه ای نگاه کند، در حالی که یک سرمایه گذار در بخش املاک ممکن است چرخه 20 ساله بازار را مورد بررسی قرار دهد.

نحوه کارکرد چرخه بازار

نحوه کارکرد چرخه بازار

سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی چرخه بازار استفاده می کنند؟

اگر نظریه روانشناسی بازار را درست و معتبر بدانیم، پس شناخت آن برای ورود و خروج از موقعیت های سرمایه گذاری در زمان مطلوب، به معامله گر کمک می کند. رویکرد کلی بازار برعکس است: بهترین فرصت های سرمایه گذاری (برای خریدار) در زمان هایی به وجود می آیند که اکثر مردم ناامید ند و بازار راکد است. درمقابل، بیشترین ریسک های مالی هم وقتی ایجاد می شود که اکثریت شرکت کنندگان در بازار بیش ازحد خوش بین و سرمست هستند.پس برخی معامله گران و سرمایه گذاران احساسات بازار را برای شناسایی مراحل چرخه روانشناسی مطالعه می کنند. اگر ایده ال عمل کنند، می توانند از این اطلاعات برای خرید در زمان غلبه ی ترس بر بازار (کاهش قیمت ها) و فروش در زمان بالارفتن قیمت استفاده کنند. شناسایی این نقاط چندان کار سختی نیست.

سوگیری های شناختی و تاثیر آن ها بر چرخه بازار

سوگیری های شناختی الگوهای رایج فکری هستند که باعث می شوند انسان تصمیم های غیرمنطقی بگیرد. این الگوها بر معامله گران و همچنین بازار تاثیر می گذارند. چند نمونه از آن ها را در زیر می بینید:

سوگیری تاییدی

در این حالت فرد تمایل دارد اطلاعاتی که باورهای خود او را تایید می کنند موردتوجه قرار دهد. مثلاً سرمایه گذار در یک بازار گاوی تنها به اخبار مثبت توجه می کند و اخبار و نشانه های منفی را نادیده می گیرد.

زیان گریزی

تمایل انسان به ترس از زیان به جای لذت بردن از سود، حتی اگر سود از زیان بیشتر باشد. به عبارت دیگر، رنج زیان دیدن از لذت کسب سود بیشتر است. همین باعث ازدست رفتن فرصت ها در دوره تسلیم بازار می شود.

سوگیری برخورداری

تمایل افراد به ارزش گذاری بیش از حد آنچه که دارند، تنها چون مال آن هاست. مثلاً فردی که رمزارزهای زیادی دارد، نسبت به فردی که هیچ رمزارزی ندارد، ارزش آن مقدار را بسیار فراتر از ارزش واقعی شان درنظر بگیرد.

انواع چرخه بازار

چرخه بازار عموماً دارای چهار مرحله (فاز) است. در مراحل مختلفِ یک چرخهِ کاملِ بازار، اوراق بهادار مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی نشان می دهند. به عنوان مثال، در طول جهش بازار، کالاهای لوکس تمایل دارند که عملکرد بهتری از خود نشان دهند؛ چراکه مردم برای خرید قایق های تفریحی و موتورسیکلت های هارلی دیویدسون احساس راحتی بیشتری می کنند. در مقابل، در زمانه نزول بازار، صنایعی که مربوط به زندگی روزانه و معمولی مردم هستند، عملکرد بهتری از خود نشان می دهند، دلیل این امر این است که مردم در هنگام نزول بازار مصرف خمیر دندان و دستمال توالت خود را کاهش نمی دهند!

چهار مرحله یک چرخه بازار شامل مراحل انباشت، روند صعودی، توزیع و روند نزولی است:

1. فاز انباشتگی

انباشت پس از به کف رسیدن قیمت ها در بازار اتفاق می افتد و افراد خبره و معمولی -با توجه به اینکه بدترین دوران پشت سر گذاشته شده شروع به خرید می کنند.

2. فاز صعودی

این فاز زمانی اتفاق می افتد که بازار برای مدتی ثابت بوده و از نظر قیمت بالاتر از سطح مورد نظر حرکت می کند.

3. فاز توزیع

فروشندگان با رسیدن سهام به بالاترین حد خود شروع به تسلط در بازار می کنند.

4. فاز نزولی

روند نزولی زمانی رخ می دهد که قیمت سهام در حال سقوط باشد.چرخه های بازار با تکیه بر قیمت اوراق بهادار و سایر مبناها به عنوان معیار سنجش رفتار چرخه ای، شاخص های بنیادی و فنی (نموداری) را در نظر می گیرند. برخی از این نمونه ها شامل چرخه تجاری، چرخه های نیمه هادی/سیستم عاملی درحوزه فناوری و حرکت سهام های حساس مالی با نرخ بهره هستند.

بازار گاوی به چه نوع بازاری گفته می شود؟

به طور کلی، زمانی می توان گفت بازار گاوی شده که قیمت سهام یا ارز دیجیتال در یک شاخص حداقل 20 درصد از افت قبلی افزایش بیابد. بازارهای گاوی نیز به عنوان یک بازه زمانی مشخص می شوند که طی آن قیمت رمزارز در حال افزایش است. بازار گاوی معمولاً نشان دهنده اقتصاد قوی و اعتماد بالای سرمایه گذاران است. وقتی سرمایه گذاران اطمینان کافی داشته باشند، تقاضا برای خرید رمزارز افزایش می یابد و در نتیجه بازارها نیز به طور کلی روندی صعودی را در پیش می گیرند.

بازار خرسی به چه نوع بازاری گفته می شود؟

بازار خرسی برعکس بازار گاوی است و به طور کلی به بازه زمانی ای اطلاق می شود که (ارزش) رمزارز در حال سقوط است. به طور کلی، زمانی می توان اذعان کرد بازار خرسی است که قیمت شاخص 20 درصد یا بیشتر از بالاترین سطح قبلی کاهش یابد؛ بازار خرسی (نزولی) اغلب پس از روندها و سیکل‌های بازارهای مالی بازار صعودی (گاوی) رخ می دهد.در طول بازار خرسی، سرمایه گذاران عموماً به آینده بازار بدبین هستند و به بازار کریپتو اطمینان ندارند و ممکن است به دنبال فروش سرمایه گذاری خود و نگهداری پول به صورت نقدی باشند. این عدم تقاضای سرمایه گذاران می تواند منجر به فروش بیش از اندازه در بازار و ایجاد روند نزولی بازارها شود.

هنگامی که قیمت های بازار به طور فزآینده ای بی ثبات می شود (همان طور که ما معتقدیم در سال 2018 این اتفاق به کرات افتاد)، ممکن است فکر کنید بازار گاوی به بازار خرسی تبدیل شده است. اما ما معتقدیم که این بی ثباتی احتمالاً اصلاح بازار باشد و نه تبدیل شدن بازار به بازار خرسی.

اصلاح بازار

در ادامه مبحث چرخه بازار هنگامی که به بازارهای صعودی و نزولی رسیدیم، با عبارت جدیدی به نام اصلاح بازار برخورد کردیم. معمولاً، اصلاح بازار زمانی رخ می دهد که قیمت ارزهای دیجیتال، قیمت های سهام و اوراق بهادار 10 درصد یا بیشتر از بالاترین قیمت قبلی کاهش می یابند. به یاد بیاورید، ما زمانی می گوییم بازار خرسی یا نزولی شده است که قیمت ها 20 درصد یا بیشتر افت کنند. این اتفاق در ماه های پس از بحران مالی سال 2008 و 2009 رخ داد؛ درست زمانی که برخی از سهام تقریباً 50 درصد ارزش خود را از دست دادند.

اصلاح بازار چیزی نیست که سرمایه گذاران باید از آن هراس داشته باشند. به دنبال بحران مالی جهانی، ما یکی از طولانی ترین بازارهای گاوی (صعودی) تمام تاریخ را در بازار سهام پشت سر گذاشتیم، از این رو سرمایه گذاران نباید از بازارهای خرسی نیز واهمه داشته باشند.اصلاح بازار و بازارهای نزولی هر دو بخشی از چرخه بازار هستند، بنابراین این مفاهیم را در نظر داشته باشید و اگر بازارها افت شدیدی پیدا کردند و شما تمایل به فروش داشتید، بدانید که بازار گاوی خوبی در انتظار شما است.

نوسانات بازار

یکی دیگر از مباحثی که در چرخه بازار به آن برمی خوریم، نوسان بازار است. به طور کلی، نوسانات بازار میزان انحراف از قیمت متوسط را می سنجد. به عبارت ساده تر، نواسانات بازار همان تغییر قیمت اوراق بهادار در طول زمان است.در مورد سرمایه گذاری هایی مانند سهام، اوراق قرضه، ETF و رمزارزها و غیره، نوسان عاملی است که برای سنجش ارزش دارایی در یک بازه زمانی معین در مقایسه با میانگین شاخص مورد استفاده قرار می گیرد. هرچه قیمت دارایی بیشتر تحرک داشته باشد، نوسان آن بیشتر در نظر گرفته می شود.

عموماً، قیمت یک رمزارز نسبت به اوراق قرضه، ETF و وجوه مدیریت شده (طرح های سرمایه گذاری جمعی) ناپایدارتر خواهد بود. این موضوع به این دلیل است که سهام توسط یک شرکت واحد منتشر می شود و عوامل زیادی در داخل و خارج از شرکت می توانند بر نحوه عملکرد آن شرکت تأثیر بگذارند.نوسانات بازار لزوماً نگران کننده نیستند، اما باید از میزان نوساناتی (یعنی میزان ریسکی) روندها و سیکل‌های بازارهای مالی که می توانید کنترل کنید آگاه باشید. یکی از بدترین کارهایی که می توانید در مورد سرمایه خود انجام دهید این است که هنگام نوسانات بازار رمزارز یا سهام خود را بفروشید یا در زمانی که مناسب فروش است، خرید کنید.

سخن پایانی

وقتی احساسات بازار مثبت باشد، قیمت ها رو به بالا حرکت می کنند و بازار به اصطلاح گاوی (Bull market) می شود. وقتی هم احساسات منفی شوند و بازار رو به پایین برود، بازار خرسی (Bear market) است.همه بازارها وارد چرخه های انبساط و انقباض می شوند. وقتی بازاری وارد مرحله انقباض (بازار گاوی) می شود، جوّی از خوش بینی، باور و طمع به وجود می آید. این ها احساساتی هستند که منجر به خرید گسترده می شوند.

گاهی احساس طمع و باور بیش ازحد به بازار ارز دیجیتال باعث ایجاد حباب قیمتی می شود. در این حالت سرمایه گذاران منطق خود را ازدست داده و بدون توجه به ارزش واقعی رمزارزها آن ها را خریداری می کنند. در این شرایط قیمت به شدت رو به بالا می رود و به نقطه ی حداکثر ریسک مالی می رسد.لازم به ذکر است که هیچ وقت نمی توان مشخص کرد که ما در حال حاضر در یک چرخه بازار قرار داریم. این تحلیل تنها بعد از رخ دادن چرخه قابل انجام است. چرخه های بازار به ندرت نقطه شروع و پایان مشخصی دارند. در واقع ما در زمان جاری، یک دیدگاه بسیار جانب دارانه نسبت به وضعیت بازار مالی داریم.

روانشناسی بورس و چرخه بازار (چگونه باعث سود و زیان می‌شود؟)

تحلیل چرخه بازار بورس

روانشناسی بازار به طور ساده می‌گوید که حرکات بازار تحت تاثیر وضعیت احساسی و روانی کسانی است که داخل آن هستند.

روانشناسی بازار یکی از مهم‌ترین مباحث در اقتصاد رفتاری است.

اقتصاد رفتاری یک مبحث مطالعاتی میان‌رشته‌ای است که در آن محققان فاکتورهای مختلف را که در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی نقش دارند، مورد بررسی قرار می‌دهند.

بسیاری از افراد اعتقاد دارند که احساسات، موتور محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی است و نوسانات و تغییرات احساسی یک سرمایه‌گذار همان چیزی است که به آن روانشناسی بازار گفته می‌شود.

این بازار می‌توان بورس سهام باشد یا هر بازار دیگری.

به طور خلاصه احساسات بازار، آن حس کلی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران نسبت به تغییرات قیمت یک دارایی خاص است.

اگر احساسات بازار مثبت بوده و همزمان قیمت‌ها نیز در حال افزایش باشند، اصطلاحا به چنین شرایطی بازار مثبت و رو به بالا و بالعکس این موضوع بازار رو به پایین یا منفی گفته می‌شود.

پس می‌توان نتیجه گرفت که احساسات بازار مجموع و یا میانگین احساسات و عواطف تمام سرمایه‌گذاران و معامله‌گرانی است که در یک بازار مالی خاص حضور دارند.

درست مانند هر گروهی از افراد و در هر جامعه‌ای، چه کوچک و چه بزرگ، یک فکر به صورت غالب و مسلط بین افراد آن جامعه وجود ندارد.

بر طبق تئوری‌های روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی دائما در پاسخ به احساسات بازار میل به تغییر دارد و نکته مهم اینجاست که خود این احساسات بازار نیز ایستا نبوده و به صورت پویا در حال تغییر می‌باشند؛ اگر اینگونه نبود، انجام یک معامله بسیار سخت‌تر می‌شد.

در عمل و واقعیت، وقتی بازار در رشد است، اعتماد به نفس و عواطف معامله‌گران در وضعیت خوبی قرار دارد. احساس مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه شده و این افزایش تقاضا اوضاع روانی سرمایه‌گذاران را بهتر نیز می‌کند.

به طور مشابه روند رو به پایین نیز همینگونه عمل می‌کند و در صورت سقوط بازار تقاضا کاهش و عرضه افزایش پیدا می‌کند.

احساسات در چرخه‌های بورس و سایر بازارهای مالی چگونه تغییر می‌کنند؟

روند رو به بالا

تمام بازارها درون یک چرخه از حرکات مثبت و منفی بوده و وقتی بازار در فاز و مرحله رشد و مثبت است، یک خوش‌بینی، اعتماد و حرص غالب در بین سرمایه‌گذاران به وجود می‌آید.

این احساساتی که از آن‌ها یاد شد، اصلی‌ترین دلایل برای بالا بردن فعالیت‌های خرید هستند.

معمولا مشاهده کردن فعالیت‌های چرخه‌ای و برگشت‌پذیر در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال همانطور که گفته شد احساسات بازار در هنگام رشد قیمت‌ها مثبت است و همین موضوع باعث می‌شود که هیجان سرمایه‌گذاران بیشتر شده و بازار رشد بیشتری را تجربه کند.

همانطور که می‌بینید این موضوعات کاملا به صورت دومینو و چرخه‌ای باعث اتفاقات مشابه بعدی می‌شوند.

گاهی اوقات یک حس قوی از اعتماد و حرص و طمع بازار را به طور کامل در بر می‌گیرد و باعث ایجاد حباب می‌شود.

در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران غیرمنطقی عمل کرده و بدون توجه به ارزش واقعی یک دارایی و صرفا به دلیل اعتقادشان به بالا رفتن قیمت آن، شروع به خرید می‌کنند.

معامله‌گران به دلیل شتاب تحولات بازار، حریص و بیش از حد هیجان‌زده می‌شوند و امید به سود کردن دارند.

قیمت بعد از این وضعیت، بیش از حد رشد پیدا کرده و از ارزش واقعی خودش دور می‌شود؛ به همین دلیل این کار و فعالیت و خرید بیشتر در این وضعیت بالاترین ریسک اقتصادی را به همراه دارد.

در برخی موارد قیمت یک سهام بدون نوسان حرکت می‌کند و دلیل این موضوع این است که به تدریج در حال فروخته شدن است.

این وضعیت به عنوان مرحله توزیع (distribution) شناخته می‌شود؛ اما گاهی اوقات بازار مرحله توزیع خاصی ندارد و روند رو به پایین بلافاصله بعد از ترکیدن حباب قیمتی شروع می‌شود.

روند رو روندها و سیکل‌های بازارهای مالی به پایین

وقتی بازار تغییر جهت داده و منفی می‌شود، آن حس سرخوشی و رضایت جای خودش را به نارضایتی و ترس می‌دهد.

در چنین شرایطی معامله‌گران نمی‌خواهند باور کنند که روند رو به بالا تمام شده است؛ اما قیمت‌ها همچنان کاهش می‌یابند و احساسات بازار به تدریج منفی می‌شود.

احساسات رایج در این وضعیت، اضطراب، انکار و ترس است.

در این مقاله منظور از اضطراب، زمانی است که برای سرمایه‌گذاران این سوال پیش می‌آید که چرا قیمت‌ها در حال کاهش هستند و همین موضوع آن‌ها را وارد مرحله انکار می‌کند.

درمرحله انکار سرمایه‌گذاران نمی‌خواهند دارایی‌ها و سهام خود را به فروش برسانند و دلایل آن‌ها می‌تواند \” دیر شدن زمان فروش\” و یا باور به \”بازگشت دوباره بازار\” باشد.

برخی معامله‌گران در این وضعیت عمدا به دنبال اخبار خوب و مثبت هستند تا با این اخبار به خودشان دلداری دهند و زخم‌شان تسکین یابد!

حال وقتی کاهش یافتن قیمت‌ها ادامه پیدا می‌کند، موج فروش قدرتمندتر می‌شود.

در این نقطه ترس و وحشت سرمایه‌گذاران را به مرحله تسلیم می‌رساند و در نزدیکی رسیدن قیمت به کف، اقدام به فروش می‌کنند.

در نهایت بعد از اینکه نوسانات کاهش پیدا کرده و بازار به ثبات می‌رسد، روند رو به پایین متوقف می‌شود.

معمولا بعد از این حالت، بازار یک حرکت بدون نوسان را تجربه کرده و بعد دوباره امید و خوش‌بینی بین سرمایه‌گذاران رواج پیدا می‌کند.

این حرکات بدون نوسان بعد از اتمام روند‌ها با عنوان مرحله انباشت (accumulation) نیز شناخته می‌شوند.

دیدگاهی ساده‌تر به چرخه بازار:

سرمایه‌گذاران چگونه از روانشناسی بازار بهره می‌برند؟

با فرض اینکه تئوری‌های روانشناسی بازار معتبر باشند، سرمایه‌گذاران می‌توانند با استفاده از آن زمان‌های بهتری را برای ورود به معامله و خروج از آن انتخاب کنند.

به طور کلی اتخاذ استراتژی ضد تولید و یا ضد حمله در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال وقتی بازار به طور کلی نا امید بوده و قیمت‌های بسیار پایین هستند، بهترین فرصت برای یک خریدار به وجود می‌آید.

در نتیجه بعضی از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران شروع به مطالعه احساسات بازار کرده تا تفاوت‌های بین مراحل مختلف را در یک چرخه مشخص کنند.

به طور ایده‌آل این افراد باهوش در زمان ترس و وحشت که قیمت‌ها پایین هستند، اقدام به خرید و در زمان حرص و خوش‌بینی شروع به فروش می‌کنند.

نکته مهم اینجاست که انجام این کار به همین آسانی‌ای که نوشته شده است نیست و گرفتن تصمیمات درست در بین سرمایه‌گذاران بسیار کمیاب است؛ برای مثال ممکن است یک تحلیلگر سطح حمایت را به اشتباه تشخیص داده و قیمت‌ها حتی از آن نیز پایین‌تر بروند.

تحلیل تکنیکال و روانشناسی بورس

نگاه به گذشته نمودار قیمت و بررسی اتفاقات گذشته بازار و دیدن واکنش سرمایه‌گذاران به اتفاقات مختلف بسیار آسان است.

تحلیل و آنالیز اطلاعات مربوط به آن زمان مشخص می‌کند که چه تصمیم و یا فعالیتی در گذشته سودآور بوده است.

با این حال تشخیص تغییرات بازار با پیشروی آن سخت‌تر شده و پیش‌بینی حرکت بعدی قیمت‌ها غیرممکن می‌شود.

در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران و تحلیلگران بازار بورس از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روندهای بازار استفاده می‌کنند.

شاید به نوعی بتوان گفت که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی هستند که وضعیت روانی بازار را اندازه‌گیری می‌کنند؛ برای مثال اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) شرایط خرید بیش از حد (و همچنین فروش از بیش از حد) را با توجه به مثبت بودن احساسات بازار انداره‌گیری می‌کند.

اندیکاتور MACD یک مثال دیگر از ابزارهایی است که برای شناسایی مراحل مختلف روانشناسی بازار در چرخه‌های مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به طور خلاصه ارتباط بین خطوط آن، تغییرات ممنتوم بازار را مشخص می‌کند.

بیت‌کوین و روانشناسی بازار

بازار صعودی دیوانه‌کننده بیت‌کوین در سال 2017 یک مثال بارز از تاثیرات متقابل قیمت و روانشناسی بازار بر روی یکدیگر است.

از ژانویه تا دسامبر همان سال قیمت بیت‌کوین با شیب فوق‌العاده زیاد به 20 هزار دلار؛ یعنی بالاترین قیمت تمام دورانش، رسید و در نتیجه این رشد دیوانه‌وار، احساسات بازار بسیار مثبت شد.

در چنین شرایطی هزاران سرمایه‌گذار جدید وارد بازار بیت‌کوین شدند و یک هیجان بسیار بالا در روند مثبت بیت‌کوین ایجاد کردند.

طمع بسیار زیاد و خوش‌بینی افراطی قیمت‌ها را بالاتر می‌برد؛ تا اینکه رشد قیمت متوقف شد!

چرخش روند در اواخر سال 2017 و اوایل 2018 شروع شد و تصحیح قیمتی باعث شد بسیاری از سرمایه‌گذاران تازه‌وارد ضرر‌های سنگینی متحمل شوند؛ اما حتی این روند رو به پایین باعث نشد که برخی از معامله‌گران حس رضایت و اعتماد به نفس اشتباه خود را رها کنند و بیت‌کوین‌های خود را نگه داشتند.

در طی چند ماه احساسات و هیجانات بازار بسیار منفی شد و اعتماد به بازار بیت‌کوین به کمترین حد خودش رسید.

اضطراب و ترس باعث شد که بسیاری از سرمایه‌گذارانی که در نزدیکی اوج قیمت بیت‌کوین خریداری کرده‌ بودند، در نزدیکی کف قیمت آن‌ را بفروشند و متحمل ضررهای بسیار زیادی گردیدند.

بسیاری از مردم با وجود عدم تغییر در تکنولوژی و ماهیت بیت‌کوین نسبت به آن حس بدی پیدا کرده و سرخورده شدند.

تعصب یکی از الگوهای فکری است که باعث می‌شود بسیاری از افراد تصمیمات غیر منطقی بگیرند.

این الگوها می‌توانند بر روی شخص معامله‌گر و یا کل بازار تاثیر بگذارند که در زیر چند مثال در این مورد آورده‌ایم:

تعصب تاییدی

میل به تایید بیش از حد اطلاعاتی که با اعتقادات شخصی خودمان همخوانی دارد؛ اما از آن طرف اطلاعات و نظرات مخالف را به شدت نادیده گرفته و یا محکوم می‌کنیم؛ برای مثال سرمایه‌گذاران ممکن است که در یک بازار رو به بالا تنها بر روی خبرهای خوب تمرکز کرده و اخبار بد و نشانه‌های بازگشت روند را نادیده بگیرند.

نفرت از ضرر

میل مشترک بین تمام انسان (اکثر آن‌ها) این است که ترس از ضرر کردن در آن‌ها بیشتر از لذت بردن از سود در آن‌هاست.

به بیان دیگر دردی که در ضرر کردن وجود دارد، بسیار بیشتر از لذتی است که در سود کردن موجود است. این موضوع می‌تواند باعث شود که سرمایه‌گذاران فرصت‌های خوب فروش در دوره انباشت را از دست بدهند.

اثر دارایی

این میل افرادی است که ارزش دارایی‌های خودشان را بالاتر از چیزی که هست می‌دانند و تنها دلیل این موضوع این است که آن‌ها صاحب آن هستند؛ برای مثال فردی که چند ارز دیجیتال را دارد نسبت به کسی که ندارد، اعتقاد بیشتری به ارزش بالای آن دارد.

سخن پایانی

اکثر معامله‌گران و سرمایه‌گذاران اعتقاد دارند که روانشناسی بر روی قیمت‌های بازار و چرخه‌های آن تاثیر می‌‌گذارد.

با این وجود مشخص است که فهمیدن و درک روانشناسی بازار به آن آسانی که فکر می‌کنید، نیست.

بسیاری از سرمایه‌گذاران در تمیز دادن رفتارها و اعتقادات خودشان از احساسات بازار مشکل دارند.

سرمایه‌گذاران باید علاوه بر فهمیدن و درک روانشناسی بازار، بر روی وضعیت روحی و روانی خودشان نیز تسلط کامل داشته باشند تا این موارد بر روی تصمیماتشان تاثیر نگذارد.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

خلاصه کتاب تسلط بر چرخه بازار اثر هاوارد استنلی مارکس

تسلط بر چرخه بازار

دانستن، قدرت است. این قانونی نانوشته و بسیار مهم است که هر تاجر موفقی درستی آن را تایید می‌کند. خواندن کتاب، رمز سال‌ها پیروزی و علت بارها شکست را به رایگان در اختیار ما قرار می‌دهد. خلاصه‌ها هم چنین خاصیتی دارند. مرور خلاصه کتاب‌ها که با گلچین کردن بهترین مطالب یک نویسنده به دست می‌آیند می‌تواند به شکلی موثر و مفید راهگشای افراد جستجوگر و پر مشغله باشد. در این بخش از خانه سرمایه به سراغ کتاب «تسلط بر چرخه بازار» می‌رویم و به تماشای موضوع‌های دست‌چین شده از لابه‌لای صفحه‌های آن می‌نشینیم. با ما همراه باشید.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

  • با مطالعه این کتاب به درکی درست از چرخه‌های بازار می‌رسید.
  • این کتاب به شما کمک می‌کند تا بتوانید جایگاه کنونی خود را در چرخه بازار بورس پیدا کرده و جایگاه آینده‌تان را پیش‌بینی کنید.
  • با تاثیر افزایش یا کاهش قیمت‌ها بر عملکرد بازار آشنا خواهید شد.
  • می‌آموزید که چرا سرمایه‌گذاران باید برخلاف جریان مالی شنا کنند.
  • متوجه می‌شوید که چرا به دنبال ترقی، ورشکستگی اتفاق می‌افتد.
  • درک خواهید کرد که چرا بازارهای بدون ریسک، پرریسک‌ترین نوع بازارها هستند.
  • بهترین راه‌ها را برای تبدیل شدن به یک سرمایه‌گذار برتر خواهید آموخت.

چه کسی کتاب تسلط بر چرخه بازار را نوشته است؟

«هاوارد استنلی مارکس» (Howard Stanley Marks) نویسنده کتاب «تسلط بر چرخه بازار» (Mastering the Market Cycle: Getting the Odds on Your Side) یکی از موفق‌ترین سرمایه‌گذاران وال استریت است. او در این کتاب با توضیح کاربردی منطق پنهان در روند بازار بورس و بیان تجربه‌ها و تجزیه و تحلیل‌هایش از فراز و فرود این بازار، سرمایه‌گذاران را به سمت کسب سود بیشتر هدایت می‌کند.

چرخه بازار چیست؟ آیا راهی برای شناسایی و پیش‌بینی آن وجود دارد؟

شما چه تعریفی از چرخه‌ها دارید؟ شاید بتوان تبدیل شدن روز به شب یا تغییر منظم فصل‌ها را یکی از آشناترین چرخه‌های طبیعی در جهان نامید. همیشه بعد از پایان شب، روز پدیدار می‌شود و بعد از گذر زمستان، پذیرای بهار هستیم. هیچ چیزی قدرت بر هم زدن این نظم طبیعی را ندارد. به همین دلیل، ما می‌توانیم ثانیه‌های زندگی‌مان را با نظم این چرخه‌ها هماهنگ کنیم و به راحتی جایگاه خود را در میان این چرخه‌ها بیابیم. چرخه‌های بازارها و نظام‌های اقتصادی به اندازه غروب خورشید یا گردش فصل‌ها پیش‌بینی‌ پذیر نیستند. اما این بدان معنا نیست که وجود ندارند. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم.
تصور کنید سرعت چرخش زمین به دور خورشید، غیرقابل پیش‌بینی بود؛ یعنی گاهی سرعت مدارش افزایش پیدا می‌کرد و گاهی آهسته‌تر از همیشه به پیش می‌رفت. در آن صورت، هیچ پیش‌بینی قطعی در مورد زمان تبدیل شدن شب به روز و برعکس وجود نداشت. کارکرد چرخه‌های بازار نیز به همین شکل است. هیچ راه قطعی برای پیش‌بینی زمان فرارسیدن رونق مثبت بازار یا از میان رفتن رکود منفی آن وجود ندارد. گاهی چشم‌انداز بلندمدت بازار، روشن و آفتابی است. اما در این میان، روزهای ابری و طوفانی نیز بر سر راهش قرار می‌گیرند. شاید نظرهای دقیق و پیش‌بینی‌های محکم و قاطع، جایی در چرخه‌های اقتصادی و بازار نداشته باشند اما همیشه می‌توان این روند را از نظر «تمایل» مورد بررسی قرار داد.
اجازه بدهید قبل از هر کاری، تمایل را با هم تعریف کنیم. به مجموعه‌ای از حدس و گمان‌ها و محاسباتی که یک سرمایه‌گذار مطلع در مورد وقوع یک احتمال انجام می‌دهد، «تمایل» می‌گویند. مثلا پس از رونق بازار، زمانی که قیمت‌ها تا سطح ناپایداری افزایش یافته‌اند و خوش‌بینی سرمایه‌گذار در اوج خود است، تقریبا رکود رخ خواهد داد. اینکه این رکود دقیقا چه زمانی روی می‌دهد و چقدر شدید خواهد بود، کاملا پیش‌بینی‌ناپذیر است. اما این بدان معنا نیست که سرمایه‌گذار به هنگام روبه‌رو شدن با حباب نمی‌تواند وضعیت پورتفولیوی خود را برای پیش‌بینی این رکود تعیین کند.

زمان چه تاثیری در چرخه‌های بازار بورس می‌گذارد؟

اما چگونه می‌توان از عملکرد چرخه‌های بازار سردرآورد؟ چرخشی بودن امور مالی بی‌شباهت به تاریخ نیست. به قول «مارک تواین» (Mark Twain)، نویسنده و طنزپرداز آمریکایی، «تاریخ خودش را تکرار نمی‌کند اما قافیه‌هایی مشابه می‌سازد.» به عبارت دیگر، درست است که وقایع، دقیقا به همان شکل گذشته تکرار نمی‌شوند اما الگوی مشابهی در میان همه آنها وجود دارد. شاید بهترین نمونه در این مورد، حباب «دات کام» و ماجرای رکود ناگهانی بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲ باشد.
در اواسط دهه ۱۹۹۰، استفاده از اینترنت در ایالات‌متحده شدت گرفت. اینترنت اختراعی بود که انتظار می‌رفت فرصت‌های زیادی را برای کسب منافع مالی خلق کند. سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر خیلی زود سرمایه‌گذاری در شرکت‌های آنلاینی را آغاز کردند که مثل قارچ از همه‌جا سبز شده بودند. در حقیقت، امید اندکی برای سوددهی واقعی اغلب آن‌ها وجود داشت. طی این هیجان عمومی، قیمت سهام به شکل بی‌سابقه‌ای بالا رفت. چون طبق گزارش‌ها صندوق‌های سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز، سود سه‌برابر داشتند. این امر موجب جذب سرمایه بیشتر شد و خیلی زود تعداد بسیار زیادی از شرکت‌های آنلاین به وجود آمدند. حباب شکل گرفته بود. اغلب این شرکت‌ها به شکلی اجتناب‌ناپذیر با شکست مواجه شدند.
بسیاری از سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر زیان ۱۰۰ درصدی را تجربه کردند و قیمت سهام سقوط کرد. اتفاقی که کسی انتظارش را نداشت افتاد و حباب دات کام که زیادی باد شده بود ناگهان ترکید! جالب اینجا است که به طور متوسط، بازار سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز طی ۲۰ سال اخیر رشد کرده است. اما در کوتاه‌مدت، تفاوت‌های فاحشی به چشم نمی‌خورند. این الگویی است که تقریبا تمام بازارها، نظام‌های اقتصادی و شرکت‌ها در مقیاسی نه‌چندان افراطی از آن تبعیت می‌کنند. چنین الگوهایی رشدی تدریجی دارند. می‌توانیم این رشد متوسط را «نرخ رشد مدت‌دار» آن‌ها بنامیم که در طول یک دوره زمانی طولانی تداوم داشته است. با این حال در کوتاه‌مدت، نمودار رشد، پیرامون این روند مدت‌دار به بالا و پایین نوسان می‌کند.

آیا می‌دانید چه عاملی محرک اصلی نوسانات کوتاه مدت بازار است؟

تسلط بر چرخه بازار

انسان، موجودی سرشار از احساس است. اگر احساس را از انسان جدا کنیم، باقی مانده خوشایندی دستگیرمان نمی‌شود. چون انسان‌ها خیلی بیشتر از آنچه که به نظر می‌رسد با احساسشان زندگی می‌کنند. حتی بی‌تفاوت‌ترین انسان‌ها نیز از احساس بی‌تفاوتی برای نشان دادن وضعیت خودشان بهره می‌گیرند. این یعنی انسان و احساسش به شکلی جدانشدنی به یکدیگر گره خورده‌اند. بنابراین نباید از این موجود احساسی انتظار داشته باشیم که به هنگام خرید و فروش سهام، صد در صد منطقی عمل کند. در حقیقت، یکی از علت‌های ترکیدن حباب دات کام و ورشکسته شدن عده زیادی از سهام‌داران، ناشی از احساسی عمل کردن آنها بود. در طی دوره‌های رشد چشمگیر، نظیر دوره‌ی بین سال‌های ۱۹۹۵ و ۲۰۰۰ سرمایه‌گذاران دچار توهم شدند. آن‌ها فکر می‌کردند که این رشد تا ابد دوام خواهد داشت. اما ماجرا برخلاف فکر آنها پیش رفت.
سرمایه‌ گذاران جوانی که چرخه‌های گذشته را به یاد نمی‌آورند یا بیش از حد به قابلیت‌های بازار جدید مطمئن هستند، می‌خواهند الگوهای قله و دره گذشته را نادیده بگیرند و با شوق ادعا کنند که این بار اوضاع متفاوت خواهد بود. این شور و هیجان آنها مثل یک ویروس در میان سرمایه گذاران دیگر هم منتشر می‌شود و به این ترتیب، موجی از سرمایه گذاران به سمت خرید سهم‌ها هجوم می‌آورند و حتی با وجود قیمت‌های غیرمنطقی آن سهم‌ها را می‌خرند. چون می‌ترسند که نکند فرصتی طلایی در کنارشان باشد و به دلیل غفلت از دستشان برود! وقتی مدتی از این ماجرا می‌گذرد، این بار به جای شوق، احساس ترس گریبانشان را می‌گیرد. آنها با خودشان فکر می‌کنند نکند قیمت‌ها بیش از حد رشد کرده باشند و ناگهان سقوط کنند؟ اینجا است که رویه را برعکس می‌کنند و حالا به جای خرید، موجی از فروش با قیمت‌های پایین را به راه‌ می‌اندازند و باعث می‌شوند تا قیمت‌ها به زیر روند مدت‌دار سقوط کنند. باز هم این روندها و سیکل‌های بازارهای مالی احساس انسان است که پیروز میدان معاملات می‌شود نه منطق.
حقیقت این است که مقاومت در برابر تفکر جمعی بازار، کار دشواری است. حتی «آیزاک نیوتن» (Isaac Newton) که اغلب یکی از مهم‌ترین نوابغ زمان شمرده می‌شود نیز نتوانست این کار را انجام دهد. نیوتن در ژانویه ۱۷۲۰ رئیس ضرب سکه در انگلستان بود. در آن زمان سهام شرکت « South Sea » در ۱۲۸ پوند متوقف شد. اما بعد قیمت افزایش یافت. نیوتن که فهمید این افزایش قیمت به خاطر سرمایه‌گذاری‌های قماری است، کاری عاقلانه کرد و سهام ۷۰۰۰ پوندی‌اش را فروخت. او به درستی این چرخه در شرف وقوع را پیش‌بینی کرده بود. در ماه ژوئن قیمت سهام به سرعت افزایش یافته و به ۱۰۵۰ پوند رسید و تا سپتامبر به کمتر از ۲۰۰ پوند سقوط کرد. اما نکته جالب اینجا است که نیوتن نتوانست در مقابل نیروی احساس جمعی مقاومت کند. بعد از اینکه دید افراد دور و برش این همه پول به جیب می‌زنند، دوباره سهامش را در اوج خرید و بعد تمام آن را از دست داد، بیش از ۲۰۰۰۰ پوند! می‌توان از این ماجرا یک درست ساده گرفت: «مقاومت در برابر جریان تفکر جمعی، کار راحتی نیست. اما ممکن است و می‌توان راه‌هایی برای غلبه بر این جریان – حداقل در ابعاد فردی – پیدا کرد.»

یک سرمایه‌گذار عاقل با ریسک‌های بازار چه می‌کند؟

سرمایه‌گذاران زیادی هر روز بخشی از زمان گران‌بهای خود را صرف تحلیل رسانه‌ها و توجه به نشانه‌های صعودی یا سقوط بازارهای مختلف می‌کنند. اما تعداد کمی از آنها به اطلاعاتی که جایگاه فعلی آنها را در محیط سرمایه ‌گذاری کنونی مشخص می‌کند، توجه دارند. همین تعداد کم، جمعیت سرمایه گذاران برتر را تشکیل می‌دهند.
در طول زمانی که بازار به شکلی غیرمنطقی در حال جهش است، سود سرمایه‌گذاری‌های پرمخاطره نیز در کمترین مقدار خود قرار می‌گیرد. چون همه سرمایه گذاران شور و شوق زیادی برای خرید دارند و به این ترتیب، فروشندگان نیز به خود جرات می‌دهند تا در برابر فروش سهم‌ها، قیمت‌هایی سرسام آور، صرف ریسک کمتر و زیان ریسک بیشتر را به خریدار تحمیل کنند. پس بهتر است به هنگام شنیدن جملاتی مانند: «بازار نمی‌تواند شکست بخورد» و «این بار اوضاع متفاوت است» حواستان را جمع کرده و با احتیاط عمل کنید. آن روی دیگر قضیه این است که وقتی در پی نزول یا کسادی بازار، احساس ترس، سرمایه‌گذاران را در برمی‌گیرد ریسک در کمترین میزان خود است. تمام سرمایه‌گذارانی که پولشان را از دست داده‌اند با ترس کنار گود می‌ایستند و فکر می‌کنند حالا بازار درگیر افولی دائمی شده است. اما در این مرحله است که صرف ریسک و احتمال جهش بازار در اوج خودش قرار دارد.
در حقیقت، سرمایه‌گذاری زمانی در مخاطره‌آمیزترین شکل خود است که در کل بدون ریسک تلقی شود، و زمانی کمترین ریسک را دارد که در کل دارای ریسک زیاد تلقی شود. من در سال ۲۰۱۰ حداکثر بهره را از این حقیقت بردم. بعد از بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۷، ساخت خانه دچار وقفه شد. در سال ۲۰۱۰ فرصت‌های ایجاد مسکن در ایالات‌متحده در کمترین میزان خود از سال ۱۹۴۵ قرار گرفته بود. با این حال، جمعیت در سال ۲۰۱۰ بسیار بیشتر از سال ۱۹۴۵ بود و این جمعیت است که تقاضای مسکن بلندمدت را ایجاد می‌کند. به زبان ساده، بازار مسکن به شدت راکد بود اما میزان جمعیت، افزایش تقاضای خانه را تضمین می‌کرد. به همین خاطر با وجود تفکر جمعی که می‌گفت: «بازار مسکن هرگز به حال اول باز نمی‌گردد» من و همکارانم بزرگ‌ترین شرکت خانه‌سازی خصوصی در آمریکای شمالی را خریدیم. این شکل از سرمایه‌گذاری سود زیادی را برای ما به دنبال داشت.

بین رشد اقتصادی، ساعات کاری و بهره‌وری چه رابطه‌ای وجود دارد؟

اگر نرخ رشد سکولار همیشه مثبت باشد، آیا این امکان وجود نداشت که شما فقط سرمایه‌گذاری کنید و اجازه بدهید پولتان ‌همان جا بماند، چرخه‌های کوتاه‌مدت یکدیگر را خنثی کنند و شما از رشد تدریجی روند مدت‌دار سود ببرید؟ خب، مسئله اینجا است که روند مدت‌دار نیز از طریق چرخه‌ها انجام می‌گیرد، گرچه ادامه آن‌ها بیشتر طول می‌کشد. این مسئله زمانی آشکار می‌شود که شما روند مدت‌دار تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایالات‌متحده را بررسی می‌کنید. یک روش برای محاسبه تولید ناخالص داخلی، ضرب تعداد ساعت کاری کشور در رقم بازده هر ساعت است. این یعنی دو روش اصلی برای افزایش تولید ناخالص داخلی یک کشور وجود دارد:

بارزترین شکل افزایش تعداد ساعات کاری یک کشور، با افزایش تعداد کارگران صورت می‌گیرد. در واقع، افزایش تولید ناخالص داخلی با رشد جمعیت همبستگی دارد. مثلا پس از جنگ جهانی دوم نرخ تولد در ایالات‌متحده افزایش چشمگیری داشت، پدیده‌ای که به آن «دوران افزایش زاد و ولد» گفته می‌شود. زمانی که کودکان متولد شده بین اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ به سن کار رسیدند، اقتصاد ایالات‌متحده رشد چشمگیری را تجربه کرد، علت آن نیز وجود افراد بیشتر برای کار بود. این افزایش ساعات کار، رشد اقتصادی را به دنبال داشت.

بین اواخر دهه ۱۷۰۰ و اوایل دهه ۱۸۰۰ ماشین‌هایی که با انرژی بخار و آب‌کار می‌کردند، جای کارگران را در حوزه‌های خاص گرفتند و کار آن‌ها را با بهره‌وری بیشتری انجام دادند. در این میان، تولید نیز شکل تازه‌ای به خود گرفت. مثلا کاری که با صرف زمان و تلاش زیاد در فروشگاه‌های کوچک صورت می‌گرفت، این بار با سرعت بسیار زیاد در کارخانه‌های بزرگ انجام می‌شد. نتیجه این فرآیند تازه چیزی نبود جز رشد اقتصادی. تولید ناخالص داخلی ایالات‌متحده با نرخی بین ۲ و ۳ درصد در سال رشد می‌کند. اما به یاد داشته باشید که این رشدی متوسط است و بدین معنا نیست که رکود اقتصادی بلندمدت وجود ندارد که نجات از آن نه سال‌ها بلکه دهه‌ها برای یک اقتصاد طول می‌کشد. نرخ تولد می‌تواند به دلایل مختلف کاهش یابد، برای مثال جنگ، شرایط اقتصادی نامطلوب و روندهای اجتماعی نظیر گرایش فعلی جوانان آمریکایی به تاخیر در تشکیل خانواده. در بلندمدت کاهش ایجادشده در تعداد نیروی کار می‌تواند به رکود اقتصادی گسترده بیانجامد. مختصر اینکه اتکا به روزهای روشن آینده که ممکن است هرگز از راه نرسند، عاقلانه نیست. به همین دلیل است که سرمایه‌گذار برتر نسبت به چرخه‌های کوتاه‌مدت هوشیار است و جایگاه خود را مطابق آنها تعیین می‌کند.

پیام اصلی نویسنده در کتاب تسلط بر چرخه بازار چه بود؟

چرخه‌های بازار، نظام‌های اقتصادی و شرکت‌های منفرد الگوی خاصی را دنبال می‌کنند. آنها در بلندمدت میل به رشد دارند و چیزی را دنبال می‌کنند که به آن «روند مدت‌دار» می‌گویند. این روند در کوتاه‌مدت، نوسان زیادی دارد. سرمایه‌گذار برتر کسی است که به این روندها و سیکل‌های بازارهای مالی چرخه‌ها توجه می‌کند و جایگاهش را نسبت به آنها تطبیق می‌دهد. متاسفانه تفکر بسیاری از افراد مالی در نوعی حباب گیر کرده است. چون آن‌ها فقط به رسانه‌ها و گزارش‌های مالی توجه می‌کنند و به ندرت به کتابی خارج از حوزه خود توجه نشان می‌دهند. پیشنهاد می‌کنم که خود را به ژانری خاص محدود نکرده و از کتاب‌های تاریخ غافل نشوید. چون با خواندن آنها می‌توانید نکات زیادی درباره چرخه‌ها بیاموزید. گاهی بهترین درس‌های عملی در لابه‌لای پیروزی‌ها و شکست‌های تاریخی نهفته است.

چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟ چگونه با استفاده از چرخه ها سود کنیم؟

Market Cycle

چرخه بازار (Market Cycle) یک اصطلاح کاملاً گسترده است که به روندها و الگوهایی اشاره دارد که در بازارها یا محیط‌های مختلف تجاری ظاهر می‌شوند. در طول یک چرخه بازار ممکن است برخی از رمزارزها یا کلاس دارایی (Asset class) از سایرین بهتر باشد؛ زیرا مدل‌های تجاری آنها با شرایط رشد مطابقت بیشتری دارند. چرخه‌های بازار به دوره‌ای بین دو حد بالاترین یا پایین‌ترین سطح یک شاخص مشترک مانند ارزش کل بازار اشاره دارند که عملکرد مالی را در بازارهای صعودی و نزولی نشان می‌دهند.

چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟

در ادامه پاسخ به سؤال چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟ باید به موارد کلیدی ذیل اشاره کنیم:

  • چرخه به روندها یا الگوهایی اشاره می‌کند که در محیط‌های مختلف تجاری ظاهر می‌شوند.
  • چارچوب زمانی چرخه بازار اغلب برای هر فرد بسته به گرایش‌ها و اهدافی که به دنبال‌شان است، متفاوت خواهد بود.
  • یک چرخه بازار اغلب دارای چهار فاز مجزا از یکدیگر است.
  • تقریباً امکان شناسایی فاز چرخه بازاری که هم اکنون داخل آن قرار داریم، غیرممکن است.
  • در مراحل مختلف یک چرخه بازار کامل، ارزهای دیجیتال مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی دارند.

نحوه کارکرد چرخه بازار

زمانی چرخه‌های بازار نو در یک بخش از صنعت به وجود می‌‌آیند که روندهایی در پاسخ به نوآوری‌های معنی‌دار، تولیدات جدید یا تغییرات محیط نظارتی ایجاد شوند. این چرخه‌ها یا روندها اغلب سکولار نامیده می‌شوند. در طول این دوره‌ها، درآمد و سود خالص ممکن است الگوهای رشد مشابهی را در بین بسیاری از شرکت‌های ارز دیجیتال که اغلب ماهیت چرخه‌ای دارند نشان دهد.

عمدتاً تعیین چرخه‌ بازار مادامی که به وقوع نپیوسته باشد بسیار دشوار است و به ندرت دارای یک نقطه شروع یا پایان مشخص و واضح هستند که در نتیجه منجر به سردرگمی یا اختلاف نظر در مورد ارزیابی سیاست‌گذاری‌ها و راهبردها می‌شود. با این وجود اما اکثر کارکشتگان بازار معتقدند که نقاط شروعی و انتهایی چرخه بازار وجود دارند. از این ‌رو، بسیاری از سرمایه‌گذاران راهبردهای سرمایه‌گذاری را دنبال می‌کنند که هدف آنها سودآوری از طریق تجارت رمزارزها قبل از تغییرات جهت چرخه بازار است. همچنین، ناهنجاری‌هایی در بازار کریپتو وجود دارند که نمی‌توان آنها را توجیه کرد، با این وجود سال به سال رخ می‌دهند.

چرخه بازار

چرخه بازار -با توجه به بازار مورد نظر- می‌تواند از چند دقیقه تا چند سال به درازا بکشد؛ چراکه بازارهای زیادی برای بررسی وجود دارند و افق‌های زمانی برای تجزیه و تحلیل آنها محدود هستند. حرفه‌های مختلف جنبه‌های گوناگون دامنه را بررسی خواهند کرد؛ یک تریدر روزانه ممکن است به نمودرهای پنج دقیقه‌ای نگاه کند، در حالی که یک سرمایه‌گذار در بخش املاک ممکن است چرخه 20 ساله بازار را مورد بررسی قرار دهد.

انواع چرخه بازار

چرخه بازار عموماً دارای چهار مرحله (فاز) است. در مراحل مختلفِ یک چرخهِ کاملِ بازار، اوراق بهادار مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی نشان می‌دهند. به عنوان مثال، در طول جهش بازار، کالاهای لوکس تمایل دارند که عملکرد بهتری از خود روندها و سیکل‌های بازارهای مالی نشان ‌دهند؛ چراکه مردم برای خرید قایق‌های تفریحی و موتورسیکلت‌های هارلی دیویدسون احساس راحتی بیشتری می‌کنند. در مقابل، در زمانه نزول بازار، صنایعی که مربوط به زندگی روزانه و معمولی مردم هستند، عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهند، دلیل این امر این است که مردم در هنگام نزول بازار مصرف خمیر دندان و دستمال توالت خود را کاهش نمی‌دهند!

چهار مرحله یک چرخه بازار شامل مراحل انباشت، روند صعودی، توزیع و روند نزولی است:

1. فاز انباشتگی

انباشت پس از به کف رسیدن قیمت‌ها در بازار اتفاق می‌افتد و افراد خبره و معمولی -با توجه به اینکه بدترین دوران پشت سر گذاشته شده شروع به خرید می‌کنند.

2. فاز صعودی

این فاز زمانی اتفاق می‌افتد که بازار برای مدتی ثابت بوده و از نظر قیمت بالاتر از سطح مورد نظر حرکت می‌کند.

3. فاز توزیع

فروشندگان با رسیدن سهام به بالاترین حد خود شروع به تسلط در بازار می‌کنند.

4. فاز نزولی

روند نزولی زمانی رخ می‌دهد که قیمت سهام در حال سقوط باشد.

چرخه‌های بازار با تکیه بر قیمت اوراق بهادار و سایر مبناها به عنوان معیار سنجش رفتار چرخه‌ای، شاخص‌های بنیادی و فنی (نموداری) را در نظر می‌گیرند. برخی از این نمونه‌ها شامل چرخه تجاری، چرخه‌های نیمه هادی/سیستم عاملی درحوزه فناوری و حرکت سهام‌های حساس مالی با نرخ بهره هستند.

بازار گاوی به چه نوع بازاری گفته می‌شود؟

به طور کلی، زمانی می‌توان گفت بازار گاوی شده که قیمت سهام یا ارز دیجیتال در یک شاخص حداقل 20 درصد از افت قبلی افزایش بیابد. بازارهای گاوی نیز به عنوان یک بازه زمانی مشخص می‌شوند که طی آن قیمت رمزارز در حال افزایش است. بازار گاوی معمولاً نشان‌دهنده اقتصاد قوی و اعتماد بالای سرمایه‌گذاران است. وقتی سرمایه‌گذاران اطمینان کافی داشته باشند، تقاضا برای خرید رمزارز افزایش می‌یابد و در نتیجه بازارها نیز به طور کلی روندی صعودی را در پیش می‌گیرند.

بازار خرسی به چه نوع بازاری گفته می‌شود؟

چرخه بازار

بازار خرسی برعکس بازار گاوی است و به طور کلی به بازه زمانی‌ای اطلاق می‌شود که (ارزش) رمزارز در حال سقوط است. به طور کلی، زمانی می‌توان اذعان کرد بازار خرسی است که قیمت شاخص 20 درصد یا بیشتر از بالاترین سطح قبلی کاهش یابد؛ بازار خرسی (نزولی) اغلب پس از بازار صعودی (گاوی) رخ می‌دهد.

در طول بازار خرسی، سرمایه‌گذاران عموماً به آینده بازار بدبین هستند و به بازار کریپتو اطمینان ندارند و ممکن است به دنبال فروش سرمایه‌گذاری خود و نگهداری پول به صورت نقدی باشند. این عدم تقاضای سرمایه‌گذاران می‌تواند منجر به فروش بیش از اندازه در بازار و ایجاد روند نزولی بازارها شود.

هنگامی که قیمت‌های بازار به طور فزآینده‌ای بی‌ثبات می‌شود (همان‌طور که ما معتقدیم در سال 2018 این اتفاق به کرات افتاد)، ممکن است فکر کنید بازار گاوی به بازار خرسی تبدیل شده است. اما ما معتقدیم که این بی‌ثباتی احتمالاً اصلاح بازار باشد و نه تبدیل شدن بازار به بازار خرسی.

اصلاح بازار

در ادامه مبحث چرخه بازار هنگامی که به بازارهای صعودی و نزولی رسیدیم، با عبارت جدیدی به نام اصلاح بازار برخورد کردیم. معمولاً، اصلاح بازار زمانی رخ می‌دهد که قیمت ارزهای دیجیتال، قیمت‌های سهام و اوراق بهادار 10 درصد یا بیشتر از بالاترین قیمت قبلی کاهش می‌یابند. به یاد بیاورید، ما زمانی می‌گوییم بازار خرسی یا نزولی شده است که قیمت‌ها 20 درصد یا بیشتر افت کنند. این اتفاق در ماه‌های پس از بحران مالی سال 2008 و 2009 رخ داد؛ درست زمانی که برخی از سهام تقریباً 50 درصد ارزش خود را از دست دادند.

اصلاح بازار چیزی نیست که سرمایه‌گذاران باید از آن هراس داشته باشند. به دنبال بحران مالی جهانی، ما یکی از طولانی‌ترین بازارهای گاوی (صعودی) تمام تاریخ را در بازار سهام پشت سر گذاشتیم، از این‌رو سرمایه‌گذاران نباید از بازارهای خرسی نیز واهمه داشته باشند.

Market Cycle

اصلاح بازار و بازارهای نزولی هر دو بخشی از چرخه بازار هستند، بنابراین این مفاهیم را در نظر داشته باشید و اگر بازارها افت شدیدی پیدا کردند و شما تمایل به فروش داشتید، بدانید که بازار گاوی خوبی در انتظار شما است.

نوسانات بازار

یکی دیگر از مباحثی که در چرخه بازار به آن برمی‌خوریم، نوسان بازار است. به طور کلی، نوسانات بازار میزان انحراف از قیمت متوسط را می‌سنجد. به عبارت ساده‌تر، نواسانات بازار همان تغییر قیمت اوراق بهادار در طول زمان است.

در مورد سرمایه‌گذاری‌هایی مانند سهام، اوراق قرضه، ETF و رمزارزها و غیره، نوسان عاملی است که برای سنجش ارزش دارایی در یک بازه زمانی معین در مقایسه با میانگین شاخص مورد استفاده قرار می‌گیرد. هرچه قیمت دارایی بیشتر تحرک داشته باشد، نوسان آن بیشتر در نظر گرفته می‌شود.

عموماً، قیمت یک رمزارز نسبت به اوراق قرضه، ETF و وجوه مدیریت‌شده (طرح‌های سرمایه‌گذاری جمعی) ناپایدارتر خواهد بود. این موضوع به این دلیل است که سهام توسط یک شرکت واحد منتشر می‌شود و عوامل زیادی در داخل و خارج از شرکت می‌توانند بر نحوه عملکرد آن شرکت تأثیر بگذارند.

نوسانات بازار لزوماً نگران‌کننده نیستند، اما باید از میزان نوساناتی (یعنی میزان ریسکی) که می‌توانید کنترل کنید آگاه باشید. یکی از بدترین کارهایی که می‌توانید در مورد سرمایه خود انجام دهید این است که هنگام نوسانات بازار رمزارز یا سهام خود را بفروشید یا در زمانی که مناسب فروش است، خرید کنید.

سخن پایانی

وقتی احساسات بازار مثبت باشد، قیمت‌ها رو به ‌بالا حرکت می‌کنند و بازار به‌اصطلاح گاوی (Bull market) می‌شود. وقتی روندها و سیکل‌های بازارهای مالی هم احساسات منفی شوند و بازار رو به ‌پایین برود، بازار خرسی (Bear market) است.

همه بازارها وارد چرخه‌های انبساط و انقباض می‌شوند. وقتی بازاری وارد مرحله انقباض (بازار گاوی) می‌شود، جوّی از خوش‌بینی، باور و طمع به‌وجود می‌آید. این‌ها احساساتی هستند که منجر به خرید گسترده می‌شوند.

گاهی احساس طمع و باور بیش‌ازحد به بازار ارز دیجیتال باعث ایجاد حباب قیمتی می‌شود. در این حالت سرمایه‌گذاران منطق خود را ازدست داده و بدون توجه به ارزش واقعی رمزارزها آن‌ها را خریداری می‌کنند. در این شرایط قیمت به‌شدت رو به بالا می‌رود و به نقطه‌ی حداکثر ریسک مالی می‌رسد.

لازم به ذکر است که هیچ وقت نمی‌توان مشخص کرد که ما در حال حاضر در یک چرخه بازار قرار داریم. این تحلیل تنها بعد از رخ دادن چرخه قابل انجام است. چرخه‌های بازار به ندرت نقطه شروع و پایان مشخصی دارند. در واقع ما در زمان جاری، یک دیدگاه بسیار جانب‌دارانه نسبت به وضعیت بازار مالی داریم.

روانشناسی بورس و چرخه بازار (چگونه باعث سود و زیان می‌شود؟)

تحلیل چرخه بازار بورس

روانشناسی بازار به طور ساده می‌گوید که حرکات بازار تحت تاثیر وضعیت احساسی و روانی کسانی است که داخل آن هستند.

روانشناسی بازار یکی از مهم‌ترین مباحث در اقتصاد رفتاری است.

اقتصاد رفتاری یک مبحث مطالعاتی میان‌رشته‌ای است که در آن محققان فاکتورهای مختلف را که در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی نقش دارند، مورد بررسی قرار می‌دهند.

بسیاری از افراد اعتقاد دارند که احساسات، موتور محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی است و نوسانات و تغییرات احساسی یک سرمایه‌گذار همان چیزی است که به آن روانشناسی بازار گفته می‌شود.

این بازار می‌توان بورس سهام باشد یا هر بازار دیگری.

به طور خلاصه احساسات بازار، آن حس کلی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران نسبت به تغییرات قیمت یک دارایی خاص است.

اگر احساسات بازار مثبت بوده و همزمان قیمت‌ها نیز در حال افزایش باشند، اصطلاحا به چنین شرایطی بازار مثبت و رو به بالا و بالعکس این موضوع بازار رو به پایین یا منفی گفته می‌شود.

پس می‌توان نتیجه گرفت که احساسات بازار مجموع و یا میانگین احساسات و عواطف تمام سرمایه‌گذاران و معامله‌گرانی است که در یک بازار مالی خاص حضور دارند.

درست مانند هر گروهی از افراد و در هر جامعه‌ای، چه کوچک و چه بزرگ، یک فکر به صورت غالب و مسلط بین افراد آن جامعه وجود ندارد.

بر طبق تئوری‌های روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی دائما در پاسخ به احساسات بازار میل به تغییر دارد و نکته مهم اینجاست که خود این احساسات بازار نیز ایستا نبوده و به صورت پویا در حال تغییر می‌باشند؛ اگر اینگونه نبود، انجام یک معامله بسیار سخت‌تر می‌شد.

در عمل و واقعیت، وقتی بازار در رشد است، اعتماد به نفس و عواطف معامله‌گران در وضعیت خوبی قرار دارد. احساس مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه شده و این افزایش تقاضا اوضاع روانی سرمایه‌گذاران را بهتر نیز می‌کند.

به طور مشابه روند رو به پایین نیز همینگونه عمل می‌کند و در صورت سقوط بازار تقاضا کاهش و عرضه افزایش پیدا می‌کند.

احساسات در چرخه‌های بورس و سایر بازارهای مالی چگونه تغییر می‌کنند؟

روند رو به بالا

تمام بازارها درون یک چرخه از حرکات مثبت و منفی بوده و وقتی بازار در فاز و مرحله رشد و مثبت است، یک خوش‌بینی، اعتماد و حرص غالب در بین سرمایه‌گذاران به وجود می‌آید.

این احساساتی که از آن‌ها یاد شد، اصلی‌ترین دلایل برای بالا بردن فعالیت‌های خرید هستند.

معمولا مشاهده کردن فعالیت‌های چرخه‌ای و برگشت‌پذیر در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال همانطور که گفته شد احساسات بازار در هنگام رشد قیمت‌ها مثبت است و همین موضوع باعث می‌شود که هیجان سرمایه‌گذاران بیشتر شده و بازار رشد بیشتری را تجربه کند.

همانطور که می‌بینید این موضوعات کاملا به صورت دومینو و چرخه‌ای باعث اتفاقات مشابه بعدی می‌شوند.

گاهی اوقات یک حس قوی از اعتماد و حرص و طمع بازار را به طور کامل در بر می‌گیرد و باعث ایجاد حباب می‌شود.

در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران غیرمنطقی عمل کرده و بدون توجه به ارزش واقعی یک دارایی و صرفا به دلیل اعتقادشان به بالا رفتن قیمت آن، شروع به خرید می‌کنند.

معامله‌گران به دلیل شتاب تحولات بازار، حریص و بیش از حد هیجان‌زده می‌شوند و امید به سود کردن دارند.

قیمت بعد از این وضعیت، بیش از حد رشد پیدا کرده و از ارزش واقعی خودش دور می‌شود؛ به همین دلیل این کار و فعالیت و خرید بیشتر در این وضعیت بالاترین ریسک اقتصادی را به همراه دارد.

در برخی موارد قیمت یک سهام بدون نوسان حرکت می‌کند و دلیل این موضوع این است که به تدریج در حال فروخته شدن است.

این وضعیت به عنوان مرحله توزیع (distribution) شناخته می‌شود؛ اما گاهی اوقات بازار مرحله توزیع خاصی ندارد و روند رو به پایین بلافاصله بعد از ترکیدن حباب قیمتی شروع می‌شود.

روند رو به پایین

وقتی بازار تغییر جهت داده و منفی می‌شود، آن حس سرخوشی و رضایت جای خودش را به نارضایتی و ترس می‌دهد.

در چنین شرایطی معامله‌گران نمی‌خواهند باور کنند که روند رو به بالا تمام شده است؛ اما قیمت‌ها همچنان کاهش می‌یابند و احساسات بازار به تدریج منفی می‌شود.

احساسات رایج در این وضعیت، اضطراب، انکار و ترس است.

در این مقاله منظور از اضطراب، زمانی است که برای سرمایه‌گذاران این سوال پیش می‌آید که چرا قیمت‌ها در حال کاهش هستند و همین موضوع آن‌ها را وارد مرحله انکار می‌کند.

درمرحله انکار سرمایه‌گذاران نمی‌خواهند دارایی‌ها و سهام خود را به فروش برسانند و دلایل آن‌ها می‌تواند \” دیر شدن زمان فروش\” و یا باور به \”بازگشت دوباره بازار\” باشد.

برخی معامله‌گران در این وضعیت عمدا به دنبال اخبار خوب و مثبت هستند تا با این اخبار به خودشان دلداری دهند و زخم‌شان تسکین یابد!

حال وقتی کاهش یافتن قیمت‌ها ادامه پیدا می‌کند، موج فروش قدرتمندتر می‌شود.

در این نقطه ترس و وحشت سرمایه‌گذاران را به مرحله تسلیم می‌رساند و در نزدیکی رسیدن قیمت به کف، اقدام به فروش می‌کنند.

در نهایت بعد از اینکه نوسانات کاهش پیدا کرده و بازار به ثبات می‌رسد، روند رو به پایین متوقف می‌شود.

معمولا بعد از این حالت، بازار یک حرکت بدون نوسان را تجربه کرده و بعد دوباره امید و خوش‌بینی بین سرمایه‌گذاران رواج پیدا می‌کند.

این حرکات بدون نوسان بعد از اتمام روند‌ها با عنوان مرحله انباشت (accumulation) نیز شناخته می‌شوند.

دیدگاهی ساده‌تر به چرخه بازار:

سرمایه‌گذاران چگونه از روانشناسی بازار بهره می‌برند؟

با فرض اینکه تئوری‌های روانشناسی بازار معتبر باشند، سرمایه‌گذاران می‌توانند با استفاده از آن زمان‌های بهتری را برای ورود به معامله و خروج از آن انتخاب کنند.

به طور کلی اتخاذ استراتژی ضد تولید و یا ضد حمله در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال وقتی بازار به طور کلی نا امید بوده و قیمت‌های بسیار پایین هستند، بهترین فرصت برای یک خریدار به وجود می‌آید.

در نتیجه بعضی از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران شروع به مطالعه احساسات بازار کرده تا تفاوت‌های بین مراحل مختلف را در یک چرخه مشخص کنند.

به طور ایده‌آل این افراد باهوش در زمان ترس و وحشت که قیمت‌ها پایین هستند، اقدام به خرید و در زمان حرص و خوش‌بینی شروع به فروش می‌کنند.

نکته مهم اینجاست که انجام این کار به همین آسانی‌ای که نوشته شده است نیست و گرفتن تصمیمات درست در بین سرمایه‌گذاران بسیار کمیاب است؛ برای مثال ممکن است یک تحلیلگر سطح حمایت را به اشتباه تشخیص داده و قیمت‌ها حتی از آن نیز پایین‌تر بروند.

تحلیل تکنیکال و روانشناسی بورس

نگاه به گذشته نمودار قیمت و بررسی اتفاقات گذشته بازار و دیدن واکنش سرمایه‌گذاران به اتفاقات مختلف بسیار آسان است.

تحلیل و آنالیز اطلاعات مربوط به آن زمان مشخص می‌کند که چه تصمیم و یا فعالیتی در گذشته سودآور بوده است.

با این حال تشخیص تغییرات بازار با پیشروی آن سخت‌تر شده و پیش‌بینی حرکت بعدی قیمت‌ها غیرممکن می‌شود.

در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران و تحلیلگران بازار بورس از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روندهای بازار استفاده می‌کنند.

شاید به نوعی بتوان گفت که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی هستند که وضعیت روانی بازار را اندازه‌گیری می‌کنند؛ برای مثال اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) شرایط خرید بیش از حد (و همچنین فروش از بیش از حد) را با توجه به مثبت بودن احساسات بازار انداره‌گیری می‌کند.

اندیکاتور MACD یک مثال دیگر از ابزارهایی است که برای شناسایی مراحل مختلف روانشناسی بازار در چرخه‌های مالی روندها و سیکل‌های بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به طور خلاصه ارتباط بین خطوط آن، تغییرات ممنتوم بازار را مشخص می‌کند.

بیت‌کوین و روانشناسی بازار

بازار صعودی دیوانه‌کننده بیت‌کوین در سال 2017 یک مثال بارز از تاثیرات متقابل قیمت و روانشناسی بازار بر روی یکدیگر است.

از ژانویه تا دسامبر همان سال قیمت بیت‌کوین با شیب فوق‌العاده زیاد به 20 هزار دلار؛ یعنی بالاترین قیمت تمام دورانش، رسید و در نتیجه این رشد دیوانه‌وار، احساسات بازار بسیار مثبت شد.

در چنین شرایطی هزاران سرمایه‌گذار جدید وارد بازار بیت‌کوین شدند و یک هیجان بسیار بالا در روند مثبت بیت‌کوین ایجاد کردند.

طمع بسیار زیاد و خوش‌بینی افراطی قیمت‌ها را بالاتر می‌برد؛ تا اینکه رشد قیمت متوقف شد!

چرخش روند در اواخر سال 2017 و اوایل 2018 شروع شد و تصحیح قیمتی باعث شد بسیاری از سرمایه‌گذاران تازه‌وارد ضرر‌های سنگینی متحمل شوند؛ اما حتی این روند رو به پایین باعث نشد که برخی از معامله‌گران حس رضایت و اعتماد به نفس اشتباه خود را رها کنند و بیت‌کوین‌های خود را نگه داشتند.

در طی چند ماه احساسات و هیجانات بازار بسیار منفی شد و اعتماد به بازار بیت‌کوین به کمترین حد خودش رسید.

اضطراب و ترس باعث شد که بسیاری از سرمایه‌گذارانی که در نزدیکی اوج قیمت بیت‌کوین خریداری کرده‌ بودند، در نزدیکی کف قیمت آن‌ را بفروشند و متحمل ضررهای بسیار زیادی گردیدند.

بسیاری از مردم با وجود عدم تغییر در تکنولوژی و ماهیت بیت‌کوین نسبت به آن حس بدی پیدا کرده و سرخورده شدند.

تعصب یکی از الگوهای فکری است که باعث می‌شود بسیاری از افراد تصمیمات غیر منطقی بگیرند.

این الگوها می‌توانند بر روی شخص معامله‌گر و یا کل بازار تاثیر بگذارند که در زیر چند مثال در این مورد آورده‌ایم:

تعصب تاییدی

میل به تایید بیش از حد اطلاعاتی که با اعتقادات شخصی خودمان همخوانی دارد؛ اما از آن طرف اطلاعات و نظرات مخالف را به شدت نادیده گرفته و یا محکوم می‌کنیم؛ برای مثال سرمایه‌گذاران ممکن است که در یک بازار رو به بالا تنها بر روی خبرهای خوب تمرکز کرده و اخبار بد و نشانه‌های بازگشت روند را نادیده بگیرند.

نفرت از ضرر

میل مشترک بین تمام انسان (اکثر آن‌ها) این است که ترس از ضرر کردن در آن‌ها بیشتر از لذت بردن از سود در آن‌هاست.

به بیان دیگر دردی که در ضرر کردن وجود دارد، بسیار بیشتر از لذتی است که در سود کردن موجود است. این موضوع می‌تواند باعث شود که سرمایه‌گذاران فرصت‌های خوب فروش در دوره انباشت را از دست بدهند.

اثر دارایی

این میل افرادی است که ارزش دارایی‌های خودشان را بالاتر از چیزی که هست می‌دانند و تنها دلیل این موضوع این است که آن‌ها صاحب آن هستند؛ برای مثال فردی که چند ارز دیجیتال را دارد نسبت به کسی که ندارد، اعتقاد بیشتری به ارزش بالای آن دارد.

سخن پایانی

اکثر معامله‌گران و سرمایه‌گذاران اعتقاد دارند که روانشناسی بر روی قیمت‌های بازار و چرخه‌های آن تاثیر می‌‌گذارد.

با این وجود مشخص است که فهمیدن و درک روانشناسی بازار به آن آسانی که فکر می‌کنید، نیست.

بسیاری از سرمایه‌گذاران در تمیز دادن رفتارها و اعتقادات خودشان از احساسات بازار مشکل دارند.

سرمایه‌گذاران باید علاوه بر فهمیدن و درک روانشناسی بازار، بر روی وضعیت روحی و روانی خودشان نیز تسلط کامل داشته باشند تا این موارد بر روی تصمیماتشان تاثیر نگذارد.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.