اگر می خواهید پولدار شوید، مراقب این تله های ذهنی باشید
بیشتر ما در طبقه ی فقیر و متوسط به دنیا آمده ایم – به همین خاطر مابقی عمرمان را با ایده ها، افکار و اعمال طبقه ی فقیر و متوسط می گذرانیم. اگر شما هم مثل من در خانواده ای به دنیا آمده باشید که پدر و مادرتان نیات بزرگی دارند اما در عین حال راه های کمی برای رسیدن به آزادی مالی پیش رویشان است، احتمال اینکه شما نیز مثل من در دام این تله های ذهنی مالی گرفتار شده باشید خیلی زیاد است.
اگر می خواهید پولدار شوید، مراقب این تله های ذهنی مالی باشید. دیگر به هیچ کس پوشیده نیست که ثروتمندان در مورد پول، امور مالی، سرمایه گذاری و کسب درآمد نگرش متفاوتی دارند. در ادامه با برخی از تله های ذهنی مالی آشنا خواهید شد:
۱-فقط به قدری می خواهم که راحت باشم
در طبقه ی متوسط معمولا بیشتر افراد به دنبال رسیدن به سطحی از رفاه هستند که غالبا قابل حصول است اما در تضاد با هر امکان قابل دسترس برای کسب آزادی مالی می باشد. این روزها بیشتر مردم فقط فکر این هستند که پول کمی برای دوران بازنشستگی خود پس انداز کنند. اما همین کار به ظاهر خوب موجب می شود بیشتر مردم حتی در دوران کهنسالی نیز نتوانند بازنشسته شوند و به استراحت بپردازند، چون اگر مشکلاتی نظیر تورم، گرانی و رکود در اقتصاد ایجاد شود آنها دیگر نمی توانند از پس مخارج خود برآیند و با مشکلات بزرگی مواجه خواهند شد.
۲-باید پول بسازم
این مورد درست خلاف قانون پولسازی است – در واقع این کار دولت ها است که در طی چندین دهه به نحوی غیر قابل توجیه مشغول تولید پول یا همان پولسازی بوده اند. این ایده – باید پولسازی کنم تا پول داشته باشم – شما را ترغیب می کند تا باور کنید باید زمان خود را با پول مبادله کنید. طرز فکر تولید پول یا همان پولسازی را کنار بگذارید و به انباشت پول بیندیشید. به خاطر بسپارید اگر چیز با ارزشی به جامعه ارائه بدهید در قبال آن پول خوبی دریافت خواهید کرد.
۳-بزرگ تر بهتر نیست
اشتباه است. بزرگ تر بهتر است و بیشتر، عظمت و شکوه است. از این پس به کم قانع نباشید. بهترین کمپانی های دنیا بزرگ هستند. کوچک ماندن انرژی زیادی از شما می گیرد. این همان قانون ۱۰x است-همیشه سعی کنید ۱۰ برابر بزرگ تر از حد معمول باشید. این موضوع خیلی هیجان انگیز است و در عین حال شانس موفقیت شما را دو چندان خواهد کرد.
در مطالعه ای که طی ۱۲ ماه گذشته با ۵۰ کارآفرین فوق العاده موفقی که کمپانی های مولتی میلیون دلاری راه اندازی کرده اند که البته با هیچ کار خود را شروع کردند انجام شد تقریبا تمام این کارآفرینان موفق اذعان داشتند از اینکه از همان اول بزرگ فکر نکردند پشیمان هستند.
۴-پول بیشتر برابر است با مشکلات بیشتر
ای همان عذری است که افراد بی پول می آورند تا ورشکسته بودن یا وضعیت بد مالی خود را توجیه کنند. اگر پول بیشتر برابر است با مشکلات بیشتر، بنده شخصا با جان و دل پذیرای این مشکلات هستم چون روزی وضعیت مالی خوبی نداشتم و طعم ورشکست بودن را هم چشیدم که صد برابر دشوارتر از مشکلات ناشی از پول زیاد است. خواهشا سعی نکنید پولدارها را خراب کنید- چون واقعا این طور نیستند.
واقعیت این است که هر چه پول بیشتری داشته باشید کنترل بیشتری روی بخش های مختلف زندگی خود خواهید داشت و صد البته انتخاب های بیشتری نیز خواهید داشت. اگر در یک پرواز فرست کلاس نشسته باشید نمی توان مطمئن گفت که یک فرد مزاحم و یا الکلی کنار شما نخواهد نشست. اما اگر جت خصوصی خود را بخرید، این شما هستید که تعیین می کنید چه کسی وارد آن شود، اما حالا باید دو تا خلبان استخدام کنید، یک مکانیک استخدام کنید و به مهمان ها و پرسنل غذا بدهید. پول بیشتر برای است با مشکلات جدید، نه مشکلات بیشتر. البته این مشکلات جدید بیشتر شیرین و دلچسب هستند تا استرس زا.
۵-پول است که پول می آورد
واقعیت این است که سه چهارم میلیاردرهای امروزی خودساخته یا نسل اولی هستند. یعنی افراد معمولی فقط به خاطر اینکه جرئت دارند ایده های خود را دنبال کنند ثروتمند شده اند.
این عبارت « برای پول درآوردن باید پول داشت » کاملا اشتباه است. برای اینکه پول بیشتری کسب کنیم باید پول داشته باشیم. معمولا میلیاردرها در اواخر زندگی خود از پولشان برای کسب ثروت بیشتر استفاده می کنند، اما در شروع برای پول درآوردن فقط باید شجاع باشیم و ثبات قدم داشته باشیم. اما این ایده که باید از همان ابتدا پول داشته باشیم از شما یک قربانی می سازد و از همان ابتدا شما را از مسیر کسب ثروت خارج می کند.
خودم بدون پول شروع کردم. ۲۵ سالگی ورشکست شدم. اما الان خدا رو شکر اوضاع مالی خیلی خوبی دارم.
۶-پول علف خرس نیست
افرادی که همیشه از این عبارت استفاده می کنند غالبا باور دارند پول محدود و کمیاب است. در این کره خاکی تقریبا ۱۳۴ تریلیون دلار پول وجود دارد که معمولا بیشتر آن توسط اعداد حساب های بانکی، سرمایه گذاری و … ارائه می شود. باور محدود بودن پول در این سیاره فقط در ذهن افرادی است که پول ندارند و اوضاع مالی نابسامانی دارند.
۷-یک روز دیگر، تومانی دیگر
بیشتر نیروی کار دنیا زمان خود را با پول مبادله می کنند. ساعات زندگی شما چقدر ارزش دارد؟ ساعتی ۱۰ هزار یا ۵۰۰ هزار تومان؟ واقعیت این است که مهم نیست در ازای ساعات خود چقدر می گیرید شما هنوز هم زمان خود را با پول مبادله می کنید اما متاسفانه منبع زمان شما محدود است.
پولدارها برای خرید زمان پول پرداخت می کنند چون می دانند که زمان خیلی با ارزش تر از پول است. افراد معمولی چون دوست ندارند برای خرید زمان پول پرداخت کنند، فکر می کنند تنها راه کسب پول بیشتر این است که ساعات بیشتری کار کنند. اگر می خواهید پول بزرگ کسب کنید باید به پول بدون در نظر گرفتن زمان بیندیشید – با پرداخت پول زمان دیگران را بخرید، وقت طلاست.
۸-پول ریشه ی تمام بدی ها و شرارت هاست
واقعیت این است که « عشق به پول ریشه ی تمام بدی هاست » اما متاسفانه این جمله به غلط بین عموم رواج پیدا کرده و باعث شده مردم فکر کنند پول ریشه ی تمام شرارت هاست. حق با پولدارهاست، آنها اشتباه نمی کنند. بیل گیتس زمانی در یکی از دانشگاه های آمریکا گفت : « مراقب این تله های سرمایه گذاری باشید اگر فقیر به دنیا آمده اید تقصیر شما نیست، اما اگر فقیر از دنیا بروید مقصر خود شمایید.»
به نظر من اگر نتوانیم از لحاظ مالی خانواده خود را تامین کنیم، مسافرت برویم، کسب و کار خود را راه اندازی کنیم و به آرزوهای خود دست یابیم فاجعه است و این تراژدی غم انگیز است که ریشه ی تمام بدهی ها است.
۹-پولی که پس انداز شود عین درآمد است
کافی است این جمله را باور کنید تا هرگز به امنیت مالی نرسید. واقعیت این است که پولی که پس انداز شود فقط پول است، حالا اگر شما کل عمرتان در مورد این پول بیندیشید هیچ گاه نمی توانید به آزادی مالی دست یابید. پس انداز به خودی خود بد نیست اما افراد عادی آن قدر روی پول تمرکز می کنند که هرگز فکری برای افزایش دارایی خود نمی کنند. هیچ کس با پس انداز ثروتمند نشده، فقط پیرتر شده است.
۱۰-پول نمی تواند برای شما خوشبختی بخرد
هرگز هیچ پولداری را ندیده ام که همزمانی که دارد برای کسب ثروت تلاش می کند بخواهد شاد و خوشبخت نیز باشد – این دو مورد هیچ ربطی به هم ندارند. در واقع بنده در کل زندگیم هیچ گاه دنبال خوشبختی نبوده ام. همیشه دنبال زندگی بوده ام که در آن بتوانم هر وقت که خواستم کاری را که عاشقش هستم با آزادی تمام انجام دهم.
من افراد شاد و ناشاد زیادی را می شناسم. خواهرم شادترین آدم دنیاست و خوشبختی او اصلا به میزان درآمدش بستگی ندارد. البته او نیز مثل دیگران دوست دارد بتواند بدون نگرانی هر چقدر می خواهد پول خرج کند. پول به هیچ وجه نمی تواند شما را شاد یا غمگین کند – پول فقط پول است.
۱۱-ایده های خودم را به دیگران بفروشم
این طرز فکر خیلی مخرب است و نشان می دهد که انسان های کوچک چقدر برای زمان و پول خود ارزش قائل اند. فردی را می شناسم که چهار کسب و کار دارد. معمولا همه ی آنها با یک ایده و بعد با اقدام و عمل گسترده به اینجا رسیده اند. افراد موفقی نظیر بیل گیتس، استیو جابز، هنری فورد و … ایده های بزرگی داشتند و هیچ گاه ایده های خود را نفروختند.
دیگر در مورد پول فکر نکنید و در مورد ایده های خود رویاپردازی نکنید. امکانات پیش روی شما فقط با افکار، ایده ها و اعمال خودتان محدود می شود.
۱۲-پولدارها خود خواه اند
بهتر است کمی با هم رو راست باشیم. اگر فقط چند ماه یا چند سال خود خواه باشید مطمئن باشید تا آخر عمر دیگر از لحاظ مالی مستقل خواهید شد. واقعیت این است که اگر بخواهید از خودتان مراقبت کنید، به آزادی مالی برسید و مشکلی برای دیگران نباشید باید کمی خودخواه باشید و از عزت نفس و اعتماد به نفس کافی برخوردار باشید. اگر نتوانید از پس مخارج خودتان برآیید چطور می توانید از همسر، فرزندان و سایر اعضای خانواده خود مراقبت کنید و به وقت نیاز یار و غم خوار آنها باشید؟
بهتر است چند مدت خودخواه باشید تا در آینده چیزی برای ارائه داشته باشید – فرصت، پول یا خرد. شاید شما هم از شنیدن این جمله خسته شده اید که می گویند « اگر فلان مقدار پول داشتم به مردم کمک می کردم » واقعیت این است که این افراد هیچ گاه حتی روی وضعیت مالی خود هم تمرکز نمی کنند. این افراد همیشه در مورد کارهایی که بهتر بود انجام دهند و کارهایی که نمی توانند انجام دهند صحبت می کنند.
واقعیت این است که اگر هم اکنون پولدارید بهتر است یک قدم پا را فراتر گذاشته و مثل افراد فوق ثروتمند بیندیشید، اما اگر هنوز بی پولید باید از همین امروز طرز فکر خود را عوض کنید و مانند پولدارها بیندیشید.
پولدارها به شما می گویند همه می توانند ثروتمند شوند. میلیاردرها به شما می گویند همه ی شما می توانید میلیاردر شوید. همین امروز خودتان را از دام این تله های ذهنی مالی خلاص کنید و دوستان، آشنایان و اعضای خانواده تان را نیز تشویق کنید تا مثل شما بیندیشند. به خاطر بسپارید شما با افکار محدود کننده احاطه شده اید-۷۶ درصد مردم با حقوق ماهانه ی خود زندگی می کنند. به نظر می رسد بیشتر مردم اطلاعات غلطی دارند.
مقالات پیشنهادی:
لطفاً برای حمایت از ما این مقاله را در یکی از شبکههای اجتماعی مورد علاقهتان به اشتراک بگذارید. با تشکر
روانشناسی ضرر و زیان: ترس از ضرر کردن
یکی از جنبه های مهم روانشناسی ضرر و زیان در بازارهای مالی، ترس از ضرر کردن می باشد. ترس از ضرر کردن در اقتصاد رفتاری به پدیده ای اشاره دارد که در آن یک ضرر واقعی یا بالقوه توسط افراد از نظر روانی یا عاطفی شدیدتر از سود معادل تلقی می شود. به عنوان مثال، درد از دست دادن 100 دلار اغلب بسیار بیشتر از لذتی است که در یافتن همان مبلغ به دست می آید.
اثرات روانشناختیِ تجربه یک ضرر یا حتی مواجهه با احتمال ضرر، ممکن است حتی رفتار ریسکپذیری را القاء کند که میتواند ضررهای واقعی را حتی بیشتر یا شدیدتر کند.
درک بیشتر ترس از ضرر کردن
هیچ کس از دست دادن را دوست ندارد، به خصوص زمانی که این مسئله مربوط به پول و ثروت باشد! ترس از شناسایی یک ضرر میتواند سرمایهگذار را فلج کند و او را وادار کند که یک سرمایهگذاری زیانده را مدتها پس از آنکه باید آنرا می فروخت، نگه دارد و یا سهام و سرمایه گذاری های برنده یا سود ده را خیلی زود به فروش رساند - یک سوگیری شناختی که به عنوان اثر تمایل شناخته میشود. تازه کارها اغلب اشتباه می کنند و امیدوارند که روند قیمت سهام دوباره صعودی شود، حتی اگر تمام شواهد خلاف آن را نشان دهد؛ زیرا ضرر کردن منجر به واکنش های هیجانی شدیدتر از کسب سود می شود.
اقتصاد دانان رفتاری ادعا میکنند که رفتار انسانها در زمینه ی موضوع ترس از ضرر کردن، که یکی از انواع سوگیریهای شناختی است که توسط آنها شناسایی شده، بسیار عجیب است. برخی از مطالعات روانشناختی نشان میدهند که درد ناشی از باخت از نظر روانی دو برابر قویتر از لذتی است که هنگام برنده شدن تجربه میکنیم. با این حال، چندین مطالعه نیز تأثیر عملی یا حتی وجود ضرر گریزی را زیر سؤال می برد. با این وجود، ممکن است ترس شدید باعث شود سرمایه گذاران رفتار غیرمنطقی داشته باشند و تصمیمات سرمایه گذاری ضعیفی بگیرند.
روانشناسی ضرر و زیان حتی ممکن است علت پدیده نوسان نامتقارن باشد که در بازارهای سهام به نمایش گذاشته می شود، جایی که نوسانات بازار سهام در بازارهای رو به کاهش بیشتر از بازارهای رو به رشد است. بر اساس تئوری "چشمانداز"، مردم به شدت ترجیح میدهند از ضرر و زیان دوری کنند تا اینکه به دنبال سود باشند.
این ترس از ضرر کردن آنقدر قوی است که می تواند منجر به سوگیری منفی شود. در چنین مواردی، سرمایهگذاران وزن بیشتری بر اخبار بد میگذارند تا اخبار خوب که باعث میشود بازارهای گاوی را از ترس اینکه مسیرشان را تغییر دهند، از دست بدهند و در هنگام ریزش های حتی کوچک بازارها وحشت کنند.
به حداقل رساندن ترس از ضرر کردن
یکی از راه های اجتناب از تله های روانشناختی، پیروی از استراتژی تخصیص دارایی می باشد. به جای تلاش برای زمانبندی کامل و دقیق احساسات بازار و پیروی از ضرب المثل های قدیمی، به سرمایهگذاران توصیه میشود که به طور دورهای، طبق یک روش و استراتژی مبتنی بر قوانین، پرتفوی خود را مجدداً متعادل کنند.
سرمایه گذاری "فرمولی" شکل دیگری از سرمایه گذاری استراتژیک است. برای مثال، "برنامههای نسبتِ ثابت"، بخشهای کم ریسک و پر ریسک یک پورتفوی را در یک نسبت ثابت نگه میدارند. برای حفظ وزن هدف - معمولاً سهام و اوراق قرضه - پرتفوی به طور دورهای با فروش داراییهایی با عملکرد بهتر و خرید داراییهایی با عملکرد ضعیف، متعادل میشود. این در تضاد با "سرمایهگذاری حرکتی" است که جنبه چرخهای دارد.
برای تخصیص دارایی و مدیریت وجوه، اصول آزمایش شده و امتحان شده زیادی وجود دارد؛ مانند یادگیری ساخت پرتفوی های متنوع و استفاده از استراتژی های خرید و نگهداری.
برخی از برترین روانشناسی های ضرر و زیان
امور مالی رفتاری بینش های علمی در مورد استدلال شناختی و تصمیمات سرمایه گذاری ما ارائه می دهد. در سطح جمعی، به ما کمک می کند تا بفهمیم چرا صعود های سنگین و یا هراس از بازارها ممکن است رخ دهد. سرمایه گذاران نه تنها برای اینکه بتوانند از نوسانات بازار سهام و اوراق قرضه سود ببرند، بلکه برای اینکه از فرآیند تصمیم گیری خود نیز آگاهی بیشتری داشته باشند، باید امور مالی رفتاری را درک کنند.
ضررها می توانند ارزش داشته باشند اگر از آنها بیاموزید و بدون تعصب و استراتژیک به همه چیز نگاه کنید. ضرر و زیان اجتناب ناپذیر است، به همین دلیل است که سرمایه گذاران موفق «روانشناسی ضرر» را در استراتژی های سرمایه گذاری خود گنجانده و از استراتژی های مقابله ای استفاده می کنند. آنها برای رهایی از ترس "از ضرر کردن" و غلبه بر سوگیری های شناختی، یاد می گیرند که با تجربیات منفی کنار بیایند و از تصمیم گیری های هیجانی و وحشت محور اجتناب کنند. سرمایهگذاران باهوش بر استراتژیهای معاملاتی منطقی و محتاطانه که از افتادن آنها در تلههای رایجی که وقتی روانشناسی و احساسات بر قضاوتها تأثیر میگذارند، جلوگیری میکنند، تمرکز می کنند.
راهبردهای مقابله روانشناختی برای رسیدگی به ضررها
از دست دادن مقدار زیادی پول می تواند تأثیری آسیب زننده بر افراد بگذارد، به ویژه اگر این ضرر بر مراحل مهم زندگی مانند بازنشستگی، پرداخت هزینه تحصیل کودک یا خرید خانه تأثیر بگذارد. بسیاری از افراد ممکن است احساس کنند که زیان مالی بازگشتی ندارد و بنابراین اقداماتی را انجام می دهند که وضعیت را تشدید می کند. اگرچه متأسفانه نمی توان زمان را به عقب برگرداند، اما بهتر است این فرآیند را از نظر روانی مدیریت کنیم تا اینکه با سرمایه گذاری های مخاطره آمیز یا سایر اقدامات شدید، زیان را جبران کنیم. مطالعات نشان داده اند که راه های مثبتی برای مقابله با این زیان ها و همچنین شناسایی روش های مضر و نحوه اجتناب از آنها وجود دارد.
راهبردهای مقابله ای ناکارآمد
بسیاری از افراد هنگامی که با ضرر مواجه می شوند، از استراتژی های مقابله ای ناکارآمد استفاده می کنند. به عنوان مثال:
سرکوب: تلاش برای سرکوب احساسات منفی مرتبط با یک ضرر ممکن است دشوار باشد و دوباره شما را به دام بیندازد. مشکلات مالی و ناراحتی ناشی از ضرر می تواند به راحتی به مشکلات یا تنش های زناشویی یا شغلی تبدیل شود و ممکن است در نهایت ناراحتی خود را سر اعضای خانواده، همکاران یا دوستانتان خالی کنید.
فرافکنی: این غیرمعمول نیست که کسانی که با ضرر بزرگی روبرو هستند، بجای اینکه مسئولیت تصمیمات ضعیف خود یا ریسک پذیری بیش از حد را بر عهده بگیرند، آن را به گردن شخص یا چیز دیگری بیاندازند.
انکار و خودفریبی: این روشهای مقابلهای ناکارآمد باعث میشود مردم سرمایهگذاریهای شکستخورده خود را رها نکنند به این امید بیهوده که «دوباره قیمت آن ها بالا خواهد رفت». اگر یک جنس خراب خریده اید، تقریباً همیشه بهترین کار این است که از شر آن خلاص شوید و هر چه پول باقی مانده است را در چیزی مطمئن تر و سالم تر قرار دهید.
استراتژی های مقابله ای صحیح
هنگامی که بعد از خرید یک شیء معیوب هیچ ادعای مشروعی از فروشنده در قبال ضرر و زیان خود ندارید، یا نمی توانید از پس مسیر دعوای قضایی برآیید، لازم است با شرایط کنار بیایید. سرمایه گذاری های با شکست مواجه شده از این دست موضوعات می باشند. یک راه معنی دار برای مقابله این است که صرفاً از اشتباهات خود درس بگیرید و سعی کنید با سرمایه گذاری خوب و محتاطانه در آینده، ضرر را در طول زمان جبران کنید. این یک راه حل سریع یا مطمئن نیست، اما یقینا منطقی است که آن را امتحان کنید.
ارزیابی مجدد
اگر بیش از حد ریسک کردید، به افرادی نامناسب اعتماد کردید یا فقط بدشانس بودید، می توانید مراقب باشید و در آینده سبد خود را متنوع تر کنید. حتی اگر سالها طول بکشد که بخشی یا همه ضرر خود را پس میگیرید، فکر کردن به اینکه این اتفاق ممکن است بیفتد، برای شما آرامش بخش است. تنوع بخشیدن به پرتفوی شما همیشه باید یک گام اولیه در سرمایه گذاری باشد که سبدی متوازن را تضمین می کند و از ضررهای شدید جلوگیری می کند.
به خاطر داشته باشید که برخی از سرمایه گذاری ها که بر اساس اعتماد به شخصی دیگر انجام می شوند، از همان ابتدا اشتباه بوده اند. افرادی نالایق و نادرست در همه زمینه ها وجود دارند و هر کسی می تواند در دام آنها بیفتد. زندگی همین است و "آنچه تو را نکشد، می تواند تو را قوی تر کند."
یادگیری از اشتباهات
توجیه عقلانی مفید است، اما تنها در صورتی که واقع بینانه باشد. مهم است که بفهمید شما و دیگران چه کرده اید و چرا. به عنوان مثال، آیا فریب یک درآمد کلان شما را وسوسه کرده است یا قربانی وعده های دروغین یا حتی کلاهبرداری شده اید؟
رسیدن به عمق آنچه واقعاً در گذشته اتفاق افتاده است، بهترین راه برای حرکت به سوی آینده ای بهتر است. اما وقتی توجیه عقلانی واقعاً خودفریبی باشد و مستلزم سرزنش دیگران به خاطر اشتباهات خود یا عدم مواجهه با واقعیت باشد، این روند به یک روند منفی تبدیل میشود. تلاش برای درک اینکه چرا تصمیم به سرمایه گذاری گرفته اید، می تواند به شما کمک کند از تصمیمات سرمایه گذاری ضعیف در آینده جلوگیری کنید.
به دنبال کمک های حرفه ای باشید.
در صورت ضررهای شدید و یا حتی ضررهایی که بقای مالی فرد را تهدید نمی کند، مواردی وجود دارد که افراد از افسردگی یا حتی ناامیدی رنج می برند. به این ترتیب، آنها ممکن است به آن راهبردهای مقابله ای منفی که در بالا مورد بحث قرار گرفت یا بدتر از آن، متوسل شوند. در چنین مواردی ممکن است به کمک یک حرفه ای نیاز باشد. در نهایت، یک سرمایه گذاری خوب در آینده، ارزش کمک گرفتن از یک مشاور مالی مستقل با سابقه خوب را دارد.
سوالات پرتکرار
چرا زیان ها بزرگتر از سودها به نظر می آیند؟
چندین توضیح ممکن برای ضرر گریزی یا ترس از ضرر کردن وجود دارد. روانشناسان به نحوه شکل گرفتن مغز ما اشاره میکنند که در طول تاریخ تکاملی ما، محافظت در برابر ضررها برای بقا مفیدتر از جستجوی سود بوده است. جامعهشناسان به این واقعیت اشاره میکنند که ما از لحاظ اجتماعی، در همه چیز، از مسائل مالی گرفته تا فعالیتهای رقابتی مانند ورزش و بازیها و مراقب این تله های سرمایه گذاری باشید روابط خانوادگی، از شکست و از دست دادن، وحشت داریم.
آیا همه ترس از ضرر کردن دارند؟
انسان ها همگی از شکست و ضرر بیزار هستند. با این حال، افراد مختلف سطوح متفاوتی از ضرر گریزی را نشان می دهند. به عنوان مثال، تحقیقات نشان داده است که افرادی که به عنوان اقتصاددان آموزش دیده اند یا تاجران حرفه ای هستند، تمایل دارند، به طور متوسط، سطوح پایین تری از ضرر گریزی نسبت به دیگران را نشان دهند.
ضرر گریزی چه تفاوتی با ریسک گریزی دارد؟
هرکسی تحمل ریسک منحصر به فردی دارد. این بر اساس شرایط شخصی مانند دارایی ها و درآمد و همچنین افق زمانی سرمایه گذاری، سن، و سایر ویژگی های جمعیتی است. افرادی که ریسک گریزتر هستند، نسبت به افرادی که ریسک پذیر هستند، ریسک کمتری را متحمل می شوند. با این حال، ریسک گریزی کاملاً منطقی است زیرا هم ضرر و هم سود در هر سطحی از ریسک پذیری به طور متقارن دیده می شود. این عدم تقارن زیان گریزی است که در آن زیان از سود بزرگتر جلوه می کند - در هر سطحی از تحمل ریسک - که غیرمنطقی و مشکل ساز است.
راه های خوب برای کنار آمدن با ضررهای معاملاتی چیست؟
تجربه ضرر در بازارها می تواند دردناک باشد، اما این ضررها اجتناب ناپذیر هستند. آنچه را که اشتباه پیش رفته است را با دقت و بطور عینی ارزیابی کنید. اگر علت از دست شما خارج بود، هیچ کاری نمی توان کرد. اما اگر اشتباهات را شناسایی کردید، مسئولیت پذیر باشید و از آنها درس بگیرید. اگر نمی توانید بفهمید چه مشکلی رخ داده است، چه به دلیل کوتاهی خودتان یا یک چیز بیرونی، بهتر است برای مدتی از معامله کردن دوری کنید.
چرا بسیاری از معامله گران شکست می خورند؟
معامله گران اغلب زمانی شکست می خورند که به احساساتی مانند ترس، حرص و طمع، اعتماد به نفس بیش از حد و رفتار گله ای دچار شوند. این می تواند منجر به تعداد معاملات بالا و تقلای غیر منطقی برای جبران ضرر شود. داشتن یک استراتژی منطقی و بیطرفانه که میتواند در طول زمان مورد بازنگری قرار گیرد و پایبندی به آن، امری کلیدی است.
جمع بندی
در این مطلب به طور مفصل در مورد روانشناسی ضرر و زیان و یکی از جنبه های مهم آن که ترس از ضرر کردن می باشد، صحبت کردیم. در پایان و برای جمع بندی باید گفت که سرمایه گذاری و معامله گری یک تلاش و پروسه ی مخاطره آمیز است زیرا پارامترهای متغیر و عدم اطمینان زیادی در اطراف آن وجود دارد. ضرر و زیان نیز امری رایج و بخشی از آن می باشد. در حالی که تغییر گذشته غیرممکن است، شما می توانید نحوه واکنش خود را به آن کنترل کنید. انتخاب استراتژیهای مقابلهای مناسب به شما کمک میکند سریعتر پیش بروید و حتی ممکن است شما را قادر به جبران زیانهای مالی کند.
۸ روش کلاهبرداری با ارزهای دیجیتال که هماکنون در توییتر رایج هستند
بهتازگی یک کارشناس امنیت در توییتر خود فهرستی شامل ۸ روش کلاهبرداری مرتبط با ارزهای دیجیتال منتشر کرده است که هماکنون میان کلاهبرداران فعال در توییتر رایج هستند و همچنان قربانی میگیرند.
به گزارش کوین تلگراف، روز ۲۱ اوت (۳۰ مرداد) یک تحلیلگر امنیت سایبری به نام سرپنت (Serpent) این فهرست را در یک رشتهتوییت ۱۹ قسمتی منتشر کرد. این تحلیلگر که در توییتر خود ۲۵۳٬۴۰۰ دنبالکننده دارد، بنیانگذار سیستم امنیتی سنتینل (Sentinel) است.
به گفته سرپنت، کلاهبرداران با استفاده از وبسایتهای تقلبی، آدرسهای جعلی، حسابهای کاربری ساختگی، حسابهای تأییدشدهای که در اصل هک شدهاند، معرفی پروژهها و ایردراپهای جعلی و ارسال بدافزارهای مختلف، کاربران بیتجربه ارز دیجیتال را هدف قرار میدهند.
در میان سیل اخیر کلاهبرداری مرتبط با این حوزه، فیشنگ و هک پروتکلهای ارز دیجیتال نسبت به دیگر روشها نگرانکنندهتر هستند. سرپنت توضیح میدهد که هکرها از روش کلاهبرداری جدیدی با دادن وعده «بازیابی ارزهای دیجیتال سرقتشده» برای هدفقراردادن افرادی استفاده میکنند که بهتازگی سرمایه خود را در جریان هکهای گسترده و مشهور از دست دادهاند.
به زبان ساده، آنها سعی میکنند افرادی را هدف قرار دهند که قبلاً مورد کلاهبرداری یا هک قرار گرفتهاند و ادعا میکنند که میتوانند سرمایهٔ این قربانیان را بازیابی کنند.
به گفتهٔ سرپنت، این کلاهبرداران با این ادعا که توسعهدهنده بلاک چین هستند، به سراغ کاربرانی میروند که قربانی هک یا سوءاستفادههای بزرگ اخیر شدهاند. آنها از این افراد میخواهند تا کارمزد اجرای یک قرارداد هوشمند را پرداخت کنند که میتواند وجوه سرقتشدهشان را بازیابی کند؛ اما در نهایت پس از دریافت پول فرار میکنند.
این روش کلاهبرداری، پس از هک حدوداً ۸میلیون دلاری کیف پولهای فانتوم سولانا در اویل ماه جاری (مرداد) مورداستفاده قرار گرفته است. پس از آن، هایدی چاکوس (Heidi Chakos)، مجری کانال یوتیوب کرپیتو تیپس (Crypto Tips) به کاربران هشدار داد تا مراقب کلاهبردارانی باشند که راهحلیهایی برای بازیابی داراییهای هکشده ارائه میدهند.
یکی دیگر از استراتژیهای کلاهبرداران، سوءاستفاده از حساسیت کاربران نسبت به حفرههای امنیتی یا اکسپلویت (Exploit) است. به گفتهٔ این تحلیلگر، کلاهبرداران مدتی است با استفاده از آدرس جعلی «revoke.rip» که به سایت «Revoke.Cash» نسبت داده میشود، کاربران را فریب میدهند تا از یک وبسایت فیشینگ بازدید کنند. در این طرح کلاهبرداری به افراد هشداری نمایش داده میشود که میگوید ارزهای دیجیتال آنها در معرض خطر است و سپس با ایجاد حس اضطرار، آنها را مجبور به کلیک روی لینکهای مخرب میکنند.
نمونه توییتی که افراد را با یک حساب جعلی دارای تیک تأیید، به استفاده از سایتهای جعلی و کلیک روی لینکهای مخرب تشویق میکند.
استفاده از حروف یونیکد (Unicode Letters) یکی دیگر از روشهای کلاهبرداری رایج در توییتر است. در این روش، کلاهبرداران حروف آدرس یک سایت معتبر را با حروف مشابه یونیکد جایگزین میکنند، تا آدرس URL فیشینگ شبیه به یک URL واقعی بهنظر بیاید. در یک روش دیگر، آنها یک حساب توییتر تأییدشده را هک کرده و سپس با تغییر نام، از آن حساب برای جعل هویت استفاده میکنند. این حسابهای تقلبی افراد را به شرکت در ایردراپها یا مینتکردن توکن پروژههای جعلی ترغیب میکنند.
نمونه یک سایت جعلی که از حروف یونی کد در URL خود استفاده کرده است.
یک روش دیگر، کاربرانی را هدف قرار میدهد که به دنبال طرحهایی برای درآمدزایی زیاد در کوتاهمدت هستند. در این روش که پیامهای اسپم را از طریق رباتها ارسال میکند، اغلب نام طرح کلاهبرداری «Uniswap Front Running» دیده میشود. این پیام از کاربران میخواهد تا ویدیویی را در مورد نحوه کسب درآمد ۱٬۴۰۰ دلار در روز تماشا کنند، اما در عوض آنها را فریب میدهد تا دراییهای خود را به کیف پول کلاهبرداران بفرستند.
یکی دیگر از روشهای رایج کلاهبرداری در توییتر با نام حساب هانیپات (Honeypot Account) شناخته میشود. در این روش، کلاهبرداران از افراد میخواهند تا برای انتقال داراییهایشان که مقدار قابلتوجهی تتر است، به آنها کمک کنند و کلید خصوصی کیف پول خود را هم عمداً در اختیار آنها قرار میدهند. کاربر فریبخورده با ورود به این کیف پول متوجه میشود که کارمزد لازم (ترون) برای انتقال این تترها وجود ندارد و بلافاصله پس از آنکه برای واریز کارمزد اقدام کرد، یک ربات هزینه کارمزد تراکنش را از کیف پول خارج و به آدرس شخص کلاهبردار منتقل میکند.
نمونه یک پیام کلاهبرداری با روش هانیپات.
سفارش کار جعلی به هنرمندان NFT یا درخواست از کلکسیونرهای NFT برای آزمایش نسخه اولیه یک پروژه یا بازی با هدف کسب درآمد (P2E)، یکی دیگر از تاکتیکهای کلاهبرداران است. در هر دو مورد، این درخواستها صرفاً بهانهای برای ارسال فایلهای مخربی است که میتوانند کوکیهای مرورگر، گذرواژهها و دادههای افزونهها را کپی کند.
نمونه یک کلاهبرداری که هولدرهای NFTها را هدف قرار میدهد.
گزارشی که چینآلیسیس (Chainalysis) در هفته گذشته منتشر کرده، نشان میدهد که مجموع درآمد کلاهبرداریهای ارز دیجیتال از ابتدای سال ۲۰۲۲ (دی ۱۴۰۰) تا به امروز به عدد ۱.۶میلیارد دلار رسیده است. این رقم در مقایسه با درآمد ۴.۶میلیارد دلاری سال گذشته کلاهبرداریهای این حوزه حدود ۶۵درصد کاهش یافته است. طبق این گزارش، مهمترین دلیل این اتفاق، کاهش قیمت ارزهای دیجیتال و بهدنبال آن خروج کاربران بیتجربه از بازار بوده است.
هشدار به لینکدینیها؛ مراقب دامهای قصابان خوک باشید!
برای یکی از قربانیان، زنی حدوداً ۴۰ ساله که در کالیفرنیای شمالی زندگی میکند و خواستهاست تا نام آن فاش نشود، این کلاهبرداری در حوزه بازار رمزارز اتفاق افتاده است؛ به گفته این قربانی صحبتها با دوست لینکدینی در خصوص کار، زندگی، تحصیلات و فعالیتهای حسابداری آغاز شد و ادامه پیدا کرد و کلاهبردار که خود را حسابدار معرفی کرده بود
خرداد: افرادی در لینکدین که خود را فارغالتحصیل دانشگاههای معتبر و کارمندان شرکتهای فناوری برتر جا میزدند، میلیونها دلار از کاربران این شبکه اجتماعی کلاهبرداری کردند.
اگر فقط به صفحه لینکدین این کلاهبرداران نگاه می کردید، مطمئناً فکر می کردید که یک مهندس درجه یک هستند. مای لینژنگ یکی از این افراد است که به گفته خود با مدرک لیسانس از Tsinghua، برترین دانشگاه چین، و مدرک کارشناسی ارشد در ساخت نیمه هادی از UCLA، کار خود را در Intel و KBR، یک شرکت فناوری فضایی، آغاز کرده است و در سال ۲۰۱۳ در SpaceX به کار خود پایان داده است و او اکنون یک تکنسین ارشد است.
همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست
در واقعیت مای علیرغم اینکه ۱۸ سال دارد و در ایالات متحده آمریکا ساکن است، تمام عناوین شغلی، مدرکها و مکانهای شرکت خود را به زبان چینی نوشته است. او مدرک لیسانس خود رادر رشته مدیریت بازرگانی گرفته است و علاوه بر این، مردی که در عکس پروفایل او قرار دارد، جوانتر از سن اعلام شده مای به نظر می رسد. این تصویر، همانطور که مشخص است، از اینستاگرام اینفلوئنسر کره ای یانگ این مو به سرقت رفته است. در واقع هیچ یک از اطلاعات این صفحه درست نیست.
پروفایل «Mai Linzheng» در واقع یکی از میلیونها صفحه تقلبی است که در لینکدین برای فریب دادن کاربران به کلاهبرداری راهاندازی شده است، که اغلب شامل سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و هدف قرار دادن افراد چینی تبار در سراسر جهان است. کلاهبردارانی مانند Mai ادعا میکنند که به مدارس و شرکتهای معتبر وابستگی دارند تا قبل از برقراری ارتباط با سایر کاربران، از اعتبار جعلی خود برای ایجاد رابطه و تله مالی استفاده کنند.
افزایش ۷ درصدی حذف پروفایلها در لینکدین
از سال گذشته با افزایش کاربران لینکدین و سایر شبکههای اجتماعی این چنین کلاهبرداریها نیز گسترش یافته است؛ به گفته اسکار رودریگز، مدیر ارشد اعتماد، حریم خصوصی و ارزش سهام لینکدین، در نیمه دوم سال ۲۰۲۱، این شبکه اجتماعی به دلیل گسترش هویت های جعلی، پروفایلهای بیشتری را نسبت به نیمه اول سال ۲۰۲۱ حذف کرده است، برآوردها حاکی از آن است که حذف پروفایلها توسط لینکدین در نیمه دوم سال ۲۰۲۱ نزدیک به ۷ درصد بیشتر بوده است.
کلاهبردارانی که در شبکههای اجتماعی مشغول هستند از نظر تعداد دفعات تطبیق تاکتیکها بسیار پیچیده و فعال هستند؛ در حال حاضر، قربانیان میلیونها دلار را از طریق کلاهبرداریهایی که در این پلتفرم ایجاد شده از دست دادهاند. تابستان امسال، FBI اعلام کرد که این کلاهبرداریها را بررسی می کند و با قربانیان برای شناسایی بازیگران و غیرفعال کردن حساب های آنها همکاری خواهد کرد، حتی اگر جبران خسارات مالی تقریباً غیرممکن باشد.
شان راگان، مامور ویژه افبیآی و مسئول دفاتر سانفرانسیسکو و ساکرامنتو در ماه ژوئن به CNBC گفت: کلاهبرداران همیشه به راههای مختلف برای قربانی کردن مردم و شرکتها فکر میکنند. و آنها وقت خود را صرف تعریف اهداف و استراتژیها و ابزارها و تاکتیک های خود می کنند. او کار این جنایتکاران را "تهدید مهم" خواند.
دعوت کارمند اسپیس ایکس از کاربران لینکدین
در مقطعی در ماه ژوئیه، بیش از ۱۰۰۰ پروفایل لینکدین برای افرادی وجود داشت که مانند "Mai Linzheng" مدعی بودند که از دانشگاه Tsinghua فارغ التحصیل شده اند و در SpaceX کار می کنند. این رقم چشمگیر حتی باعث شد تا تأثیرگذاران وطن پرست چینی از فرار مغزها ابراز تاسف کنند و فارغ التحصیلان دانشگاه های چینی را به بی وفایی به کشورشان متهم کنند.
همه آنها از Tsinghua فارغالتحصیل شدند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی یا دانشگاههای معروف مشابه رفتهاند. علاوه بر این، همه آنها در یک شرکت خاص در شانگهای کار میکنند. بدیهی است که این دادهها جعلی است.
قصابان خوک چه کسانی هستند؟
تقریباً در همان زمان، این پدیده توجه گریس یوئن، سخنگوی سازمان جهانی ضد کلاهبرداری (GASO) را به خود جلب کرد، گروهی داوطلب که «کلاهبرداری های قصابی خوک» را ردیابی می کند. کلاهبرداران درگیر در این عمل که از اوایل سال ۲۰۱۷ در چین فعالیت آنها آغاز شد، پروفایل های جعلی در سایت های رسانه های اجتماعی یا سایت های دوستیابی ایجاد می کنند، با قربانیان ارتباط برقرار می کنند، روابط مجازی و اغلب عاشقانه ایجاد می کنند و در نهایت قربانیان را متقاعد می کنند که دارایی های خود را به حساب آنها منتقل کنند. خود کلاهبرداران نام "قصاب خوک" را به وجود آوردند و فرآیند فشرده و طولانی مدت جلب اعتماد قربانیان را با پرورش خوک برای سلاخی مقایسه کردند.
در حالی که این حسابهای جعلی برای لینکدین نسبتاً جدید هستند، مدتهاست که در سایر پلتفرمها نفوذ کردهاند. یوئن میگوید:" کلاهبرداران شاید پس از اینکه سایتهای دوستیابی سعی در سرکوب آنها داشتند، به لینکدین رفتند."
از طرق خاصی، لینکدین یک راه عالی برای کلاهبرداران است تا دامنه فعالیتهای خود را گسترش دهند. یوئن میگوید:" شما ممکن است قبلاً ازدواج کرده باشید و در سایتهای دوستیابی حضور نداشته باشید، اما احتمالاً یک حساب کاربری لینکدین دارید که گهگاه آن را چک میکنید."
یک کلاهبردار در لینکدین ممکن است سعی کند از طریق تجربه کاری مشترک، زادگاه مشترک یا احساس زندگی در یک کشور خارجی با شخصی ارتباط برقرار کند. بیش از ۶۰ درصد از قربانیانی که به GASO مراجعه کرده اند، مهاجران چینی هستند یا تبار چینی دارند، که برای میل به همراهی به این کلاهبرداران تکیه می کنند. ادعاهای جعلی مبنی بر فارغ التحصیلی از دانشگاه های برتر چین، که ورود به آن بسیار دشوار است، همچنین به کلاهبرداران کمک می کند تا محترم شمرده شوند.
قصابان خوک چقدر پول به جیب زدند؟
در حالی که کلاهبرداریهای قصابی خوکها که شهروندان چینی را هدف قرار میدهند، تنها نوع کلاهبرداری نیست که در شبکههای اجتماعی مانند لینکدین اتفاق میافتد، اما از نظر میزان خسارات مالی که ایجاد کردهاند، استثنایی هستند. GASO نزدیک به ۵۵۰ قربانی را شناسایی کرد و میانگین خسارت را ۵۲۰۰۰ دلار محاسبه کرد که در مقایسه با متوسط ضرر مالی ناشی از کلاهبرداری در ایالات متحده که ۵۰۰ دلار تخمین زده شده است رقم بالایی است.
بازار رمزارز بازیچه دست کلاهبرداران
برای یکی از قربانیان، زنی حدوداً ۴۰ ساله که در کالیفرنیای شمالی زندگی میکند و خواستهاست تا نام آن فاش نشود، این کلاهبرداری در حوزه بازار رمزارز اتفاق افتاده است؛ به گفته این قربانی صحبتها با دوست لینکدینی در خصوص کار، زندگی، تحصیلات و فعالیتهای حسابداری آغاز شد و ادامه پیدا کرد و کلاهبردار که خود را حسابدار معرفی کرده بود به قدری قابل اعتماد و دوستانه رفتار میکرد که قربانی حس پیدا کردن دوست جدیدی را داشته است.
به زودی، "حسابدار" شروع به گفتن به او در مورد پتانسیل درآمد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال کرد. قربانی که خودش یک حرفهای در امور مالی بود، تحقیقات خودش را انجام داد و فکر کرد که میفهمد دوست جدیدش در مورد چه صحبت میکند. کلاهبردار او را راهنمایی کرد تا از طریق کوین بیس، یک صرافی رایج رمزنگاری مستقر در ایالات متحده، ۱۰۰۰۰ دلار را به ارز دیجیتال تبدیل کند و سپس دارایی های رمزنگاری شده را به یک پلتفرم جداگانه واریز کند تا بتواند سرمایه گذاری کند.
در ابتدا همه چیز خوب به نظر می رسید. او با موفقیت میتوانست سود سرمایهگذاری خود را از کیف پول رمزنگاری برداشت کند، بنابراین بیشتر پول گذاشت و اجازه داد در حسابش بماند. اما دو ماه بعد، زمانی که او می خواست مبلغ بیشتری را برداشت کند، پلتفرم دیگر به او اجازه نداد.
در نهایت، او متوجه شد که پلتفرم سرمایهگذاری به اصطلاح دوستش تقلبی است و فقط برای به دام انداختن افرادی مانند او ساخته شده است. او در مجموع بیش از یک میلیون دلار از دست داد.
معرفی کریپتو برای این نوع کلاهبرداری ها نسبتاً جدید است. کلاهبردار سنتی اغلب از قربانیان میخواهد که حوالهای را به یک حساب بانکی تقلبی انجام دهند، به یک پلتفرم قمار بپیوندند یا در داراییهایی مانند قراردادهای آتی نفت خام سرمایهگذاری کنند.
رمزارزها ۷۷ درصد موارد کلاهبرداری را شامل میشوند
اما طبق دادههای جمعآوریشده توسط GASO، رمزارز بهعنوان روشی جدید برای کلاهبرداری در حدود ژانویه ۲۰۲۱ پدیدار شد و اکنون در ۷۷ درصد مواردی که این گروه ثبت کرده است، استفاده میشود. کریپتو کمتر قابل ردیابی است و برای تراکنشهای فرامرزی راحتتر است و واسطههای کمتری مانند بانکها را شامل میشود که به طور بالقوه میتواند به قربانیان خطرات کلاهبرداری هشدار دهد. گزارش FTC در ژوئن نشان می دهد که از سال گذشته بیش از ۱ میلیارد دلار ارز دیجیتال به دست کلاهبرداران از دست رفته است که بیش از هر روش پرداخت دیگری است.
مشابه آنچه که قربانی مستقر در کالیفرنیا تجربه کرد، معمولاً از اهداف خواسته میشود تا از طریق پلتفرمهای قانونی مانند کوینبیس یا بایننس، ارزهای دیجیتال بخرند و سپس ناآگاهانه داراییها را به کیف پولهای رمزنگاری کلاهبرداران که به عنوان پلتفرمهای سرمایهگذاری پنهان میشوند، واریز کنند.
تله خرسی و تله گاوی را بشناسید و فریب آنها را نخورید
تمام بازارهای مالی شاهد افتوخیز قیمتها هستند. در نتیجه کاربران هم به درک درستی از فرازونشیب قیمتها رسیدهاند. در واقع برای شروع یک سرمایهگذاری باید محتاط باشید و آستانه تحمل و ظرفیت خود را در برابر سود و ضرر بالا ببرید. گاهی قیمتها به طرز غیرواقعی افت پیدا میکنند و در برخی مواقع هم به صورت حبابی افزایش مییابند. در این دو حالت سرمایهگذاران با تله خرسی و تله گاوی مواجه میشوند.
آیا تا به حال این دو اصطلاح به گوشتان خورده است؟ شاید با تلههای خرسی و گاوی حاضر در بازار بورس آشنا باشید و ولی از جزئیات آنها اطلاعات خاصی کسب نکردهاید. در این مقاله سایت کافی به طور خلاصه این دو تله را بررسی میکنیم. همچنین راههای مقابله با آنها را در اختیار شما میگذاریم.
تله خرسی چیست؟
در حال حاضر با گسترش سرمایهگذاری و ریسکهای پرخطر آن، کاربران زیادی نگران تله خرسی و گاوی هستند. به طور حتم با مفهوم تله آشنا هستید، زمانی که قیمتی به طور غیرواقعی کاهش مییابد تا کاربران واکنش نشان دهند یا دست به فروش بزنند، تله خرسی رخ میدهد.
به طور کلی تلههای خرسی روند معکوس دارند. تله خرسی و تله گاوی مخالف یکدیگر هستند. تله خرسی در بورس، معاملهگران را ترغیب میکند تا بعد از دورهای کوتاهمدت سهم خود را بفروشند. دورهای که قیمت برای مدتی کوتاه به طور یکنواخت سیر نزولی پیش میگیرد را تله خرسی میگویند.
در این نوع تلهها، قیمت در ابتدا سیر نزولی دارد. در نتیجه کاربران با توجه به سیر اولیه برای سهام خود برنامهریزی میکنند. همه چیز به خوبی پیش میرود تا زمانی که قیمت به طور ناگهانی مسیر خود را تغییر میدهد و افزایش مییابد.
در ادامه کاربرانی که به دلیل نزول قیمت و ترس از ضرر دست به فروش زده بودند، به طور ناگهانی حسابهای معاملاتی خود را قفل میکنند. همین امر سبب بالاتر رفتن قیمت میشود. به طور کلی تله خرسی در ابتدا سیر نزولی دارد و به طور ناگهانی دچار شتاب صعودی میشود.
تله خرسی چه زمانی رخ میدهد؟
در نظر داشته باشید هنوز هیچ اصول و قوانین مشخصی برای تشخیص دقیق زمان تله خرسی و تله گاوی وجود ندارد. در این تلهها، قیمت هر سهم به طور ناگهانی افزایش یا کاهش مییابد و سپس روند معکوس خود را پیش میگیرد. اما هیچ زمان دقیق و واضحی برای رخ دادن تله خرسی و گاوی وجود ندارد.
به طور معمول تلههای خرسی زمانی رخ میدهند که قیمت روند نزولی دارد. در واقع این تله با هدف نزولیتر شدن قیمت سهام بهوجود میآید. در ادامه روند تله خرسی، قیمت سهام باز هم کاهش مییابد و پایینترین سطح قیمتی را به ثبت میرساند. با گذر زمانی نه چندان طولانی،قیمت روند معکوسی به خود میگیرد و افزایش مییابد.
برای تشخیص زمان پیدایش تله خرسی بهتر است اخبار اساسی بازار بورس را دنبال کنید. در این اخبارها به طور حتم اطلاعاتی گفته میشود که برای تشخیص این تله به شما کمک میکند. برای مثال زمانی که قیمت به پایینترین حد خود میرسد باید منتظر تله خرسی باشید.
مثالی از تله خرسی
تا به اینجای مقاله شما را با تله خرسی در بورس آشنا کردیم. به عنوان مثال تله خرسی، میتوانید قیمت سهام البرز را در نظر بگیرید. با نگاه کردن به قیمت این سهام متوجه میشود که پس از یک دوره کاهش مداوم، قیمت این سهام تغییر رویه داد. در ابتدا نمیتوان تشخیص داد که این قیمت به کدام سمت میرود، بالا یا پایین؟
پس از گذشت مدت زمانی قابلتوجه، قیمت سهام البرز کاهش پیدا کرد. از آنجاییکه قیمت این سهام پایین بود، بسیاری از فروشندگان تازهکار تصمیم گرفتند دست به فروش بزنند. این روند چندین بار تکرار میشود تا بیشتر سرمایهگذاران کمدانش وسوسه شوند و یا برای جلوگیری از شکست بیشتر سهام خود را بفروشند. قیمت سهام البرز حتی به پایینترین سطح خود رسید.
به خاطر داشته باشید، قیمت این سهام در پایینترین سطح باقی نماند و به طور ناگهانی روند معکوسی را در پیش گرفت. در این زمان، بسیاری از سرمایهگذارانی که به فکر سرمایهگذاری شورت پوزیشن(فروش) بودند با شکست مواجه شدند و به دام تله خرسی افتادند. توصیه میکنیم قبل از اقدام برای خرید و فروش در بازار سهام الگوهای حاضر را بررسی کنید.
تله گاوی چیست؟
زمانی که شکاف قیمتی بزرگی در ارزش یک سهام ایجاد میشود میتوان به وجود تله گاوی در بورس شک کرد. اگر قیمتهای سهامها بیش از حد افزایش پیدا کنند و معاملات زیادی در این دوره انجام شود، به طور حتم بعضی از سرمایهگذاران درگیر تله گاوی شدهاند. در نظر داشته باشید، تله گاوی بلافاصله بعد از ثابت ماندن قیمت یک سهام دیده میشود.
در ضمن مشاهده الگوهای مثلثی نیز نشان از وجود تله خرسی خواهد بود. به صعود ناگهانی قمیتها، تثبیت در بالاترین سطح و شکست ناگهانی قیمت تله خرسی گفته میشود. زمانی که قیمتها به بالاترین سطح میرسند، معاملهگران موقعیت معاملات خود را مسدود میکنند. همین امر سبب بیشتر شدن قیمت میشود. در واقعیت تله گاوی معکوس روند صعودی خود خواهد بود.
تله گاوی چه زمانی رخ میدهد؟
پیش از این نیز گفتیم زمان دقیق رخ دادن تله گاوی در بورس مشخص نیست. به طور معمول تله خرسی و تله گاوی در جهت معکوس قیمت اعلام و ثبتشده خود پیش میروند. تله گاوی در بورس به بالاترین روند صعودی نزدیک است. همانطور که گفتیم طی تله گاوی قیمت به بالاترین سطح خود میرسد و به طور ناگهانی کاهش مییابد.
در ادامه تله گاوی دوباره به بالاترین قیمت ثبتشده پیشین نزدیک میشود. در ضمن تله گاوی طی مدتی کوتاه از بالاترین سطح قیمتی ثبتشده نیز فراتر میرود. بدینترتیب نمیتوان زمان دقیق این تله را تشخیص داد. با تغییرات ناگهانی قیمت هر سهم باید احتمال دهید که تله گاوی در حال رخ دادن است.
فراموش نکنید تله خرسی و تله گاوی در هر بازه زمانی و قیمتی بر روی نمودارها مشاهده میشوند. بنابراین با بررسی تلههای خرسی و گاوی پیشین شاید بتوانید راهی برای تشخیص آنها پیدا کنید. توصیه میکنیم همیشه محتاط و صبور باشید. خیلی عجولانه سهم خود را نفروشید یا برای خرید سهام اقدام نکنید.
مثالی از تله گاوی
تصور کنید قیمت سهام فملی روند صعودی در پیش میگیرد. سپس این روند صعودی به طور ثابت باقی میماند و کمکم به بالاترین سطح خود میرسد. در ادامه قیمت این سهام،روند معکوسی را در پیش میگیرد و دوباره افزایش مییابد. زمانی که برای بار دوم به اوج میرسد، برای مدت کوتاهی در بالاترین سطح قیمتی باقی میماند. سپس به طور ناگهانی با شکست قیمتی مواجه میشود.
الگوی مثلثی در این مرحله به چشم میخورد. این الگو مثلثی به شکست روند صعودی اشاره میکند. براساس نمودار سهام فملی میتوان متوجه تغییر قیمت این سهام شد. در قیمتهای واقعی بازار بورس ما کمتر شاهد الگوی مثلثی هستیم.
روشهای مقابله و معامله در صورت مواجه شدن با تله خرسی و گاوی
به منظور مقابله با تله خرسی و تله گاوی باید صبور باشید. از اینرو شاید حتی بعضی از معاملات پرسود را از دست بدهید. اما سود نبردن و راکد ماندن در بعضی موارد بهتر از شکست در معاملات خواهد بود. راههای زیادی برای آمادهشدن در برابر تله گاوی در بورس وجود دارد. در ادامه به 5 مورد از روشهای معامله و مقابله با این تلهها را شرح میدهیم.
- مراقب قیمتهای نزدیک به بالاترین روند صعودی و نزولی باشید.
- نظم و اصول استاندارد قیمت سهام مورد نظر خود را بررسی کنید.
- در صورت مشاهده یکپارچگی بیش از حد در روند نزولی یا صعودی به وجود تله خرسی و گاوی در بورس شک کنید.
- از آنالیزهای حرفهای کمک بگیرید.
- یک استراتژی خوب در صورت مواجه با تله خرسی و گاوی داشته باشید.
نتیجهگیری
در این راهنما مفهوم تله خرسی و تله گاوی را برای شما شرح دادیم. میتوان گفت تله خرسی و گاوی در بالاترین یا پایینترین سطح قیمتی هر سهام در بورس رخ میدهد. همین امر سبب شکست بسیاری از معاملهگران میشود. برای جلوگیری از اینگونه تلهها، کاربران باید در هر لحظه توانایی برگشت به حالت قبل را داشته باشند.
برای مثال زمانی که قیمت کاهش یافت و به طور ناگهانی این کاهش بیشتر شد، سرمایهگذار خبره مراقب این تله های سرمایه گذاری باشید باید تعادلی بین این تغییر قیمتها برقرار کند تا دچار شکست نشود. در ضمن به هیچوجه عجولانه و براساس وسوسههای بورس دست به کار نشوید. همیشه محتاط عمل کنید تا در دام تله خرسی یا گاوی بورس گرفتار نشوید. همچنین تعیین حد ضرر و داشتن استراتژی معاملاتی صحیح، بسیاری از مشکلات را حل خواهد کرد.
آیا تجربه گرفتار شدن در تله خرسی و تله گاوی در بورس را دارید؟ ممنون میشویم نظر خود را برای ما بنویسید.
دیدگاه شما