ترازنامه (بیلان) چیست؟ با اجزای ترازنامه حسابداری آشنا شوید!
طبق آنچه که در تعریف حسابداری خواندیم هدف از حسابداری، ارائه اطلاعات مالی به تصمیم گیرندگان داخل و خارج از سازمان است، تا با توجه به این اطلاعات مالی تصمیم گیری انجام شود. برای مثال اگر یک واحد اقتصادی بخواهد تسهیلات مالی دریافت کند با استفاده از گزارشات مالی، در مورد اعطای تسهیلات به آن واحد تصمیم گیری میشود. یا در مثال دیگر مدیران یک واحد اقتصادی با استفاده از اطلاعاتی که از صورتهای مالی اساسی به دست میآورند میتوانند تصمیمات درستی اتخاذ کنند. یکی از این صورتهای مالی اساسی ترازنامه حسابداری است.
هدف ما این است که در پایان این مقاله به طور کامل با ترازنامه (بیلان) آشنایی داشته باشید، پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
تعریف ترازنامه حسابداری یا بیلان چیست؟
ترازنامه در حسابداری یکی از صورت های مالی اساسی است. نام دیگر ترازنامه، صورت وضعیت مالی هم هست و در زبان انگلیسی به آن Balance Sheet گفته میشود، در مواردی به آن بیلان هم میگویند. اما بیلان به چه معناست؟ بیلان لغتی فرانسوی و در اصطلاح بانکی به معنای ترازنامه و کارکرد است.
ترازنامه یا بیلان گزارشی است که مشخص میکند وضعیت دارایی، بدهی و سرمایه یک واحد اقتصادی در یک زمان مشخص به چه شکل است. در واقع اهمیت ترازنامه حسابداری به حدی است، که میتوان آن را به عنوان وضعیت یک واحد اقتصادی در قالب تصویر در نظر گرفت. تهیه تراز نامه مالی توسط حسابرسی و در پایان دورههای مالی انجام میشود.
اما ترازنامه چیست و از چه بخشهایی تشکیل شده است؟ تراز نامه از 3 بخش اصلی دارایی، بدهی و سرمایه تشکیل میشود که معادله اصلی حسابداری را تشکیل میدهند. وضعیت کلی یک ترازنامه باید شبیه به معادله اصلی حسابداری باشد. به عبارتی دیگر ترازنامه در حسابداری، نشان دهنده اجزای معادله حسابداری اصلی حسابداری است که تصویری از وضعیت مالی یک واحد اقتصادی را در یک دوره زمانی معین نشان میدهد. میتوان گفت که مبنای تهیه ترازنامه مالی، ارائه اطلاعات اجزای معادله حسابداری در قالب و شکل منظم است.
دارایی = بدهی + سرمایه (حقوق صاحبان سهام)
در یک نمونه ترازنامه حسابداری مانند معادله حسابداری، همیشه در سمت راست ترازنامه، داراییها و در سمت چپ آن بدهیها و سرمایه آورده شده است. به زبان ساده فرمول ترازنامه میگوید که یک شرکت چه میزان دارایی دارد، چه مقدار بدهی دارد و صاحبان شرکت چه مقدار سرمایه گذاری کرده اند. حالا که با تعریف ترازنامه در حسابداری آشنا شدهاید، باید بدانید اقلام ترازنامه شامل چیست.
اقلام ترازنامه شامل چیست+ ترتیب اقلام ترازنامه
مهمترین بخش از یک ترازنامه حسابداری کامل دو ستون اصلی آن است که باید با هم تراز باشند. زیرا شکل ترازنامه حسابداری، منطبق بر معادله حسابداری است، بنابراین همیشه بین دو ستون اصلی توازن وجود دارد. یک ستون به داراییها اختصاص مییابد و ستون دوم مجموع بدهیها و میزان سرمایه (حقوق صاحبان سهام) است. البته اقلام تشکیل دهنده یک ترازنامه تنها شامل این دو ستون نیست و بخشهای دیگری هم به نام اقلام در آن وجود دارد. در ادامه به معرفی و ترتیب قرار گیری اقلام ترازنامه میپردازیم:
1 – ستون داراییها در ترازنامه
در ستون اول صورت ترازنامه، داراییهای یک واحد اقتصادی به ترتیب میزان نقدینگی از بالا به سمت پایین قرار میگیرند. منظور از میزان نقدینگی دارایی این است که سهولت تبدیل آن دارایی به وجه نقد چقدر است. هر چه سهولت تبدیل دارایی به پول نقد بیشتر باشد نقدینگی آن بیشتر است و باید در سطرهای بالایی ستون قرار بگیرد. بعد از نوشتن اقلامی که در روال عادی عملیات مالی سریعتر نقد میشوند، باید اقلامی که ثبات بیشتری دارند در انتهای تراز نامه ذکر شوند. این قائده در نوشتن ترازنامه کاهش نقدینگی نام دارد.
دارایی خود شامل دو بخش است:
- داراییهای جاری که نقدینگی بالاتری دارند: مثل وجه نقد – اوراق بهادار قابل فروش – حسابهای قابل نقد – موجودی کالا، مخارج پیش پرداخت شده و ….
- داراییهای غیرجاری: مثل سرمایه گذاریهای بلند مدت – داراییهای ثابت – داراییهای نامشهود و …
داراییهای جاری نقدینگی بالاتری دارند.
2 – ستون بدهیها و سرمایهها در ترازنامه حسابداری (سرمایه در ترازنامه)
ستون دوم ترازنامه مالی شامل دو بخش است؛ بدهیها و سرمایهها. بدهیها شامل دُیونی است که باید توسط شرکت پرداخت شود. این بدهی ممکن است ماهیتهای مختلفی (مثل اجاره بها، حقوق و دستمزد یا طلب تامین کنندگان) داشته باشد.بدهیها هم مثل داراییها شامل دو دسته هستند. بدهیهایی که سررسید آنها کمتر از یک سال باشد بدهیهای جاری و آنهایی که سررسیدشان بالاتر از یک سال باشند، بدهیهای غیرجاری نام میگیرند. بدهیهای مختلف یک موسسه، به ترتیب سررسید پرداخت در ترازنامه حسابداری قرار میگیرند.
- بدهیهای جاری مثل بدهی بانکی – سود قابل پرداخت – اجاره، مالیات، تسهیلات – دستمزدهای قابل پرداخت و …
- بدهیهای غیرجاری مثل دیون بلند مدت – بدهیهای مالیاتی تعلیق شده و …
برای درک بهتر بدهیهای جاری و غیر جاری مثل مالیات و بدهیهای مالیاتی تعلیق شده، مقاله مالیات شرکتها را از دست ندهید. بخش دوم ستون دوم نیز پولی است که به صاحبان سهام، یعنی صاحبان آن کسب و کار تعلق دارد. این مبلغ در حسابها با عنوان «دارایی خالص» نیز شناخته میشود. این مبلغ باقیمانده کل داراییهای شرکت بعد از کسر بدهیهای آن به غیر از صاحبان سهام است و به عنوان تعریف سرمایه در ترازنامه شناخته میشود. این مبلغ بعد از نوشتن بدهیها در تراز نامه میآید، زیرا حق بستانکاران بر حق صاحب سرمایه تقدم دارد. حالا که با اقلام کامل ترازنامه آشنا شدید، باید در مورد اجزای ترازنامه بدانید.
اجزای ترازنامه چه هستند؟
یک ترازنامه در حسابداری علاوه بر اقلامی که در خود جای میدهد، دارای جزئیاتی هم هست که از آنها با عنوان اجزای ترازنامه یاد میشود. اجزای ترازنامه شامل موارد زیر هستند:
1 – عنوان ترازنامه حسابداری
سه بخش «نام کامل واحد اقتصادی»، «نام گزارش یا صورت وضعیت مالی» و «تاریخ گزارش» عوامل تشکیل دهنده عنوان ترازنامه مالی هستند که از اجزای ترازنامه حسابداری محسوب میشود.
- نام کامل واحد اقتصادی در سطر اول نوشته میشود.
- نام گزارش یا صورت وضعیت مالی در سطر دوم و زیر عنوان نوشته میشود. بدیهی است که در ترازنامه نام گزارش «ترازنامه» خواهد بود.
- تاریخ گزارش در سطر سوم آخرین روز از دوره مالی ذکر میشود. این روز آخرین روزی است که در گزارش قید شده است. مثال 29/12/1398
2 – واحد اندازه گیری ترازنامه در حسابداری
یکی دیگر از اجزای ترازنامه در حسابداری واحد اندازه گیری مورد استفاده در گزارش است. این واحد اندازه گیری که در کشور ما ریال است باید در ترازنامه نشان داده شود.
3 – جمع حسابها در بیلان
آخرین مورد از اجزای ترازنامه حسابداری (بیلان) جمع حسابها است. منظور از جمع حسابها جمع ستونهای اول (دارایی) و دوم (بدهی + سرمایه) است. همانطور که اشاره کردیم در ترازنامه مالی جمع حسابها باید برابر باشند. زیر این جمعها نیز باید دو خط موازی کشیده شود تا نشان دهنده بسته شدن آن باشد. کلمه تراز و تعریف ترازنامه در حسابداری، به این موضوع تاکید دارد که حاصل جمع ارقام سمت راست باید با حاصل ارقام سمت چپ مساوی باشند.
در تجزیه و تحلیل ترازنامه، مهمترین اقلام ترازنامه کدامند؟
در ترازنامه اقلام زیادی هستند که در تجزیه و تحلیل، مورد بررسی قرار میگیرند. حسابهای دریافتی، سرمایه گذاریهای کوتاه مدت، املاک و مستقلات و تجهیزات و موارد بدهی عمده ارزش دفتری سهام به چه معناست؟ از مهمترین اقلام ترازنامه هستند که در تجزیه و تحلیل تراز نامه و صورتهای مالی مورد بررسی قرار میگیرند. اما بیشتر متخصصان این حوزه پول نقد را به عنوان مهمترین مورد بررسی میکنند و آن را مهمترین آیتم در بیلان مالی (ترازنامه) یک شرکت میدانند.
نکته جالب اینجاست که افراد و موسسات حسابداری که در زمینه حسابداری خدمات مشاوره ارائه میدهند، ترازنامه را به عنوان اولین و مهمترین صورت مالی که وضعیت یک شرکت را در لحظه بهتر از هر گزارش دیگری مشخص میکند میدانند و علت نیز این است که ترازنامه در حسابداری تصویری از تمام داراییها و بدهیهای یک شرکت را در نقطه زمانی مشخصی ارائه میدهد. پس طبیعی است که آنها در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، معمولا کار را از ترازنامه حسابداری شروع میکنند. تراز مالی نقش مهمی در حسابداری تولیدی و شرکتی دارد؛ به شما پیشنهاد میکنیم برای درک بهتر نقش ترازنامه مقاله انواع حسابداری را مطالعه کنید.
شکل ترازنامه چگونه است؟ آشنایی با شکل ترازنامه حسابداری
شکل کلی ترازنامه به طور معمول به دو حالت است:
- شکل حساب: این شکل مانند حرف انگلیسی T است. بالای این حرف بخش عنوان ذکر میشود، در دو طرف آن نیز ستونهای اول و دوم قرار میگیرد. در این شکل ترازنامه تساوی و معادله حسابداری به خوبی نشان داده میشود. در کشور ما بیشتر از این شکل برای تهیه ترازنامه در حسابداری استفاده میشود.
- شکل گزارشی: در شکل گزارشی نحوه نوشتن ترازنامه بدین صورت است که: ستون دوم (ستون سمت چپ) که نشان دهنده بدهیها و سرمایه (حقوق صاحبان سهام) است در ادامه و زیر ستون داراییهای واحد اقتصادی قرار میگیرد.
یک نمونه ترازنامه حسابداری
در تصویر زیر عکس ترازنامه حسابداری را به عنوان نمونه ترازنامه ساده مشاهده میکنید.
آموزش ترازنامه حسابداری، نحوه تهیه صورت ترازنامه
تهیه ترازنامه حسابداری به صورت دستی کار چندان دشواری نیست. طبق آنچه که در تصویر هم نشان داده شده ابتدا باید دو ستون (داراییها – بدهیها و سرمایهها) ایجاد کنید. حسابهای هر ستون تراز مالی شرکت را بر اساس میزان نقدینگی از بالا به پایین بنویسید و جمع آنها را در انتهای هر ستون یادداشت کنید. در نهایت حاصل جمع دو ستون باید با هم برابر باشند. البته اکنون تهیه ترازنامه با استفاده از نرم افزار حسابداری به صورت مکانیزه و به آسانی انجام میشوند، اما در مجموع آگاهی از نحوه تهیه آن به صورت دستی نیز خالی از لطف نیست.
ترازنامه چه اطلاعاتی به واحدهای اقتصادی میدهد؟
ترازنامه حسابداری یک دوره مالی، شاید به تنهایی دارای اطلاعات چندانی نباشد، اما در مقایسه با ترازنامههای دورههای مالی پیشین میتواند اطلاعاتی از آنچه که در دورههای زمانی طولانی رخ میدهد با ما ارائه کند. یکی دیگر از روشهای به دست آوردن اطلاعات ارزشمند از ترازنامه مالی مقایسه آن با تراز نامههای کسب و کارهای فعال در همان صنعت است. البته به هیچ وجه نباید ترازنامه ای از دو صنعت مختلف را با هم مقایسه کرد، چرا که به دلیل تفاوتهای بسیار زیاد بین دو صنعت نمیتوان اطلاعات مفیدی از آن دریافت کرد.
علاوه بر این از بیلان مالی میتوان نسبتهای فراوانی مختلفی تهیه کرد، که اطلاعات جذاب و مفیدی ارائه میدهد. برای مثال نسبت بدهی به سهام میتواند سلامت یک واحد اقتصادی از نظر فعالیتهای مالی نشان دهد.
بزرگترین مشکل ترازنامه در حسابداری چیست؟
در پایان باید به یکی از مهمترین مشکلات ترازنامه مالی اشاره کنیم. مهمترین ایرادات ترازنامهها این است که تورم در اعداد آنها تاثیر نمیگذارد و مبالغ دارایی بعد از مدتی دیگر به روز نیستند. اعدادی که در تراز مالی ثبت میشود با ارزش دفتری ثبت میشوند. ثبت با ارزش دفتری یعنی اگر یک ساختمان در سال 70 با قیمت 5 میلیون تومان خریداری شده باشد، همین ساختمان در ارزش دفتری سهام به چه معناست؟ سال 98 نیز به همان ارزش نشان داده میشود.
تمام نکاتی که باید درباره ترازنامه حسابداری (بیلان) بدانید!
در این مقاله به تمام ابهامات مربوط به ترازنامه در حسابداری پاسخ داده و پرسش بیلان چیست را پاسخ دادیم. اگر هنوز نکتهای در ترازنامه مالی هست، که پاسخی برای آن ندارید؛ در بخش نظرات سوال خود را با ما در میان بگذارید.
نرم افزار حسابداری شرکتی سپیدار همکاران سیستم، با چهار بستهی تولیدی، خدماتی، بازرگانی ارزش دفتری سهام به چه معناست؟ و پیمانکاری، برای مدیریت چابکتر شرکتهای کوچک طراحی شده است و متناسب با نیازهای این کسبوکارها، کاربری بسیار سادهای دارد.
هر آنچه که باید درباره تجدید ارزیابی دارایی ها بدانید
اگر بخواهیم ارزش دارایی های شرکت، کارخانه، تولیدی و یا هر واحد دیگر را به روز کنیم به زبان ساده آن را تجدید ارزیابی می نامیم. درواقع افزایش مبلغ دفتری یک دارایی درنتیجه تجدید ارزیابی آن مستقیماً تحت عنوان مازاد تجدید ارزیابی ثبت و در ترازنامه بهعنوان بخشی از حقوق صاحبان نمایش داده میشود.
منظور از دارایی، داراییهایی است که مطابق استاندارد حسابداری قابلتجدید ارزیابی است و شامل مواردی از قبیل داراییهای ثابت مشهود، سرمایهگذاری بلندمدت و دارایی زیستی مولد است.
لغت ارزیابی در واژگان لغت به معنی تعیین ارزش چیزی است. ارزیابی در حسابداری معنا و مفهوم ویژه ایی دارد. امروزه در بازار سرمایه هر روز ارزش دارایی ها تغییر می کند و باید میزان استهلاک و سود دارایی ها و ارزش کنونی مورد بررسی قرار بگیرد. بعد از پاسخ به این سؤال که تجدید ارزیابی چیست، باید شرایط و عوامل مختلفی را مورد بررسی قرار داد و با توجه به آن ها اقدام کرد.
تجدید ارزیابی روشی است که برای ارزش ثبت شده دارایی انجام می شود تا دقیقا ارزش آن در بازار فعلی را منعکس کند به این منظور باید نسبت به این که تجدید ارزیابی چیست و چه منفعتی دارد، آگاهی کسب کرد. با استفاده از نرم افزار صورتحساب، پیگیری ارزش دارایی های شما راحت تر از همیشه است به هر حال باید درباره مدیریت دارایی شرکت اطلاعات بیشتری کسب کنید.
علت اهمیت تجدید ارزیابی در حسابداری
ارزش گذاری مجدد تغییر در قیمت یک کالا یا کالای خاص به ویژه ارز است که در این حالت مشخصاً افزایش رسمی ارزش ارز نسبت به ارز خارجی در یک سیستم ثابت نرخ ارز است. در مقابل این موضوع کاهش رسمی ارزش ارز است. تحت نرخ ارز شناور، افزایش ارزش ارز یک افزایش ارزش ارز است. تغییر ارزش چهره یک ارز بدون تغییر در قدرت خرید آن، تجدید تغییر است، نه تجدید ارزیابی این امر معمولاً با صدور ارز جدید با ارزش متفاوت، معمولاً پایین تر انجام می شود.
شایان به ذکر می باشد که ارزش دفتری دارایی های ثابت مشهود برابر بهای تمام شده تاریخی دارایی های مذکور پس از کسر استهلاک انباشته آن ها می باشد. ارزش دفتری دارایی های ثابت مشهود نشان دهنده ارزش واقعی آن ها نیست .در شرایط تورمی ارزش واقعی ( منصفانه ) دارایی های ثابت مشهود بالاتر از ارزش دفتری منعکس در دفاتر است.
استفاده کنندگان از صورت های مالی که بیشتر سهامداران شرکت ها هستند باید از تجدید ارزیابی اطلاع داشته باشند تا بتوانند در تصمیم گیری های خود مد نظر قرار دهند. در مواقعی که سهام داران شرکت قصد واگذاری سهام خود را داشته باشند، هیچگاه ارزش دفتری سهام خود را ملاک انجام معامله قرار نمی دهند. در این گونه مواقع ارزش روز دارایی ها وبدهی های شرکت مبنای تعیین بهای سهام قرار می گیرد.
در یک نگاه
ضرورت انجام تجدید ارزیابی دارایی شرکت ها
با توجه به مطالبی که گفته شد با معنا و مفهوم تجدید ارزیابی دارایی شرکت های آشنا شدید در این بخش از مقاله می خواهیم ضرورت انجام تجدید ارزیابی دارایی شرکت ها را مورد بررسی قرار دهیم. از آنجایی که شرایط اقتصادی ایران دچار بحران و تورم شده قطعا اموال شرکت ها پس از سال ها فعالیت به اندازه روزی که شرکت تاسیس شده نیست و اگر شرکت بخواهد همان دارایی را جایگزین یا خریداری نماید باید حداقل چندین برابر استهلاکی که طی ده سال گذشته گرفتهشده هزینه کند. از این رو شرکت های جهت ادامه فعالیت خود باید ارزش و میزان دارایی های خود را به میزان رشد تورم همسان سازند و به این منظور اقدام به سرمایه گذاری نمایند. در جامعه هایی که نظیر ایران که دچار تورم می شوند برای اینکه چرخه تولید نابود نشود باید حداقل هر 5 سال یکبار دارایی شرکت ها در طبقات مختلف تجدید شوند. اگر افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی با رعایت قوانین و مقررات انجام شود، معاف از مالیات می باشد. تعدادی از تحلیل گران و کارشناسان بر این باورند که این قانون باید به درستی و به صورت کامل اجرا شود و هیچ نوع شکی وجود نداشته باشد تا بنگاه ها به صورت کاملا شفاف و صریح صورت های مالی خود را ارائه دهند. تعدادی از کارشناسان نیز بر این باورند که برخی از شرکت ها از این قانون سو استفاده می کنند و نگرانی خود را از افزایش بدون دلیل ارزش سهام این شرکت ها اعلام کردند.
انطباق تجدید ارزیابی داراییها با استانداردهای حسابداری و قوانین مالیاتی
استاندارد حسابداری شماره ۱۱ (داراییهای ثابت مشهود) بند ۳۳ عنوان میدارد دوره تجدید ارزیابی داراییهای ثابت مشهود وابسته به تغییرات ارزش منصفانه داراییهاست (۳ الی ۵ سال) و دوره تجدید ارزیابی سرمایهگذاریها یکساله است.
بند ۴۲ همین استاندارد بیان میدارد که مازاد تجدید ارزیابی داراییها بهعنوان درآمد تحققنیافته شناسایی میشود و افزایش سرمایه از آن محل مجاز نیست مگر در مواردی که بهموجب قانون تجویزشده باشد. این همان بخشی است که دولت در بودجه خود پذیرفته و درآمد حاصل از افزایش ارزش داراییها را معاف مالیات کرده است، به شرطی که هزینه استهلاک مازاد تجدید ارزیابی دارایی هزینه قابلقبول مالیاتی نیست.
در بند ۷۸ قانون بودجه سال ۱۳۹۰، بند ۳۹ قانون بودجه سال ۱۳۹۱، بند ۴۸ قانون بودجه سال ۱۳۹۲ و ماده ۱۷ قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی (مجوز ۵ ساله از ۲۵/۰۶/۱۳۹۱ تا ۲۴/۰۶/۱۳۹۶) به شرکتها اختیار دادهشده که داراییهای خود را تجدید ارزیابی کنند به این شرط که مازاد حتماً به سرمایه منتقل شود.
از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۴ بنگاههای عظیمی ازجمله بانکها با ارزیابی املاک و سرقفلی، سرمایه خود را از مبلغ ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیارد ریال به چند هزار میلیارد ریال افزایش دادند (شرکتهایی که تا پایان سال ۱۳۹۴ مازاد را شناسایی کنند، فرصت دارند طبق مصوبه هیئتوزیران تا پایان سال ۱۳۹۵ نسبت به ثبت سرمایه در اداره ثبت شرکتها اقدام نمایند).
ازآنپس، تبصره یک ماده ۱۴۹ قانون مالیاتهای مستقیم (اصلاحی ۳۱/۰۴/۱۳۹۴) با این مضمون که “شرکتها میتوانند طبق استانداردهای حسابداری، داراییهای خود را تجدید ارزیابی کنند و از معافیت مالیاتی بهرهمند شوند” تصویب شد که درواقع یعنی حق انتقال به سرمایه را ندارند.
بنابراین تا پایان سال ۱۳۹۴، باید مازاد تجدید ارزیابی به سرمایه منتقل شود تا شرکت مشمول معافیت مالیاتی شود. ولی از ۰۱/۰۱/۱۳۹۵ به بعد شرکت نباید مازاد تجدید ارزیابی را به سرمایه منتقل کند تا از معافیت مالیاتی بهرهمند شود. از طرفی در اصلاحیه ۳۱/۰۴/۱۳۹۴، ماده ۱۷ قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی که تا ۲۴/۰۶/۱۳۹۶ اعتبار داشت، بر اساس ماده ۲۸۲ لغو شد.
درنتیجه شرکتهایی که در سال ۱۳۹۵ تجدید ارزیابی انجام میدهند باید:
مازاد را هرساله در حقوق صاحبان سهام نمایش دهند. (درآمد تحققنیافته را هرساله مستهلک کنند)
صورت سود و زیان جامع را ارائه کنند.
معادل تفاوت استهلاک دو روش، عامل کاهش مازاد بوده و معادل همین رقم هرساله به گردش سود انباشته اضافه شود (به عبارتی میتواند بین صاحبان سهام تقسیم شود که مشمول مالیات نیست)
در صورت فروش یا برکناری دارایی، مازاد مربوطه مستقیماً به سود انباشته منتقل شود.
تجدید ارزیابی موضوع این آییننامه حسب مورد توسط کارشناسی رسمی دادگستری، با معرفی کانون کارشناسان رسمی دادگستری، یا کارشناسی قوه قضاییه معرفیشده توسط امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضاییه صورت میگیرد.
تضاد افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی با استانداردهای بینالمللی IFRS
برخی شرکتها با استناد به ماده ۱۷ قانون حداکثر توان تولیدی و خدماتی و همچنین جهت خروج از ماده ۱۴۱ اصلاحیه قانون تجارت و یا بنا بر دلایلی چون اصلاح ساختار مالی و کاهش نسبت اهرمی، اقدام به تجدید ارزیابی داراییها و انتقال مازاد تجدید ارزیابی بهحساب سرمایه اقدام می کنند.
اگرچه این امر موجب شفاف ترشدن صورتهای مالی آن شرکتها میشود اما به دلیل افزایش هزینه استهلاک و همینطور کاهش سود هر سهم و درنتیجه کاهش ارزش سهام این شرکتها، در مقایسه با شرکتهای مشابه که داراییهای خود را تجدید ارزیابی نکرده بودند، فراگیر نشده است.
انتقال مازاد تجدید ارزیابی بهحساب سرمایه، طبق استانداردهای حسابداری (درصورتیکه طبق قانون مجاز باشد) امکانپذیر است و حال اینکه انتقال این مازاد بهحساب سرمایه برخلاف استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی IFRS است. طبق استانداردهای بینالمللی مزبور، شرکتهایی که برای اولین بار صورتهای مالی خود را طبق این استاندارد ارائه میکنند، باید این استانداردها را در ارائه اقلام مقایسهای سه سال قبل خود نیز رعایت کنند.
شرکتهای پذیرفتهشده در بورس که مازاد تجدید ارزیابی و داراییها را بهحساب سرمایه منتقل کردهاند و قرار است صورتهای مالی خود را بر اساس IFRS تهیه کنند، عملاً نمیتوانند اقلام مقایسهای را اصلاح و سرمایه را کاهش دهند. تنها راهحل شاید اخذ مجوز خاص از بنیاد IFRS باشد.
قیمت سهم در مقابل ارزش سهم
فلیپ فیشر میگوید «بازار سهام پر است از آدمهایی که قیمت همهچیز را میدانند، اما از ارزش هیچچیز اطلاع ندارند.» این قاعده را میشود به تمام دنیا تعمیم داد. دنیایی که مردم برای خرید با قیمت پایین و فروش با قیمت بالا تلاش میکند، بدون آن که به ارزندگی چیزی توجه کنند. اما دنیا به شکل دیگری هم قابل تصور است، دنیایی که در آن مردم خواهان چیزهایی ارزشمند با قیمت کم هستند.
اقتصاددانهای رفتاری باور دارند دنیا حتی از این هم نابخردتر است. مردم همیشه به دنبال خریدهای ارزان و فروشهای گران هم نیستند. بیشتر مردم وقتی چیزی ارزان شود، دیگر آن چیز را نمیخواهند و تنها وقتی دوباره به یاد آن میافتند که قیمتش بالا برود. به بیان دقیقتر مردم فکر میکنند هر چیزی که گرانتر باشد، ارزشمندتر است. ما میتوانیم پای خود را یک قدم جلوتر بگذاریم و بگوییم که بیشتر مردم فرق دو کلمه ارزش و قیمت را نمیدانند.
تفاوت قیمت با ارزش
قبل از آن که به حال دنیا تاسف بخوریم، بگذارید از خودمان سوال کنیم که آیا ما تفاوت این دو مفهوم را میدانیم؟ اگر بگوییم «قیمت شاخصی است توافقی برای نشان دادن ارزش» یا «قیمت فاکتوری است جهانی برای گزارش مقدار ارزندگی اشیا» احتمالا از معنای یکی از این دو کلمه خبر نداریم.
هستند افرادی که قیمت و ارزش را دو مفهوم کاملا جدا از هم و بیارتباط میدانند. در نظر آنها مقایسه این دو موجود مثل مقایسه کامپیوتر و فیل است: چه بسیار چیزهای باارزشی که قیمتی ندارند و چه بسیار چیزهای قیمتی که هیچ ارزشی ندارند.
به مقدار پولی که برای داشتن یک چیز میپردازیم (یا باید بپردازیم) قیمت میگویند. قیمت یک عدد کمّی و توافقی است که به مکان، زمان، شرایط، افراد و هزار عامل دیگر بستگی دارد.
چه بسیار چیزهای باارزشی که قیمتی ندارند و چه بسیار چیزهای قیمتی که هیچ ارزشی ندارند.
ارزش به عنوان سودمندی، شایستگی یا اهمیت یک چیز تعریف میشود. ممکن است ما از ارزش چیزی بیخبر باشیم و حاضر نباشیم آن را با مقدار اندکی پول عوض کنیم، یا بیش از چیزی که میارزد برایش پول، وقت یا انرژی صرف کنیم.
تصور کنید که شما جعبه دربستهای را نخریدهاید که درون آن پر از طلا بود، یا جعبهای پر از ذرت را با قیمتی بالا خریدهاید. قیمت این دو جعبه، با ارزش آنها اختلافی چشمگیر دارد. بعد از باز شدن دو جعبه، قیمتها به سرعت تغییر میکند. در حالی که ارزش ذاتی جعبهها ثابت بوده است.
ارزشگذاری سهام
شاید شما هم موافق باشید که چیزهایی مثل منظره غروب خورشید، تجربه عشق، صدای پرنده، رفاقت و هوای تازه با آن که رایگان هستند، ارزش زیادی دارند. اما در بازار بورس کسی غروب خورشید یا عشق عرضه نمیکند.
با این حال در بازار بورس هم سهمهایی با قیمت بالا میتوانند ارزنده نباشند و سهمهای ارزنده میتوانند ارزان باشند. ارزش سهم را میشود با روشهای مختلف حساب کرد، یا حتی از روشهای مشابه به نتایج مختلف رسید. اما قیمت سهم یک عدد است که سر مقدار لحظهای آن توافق عمومی وجود دارد.
همه از قیمتها خبر دارند. سود بازار متعلق به کسانی است که از ارزشها خبر داشته باشند.
قیمت مربوط به الان است. اما معمولا ارزش از آینده حرف میزند. به بیان ساده اگر قرار است سهمی در آینده گران شود، سرمایهگذاری روی آن ارزنده است. اگر سهمی در آینده به پشیزی نخواهد ارزید، قیمتش هرچقدر که باشد، ارزش سرمایهگذاری ندارد.
به هر طریقی که محاسبات خود را انجام دهیم، قیمت لزوما برابر با ارزش نیست.
رابطه سود با ارزش
تمام سرمایهگذاران و سهامداران با امید کسب سود بر روی یک صنعت سرمایهگذاری میکنند. سود عمومی که برای تمام سهامداران قابل تصور است، تقسیم بر تعداد سهم را EPS یا Earnings Per Share مینامند.
هرقدر EPS یک سهم بالا باشد، ارزش این سهم بیشتر است. چرا که میتواند سود بیشتری به سهامدارانش بدهد. یک سهم با EPS بالا میتواند قیمتی پایین یا بالا داشته باشد. از تقسیم قیمت یک سهم بر EPS شاخصی به دست میآید (P/E) که به ما میگوید یک سهم در مقابل سودی که میسازد چقدر گران است.
تحلیلگرها P/E یک سهم را با P/E یک شرکت مشابه در همان صنعت و P/E کل بازار مقایسه میکنند و در مورد ارزندگی آن سهم نظر میدهند.
ارزش ذاتی و ارزش جاری
بیشتر مردم ارزش ذاتی را به شکل ارزش کنونیِ جریانهای نقدی (DCF) تعریف میکنند. اما همانطور که توضیح خواهیم داد DCF تنها یکی از روشهای محاسبه ارزش ذاتی است.
تحلیلگرهای بنیادی سعی میکنند با در نظر گرفتن تمام فاکتورهای کیفی و کمی بفهمند که آیا ارزش سهمی که در حال حاضر فراموش شده است، بیشتر از ارزشی است که در حال حاضر برایش قایل میشوند، یا نه. آنها میخواهند ارزش ذاتی یک سهم را مستقل از رفتار سرمایهگذاران و جو عمومی بازار تعیین کنند.
محسابه ارزش کنونی جریانهای نقدی روشی است برای محاسبه ارزش ذاتی.
برای محاسبه ارزش ذاتی دو عامل اهمیت دارد: اول، مقدار بازدهی مورد انتظار از یک سهم. دوم ریسک این سهم.
اول باید بفهمیم که یک سهم در آینده (مثلا طی یک سال آینده) چقدر سود میدهد. اما چون این سود در آینده به دست خواهد آمد، باید مقدار آن را تصحیح کنیم. ریسک بازار و ریسک سهم نیز در این نرخ که به آن نرخ تنزیل میگویند، نقش دارد.
نرخ تنزیل، پولهای آینده در امروز
مرسومترین نرخ تنزیل (Discount Rate) که در بازار برای تصحیح سودهای آتی در نظر میگیرند، نرخ تورم است. به این معنا که هزار تومان امروز (به خاطر تورم) با هزار تومان در سال آینده یکی نیست.
اما نرخ تنزیل برابر با نرخ تورم نیست. یکی از دلایل تصحیح، وجود ریسک در آینده است. با یک مثال حدی میشود این موضوع را به سادگی فهمید. هیچکس دریافت هزار میلیارد تن طلا در سال 2396 هجری را به دریافت هزار تومان در امروز ترجیح نمیدهد.
نرخ تنزیل برابر با نرخ تورم نیست.
در شرایط بدون تورم و بدون ریسک هم نرخ تنزیل صفر نیست. پرداخت روزی 2 هزار تومان برای عطر، قیمتی منصفانه به نظر میرسد. فرض کنید این شیشه عطر را طی یک سال مصرف میکنید. یک شیشه عطر با قیمت 700 هزار تومان گران محسوب میشود. درحالی که 700 هزار تومان از حاصل ضرب 2 در 365 کوچکتر است.
محاسبه ارزش ذاتی
در سادهترین شکل ممکن، جریانهای نقدی ورودی، منهای جریانهای نقدی خروجی تقسیمبر تعداد سهم را برابر با ارزش ذاتی یک سهم در نظر میگیرند.
دیر یا زود بازار به ارزش همه چیز پی خواهد برد.
جریانهای نقدی خروجی برای یک شیء (مثل ماشین) شامل هزینه خرید و نگهداری آن میشود. از آنجایی که جریانهای ورودی و بخشی از جریان خروجی در آینده اتفاق میافتند، باید هر دوی این جریانها تنزیل شوند. به اختلاف تنزیل یافته این دو جریان، ارزش خالص کنونی یا Net Present Value میگویند. اگر این عدد مثبت باشد، یک سهم ارزش خرید دارد.
ارزش خالص دارایی
ارزش اسمی یک سهم، در اساسنامه شرکت میآید. حاصل تقسیم مقدار سرمایه شرکت بر تعداد سهم، ارزش اسمی یک سهم است. معمولا ارزش اسمی یک عدد ثابت است. برای همین تعداد سهم را از روی ارزش اسمی به دست میآورند.
ارزش دفتری برابر با ارزش تمام داراییها، منهای بدهیها است. در ابتدا ارزش دفتری و اسمی با هم برابرند. اما رفتهرفته داراییها و بدهیهای شرکت تغییر میکند و ارزش دفتری و اسمی متفاوت میشوند.
ارزش خالص دارایی دقیقا مشابه ارزش دفتری است. با این تفاوت که داراییها با قیمت روز در بازار حساب میشوند. واضح است که ارزش خالص دارایی (NAV) با ارزش خالص کنونی (NPV) یکی نیست.
ارزش در بلندمدت
گفتیم اگر ارزش ذاتی یک سهم از ارزش جاری آن بالاتر است، این سهم ارزنده است. فرض کنید سهمی را پیدا کردهاید که ارزش ذاتی بسیار زیادی دارد و تقریبا همه از آن غافلاند. به همین دلیل قیمت این سهم بسیار پایین است. یک سوال در اینجا مطرح میشود، که سوال به جایی است. از کجا معلوم بازار در آینده متوجه این اختلاف بشود، ارزش جاری افزایش پیدا کند و شما از خرید این سهم به سود برسید؟
تردیدی وجود ندارد که دیر یا زود، ارزش جاری به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد. شما تنها کسی نیستید که ارزش ذاتی سهمها را بررسی میکنید. دیگران هم بالاخره این اختلاف را میفهمند و سعی میکنند این سهم ارزنده را بخرند. همین رفتار آنها باعث میشود که قیمت بالا برود. عده زیادی به دنبال این نوسان جزئی به سمت این سهم جذب میشوند. بعد از آن خریدارهای ناآگاه هستند که به سوی سهم هجوم میآورند و صف خرید تشکیل میدهند.
برای کسانی که به قیمتها نگاه میکنند بازار گنگ و گیجکننده است.
در این نقطه یک تحلیلگر بنیادی به درخواست صف خریداران پاسخ میدهد و با فروختن سهم از بازار خارج میشود. اما هستند افرادی که باور دارند قیمتها هنوز هم بالاتر میرود. حتی ممکن است تحت تاثیر جو (و بر خلاف تحلیل خود) باز هم خرید کنند. توجه کنید که در این نقطه به دلیل بالا رفتن قیمت، سهم دیگر آن ارزندگی سابق را ندارد. این رفتار نابخردانه میتواند عده بیشتری را به خرید ترغیب کند. به ویژه که ما وقتی اشتباهی مرتکب میشویم، برای آسودگی خیال دیگران را هم تشویق میکنیم که در این رفتار اشتباه با ما همراه شوند. به این شکل است که حباب قیمت تشکیل میشود.
همهچیز فرومیپاشد
سرمایهگذاران هوشیار متوجه حباب میشوند و رفتهرفته از بازار بیرون میروند و قیمتها پایین میآید. حالا کسانی که به زحمت یک سهم را خریده بودند، برای فروختن آن صف فروش تشکیل میدهند. کسانی که به نوسانگیری امید داشتند، در این شرایط حاضرند سهم خود را با قیمتی کمتر از قیمت خرید بفروشند. چرا که گمان میکنند قیمتها تا ابد پایین میآید. این افراد به قیمتها و تغییرات لحظهای آن نگاه میکنند، بی آن که درکی از ارزش داشته باشند.
وقتی یک تکه از ساحل مملو از آدم است و جایی برای نشستن پیدا نمیشود، اما فقط چند قدم آن طرفتر منظرهای زیبا و بکر فراموش شده است؛ وقتی جمعیت زیادی در ابتدای یک راه کوهستانی نشستهاند و فقط کمی بالاتر پرنده پر نمیزند؛ وقتی برای یک رستوران صف میبندند، درحالی که رستورانی دقیقا مشابه در آن سوی خیابان خالی است؛ وقتی مرغ گران میشود و مردم برای خرید مرغ به مغازهها حملهور میشوند؛ و بدتر از همه وقتی احساسات پاک آدمها به سادگی با مادیات سنجیده میشود، متوجه میشویم که بیشتر مردم دنیا فکر میکند که برچسب قیمت شاخصی است برای نشان دادن ارزش.
0 تا 100 محاسبه ارزش شرکت به 8 روش جدید !
در واقع و بطور کلی، هر دارایی دارای یک ارزش است. یکی از معضلات اصلی خیلی از سرمایهگذاران، یادگیری نحوه محاسبه ارزش شرکت است. با یادگیری نحوه ارزشگذاری یک شرکت، شما میتوانید به راحتی بر روی آن دارایی سرمایه گذاری نمایید. این ارزش در شرکتهای بورسی نیز بسیار متداول است.
ارزش ذاتی شرکت
ارزش ذاتی سهام یک شرکت، در واقع میزان جریانات نقدی شرکت در زمان حال است که آینده شرکت را رقم خواهد زد. یکی از عوامل تاثیر گذار در ارزش ذاتی شرکت، سود مورد انتظار برای سالهای آتی است. همچنین شما میتوانید با مطالعه صورتهای مالی شرکت و رویکرد هیئت مدیره، چشم انداز سهام را مورد بررسی قرار دهید و به خرید یا عدم خرید آن با چشم بازتری نگاه کنید. در ادامه سعی شده است تا بصورت خلاصه، روشها و فرمول محاسبه ارزش شرکت را بررسی کنید.
روش های محاسبه ارزش سهام شرکت در بورس
محاسبه در اساس نسبت P/E
یکی از فاکتورهای مهم در این زمینه، توجه به P/E یک شرکت در تابلوی معاملاتی است. همواره این نکته را مدنظر قرار دهید که قیمت سهام حول ارزش ذاتی نمیچرخد و عوامل زیادی در این زمینه کمک کننده خواهند بود. مقاله ای تحت عنوان " P/E چیست؟ " وجود دارد که میتوانید برای اطلاعات بیشتر به آن مراجعه کنید. اگر قصد انتخاب یک سهام مناسب برای خرید را دارید، در ابتدا توجه کنید که حتما P/E شرکت از هم گروههای خودش کمتر باشد.
بطور مثال اگر P/E یک سهم 10 است و P/E میانگین گروه 12 است، این سهم مناسب خواهد بود. فاکتور دیگر در این زمینه این است که ارزش دفتری سهام به چه معناست؟ حتما توجه کنید که P/E شرکت منفی نباشد. منفی بودن به این معنا است که شرکت سودده نیست و زیان ساخته است. پس بصورت خلاصه باید گفت که هر چه P/E شرکت کمتر از 10 باشد و به عدد 1 نزدیکتر باشد، یعنی در زمان حال، دارای حباب نیست.
راهکار سازمان بورس بر اساس TTM
اگر به سایت tsetmc.com مراجعه کنید. متوجه خواهید شد که در کنار پی بر ای، ttm هم آمده است. این بدین معنی است که این نسبت بر اساس 12 ماهه گذشته سهم بررسی شده است. اما ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که ttm چه مزیتی دارد؟ در پاسخ به این سوال میتوان گفت که اگر شما مفروضات 12 ماهه گذشته سهم را جلوی خود بگذارید و بر اساس آن تصمیم بگیرید، به راحتی میتوانید سود سال بعد سهم را متوجه شوید. و بر همین اساس بازده سهام را بررسی نمایید. در همین راستا می توانید از مقاله " نحوه محاسبه بازده سهام " نیز استفاده نمایید.
در پایان سال 99، سازمان بورس شرکتها را موظف کرد که بر اساس پیش بینی سال بعد، سود پیش بینی شده را بازگو کنند. این گزاره موجب خواهد شد تا ریسکها توسط شرکت محاسبه شود و سپس سود را در نظر بگیرد. این کار به سرمایه گذاران کمک خواهد کرد که کم ریسک ترین حالت برای سودآوری شرکت را مورد توجه قرار دهند.
رویکرد ترازنامهای
در این رویکرد، ارزش داراییهای مشهود و فیزیکی شرکت مدنظر است. همچنین این مدل، رویکرد پیشرفتهای هم دارد که بر اساس آن، داراییهای نامشهود نیز در فرمول محاسبه ارزش شرکت، مدنظر قرار میگیرد. بصورت کلی دو مدل در زیر مجموعه رویکرد ترازنامهای قرار میگیرند.
- روش محاسبه ارزش خالص داراییها (NAV)
- روش ارزش دفتری تعدیل شده
نحوه محاسبه NAV
در ابتدا برای فرمول محاسبه ارزش شرکت، سعی شد تا نسبت P/E مدنظر قرار گیرد. اما این نکته را همواره مدنظر قرار دهید که این نسبت برای سهامهای در زیر مجموعه گروه سرمایهگذاری، مورد توجه قرار نمیگیرند و شما باید برای این دسته از شرکتها، به محاسبه NAV روی بیاورید. اگر شما این داراییهای شرکت که در زیر آمده است را جمع کنید و در نهایت تقسیم بر تعداد کل سهام شرکت کنید، NAV را محاسبه کردهاید.
(حقوق صاحبان سهام + ذخیره کاهش ارزش داراییها + ارزش افزوده پرتفوی بورسی+ سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه + ارزش افزوده پرتفوی غیربورسی)
حالا ممکن است برای شما این سوال پیش بیاید که هر کدام از فاکتورهای بالا را چگونه محاسبه کنیم؟ در پاسخ به سوال شما، در ادامه سعی شده است تا هر کدام را بصورت خلاصه توضیح دهیم. اما پیشنهاد میکنتیم جهت افزایش اطلاعات در این زمینه مقاله " p/nav در بورس چیست " را مطالعه نمایید.
حقوق صاحبان سهام
برای محاسبه حقوق صاحبان سهام، به تارنمای کدال مراجعه کنید و آخرین ترازنامه شرکت را باز کنید. در سطری تحت عنوان حقوق صاحبان سهام، قادر خواهید بود تا ارزش را یادداشت کنید.
ارزش افزوده پرتفوی بورسی
در ابتدا به سایت کدال مراجعه فرمایید و بهروزترین پرتفوی شرکت را از آنجا استخراج نمایید. در این بخش سرمایه گذاریهای بورسی، نام شرکتهایی که در تملک هستند به علاوه تعداد سهام آنها و حق تقدمهایشان قابل بررسی است. سعی کنید تمام آنها را با دقت محاسبه کنید تا بتوانید به راحتی ارزش پرتفوی بورسی را حساب کنید. پس از آن به تارنمای شرکت مدیریت فناوری بورس تهران مراجعه کنید و اسامی شرکتهای زیر مجموعه را جستجو کنید تا قیمت هر سهم را به دست آورید. حالا میتوانید بهای تمام شده را محاسبه کنید. همچنین نحوه نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت (غیر بورسی شرکت) نیز به همین منوال خواهد بود.
رویکرد نسبی
همانطور که از اسم رویکرد نسبی مشخص است، زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که جریانات نقدی شرکت یا ناو را نتوان بصورت دقیق محاسبه کرد. هدف از طرح این رویکرد، این است که بتوان شرکت مورد نظر را با هم گروهیهایش مقایسه کرد. ضرایبی در این زمینه مورد نظر است که در ادامه آورده شده است. این رویکرد کمک شایانی به سرمایه گذاران میکند که برای محاسبه هر شرکت، چگونه ارزش گذاری را صورت دهند. بطور مثال برای نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت یا یک بانک، نسبت ارزش بازار به حجم سپردهها مورد نظر قرار میگیرد و شما میتوانید هر بانکی که نسبت کمتری داشت را مورد نظر خود قرار دهید.
نسبت | تعریف | کاربرد |
P/E | ارزش بازار به سود خالص شرکت | شرکت های تولیدی |
MV/BV | ارزش بازار به ارزش دفتری شرکت | شرکت های تازه تاسیس |
MV/S | ارزش بازار به فروش شرکت | شرکت های تولیدی |
MV/C | ارزش بازار به ظرفیت تولید | شرکت های تولیدی و فرآیندی همانند سیمان و پتروشیمی |
MV/N | ارزش بازار به تعداد مشتریان | شرکت های خدماتی و شرکت های اینترنتی |
MV/NOPAT | ارزش بازار به سود خالص عملیاتی | شرکت های تولیدی |
MV/FCF | ارزش بازار به جریان نقد ازاد | شرکت های تولیدی |
MV/D | ارزش بازار به حجم سپرده | بانک ها |
رویکرد تنزیلی
یکی از مهمترین رویکردها در فرمول محاسبه ارزش شرکت، توجه به رویکرد تنزیلی است. در این روش، شما با محاسبه جریانات نقدی شرکت، ارزش گذاری را صورت میدهید و تصمیم به خرید یا عدم خرید آن میگیرید. در ادامه سعی شده است تا جدولی بر اساس نوع جریانات نقد آورده شود.
نماد | نام | نوع جریانات نقد | نرخ تنزیل | کاربرد |
FCF | جریان نقد آزاد | جریان نقد آزاد تامین کنندگان مالی شرکت | متوسط موزون هزینه سرمایه | پروژهها و شرکتهای تولیدی |
EP | سود اقتصادی | سود اقتصادی | متوسط موزون هزینه سرمایه | شرکتهای تولیدی |
APV | ارزش فعلی تعدیل شده | جریان نقد آزاد تامین کنندگان مالی شرکت | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت غیر اهرمی | ساختار سرمایه متغییر است |
ECF | جریان نقد سهامداران | جریان نقد آزاد سهامداران | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی | ارزش گذاری موسسات مالی |
RI | سود مازاد | عایدات مازاد بر نرخ بازده مورد انتظار سهامداران | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی | در مواردی که FCF شرکت در دوره پیش بینی شده منفی باشد |
DDM | تنزیل سود نقدی | سود تقسیمی | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی | شرکتهای بالغ و با سیاست تقسیم سود ثابت و مشخص |
در میان روشهای بالا، روش FCF یا جریانات نقدی، بهترین روش است و معمولا میان سرمایهگذاران محبوب است. منظور از جریانات نقد آزاد، آن بخش از درآمد شرکت است که به ذینفعان و زیر مجموعههای شرکت تعلق بگیرد. بر همین اساس شرکت در طی سالیان متمادی، سعی کند که نرخ سود تقسیمی ثابتی را داشته باشد. اما متاسفانه در ایران، کمتر شرکتی پیدا میشود که چنین سیاستی را مدنظر قرا دهد و معمولا ثبات زیادی در تقسیم سود نقدی ندارند. این تقسیم بندی سود از طریق افزایش سرمایه ها قابل دسترس می باشد که پیشنهاد میکنیم با مطالعه مقاله " افزایش سرمایه چیست؟ + 9 دلایل افزایش سرمایه " آگاهی بیشتری در این زمینه کسب نمایید.
معمولا روشهای زیادی در محاسبه ارزش شرکت وجود دارد. بر همین اساس سعی شده است تا 4 روش جدید در این زمینه را بازگو کنیم. در ابتدا سعی شد تا تعریفی از ارزش شرکت را داشته باشیم تا بصورت کلی با آن آشنا شوید. در ادامه نیز روشهای محاسبه ارزش شرکت را برایتان آوردیم. اگر قصد یادگیری نحوه محاسبه ارزش بنیادی یک شرکت را دارید به مطالب بالا توجه فرمایید.
انواع ارزش سهام (ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش بازار، ارزش انحلال، ارزش جایگزینی، ارزش ذاتی)
در این جلسه قصد داریم به یک سری تعاریف مهم در بازار بورس ایران که بیشتر در حوزه تحلیل بنیادی کاربرد دارد بپردازیم. در مطلب حاضر مختصری از انواع ارزش های سهام اشاره خواهیم کرد و نحوه محاسبه هر یک را در مباحث مربوط به تحلیل بنیادی به تفصیل مورد بررسی قرار خواهیم داد.
در مطالب قبل دو تعریف بسیار مهم گره معاملاتی و سهام شناور را مورد بررسی قرار دادیم. در این جلسه قصد داریم به یک سری تعاریف مهم در بازار بورس ایران که بیشتر در حوزه تحلیل بنیادی کاربرد دارد بپردازیم. در مطلب حاضر مختصری از انواع ارزش سهام اشاره خواهیم کرد و نحوه محاسبه هر یک را در مباحث مربوط به تحلیل بنیادی به تفصیل مورد بررسی قرار خواهیم داد. در ادامه با مرور انواع ارزش سهام (ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش بازار، ارزش انحلال، ارزش جایگزینی، ارزش ذاتی) با نت نوشت همراه باشید.
انواع ارزش سهام یک شرکت
یکی از مهمترین مواردی که در تحلیل بنیادی بایستی به محاسبه آن بپردازیم محاسبه ارزش های سهام یک شرکت است که دارای ۶ نوع به شرح زیر است:
ارزش اسمی
ارزش اسمی یک سهم عادی، بهایی است که سهم به آن مبلغ انتشار یافته است. در انواع ارزش سهام ، ارزش اسمی در ایران در حال حاضر برای هر سهم ۱۰۰۰ ریال می باشد که روی برگه سهام شرکت ها نیز می بایستی نوشته شود. تعیین ارزش اسمی و قید آن بر روی ورقه سهم، هرگز به این معنا نیست که سهم حتما می بایست به قیمت اسمی به فروش برسد، بلکه با توجه به وضع بازار و شرایط شرکت ممکن است سهام به قیمت های بیشتر یا کمتر از ارزش اسمی آن به فروش بروند.
در مواردی که سهام در بدو امر به مبلغی کمتر از ارزش اسمی به فروش می رسد، می گویند سهام با کسر، فروخته شده است. انتشار و فروش سهام با قیمتی کمتر از ارزش اسمی آن در بسیاری از کشورها من جمله ایران، ممنون می باشد. در مواردی که سهام در بدو امر به مبلغی بالاتر از ارزش اسمی آن به فروش رسد می گویند سهام با صرف فروخته شده است. توجه به این نکته ضروری است که ارزش اسمی سهام هیچ ارتباط مشخصی با ارزش بازار آن ندارد.
ارزش دفتری
عبارت است از ارزش حسابداری سهام در دفاتر شرکت و شامل جمع حقوق صاحبان سهام شرکت می شود که با تقسیم آن بر تعداد سهام، ارزش دفتری هر سهم به دست می آید. توضیحات بیشتر در خصوص نحوه محاسبه و کاربرد ارزش دفتری در تحلیل بنیادی مطرح خواهد شد.
ارزش بازار
این مورد از انواع ارزش سهام همان طور که از اسم خودش پیداست، ارزش بازار هر سهم در واقع قیمت جاری آن در بازار سهام می باشد.
بیشتر بخوانید: مبانی بورس ؛ بخش پایانی
ارزش انحلال
چنانچه تمامی دارایی های فیزیکی و مشهود شرکت به ارزش روز به فروش برسد و پس از آن تمام بدهی های شرکت از محل آن پرداخت گردد و سپس مبلغ باقی مانده را بر تعداد سهام شرکت تقسیم نماییم. این مورد از انواع ارزش سهام ارزش انحلال شرکت به این معناست که اگر شرکت ورشکسته شود و کلیه دارایی های آن را به قیمت روز بفروشند و بدهی ها را پرداخت نمایند، چه میزان می شود. اطلاع از ارزش انحلال هر سهم شرکت از این نظر حایز اهمیت است که اگر ارزش انحلال هر سهم از قیمت جاری سهام بالاتر باشد،
سرمایه گذار مطمئن است که بعد از خرید سهام چنانچه شرکت ورشکست شود و کلیه دارایی های فیزیکی و مشهود شرکت به فروش برسد، بیشتر از ارزشی خواهد بود که سرمایه گذار برای هر سهم آن در بازار پرداخت کرده است. بنابراین به عنوان نوعی بیمه برای سرمایه گذار عمل می کند. در محاسبه ارزش انحلال میزان دارایی های غیر مشهود شرکت اثری ندارد، به این دلیل که در صورت ورشکستگی شرکت، دارایی های غیر مشهود قابل فروش نیستند و هیچ ارزشی ندارند. بنابراین فقط می بایستی ارزش دارایی های مشهود محاسبه شود.
ارزش جایگزینی
این مورد از انواع ارزش سهام به این معناست که اگر کلیه دارایی های شرکت را بر اساس قیمت روز بخواهیم جایگزین نماییم، چه میزان هزینه در بردارد. یا به عبارت دیگر هزینه ایجاد و ساخت یک شرکت مشابه که به طور مثال ۱۰ سال پیش احداث شده است چه میزان می باشد و با تقسیم آن بر تعداد سهام شرکت، ارزش جایگزینی به ازای هر سهم به دست می آید که می توان آن را نسبت به قیمت جاری سهام در بازار مقایسه نمود. بدیهی است که رابطه ارزش جایگزینی هر سهم و نرخ تورم، مستقیم است یعنی هر چه تورم بیشتر شود، ارزش جایگزینی سهام را نیز افزایش می یابد. به طور مثال کارخانه ای که ۱۰ سال پیش توسط شرکتی ساخته شده است ارزش جایگزینی آن در حال حاضر به اندازه نرخ مرکب تورم افزایش یافته است.
لازم به ذکر است این ارزش برای معامله گران نوسان گیر و سرمایه گذاران کوتاه مدت کاربرد خاصی ندارد و بیشتر برای سرمایه گذاران بلند مدت و مخصوصا سهامداران عمده شرکت مفید است.
ارزش ذاتی
ارزش ذاتی ارزش واقعی و منطقی سهام است. به این معنا که سهام ذاتا با توجه به میزان دارایی ها و بدهی ها و انتظار سودآوری سهام، چقدر می ارزد. این مورد از انواع ارزش سهام ارزش ذاتی با ارزش جاری آن معمولا متفاوت است و همین امر فرصت مناسب جهت سرمایه گذاری ایجاد می نماید و بازار همیشه ارزش ذاتی سهام را به موقع تشخیص نمی دهد ولی در یک بازه بلند مدت همیشه قیمت جاری سهام به طرف میانگین ارزش ذاتی سهام میل می کند. بنابراین نمی توان دقیقا محاسبه کرد که چه زمانی قیمت سهام به ارزش ذاتی آن نزدیک می شود ولی می توان مطمئن بود که این اتفاق در آینده به وقوع خواهد پیوست.
البته لازم به ذکر است سرمایه گذاران می بایستی بدانند که وجود ارزش ذاتی سهام به این معنی نیست که قیمت سهام نباید یا نمی تواند بیشتر از ارزش ذاتی خود بالا برود بلکه قیمت سهام تحت عوامل متعددی مثل شرایط هیجانی، جو روانی حاکم بر بازار، شرایط اقتصادی، شایعات وجود سرمایه گذاران غیرحرفه ای و … می تواند حتی تا چندین برابر قیمت ذاتی سهام را بالا ببرد و این مسئله به این معنا نیست که تحلیلگر ارزش ذاتی سهام را اشتباه حساب کرده است بلکه قیمت سهام دارای حباب شده است. ما در انتهای فصل بنیادی بایستی بتوانیم ارزش ذاتی یک سهم را محاسبه نماییم.
دیدگاه شما