اصول کار با Moving Average
میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال، مفهوم، فرمول، روش محاسبه و کاربرد ها
میانگین متحرک ساده (SMA) و نمایی (EMA)، از متدوالترین ابزارهای تحلیل سرمایهگذاران هستند. حتما عبارت میانگین متحرک یا Moving Average را در بازار بورس و ارز دیجیتال بهفراوانی شنیدهاید. در این مطلب قصد داریم تا مروری داشته باشیم بر مفهوم، کاربردها و سناریوهای مختلف ابزار میانگین متحرک (MA). در ادامه درباره مفهوم میانگین متحرک، روش محاسبه و فرمول میانگین متحرک نمایی و ساده، تفاوت انوع میانگین متحرک و کاربردهای آنها صحبت خواهیم کرد.
فهرست مطالب ارائه شده در این مقاله
- میانگین متحرک چیست
- میانگین متحرک در بازار سرمایه
- کاربرد میانگین متحرک
- میانگین متحرک در نمودار قیمت
- اهمیت بازه زمانی در میانگین متحرک
- میانگین متحرک ساده و نمایی
- معایب شاخص میانگین متحرک
میانگین متحرک چیست
میانگین متحرک در آمار، به میانگینی گفته میشود که از بخشی از دادهها (نه همهی دادهها) گرفته میشود. برای مثال، ممکن است در زمانهایی، میانگین یک چهارم دادهها (که مثلا مربوط به فصل آخر سال است)، از میانگین تمام دادهها (که مثلا مربوط به کل سال است)، یک موضوع را دقیقتر بیان کند. در این گونه مواقع بجای استفاده از میانگین کل، از میانگین متحرک استفاده میشود.
در مباحث مالی، میانگین متحرک، شاخصی است که اغلب در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و دلیل محاسبه آن برای یک سهم یا ارز دیجیتال، کمک به هموارسازی یا smoothing دادههای قیمت است. مقصود از هموارسازی، از بین بردن اثرات دادههای پرت روی نمودار است. برای درک بهتر مفهوم هموارسازی، شکل زیر که نمودار یک میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه (انواع میانگین متحرک در ادامه توضیح داده میشود) است را ببینید. با محاسبه MA، اثر نوسانات تصادفی و کوتاهمدت یا نویزهای قیمت در یک بازه زمانی مشخص تا حدی از بین خواهد رفت.
میانگین متحرک در بازار سرمایه
هرچند پیشبینی قطعی رفتار یک سهم در بازار ممکن نیست؛ اما استفاده از تحلیل تکنیکال میتواند کمی درک رفتار آن سهم را آسانتر کند. میانگین متحرک نیز به عنوان یکی از ابزارهای ساده در تحلیل تکنیکال به ما در رسیدن به این درک کمک میکند. این شاخص، دادههای یک نمودار را با محاسبه میانگینی که دائما بهروز میشود، هموار میسازد و پیشبینی رفتار دادهها را راحتتر میکند. این میانگین در بازه زمانی مشخصی محاسبه میشود، مثلا ۱۰ روز، ۲۰ دقیقه، ۳ هفته یا هر بازه زمانی که سرمایهگذار انتخاب کند. میانگینمتحرک صعودی، نشان میدهد که احتمالا رفتار یک سهم صعودی خواهد بود، و بالعکس.
کاربرد میانگین متحرک
رایجترین کاربرد میانگین متحرک، شناسایی جهت حرکت (خط روند) و پیشبینی سطوح حمایت و مقاومت است. وقتی نمودار قیمت با نمودار میانگین متحرک برخورد کند؛ سیگنال معاملاتی برای تحلیل تکنیکال تولید میشود. میانگین متحرک نهتنها به خودی خود مهم است؛ بلکه پایهای برای محاسبه سایر شاخصهای تکنیکال مثل میانگین متحرک همگرایی/واگرایی یا Moving Average Convergence Divergence است.
میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD) برای دیدهبانی رابطه بین دو میانگین متحرک استفاده میشود و بهطور کلی با تقسیم میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه بر میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه محاسبه میشود (نگران نباشید، همه این مفاهیم در ادامه متن توضیح داده میشوند!). وقتی MACD مثبت است، میانگین کوتاهمدت بالاتر از میانگین بلندمدت قرار میگیرد.
میانگین متحرک در نمودار قیمت
از میانگین متحرک در نمودار قیمت برای بهدستآوردن جهت تغییرات قیمت استفاده میشود. اگر میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، قیمت به طور کلی در حال افزایش است (یا اخیرا افزایش یافته است)، اگر به سمت پایین زاویه داشته باشد، قیمت بهطور کلی در حال کاهش یافتن است.
همانطور که در شکل زیر میبینید در ترند صعودی، میانگین متحرک مثل سطح حمایت عمل میکند و مانند یک کف (حمایت) نمیگذارد قیمت به زیر آن کشیده شود. بنابراین خط قیمت به سمت بالا میرود و از میانگین متحرک بالاتر قرار میگیرد. در یک روند نزولی، میانگین متحرک مثل یک سقف (مقاومت) عمل میکند و نمیگذارد که قیمت به بالای آن برود.
میانگین متحرک منطبق بر سطح حمایت.
اما همیشه رفتار قیمت در مقابل میانگین متحرک ثابت نیست. قیمت ممکن است به آرامی با میانگین متحرک برخورد کند یا جهت خود را بر مخالف آن تغییر دهد. بهعنوان یک راهنمایی کلی، اگر قیمت بالای میانگین متحرک باشد، حرکت به سمت بالا است. اگر قیمت پایین میانگین متحرک باشد، روند نزولی است. اما این به این معنا نیست که همیشه قیمت اینگونه رفتار خواهد کرد!
اهمیت بازه زمانی در میانگین متحرک
به بازه زمانی میانگین متحرک، دوره بازگشت یا look back period نیز گفته میشود و چون شاخص میانگین متحرک، بر پایه قیمتهای قبلی تعیین میشود، ممکن است مقدم یا متأخر بر قیمت باشد. متأخر یا تأخر به معنی مدت زمانی است که طول میکشد تا میانگین متحرک، یک بازگشت بالقوه را سیگنال کند. توجه کنید که یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، «بازگشت»های بسیار بیشتری از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه دارد.
هر چقدر بازه زمانی میانگین متحرک طولانیتر باشد، تأخر بیشتری ایجاد خواهد کرد. در نتیجه یک میانگین متحرک ۲۰۰ روزه، تاخر بسیار بیشتری از میانگین متحرک ۲۰ روزه خواهد داشت چون اطلاعات ۲۰۰ روز اخیر را شامل میشود. اما بهطور کلی میانگین متحرک ۲۰۰ روزه و ۵۰ روزه بهطور گستردهتری توسط سرمایهگذاران و معاملهگران دنبال میشود و به عنوان سیگنال معاملاتی مهمتری تلقی میشود. اما توجه داشته باشید که هرچه بازه زمانی کوتاهتری انتخاب شود، میانگین متحرک نسبت به قیمتها، حساسیت بیشتری خواهد داشت و بالعکس.
سرمایهگذاران بنا بر هدفی که از سرمایهگذاری دارند، بازههای زمانی متفاوتی را برای میانگین متحرک انتخاب میکنند. میانگین متحرک با بازه زمانی کوتاهتر اصولا برای معاملهگری کوتاهمدت مناسب است و بالعکس. اما در حقیقت، هیچ قاب زمانی صحیحی برای استفاده در تنظیمات میانگین متحرک وجود ندارد. بهترین راه برای پیدا کردن بازه زمانی مناسب برای شما این است که میانگین متحرک را با بازههای زمانی مختلف امتحان کنید تا آن بازهای که با استراتژی شما جور درمیآید پیدا کنید.
به بازه زمانی میانگین متحرک، دوره بازگشت یا look back period نیز گفته میشود و چون شاخص میانگین متحرک، بر پایه قیمتهای قبلی تعیین میشود، ممکن است مقدم یا متأخر بر قیمت باشد. متأخر یا تأخر به معنی مدت زمانی است که طول میکشد تا میانگین متحرک، یک بازگشت بالقوه را سیگنال کند. توجه کنید که یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، «بازگشت»های بسیار بیشتری از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه دارد.
تقاطع مرگ و تقاطع طلایی
نکته دیگری که در مقایسه میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت وجود دارد؛ این است که اگر در بخشی از نمودار، نمودار میانگین متحرک کوتاهمدت نمودار بلندمدت را از بالا قطع کند، آن نقطه «تقاطع مرگ» یا dead/death cross نامیده میشود و زمان مناسبی برای فروش است. و در مقابل اگر نمودار کوتاهمدت از پایین، نمودار بلندمدت را قطع کند، آن نقطه «تقاطع طلایی» یا golden cross نامیده میشود و زمان مناسبی برای خرید است. برای درک بهتر این موضوع به شکل زیر توجه کنید. در این تصویر خط آبی روشن، میانگین متحرک کوتاهمدت و خط آبی تیره، میانگین متحرک بلندمدت است.
همانطور که در شکل میبینید، خطوط میانگین متحرک میتوانند زاویههای متفاوتی داشته باشند و یک خط آن صعودی و دیگری نزولی باشد.
فرمول میانگین متحرک نمایی و ساده
میانگین متحرک ساده یا Simple Moving Average، مقدار میانگین مجموعهای از قیمتها در چند روز گذشته، مثلا ۱۵، ۳۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ روز گذشته است. یک میانگین متحرک ساده (SMA) پنج روزه، قیمت پایانی ۵ روز گذشته را جمع کرده و آن را تقسیم بر عدد ۵ میکند؛ به صورت زیر:
A=میانگین دوره n
n= تعداد دورههای زمانی
میانگین متحرک نمایی یا Exponential Moving Average، میانگینی است که به دادههای اخیر، وزن بیشتری میدهد و نسبت به دادههای جدید، حساستر است. برای محاسبه میانگین متحرک نمایی، ابتدا باید SMA را در یک بازه زمانی خاص محاسبه کنید و سپس ضریب وزن EMA را بهدست آورید. این ضریب به صورت «فاکتور هموارسازی» بیان میشود و به این طریق محاسبه میشود: ۲ تقسیم بر (بازه زمانی مورد نظر +۱). مثلا برای میانگین متحرک ۲۰ روزه، ضریب هموارسازی برابر است با:
سپس این مقدار ضریب هموارسازی را با مقدار EMA قبلی جمع میکنید تا EMA فعلی بهدست آید. بهاین صورت، EMA به دادههای اخیر، وزن بیشتری خواهد داد؛ در حالی که SMA وزن برابری برای همه مقادیر در نظر میگیرد.
EMAt= میانگین متحرک نمایی امروز
s= فاکتور هموارسازی
EMAy= میانگین متحرک نمایی دیروز
همانطور که در شکل زیر دیده میشود EMA نسبت به SMA واکنش بسیار سریعتری به تغییرات قیمتها دارد.
متحرک ساده و نمایی به تغییرات قیمتها.
تفاوت میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی (مقایسه EMA و SMA)
هیچ کدام از میانگینمتحرکها بهتر از دیگری نیست. ممکن است EMA برای یک سهم یا اصول کار با Moving Average اصول کار با Moving Average بازار مالی در یک بازه زمانی خاص بهتر عمل کند و در بازه زمانی دیگری SMA بهتر باشد. بدون توجه به نوع MA انتخاب بازه زمانی نیز نقش مهمی در دقت آن دارد. اما در عین حال، پاسخگویی سریعتر EMA به تغییرات قیمتها، دلیل اصلی ترجیح EMA نسبت به SMA توسط اکثر معاملهگران است.
معایب شاخص میانگین متحرک
اولین مشکل میانگینمتحرکها این است که براساس دادههای قبلی محاسبه میشوند و اصولا هیچ چیزِ محاسبات در طبیعت، قابل پیشبینی نیست.
بزرگترین مشکل میانگین متحرک این است که اگر روند قیمتها متلاطم شود و بهسمت عقب یا جلو، نوسان کند؛ سیگنالهای بازگشت یا معامله بسیاری تولید خواهد شد. در این حالت بهتر است از شاخص دیگری برای تخمین خط روند استفاده شود. زمانی که MAها برای یک بازه زمانی در هم تنیده شوند نیز موقعیت مشابهی ایجاد میشود.
میانگین متحرکها در ترندهای قوی، بسیارخوب اما در شرایط پرتلاطم یا نوسانی بسیار ضعیف عمل میکنند. تنظیم قاب زمانی میتواند بهطور موقت این مشکل را حل کند، هرچند که گاهی اوقات این مشکلات مستقل از قاب زمانی رخ میدهند.
خوب است بدانید نقاط تقاطع MAها، استراتژی رایجی برای تخمین زمان مناسب برای ورود به و خروج از بازار هستند؛ همینطور میتوانند مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت را تا حدی مشخص کنند. اگرچه این موضوع، قابل پیشبینی بهنظر میرسد، MAها همیشه بر پایه دادههای قبلی هستند و قیمت میانگین در یک دوره زمانی خاص را نشان میدهند.
استراتژی مووینگ اوریج Moving average | استراتژی سودده فارکس
اگر شما یک تریدر هستید قطعا نام استراتژی مووینگ اوریج را شنیده اید و یا با اندیکاتور Moving average کار کرده اید. در این مقاله قصد داریم به آموزش استراتژی مووینگ اوریج سودده بپردازیم و جزییات آن اعم از نقاط ورود ، تعیین حد سود و ضرر و… را شرح دهیم. لازم به ذکر است اندیکاتور مووینگ اوریج میتواند در 2 موقعیت به تریدرها کمک کند. اولی استفاده به عنوان خط روند داینامیک (متحرک) و دومی به عنوان شاخص تغییر روند بازار. اندیکاتور مووینگ اوریج به علت سهولت کارکرد و کاربرد فراوانی که در تحلیل تکنیکال دارد، در بین تریدرها بسیار محبوب و شناخته شده است. اندیکاتور میانگین متحرک به 3 نوع مختلف از جمله میانگین ساده، میانگین نمایی، میانگین وزن دار ، دسته بندی میشود.
این استراتژی فارکس برای خرید و فروش در روند بلند مدت یا میان مدت مناسب است. این استراتژی نیازی به دانلود اندیکاتور ندارد و اندیکاتورهای مورد نیاز در خود متاتریدر وجود دارند.
توضیحات:
جفت ارز مورد نظر در این روش EURUSD می باشد.
تایم فریم : 1 ساعته
2 اندیکاتور Moving average با پریود 100 و 55
اندیکاتور Awesome Oscillator با تنظیمات پیش فرض
حساب تجاری با لوریج استاندارد
از اندیکاتور مووینگ اوریج با عدد کمتر که تغییرات سریعی دارد برای گرفتن سیگنال ورود به بازار استفاده میشود و از اندیکاتور مووینگ اوریج با عدد بیشتر که تغییرات کندتری دارد برای تشخیص روند کلی نمودار استفاده میشود.
شرح نقطه ورود به معامله :
جفت ارز یورو دلار EURUSD را در پلتفرم متاتریدر انتخاب نمایید . تایم فریم را بر روی 1 ساعته قرار دهید.
معامله خرید ( BUY) : هرگاه 55MA عبور از 100MA را از پایین به بالا انجام داد و میله های اندیکاتور Awesome Oscillator ، سبز و بالاتر از صفر در منطقه مثبت باشد.
عکس زیر نشان دهنده یک موقعیت معامله خرید(BUY) میباشد. که مووینگ اوریج 100 با رنگ قرمز و مووینگ اوریج 55 با رنگ زرد مشخص شده است :
معامله فروش (SELL) : هرگاه 55MA عبور از 100MA را از بالا به پایین انجام داد و میله های اندیکاتور Awesome Oscillator ، قرمز و پایین تر از صفر در منطقه منفی باشد.
عکس زیر نشان دهنده یک موقعیت معامله فروش(SELL) میباشد. که مووینگ اوریج 100 با رنگ قرمز و مووینگ اوریج 55 با رنگ زرد مشخص شده است :
حد ضرر یا SL :
حد ضرر را میتوانیم برابر 90 پیپ زیر یا بالای نقطه ورود انتخاب کنیم
حد سود یا TP :
حالت اول: کلوز کردن معامله میتواند زمانی باشد که در تایم فریم یکساعته مجددا برخورد 2 مووینگ اوریج 55 و 100 اتفاق بیفتد. به این ترتیب، شما قادر خواهید بود کل حرکت “صعودی” یا “نزولی” را بدست آورید.
حالت دوم : مقدار TP میتواند برابر با مقدار SL باشد.
توصیه می شود پس از رسیدن به سطوح حمایت / مقاومت، از معامله خود با سود خارج شوید. همچنین می توانید معامله ی خود را ریسک فری کنید بدین صورت که پس از آنکه معامله 50 پیپ در سود رفت حد ضرر را به نقطه ورود منتقل کنیم و اجازه دهیم تا بازار در سمت ما تا حدودی که انتظار داریم پیش رود.
با کلیک بر روی بروکر آمارکتس ثبت نام کنید و 20 درصد شارژ هدیه ی اضافی دریافت نمایید . و همچنین با دانلود رایگان متاتریدر استراتژی مدنظر را تست کنید.
تفاوت میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA)
تفاوت میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA) در فرمول محاسبه ی آنها میباشد. فرمول محاسبه ی میانگین متحرک نمایی (EMA) به این صورت میباشد که وزن بیشتری را به حرکت آخرین کندل ها میدهد و در نتیجه این نوع میانگین شتاب و شیب بیشتری را دارد و نسبت به تغییرات قیمت حساستر و سریعتر عمل میکند.
از مشهورترین اعداد اندیکاتور مووینگ اوریج که اکثر تریدرها به صورت تنها و یا بصورت 3 مووینگ اصول کار با Moving Average ترکیبی از آنها استفاده میکنند میتوان به عددهای 10، 20، 50، 100 و 200 اشاره نمود. این اعداد با نام “اعداد طلایی مووینگ اوریج” نیز شناخته میشوند.
این نکته ی مهم را همیشه مدنظر داشته باشید این قانون وجود ندارد که هر بار که این استراتژی سیگنال ورود صادر کرد یعنی هر دفعه که کراس مویینگ اوریج ها اتفاق افتاد ، حتما شروع یک روند جدید است و ما قطعا میتوانیم از ابتدا تا انتهای آن روند وارد معامله شویم و سود بگیریم! هر استراتژی قطعا سیگنال خطا نیز دارد. هنگامیکه بازار در حالت رنج (سوینگ) قرار میگیرد سیگنال های اشتباه بوجود می آیند. این امکان وجود دارد که کراس مویینگ اوریج ها اتفاق بیفتد و معامله گر وارد پوزیشن بشود و خیلی زود دوباره کراس برعکس مویینگ اوریج ها اتفاق بیفتد. در نتیجه در ابتدا باید قانون ریسک فری کردن معاملات را فراموش نکنید . همچنین نقاط پرایس اکشن مثل سطوح حمایت و مقاومت و شکل کندل ها را بشناسید. همچنین در هر شرایطی مدیریت سرمایه را رعایت کنید.
استراتژی فارکس فوق را ابتدا بر روی حساب دمو آزمایشی فارکس تست کنید تا نکات قوت و ضعف آن را فراگیرید. همواره این موضوع را مد نظر داشته باشید که حتی با داشتن بهترین استراتژی فارکس نیز ابتدا آنرا برای یک مدت معین مثلا به مدت 3 هفته برروی یک حساب دمو آزمایشی فارکس اجرا و بررسی نمایید . سپس در صورتی که نتیجه معاملات آن استراتژی سودده بود ، برروی حساب ریل و واقعی خود اجرا نمایید .
سلب مسئولیت : بازارهای مالی دارای ریسکِ سرمایه می باشند لذا سایت گوگل فارکس مسئولیتی در مورد سود یا زیان ناشی از استراتژی ها نـدارد.
پیشنهاد میکنیم مطلب پر طرفدار « اکسپرت سودده فارکس » را نیز در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
میانگین متحرک در بازار ارزهای دیجیتال
میانگین متحرک یا به انگلیسی Moving Average یک اندیکاتور است که در بازار ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی محبوبیت زیادی دارد که ارز رمزنگاری شده از این قاعده مستثنی نیست. هدف مووینگ اوریج ها یا (MA) روند و هموار کردن عملکرد قیمت در مدت زمان مشخصی است. لازم است بدانید اگر میانگین های متحرک یک اندیکاتور عقب مانده اند، بدان معناست که براساس عملکرد قبلی قیمت گذاری می شوند. هنگامی که از آنها در استراتژی معاملات رمز ارزها استفاده می کنید، این نکته را به خاطر بسپارید.
استفاده از میانگین متحرک (مووینگ اوریج)
وقتی میانگین متحرک خود را تنظیم می کنید، می توانید چند دوره را در نظر بگیرید. برای نمونه یک دوره آن به واحدی از زمان مبتنی بر بازه زمانی اشاره می کند که در نمودار مشاهده می کنید. به عنوان مثال، اگر شما یک میانگین متحرک با دوره 21 دارید و به نمودار ساعتی نگاه می کنید، میانگین قیمت را بر اساس داده های 21 ساعت گذشته هموار می کند. اگر در عوض، در نمودار روزانه باشید با استفاده از 21 روز آخر قیمت، قیمت هموار می شود.
انواع میانگین متحرک
به طور کلی Moving Average در بازار ارزهای دیجیتال سه نوع است. اول میانگین متحرک سنتی است که غالباً از آن به عنوان میانگین متحرک ساده یاد می شود. نوع دوم آن نمایی است که یک میانگین متحرک نمایی بوده که وزن بیشتری به قیمت های کنونی می دهد.
1.میانگین متحرک ساده چیست؟
میانگین متحرک ساده (SMA) تکنیکی است که توسط معامله گران و سرمایه گذاران استفاده می شود. در واقع یک اندیکاتور رو به عقب است و برای مدتی خاص به قیمت های گذشته متکی است. این شاخص به شما کمک می کند تا قیمت حمایت و مقاومت سهام را شناسایی کنید تا در آن محل، دارایی مورد معامله قرار گیرد. معامله گران و سرمایه گذاران همچنین از کراس اوورهای SMA برای اصول کار با Moving Average نشان دادن عملکرد صعودی و نزولی استفاده می کنند. با این حال، برای تولید مووینگ اوریج، ابتدا باید با استفاده از داده های قیمت گذشته محاسبه شود و سپس بر روی نمودار رسم شود.
به عنوان مثال، یک معامله گر می خواهد SMA را برای ABC سهام محاسبه کند و اوج روز را در پنج دوره بررسی کند. طی پنج روز گذشته، اوج روز 25.40 دلار، 25.90 دلار بود. 26.50 دلار، 26.30 دلار و 27.90 دلار SMA، بر اساس این بالاترین، 26.40 دلار ((25.40 دلار + 25.90 دلار + 26.50 دلار + 26.30 دلار + 27.90 دلار + 27.90 دلار) / 5 دلار است. پنج قیمت پایانی بسته ABC 25.25 دلار، 25.50 دلار، 25.00 دلار، 24.90 دلار و 26.80 دلار است. بنابراین، SMA 25.49 دلار است. این محاسبه را می توان به دوره های بیشتر مانند 20، 50، 100 و 200 دوره گسترش داد.
2.میانگین متحرک نمایی چیست؟
میانگین متحرک نمایی یا (EMA) نوعی مووینگ اوریج است که وزن و اهمیت بیشتری را برای جدیدترین نقاط داده قائل می شود. همچنین از میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرک نمایی یاد می شود. یک میانگین متحرک نمایی وزنی نسبت به Simple Moving Average (SMA) که یک وزن مساوی برای تمام مشاهدات آن دوره دارد، نسبت به تغییرات قیمت اخیر واکنش معنی داری نشان می دهد.
Exponential Moving Average ، بر داده های اخیر وزن بیشتری می دهد و بر داده های گذشته وزن کمتری می گذارد. این کار با ضرب قیمت هر ستون در یک عامل وزنی انجام می شود. میانگین متحرک نمایی به دلیل محاسبه منحصر به فرد خود، قیمت ها را بیشتر از Moving Average ساده مربوطه دنبال می کند. نحوه محاسبه آن به این شکل است که آخرین داده ها وزن بیشتری دارند و بیشتر به مقدار نهایی WMA کمک می کنند. ضریب وزنی مورد استفاده برای محاسبه مووینگ اوریج وزنی با توجه به دوره انتخاب شده برای اندیکاتور مشخص می شود. به عنوان مثال، میانگین متحرک وزنی 5 دوره به شرح زیر محاسبه می شود:
WMA = (P1 * 5) + (P2 * 4) + (P3 * 3) + (P4 * 2) + (P5 * 1) / (5 + 4+ 3 + 2 + 1)
P2 = قیمت یک بار پیش، و غیره
چه دوره زمانی برای مووینگ اوریج مناسب است؟
طول مووینگ اوریج باید به سبک تجارت شما بستگی داشته باشد. اگر یک معامله گر کوتاه مدت هستید، میانگین متحرک کوتاه تر برای سبک معاملات شما موثرتر خواهد بود. با این حال، اگر یک تاجر یا سرمایه گذار بلند مدت هستید، احتمالاً با میانگین متحرک طولانی مدت عملکرد بهتری خواهید داشت.
تجارت با Moving Average | ساپورت و رزیستنس
انتظار می رود Moving Average به عنوان شکلی از ساپورت و رزیستنس عمل کند. مانند اکثر اندیکاتورها، هر چه مدت زمان بیشتری از آن ها استفاده کنید، پشتیبانی یا مقاومت آن بیشتر می شود. روش دیگر استفاده از این اندیکاتورها استفاده از آنها به عنوان سطح ساپورت و رزیستنس پویاست. زیرا، بسته به عملکرد اخیر قیمت آنها دائماً در حال تغییر هستند. بسیاری از معامله گران ارزهای دیجیتالی به این میانگین های متحرک به عنوان حمایت یا مقاومت کلیدی نگاه می کنند. این معامله گران هنگامی که قیمت پایین می آید مووینگ اوریج را آزمایش می کنند و خرید را انجام می دهند یا اگر قیمت افزایش یابد و یا به میانگین متحرک برسد، می فروشند.
دامنه ها
شیب MA، در یک بازه زمانی طولانی تر می تواند به شما در تعریف روند کمک کند. خیلی ساده است. اگر یک Moving average به سمت بالا شیب داشته باشد، این موضوع از دارایی در روند صعودی پشتیبانی می کند. برعکس این هم صدق می کند، اگر مووینگ اوریج رو به پایین باشد، احتمالاً دارایی مورد ارزیابی شما در روند نزولی قرار دارد.
به یاد داشته باشید، Moving Average یک اندیکاتور کند و آهسته است. شیب نمودار فقط به تعریف روند کمک می کند. برای تشخیص انتقال از روند صعودی به روند نزولی نمی توان از یک میانگین متحرک استفاده کرد.
کراس ها
کراس های MA یک سیگنال تجاری مشهور است. برای معاملات کراس، باید دو یا چند Moving Average در نمودار داشته باشید. برای جلوگیری از نا به سامانی در نمودار، بیشتر معامله گران از دو مورد استفاده می کنند که یکی از میانگین های متحرک باید طولانی تر از دیگری باشد.
هنگامی که یک MA کوتاه مدت و یک MA طولانی مدت روشن کردید، مراقب کراس ها باشید. منظور آنها در اینجا آمده است:
MA کوتاه از MA طولانی عبور می کند: سیگنال تجارت صعودی
MA کوتاه به زیر MA طولانی می رسد: سیگنال نزولی نزولی
در اینجا چند مثال آورده شده است.
در تصویر زیر قیمت سه برابر بیت کوین پس از افزایش 9 MA بالای 50 MA در نمودار 1D و ایجاد کراس صعودی مشاهده می کنید.
آموزش معاملهگری با استفاده از شناسایی تقاطع طلایی (Golden Cross)
تقاطع طلایی (The Golden Cross)، یک سیگنال معاملاتی برجسته بر اساس میانگینهای متحرک است که هر دو گروه تحلیلگران تکنیکال و بنیادی با آن آشنا هستند. زمانی که تقاطع طلایی رخ میدهد، معاملهگران انتظار افزایش شدید قیمت را دارند. همتای معکوس این سیگنال، تقاطع مرگ (Death Cross) است. زمانی که تقاطع مرگ رخ میدهد، معاملهگران انتظار سقوط شدید قیمت را دارد. اگرچه این نامها ممکن است نمایشی به نظر برسند، اما ارزش معاملاتی قابل توجهی برای معاملهگران از خود ارائه میدهند. در این آموزش، نحوهی استفاده از استراتژی تقاطع طلایی برای معاملات با پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد. تمرکز این آموزش برای سادگی بر روی تقاطع طلایی است، اما اصول مورد بحث در مورد تقاطع مرگ نیز اعمال میشود.
تقاطع طلایی (The Golden Cross) چیست؟
اگر اولین بار است که در مورد تقاطع طلایی میشنوید، نگران نباشید چراکه درک این مبحث بسیار آسان است. بازیگران اصلی در تقاطع طلایی دو مورد زیر:
- یک میانگین متحرک یا همان مووینگ اوریج (Moving Average) میان مدت.
- یک میانگین متحرک بلند مدت.
دورههایی که عموما برای این میانگینهای متحرک استفاده میشود، به ترتیب برای میان مدت و بلند مدت، ۵۰ و ۲۰۰ است.
به اصول کار با Moving Average طور خلاصه، تقاطع طلایی زمانی رخ میدهد که دو خط میانگین متحرک میان مدت و بلند مدت در نمودار برخورد و یکدیگر را قطع کنند.
به عنوان مثال زمانی که میانگین متحرک ۵۰ دوره از میانگین متحرک ۲۰۰ دوره عبور میکند یا اصطلاحاً آن را به سمت بالا قطع میکند. دوره میانگینهای متحرک میتواند روزانه، هفتگی و … باشد.
تقاطع طلایی میانگین متحرک ۵۰ دوره و ۲۰۰ دوره
تقاطع طلایی در نمودار بالا همانطور که مشاهده میشود، به عنوان یک سیگنال و هشدار خرید عمل کرده است. اما در ادامهی این آموزش خواهیم دید که چرا یک معاملهگر پرایس اکشن، باید کمتر بر استفاده از تقاطع طلایی به عنوان سیگنال خرید تمرکز کند.
آیا تنظیمات میانگینهای متحرک ثابت هستند؟
پارامترهای میانگینهای متحرک الزاماً ثابت نیستند، بنابراین معاملهگر می تواند آنها را تغییر دهد. با این حال، برای هدف معاملاتی در این مقاله، دو اصل باید اعمال شود:
- هر دو میانگین متحرک باید از اثرات کوتاه مدت قیمت مصون باشند. یعنی از استفاده از میانگینهای متحرک کوتاه مدتی که به تغییرات قیمت به سرعت واکنش نشان میدهند، خودداری شود.
- باید بین دورههای میانگینهای متحرک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. به عنوان مثال ۵۰ دوره در مقابل ۲۰۰ دوره مناسب است، اما ۱۸۰ دوره در مقابل ۲۰۰ دوره جوابگو نخواهد بود.
برای یک رویکرد معتبر تقاطع طلایی نیز توجه این دو اصل ضروری است:
- اساسا تقاطع طلایی، حرکات بلند مدت قیمت است.
- تعامل بین دو میانگین متحرک، تحلیل معناداری را ارائه می دهد.
میانگین متحرک ساده یا نمایی؟
در مشاهدهی تقاطع طلایی، برخی از معامله گران از میانگینهای متحرک ساده (SMA) و گروهی دیگر از میانگینهای متحرک نمایی (EMA) استفاده میکنند. علت استفادهی این گروه از میانگینهای متحرک نمایی (EMA)، پاسخگویی بالای آن به حرکات قیمت و واکنش مناسب به نوسانات قیمتی است.
مقایسهی میانگین متحرک نمایی و ساده
با این حال، هدف در اینجا، تمرکز بر سیگنالهای پایدار برای تجزیه و تحلیل کلان است. از این رو، پاسخگویی میانگینهای متحرک ملاک اصلی نیست. در حقیقت اگر میانگین متحرک نسبت به حرکات کوتاه مدت قیمت سریعتر واکنش نشان دهد، تحلیل بلند مدت را سختتر خواهد کرد. از این رو در این آموزش از میانگین متحرک ساده (SMA) استفاده خواهیم کرد.
از تقاطع طلایی به عنوان چارچوبی برای تجزیه و تحلیل کلان استفاده میکنیم و به دنبال معامله کردن با سیگنالهای آن نیستیم. از این رو واکنش نسبت به حرکات اخیر قیمت، مزیت محسوب نخواهد شد. با این وجود در عمل، تا زمانی که معاملهگر تحلیل را بر پایهی پرایس اکشن و حرکات قیمت بگذارد و تنها به سیگنالهای تقاطع طلایی تکیه نکند، استفاده از میانگین متحرک نمایی نیز قابل قبول است.
در نهایت مهم این است که معاملهگر به تفسیر یک نوع میانگین متحرک عادت کند و در تفسیر مداوم آن ثبات داشته باشد.
دستورالعملهای پرایس اکشن در چارچوب تقاطع طلایی
برای یک معاملهگر پرایس اکشن کار، استفاده از میانگینهای متحرک یک مشکل شایع است، چرا که او را از حرکات قیمت منحرف میکنند. برای رفع این مشکل، در ابتدا چند قانون اساسی تعیین میکنیم.
اول، استفاده از میانگین های متحرک را به عنوان حمایت و مقاومت فراموش کنید. اگر تمرکز خود را در یافتن جهشهای قیمت از میانگینهای متحرک معطوف کنید، در نهایت با همان میانگینهای متحرک هم معامله خواهید کرد. این یک مشکل است زیرا آنچه که در اینجا نیاز داریم، معامله با پرایس اکشن، حرکات و واکنشهای قیمت است.
دوم، روی سیگنالهای تقاطعها (کراسها) تمرکز نکنید. این واقعیت که یک تقاطع طلایی در قیمت رخ بدهد، برای تجزیه و تحلیل ما مناسب است، اما نباید به عنوان یک سیگنال ورود به آن نگاه کرد. محل دقیق رخ دادن تقاطع طلایی رابطهی مستقیمی با حرکات فعلی قیمت ندارد. بنابراین با استفاده از الگوهای پرایس اکشن در قیمت میتوان ورودیهای کم خطر را پیدا کرد.
و سوم، هنگامی که در مورد جهت بازار شک دارید، به تحلیل پرایس اکشن اعتماد کنید. به مثالهایی در این باره، در ادامهی مبحث توجه کنید.
تشخیص فازهای مختلف بازار با استفاده از تقاطع طلایی
توانایی تشخیص مراحل و فازهای مختلف بازار برای معامله گران پرایس اکشن بسیار مهم است. برای استفاده از استراتژی تقاطع طلایی در تجزیه و تحلیل کلان، به نمودارهای زیر توجه کنید.
فاز روند
تقاطع طلایی به عنوان یک سیگنال برای رشد و پیشرفت دیدگاه صعودی محسوب میشود. در مثال زیر دو سقف متوالی مشخص شده قبل از تبدیل شدن به سطوح حمایتی، به عنوان مقاومت نقطهای شکسته شدند. ساختار و روند بازار نیز از فرض صعودی بودن آن، همانطور که تقاطع طلایی نیز به آن اشاره دارد، پشتیبانی می کند. اگر تمرکز معاملهگر بر روی جهش قیمت از میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) بود، معاملهگر احتمالاً از چرخش قیمت غافل میشد.
فاز روند در قیمت بر اساس تقاطع طلایی
شکاف فزایندهی بین دو میانگین متحرک نیز مومنتوم (اندازهی حرکت) روز افزون بازار را برجستهتر میکند.
فاز سرگردانی
فاز سرگردانی با چند مشخصه تعیین میشود. در این فاز تقاطعهایی متوالی (هم تقاطع طلایی و هم تقاطع مرگ) در سطوحی تقریباً هم قیمت اتفاق میافتند. عدم موفقیت در ادامهی حرکت قیمت، پس از پرتاب اولیهی آن به دور از میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) نیز مشخصهی دیگری است که در مثال زیر مشخص شده است.
فاز سرگردانی در قیمت بر اساس تقاطع میانگینهای متحرک
در فاز سرگردانی، قیمت گاهی بین دو میانگین متحرک انباشته میشود و با کمی دقت میبینیم که سیگنالهایی که تقاطع طلایی و تقاطع مرگ در این فاز از خود صادر میکنند، معکوس انتظاری است که از آنها داریم. این مساله توانایی تشخیص مراحل و فازهای مختلف بازار را دو چندان میکند.
نمونههای معاملاتی
استراتژی معرفی شده یک رویکرد تحلیلی اختیاری است و بررسی نمونه های بیشتر به کمک معاملهگر خواهد آمد. دو نمونه را برای فهم بیشتر مطلب در زیر تحلیل میکنیم. از طریق این نمونهها خواهید دید که چگونه می توانید بازار را با استفاده از تقاطع طلایی به عنوان نقطه آغازین تحلیل، بررسی کنید.
نمونهی معاملاتی اول
نکاتی که در نمونهی تحلیلی زیر بارز هستند به شرح زیر است:
نمونهی تحلیل بر اساس تقاطع طلایی با دیدگاه کلان
۱. در ابتدا تقاطع طلایی از آغاز احتمالی روند صعودی خبر میدهد.
۲. به حملات قیمت به زیر میانگین متحرک سادهی ۵۰ روزه (SMA ۵۰ – خط آبی در تصویر) توجه کنید. بازار بدون تقلای زیادی آنها را نقض کرده و به مسیر اصلی خود پایبند بوده است. اگر این موارد را نمونههای فاز سرگردانی مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که کندلهای قیمتی بین سقفها و کفها در ناحیهی بین دو میانگین متحرک همپوشانی بیشتری باهم نسبت به این فاز دارند. در واقع در فاز سرگردانی قیمت کف و سقفهای جدید مرتباً کفها و سقفهای قبل خود را نقض و به آنها نفوذ میکنند و در دل آنها قرار نمیگیرند.
۳. بعد از تقاطع طلایی شکاف و فاصلهی قیمتی قابل قبول و تثبیت شده بین دو میانگین متحرک به وجود آمده است. این موضوع نشانهای از افزایش مومنتوم (اندازه حرکت) در روند محسوب میشود.
۴. ما به دنبال ورود به بازار با تقاطع طلایی نیستیم. در عوض از الگوهای پرایس اکشن در قیمت به عنوان نقاط ورودی معاملاتی استفاده می كنیم. تعدادی از این الگوها را در مقاله «سطوح عرضه و تقاضا بر اساس پرایس اکشن» میتوانید مشاهده کنید.
نمونهی معاملاتی دوم
نمونهی تحلیل بر اساس تقاطع طلایی با دیدگاه کلان
۱. در این مثال تقاطع طلایی شکل گرفته است اما حرکات قیمت که در پی آن به وجود آمده است، کمی مبهم به نظر میرسد.
۲. خطچین قرمز سقفی را مشخص میکند که قیمت بعد از این که برای اولین بار به میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) واکنش نشان داده، به بالای آن رفته است. شکست قیمت به بالای این سطح برای تایید فاز روند قیمت حیاتی محسوب میشود. در هر صورت بازار در اطراف این سطح برای مدتی سرگردان بوده است (با این وجود این بازار همچنان مورد توجه ما قرار میگیرد، چرا که میانگین متحرک سادهی ۵۰ روزه (SMA ۵۰ – خط آبی در تصویر) فاصلهی مناسبی را با میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) حفظ کرده است).
۳. نفوذ صعودی قیمت به بالای سقف مذکور، بازار را از نوسانات عرضی خارج کرده و روند صعودی را تایید میکند.
۴. به بازگشتهای قیمت (پولبک) بین دو میانگین متحرک توجه کنید. دو مورد ابتدایی حرکاتی عرضی را به دنبال داشتند، اما مورد سوم روند صعودی قیمت را با قدرت تایید کرده است. این موضوع با بازگشت پر قدرت قیمت پس از اتمام پولبک قابل مشاهده است که در ادامه روند صعودی را تایید میکند.
۵. پس از تثبیت روند صعودی، به دنبال ورود به بازار با الگوهای پرایس اکشن هستیم. در این میان دو الگوی پین بار (Pin Bar) نقاط معقولی برای این امر محسوب میشوند.
با کمی دقت متوجه میشویم که پولبک سوم علاوه بر اینکه جهش قیمت از میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) محسوب میشود، جهش قیمتی اصول کار با Moving Average از خط چین قرمز که در گذشته مقاومت بوده نیز به حساب میآید. در دستورالعملهای پرایس اکشن در چارچوب تقاطع طلایی اشاره کردیم که استفاده از میانگین های متحرک را به عنوان حمایت و مقاومت فراموش کنید و تمرکز خود را بر روی جهش قیمت از این سطوح معطوف نکنید. در اینجا حرکت و واکنش سریع قیمت به این سطوح مدنظر قرار میگیرد.
این عوامل به عنوان مشاهدات مهم پرایس اکشن محسوب میشوند و اگر تمرکز معاملهگر تنها حول میانگین های متحرک بچرخد، به راحتی حرکات قیمت را ممکن است از دست بدهد.
جمعبندی
تقاطع طلایی به عنوان یک سیگنال اولیهی تغییر در روند بلند مدت بازار، راهنمایی ارزشمند به شمار میآید. هنگامی که بازار و قیمتها به فاز روند وارد میشوند، فرصتهای معاملاتی کم ریسکی بسیاری در بازار به وجود میآید. همچنین معمول نیست که بازار برای یک دورهی طولانی در فاز سرگردانی باقی بماند. به این دلیل صبور بودن یک معاملهگر از عوامل حیاتی محسوب میشود.
تقاطع طلایی برای معاملهگرانی که به دنبال به حداقل رساندن ریسک خود برای معاملات کوتاه مدت هستند، ایده آل نیست. اما این استراتژی برای سرمایهگذارانی که به تحلیل فاندامنتال یا بنیادی تکیه می کنند یا مبنای سرمایهگذاری آنها بلند مدت است، نقاط ورود مناسب و کاربردی فراهم میکنند. برای این دسته از معاملهگران بلند مدت، نقاط ورود دقیق ضروری نیست، چرا که آنها به سیگنالی نیاز دارند که تطابق دیدگاه تکنیکال با چشم انداز فاندامنتال آنها را تایید کند. این همان تاییدی است که تقاطع صعودی آن را فراهم میکند.
در آخر نکتهی آموزشی که بیان آن خالی از لطف نیست به این صورت است که حتی به هنگام استفاده از یک استراتژی بر اساس اندیکاتور، می توان دیدگاه پرایس اکشن را نیز در نظر گرفت. این مقالهی آموزشی این رویکرد را برای تقاطع طلایی نشان میدهد. اما میتوان این رویکرد را در اکثر سیستمهای معاملاتی پیاده کرد.
در نهایت به جای تمرکز کامل بر روی اندیکاتورها یا رد کردن آنها، در تحلیل خود از ادغام کردن آنها با پرایس اکشن بهره ببرید. البته که برای جلوگیری از کامل تکیه کردن بر اندیکاتورها، باید قوانینی اساسی برای سیستم معاملاتی خود تعریف کرد.
اصول کار با Moving Average
همونطور که از اسمش پیداست، می تونیم میانگین متحرک ساده رو با جمع قیمتهای بسته شدن (close price) در “X” دورهی (Period) اخیر و سپس تقسیمشون بر “X” بهدست بیاریم. گیج کننده س؟ نگران نباش. الان کامل توضیح میدم.
نحوه محاسبه اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA
نحوه محاسبهی اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) به این صورته که اگه بخواید یه میانگین متحرک (SMA) رو در ۵ دوره (period = 5) روی یک چارت با تایم فریم (Time Frame = 1h) 1 ساعته رسم کنید، باید قیمتهای بسته شدن (Close Price) در ۵ ساعت اخیر رو با هم جمع کرده و عدد حاصل رو بر ۵ تقسیم کنید.
همین اتفاق برای ۵تا کندل قبلی میفته و همینطور برا قبلتریا و … عددی که به عنوان میانگین برای هر ۵تا کندل گذشته به دست میاد رو به هم وصل میکنی و اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA رسم میشه! به همین سادگی!
فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده
گرفتی چی شد؟ حالا اگه قرار بود SMA رو در ۵ دوره (period = 5) روی یک چارت ۳۰ دقیقهای رسم (timeframe = 30m) کنیم، باید Close Price رو در ۱۵۰ دقیقهی اخیر با هم جمع و بعد عدد حاصل رو بر ۵ تقسیم میکردیم.
اگه قرار بود اندیکاتور میانگین متحرک ساده رو در ۵ دوره روی یک چارت ۴ ساعته رسم کنیم…. آفرین! حالا دیگه یاد گرفتی! 😊
اکثر برنامههای رسم نمودار تمام محاسبات رو برامون انجام میدن. اگه نحوه محاسبه رو براتون گفتم، برا اینه که بهتره شیوه عملکردشو بدونید تا بتونید این اندیکاتور رو بنا به هدفی که دارید درست تنظیم کنید. چرا که با دونستن شیوهی کار هر اندیکاتور، میتونید در مواقعی که محیط بازار تغییر کرد، اونارو را تغییر داده و استراتژیهای مختلفی مطابق با شرایط بازار ایجاد کنید.
حالا، یه نکته ای که هست اینه که SMA هم مثل تمام اندیکاتورهای موجود، با تأخیر عمل میکنن. چون از میانگین قیمتهای گذشته استفاده میکنن، در واقع مسیر کلی اخیر و “آینده” قیمت در کوتاهمدت رو به ما نمایش میدن. اما یه خوبی که دارن اینه که قابل تنظیمن و ما میتونیم برا هر periodای که مد نظر داریم اونارو تو نمودار محاسبه کنیم. حالا تنظیم Period به چه درد میخوره؟
اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA چه کاری برای ما انجام میده؟
میانگین متحرک در واقع حرکت قیمت رو نرم و ساده میکنن و هرچقدر دورهی اندیکاتور SMA طولانیتر باشه، تأخیر بیشتری نسبت به قیمت اصلی خواهد داشت. چرا؟ دلیلش اینه که مثلا ۶۲ SMA قیمتهای بستهشدن را در ۶۲ کندل قبلی با هم جمع و بعد اونا رو بر ۶۲ تقسیم میکنه. ولی اندیکاتور میانگین متحرک ساده با تعداد دوره ۱۰ (period) این محاسبات رو روی کندل های ۱۰تایی انجام میده.
پس هرچقدر دوره ای که برای میانگین متحرک ساده استفاده میکنیم، طولانی تر باشه، واکنش به حرکت قیمت کندتر میشه… و خطی که از رسم SMA حاصل میشه غیرواقعی تر اما نرمتر و یکدست تر میشه و هرچی پریود کمتر باشه، خط که حاصل میشه دارای نوسانات بیشتر اما واقعی تر میشه.
به طور کلی اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA به ما کمک میکنه که به جای اینکه تنها به قیمت کنونی بازار توجه کنیم، با استفاده از میانگینهای متحرک دیدگاهی وسیعتر داشته باشیم و بتونیم مسیر کلی آتی قیمت رو تخمین بزنیم.
با استفاده از SMAها میتونیم ببینیم که یک جفت دارای روند صعودی (Bullish) یا نزولی (Bearish) بوده یا فقط داره تغییر قیمت میده.
معایب اندیکاتور میانگین متحرک ساده چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک ساده یه مشکل داره و اونم اینه که به تغییر ناگهانی قیمت حساسه... ینی میتونه در چنین شرایطی به ما سیگنال نادرست بده و ممکنه فکر کنیم که یه روندِ جدید در حال شکلگیریه در حالی که در واقعیت چنین اتفاقی نیفتاده… برای جلوگیری از این مشکل، میتونیم از نوع دیگه ای از میانگین متحرک (EMA) استفاده کنیم که در ادامه به طور مفصل توضیح میدیم.
ایراد دیگه ای که به اندیکاتور میانگین متحرک ساده وارده اینه که برخی معامله گرا و اقتصاددانان معتقدن که SMA بیشتر برپایه Historical Data یا داده های قدیمی بازار رو پیش بینی میکنه، در حالی که قیمت های فعلی بازار اطلاعات بیشتری از بازار آتی منعکس میکنن…و اگه واقعا چنین باشه، استفاده از داده های گذشته در مورد جهت آینده قیمت دارایی ها اطلاعاتی در اختیار ما نمیذاره…
چطوری با اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) کار کنیم؟
اندیکاتور (SMA)، یه ابزار تحلیلی مهم در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به شمار میره که با استفاده از اون میتونیم روند فعلی رو شناسایی کرده و پتانسیل تغییر در روند رو پیدا کنیم. ساده ترین کاربرد اندیکاتور SMA در تشخیص روندهای صعودی و نزولی بوده که با متعادل تر کردن قیمت باعث میشه تنها با چشم هم بشه صعودی یا نزولی بودن یک روند رو تشخیص داد.
یکی دیگه از کاربردهای مشهور استفاده ازاندیکاتور میانگین متحرک ساده، مقایسه چند SMA با Periodهای زمانی متفاوت در یک رونده… به این صورت که اگر اندیکاتور میانگین متحرک ساده کوتاه مدت بالاتر از اندیکاتور میانگین متحرک ساده بلندمدت قرار بگیره، میشه انتظار صعود در روند داشت و بالعکس؛ اگه SMA بلندمدت بالاتر از SMA کوتاه مدت قرار بگیره، احتمال روند نزولی پیش بینی میشه…
دو الگوی معاملاتی معروف در اندیکاتور میانگین متحرک ساده
دو الگوی معاملاتی معروف در استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک ساده وجود داره؛ صلیب مرگ (Death Cross) و صلیب طلایی (Golden Cross)
صلیب مرگ (Death Cross)
زمانی رخ میده که اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه زیر اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۲۰۰ روزه قرار گرفته و ازش عبور کنه. این اتفاق به منزله یه سیگنال نزول در روند در نظر گرفته میشه که باعث میشه ضررهای بیشتری رو ذخیره کنه. (در معاملات دو طرفه هم از ذخیره سود میشه به درآمد رسید و هم از ذخیره ضرر!)
صلیب طلایی (Golden Cross)
هم زمانی رخ میده که بر خلاف صلیب مرگ، اندیکاتور میانگین متحرک ساده کوتاه مدت بالای اندیکاتور میانگین متحرک ساده بلندمدت شکسته بشه، که این مساله حاکی از تقویت حجم بالای معاملات بوده و نشان از کسب سودهای بیشتره.
دیدگاه شما