بررسی رابطه بین ویژگیهای شرکتی و ریسک سیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل سه عاملی فاما و فرنچ
در ادبیات اقتصادی و سرمایه گذاری، ریسک سیستماتیک به عنوان پیامد ناشی از رفتار متغیرهای عمدتا اقتصادی و سیاسی نقش موثری بر عملکرد بازارهای مالی دارد. علیرغم مطالعات صورت گرفته پیرامون نقش ریسک سیستماتیک بر بازارهای سهام، نظر تغییر عوامل بنیادی این نوع ریسک در دوره های زمانی مختلف (مارمولینرو و همکاران، 2017) و فقدان وجود الگویی کامل و کاربردی، نیاز به تحقیقات بیشتر از جنبه های مختلف در این زمینه را می طلبد. از اینرو در مطالعه حاضر ابتدا ریسک سیستماتیک شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس مدل سه عاملی فاما و فرنچ محاسبه و در ادامه به بررسی تاثیر ساختار سرمایه (نسبت بدهی)، ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری میزان سرمایه گذاری بلندمدت و اندازه شرکت (از بعد ارزش) بر ریسک سیستماتیک شرکتها طی دوره 95-1390 با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (SYS-GMM) پرداخته است. بطور روشن، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا ساختار سرمایه، میزان سرمایه گذاری بلندمدت و اندازه ارزش بازار شرکت در اثرپذیری شرکت ها از ریسک سیستماتیک نقش اساسی دارند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ساختار سرمایه و اندازه شرکت ها تاثیر مثبت و معناداری و سرمایهگذاری بلندمدت تاثیر منفی و معناداری بر ریسک سیستماتیک شرکت ها دارد. نتایج از حیث کاربردی می تواند برای شرکتهای سرمایه گذاری، سرمایه گذاران و فعالان بازار سرمایه کشور بسیار با اهمیت می باشد.
انواع ریسک سرمایه گذاری در بورس و راه مدیریت آن
تقریبا همه ما با مفهوم ریسک آشناییم و در زندگی روزمره خودمون با این مفهوم سروکار داریم. البته ریسک فقط به زندگی روزمره و تصمیمات مربوط به اون محدود نمیشه و شما در بسترهای دیگهای هم با اون مواجه میشین. یک دسته از بسترهایی که مفهوم ریسک در اون از اهمیت دوچندانی برخورداره، بسترهای مالی محسوب میشه که سرمایه شما در اونها دخیله!
وقتی که شما قصد سرمایهگذاری در هر بستر مالیای رو داشته باشین، ریسک مربوط به اون سرمایهگذاری جزو مهمترین عواملی هست که روی تصمیمات شما تاثیر زیادی میگذاره و اگه شما در سنجیدن این ریسک دقت کافی رو به خرج ندین، باید انتظار مواجهه با عواقب اون رو هم داشته باشین. با اینکه این عواقب در اکثر مواقع صرفا مالی هستن اما ممکنه کنترل اونها از دست شما خارج شه؛ پس به هیچ عنوان نباید اهمیت این مسئله رو نادیده بگیریم.
اولین قدمی که باید در این راستا برداشت، آشنایی با انواع ریسک هست تا بتونیم ریسک سرمایه گذاری در بورس رو بهتر بسنجیم و خودمون رو برای پذیرفتن اون آمادهتر کنیم. به همین دلیل در این مطلب از کارگزاری حافظ به بررسی انواع ریسک در سرمایه گذاری میپردازیم تا شما بیشتر از هر زمان دیگهای با این مفهوم آشنا شین.
انواع ریسک در بازار بورس
مهمترین مرحله برای رسیدن به یک درک مناسب از مفهوم ریسک، آشنا شدن با انواع اون هست. اهمیت این موضوع به این دلیله که شما برای رسیدن به بهترین نتیجه باید از ریسک سرمایه گذاری در بورس آگاه باشین و تصمیمات خودتون رو با توجه با این نکته اتخاذ کنین.
قبل از هر چیز باید یک تعریف از ریسک در بسترهای مالی داشته باشیم. اصولا به فاصلهای که میان انتظار ما از نتیجه و نتیجه واقعی وجود داره، ریسک گفته میشه و هرچه فاصله این دو بیشتر باشه، در واقع ما ریسک بیشتری رو متحمل میشیم. ریسک رو بهصورت کلی میتونیم به ۲ دسته اصلی تقسیم کنیم که مبنای این تقسیمبندی، مقیاس ریسک و نقش ما در کنترل اون هست. در ادامه با بررسی کامل هر ۲ مورد، اطلاعات لازم برای مواجهه با اونها رو در اختیار شما میگذاریم.
ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک به کلیت بازار برمیگرده و کنترل اون از دست ما خارجه! این نکته به این معنیه که شما نمیتونین انتظار این ریسک رو داشته باشین و صرفا از ایجاد اون مطلع میشین. پیشبینی قطعی این نوع ریسک سرمایه گذاری در بورس غیرممکنه و به همین دلیل، مدیریت اون قبل از وقوع هم نشدنی هست.
به عنوان مثال شروع جنگ یکی از ریسکهای سیستماتیک هست که هیچ فردی در بازارهای مالی و بورس، در کنترل اون نقش نداره و مسائلی فراتر از کنترل ما باعث شکلگیری اون میشن. از بقیه ریسکهای سیستماتیک میتونیم به مسائلی مثل نرخ تورم یا سیاستهای اقتصادی نظام حاکم اشاره کنیم که سرمایهگذارها در شکلگیری اونها هیچ نقشی ندارن.
ریسک غیرسیستماتیک
وقتی که ریسک موردنظر ما مربوط به یک سهام یا صنعت خاص باشه، میتونیم اون رو در دسته ریسکهای غیرسیتماتیک قرار بدیم؛ چون ما میتونیم در مقابله یا کاهش اونها نقش ایفا کنیم. هر ریسک قابلکنترل و قابلپیشبینی در این دسته قرار میگیره و ما قادر هستیم تا برای مدیریت اون برنامهریزی کنیم و استراتژی معاملاتی خودمون رو بر این اساس بچینیم.
به عنوان مثال ریسک مربوط به تحولات قیمتی سهام یک شرکت فرآوردههای غذایی، یک ریسک غیرسیستماتیک هست که شما با بررسی دقیق اون میتونین این ریسک رو تا بیشترین حد ممکن کاهش بدین یا در صورت نیاز با خروج بهموقع، اون رو کاملا از بین ببرین.
البته انواع ریسک سرمایه گذاری در بورس رو میشه به دستههای کوچکتری هم تقسیم کرد که در ادامه با مرور برخی از اونها بهصورت خلاصه، به شما در درکشون کمک میکنیم:
ریسک نرخ ارز: تغییر نرخ ارز یکی از ریسکهایی هست که میتونه روی سرمایهگذاری شما تاثیر مستقیم داشته باشه. البته این تغییرات در سهامِ مجموعههایی که با خارج از کشور در تبادل مستقیم هستن، بهشکل واضحتری دیده میشه.
ریسک سبد: این ریسک به تنوع سبد سهام شما برمیگرده و هر چه این سبد از تنوع کمتری برخوردار باشه، شما ریسک سبد بیشتری رو متحمل میشین. بنابراین شما با افزایش این تنوع میتونین ریسک سبد رو تا حد خیلی زیادی مدیریت کنین.
ریسک نرخ بهره: وقتی که ارزش سرمایهگذاری شما تحتتاثیر تغییر نرخ سود قرار میگیره، در واقع شما این ریسک رو متحمل شدین. به عنوان مثال اگه نرخ بهره بانکها به یکباره افزایش پیدا کنه، افرادی که بر روی اوراق مشارکت سرمایهگذاری کرده بودن، برخلاف سرمایهگذارهای بازار سهام، بدون ریسکپذیری به سود میرسن.
ریسک شخصی: ریسکها فقط به عوامل بیرونی منحصر نیستن و تحولات شخصی هم میتونه یک نوع ریسک برای شما به حساب بیاد. مثلا اگه شما به علت نیاز به جراحی تصمیم به فروش سهامی که قصد نگهداریِ بلندمدت از اون رو داشتین، بگیرین، این ریسک شامل حال شما شده و شما به این دلیل متحمل ضرر یا سود میشین.
ریسک سیاسی: تصمیماتی که نظام سیاسی حاکم اتخاذ میکنه و با این تصمیمات باعث شکلگیری موجهای مختلفی در بازار سرمایه میشه، یک نوع ریسک سرمایه گذاری در بورس هست که شما تحتتاثیر اون قرار خواهید گرفت.
ریسک تجاری: فرض کنین که یک کمپانی در مدیریت هزینههای عملیاتی خودش با مشکل مواجه شده و دیگه نمیتونه حقوق کارکنان خودش رو پرداخت کنه. در این شرایط احتمالا افراد سرمایهگذار در این کمپانی متحمل ضرر میشن و این ضرر یکی از نتایج ریسک تجاری هست که این افراد موقع خرید سهام اون رو پذیرفتن.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش ریسک
جالبه بدونید که صرفا ریسک سرمایه گذاری در بورس دستهبندی نمیشه و افراد هم از نظر میزان ریسکپذیری به دستههای مختلفی تقسیم میشن. این نکته افراد رو از لحاظ میزان ریسکپذیری به ۳ دسته تقسیم میکنه که این دستهها عبارتند از:
افراد ریسکگریز: از اسم این گروه این برداشت میشه که اونها از پذیرش ریسک فراری هستن اما تعریف این دسته کمی متفاوته. افراد ریسکگریز نسبت به بقیه دستهها در ازای نرخ بازگشت بیشتری حاضر به قبول ریسک هستن و تا حد ممکن سعی میکنن که از پذیرش ریسک در معاملاتشون خودداری کنن.
افراد خنثی نسبت به پذیرش ریسک: افراد حاضر در این گروه از لحاظ میزان ریسکپذیری در میان ۲ دسته دیگه قرار میگیرن و موضعی خنثی نسبت به پذیرش ریسک دارن. در واقع ارزش هر معامله برای این افراد معادل با ارزش اسمیِ اون سهام یا اوراق هست.
افراد ریسکپذیر: وقتی که شما دیدگاه جسورانهتری در معاملاتتون داشته باشین و در ازای سود بیشتر، ریسک بیشتری رو متحمل شین، در این دسته قرار میگیرین. افراد ریسکپذیر در پذیرش ریسک سریعتر عمل میکنن اما این نکته به این معنی نیست که اونها بدون بررسیِ دقیق شرایط، حاضر به پذیرش ریسک هستن.
ارتباط ریسک و بازده سرمایه گذاری
وقتی ما از ریسک صحبت میکنیم، باید بدونیم که سر دیگه این داستان بازدهی قرار داره. در واقع بدون انتظار بازدهی، پذیرش ریسک یک عمل بیهوده محسوب میشه و صرفا وجود بازدهی هست که ریسکپذیری رو توجیه میکنه. ارتباط ریسک و بازدهی سرمایه گذاری رو میشه ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری یک ارتباط مستقیم در نظر گرفت و این دو بهصورت مستقیم روی هم تاثیر میگذارن.
این نکته به این معنیه که شما با پذیرش ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری رو هم از سرمایهگذاری خودتون به دست میارین و اگه در معاملات خودتون ریسکپذیری کمی داشته باشین، درنهایت هم باید به همین تناسب انتظار بازدهی رو از سرمایهتون داشته باشین. مثال واضح این ارتباط رو هم میشه در بازارهایی مثل بازار دلار و طلا مشاهده کرد که افراد با سرمایهگذاری در اونها، سود بیشتری رو نسبت به سرمایهگذاریهای ایمنتری مثل سپردهگذاری در بانک به دست میارن.
البته این رابطه دوطرفه هست و پذیرش ریسک بیشتر در برخی از موارد هم باعث متحمل شدن ضرر بیشتره.
راهکارها و استراتژیهای مدیریت ریسک سرمایه گذاری
حالا که با انواع ریسک سرمایه گذاری در بورس بیشتر آشنا شدیم، زمان اون رسیده تا مروری هم بر راهکارهای مدیریت اونها داشته باشیم تا شما این ریسکها رو به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید.
برنامهریزی در معاملات و بررسی بازار
مهمترین نکتهای که به شما در مدیریت ریسک سرمایه گذاری در بورس کمک میکنه، برنامهریزی دقیق در معاملاتتون هست. اگه شما بسترهای سرمایهگذاریتون رو با بررسی دقیق انتخاب کنین و برای ورود و خروج از موقعیتتون هم استراتژی داشته باشین، ریسکی که متحمل میشین، بهترین نتایج رو براتون به همراه داره.
رعایت قانون یک درصد
یکی از مرسومترین استراتژیهایی که در مدیریت ریسک تاثیر زیادی رو داره، قانون یک درصد هست که خیلی از فعالان بازارهای مالی برای کاهش ریسکهای غیرضروری از اون استفاده میکنن. این قانون به این شکله که شما نباید بیشتر از یک درصد سرمایهتون رو بر روی یک معامله صرف کنین. یعنی اگه شما یک سرمایه صدهزار تومانی رو در اختیارتون دارین، در هر معامله باید صرفا هزار تومان سرمایهگذاری کنین.
البته خیلی از افراد با رشد سرمایه خودشون این درصد رو هم کاهش میدن و تنوع رو در سرمایهگذاریهای خودشون بیشتر میکنن.
تعیین حد ضرر و سود
راهکار آخری که شما میتونین در این راستا از اون استفاده کنین، تعیین حد ضرر و سود هست. این موضوع به شما کمک میکنه تا در زمان مقرر از موقعیت خودتون خارج شین و همین عامل از متضرر شدن شما جلوگیری میکنه. البته شما باید این ۲ سطح رو با بررسی دقیق تعیین کنین تا درنهایت بهترین نتیجه رو به دست بیارین.
جمعبندی
مدیریت ریسک سرمایه گذاری در بورس یکی از مهمترین مسائلی هست که شما باید به عنوان یک سرمایهگذار اون رو مدنظر داشته باشین و خودتون رو برای مدیریت ریسکهای مختلف به بیشترین آمادگی برسونین. به همین دلیل در این مطلب از کارگزاری حافظ علاوه بر مرور انواع ریسک، استراتژیهای مدیریت این ریسکها رو هم مورد بررسی قرار دادیم تا شما در این مسیر با کمترین چالش غیرمنتظره روبهرو شید.
ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه همزمان دیرش سهام با ریسک کل و ریسک سیستماتیک و امکان پیشبینی ریسک کل و ریسک سیستماتیک با استفاده از دیرش سهام است. برای این منظور نمونهای متشکل از 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1386 تا 1397 بررسی گردید. جهت آزمون رابطه همزمان دیرش سهام با ریسک کل و ریسک سیستماتیک از آزمون همبستگی و به منظور بررسی توان پیشبینی ریسک از طریق دیرش از رگرس.
بررسی ایستایی ریسک سیستماتیک پرتفوی سرمایه گذاری
این مقاله به بررسی ثبات شاخص ریسک سیتماتیک(β) در طول زمان با توجه به اطلاعات در دسترس در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. ضریب بتا بر اساس مدل بازار که توسط پرفسور شارپ(1963) ارائه شد، محاسبه میگردد. ضریب بتا همان شیب رگرسیون میباشد که از طریق برقراری رگرسیون خطی ساده بین بازده بازار و شرکت به دست میآید. ثبات بتا یکی از فروض اساسی در شکلگیری مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM) اس.
محتوای اطلاعاتی معیارهای ریسک حسابداری در پیش بینی ریسک سیستماتیک
این مقاله فاقد چکیده میباشد.
ریسک سیستماتیک و محافظه¬کاری مشروط
این مقاله به بررسی اثر ریسک سیستماتیک بر محافظهکاری حسابداری میپردازد. در این نوشتار استدلال میشود که در شرکتهایی با ریسک سیستماتیک بالاتر، مدیران انگیزه بیشتری دارند تا شناسایی اخبار بد را به امید اخبار خوب آینده به تعویق بیندازند. همچنین این شرکتها، از جانب سرمایهگذاران و حسابرسان با تقاضای کمتری برای محافظهکاری روبهرو هستند. در این پژوهش برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک، از بتای مدل C.
تاثیر افشا بر ریسک سیستماتیک
مطالعه مدیریت ریسک تأسیسات آب وفاضلاب با روش تلفیقی AHP و RAMCAP
ریسک سیستماتیک و محافظه¬کاری مشروط
این مقاله به بررسی اثر ریسک سیستماتیک بر محافظهکاری حسابداری میپردازد. در این نوشتار استدلال میشود که در شرکتهایی با ریسک سیستماتیک بالاتر، مدیران انگیزه بیشتری دارند تا شناسایی اخبار بد را به امید اخبار خوب آینده به تعویق بیندازند. همچنین این شرکتها، از جانب سرمایهگذاران و حسابرسان با تقاضای کمتری برای محافظهکاری روبهرو هستند. در این پژوهش برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک، از بتای مدل c.
ریسک های سرمایه گذاری را بشناسید
واژه لاتین ریسک که در زبان فارسی، از آن به مفهوم خطر نام برده میشود، یکی از بنیادیترین مفاهیم دنیای پول و تجارت است. در ادامه قصد داریم ریسک های سرمایه گذاری را بیان کنیم.
به بیان ساده، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی نهفته در هر نوع سرمایهگذاری است. با ورود به دنیای معاملهگری، اجتناب از ریسک غیرممکن میباشد و به منظور انجام محاسبات منطقی و سرمایهگذاری هوشمندانهتر، باید همیشه درصد مشخصی برای ریسک در نظر بگیریم.
برخی افراد به اشتباه گمان میکنند که ریسک صرفاً به معنی نوسانات بازار یا حرکات قمارگونه برخی معاملهگران میباشد؛ در حالی که ریسک در اصلی ترین وجه خود، به عدم قطعیت اشاره میکند.
اهمیت تعیین ریسک
به همین جهت تمام کسانی که با تجارت سر و کار دارند، باید توجه ویژهای به آن داشته و مفهوم ریسک را به خوبی درک کنند زیرا، در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظارشان خواهد بود.
ریسک در داراییهای مختلف و همچنین برای مدیریت سرمایههای خرد و کلان، شامل مؤلفههای گسترده و متفاوتی میباشد اما، تمرکز مطلب فعلی بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک برای سرمایه گذاران حقیقی در بازار سهام است.
در واقع بسیاری باور دارند؛ به دلیل ماهیت بازار سرمایه که به طور ذاتی با پول و سفته بازی سر و کار دارد؛ درک عمیق این مفهوم، یکی از الزامات اساسی معاملهگری موفقیت آمیز در این بازار است.
انواع ریسک در بازار سهام
ریسک به انواع و اقسام مختلفی تقسیم میشود که ریسکهای بازار مالی را میتوان در دو دسته سیستماتیک و غیرسیتماتیک تقسیم بندی نمود.
ریسک سیستماتیک
مربوط به وقایع کلان اقتصادی و تحولات سیاسی بوده و مرتبط با صنعت یا شرکت خاصی نیست. بارزترین ویژگی این نوع از ریسک، غیر قابل پیش بینی بودن آن است زیرا مربوط به رخدادهای مهم و بزرگ در سطح کشور یا جهان میباشد که عموماً نتایج و تأثیرات نهایی این امور قابل پیشبینی و محاسبه نیستند.
معاملهگران باید با درنظر داشتن رویکردهای تدافعی مشخص، همیشه آمادگی رویایی با چنین اتفاقاتی را داشته باشند، چون وقوع آنها در هر لحظه محتمل بوده و شدت و ضعف اثرات ناشی از این بحرانها نیز مشخص نیست. از نمونههای ریسک سیستماتیک، میتوان به تغییرات نرخ بهره، اثرات تورم، تحریمهای بین المللی، جنگ و… اشاره نمود.
ریسک غیر سیستماتیک
ناشی از رخدادهای داخلی بازار سهام نظیر شرایط صنعت، وضعیت کلی شرکت، تحرکات سهامداران عمده و… بوده و تا حد زیادی به واسطه دانش تحلیل بازار قابلیت پیش بینی دارد. در واقع می توان گفت، این اتفاقات با صنعت یا شرکت خاصی مرتبط بوده و معمولاً کل بازار را تحت تأثیر قرار نمیدهند.
طی سالهای اخیر برخی از صنایع خاص، نقش مهمی در تأمین نیازهای درآمدی کشور ایفا نمودهاند و از همین روی سرمایه گذاران نسبت به اخبار و وقایع پیرامون این شرکتها، تمرکز و حساسیت بالایی دارند.
کوچک ترین تغییرات در شرایط فعالیت آنها، از سوی فعالان بازار به دقت رصد شده و میتواند موجب نوسانات قیمتی شدید در ارزش سهام این شرکتها شود.
از نمونه این مسائل، میتوان به بحث تعیین نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی در لوایح بودجهای اشاره نمود که قیمت سهام گروه محصولات شیمیایی را به وضوح تحت الشعاع قرار میدهد.
تغییرات نرخ سوخت صنایع، قوانین مالیاتی شرکتها، تعرفههای صادرات و واردات، ترکیب هیئت مدیره و… مثالهایی برای ریسک غیر سیتماتیک هستند.
ریسک نرخ سود (Interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. به عنوان مثال سرمایهگذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد.
ریسک تورم (Inflation risk)
رشد نرخ تورم باعث میشود بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت.
هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود. پس باید سرمایهگذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل میشود، ریسک تورم میگویند.
ریسک مالی (Financial risk)
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد.
به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته میشود. بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم ریسک تر میروند.
ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمیخرد.
در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روانتر باشد این ریسک در آن کم رنگتر است.
ریسک نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود.
با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
ریسک تجاری
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد.
این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع ریسک برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است.
اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
ریسک کشور
ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود.
آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد.
این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته میشود. نکتهای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، این ریسک بیشتر میشود.
جمع بندی
در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم.
به طور کلی، ریسکهایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسکهای خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسکهای پویا است. به منظور کاهش زیانهای ناشی از ریسکهای سرمایهگذاری، چندین راه حل وجود دارد.
لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسکهای سرمایهگذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک میتوانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری، سبد دارایی است.
در واقع با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم میکند که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم.
استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایهگذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک میگردد. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود.
درحالیکه اکثر متخصصان سرمایهگذاری موافق هستند که تنوع سازی نمیتواند در برابر ریسک آنها را تضمین کند، میتوان گفت تنوع سازی مهمترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایهگذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالیکه ریسک مالی را به حداقل میرساند.
اگر می خواهید ریسک منطقی داشته باشید وآموزش دیده وارد دنیای ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری کریپتو شوید می توانید در دوره های آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو شرکت کنید.
ریسکهای قابلاجتناب و غیرقابلاجتناب در بازار
بهعنوان یک سرمایهگذار، شما باید تفاوت بین خطر قابلاجتناب و غیرقابلاجتناب را بدانید؛ زیرا این امر به شما کمک میکند که تصمیمات مؤثری در سرمایهگذاری بگیرید.ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری
تصمیمات شما بر روی سبد سهام بهطور کاملاً مستقیمی توازن ریسک را بر هم میزند. واقعیت آن است که بخشی از ریسکهای بازار رفیق همیشگی معاملهگر است و این مهم حتی با تسهیم بندی سرمایه و تشکیل سبد سهام نیز کاهش نمییابد!
هرچند رخدادهای آینده مشخص نیست؛ اما باید همواره بدترین احتمالات را در نظر بگیریم. ریسک نسبت نامشخصی است که ما میتوانیم آن را اندازهگیری کنیم. برحسب تعریف، ریسک انحراف بین چیزی است که یک سرمایهگذار انتظار دارد درازای چیزی که وی به دست میآورد.
ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک
اینجا منظور از سیستماتیک همان ریسک غیرقابلاجتناب است. این ریسک را تحت عنوان ریسک بازار هم میشناسند. هرچند که متنوع سازی و تشکیل پرتفوی سهام میتواند ریسک را کاهش دهد؛ اما این بخش از ریسک حتی با متنوع سازی هم کم نمیشود! به گمانم اکنون باید بدانیم که چرا متنوع سازی بیشازاندازه و غیراصولی هیچوقت کارآمد نبوده و ریسک را کاهش نداده است! این همان چیزی است که در تصویر زیر به خوبی مشخص است؛ در واقع با افزایش تعداد سهام در یک پرتفوی سرمایه گذاری، ریسک سیستماتیک حذف نمی شود!
منحنی انحراف استاندارد
درصد خطر (ریسک) که میشود از طریق تسهیم بندی سرمایه (تشکیل سبد سهام) به حداقل برسانیم یا کاهش دهیم، بهعنوان خطر غیر سیستماتیک محسوب میشود.این بدان مفهوم است که تشکیل سبد سهام به کاهش ریسک غیر سیستماتیک کمک میکند؛ همان چیزی که از آن تحت عنوان ریسک قابلاجتناب یاد میشود.
خطر سیستماتیک (چیزی که با تشکیل سبد سهام متنوع سازی کاهش پیدا نمیکند) ناشی از عوامل اقتصاد کلان (همچون تورم، نرخ بیکاری و…) است. این فاکتورهای اقتصادی خارج از کنترل ما است. اینها همان پارامترهای ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری اقتصاد کلان است که از سوی دولت دیکته میشود و از برنامهریزی اقتصادی دولت سرچشمه میگیرد.
بد نیست که بدانیم هرچند اجرای سیاستهای اقتصادی مؤثر توسط دولت باعث کاهش ریسک سیستماتیک بازار میشود ؛ اما این مسئله نیاز به زمان دارد تا بازار به آن واکنش نشان دهد.
معیار ریسک سیستماتیک
ضریب بتا معیار اندازهگیری خطر سیستماتیک در بازار است. الان نمیخواهیم وارد مباحث ریاضی از شویم! فقط در کل بدانیم که ضریب بتای بازار همیشه عدد یک در نظر گرفته میشود. ضریب بتای بازار یک است چون ما نمیتوانیم ریسک بازار را کاهش دهیم! این ضریب معیاری است که میتوانیم ریسک سبد خودمان را نسبت به آن بسنجیم. بتا را میتوان با تقسیم کوواریانس بین اوراق بهادار و بازار به واریانس بازار محاسبه کرد. البته نیازی نیست دکترای ریاضیات داشته باشید! چون این محاسبات را برنامه اکسل بهسادگی برایمان انجام میدهد.
چند مثال از ریسک غیرقابلاجتناب
همانطور که گفتیم؛ به علت تغییر در عوامل کلان اقتصادی، مقدار خطر سیستماتیک تغییر میکند، برای نشان دادن نمونهای از خطر سیستماتیک از عوامل اقتصاد کلان (نرخ تورم، نرخ بیکاری، علاقه بازار، وضعیت سیاسی و…) استفاده میکنیم.
- فرض کنید نرخ بهره در بازار افزایش یابد؛ در این صورت هزینه قرض گرفتن پول افزایش مییابد. یعنی چنانچه بخواهیم از بانک وام بگیریم، آنوقت مجبوریم سود بیشتری را نسبت به قبل بپردازیم. همین مسئله پرداخت سود بیشتر، هزینههای شرکتها را افزایش میدهد؛ و هزینه بیشتر طبیعتاً آستانه سود شرکت را کاهش میدهد که همین امر منجر به کاهش اقبال عموم برای نگهداری سهام خواهد بود. به همین سادگی! این تنها یکی از هزاران عاملی است که سرمایه ما را در بازار بورس تحت تأثیر قرارمیدهد و ما عملاً هیچ کنترلی روی آن نخواهیم داشت. میخواهید جوانب بیشتری از اثرات نرخ بهره بر بازار بورس را بدانید؟ اینجا کلیک کنید.
- تورم تعریف سادهاید دارد؛ کاهش قدرت خرید نسبت به میانگین درآمد افراد جامعه. این قضیه البته با کاهش ارزش پول ملی رنگ و بوی بیشتری به خود میگیرد. با افزایش نرخ تورم عملاً منابع مالی کمتری برای خرید در دسترس است. بنابراین افزایش تورم (که عاملی کاملاً خارج از اراده ما است) یک ریسک سیستماتیک تلقی میشود و بهطور مستقیم سرمایه ما را در بازار تهدید میکند. همانطور که گفتم حالا هرچقدر هم که سبد سهام خود را بهینه کنید بههیچعنوان نمیتوانید اثرات این ریسک را کاهش دهید!
- نرخ بیکاری هم که نیازی به تعریف ندارد! اگر نرخ بیکاری افزایش پیدا کند، آنوقت مردم پول کمتری برای خرید کالاها و خدمات در اختیار خواهند داشت. این قضیه تأثیر منفی مستقیم بر روی فروش شرکتها خواهد داشت که بهتبع آن سودآوری سبد سهام ما را دستخوش تغییر و تحول قرار می هد.
ریسک قابلاجتناب در بازار بورس
ریسک قابلاجتناب (غیر سیستماتیک) نیز بهعنوان خطر بالقوهای شناخته میشود که ارتباط مستقیمی با بهینهسازی سبد سهام دارد. این نوع ریسک از جز عوامل درونی شرکت ازجمله مدیریت غلط و یا نداشتن چشمانداز روش نشاءت میگیرد. با بهینهسازی صحیح سبد سهام و دقت در انتخاب سهامهایی با چشمانداز و پیشینه بنیادی قوی، این ریسک ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری بشدت کاهش مییابد.
یکی از تکنیکهایی که همیشه توسط اساتید بازار معرفیشده است؛ تشکیل سبد سهام متنوع از صنایع گوناگون بوده است. منظورم سرمایهگذاری در شرکتهای مختلف و از صنایع مختلف است که ارتباط مستقیمی بین آنها وجود ندارد. چهبسا زیان ما بر روی یک سهم، از طریق کسب سود روی سهام دیگر پوشش داده شود. این همان چیزی است که از آن تحت عنوان ریسک قابلاجتناب (ریسک غیر سیستماتیک) یاد میشود. طبیعتاً با مدیریت صحیح سبد سهام، مطالعه و اتخاذ تصمیمات مؤثر تا حدود زیادی این ریسک کاهش مییابد.
دیدگاه شما