نسبت جاری چیست و چگونه محاسبه می شود؟
در بازار سرمایه به طور معمول اصطلاحاتی وجود دارد که شناخت دقیق و آگاهی از آنها برای هر شخصی که در بازارهای مالی فعالیت میکند یا قصد ورود به آن را دارد، لازم و ضروری است. نسبت جاری در بورس یکی از مفاهیمی است که نیاز به تعریف و محاسبه دارد. محاسبه نسبت جاری از آنجایی مهم است که میتواند در قدرت تجزیه و تحلیل شرکتها کمک بسیار زیادی نماید.
نسبت جاری (نسبت سرمایه در گردش) چیست؟
نسبت جاری (Current Ratio) که به نسبت سرمایه در گردش نیز معروف است، یکی از نسبتهای مالی است که در آن نسبت و ارتباطی میان میزان داراییهای جاری یک شرکت با میزان بدهیهای جاری آن برقرار میکند. این نسبت همچنین میزان توانایی و قدرت شرکت در بازپرداخت بدهیها و تسویه آنها را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد. به عبارت دیگر، نسبت جاری، منعکس کننده توانایی یک شرکت برای تولید وجه نقد کافی برای پرداخت تمام بدهیهایش پس از سررسید آنها است. نسبت جاری در سطح جهانی به عنوان راهی برای اندازهگیری سلامت مالی کلی یک شرکت استفاده میشود.
محاسبه نسبت جاری (Current Ratio)
نسبت جاری نسبت بین داراییهای جاری یک شرکت به بدهیهای جاری آن است تا توان پرداخت بدهیها را بسنجد. نسبت جاری با استفاده از دو رقم استاندارد یعنی داراییهای جاری و بدهیهای جاری که یک شرکت در نتایج مالی 3 ماهه و سالانه خود در ترازنامه گزارش میدهد، محاسبه میشود. فرمول محاسبه نسبت جریان به شرح زیر است:
Current Liabilities (بدهیهای جاری) / Current Assets (داراییهای جاری) = Current Ratio
نسبت جاری به سادگی با تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری محاسبه میشود. در فرمول بالا تمام داراییهای شرکت تقسیم بر بدهیهای جاری شرکت میشود تا این نسبت به صورت عدد محاسبه شود. داراییهای جاری را میتوان در ترازنامه شرکت یافت و نشاندهنده ارزش تمام داراییهایی است که میتوان انتظار داشت طی یک سال به وجه نقد تبدیل شود. داراییهای جاری شرکت میتواند پول نقد و معادل آن، اوراق بهادار قابل معامله و حسابهای دریافتی باشد.
بدهیهای جاری، بدهیها یا تعهدات شرکت است که طی 1 سال سر رسید شده و در ترازنامه شرکت درج میشود. نمونههایی از بدهیهای جاری میتواند بدهی کوتاه مدت، پرداخت وامهای بانکی، حسابهای پرداختی و بدهیهای تعهدی مانند سود سهام، مالیات بر درآمد و حقوق و دستمزد، باشد.
کاربرد نسبت جاری در بورس
در بازار بورس از نسبت جاری برای محاسبات توان مالی و قدرت شرکتها و انواع سهام استفاده میکنند که محاسبه این نسبت در تحلیل بنیادی بازار بسیار موثر است. محاسبه نسبت جاری شرکتها بر اساس ترازنامه آنها میتواند افق روشنی در دراز مدت و کوتاه مدت، به تحلیلگران بازار بورس بدهد. برای یک سهامدار در بورس بسیار مهم است که سهامی که قصد خرید و سرمایهگذاری روی آن را دارد، تا چه اندازه از توان مالی برای پرداخت بدهیها خود برخوردار است تا آن شرکت در روند آتی خود دچار ضرر مالی یا بالا آوردن بدهی نشود. هر شرکتی در بورس موظف است که در گزارشات مالی خود که به صورت ماهانه، سه ماهه یا سالانه منتشر میکند، میزان داراییها و بدهیهای جاری خود را انتشار دهد.
مثالی از محاسبه نسبت جاری
به عنوان مثال شرکت ملی صنایع مس ایران با نماد فملی، در گزارش خود، نسبتهای مالی را به صورت زیر اعلام نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی کرده است:
مجموع داراییهای جاری = 177676041
مجموع بدهیهای جاری = 71537149
طبق فرمول ارائه شده، با یک تقسیم ساده میتوان نسبت جاری این شرکت را محاسبه کرد تا توان لازم برای پرداخت بدهیها را سنجید:
2.49 = 71537149 / 177676041 = نسبت جاری
اما حالا شرکتی را در نظر بگیرید که در گزارش سالانه خود میزان داراییها شرکت را 60 میلیارد تومان تخمین زده است و مجموع بدهیهای جاری خود شامل بدهیهای کوتاه مدت، پرداخت مالیات، حسابهای پرداختی را در حدود 78 میلیارد تومان به دست آورده است. طبق فرمول، نسبت جاری این شرکت به صورت زیر محاسبه میشود:
0.76 = 78 / 60 = نسبت جاری
سرمایهگذاران و تحلیلگران نسبت جاری 2.49 شرکت فملی را در مقایسه با شرکت دوم که نسبت 0.76 دارد، از نظر مالی برتر و سالم میدانند زیرا نشان میدهد که این شرکت در موقعیت بهتری برای پرداخت تعهدات خود قرار دارد.
با این حال، باید توجه داشت که هر دو شرکت به بخشهای صنعتی مختلف تعلق دارند و مدلهای عملیاتی، فرآیندهای تجاری و جریانهای نقدی متفاوتی دارند که بر محاسبات نسبت جاری تأثیر میگذارند.
اهمیت نسبت جاری
نسبت جاری به سرمایهگذاران و اعتباردهندگان کمک میکند تا نقدینگی یک شرکت را درک کنند و بدانند که آن شرکت چگونه به راحتی میتواند بدهیهای جاری خود را پرداخت کند. نسبت جاری بالاتر همیشه در مقایسه با نسبت جاری کمتر، مطلوبتر است زیرا نشان میدهد شرکت میتواند راحتتر بدهیهای جاری را پرداخت کند.
کدام نسبت جاری مطلوب است؟
یک نسبت جاری خوب بین 1.2 به 2 است، به این معنی که کسب و کار داراییهای جاری 2 برابر بیشتر از بدهیها برای پوشش بدهیهای خود است. نسبت جاری زیر 1 به این معنی است که شرکت، داراییهای نقدی کافی برای پوشش بدهیهای کوتاه مدت خود را ندارد. با این حال، در اغلب موارد، نسبت جریان بین 1.5 و 3 قابل قبول در نظر گرفته میشود.
محدودیت نسبت جاری
نسبت جاری میتواند به تعیین اینکه آیا یک شرکت برای سرمایهگذاری خوب است یا خیر کمک کند. اما از آنجایی که نسبت جاری در طول زمان تغییر میکند، ممکن است بهترین عامل تعیینکننده برای اینکه کدام شرکت گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری است، نباشد.
امکان دارد شرکتی در مقطعی بدهیهای بسیار زیادی داشته باشد و نسبت جاری مطلوبی نداشته باشد اما خیلی زود بتواند در مسیر مناسبی قرار بگیرد. به همین علت تحلیل شرکتها صرفاً بر مبنای نسبت جاری کافی نیست و بهتر است در کنار نسبت جاری، دیگر نسبتهای مالی نیز در تحلیل مورد بررسی قرار بگیرد.
جمعبندی
نسبت جاری یکی از مفاهیم مورد استفاده در بازارهای سرمایه است که جزو نسبتهای مالی شرکتها در نظر گرفته میشود. نسبت جاری کاربردهای مهمی در تجزیه و تحلیل توان مالی شرکتها دارد و با محاسبه آن میتوان قدرت یک شرکت در پرداخت بدهیهای خود و رسیدن به سود را مورد بررسی قرار داد. از نسبت جاری در تحلیل بنیادی استفاده میشود و بسیاری از سرمایهگذاران و تحلیلگران این نسبت را به عنوان معیاری برای تحلیل انواع شرکتها و سهام مختلف در نظر میگیرند. به منظور آشنایی بیشتر با مفاهیم تحلیل بنیادی شرکتها و کسب مهارت و آموزشهای تخصصی در این حوزه، مقالات آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار و دورههای آموزشی را دنبال کنید.
نسبت فعالیت در حسابداری شرکت ها
نسبت فعالیت یا همان نسبت کارایی، به منظور ارزیابی دارایی های شرکت استفاده می شود و نشان می دهد که این دارایی ها چه میزان کارایی دارند. نسبت فعالیت با بررسی میزان فروش و تاثیری که دارایی ها بر آن می گذارد مشخص می شود. این نسبت میزان فروش را با دارایی هایی مثل دارایی ثابت، موجودی انبار و … مقایسه کرده و از این طریق راندمان و میزان استفاده موثر از منابع را مشخص می کند.
کاربرد نسبت های فعالیت:
مهم ترین کاربردی که نسبت های فعالیت دارد، مرتبط ساختن اقلام ترازنامه با صورت سود و زیان است. نکته مهم این است که اقلام مربوط به ترازنامه باید در لحظه محاسبه شود، اما اقلام مربوط به سود و زیان در دوره های زمانی مشخص حساب می شود. در محاسبه نسبت فعالیت و تحلیل آن، معمولا این موضوع را در نظر نمی گیرند.
نسبت های فعالیت:
انواع نسبت هایی که در گروه نسبت های فعالیت قرار می گیرند شامل موارد زیر است:
- دوره گردش مربوط به موجودی اقلام
- دوره مربوط به نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی وصول مطالبات مجموعه
- دوره مربوط به گردش مواد و کالاهایی که نیم ساخته هستند
- دوره مربوط به واریز طلبکاران
- دفعات گردش مربوط به سرمایه جاری
- دفعات گردش مربوط به سرمایه ثابت
- دفعات گردش مربوط به دارایی
- درصد تغییر فروش
دوره گردش مربوط به موجودی اقلام:
این دوره بازه زمانی را مشخص می کند که در آن تعداد دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی اقلام یا کالا، نشان می دهد که مواد اولیه و موجودی کالا مثلا در یک سال چند بار به فروش رفته و مجددا جایگزین شده است. در حقیقت دوره گردش موجودی اقلام نشان دهنده مدت زمان مورد نیاز برای به فروش رفتن یک کالای آماده است.
نحوه محاسبه نسبت گردش مربوط به موجودی اقلام:
برای محاسبه این نسبت به شکل زیر عمل می کنیم
متوسط موجودی کالا / بهای تمام شده کالای فروش رفته = دفعات گردش کالا
2/ موجودی انتهای دوره + موجودی ابتدای دوره= متوسط موجودی کالا
موجودی اجناس در زمان شروع و پایان دوره و همین طور بهای تمام شده کالا،از صورت سود و زیان مشخص می شود.
دفعات گردش کالا / 360 = دوره گردش اجناس
تجزیه و تحلیل نسبت گردش مربوط به موجودی اقلام:
اگر نسبت گردش موجودی کالا پایین است، دلایل زیر در آن نقش دارد:
- راه اندازی خط تولید و نداشتن سیستم بازاریابی و تبلیغات درست برای فروش محصولات
- پایین بودن پول نقد شرکت و احتمال بروز مشکلات در حل و فصل مسائل مالی
- زیاد بودن هزینه نگه داری از کالاها و اقلام موجود
- کافی نبودن میزان فروش
- انبار کردن بیش از حد کالاها
اگر نسبت گردش موجودی کالا بالاست باید به موارد زیر پرداخت:
- موجودی اجناس در انبار دوره رکود پایینی دارد
- کالاها به سرعت به پول تبدیل می شوند
- سرمایه گذاری بر روی موجودی کالا کم شده است
- کارایی عملیاتی شرکت بیشتر شده و فروش از موجودی پیشی گرفته است.
نحوه محاسبه نسبت های فعالیت
نسبت گردش دارایی:
این نسبت نشان می دهد که گردش دارایی ها چگونه بر درآمد شرکت اثر می گذارد، در واقع نسبت گردش دارایی به ما می گوید که دارایی ها در مسیر ایجاد درآمد چه نقشی دارند. این نسبت را در چند دوره محاسبه و مقایسه می کنند و مشخص می شود که آیا افزایش دارایی منجر به درآمد بیشتر می شود یا خیر.
نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی:
برای محاسبه این نسبت فروش بر کل دارایی ها تقسیم می شود.
کل دارایی/ فروش خالص = نسبت گردش دارایی
تجزیه و تحلیل نسبت گردش دارایی:
اگر این نسبت عدد بالایی را به ما نشان می دهد یعنی شرکت مجموع دارایی ها و امکانات خود را به خوبی مدیریت می کند. اگر دارایی ها به شکل چشم گیری افزایش یافته اما فروش به خوبی پیش نرفته است، می توان به نتایج زیر رسید:
- در قسمت دارایی ها دچار تورم هستیم زیرا برنامه ریزی درستی برای افزایش دارایی ها صورت نگرفته است
- بازاریابی و تبلیغات خوبی برای محصول انجام نشده است
نسبت گردش دارایی های ثابت:
این نسبت نشان می دهد که دارایی های ثابت چقدر بر درآمد شرکت تاثیر دارد.
نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی های ثابت:
برای به دست آوردن نسبت گردش دارایی های ثابت باید میزان فروش خالص شرکت را بر متوسط دارایی های آن به دست آوریم.
متوسط دارایی ثابت شرکت / فروش خالص = نسبت گردش دارایی های ثابت
2 / دوره انتهای ثابت دارایی + دوره ابتدای ثابت دارایی = متوسط دارایی ثابت
تجزیه و تحلیل نسبت گردش دارایی های ثابت:
بالا بودن این نسبت نشان می دهد که شرکت به شکل مثبتی عمل کرده و از دارایی های خود به خوبی استفاده کرده است.اگر این نسبت پایین باشد یعنی درآمد شرکت پایین است و روی دارایی های ثابت بیش از اندازه سرمایه گذاری شده است که این نشان دهنده عدم کارایی دارایی های ثابت است.
دوره وصول مطالبات:
در این نسبت حساب ها و اسناد دریافتنی از نظر کیفی بررسی می شوند.دوره وصول مطالبات دوره زمانی است که با فروش آغاز می شود و تا دریافت پول نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی ادامه دارد. این نسبت به ما نشان می دهد درآمد شرکت در چه مدت زمانی دوباره به چرخه عملیاتی برمی گردد.
نحوه محاسبه نسبت:
متوسط مطالبات / نسیه فروش سالانه = گردش مطالبات
گردش مطالبات / 360 = دوره وصول مطالبات
تجزیه و تحلیل نسبت دوره وصول مطالبات:
اگر دوره وصول مطالبات کوتاه باشد نشان دهنده این است که شرکت به جهت تامین اعتبار و افزایش وجوهی که در گردش است، بار مالی زیادی به دوش نمی کشد و در نتیجه این امر باعث افزایش درآمد نیز می شود. اما اگر این دوره عدد بالایی را نشان دهد متوجه می شویم که شرکت در فروش کالاها نسیه های زیادی داده است و یا این که برنامه درست و منطقی برای دریافت مبالغ خود از بدهکاران ندارد.
برای مطالعه مقاله تئوری های حسابداری مالی می توانید از این لینک استفاده نمایید.
فعالیت های غیر تولیدی
دوره گردش عملیات دوره وصول مطالبات:
در طی این دوره شرکت مواد اولیه را تهیه می کند، کالا تولید شده و به دست مشتریان می رسد و وجه نقد به حساب مشتریان واریز می شود. دوره گردش عملیات برابر است با حاصل جمع دوره وصول مطالبات و گردش موجودی کالا.
نحوه محاسبه نسبت دوره وصول مطالبات:
این نسبت برای شرکت های تولیدی و غیر تولیدی به شکل متفاوتی محاسبه می شود.
برای فعالیت های غیر تولیدی این نسبت به شکل زیر محاسبه می شود:
دوره گردش موجودی کالا+ دوره وصول مطالبات= دوره گردش عملیات
در شرکتهای تولیدی محاسبه این نسبت به شکل زیر است:
دوره گردش موجودی کالا + دوره وصول مطالبات + دوره تولید کالا = دوره گردش عملیات
دوره تولید کالا: دوره تولید مدت زمانی است که مواد اولیه به کالا تبدیل می شود. مثلا اگر دوره تولید برابر با 110 روز است، یعنی وجه نقد شرکت برای 110 روز در روند کاری موجودی، کالای در حال ساخت و حساب های دریافتنی قرار دارد.
تجزیه و تحلیل:
وقتی این دوره کوتاه است یعنی سرمایه در گردش کمتری احتیاج داریم، به این دلیل که دوره وصول مطالبات پایین است و زمان کمی طول می کشد تا کالاهای تولید شده به پول تبدیل شوند. پس برای بدهی های جاری نیازی به افزایش دارایی نیست.
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
سرمایه در گردش به تفاوت بدهی جاری و دارایی جاری گفته می شود و موجودی کالا یکی از موارد تشکیل دهنده دارایی جاری به حساب می آید، پس نسبت موجودی به سرمایه در گردش مشخص می کند که چه میزانی از سرمایه در گردش مربوط به موجودی کالاست.
نحوه محاسبه نسبت:
برای محاسبه این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم می شود.
سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
بدهی جاری- دارایی جاری = سرمایه در گردش
تجزیه و تحلیل نسبت:
بالا بودن این نسبت نشان می دهد که قسمت عملیات جاری شرکت مشکلاتی دارد، تا زمانی که موجودی کالا به فروش نرسد و وجه نقد به دست آمده مجددا وارد چرخه تولید نشود، شرکت بازدهی کافی نخواهد داشت. بالا بودن این نسبت می تواند نشان دهنده مشکل شرکت در زمینه فروش و بازاریابی باشد.
تحلیل گران حداکثر عدد مناسب برای این نسبت را 80 درصد می دانند.
نکته:
اگر سرمایه در گردش مقدار منفی به خود گرفته، بهتر است نسبت های نقدینگی را نیز در دوره های لازم بررسی کنیم .
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش به بخشی از دارایی های خالص و جاری گفته می شود که در روند تولید باعث تسهیلاتی می شود، این تسهیلات می تواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نمود پیدا کند.
این نسبت نشان می دهد که تاثیر سرمایه در گردش در میزان فروش شرکت چقدر است.
نحوه محاسبه نسبت گردش سرمایه جاری:
برای محاسبه این نسبت میزان فروش بر سرمایه در گردش تقسیم می شود.
سرمایه در گردش / فروش = نسبت گردش سرمایه جاری
بدهی جاری- دارایی جاری = سرمایه در گردش
تجزیه و تحلیل نسبت گردش سرمایه جاری:
افزایش این نسبت می تواند دو دلیل داشته باشد:
سرمایه در گردش ما کاهش یافته و یا فروش افزایش یافته است.این نسبت را معمولا کنار نسبت دوره گردش عملیات می سنجند و بهتر است که این نسبت را با مقادیر خودش در دوره های پیش تر نیزبررسی و مقایسه کنیم.
نسبت بازپرداخت دوره بستانکاران:
برای محاسبه این نسبت، قیمت نهایی کالای خریداری شده را بر متوسط بستانکاران تقسیم می کنیم. این عدد تعداد دفعاتی را نشان می دهد که به بستانکاران پرداخت داشته ایم ، وقتی این عدد را بر 365 تقسیم کنیم به نسبت دوره بازپرداخت می رسیم.
برای محاسبه متوسط بستانکاران، مجموع حساب ها و اسناد پرداختنی اول و آخردوره را تقسیم بر 2 می کنیم.
حساب متوسط بستانکاران / قیمت تمام شده کالای خریداری شده = دفعات پرداخت به بستانکاران
2 / حساب ها و اسناد پرداختنی ابتدا و انتهای دوره = حساب متوسط بستانکاران
دفعات پرداخت به بستانکاران / 365 = نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله نسبت های سود آوری را به شما پیشنهاد می کنیم.
نسبت گردش دارایی (Asset Turnover Ratio)
نسبت گردش دارایی یا Asset Turnover Ratio، ارزش فروش یا درآمد شرکت را نسبت به ارزش دارایی های آن می سنجد. نسبت گردش دارایی اغلب می تواند به عنوان شاخص سنجش کارایی استفاده شود که نشان میدهد شرکت در استفاده از دارایی های خود برای ایجاد فروش و درآمد چگونه عمل کرده است.
محاسبه نسبت گردش دارایی یا Asset Turnover Ratio
نسبت گردش دارایی معمولا به صورت سالانه، هم با استفاده از سال مالی و هم با استفاده از سال تقویمی محاسبه می شود. تعداد کل دارایی های مورد استفاده شده در مخرج، می تواند با محاسبه میانگین دارایی های شرکت در ابتدای سال و پایان سال محاسبه شود.
نسبت گردش دارایی ها از تقسیم مجموع فروش خالص بر میانگین دارایـی ها به دست می آید.
درک نسبت گردش دارایی یا Asset Turnover Ratio
به طور کلی، نسبت گردش دارایی بالاتر، نشان دهنده عملکرد بهتر شرکت بوده و نسبـت های بالا به این معنی است که شرکت درآمد بیشتری را برای هر یک ریال از دارایـــی ها تولید میکند. Asset Turnover Ratio معمولا برای شرکت ها در بخش های مختلف بیشتر از دیگر شرکتها است. برای مثال شرکتهایی که در حوزه خرده فروشی فعالند دارایی های نسبتا کمی دارند اما حجم فروششان نسبتا بالاست و بنابراین اغلب بیشترین میزان گردش دارایی ها را به دست می آورند.
در مقابل، شرکت هایی در بخش هایی مانند ارتباطات از راه دور، که دارایی های پایه ای بسیار زیادی دارند، گردش مالی پایین تر دارند. از آنجا که این نـسبـت می تواند به طور گسترده ای از یک صنعت نسبـــت به صنعتی نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی دیگر متفاوت باشد، بنابراین استفاده از نسبت گردش دارایی یک شرکت خرده فروشی و یک شرکت مخابراتی برای مقایسه این شرکتها نمی تواند مقیاس دقیقی باشد.
مقایسه ها فقط زمانی معنی دار هستند که برای شرکت های مختلف در یک بخش از صنعت مورد استفاده قرار بگیرند.
نسبت گردش مجموع دارایی ها به منظور ارزیابی توانایی به کار گرفتن موثر دارایــی ها مورد استفاده قرار می گیرد. پایین بودن این نسبت می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد که تعیین آنها اهمیت دارد.
برای مثال در صورتیکه سرمایه گذاری در دارایی ها در مقایسه با بازده حاصل از عملیات شرکت بیش از حد معمول باشد، شرکت ممکن است نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی از طریق فروش برخی از این دارایی ها، انجام سرمایه گذاری با بازده بیشتر یا استفاده از آنها برای توسعه عملیات سودآور، عملیات فعلی را بهبود ببخشد.
محدودیت نـسبت گـردش دارایی
در حالی که نسبت گردش دارایی باید برای مقایسه سیب با سیب و پرتقال با پرتقال استفاده شود، این نوع مقایسه، لزوما واضحترین تصویر ممکن را نشان نمی دهد. ممکن است Asset Turnover Ratio شرکت در یک سال با سال های گذشته یا بعد از آن کاملا متفاوت باشد. برای هر شرکت خاص، روند گردش دارایی ها طی سالهای مختلف می تواند به خوبی نشان دهد که آیا استفاده از دارایی ها توسط شرکت بهبود یافته و یا بدتر شده است.
اگر شرکت برای بهبود رشد فروش خود اقدام به سرمایه گذاری زیاد روی دارایی های ثابت خود کند، نسبت گردش دارایی ممکن است به صورت مقطعی برای یک یا چند دوره کاهش یابد. به همین ترتیب، فروش دارایی ها با هدف کاهش رشد فروش، میتواند باعث رشد مقطعی این نسبت شود.
بسیاری از عوامل دیگر می توانند Asset Turnover Ratio شرکت در یک سال را تحت تاثیر قرار دهند، مثلا اینکه آیا صنعت چرخه ای است یا خیر.
استفاده از نسبت گردش دارایی و نسبت های مرتبط
نسبت گردش دارایی یک جزء کلیدی از تحلیل مالی دوپونت است، سیستمی که شرکت دوپونت در طول دهه 1920 شروع به استفاده از آن کرد. در این سیستم، تجزیه تحلیل سود سهام (ROE) را به سه بخش تقسیم میکند که یکی از آنها گــردش دارایـی است و دو بخش دیگر حاشیه سودآوری و اهرم مالی است.
تجزیه و تحلیل دوپونت: بازده حقوق صاحبان سهام = حاشیه سودآوری x گردش دارایی x اهرم مالی
گاهی اوقات سرمایه گذاران و تحلیلگران علاقهمند به اندازه گیری این هستند که چگونه یک شرکت می تواند خیلی سریع میزان سرمایه گذاری ثابت و یا دارایی های موجود را به فروش مبدل سازد. در این موارد، تحلیلگر می تواند نسبت های خاصی از قبیل نـسبت گـردش دارایــی های ثابت یا نسبت سرمایه در گردش را برای محاسبه کارایی این طبقه از دارایــی ها استفاده کند.
مثال عملی از Asset Turnover Ratio
بیایید محاسبه نسبت گردش دارایی چهار شرکت در بخش خرده فروشی و ارتباطات راه دور – Wal-Mart Stores Inc.، Target Corporation، AT & T Inc. و Verizon Communications – برای سال مالی پایان سال 2016 را با هم محاسبه و مقایسه کنیم.
(in millions) | Wal-Mart Stores | Target Corp | AT&T Inc | Verizon Communications |
دارایی ها در ابتدای سال | $199,581 | $40,262 | $402,672 | $244,175 |
دارایی ها ذر پایان سال | $198,825 | $37,431 | $403,821 | $244,180 |
متوسط کل دارایی های | $199,203 | $38,846.50 | $403,246.50 | $244,177.50 |
فروش خالص | $458,873 | $69,495 | $163,786 | $125,980 |
نسبت گردش دارایی | 2.3 | 1.79 | 0.41 | 0.52 |
دو شرکت Wal-Mart و Target هر دو در صنعت خرده فروشی فعالیت دارند. Wal-Mart برای هر دلار از دارایی اش، 2.30 دلار فروش ایجاد کرده است، در حالی که Target توانسته 1.79 دلار فروش ایجاد کند. گردش مالی Target ممکن است نشان دهنده این باشد که شرکت خرده فروشی در حال فروش محصولات قدیمی و از رده خارج شده یا مالک دارایی های مستهلک شده ایست که کارایی پایینی دارند.
علاوه بر این، گردش مالی پایین نیز ممکن است به این معنی باشد که شرکت دارای سیستم لجستیک ضعیف است. به علاوه Target نمی تواند از دارایی های خود به طور موثر استفاده کند.
به عنوان مثال، دارایی های ثابت مانند اموال یا تجهیزات می تواند بیهوده و بلا استفاده بمانند و یا با ظرفیت کامل خود استفاده نشوند که این برای شرکت بسیار مضر است و می تواند باعث شود Target بازار را به رقبای دیرینه خود تقدیم کند.
AT&T Inc و Verizon هر دو در بخش ارتباط از راه دور فعالند و نسبت گردش دارایی آنها کمتر از 1 است. این عدد برای شرکت های بخش ارتباطات معمول و متداول است. از آنجایی که این شرکت ها دارای پایگاه های دارایی بزرگ هستند، انتظار می رود که آنها به آرامی دارایی خود را از راه فروش به گردش بیندازند. از اعداد و ارقام موجود در جدول، روشن است که Verizon دارایی های خود را با سرعت بیشتری نسبــت به AT & T به گــــردش می اندازد.
واضح است که این امر برای مقایسه نسبت ارزش معاملات دارایی برای Wal-Mart و AT & T اصلا منطقی نیست، زیرا آنها در صنایع بسیار متفاوتی کار می کنند. اما مقایسه نسبتهای گـردش دارایی برای AT & T و Verizon ممکن است یک تصویر واضح تر از کارایی استفاده از دارایی برای این شرکت های مخابراتی ارائه دهد.
Asset Turnover Ratio
تجزیه و تحلیل دوپونت: بازده حقوق صاحبان سهام = حاشیه سودآوری x گردش دارایی x اهرم مالی
تجزیه و تحلیل نسبت گردش مربوط به موجودی اقلام
احمد امیری/ حسابرس اگر نسبت گردش موجودی کالا پایین است، دلایل زیر در آن نقش دارد: راهاندازی خط تولید و نداشتن سیستم بازاریابی و تبلیغات درست برای فروش محصولات. پایین بودن پول نقد شرکت و احتمال بروز مشکلات در حل و فصل مسائل مالی. زیاد بودن هزینه نگهداری از کالاها و اقلام موجود. کافی نبودن میزان فروش. انبار کردن بیش از حد کالاها.
اگر نسبت گردش موجودی کالا بالاست باید به موارد زیر پرداخت:
موجودی اجناس در انبار دوره رکود پایینی دارد.کالاها به سرعت به پول تبدیل میشوند. سرمایهگذاری روی موجودی کالا کم شده است. کارآیی عملیاتی شرکت بیشتر شده و فروش از موجودی پیشی گرفته است.
نحوه محاسبه نسبتهای فعالیت
نسبت گردش دارایی:این نسبت نشان میدهد گردش داراییها چگونه بر درآمد شرکت اثر میگذارد، در واقع نسبت گردش دارایی به ما میگوید که داراییها در مسیر ایجاد درآمد چه نقشی دارند.
این نسبت را در چند دوره محاسبه و مقایسه میکنند و مشخص میشود که آیا افزایش دارایی منجر به درآمد بیشتر میشود یا خیر.
نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی:
برای محاسبه این نسبت فروش بر کل داراییها تقسیم میشود.
کل دارایی/ فروش خالص = نسبت گردش دارایی
تجزیه و تحلیل نسبت گردش دارایی:اگر این نسبت عدد بالایی را به ما نشان میدهد یعنی شرکت مجموع داراییها و امکانات خود را به خوبی مدیریت میکند. اگر داراییها به شکل چشمگیری افزایش یافته اما فروش به خوبی پیش نرفته است، میتوان به نتایج زیر رسید:
در قسمت داراییها دچار تورم هستیم زیرا برنامهریزی درستی برای افزایش داراییها صورت نگرفته است.بازاریابی و تبلیغات خوبی برای محصول انجام نشده است.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
دیدگاه شما